Page 25 - Issue No.1353
P. 25

‫دو خوانش از مجموعه شعر «پدر»‪ ،‬اثر نعمت مرادی‬                                                                                                                                              ‫ادبیات‬

                               ‫‪25‬‬                                                                                                                                                                                     ‫نقد و‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫بررسی‬
                               ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1353‬جمعه ‪ 2‬دادرم ‪1394‬‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫‪ -۱‬خوانش ابراهیم عالی‌پور‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬‫‪Vol. 22 / No. 1353 - Friday, July 24, 2015‬‬  ‫بگونه‌ای در محاصره قرار داده که در هر قطعه و در مجموع اثرم ‌یخواهد‬    ‫بررسی زبان و مولفه‌های زبان و همچنین زیر بناهایی مثل جامعه‬           ‫شعر کوتاه در ایران و ادبیات فارسی از قاعده و قانون خاصی پیروی‬
                                                                           ‫تکلیفش را با همه روشن کند ‪.‬به همین دلیل بهتر است که اشعار آقای‬        ‫شناسی و‪ /...‬من و پدرم‪/‬پارتی نداشتیم‪ /‬دستهایمان پارتی‌مان شد‪/‬‬         ‫نمی کند‪( ،‬بحث قالب نیست‪ ،‬منظور فرم ظاهری و درونی کار است)‬
     ‫‪25‬‬                                                                    ‫مرادی تک تک وجمله به جمله مورد بر رسی قرار گیرد اما از آنجایی‬         ‫هردو کارگر شدیم‪ /‬و یا شعر دارکوب از لحاظ ساخت نشانه شناسی‪/...‬‬        ‫یعنی ما برای بررسی شعر کوتاه چارچوب و تئوری مشخصی نداریم که‬
                                                                           ‫که مجالی نیست ناگزیر سخن را به مداقه در چند قطعه کوتاه م ‌یکنم‬        ‫دارکوبی که به چشم‌هایم م ‌یزند‪ /‬کوری چشم‌هایم را نم ‌یخواهد‪/‬‬         ‫رفرنس بدهیم‪ ،‬چند تایی کتاب از ع‪.‬پاشایی و شاملوست که با فرهنگ‬
                                                                           ‫‪.‬اولین قطعه خطابش به کسی است که دوستش دارد ومیزان دوست‬
                                                                           ‫داشتن را می‌سنجد با اساطیر سالیان دور قیاسی در خیلی دور و خیلی‬                                                   ‫آشیان ‌هاش را م ‌یسازد‪/.‬‬                                     ‫ما در زیر لای ‌هها مطابقت ندارد‪.‬‬
                                                                           ‫نزدیک ‪.‬قطعه‌ی دوم اشاره به دارکوب و ساختن لانه به نوعی تنازع بقا‬                                                                           ‫با تمام کاستی‌هایمان وقتی شاعری در کم‌ترین حد استفاده از واژ‌هها‬
                                                                           ‫را نقد م ‌یکند که نه در جنگل که در میان ما آدمها جریان دارد از دید‬                             ‫‪ -۲‬خوانش یحیی ناصری‬                         ‫می‌تواند به زبان شعر برسد خود جای شکر دارد‪ ،‬یعنی سرودن شعر‬
                                                                           ‫من قبح پروسه را به زیبایی افشا م ‌یکند شاید شاعر یا خواننده‌ی دیگر‬                                                                         ‫کوتاه در زبانی و دستور زبانی که خود به خودی به استعاره و چند‬
                                                                           ‫این شعر از زاویه‌ی دیگری بدان بنگرد و کار دارکوب را در سطح جامعه‬      ‫اخیرا کتاب شعری از نعمت مرادی چاپ شده که مشتمل است بر ‪42‬‬             ‫بعدی کلمه غنی است (و البته کژ و تاب ‌یهایی که به زبان شعر کمک‬
                                                                           ‫توجیه کند که جای بحث دارد یعنی حق م ‌یدهد به کسی تا خانه‌ی‬            ‫قطعه شعر کوتاه و در ‪ 66‬صفحه که عنوانی و نامی برای شعرها انتخاب‬
                                                                           ‫خویش آباد کند به بهای خانه خرابی و حتی نابودی دیگری یا دیگران‬         ‫نکرده‌اند‪ .‬ازآنجایی که با خواندن اشعار ایشان بنظرم آمد مجموعه شعر‬                                          ‫م ‌یکند) کار ساده‌ای نیست‪.‬‬
                                                                           ‫بهر حال شاعر آنچه را باید بگوید به زیبایی و اختصار بیان نموده است‬     ‫ایشان کارمتفاوتی است از برخی کارهای تکراری وتقلیدی که منتشر‬          ‫کتاب ((پدر)) اثر ((نعمت مرادی )) لازمه‌ی این نگاه است که ما‬
                                                                           ‫‪.‬شانزدهمین قطعه اشاره به گذشته و حال دارد توصیف تراژدی است‬            ‫م ‌یشود واین خود آقای مرادی‌ست که احساسش را بیان م ‌یکند نه‬          ‫ظرفیت‌های برجسته‌ی شعر کوتاهش را بیرون بکشیم و در موردش‬
                                                                           ‫نمایش خشم از کردار خویش و اکنون تکرار تراژدی با عاملیت خودمان‬         ‫بتقلید یا برای خوشایند برخی مخاطبان طرفدار مد روز بودن هنر‪.‬‬          ‫حرف بزنیم‪ ،‬البته ناگفته نماند شعرهای بلند این کتاب خود جای‬
                                                                           ‫اما با دیدگاهی مردسالارانه و این بینش از ابتدا تا انتهای اثر مشهود‬    ‫اشعار ایشان را با عنوان کلی پدر چند بار خواندم ومرور کردم تا بیشتر‬
                                                                           ‫است حتی زمانی که بظاهر رگ ‌ههایی از فمینیسم در خود دارد نیز وجه‬       ‫با فضای عمومی شعرش آشنا شوم در کلام ایشان ابداعات و استعارات‬                ‫بررسی و بحث دارند که در متنی چند صد کلمه‌ای نم ‌یگنجد‪.‬‬
                                                                           ‫مردسالارانه غالب است این یکی از ایراداتی ست که می‌شود مطرح کرد‬        ‫زیبایی مشهود است معتقدم برای نقد شعر ناقد می‌باید از زاویه‌ی‬         ‫کتاب ((پدر )) از آن دست کتاب‌هایی ست که دچار رمانتیسم نشده‬
                                                                           ‫‪.‬یکی از زیباترین قطعات شعر شماره‌ی هیجده است که اگر نامی برای‬         ‫دیگری بجز زاویه‌ی دید شاعر کلام را مور د بررسی قرار دهد یعنی‬         ‫است‪ ،‬رمانتیسمی که از شاعرانی مانند مشیری و توللی و‪ ..‬در ایران‬
                                                                           ‫آن انتخاب م ‌یکرد بهتر بود سوژه‌ی خوبی را انتخاب نموده و بخوبی هم‬     ‫بر دیدگاه شاعر احساس و چیزی که بعنوان الهام از آن یاد م ‌یشود‬        ‫شروع و تا به امروز خرخره‌ی شعر جوان ما را م ‌یجود‪ ،‬اگر کتاب را نگاه‬
                                                                           ‫از عهده‌ی ترسیم فضای مناسب و گویا برای موضوع بر آمده است‪ .‬در‬          ‫حاکم است و منتقد می‌باید با منطق و جستجوی رد احساسات شاعرانه‬         ‫کنیم م ‌یبینیم به مفاهیم مانند عشق‪ ،‬محبت‌های دو جنس مخالف‪،‬‬
                                                                           ‫پایان شعر پوست انداختن جنازه و آرام شدن مردم روستا تلنگریست به‬        ‫در عینیت یعنی خاستگاه ذهنیات شاعر نظر خود را بیان نماید در‬           ‫رفتارهای کنترل نشده‌ی هنجار گریز و‪ ...‬نیست‪ ،‬بلکه این کتاب از‬
                                                                           ‫اندیشیدن برای جوابی به چراهای بسیار‪ .‬اگر بخواهیم وارد جزییات و‬        ‫واقع آنچه بر قلم و زبان شاعر یا هر هنرمند دیگری جاری می‌شود از‬       ‫چندین فضای مختلف اعم از جامعه‌شناسی‪ ،‬روانشناسی و‪ ...‬تشکیل‬
                                                                           ‫نکات ریز اثر شویم مواردی بچشم می‌خورد که شاید تغییراتی در آنها به‬     ‫خلع و ماورای طبیعت نشات نم ‌یگیرد بلکه این انعکاس تمام رویدادها‬
                                                                           ‫کاملتر شدن آن کمک کند هرچند این موارد چنان نیست که خدشه‌ای‬            ‫واتفاقاتی است که از شرق تا غرب از جنوب تا شمال این کره‌ی خاکی‬                                                             ‫شده است‪.‬‬
                                                                           ‫قابل اعتنا بر اشعار وارد کند ‪ .‬برای نمونه در شعر چهارم (دکور اشیا را‬  ‫رخ م ‌یدهد و یا انعکاس آنچه در منظر هنرمند به عنوان ناظری ریز‬                                                       ‫مرد نوشت تابوت‬
                                                                           ‫طوری میچیند) را با توجه به اینکه دکور خود معنای چیدمان را می‌دهد‬      ‫بین قرار دارد از کهکشان تا الکترون و تمام این در ناخودآگاه صاحب‬
                                                                           ‫می‌شد به گون ‌ه‌ای دیگر نوشت ‪.‬در شعر بیست و یکم (چه زمانی بدرند‬       ‫اندیشه و هنر ذخیره می‌شود تا لحظه‌ای که امکان بروز می‌یابد و چه‬                                                            ‫زن ترسید‬
                                                                           ‫چه زمانی دریده شوند )جای کلمه‌ی (که)در هردو بند خالی است در‬           ‫بسیار ناخودآگاه بر زبان شاعری و یا اثری از هنرمند دیگر جاری یا عیان‬                                                            ‫پاییز‬
                                                                           ‫شعر بیست و دوم (سایش نباتات )را من نتوانستم درک کنم در انتهای‬         ‫می‌شود‪ .‬و من در جستجویم در اشعار آقای مرادی دنبال رد گیری این‬
                                                                           ‫همین قطعه حرف (و)در(و برای خاک‪.....‬جشن گرفتیم)با توجه به بند‬          ‫احساس بودم فضای اشعار بیشتر میل به سیاهی و گاهی یاس دارد شاید‬                                                  ‫از سر شاخ ‌ههای کوچه‬
                                                                           ‫های بالاتر زاید بنظر می‌رسد اگر اشتباه در چاپ نباشد ‪.‬درمجموع اشعار‬    ‫متاثر از جویست که عینی و قابل لمس است و تخیل و صحنه پردازیهای‬                                                         ‫به حیات رسید‬
                                                                           ‫آقای مرادی سرشار از نو آوری است نگاهی فراگیر به جهان ما دارد بدین‬     ‫او را بدین سو کشانده است و چرا که نه ‪.‬کلام ایشان گاه از خاطراتی‬
                                                                           ‫معنی که نگاهش تک بعدی نیست پدیده‌ها را از ابعاد مختلف تاریخی‬          ‫درگذشته با رویدادهایی از حال میکس می‌شود و پانولی می‌سازد از‬                                             ‫((پدر‪ ،‬نعمت مرادی‪	))16، 94،‬‬
                                                                           ‫فلسفی و جامعه شناسی مورد کنکاش قرار م ‌یدهد‪ .‬کتاب ایشان از‬            ‫گذشته به حال بدون هیچ فراز و فرودی ‪.‬و این به نوعی دیگر در تنوع و‬                                                                  ‫یا‪:‬‬
                                                                           ‫کارهای خوب و قوی منتشر شد‌ه‌ی نسل جوان ماست به ایشان تبریک‬            ‫گوناگونی قطعات مشهود است گاه بسیار رمانتیک و گاه آدم را به فضای‬
                                                                                                                                                 ‫ریالیسم دزد دوچرخه و چارلی چاپلین م ‌یبرد ‪.‬سیل حوادث و رویدادها‬                                                            ‫ما بردگان‬
                                                                                                               ‫و خسته نباشی عرض م ‌یکنم‪.‬‬         ‫انبوه اطلاعات در دسترس شاعر را چنان دیگر آحاد روشنفکر واندیشمند‬                                           ‫جارو به دست کوچکی بودیم‬

                                                                                                                                                                                                                                                                            ‫در خیابان‬
                                                                                                                                                                                                                                                          ‫احساس خوشبختی م ‌یکردیم‬

                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫به اندازه‬
                                                                                                                                                                                                                                                                    ‫بوی خوش یک زن‬

                                                                                                                                                                                                                                                                         ‫((قبلی ‪))22،‬‬

                                                                                                                                                                                                                      ‫ادبیات انتقادی که واقعا خلاء آن را در ادبیات امروز م ‌یبینیم گاه‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫رسالتی مهم همچون روشنگری توده‌ها و‪ ..‬بر عهده دارد‪(( ،‬نعمت‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫مرادی )) فراموش نم ‌یکند که علاوه بر اینکه یک هنرمند است یک‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫شهروند اجتماعی است که بر عهده گرفته است که به نمایندگی از‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫طبقه‌ی اجتماعی خود به مسائل ذکر شده در خود شعر نقل قول‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫کرده‌ام‪ ،‬چون او م ‌یداند زبان شعر برنده‌ترین زبان برای به نقد کشیدن‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫است‪ ،‬چرا که در دیگر علوم انسانی مانند جامعه شناسی و ‪ ...‬زبان از‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫استعاره خالی ست و به خاطر سانسور مجبور است دو پهلو حرفش را‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫بزند‪ .‬اما سو تفاهم نشود که شعر در ابتدا هنری است که مولفه‌هایی‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫مانند زیبایی‌شناسی‪ ،‬فرم و‪ ..‬را رعایت م ‌یکند در گام بعدی است که‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫شاعر به مسائل اجتماعی فرهنگی جامعه م ‌یپردازد‪ ،‬شکل و ساختار‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫هنری کاملا حفظ م ‌یشود همانگونه که نعمت مرادی حفظ کرده است‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫و در محتوا است که رمانتیسم تبدیل به دادخواست و تجلیل در برابر‬

                                                                                                                                                                                                                                                             ‫چشم پوشی‌های ‪...‬م ‌یشود‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫شعر نعمت مرادی شعری ساخت‌مند است که از خط روایتی مشخص‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫شروع و به پایان می‌رسد‪ ،‬از وجه استعاری کلمات کمتر استفاده کرده‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫است‪ ،‬یعنی ترجیح داده که کلمه معنا و بعد معمول خود را در دستور‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫زبان معیار داشته باشد‪ ،‬یعنی کتاب پدر رعایت شده‌ی کتابی‌است که‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫برای اکثریت نوشته است‪ ،‬عوام رابطه بر قرار م ‌یکند‪ ،‬خواص را قانع‬

                                                                                                                                                                                                                            ‫م ‌یکند‪ ،‬ساده نوی ‌سها را دارد‪ ،‬و به زبان گر‌اها احترام م ‌یگذارد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫همانگونه که گفتم شعر نعمت مرادی جنبه‌های مختلفی برای مطالعه‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫در خود دارد‪ ،‬بعد نشانه شناسی اثر جای کار زیادی م ‌یگذارد‪ ،‬بررسی‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫ساختار‪ ،‬نگاه به روایت و ژانری که نعمت مرادی در چارچوبش م ‌ینویسد‪،‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30