Page 31 - Shahrvand BC No. 1265
P. 31
ادبیات/طنزسیاسی
چهار -تصویر خیابان پاییزی .یادتون نرفت که امروز جمعهاست31 .
پنج -حالا فروغ شعر جمعه را سروده .همینطور که م یبینین ،هف تشنبههای بلوچ
بعضی از ابیات را من با فونت قرمز مشخص کردم ،این یعنی ابیاتی
طنزنامههای روِز هف ِت عبدالقادر بلوچ هستند که من از شعر حذف میکنم .اصولاً وقتی آهنگ قرار است بر
روی شعری ساخته شود که ترانه نیست ،یا به خاطر طولانی بودن و
یا به خاطر غیر ریتمیک بودن ،قسم تهایی از شعر حذف میشود که
«بگم کی بود مذاکرات را به هم زد؟» به معنی شعر هم لطمه نخورد .خوب این شعر جمعه هست ،بگذارید
تصور کنیم چطور میشود روی این شعر یک ملودی ساخت.
سال مکیو تسیب /شماره - 1265جمعه 24نابآ 1392 جــان کری با آن ابهت و ســوادش در حالیکــه کنار حاکم دبی در آغاز مذاکرات ژنو و در تمام مدتی که این مذاکرات در جریان شش -خوب دل آسمون ترکید و باران هم شروع شد؛ مورد توجه
ایستاده و قدش کم مانده تا منجر به خورشید گرفتگی در امارات بود همۀ وزرا فیگورهای شسته رفته و دیپلماتیکی داشتند .وقتی همشهریهای من در ونکوور .من و کتی قطعه باران عشق اثر ناصر
In touch with Iranian diversity بشــود ،م یگوید تقصیرها مال ایران بود .خب آقای شــق و رق! از جلســات بیرون م یآمدند در پاسخ به خبرنگارانی که ساع تها
م یگفتی ما این حاکم دبی را بفرســتیم ژنو که همانجا در پایان منتظر ماندهبودند لبخندهایی تحویل م یدادند که لبخند ژکوند چشم آذر را اجرا م یکنیم که این ح ّس باران را هم القا کنیم.
مذاکرات بغلت بایستد تا شما زبانتان باز بشود و نطقتان گل کند. جلویشــان لنگ م یانداخت .هر چه خبرنگارا ِن هوشــیار تلاش
پدر جــان! اگر آنجا این فرمایش را فرموده بودی ،آنهمه خبرنگا ِر م یکردند ،چیزی ،نشانی ،علامتی بیابند که چرا این همه وزیر با عکس :اهدایی ُرهام بهمنش
بی تاب ،مچش را م یگرفت ،حالا که طرف رفته و رسیده به فیس هم به ورجه وورجه افتادهاند ،وزرا نم پس نم یدادند و خبرنگاران هفت -پرنده و عنصر ح ّس :پرنده ،بسیار اثر معروفی از فروغ
هست و حتا کسانی که فروغ را هم نمیشناسن آنقدر این بیت آخر
بوکش مگر دست کسی به او م یرسد؟ ره به جایی نم یبردند. را در آگاه یهای ترحیم دیدن که مطمئناً با این شعر آشنا هستند.
ظریف چون بعد از حمله خشن شریعتمداری کمرش خوب خوب از مســلما نترینش -که ظریف خودمان باشد -تا کافرترینش - رسیدن به حس این قطعه کار سختی بود .مد تها من در مورد
نشده ،پشت لب تاپش که دراز م یکشد ،راح تتر م یتواند جواب که احتمالاً نماینده شــیطان بزرگ هست -همه خوشبین بودند سازبندی این شعر فکر م یکردم .بعد سعی کردم از درون شعر
بدهــد .در فیس بوکش به جان کری گفته اســت« :بگم کی بود و از جو مثبت و ســازنده حرف م یزدند .البته آن اواخر وقتی که چیزی را بکشم بیرون ،خوب قاعدتاً شعر در مورد دلتنگی صحبت
مذاکرات را به هم زد؟» و بلافاصله تلویحی گفته است که این بار ظریف از آن خندههایی که حلقش پیدا م یشــد دســت کشید، م یکنه ،اما وقت ی شاعر مینویسه ،چرا غهای رابطه تاریکند ،این یعن ی
نگرانی به من حمله ور شــد .اما تأکید مرتب او و ســایر وزرا بر چ ی؟ یعن ی تنهای ی .همین تنهای ی جرقهای بود که ذهن منو روشن
فرانسۀ جهانخوار ،جلوی ملت ما قد علم کرده بود. کرد .پس تصمیم گرفتم از هیچ سازی در این کار استفاده نکنم و
چه کســی فکر م یکرد که شــیطان بزرگ خود فرانســه باشد؟ مثبت بودن مذاکرات ،نجا تبخشمشد. خواننده به صورت هارمونی تمام قسمتهای سازی را هم بخواند.
حتم دارم حضرت امام(س) اگر م یدانســت ،عوض نوفل نوشاتو کاترین اشتون هم که یار غار وزرای خارجه ما شده ،انگار آن خنده یعنی در این کار ،صدای خانم فرمند که دلم تنگه را تکرار م یکند،
صاف م یرفت اورنج کانتی و اصلًا تاریخ به سمت و سوی دیگری را روی صورتش خالکوبی کردهاند .اصلًا نم یشد فهمید که دارد مانند یه ارکستر زهی عمل م یکند .ضمن این که این تکرار دلم تنگه،
وارد مذاکرات م یشــود یا در حال خارج شــدن از آن است .مدام
م یرفت. در حال غش کردنی دیپلماتیک بود .خود همین ماســک خنده، خودش حس دلتنگ ی را بیشتر م یکند .باهم گوش م یکنیم.
در ک لکل کردن این دو ،پای همۀ وزراء باز شده .یکی در مجلس خیلی وق تها به داد من و شاید خیلی از شماها که منتظر ارزانی
عوام توضیحات خاصی به نمایندهها داده است .یکی به خبرنگارها دلار هستید ،رسیده است .ولی خب باید بدانیم که مذاکرات اتمی
گفته« :به هم زدم که به هم زدم ،خیلی هم کار خوبی کردم ،هر با مذاکره در مورد حقوق بشــر فرق دارد .کشورهای مترقی و غیر
مترقی برایش بیش از اندازه وقت م یگذارند و مواظب هستند که
که دوزار طلب داره بیاد سه زار بگیره». از مو هم ماست بیرون بکشند .بدی این مذاکرات این است که تا
یک مقام آگاه به نقــل از یک مقام نزدیک به وزارت امورخارجه لب مر ِز نتیجه گرفتن هم که پیش بروند تا یکی برود دستشویی
روســیه که نخواسته است نامش فاش شــود ،هم به یکی گفته و برگردد به شکست منتهی م یشوند .مذاکرا ِت این بار هم از این
اســت که جانشین معاون وزیر امور خارجه روسیه گفته است که قانون مستثنی نبود .اما بخش بامزهاش قسمت پایانش بود .وزراء
جان کری دروغ م یگوید و تقصیر شکست مذاکرات گردن ایران شــرکت کننده با صور تهایی پف کرده که انگار محمدعلی کلی
به آنها مشت زده ،هنوز گرم رسمیت جلسات بودند .شق و رق در
نیست. حالی که م یرفتند ،باز هم هندوانه زیر بغل مذاکرات م یگذاشتند.
حــالا ما هنوز یقه و یقه کشــی اینها را رفع رجــوع نکردهایم و اما حالا که هر کدام رفته و رســیده به دستگاه و بارگاه خودش،
توافقی هم حاصل نشده ،نتانیاهو گوش جهان را کر کرده که آی! ُکر ُکری خواندنها شــروع شده است .م یترسم تا این مطلب برسد
اگر توافق بدی صورت م یگرفت ال م یشد و بل م یشد. به دست انتشار آنها به دست هم کار بدهند.
بعد وقتی بعضی از دوستان م یپرسند چرا اوضاع جهان اینقدر بد
شده ،آدم م یماند سرش را به کدام دیوار بزند.
باهنر :آمریكا برای خودش باغ وحشی است هشت -تصویر چراغ خیابان ،بگذارید روی این قسمت کار کنم،
اندیشههای تنبل بیمار ،خمیازههای موذی کشدار ،خوب همه اگر
بخواهیم اینجا را تصویری کنیم چی کار م یکنیم؟ کاملًا واضحه
Vol. 21 / No. 1265 - Friday, Nov. 15, 2013 میمون ایمان پیربرناش نه -گناه ،و معنا :شعر گناه ،یکی از اشعار جسورانه و بحث
اگر آمریکا را یک میمون فرض کنیم ،م یتوانیم از آنها به عنوان سوژه محمدرضا باهنر در جمع دانشجویان کرمانی از هر دری سخن گفت. برانگیزه فروغ هست .یک بعضی بود که بچه بودیم بعض ی وقت ممکن
خنده اســتفاده کنیم .پفک ببریم داخل قفــس و آنها بپرند بگیرند از اینکه اصلاح طلبان،هاشــم یرا خانه نشــین کردند تا اینکه حذف انجام میدادیم و اون تکرار یک وجه هست ،مثلا صندلی ...صندلی...
بخورنــد ،به ریش ما هم بخندند .ما هــم م یتوانیم فکر کنیم خیلی شــعار مرگ بر آمریکا زیبنده کشور ما نیســت .نایب رئیس مجلس صندلی ...با تکرار واژه ،کم کم معنی اصل ی کلمه از دست میره و
زرنگیم که پفک مان را از دســ تمان زده و دارد مال ما را م یخورد و در مورد آمریــکا مثال خوبی زد .او آمریکا را گاوی دانســته که هم یک کلمٔه جدید شکل م یگیره چون بخشهای کلمه پس و پیش
شــیر دارد و هم شاخ« :بعض یها به شیر آمریکا طمع م یکنند و شاخ میشود ...م یشود لیصنده ....همین بازی رو من با “گناه کردم”
مثلا پفك بغل دستی مان را نم یخورد. نصیبشان م یشــود که درد آن هم خیلی بد است ».دقیقا این از آن انجام دا دم به دو دلیل؛ یکی این که با تکرار گناه گناه کر دم...این
دردهایی اســت که باید بکشــید تا بدانید باهنر چه م یگوید .ابتدای کلمات پس و پیش میشوند و تبدیل به کردم گناه میشوند که خود
خرس امر فکر کردیم باهنر م یخواهد بگوید آمریکا ،گاوی اســت که شــیر واژه «کردم» ،یک بار اروتیک داره در زبان فارسی .دلیل مهم تر ،این
آمریکا گاهی هم شبیه خرس است .آدم فکر م یکند خواب زمستانی دارد و شــیرش را بردند هندوســتان ،یک زن کردی بستان .اسمشو تکرار افکار ،درونیت و عذاب وجدان شاعر گنهکار را نشون میده .به
است ،نگو در لحظه موش هم هست و خودش را به موش مردگی زده. بذار امقزی ،دور کلاش قرمزی .بعد دیدیم نه ،سطح بحث تا این حد هر حال یک نفر وقتی برای اولین بار گناهی را مرتکب میشود ،دچار
بعــد که م یروید اذیتش کنید همچین م یپرد م یخورتت که انگار از هم بالا نیست .ما که از دوستداران باهنر هستیم کم یتحقیق کردیم عذاب وجدان هست و ذهن او مدام این اعمال گناهآمیز او را تکرار
تــا ببینیم آمریــکا دیگر چه جانوری م یتواند باشــد و ما از چی آن م یکند ،کما ای نکه یک قاتل حرفهای دچار این اتفاق نم یشود .باهم
اول وجود نداشتید.
م یتوانیم استفاده کنیم: گوش میدهیم به گناه.
اسكل
31 آورده اند اســكل پرنده ای اســت که در تابستان برای زمستان دانه خر ده -خوب ،تصور کنیم سرودن شعر جمعه تمام شده و ساخت
جمع م یکند و در زمســتان یادش مــ یرود دان هها را کجا قائم کرده آمریکا اگر خر باشد ما م یتوانیم از چی استفاده کنیم؟ بله ،شی ِر خر. آهنگ هم همینطور .من و کتی این کار را اجرا م یکنیم و اگر این کار
است .شاید آمریکا هم اسكل باشد .اگر با هم خوب هم شویم و کلی حتما م یدانید گران ترین شیر دنیا ،شی ِر خر است .جدیدا از شی ِر خر، ح ّس و حال جمعه دلگیر را به شما القا کرد ،من در کارم موفق بودم،
رابطه برقرار کنیم ،سال دیگر یادش م یرود و مجددا همه گزین هها را پنیر هم درســت م یکنند که واقعا خوردن دارد .حالا اگر آمریکا خر
شــد و خواســت جفتک بندازد که ما هم فعالیت هسته ای را از سر اگر نه هم که ببخشید .اجرای جمعه.
م یگذارد روی میز .پز میزشان را به ما م یدهند .اییییش. یازده -پایان خوش؛ برای این که با روحیه شاد سالن را ترک
البته این احتمال هم وجود دارد که آمریکا جانوری ناشــناخته باشد م یگیریم. کنید ،من یکی از اشعار امیدبخش فروغ را پیدا کردم و این آخرین
و به زودی کشف شود .شــاید هم مثلا خرس باشد و خودش را زده
باشــد به اسكلی .تحقیقات ما در این زمینه ادامه دارد اما آنچه تا این گوسپند اجرای ما است ،امیدوارم موافق باشید.
لحظه م یشود از تحقیقات باهنر فهمید باید اعتراف كرد آمریكا برای گوســپند موجود آرام یبه نظر م یرسد ولی گوسپندان ایرانی آرامند دوازده -تصویر طلوع خورشید ،به آفتاب سلامی دوباره خواهم
نه این گوســپندان آمریکایی .مگر بره ناقــا را ندیدهاید؟ ناقلا یک داد ...به جویبار که در من جاری بود و به ابرها که فکرهای طویلم
خودش باغ وحشی است. کارهایی م یکند آدم م یماند او آمریکایی است یا ژاپنی .از بس زرنگ
[برگرفته از صفحه طنز روزنامه قانون] بودم ...میآیم ...میآیم ...میآیم.
است ناقلا.
چهار -تصویر خیابان پاییزی .یادتون نرفت که امروز جمعهاست31 .
پنج -حالا فروغ شعر جمعه را سروده .همینطور که م یبینین ،هف تشنبههای بلوچ
بعضی از ابیات را من با فونت قرمز مشخص کردم ،این یعنی ابیاتی
طنزنامههای روِز هف ِت عبدالقادر بلوچ هستند که من از شعر حذف میکنم .اصولاً وقتی آهنگ قرار است بر
روی شعری ساخته شود که ترانه نیست ،یا به خاطر طولانی بودن و
یا به خاطر غیر ریتمیک بودن ،قسم تهایی از شعر حذف میشود که
«بگم کی بود مذاکرات را به هم زد؟» به معنی شعر هم لطمه نخورد .خوب این شعر جمعه هست ،بگذارید
تصور کنیم چطور میشود روی این شعر یک ملودی ساخت.
سال مکیو تسیب /شماره - 1265جمعه 24نابآ 1392 جــان کری با آن ابهت و ســوادش در حالیکــه کنار حاکم دبی در آغاز مذاکرات ژنو و در تمام مدتی که این مذاکرات در جریان شش -خوب دل آسمون ترکید و باران هم شروع شد؛ مورد توجه
ایستاده و قدش کم مانده تا منجر به خورشید گرفتگی در امارات بود همۀ وزرا فیگورهای شسته رفته و دیپلماتیکی داشتند .وقتی همشهریهای من در ونکوور .من و کتی قطعه باران عشق اثر ناصر
In touch with Iranian diversity بشــود ،م یگوید تقصیرها مال ایران بود .خب آقای شــق و رق! از جلســات بیرون م یآمدند در پاسخ به خبرنگارانی که ساع تها
م یگفتی ما این حاکم دبی را بفرســتیم ژنو که همانجا در پایان منتظر ماندهبودند لبخندهایی تحویل م یدادند که لبخند ژکوند چشم آذر را اجرا م یکنیم که این ح ّس باران را هم القا کنیم.
مذاکرات بغلت بایستد تا شما زبانتان باز بشود و نطقتان گل کند. جلویشــان لنگ م یانداخت .هر چه خبرنگارا ِن هوشــیار تلاش
پدر جــان! اگر آنجا این فرمایش را فرموده بودی ،آنهمه خبرنگا ِر م یکردند ،چیزی ،نشانی ،علامتی بیابند که چرا این همه وزیر با عکس :اهدایی ُرهام بهمنش
بی تاب ،مچش را م یگرفت ،حالا که طرف رفته و رسیده به فیس هم به ورجه وورجه افتادهاند ،وزرا نم پس نم یدادند و خبرنگاران هفت -پرنده و عنصر ح ّس :پرنده ،بسیار اثر معروفی از فروغ
هست و حتا کسانی که فروغ را هم نمیشناسن آنقدر این بیت آخر
بوکش مگر دست کسی به او م یرسد؟ ره به جایی نم یبردند. را در آگاه یهای ترحیم دیدن که مطمئناً با این شعر آشنا هستند.
ظریف چون بعد از حمله خشن شریعتمداری کمرش خوب خوب از مســلما نترینش -که ظریف خودمان باشد -تا کافرترینش - رسیدن به حس این قطعه کار سختی بود .مد تها من در مورد
نشده ،پشت لب تاپش که دراز م یکشد ،راح تتر م یتواند جواب که احتمالاً نماینده شــیطان بزرگ هست -همه خوشبین بودند سازبندی این شعر فکر م یکردم .بعد سعی کردم از درون شعر
بدهــد .در فیس بوکش به جان کری گفته اســت« :بگم کی بود و از جو مثبت و ســازنده حرف م یزدند .البته آن اواخر وقتی که چیزی را بکشم بیرون ،خوب قاعدتاً شعر در مورد دلتنگی صحبت
مذاکرات را به هم زد؟» و بلافاصله تلویحی گفته است که این بار ظریف از آن خندههایی که حلقش پیدا م یشــد دســت کشید، م یکنه ،اما وقت ی شاعر مینویسه ،چرا غهای رابطه تاریکند ،این یعن ی
نگرانی به من حمله ور شــد .اما تأکید مرتب او و ســایر وزرا بر چ ی؟ یعن ی تنهای ی .همین تنهای ی جرقهای بود که ذهن منو روشن
فرانسۀ جهانخوار ،جلوی ملت ما قد علم کرده بود. کرد .پس تصمیم گرفتم از هیچ سازی در این کار استفاده نکنم و
چه کســی فکر م یکرد که شــیطان بزرگ خود فرانســه باشد؟ مثبت بودن مذاکرات ،نجا تبخشمشد. خواننده به صورت هارمونی تمام قسمتهای سازی را هم بخواند.
حتم دارم حضرت امام(س) اگر م یدانســت ،عوض نوفل نوشاتو کاترین اشتون هم که یار غار وزرای خارجه ما شده ،انگار آن خنده یعنی در این کار ،صدای خانم فرمند که دلم تنگه را تکرار م یکند،
صاف م یرفت اورنج کانتی و اصلًا تاریخ به سمت و سوی دیگری را روی صورتش خالکوبی کردهاند .اصلًا نم یشد فهمید که دارد مانند یه ارکستر زهی عمل م یکند .ضمن این که این تکرار دلم تنگه،
وارد مذاکرات م یشــود یا در حال خارج شــدن از آن است .مدام
م یرفت. در حال غش کردنی دیپلماتیک بود .خود همین ماســک خنده، خودش حس دلتنگ ی را بیشتر م یکند .باهم گوش م یکنیم.
در ک لکل کردن این دو ،پای همۀ وزراء باز شده .یکی در مجلس خیلی وق تها به داد من و شاید خیلی از شماها که منتظر ارزانی
عوام توضیحات خاصی به نمایندهها داده است .یکی به خبرنگارها دلار هستید ،رسیده است .ولی خب باید بدانیم که مذاکرات اتمی
گفته« :به هم زدم که به هم زدم ،خیلی هم کار خوبی کردم ،هر با مذاکره در مورد حقوق بشــر فرق دارد .کشورهای مترقی و غیر
مترقی برایش بیش از اندازه وقت م یگذارند و مواظب هستند که
که دوزار طلب داره بیاد سه زار بگیره». از مو هم ماست بیرون بکشند .بدی این مذاکرات این است که تا
یک مقام آگاه به نقــل از یک مقام نزدیک به وزارت امورخارجه لب مر ِز نتیجه گرفتن هم که پیش بروند تا یکی برود دستشویی
روســیه که نخواسته است نامش فاش شــود ،هم به یکی گفته و برگردد به شکست منتهی م یشوند .مذاکرا ِت این بار هم از این
اســت که جانشین معاون وزیر امور خارجه روسیه گفته است که قانون مستثنی نبود .اما بخش بامزهاش قسمت پایانش بود .وزراء
جان کری دروغ م یگوید و تقصیر شکست مذاکرات گردن ایران شــرکت کننده با صور تهایی پف کرده که انگار محمدعلی کلی
به آنها مشت زده ،هنوز گرم رسمیت جلسات بودند .شق و رق در
نیست. حالی که م یرفتند ،باز هم هندوانه زیر بغل مذاکرات م یگذاشتند.
حــالا ما هنوز یقه و یقه کشــی اینها را رفع رجــوع نکردهایم و اما حالا که هر کدام رفته و رســیده به دستگاه و بارگاه خودش،
توافقی هم حاصل نشده ،نتانیاهو گوش جهان را کر کرده که آی! ُکر ُکری خواندنها شــروع شده است .م یترسم تا این مطلب برسد
اگر توافق بدی صورت م یگرفت ال م یشد و بل م یشد. به دست انتشار آنها به دست هم کار بدهند.
بعد وقتی بعضی از دوستان م یپرسند چرا اوضاع جهان اینقدر بد
شده ،آدم م یماند سرش را به کدام دیوار بزند.
باهنر :آمریكا برای خودش باغ وحشی است هشت -تصویر چراغ خیابان ،بگذارید روی این قسمت کار کنم،
اندیشههای تنبل بیمار ،خمیازههای موذی کشدار ،خوب همه اگر
بخواهیم اینجا را تصویری کنیم چی کار م یکنیم؟ کاملًا واضحه
Vol. 21 / No. 1265 - Friday, Nov. 15, 2013 میمون ایمان پیربرناش نه -گناه ،و معنا :شعر گناه ،یکی از اشعار جسورانه و بحث
اگر آمریکا را یک میمون فرض کنیم ،م یتوانیم از آنها به عنوان سوژه محمدرضا باهنر در جمع دانشجویان کرمانی از هر دری سخن گفت. برانگیزه فروغ هست .یک بعضی بود که بچه بودیم بعض ی وقت ممکن
خنده اســتفاده کنیم .پفک ببریم داخل قفــس و آنها بپرند بگیرند از اینکه اصلاح طلبان،هاشــم یرا خانه نشــین کردند تا اینکه حذف انجام میدادیم و اون تکرار یک وجه هست ،مثلا صندلی ...صندلی...
بخورنــد ،به ریش ما هم بخندند .ما هــم م یتوانیم فکر کنیم خیلی شــعار مرگ بر آمریکا زیبنده کشور ما نیســت .نایب رئیس مجلس صندلی ...با تکرار واژه ،کم کم معنی اصل ی کلمه از دست میره و
زرنگیم که پفک مان را از دســ تمان زده و دارد مال ما را م یخورد و در مورد آمریــکا مثال خوبی زد .او آمریکا را گاوی دانســته که هم یک کلمٔه جدید شکل م یگیره چون بخشهای کلمه پس و پیش
شــیر دارد و هم شاخ« :بعض یها به شیر آمریکا طمع م یکنند و شاخ میشود ...م یشود لیصنده ....همین بازی رو من با “گناه کردم”
مثلا پفك بغل دستی مان را نم یخورد. نصیبشان م یشــود که درد آن هم خیلی بد است ».دقیقا این از آن انجام دا دم به دو دلیل؛ یکی این که با تکرار گناه گناه کر دم...این
دردهایی اســت که باید بکشــید تا بدانید باهنر چه م یگوید .ابتدای کلمات پس و پیش میشوند و تبدیل به کردم گناه میشوند که خود
خرس امر فکر کردیم باهنر م یخواهد بگوید آمریکا ،گاوی اســت که شــیر واژه «کردم» ،یک بار اروتیک داره در زبان فارسی .دلیل مهم تر ،این
آمریکا گاهی هم شبیه خرس است .آدم فکر م یکند خواب زمستانی دارد و شــیرش را بردند هندوســتان ،یک زن کردی بستان .اسمشو تکرار افکار ،درونیت و عذاب وجدان شاعر گنهکار را نشون میده .به
است ،نگو در لحظه موش هم هست و خودش را به موش مردگی زده. بذار امقزی ،دور کلاش قرمزی .بعد دیدیم نه ،سطح بحث تا این حد هر حال یک نفر وقتی برای اولین بار گناهی را مرتکب میشود ،دچار
بعــد که م یروید اذیتش کنید همچین م یپرد م یخورتت که انگار از هم بالا نیست .ما که از دوستداران باهنر هستیم کم یتحقیق کردیم عذاب وجدان هست و ذهن او مدام این اعمال گناهآمیز او را تکرار
تــا ببینیم آمریــکا دیگر چه جانوری م یتواند باشــد و ما از چی آن م یکند ،کما ای نکه یک قاتل حرفهای دچار این اتفاق نم یشود .باهم
اول وجود نداشتید.
م یتوانیم استفاده کنیم: گوش میدهیم به گناه.
اسكل
31 آورده اند اســكل پرنده ای اســت که در تابستان برای زمستان دانه خر ده -خوب ،تصور کنیم سرودن شعر جمعه تمام شده و ساخت
جمع م یکند و در زمســتان یادش مــ یرود دان هها را کجا قائم کرده آمریکا اگر خر باشد ما م یتوانیم از چی استفاده کنیم؟ بله ،شی ِر خر. آهنگ هم همینطور .من و کتی این کار را اجرا م یکنیم و اگر این کار
است .شاید آمریکا هم اسكل باشد .اگر با هم خوب هم شویم و کلی حتما م یدانید گران ترین شیر دنیا ،شی ِر خر است .جدیدا از شی ِر خر، ح ّس و حال جمعه دلگیر را به شما القا کرد ،من در کارم موفق بودم،
رابطه برقرار کنیم ،سال دیگر یادش م یرود و مجددا همه گزین هها را پنیر هم درســت م یکنند که واقعا خوردن دارد .حالا اگر آمریکا خر
شــد و خواســت جفتک بندازد که ما هم فعالیت هسته ای را از سر اگر نه هم که ببخشید .اجرای جمعه.
م یگذارد روی میز .پز میزشان را به ما م یدهند .اییییش. یازده -پایان خوش؛ برای این که با روحیه شاد سالن را ترک
البته این احتمال هم وجود دارد که آمریکا جانوری ناشــناخته باشد م یگیریم. کنید ،من یکی از اشعار امیدبخش فروغ را پیدا کردم و این آخرین
و به زودی کشف شود .شــاید هم مثلا خرس باشد و خودش را زده
باشــد به اسكلی .تحقیقات ما در این زمینه ادامه دارد اما آنچه تا این گوسپند اجرای ما است ،امیدوارم موافق باشید.
لحظه م یشود از تحقیقات باهنر فهمید باید اعتراف كرد آمریكا برای گوســپند موجود آرام یبه نظر م یرسد ولی گوسپندان ایرانی آرامند دوازده -تصویر طلوع خورشید ،به آفتاب سلامی دوباره خواهم
نه این گوســپندان آمریکایی .مگر بره ناقــا را ندیدهاید؟ ناقلا یک داد ...به جویبار که در من جاری بود و به ابرها که فکرهای طویلم
خودش باغ وحشی است. کارهایی م یکند آدم م یماند او آمریکایی است یا ژاپنی .از بس زرنگ
[برگرفته از صفحه طنز روزنامه قانون] بودم ...میآیم ...میآیم ...میآیم.
است ناقلا.