Page 17 - Hamyon Issue No. 0 - Dec. 2011
P. 17
یه تقلب غلط و ح��وزه شناخ تشناس��ی اوج کارهای اوست و بیش از آثار دیگر ،شاعر را
نشان م یدهد و بیان م یکند .سایر آثار هنرمند
در بیشتر تو امتحان زندگی 17 وارد کرد .خواننده شعر وریا هم��ه به نحوی پای هها و مقدم��ات این اثرند یا
مرور دوباره آنند .نطف هها و جنی نهایی هستند
که تنها میشه کش رفتش اجراهای متنی، به مثابه ش��اعر ،در بازتولید که م یبایس��ت نهایتاً ب��ه آن اثر بزرگ متحول
و باهاش نمره نگرفتش. مرگ حاضر است معنا و تاوی��ل متن ،حضور
من همچین کسی هستم و زندگان را حضور مس��تقل دارد و نق��ش ایفا م یشدند و یا پارههایی از آنند]۱[».
غیاب م یکند .ا ّما پیمان وها بزاده دوست نزدیک و صمیمی
فهمیدی من کی هستم؟- م یکند. وریا و همچنین یکی از افرا ِد امین آثار ش��عری
از بیس ت تا ،صفرام نیستم مرگ چون نخی نامریی او م یگوید« :وریا ش��عر متوس��ط نداشت ».به
مرگ شاعر وریا من مردی این چنینم اعتبار این تعریف ،وریا ش��عر بد و ضعیف ندارد
خود یک اتفاق م یخورم و م یرینم همراه با طنز و ش��یطنت، و در همه آثارش ش��عرهای خوب ،برجس��ته و
درخش��ان یافت م یش��ود که اجرای مت نهای
شعری و مؤثر وقتشه زن بگیرم گ��رد بیش��تر اش��عار آیرو ش��عریش ،ای��ن نظ��ر را نیز قوت م یبخش��د.
ش��عرهای وریا از دریچ هی آنچ��ه که بیرون از
در زندگی کوتاه تو شوهر سرترینم م یپیچد و آنها را به هم گره زب��ان اتفاق م یافتد و ارزش ابزاری زبان در آن
م یزند .در بیشتر اجراهای کم رنگ م یشود ،باید مورد مداقه قرار گیرد.
نافرمانی از کارکرد ابزاری زبان ،اختیارداری
اوست .بخوای نخوای همینم متن��ی ،مرگ حاضر اس��ت در اجرای متن ،او را درگیر و یا حتی نزدیک به
منطق ارجاع به مصادیق نم یکند .گرفتار شدن
من بهترین گزین هم و زن��دگان را حضور غیاب در دام ابزاری زبان در شعر وریا ،راهی خطاست
و آن را از ارزش و روح هنریش ته ی م یسازد.
من بهترین گزین هم! []۴ م یکند .اّما مرگ شاعر وریا
-دوباره
خود یک اتفاق شعری و مؤثر در زندگی کوتاه م یویران مات
وریا مظهر شاعری شورشی بود که در زبان اوس��ت .این س��خن بدین معنا نیست که هر نـ طـ و
ش��اعر تنها با مرگ خود به شعر ناب م یرسد ،شعریش شورش کرده و همه چیز را بهمریخته و گرنه دوباره چگونه بساز مات ،بگو؟! []۲
در این ش��عر ادراکات حس��ی به خوبی
اّما به این معناست که خو ِد مرگ آخرین شع ِر و سروته کرده و از نو چیدهبود .او زبانی را که منتقل م یش��وند ب��دون اینک��ه نیاز به
بخواهد تن به سازش داده و کهن ه و یکنواخت مؤثر اوست. دستور زبان و اختیارگزینی ابزاری زبان
باشد .ما در زبان ابزاری« ،م یویران مات»
اج��رای مت��ن در ش��عرهای وری��ا یکی از و ملال آور شود ،زیرو رو م یکرد ،حتی خودش اس��تفاده نم یکنیم ،اّما زبان این ش��عر
از جنس قائم به ذات خود نیس��ت و به
تأوی لپذیرتری ِن مت نهاس��ت .تأویلی که من از را .آیرو ،عک ْس برگردا ِن «وریا»س��ت .درست زیبایی دارد خارج از زبان اتفاق م یافتد
ش��عر «من چیستم» دارم این است که این اثر مث��ل ش��یطنت دوره کودکی ک��ه از زندگی و اجرا م یش��ود .حتی در پایان این شعر
کوتاه ،او هیچ دلیلی نم یبیند تا شیطنت
ضمن ب��ار اجتماعی غنی ،یک مت ِن نزدیک به ملا لآور خسته شده باش��ی و بخواهی از پا از نهفت��ه در ذهنش را پنه��ان کند .وریا
نگاِه فمنیس��تی را نیز در درون خود دارد .این س��قف آویزان ش��وی و همه چیز و همه کس در اس��تفاده از وارونگی واژه س��اختگی
«ن-ط-و» نم یخواه��د ب��ه بی��ان آنچه
تأویل نه با وارونگ ِی واژگان ،که با مضامین و بار را برعکس ببینی .ش��اید انتخاب وارون هی نام که م یاندیش��د به زب��ان آورد و با درک
ِمعنایی معکوس برجسته م یشود و در سراسر کوچ کاش از «وریا» به «آیرو» ،مظهر تلخی و روانشناس��ی عمومی از ذهن تبعیدی ،با
سکوت خود فضایی نیز برای مخاطبش
ش��عر خود را القا م یکند :هی چان��گاری مرد و وارونگی تحمیل شده بر زندگی کوتاه شاعری ایجاد م یکند ،تا او نیز به حس مشترک
س��اختن «وطن» برسد و هش��یارانه در
تهی س��ازی س��الاری از او که حتی نم یتواند باشد که ناهنجار یهای اجتماعی ــ سیاسی را س��طر پایانی این شعر از «بگو» استفاده
م یکن��د .ای��ن واژگان دارای تازگ�� ی و
نقش سای هس��اری را نیز القاء کند .اما در اینجا به سخرهگرفت هبود . طراوتی م یشوند که به شاعر شخصیت
شما با مر ِد نوعی روبرو نم یشوید و این مرد با نامش مانا! م یبخشد.
شعرهای وریا را نم یتوان در دنیای چیستی
ونکوور ،کانادا کاربرد ضمیر اول شخص ،دارای هویت هست.
این هویت به معنی این نیست که شاعر حتماً -----------
هم هی ای نها را زیسته و یا تجربه کردهاست .از پ ینوش تها:
نظ ِر َفرم و ساختار نیز ضمن استفاده از صف ِت .۱دکتر س��یروس شمس��یا ،نگاهی ب�ه فروغ
عالی و تکرار آهنگ «چیستم» همراه با قوافی فرخزاد (تهران :انتشارات مروارید .)۱۳۷۶،ص.22
و وزن ،نه تنها بوی کهنگی از آن برنم یخیزد .۲ ،برگرفته از وبسایت رندان:
http://rendaan.blogspot.com/2009/07/ بلکه ط��راوت و تازگی در کل اجرای متنی آن
blog-post_5384.html حفظ شدهاست .برای او «نو یک ُمد نبود ،بلکه
.۳رولان بارت ،لذت متن ،ترجمه پیام یزدانخواه یک ارزش بود]۳[».
(تهران :نشر مرکز .)۱۳۸۲ ،ص .63
من چیس��تم؟ من یه درختی کج و کوله .۴از کت��اب در دس��ت
انتشار تلویزیون خراب، نیستم
برگرفت��ه از وبس��ایت که بشه تو سای هام درازکشید
من چیستم ،من چیس��تم؟ من یه نصفه رندان:
http://rendaan. دیوارام نیستم
ﭘﯿﻮﺳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺑﯽ .ﺳﯽ blogspot. که بشه بهم تکیه داد ،یا لااقل پام شاشید
com/2009/04/v-m- من چیستم ،من چیستم؟ من هیچی نیستم،
airu.html جز تقلب مرگ ،عزیزم
17 Vol. 1 * No. 0 * Autumn 2011
نشان م یدهد و بیان م یکند .سایر آثار هنرمند
در بیشتر تو امتحان زندگی 17 وارد کرد .خواننده شعر وریا هم��ه به نحوی پای هها و مقدم��ات این اثرند یا
مرور دوباره آنند .نطف هها و جنی نهایی هستند
که تنها میشه کش رفتش اجراهای متنی، به مثابه ش��اعر ،در بازتولید که م یبایس��ت نهایتاً ب��ه آن اثر بزرگ متحول
و باهاش نمره نگرفتش. مرگ حاضر است معنا و تاوی��ل متن ،حضور
من همچین کسی هستم و زندگان را حضور مس��تقل دارد و نق��ش ایفا م یشدند و یا پارههایی از آنند]۱[».
غیاب م یکند .ا ّما پیمان وها بزاده دوست نزدیک و صمیمی
فهمیدی من کی هستم؟- م یکند. وریا و همچنین یکی از افرا ِد امین آثار ش��عری
از بیس ت تا ،صفرام نیستم مرگ چون نخی نامریی او م یگوید« :وریا ش��عر متوس��ط نداشت ».به
مرگ شاعر وریا من مردی این چنینم اعتبار این تعریف ،وریا ش��عر بد و ضعیف ندارد
خود یک اتفاق م یخورم و م یرینم همراه با طنز و ش��یطنت، و در همه آثارش ش��عرهای خوب ،برجس��ته و
درخش��ان یافت م یش��ود که اجرای مت نهای
شعری و مؤثر وقتشه زن بگیرم گ��رد بیش��تر اش��عار آیرو ش��عریش ،ای��ن نظ��ر را نیز قوت م یبخش��د.
ش��عرهای وریا از دریچ هی آنچ��ه که بیرون از
در زندگی کوتاه تو شوهر سرترینم م یپیچد و آنها را به هم گره زب��ان اتفاق م یافتد و ارزش ابزاری زبان در آن
م یزند .در بیشتر اجراهای کم رنگ م یشود ،باید مورد مداقه قرار گیرد.
نافرمانی از کارکرد ابزاری زبان ،اختیارداری
اوست .بخوای نخوای همینم متن��ی ،مرگ حاضر اس��ت در اجرای متن ،او را درگیر و یا حتی نزدیک به
منطق ارجاع به مصادیق نم یکند .گرفتار شدن
من بهترین گزین هم و زن��دگان را حضور غیاب در دام ابزاری زبان در شعر وریا ،راهی خطاست
و آن را از ارزش و روح هنریش ته ی م یسازد.
من بهترین گزین هم! []۴ م یکند .اّما مرگ شاعر وریا
-دوباره
خود یک اتفاق شعری و مؤثر در زندگی کوتاه م یویران مات
وریا مظهر شاعری شورشی بود که در زبان اوس��ت .این س��خن بدین معنا نیست که هر نـ طـ و
ش��اعر تنها با مرگ خود به شعر ناب م یرسد ،شعریش شورش کرده و همه چیز را بهمریخته و گرنه دوباره چگونه بساز مات ،بگو؟! []۲
در این ش��عر ادراکات حس��ی به خوبی
اّما به این معناست که خو ِد مرگ آخرین شع ِر و سروته کرده و از نو چیدهبود .او زبانی را که منتقل م یش��وند ب��دون اینک��ه نیاز به
بخواهد تن به سازش داده و کهن ه و یکنواخت مؤثر اوست. دستور زبان و اختیارگزینی ابزاری زبان
باشد .ما در زبان ابزاری« ،م یویران مات»
اج��رای مت��ن در ش��عرهای وری��ا یکی از و ملال آور شود ،زیرو رو م یکرد ،حتی خودش اس��تفاده نم یکنیم ،اّما زبان این ش��عر
از جنس قائم به ذات خود نیس��ت و به
تأوی لپذیرتری ِن مت نهاس��ت .تأویلی که من از را .آیرو ،عک ْس برگردا ِن «وریا»س��ت .درست زیبایی دارد خارج از زبان اتفاق م یافتد
ش��عر «من چیستم» دارم این است که این اثر مث��ل ش��یطنت دوره کودکی ک��ه از زندگی و اجرا م یش��ود .حتی در پایان این شعر
کوتاه ،او هیچ دلیلی نم یبیند تا شیطنت
ضمن ب��ار اجتماعی غنی ،یک مت ِن نزدیک به ملا لآور خسته شده باش��ی و بخواهی از پا از نهفت��ه در ذهنش را پنه��ان کند .وریا
نگاِه فمنیس��تی را نیز در درون خود دارد .این س��قف آویزان ش��وی و همه چیز و همه کس در اس��تفاده از وارونگی واژه س��اختگی
«ن-ط-و» نم یخواه��د ب��ه بی��ان آنچه
تأویل نه با وارونگ ِی واژگان ،که با مضامین و بار را برعکس ببینی .ش��اید انتخاب وارون هی نام که م یاندیش��د به زب��ان آورد و با درک
ِمعنایی معکوس برجسته م یشود و در سراسر کوچ کاش از «وریا» به «آیرو» ،مظهر تلخی و روانشناس��ی عمومی از ذهن تبعیدی ،با
سکوت خود فضایی نیز برای مخاطبش
ش��عر خود را القا م یکند :هی چان��گاری مرد و وارونگی تحمیل شده بر زندگی کوتاه شاعری ایجاد م یکند ،تا او نیز به حس مشترک
س��اختن «وطن» برسد و هش��یارانه در
تهی س��ازی س��الاری از او که حتی نم یتواند باشد که ناهنجار یهای اجتماعی ــ سیاسی را س��طر پایانی این شعر از «بگو» استفاده
م یکن��د .ای��ن واژگان دارای تازگ�� ی و
نقش سای هس��اری را نیز القاء کند .اما در اینجا به سخرهگرفت هبود . طراوتی م یشوند که به شاعر شخصیت
شما با مر ِد نوعی روبرو نم یشوید و این مرد با نامش مانا! م یبخشد.
شعرهای وریا را نم یتوان در دنیای چیستی
ونکوور ،کانادا کاربرد ضمیر اول شخص ،دارای هویت هست.
این هویت به معنی این نیست که شاعر حتماً -----------
هم هی ای نها را زیسته و یا تجربه کردهاست .از پ ینوش تها:
نظ ِر َفرم و ساختار نیز ضمن استفاده از صف ِت .۱دکتر س��یروس شمس��یا ،نگاهی ب�ه فروغ
عالی و تکرار آهنگ «چیستم» همراه با قوافی فرخزاد (تهران :انتشارات مروارید .)۱۳۷۶،ص.22
و وزن ،نه تنها بوی کهنگی از آن برنم یخیزد .۲ ،برگرفته از وبسایت رندان:
http://rendaan.blogspot.com/2009/07/ بلکه ط��راوت و تازگی در کل اجرای متنی آن
blog-post_5384.html حفظ شدهاست .برای او «نو یک ُمد نبود ،بلکه
.۳رولان بارت ،لذت متن ،ترجمه پیام یزدانخواه یک ارزش بود]۳[».
(تهران :نشر مرکز .)۱۳۸۲ ،ص .63
من چیس��تم؟ من یه درختی کج و کوله .۴از کت��اب در دس��ت
انتشار تلویزیون خراب، نیستم
برگرفت��ه از وبس��ایت که بشه تو سای هام درازکشید
من چیستم ،من چیس��تم؟ من یه نصفه رندان:
http://rendaan. دیوارام نیستم
ﭘﯿﻮﺳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺑﯽ .ﺳﯽ blogspot. که بشه بهم تکیه داد ،یا لااقل پام شاشید
com/2009/04/v-m- من چیستم ،من چیستم؟ من هیچی نیستم،
airu.html جز تقلب مرگ ،عزیزم
17 Vol. 1 * No. 0 * Autumn 2011