Page 25 - ShahrvandBC Issue No.1337
P. 25
‫اینکه چرا تصاویر زنان تنها به آشپزخانه محدودشده است و آیا اصولاً این‬
‫نوع زبان در بازسازی کلیشه‌ها می‌تواند همان زبان مدنظر سیکسو باشد‪ .‬‬
‫ادبیات ‪:‬‬
‫اما درجایی دیگری از همین مطلب زهرا زوایان دیگر نویسنده بر این باور ‪25‬آسیب‌شناسی نقد ادبی فمینیستی در ایران‬
‫است که رویکرد فمینیستی را می‌توان در آثار زنان در زمان دوران جنگ‬
‫هم دید‪ .‬این نویسنده می‌افزاید از ویژگی‌های خاص داستان‌های کوتاه‬
‫جنگ‪ ،‬ت ‌کصدایی بودن است‪ .‬در این دوران بد زن در معرض هجمه و‬ ‫ادبی فمینیستی گسترش می‌یابد نیاز به توجه و واکاوی و بسترسازی‬ ‫آزاده دواچی‬ ‫نقد و‬
‫تجاوز قرارگرفته است و زنان این هجمه را فریاد م ‌یزنند جنگ نوعی‬ ‫بیشتری را در میان منتقدان برای ارائه و به چالش کشیدن این نوع‬ ‫معرفی‬
‫گفتمان مردانه است اما در همٔه روایت‌های زنانه از جنگ یک صدای‬ ‫نقد م ‌یطلبد‪ .‬اما در ادبیات و نقد ادبی فمینیستی امروز‪ ،‬تنها به یک یا‬
‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1337‬جمعه ‪ 14‬نیدرورف ‪1394‬‬ ‫زنانه شنیده می‌شود‪ .‬زواریان بر این باور است که توانایی زبان زنانه در‬ ‫چند تئوری بسنده شده است‪ .‬واکاوی این تئوری‌ها نیز نیاز به تحقیق‬ ‫در چند مقالٔه گذشته راجع به نقد‬
‫این داستان‌ها به تصویر کشیدن ویژگی‌های عاطفی زنانه است که بر آن‬ ‫و ترجمٔه آثار بیشتری از ادبیات فمینیستی ب ‌هخصوص در میان اهالی‬ ‫ادبی فمینیستی مطالبی بیان شد‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫آکادمیک و منتقد ایرانی دارد‪ .‬اما به نظر می‌رسد به دلیل ممنوع بودن‬ ‫این نوشته در سلسله مقالات نقد‬
‫خشونت جنگ غلبه کرده است‪ .‬‬ ‫واژٔه فمینیسم و ب ‌هطورکلی حساسیت‌زا بودن فمینیسم و مطالعات زنان‬ ‫ادبی فمینیستی در ایران است‬
‫بااینکه می‌توان بر این مسئلٔه ت ‌کصدایی زنان در برخی آثار داستانی‬ ‫در ایران‪ ،‬همچنان بستر مناسبی برای توسعٔه تئوری‌های مربوط به این‬ ‫که به ‪ ‬آسیب‌شناسی و پیدایش‬
‫تأکید کرد اما مسئلٔه اصلی پرد‌هپوشی و پنهان کردن این احساسات‬ ‫نقد فراهم نشده است‪ .‬ب ‌هخصوص آن دست از نقدهای فمینیست‌های‬ ‫ضعف‌های این نقد در آثار ادبی‬
‫زنانه و عواطف واقعی است که به دلیل‪  .‬سانسور و همین‌طور باورهای‬
‫مردسالاری به شکلی درم ‌یآیند که ازقضا به واسازی کلیشه‌های جنسیتی‬ ‫موج سوم که بیشتر بافرهنگ و ساختار جامعٔه ایرانی سازگاری دارد‪ .‬‬ ‫ایران م ‌یپردازد‪ .‬‬
‫کمک م ‌یرسانند‪ .‬باآنکه هر دو نویسنده از سیکسو و بیان و احساسات‬ ‫دومین نکته محدود بودن نقد ادبی فمینیستی به یک یا چند دیدگاه‬ ‫نقد ادبی فمینیستی یکی از‬
‫زنانه ب ‌هعنوان یکی از ضرورت‌های نقد ادبی فمینیستی و شکل‌گیری این‬ ‫است‪ ،‬این دیدگا‌هها عموماً برداشت‌های هلن سیکسو فمینیست‬ ‫نقدهایی است که ‪ ‬حدوداً از اواخر‬
‫آثار یاد م ‌یکنند اما هیچ‌کدام از این دو به عوامل مؤثر در شک ‌لگیری‬ ‫فرانسوی و لوس ایگاری است‪ ،‬که صرفاً به زبان و تن زنانه پرداخته‬ ‫قرن نوزدهم به‌طورجدی وارد فضای ادبیات شد‪ .‬با توجه به ‪ ‬نگرش‌های‬
‫این زبان و عدم موفقیت آن به دلیل سانسور حاکم اشاره‌ای نم ‌یکنند‪.‬‬ ‫است‪ .‬بااینکه این تئور ‌یها نوعی نقد پساساختارگرایی از فمینیسم است‪،‬‬ ‫اولیه این نوع نقد‪ ،‬نوعی دگرگونی در فضای این نقد از آغاز تا امروز‬
‫نگاهی کلی به نقدهای ادبی فمینیستی‪ ،‬ب ‌هخصوص نقدهای منتشره‬ ‫و آ ‌نچنان نم ‌یتواند در خصوص ا دبیات زنان در ایران به دلیل رشد‬ ‫ایجادشده است‪ .‬میرهوارد آبرام بر این باور است که از گرایش‌های عمده‬
‫در روزنامه‌ها و مجلات داخلی این مسئله را روشن م ‌یکند که این‬ ‫سیستم مردسالار‪ ،‬سانسور و ‪ ‬کنترل شدید بدن زنان به‌صورت واقعی و‬ ‫منتقدان فمینیست در کشورهای انگلیسی‌زبان‪ ،‬گرایش به بازسازی‬
‫مثا ‌لها بخشی از ضعف و عدم کارایی این نقد ‪ ‬است که همچنان به‬ ‫همین‌طور نوعی عملی در اید‪ .‬عدم بسط نقد ادبی فمینیستی به منتقدان‬ ‫را‌ههایی است که ادبیات را با علایق‪ ،‬ارزش‌های و دیدگاه‌های زنان همسو‬
‫قوت خود باقی است‪ .‬شاید بتوان گفت بیراهه رفتن و عدم انطباق نقد‬ ‫فمینیست پست کلنیال و همی ‌نطور فمینیسم جهان سوم‪ ،‬عدم وجود‬ ‫و سازگار کند و خود نیز به بررسی ادبیاتی بپردازند که به علایق زنان‬
‫ادبی فمینیستی به دلیل همین عدم توجه به باورهای مردسالاری ‪ ‬و‬ ‫منابع مرتبط با آن و غیره ب ‌هنوعی از گسترش نگرش‌های همسان و‬
‫مکانیزه شدن آن‌ها به دلیل ‪ ‬تقویت آن است‪ .‬بااینکه در بسیاری از‬ ‫عملی نقد ادبی فمینیستی در ادبیات ایران جلوگیری به عم ‌لآورده است‬ ‫توجه داشته باشند‪ .‬‬
‫نقدها م ‌یبینیم که به هویت زنان و زبان زنانه توجه می‌شود اما چگونگی‬ ‫و نقد را به‌صورت فرمالیستی و تنها محدود به یک یا تئوری مشخص‬ ‫باوجود رشد زنان در عرصه‌های مختلفی ادبی در ایران ب ‌هخصوص بعد‬
‫شک ‌لگیری این زبان و پیشبرد آن به‌سوی یک نقد عملی همچنان‬ ‫کرده است‪ .‬درصورت ‌یکه نگاهی به شیوه‌های نقد ادبی فمینیستی در‬ ‫از انقلاب‪ ،‬نقد ادبی فمینیستی آن‌چنا ‌نکه بایدوشاید نتوانسته است‬
‫موردبررسی قرار نم ‌یگیرد‪ .‬لوس ایگاری بر این باور است که‪ ‬نوعی‬ ‫جهان سوم ضرورت ترجمه و اعمال این نقدها را در ادبیات زنان ایران‬ ‫ب ‌هعنوان وزنه‌ای قوی در حوزهٔ نقد ا دبی جا بیفتد‪ .‬مسئلٔه دیگر در‬
‫«نگارش زنانه» را پیشنهاد م ‌یکند که همواره خود را از خطر سلطه‬ ‫این میان عدم شناخت کافی و درک از ویژگی‌های متفاوت این نقد و‬
‫مشخ ‌صتر می‌سازد‪.‬‬ ‫ب ‌هکارگیری آن در حوزٔه ادبیات و نوشتار زنان است‪ .‬نگاهی به دغدغه‌های‬
‫مردان‪ ،‬خطر تداعی نوشتاری مردانه ب ‌هصورت‪ .‬‬ ‫نکتٔه سوم بیراهه رفتن نقد ادبی فمینیستی در سایه و پرتو نگاه‬ ‫نقد ادبی فمینیستی و باورپذیری آن نشان م ‌یدهد که واسازی و‬
‫بنیادی خلاق و زنده حفظ کند و به‌جای تک‌محوری بودن مردانه‪ ،‬ریشه‬ ‫شدیداً مردسالارانه به این نوع نقد است که نقد ادبی را تنها در حد‬ ‫همین‌طور تحلیل آن ب ‌هطورکلی مسئل ‌هدار شده است و به‌جای پردازش‬
‫در تنوع‪ ،‬سیالی و امکانات چندگانه” پنهان در ساختار و کارکرد اروتیک‬ ‫زیبا شناسانه نگاه داشته است بدون آنکه موفق به بررسی و بازیابی‬ ‫و تحلیل عملی در آثار زنان ب ‌هنوعی به دو گروه فمینیسم زیباشناختی‬
‫چالش‌های موجود در آن شود‪ .‬این بیراهه رفتن تا آن جایی است که‬ ‫و همی ‌نطور نوعی دیگری که مخلوطی از سنت و مذهب در فرم جدید‬
‫و تجربه‌های ممتاز جنسی زنان داشته باشد‪.‬‬ ‫حتی منتقدان زن در بررسی آثار دیگر زنان از انگیزه و گرایش زنان و‬
‫بااینکه این نکتٔه ایگاری در کنار سایر نقدهای فمینیستی برجسته است‬ ‫ضعف برخی از نویسندگان زن در به تصویر کشیدن تصاویر متفاوت از‬ ‫است تبدیل‌شده است‪.‬‬
‫اما بسیاری از منتقدان این مطلب را نادیده م ‌یگیرند و همچنان به‬ ‫کلیشه‌ای ناکام مانده‌اند‪ .،‬برعکس تصویرهای کلیشه‌ای مثل زن در خانه‬ ‫میرهوارد آبراهام بر این باور است که دغدغه‌های نقد ادبی چند مؤلفٔه‬
‫تعاریف و تعابیر کلیشه‌ای از متن زنان پایبند مانده است‪ .‬آن چیزی که‬ ‫مادر بودن و غیره به‌جای آنکه نقد شود ب ‌هعنوان نقاط قوت ادبیات زنان‬
‫در این میان اهمیت دارد شناسایی این ضعف‌ها و جلوگیری از بیراهه‬ ‫بررسی م ‌یشود‪  .‬اما از سوی دیگر تمرکز نویسندگان زن بر بازسازی‬
‫رفتن نقد فمینیستی است آن چیزی که در آن کمتر به‌صورت نظری‬ ‫شخصی ‌تهای زن خانه نوعی ستودنی در نظر گرفته می‌شود‪ ،‬برای‬
‫مثال در متنی تحت عنوان روایت زنانه در ادبیات دفاع مقدس ‪ ‬بلقیس‬
‫بحث شده و بیشتر به‪ ‬یک بحث پراگماتیک و عملی تبدیل م ‌یشود‪.‬‬

‫منابع‪:‬‬ ‫سلیمانی م ‌ینویسند که روایت زنانه روایتی است که حتماً مبتنی بر‬ ‫متفاوت در خود دارد و ب ‌هطورکلی در پی بررسی اثر و نشانه‌های کلیشه‌ای‬
‫‪/8258‬زنان‪-‬در‪-‬داستان‪http://mehrkhane.com/fa/news/-‬‬ ‫تجارب زنانه یا تجاربی باشد که مردها نمی‌توانند به عمق آن دست یابند‪.‬‬ ‫از زن در ادبیات مردسالار است علاوه بر این‪ ‬یکی از دغدغه‌های نقد‬
‫اند‪%E2%8%80C -‬های‪-‬دوران‪-‬دفاع‪-‬مقدس‪-‬به‪-‬فاعلیت‪-‬رسیده‬ ‫بخش عظیمی از این تجارب زنانه مبتنی بر تجارب بدنی زنان است‪.‬‬ ‫فمینیستی پرداختن به مسائل و موضوعات زنانه در ادبیات زنان است‬
‫ترین‪-‬ابزار‪%E2%80%8C -‬زیسته‪-‬زنانه‪-‬مهم ‪%E2%80%8C‬تجربه‬ ‫نوستالژی‪ ،‬خاطرات کودکی‪ ،‬زندگی خانوادگی و زندگی روزمره هم در‬ ‫(مثلًا ‪ ‬پرداختن به بررسی زندگی ناگوار خانوادگی‪ ،‬تجربه‌های خاص‬
‫‪-- ‬خلق‪-‬نوشتار‪-‬زنانه‬ ‫آثار زنان نقش زیادی دارد‪ .‬تا زمانی که تقسی ‌مکار کنونی وجود دارد به‬ ‫زنان؛ مثل بارداری‪ ،‬زایمان‪ ،‬بچه‌داری یا روابط مادر و دختر یا روابط یک‬
‫این معنا که حوزه خصوصی حوزه زنان و حوزٔه عمومی‪ ،‬حوزٔه فعالیت‬ ‫زن با یک زن) زنان دراین گونه تصاویر‪ ،‬عاطفی‌تر و نسبت به واکنشی‬
‫‪Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015‬‬ ‫که در قبال تحریکات محیط خارج از خانه بروز م ‌یدهند‪ ،‬درونی‌ترند‪ .‬مردان است‪ ،‬هیچ مردی نم ‌یتواند از خانه و‪ .‬حوزٔه خصوصی بنویسد‬
‫‪http://archive.radiozamaneh.com/culture/‬‬ ‫نقد فمینیستی همواره زنان را در اجتماع‪ ،‬تحلیل نم ‌یکند؛گاه به مسائل‪ .‬تأکید خانم سلیمانی بر دو حوزٔه خصوصی و ب ‌هخصوص محدود کردن زنان‬
‫‪khaak/2012/06/10/14931‬‬ ‫به این حوزه بار دیگر نقد فمینیستی را در ادبیات زنان به چالش م ‌یکشد‬ ‫کوچکشان در خانه یا به علایق شخصی آنان نیز م ‌یپردازد‪.‬‬

‫دغدغه دیگر نقد فمینیستی این است که ثابت کند در تاریخ ادبیات‪ ،‬سؤال اینجاست که آیا نگر ‌شهای‬
‫یک سنت زنانه که به‌واسطه جامعه کوچکی از زنان نویسنده که آگاهانه نوشتاری و زبان زنانه‪ ،‬یعنی آن چیزی‬
‫با یکدیگر در رقاب ‌تاند‪ ،‬از زنان نویسنده پیش از خود الگو م ‌یگیرند و آن که مدنظر نقد فمینیستی است‪ ،‬تنها‬
‫را برای زنان نویسنده پس از خود به یادگار م ‌یگذارند‪ ،‬تقویت می‌شود‪ .‬محدود به خانه و خانواده م ‌یشود‪ .‬نکتٔه‬
‫سومین نکته‌ای که نقد زنانه بر آن تأکید دارد‪ ،‬این است که زنان در دیگر عدم واسازی و مشخص کردن‬
‫ادبیات‪ ،‬در بروز فردیت‌ها و نمایش درون‪ .‬و در حوزه‌های تفکر‪ ،‬احساس‪ ،‬نقدی است که بتواند این تصویرها‪،‬‬
‫ارز ‌شگذاری و دریافت جهان خارجی‪ ،‬ویژگی‌های خاص خود را دارند‪  .‬یعنی ارائٔه تصویر زن در خانه را در نقد‬
‫نقد فمینیستی در ساختارشناسی ادبیات زنان نیز تلاش چشمگیری ادبی به چالش بکشد‪ .‬‬
‫داشته و اگرچه در این شاخه‪ ،‬پیرامون جزئیات کار‪ ،‬اختلافات زیادی در مثال دیگر هم بیراهه رفتن نقد ادبی‬
‫وجود دارد‪ ،‬اما دریافت مشترک این است که ادبیات زنان به لحاظ فمینیستی را می‌توان دید که حتی با‬
‫ویژگی‌های زبانی‪ ،‬سبک بیان و نگارش‪ ،‬شیوه‌های پیوند میان عناصر تعاریفی که ارائه م ‌یشود همخوانی‬
‫کلامی و چگونگی بهر‌هگیری از آرایه‌های ادبی؛ مثل استعاره‪ ،‬تشبیه و ندارد و تنها به برداشتی سطحی‬
‫صور خیال با ادبیات مردان متفاوت است‪ .‬با توجه به پایه‌های نقد ادبی از زن و تصویر آن بسنده م ‌یکند‪.‬‬
‫فمینیستی و همین‌طور تأثیر بر ادبیات مدرن ایران می‌توان گفت که حا ‌لآنکه آن چیزی که در این میان‬
‫هنوز مسئله و چالش نقد ادبی فمینیستی به قدرت خود باقی‌مانده است‪ .‬باید کاملًا بررسی شود نقش نقد در‬
‫در بررسی و‪ ‬مواجه این چال ‌شها چند نکتٔه مهم را باید در نظر گرفت‪  .‬به چالش کشیدن و نشان دادن دلایل‬
‫‪ ‬اولین نکته عدم بازتعریف و شناسایی آکادمیکی و علمی این نقد در میان ضعف نویسندگان زن در بازآفرینی ‪25‬‬
‫منتقدان ب ‌هخصوص منتقدان زن است‪ .‬هر چه قدر بیشتر تئوری‌های نقد کلیش ‌ههای جنسیتی در داستان است‪.‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30