Page 24 - Issue No.1353
P. 24

‫نقد ادبی فمینیستی و ادبیات مهاجرات‪ :‬چال ‌شها و رویکردها‪ ‬‬                                                                               ‫ادبیات‬                                                              ‫سوی ‌چاش روی آن است‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                      ‫خدای من!‬
‫تعداد مردان نویسنده که از ایران مهاجرت کرد‌هاند در سا ‌لهای اولیه انقلاب بیشتر‬                                 ‫آزاده دواچی‬             ‫نقد و‬                                                                                                                   ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1353‬جمعه ‪ 2‬دادرم ‪1394‬‬
‫از زنان بود‪ .‬اما در ده ‌ههای گذشته ادبیات مهاجرت همانند ادبیات داخل ایران شاهد‬                                                         ‫بررسی‬                                  ‫آقا‪ ،‬در این موقعی ‌تها قوانینی هست و ما از این قوانین‬
‫حضور متفاوت‪ ‬زنان بوده است‪ .‬این حضور که از قضا با رشد مهاجرت زنان نسبت‬                       ‫رشد ب ‌یروی ‌هی مهاجرت و تلاش برای‬                                                ‫‪ 24‬پیروی م ‌یکنیم‪ .‬علت مرگ را دکتری تأیید م ‌یکند‪ ،‬جواز‬
‫دارد‪  ،‬تأثیر مضاعفی بر شک ‌لگیری ادبیات ن مهاجرت زنان گذاشته است‪ .‬باای ‌نحال‬                ‫جستجوی زندگی بهتر و تنوع در کیفیت‬                                                 ‫فوت را پزشکی قانونی صادر م ‌یکند‪ ،‬جسد در سردخانه‬
‫و با ‪ ‬رشد کیفی حضور زنان در ادبیات مهاجرت‪ ،‬دلایل عمد‌های‪ ‬زنان در عرص ‌ههای‬                  ‫زندگی موجب تغییرات شگرفی در زندگی‬                                                 ‫م ‌یماند تا نزدی ‌کترین فرد خانواد‌هاش بگوید چه باید کرد‪.‬‬
‫مختلف ادبی مهاجرت‪ ،‬دلایل وجود دارد که این آثار آ ‌نچنا ‌نکه بایدوشاید موردتوجه‬              ‫امروز انسا ‌نها شده است‪ .‬لیلی بهبهانی بر‬
‫قرار نم ‌یگیرد‪   .‬بررسی و نقد این آثار عموماً با نظری ‌ههای اخیر فمینیسم ب ‌هخصوص‬           ‫این باور است که‪ :‬رشد چشمگیر جابجای ِی‬                                                                     ‫منظورم همان دخترش است‪.‬‬
‫در خصوص جنسیت و مهاجرت هیچ ‪ ‬تبادلی ندارد و تنها ب ‌هصورت بررسی خشک‬                          ‫انسا ‌نها در نی ‌مقرن گذشته نشان م ‌یدهد‬                                               ‫جناب سروان‪ ،‬من م ‌یخواهم برایش نام ‌های بنویسم‪.‬‬
‫و بدون تحلی ‌لهای جامع ‌هشناختی فمینیسم موردتوجه قرارگرفته است‪ .‬آنچه در‬                     ‫که مهاجرت دیگر امری استثنایی نیست‬                                                 ‫همی ‌نکه ما با او تماس گرفتیم‪ ،‬خانم‪ ،‬شما هم م ‌یتوانید‬
‫گفتمان نقد ادبی فمینیسم و ادبیات مهاجرت باید موردتوجه قرار گیرد ‪ ‬عبور از‬                    ‫بلکه ب ‌هقاعده تبدی ‌لشده است‪  .‬انسا ‌نها‬
‫مشخص ‌ههای تثبی ‌تشد‌هی ادبی و ورود به دنیای متفاوت و دیدن متفاوت از دیدگاه‬                 ‫تنها به دلایل فردی یا شخصی نیست که‬                                                        ‫برایش بنویسید‪ .‬ما با شما در تماس خواهیم بود‪.‬‬
‫زنانه است‪ .‬بازسازی هویت متفاوت ب ‌هخصوص در حوز‌هی ا دبیات‪ ‬که عموماً در‬                      ‫مهاجرت م ‌یکنند‪ .‬انتخا ‌بها و امکانات فرد‬                                                                                    ‫ممنونم‪.‬‬
‫سلط ‌هی نهادهای مردسالاری است نیز در بررسی و واکاوی ادبیات مهاجرت زنان‬                      ‫برای محقق کردن تصمیماتش به جایگاه‬
‫اهمیت زیادی دارد‪ .‬هدف نقد ادبی فمینیستی در بررسی ادبیات مهاجرت نیز چیزی‬                     ‫اجتماعی او بستگی دارد؛ جایگاهی که‬                                                                                     ‫صبر کن سروان‪.‬‬
‫جز پررنگ کردن همین تفاو ‌تها نیست‪ ،‬اینکه نشان دهد چه قدر زنان در به تصویر‬                   ‫مبتنی بر خاستگاه طبقاتی‪ ،‬نژادی‪ ،‬ملیتی‪،‬‬                                                                                       ‫بله آقا؟‬

                     ‫کشیدن این هویت در کشور دیگر قدرتمند عمل کرد‌هاند‪.‬‬                                                                                                             ‫خبر خوش را به دخترش بده‪ ،‬بگو بابا به خانه آمده‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                                               ‫‪.‬‬
                        ‫آسی ‌بشناسی نقد فمینیسم در ادبیات مهاجرت‪ ‬‬                           ‫جنسیتی‪ ،‬شرایط سنی‪ ،‬مواضع عقیدتی‬                                                                                                                                    ‫‪Vol. 22 / No. 1353 - Friday, July 24, 2015‬‬
‫یکی از آسی ‌بهایی که در حوز‌هی نقد ادبی فمینیستی و مهاجرت در ادبیات زنان‬                    ‫و سیاسی و حتی توانایی جسمانی‪-‬روانی‬                                                                   ‫عاقبت باید بگویم که با تو موافقم‪.‬‬
‫ایران وجود دارد‪ ،‬عدم توجه به معیارهایی است که زنان را وادار به مهاجرت کرده‬                  ‫فرد است‪ .‬بنابراین‪ ،‬هیچ تصمیم و عمل فرد ‌یای فارغ از اجبار نیست و اختیار و‬                                                       ‫آره؟‬
‫است‪ .‬از منظر نقد فمینیستی آن چیزهایی در بررسی اثر زنان اهمیت دارد که زنان‬                   ‫توانایی انسان برای اعمال عاملیت‪ 2‬محدود به امکاناتی است که جایگاه او در تلاقی‬
‫مهاجر ب ‌هواسط ‌هی جنسیت خود و شرایط پیچید‌هی اجتماعی قادر به بازتاب آن ‪ ‬در‬                 ‫ساختارهای متعدد (طبقاتی‪ ،‬جنسیتی‪ ،‬قومیتی…) تعیین م ‌یکند‪ .‬البته‪ ،‬جایگاه و‬          ‫دیگر نم ‌یتوانیم ای ‌نجا زندگی کنیم‪ .‬از را‌هرو که م ‌یگذرم‪،‬‬
‫آثارشان نیستند‪ .‬برای مثال به دلیل سانسور و شرایط اجتماعی زنان در جامعه‬                      ‫امکانات فرد برای تغییر شرایط زندگی خود ثابت نیست‪ ،‬بلکه به فراخور بستر‬             ‫از کنار دیوار کجکی م ‌یروم‪ ،‬انگار او روی زمین افتاده و به‬
‫بسیاری از آنان از بازتاب زنانگی‪ ،‬تابوها و یا هر نوع اعتراضی به نهادهای مردسالاری‬            ‫تاریخی‪-‬جغرافیایی و شرایط انضمامی و سیاسی متغیر است‪ .‬پس هما ‌نگونه که‬              ‫من بروبر نگاه م ‌یکند‪ .‬عجیب است‪ .‬احساس م ‌یکنم خلع‬
‫در آثارشان منع م ‌یشوند اما در آثار اخیر منتشرشده در مهاجرت م ‌یبینیم که زنان‬               ‫امکان و انجام مهاجرت از عوامل ساختاری تأثیر م ‌یپذیرند‪ ،‬جابجایی (اجباری یا‬
‫نویسنده از پرداختن به بسیاری از مسائل زنان پروایی ندارند‪ .‬دغدغ ‌هی نوشتار در‬                ‫اختیاری) فرد نیز خود یکی از ابزار و دلایل تغییر (سریع) در جایگاه اجتماعی و‬                                ‫ید شد‌هام‪ .‬آدم دیگری شد‌هام‪.‬‬
‫آثار این زنان مهاجر‪ ،‬بازتاب مردسالاری نهادینه و همی ‌نطور به تصویر کشیدن آن‬                                                                                                   ‫حالا وقت خوبی برای فروش نیست‪ ،‬عزیزم‪ .‬مدرس ‌هی‬
‫است‪ ،‬موقعیت این زنان در مهاجرت و تجربیات هر دو جامعه موجب شده است‬                                                                                     ‫امکانات اوست‪.‬‬
‫که این تمایز در آثار ب ‌هخوبی گنجانده شود و همین مسئله ازنظر نقد فمینیستی‬                   ‫بااینکه مهاجرت پدید‌های جهانی است و از قضا در جامع ‌هی ایران تأثیر زیادی داشته‬                     ‫بچ ‌هها چه م ‌یشود؟ درست میان ترم؟‬
                                                                                            ‫است توجه زیادی ب ‌هخصوص مطالعات زیادی بر مسئل ‌هی مهاجرت و تأثیر آن بر‬            ‫تو بودی که م ‌یگفتی دیگر نم ‌یتوانیم این را از ذهنمان‬
                                                      ‫اهمیت فراوانی دارد‪.‬‬                   ‫هنر و فرهنگ به زبان فارسی نشده است‪  .‬بررسی مهاجرت و هویت از آن جهات‬
‫ازدیگر مشکلات موجوددر نقد ادبیات مهاجرت زنان‪ ،‬عدم برقراری توازندر نقدهای‬                    ‫اهمیت دارد م ‌یتواند تأثیرات بسیاری را بر ادبیات و هویت فرهنگی اعضای جامعه ‪ ‬و‬                                            ‫بیرون کنیم‪.‬‬
‫اخیر فمینیستی و مطالعات مهاجرت است‪ .‬بررسی آثار منتشرشده ب ‌هخصوص در‬                                                                                                                                              ‫م ‌یدانم‪ .‬م ‌یدانم‪.‬‬
‫حوز‌هی ادبیات مهاجرت نشان م ‌یدهد که بسیاری از این منابع ب ‌هصورت فارسی‬                                                    ‫ب ‌هخصوص کسانی که مهاجرت کرد‌هاند بگذارد‪.‬‬          ‫پسرها بالا نخواهند آمد‪ .‬اتاق باز ‌یشان پناهگاهشان است‪.‬‬
‫وجود ندارند و ترجمه نشد‌هاند‪ ،‬م ‌یتوان گفت عدم ورود حوز‌ههای نقد ادبی‬                       ‫از سوی دیگر بررسی طبیعت مهاجرت در سا ‌لهای گذشته به دلیل حضور زنان‬                                            ‫و آن پایین مرطوب است‪.‬‬
‫فمینیستی و مطالعات مهاجرت به مطالعات مربوط به ادبیات زنان در ایران موجب‬                     ‫دستخوش تغییردوچندان شده است تاده ‌ههای گذشته زنان مهاجر بیشتر ب ‌هعنوان‬           ‫بسیار خب‪ ،‬باشد‪ .‬م ‌یشود جایی را اجاره کنیم‪ .‬یا خان ‌های‬
‫شده است که بررسی تکنیکی و اصولی ادبیات زنان در مهاجرت از این منظر دچار‬                      ‫همسر و یا مادر مهاجرت کرد‌هاند‪ ،‬اما رشد و جابجایی و پیشرفت زنان در جوامع در‬       ‫اجار‌های از یکی که م ‌یخواهد واگذار کند‪ ،‬بگیریم تا بتوانیم‬
‫نقص شود‪ .‬این نقص را م ‌یتوان در پردازش به آثار اخیر ادبیات زنان دانست که‬                    ‫سا ‌لهای اخیر نشان از تمایل زنان برای مهاجرت و ب ‌هخصوص بازسازی هویت جدید‬         ‫همه چیز را درست سروسامان دهیم‪ .‬حالا ببینیم چه‬
‫صرفاً ب ‌هدوراز هر نوع نظری ‌ههای فمینیستی به زبان فارسی نقد م ‌یشوند‪ .‬گرچه که‬              ‫است‪ .‬ب ‌های ‌نترتیب مسئل ‌هی جنسیت در مهاجرت با رشد حضور زنان شکل دیگری‬                                   ‫م ‌یشود‪ .‬یکی دیگر م ‌ینوشی؟‬
‫آثار بسیاری به زبان انگلیسی بررس ‌یشد‌هاند اما عدم نبود این منابع به فارسی موجب‬
‫شده است که بسیاری از این آثار جنتی از چشم محققان داخل ایران دور بمانند‬                                            ‫به خود گرفته است‪  .‬آ ‌نطور که لیلی بهبهانی م ‌ینویسد‪:‬‬                                                    ‫نصفه‪.‬‬
‫و از سوی دیگر نتواند بر روند تحقیق و بررسی نوشتار زنان در خارج از ایران تأثیر‬               ‫بررسی ادبیات مهاجرت نشان م ‌یدهد که ن ‌هتنها مهاجرت‪ ،‬که مطالعه و پژوهش‬            ‫ببخشید‪ .‬نباید تو را سرزنش م ‌یکردم‪ .‬آن موقع داغ بودم و‬
‫بگذارد‪ .‬گرچه که در سا ‌لهای اخیر به دلیل خارج شدن بسیاری از زنان از ایران‪،‬‬                  ‫درباره آن نیز فرایندی جنسی ‌تزده‪ 15‬بوده است‪ .‬ب ‌هعبار ‌تدیگر‪ ،‬تا پیش از دهه‬
‫مطالعات وسیعی درزمین ‌هی مهاجرت زنان صورت گرفته است‪ ،‬اما اکثر این مطالعات‬                   ‫‪ ۱۹۷۰‬ادبیات مهاجرت سوژه اصلی را مرد‪ ،‬و زنان را صرفاً دنبال ‌هرو مردان مهاجر‬                                       ‫ای ‌نطوری حرف زدم‪.‬‬
‫صرفاً محدود به نوشتار به زبان انگلیسی هستند و بسیاری از آثار منتشرشد‌هی زنان‬                ‫و فاقد عاملیت م ‌یپنداشت‪ .‬تنها در اواسط دهه ‪ ۱۹۸۰‬و پس از قریب به ده سال‬           ‫نه‪ ،‬لابد من هم باید م ‌یدانستم‪ .‬باید از حر ‌فهایش‬
                                                                                            ‫انباشت نظری و نقدهای فمینیستی بود که ادبیاتی با سوژه محوری زنان مهاجر‬             ‫‪ In touch with Iranian diversity‬م ‌یفهمیدم‪ .‬ولی برایم جالب بود‪ .‬عقایدش‪ ،‬خیلی عجیب‬
             ‫ب ‌هخصوص آثار به زبان فارسی از حیط ‌هی این بررس ‌یها دورماند‌هاند‪.‬‬             ‫تولید شد‪ .16‬دیرتر‪ ،‬و با بسط مطالعات زنان به مطالعات جنسیت و سکسوالیته‪،‬‬            ‫است که گفتگویی فلسفی بشنوی‪ .‬طوری که یک نفر‬
‫از دیگر آسی ‌بهای نقد فمینیستی در ادبیات مهاجرت تمرکز بر ادبیات در حوز‌هی‬                   ‫بخ ‌شهایی از ادبیات مهاجرت‪ ،‬جنسیت را نه صرفاً یکی از متغیرها برای تحلیل‬           ‫خودش را تا این اندازه پیش تو برملا کند‪ .‬گرچه فکر‬
‫مطالعات مهاجرت فارق از جنسیت است‪ ،‬ب ‌های ‌نترتیب نگاه ورای جنسیت به این‬                     ‫مهاجرت‪ ،‬که یکی از موضوعات محوری آن قراردادند‪ .‬در این روش‪ ،‬جنسیت نه‬                ‫م ‌یکردم آدم افسرد‌ها ‌یست‪ ،‬شیفت ‌هی آن شیو‌هی حرف‬
‫نوع از مطالعات ب ‌هخصوص در حوز‌هی ادبیات موجب شده است که بخش زیادی‬                          ‫ذاتی ثابت‪ ،17‬که ارتباطی اجتماعی و قاب ‌لتغییر است‪ .‬چنین نگرشی‪ ،‬علاوه بر مسئله‬     ‫زدنش شدم‪ ،‬طوری حرف م ‌یزد که انگار طبیع ‌یترین‬
‫از ادبیات تولیدشد‌هی زنان در مهاجرت که از منظر فمینیستی اهمیت دارند از‬                      ‫فرودستی زنان‪ ،‬قابلیت توضیح و تحلیل فرودستی جنسیتی را نیز دارد‪ .‬فرودستی‬
‫قلم بیفتند و یا به آ ‌نها توجه نشود‪ .‬از سوی دیگر ک ‌ماهمیت شمردن مسئل ‌هی‬                   ‫جنسیتی محدود به زنان نیست بلکه شامل انواعی از‪ ‬مردانگی‪ ‬و زنانگی‪18‬است‪ ،‬که‬                                                   ‫شیوه است‪.‬‬
‫زنان ب ‌هخصوص بازتاب زندگی زنان مهاجر در این نوع از ادبیات هم بررسی ادبیات‬                  ‫ارز ‌شگذاری بر آ ‌نها به فراخور شرایط متغیر بوده و حاملان آ ‌نها نیز هم زنان وهم‬                           ‫م ‌یدانی‪ ،‬واقعاً مسخره است…‬
‫مهاجرت را به سمتی یک وجهی سوق داده است که چندان بر تلاش زنان برای‬                           ‫مردا ‌ناند‪ .‬از میانه دهه نود به بعد‪ ،‬برخی از پژوه ‌شهای مهاجرت پا را از این هم‬
                                                                                            ‫فراتر نهاده و جنسیت را ازعوامل اصلی سامان دهنده جریا ‌نهای کلان مهاجرت‬                                                    ‫چه چیزی؟‬
                        ‫رسیدن به هویت متفاوت در مهاجرت را نشان م ‌یدهد‪.‬‬                                                                                                       ‫او هم درست مثل پدرش است‪ ،‬دخترش را م ‌یگویم‪.‬‬
‫عدم شناخت کافی از وضعیت زنان ب ‌هطورکلیدر کشور مهاجر و از وضعی زنان مهاجر‬                                                                              ‫قلمداد کردند‪.‬‬
‫در میان زنان آن کشور نیز از دیگر آسی ‌بهای نقد ادبی فمینیستی در مهاجرت است‬                  ‫به دلیل تنوع و تأکید بر جنسیت‪ ،‬نظری ‌ههای فمینیستی مهاجرت با تأکید بر‬                                            ‫بازیگری به تمام معنا‪.‬‬
‫چراکه بررسی وضعیت زنان به ما نشان خواهد داد که زنان مهاجر تحت چه شرایطی‬                     ‫هویت و نقش زنان در مهاجرت شکل گرفت ‌هاند‪ .‬نظری ‌ههای فمینیستی و مهاجرت‬                                     ‫آره‪ ،‬برای من هم عجیب بود‪.‬‬
‫به خلق ادبیات پرداخت ‌هاند و چه قدر در تبادل اطلاعات با زنان کشوری که مهاجرت‬                ‫عموماً بر مسائلی چون هویت‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬بازیابی و بازشناسی دوبار‌هی جنسیت و‬             ‫من که او را یک دوست یا قو ‌موخویش نزدیک نم ‌یدانم‪،‬‬
‫کرد‌هاند‪ ،‬بوده و چه قدر توانست ‌هاند از آ ‌نها تأثیر بپذیرند‪ .‬ب ‌هعبار ‌تدیگر این نوع نگاه‬  ‫همچنان ‪ ‬زندگی فردی و اجتماعی زنان در جوامع چند فرهنگی است‪ .‬اما در این‬
‫م ‌یتواند منتقد را قادر سازد تا تأثیر وضعیت زنان را بر قدرتمند کردن زنان مهاجر‬              ‫میان نظری ‌ههای فمینیستی بر موقعیت زنان ب ‌هخصوص زنان از کشورهای جهان‬                                                        ‫تو چی؟‬
                                                                                            ‫سوم در کشورهای غربی توجه خاصی دارند‪  .‬ادبیات زنان که در دو فضای متفاوت‬                                                     ‫نه آ ‌نطور‪.‬‬
                    ‫نویسنده بررسی کند که آیا این تأثیر مثبت بوده است یا نه‪.‬‬                 ‫مهاجرت و سرزمین مادری شکل م ‌یگیرد یکی از معیارهای اصلی واسازی هویت‬               ‫برای من هیچ اهمیتی ندارد‪ .‬م ‌یدانی‪ ،‬وقتی بنیاد نیکوکاری‬
                                                                                            ‫زنان و بیانگر تغییرات و دگرگونی است که آ ‌نها در جامع ‌هی جدید تجربه کرد‌هاند‪.‬‬    ‫هم ‌هی چیزهایش را برد‪ ،‬دیدم توی ماشین تمیز است‪.‬‬
                                                                                            ‫بیشتر نظری ‌ههای فمینیستی بر شک ‌لدهی ادبیات متفاوت زنان از کشورشان بهدلیل‬        ‫تودوز ‌یاش بد نیست‪ .‬کاپوتش را بالا زدم و نگاهی به موتور‬
                                                            ‫خلاصه کلام‬                      ‫وجود معیارهای مردسالاری تأکید دارند که در کشور مهاجر به دلیل آزاد ‌یهایی‬          ‫انداختم‪ .‬روغنش باید عوض شود و تسمه پروان ‌هاش هم‬
‫نگاهی به بررسی وضعیت مهاجرت در چند سال ‪ ‬اخیر ب ‌هویژه مهاجرین ایرانی نشان‬                   ‫که در حوز‌هی نوشتار کسب م ‌یکنند م ‌یتوانند آزادان ‌هتر از تجارب زنان ‌هشان‬       ‫کمی دندانه دندانه شده‪ .‬توی محل دور زدم‪ ،‬یک کمی‬
‫م ‌یدهد که زنان در این پدیده نقشی فعال دارند‪ ،‬از همین رو نیاز به بررسی و‬                    ‫بنویسند‪  .‬اما از سوی دیگر همین هوی ‌تسازی به دلیل زبان متفاوت ‪ ‬در فرهنگی‬                           ‫م ‌یپرد‪ .‬شاید کم ‌کفنر تاز‌های بخواهد‪.‬‬
‫واکاوی نقد فمینیستی ادبی در ادبیات مهاجرت و ب ‌هخصوص مطالعات مهاجرت به‬                      ‫متفاوت ممکن است از جانب زنان کشور مهاجر موردتوجه قرار نگیرد و همین امر‬                                ‫تو این ماشین را دوست داری‪ ،‬نه؟‬
‫زبان فارسی ‪ ‬ب ‌هخصوص به دلیل رشد زنان در سا ‌لهای اخیر در حوز‌هی ادبی بیشتر‬                 ‫موجب به حاشیه راندن زنان مهاجر و آثارشان در کشور محل زندگ ‌یشان ‪ ‬شود‪.‬‬             ‫خب‪ ،‬اگر خوب رنگش کنی‪ ،‬کمی هم دست به سروکل ‌هاش‬
‫از گذشته احساس م ‌یشود‪ .‬از سوی دیگر اهمیت این نقد در نشان دادن قدرتمند‬                      ‫باای ‌نحال نظرات فمینیستی در ادبیات مهاجرت تأکید زیادی بر هویت زنانه دارند‬        ‫بکشی… م ‌یدانی‪ ،‬مردم ای ‌نجور ماشی ‌نها را م ‌یخرند‪ ،‬فورد‬
‫شدن زنان مهاجر از طریق داستان و ادبیات است که م ‌یتواند به گسترش نگاه‬                       ‫که فضای پارادوکیسال و متفاوتی‪ ‬ب ‌هتصویر م ‌یکشد و از این جهات حائز اهمیت‬
‫متفاوت از هویت زنانه منجر شود‪ .‬ادغام نقد ادبی فمینیستی در مطالعات ادبیات‬                                                                                                                                                  ‫فالکن‪.‬‬
‫مهاجرت‪ ،‬توانایی زنان مهاجر را در غلبه بر فشارهای حاصل از مهاجرت نشان دهد‬                              ‫است که م ‌یتواند به واسازی هویت و نقش زنان در جوامع یاری رساند‪.‬‬                                      ‫آن ماشین خان ‌هاش بود‪.‬‬
                                                                                                                                                                                   ‫نه‪ ،‬عزیزم‪ ،‬این خان ‌هاش است‪ ،‬آن فقط ماشین است‪.‬‬
                 ‫و بازتاب تجارب و نگاه متفاوت آ ‌نها به پدید‌هی مهاجرت باشد‪.‬‬                                                        ‫زنان و ادبیات مهاجرت در ایران‪:‬‬
                                                                   ‫منبع‪:‬‬                    ‫تا سا ‌لهای پس از انقلاب در ایران و ب ‌هخصوص از سا ‌لهای اولیه آن به دلیل‬                                                  ‫ماشین ما‪.‬‬
                                                                                            ‫سرکوب و فشار بر نویسندگان بسیاری از آنان مجبور به ترک وطن شدند باای ‌نحال‬         ‫ظاهراً‪ .‬باید نام ‌هی دخترش را قاب کنیم‪ .‬یا با قوطی‬
‫‪http://zannegaar.net/content465/‬‬
                                                                                                                                                                                             ‫خاکستر خودش توی حیاط خاک کنیم‪.‬‬
                                                                                                                                                                              ‫آه‪ ،‬ولی دخترش منظورش این است که خاکسترش را‬

                                                                                                                                                                                                                     ‫پخش کنیم‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                             ‫پخش؟ گفتی پخش؟‬

                                                                                                                                                                                                                        ‫پراکنده؟‬
                                                                                                                                                                                                                     ‫‪ 24‬چرا نپاشیم؟‬

                                                                                                                                                                                                                       ‫بیافشانیم‪.‬‬
                                                                                                                                                                                              ‫باشد‪ ،‬بیافشانیم‪ .‬من با افشاندن موافقم‪.‬‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29