Page 25 - Shahrvand BC No. 1263
P. 25
‫گفتوگو‪/‬فرهنگی ‹‬

‫‪25‬‬ ‫گرفتار ب ‌نبســ ‌تهایی بودیم که سیاست کلان فرهنگی پدیدآورند‌هاش‬
‫بوده است وگرنه شعر فارسی گیرم که در پستو‪ ،‬اما کمابیش دارد پیش‬
‫م ‌یرود‪.‬گفتگوباعل ‌یعبدالرضاییپیرامونوضعیتشعرامروزایران‬

‫▪ ▪ببینید؛ من بخشی از گیجی شــعر امروز ایران را ب ‌هخاطر‬ ‫مه ‌مترین مخاطبان و خریداران کتا ‌بهایم مخالفانم هستند‬

‫شاعران دهه هفتاد م ‌یدانم‪ .‬دهه هفتاد آغاز بازسازی تئوریک‬

‫و عملیاتی ایران بعد از جنگ بــود‪ .‬بحث ما پیرامون فرهنگ‬ ‫‪ -‬بخش نخست ‪-‬‬
‫است‪ ،‬سینما‪ ،‬ت‌اتر‪ ،‬ادبیات‪ ،‬تجسمی‪ ،‬همه ناگزیر بودند دانش و‬

‫تولیدا ‌تشــان را با هم آزمون و خطا کنند تا پیش بیایند‪ .‬نسل‬

‫شما بحث و پیشنهادهای خیلی زیادی برای شعر فارسی عرضه‬ ‫گف ‌تو‌گو‪ :‬بهزاد باشو‬

‫سال مکی‌‌و تسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1263‬جمعه ‪ 10‬نابآ ‪1392‬‬ ‫کرد‪ .‬اما بعد از دهه هفتاد‪ ،‬بچ ‌ههــای دهه هفتادی انگار از کار‬

‫میدانی بازنشسته شدند و فعالی ‌تهای میدانی شعر فارسی را به‬

‫نسل جدید واگذار کردند‪ .‬نگرانی و دغدغه اصلی شاعران دهه‬

‫هفتاد این شد که تمام حواس خود را ب ‌هکار بگیرند و ببینند اگر‬ ‫علی عبدالرضایی بعد از ‪ ۱۱‬سال‬

‫جایی صحبتی پیرامون شعر هفتاد شد‪ ،‬نام آ ‌نها کجای ماجرا‬ ‫به مدد ابزار اینترنت روب ‌هروی‬

‫مدعیان‬ ‫از‬ ‫خیلی‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫درست‬ ‫مواردی‬ ‫در‬ ‫م ‌یتواند‬ ‫است‪.‬‬ ‫ن ـشـسختهب‬ ‫«بهزاد باشو» طراح و گرافیست‬
‫این نظرت‬ ‫مطبوعات نشسته و با هم‬
‫در دهه هفتاد کار را تمام شده تلقی کردند و فقط در پی تقسیم غنائم‬ ‫پیرامون جامعه شعر ایران گپ‬
‫بودند‪ .‬مثلن براهنی در دهه هفتاد تقریبن هی ‌چکاره بود‪ .‬نه نقدی نوشت‬ ‫وگفتی اینترنتی انجام داد ‌ه و‬
‫و نه مقال ‌هایدربارهدیگران‪ .‬تنها کارنام ‌هاشدردهه هفتاد مجموعه شعر‬ ‫حاصل این گف ‌توگو را در اختیار‬
‫خطاب به پروان ‌هها بود و تربیت تعدادی شــاگرد که ت ‌کتک آ ‌نها نقش‬ ‫قانو ‌نآنلاین قرار داد ‌هاند‪ .‬در‬
‫سفیر او را ایفا کردند‪ .‬باباچاهی هم که در نیمه اول دهه هفتاد شدیدن‬ ‫ادامه قسمت اول این گفتگو را‬
‫ض ِّد شعر هفتاد بود در نیمه دوم دهه هفتاد بدل شد به یک هفتادی دو‬
‫آتشــه‪ .‬بعد هم ژورنالیسم پیرپرست ما دائم به این دو نفر و حواریونش‬ ‫م ‌یخوانید‪.‬‬
‫میدان داد و تاریخ شعر هفتاد کاملن تحریف شد‪ .‬در واقع شاعران اصیل‬
‫هفتاد به حاشیه رانده شــدند‪ .‬من هم کارم را کرده بودم و مدع ‌یتر از‬ ‫علی عبدالرضایی یکی از بنیانگذاران‬
‫آن بــودم که خودم را در ادبیات فارســی حبس کنم‪ ،‬از ایران رفتم که‬ ‫شعر هفتاد محسوب م ‌یشود که‬
‫شــعرم را به گلوبال پوئتری وصل کنم‪ .‬یعنی طی دوازده سال اخیر من‬ ‫اظهار نظ ‌رهایش درباره شعر فارسی‬
‫مدام در حال سفر از زبانی به زبان دیگر بودم‪ .‬تازه مدت ‌یست که توج ‌هام‬ ‫علی عبدالرضایی‬ ‫و انتشار کتا ‌بهای شعرش در دهه‬
‫هفتاد همواره با موجی از مخالف ‌تها‬
‫به وضعیت شــعر فارسی جلب شده و همین که متوجه عق ‌بگرد شعر‬ ‫ـ ـخب من این را قبول ندارم‪ ،‬آقای صفاری لااقل دو دهه اســت که‬ ‫و موافق ‌تها در جامعه شعر ایران‬
‫معاصر شــدم‪ ،‬تصمیم گرفتم حضور بیشتری در فضای ادبیات فارسی‬ ‫مواجه م ‌یشد‪ .‬از او تاکنون ‪ ۴۳‬کتاب به زبا ‌نهای مختلف منتشر‬
‫داشته باشم‪ .‬ایران پر از استعدادهای شعری است و من حامل خبرهای‬ ‫ای ‌نگونه م ‌ینویسد و شع ‌رهایش طی دهه هشتاد فقط در ایران تجدید‬ ‫شده که ‪ ۲۳‬تای آ ‌نها مجموعه شعر فارسی است‪ .‬عبدالرضایی سال‬
‫خوبی برای شــعر فارسی هستم‪ .‬واقعیت این است که اگر همت کنیم‬ ‫چاپ شد و ای ‌نکه شــعر او را ساده م ‌یدانند و در پوش ‌هی شعر هشتاد‬ ‫‪ ۱۳۷۰‬در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی خواجه نصیر‬
‫و شــعر معاصر فارسی درست ترجمه شــود‪ ،‬ب ‌یشک جایگاه خوبی در‬ ‫م ‌یگذارند درست نیست‪ .‬م ‌یخواهم بگویم فضاسازی در شعر این شاعر‬ ‫تهران فار ‌غالتحصیل شد و اوایل سال ‪ ۱۳۸۱‬برای تمرکز بر گلوبال‬
‫ادبیات جهان خواهیم داشت‪ .‬متاســفانه در فضای شعر فارسی حیطه‬ ‫نقش ایفا م ‌یکند و عل ‌یرغم اینکه زبان شعرش خط ‌یست‪ ،‬موتی ‌فهای‬ ‫پوئتری و تولید آثاری در گستره جهانی از ایران مهاجرت کرد‪ .‬او اکنون‬
‫کاری کسی مشخص نیست‪ .‬مرز بین منتقد و ژورنالیسم و نظری ‌هپرداز‬ ‫به تدریس تئوری ادبی مشغول است و در کشورهای مختلف کارگاه‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫و شاعر مخدوش شده است‪ .‬ژورنالیسم مستقل باید کمک کند تا منتقد‬ ‫شعر ‌یاش هیچ ربطی به سادگی ندارد‪.‬‬ ‫شعر و داستان نومدرنیستی برگزار م ‌یکند‪ .‬عبدالرضایی یکی از معدود‬
‫شاعران و نویسندگان ایران ‌یست که آثارش به اغلب زبا ‌نهای زنده‬
‫ادبی جایگاه از دست رفته خود را باز یابد‪ .‬مسخر‌هست که همه شاعر و‬ ‫▪ ▪بنده بحثی درای ‌نباره ندارم‪ ،‬م ‌یخواهم بتوانیم با پیشرفت‬ ‫دنیا ترجمه و منتشر شده و در فستیوا ‌لهای جهانی شعر مختلفی‬
‫نویسنده شد‌هاند‪.‬‬ ‫حضور داشته و یکی از ‪ ۲۷‬شاعر جهان است که از متن و صدای‬
‫بحث اشتراک داشته باشیم‪.‬‬ ‫مصدا ‌قهای‬ ‫گـف ـن‌تگواگهومدنربتهعیشیعرن‬ ‫اشعارش در آرشیو صوتی کتابخانه ملی بریتانیا نگهداری م ‌یشود‪.‬‬
‫و بر اساس طبق ‌هبند ‌یهای تئوریک‬ ‫سیستماتیک‬ ‫حالا علی عبدالرضایی بعد از ‪ ۱۱‬سال به مدد ابزار اینترنت روب ‌هروی‬
‫▪ ▪مخاطب شعر جهان‪ ،‬شعر جهان را دارد‪ .‬من درباره مخاطب‬ ‫است ولی شما م ‌یتوانید از هر اصطلاحی که م ‌یخواهید استفاده کنید‬ ‫«بهزاد باشو» طراح و گرافیست مطبوعات نشسته و با هم پیرامون‬
‫من متوجه منظورتان خواهم شد‪.‬‬ ‫جامعه شعر ایران گپ وگفتی اینترنتی انجام داد‌ه و حاصل این گف ‌توگو‬
‫شعر فارسی و شاعران ایران فکر م ‌یکنم و حرف م ‌یزنم‪ .‬شعر‬ ‫را در اختیار قانو ‌نآنلاین قرار داد‌هاند‪ .‬در ادامه قسمت اول این گفتگو‬
‫امروز ایران چرا خیال نم ‌یســازد؟ چرا رویای فارسی منتشر‬ ‫▪ ▪شعر امروز ایران سردر گم است‪ ،‬گیج است‪ ،‬آیا این نظر من‬
‫را م ‌یخوانید‪.‬‬
‫نم ‌یکند؟ چرا با اهالی قبیله من نم ‌یتواند حرف بزند؟‬ ‫ده ‌هی‬ ‫طی‬ ‫اما‬ ‫بوده‬ ‫بوطیقا‬ ‫فاقد‬ ‫چون‬ ‫بوده‬ ‫گیج‬ ‫همیشه‬ ‫مـش‌یپعرذیفاررسی؟ی‬ ‫را‬
‫▪ ▪به عنوان سوال نخســت؛ چرا نسبت به عبار ‌تهایی چون‬
‫ـ ـاین واقعیت ‌یســت که شــاعر ایرانی کمتر تخیل م ‌یکند چون دور‬ ‫ـ‬
‫اخیر گی ‌جتر شده و برای فرار از این منگی به نا ‌مگذار ‌یهای ب ‌یاساس و‬ ‫«شــعر دهه هفتاد» که همه توافق کردند در محاور ‌ه پیرامون‬
‫تخی ‌لاش دیوار کشــید‌هاند و به او اجــازه نم ‌یدهند که ببیند و یا اگر‬ ‫عامیانه پناه برده‪ .‬نم ‌یتوان با ســاده کردن صورت مسئله کل مسئله را‬ ‫شعر از آ ‌نها استفاده کنند موضع گرفت ‌های و در صحب ‌تهایت از‬
‫م ‌یبیند اجازه ندارد آنچه دیده زیر خودکارش بیاورد‪ .‬برخی از منتقدان‬ ‫حل شده فرض کرد‪.‬‬
‫مســتعد را م ‌یشناسم که حالا فقط شعر م ‌ینویســند و چقدر هم بد‬ ‫عبارت «شعر هفتاد» استفاده م ‌یکنی؟‬
‫‪Vol. 21 / No. 1263 - Friday, Nov. 1, 2013‬‬ ‫م ‌ینویســند‪ .‬حتی یک مجله استاندارد ادبی در ایران منتشر نم ‌یشود‪.‬‬ ‫▪ ▪شعر امروز از حداق ‌لها هم عقب افتاده است‪...‬‬
‫بحث این است که تا فضای حرف ‌های ب ‌هوجود نیاید چیز مهمی آنجا اتفاق‬ ‫ـ ـمن البته ای ‌نقدر سیاه نم ‌یبینم‪ .‬توجهاتی همدر شعر امروز ُمد شده‬ ‫ـ ـاصطلاح شعر هفتاد اول بار توسط من سال ‪ ۱۳۷۲‬طی سخنران ‌یام‬
‫نم ‌یافتد‪ .‬من هم فریب تجدید چاپ کتا ‌بهای شــعر را نم ‌یخورم‪ .‬در‬
‫چاپ اول دویست نسخه منتشر کرده تیراژ را دو هزار اعلام م ‌یکنند و‬ ‫که جالب است‪ .‬مثلن بسیاری از شاعران به دلیل دوری از بازی تصنعی‬ ‫در یکی از جلســات شعر امروز ایران که فیلمش در یوتیوب هم هست‬
‫بعد از یک ماه م ‌یگویند به چاپ دوم رسیده که بهتر است فعلن در این‬ ‫با زبان مجبور بودند توجه بیشــتری به شهود شعری و دریافت شاعرانه‬ ‫به کار برده شــد‪ .‬در دهه هفتاد اغلب از شــاعران نسل پنجم‪ ،‬حرکت‪،‬‬
‫باره چیزی نگویم‪ .‬مناسبات حرف ‌های در میدان شعر فارسی دیگر کاملن‬ ‫داشته باشــند که لازم بود‪ .‬هر چند به دیگر علاق ‌ههای شعری توجهی‬ ‫زبانیت و یا پســانیمایی م ‌یگفتند ولی من بر شعر هفتاد تاکید داشتم‪.‬‬
‫قبیل ‌های و روستایی شده‪ ،‬با این رفتا‌رها ما هی ‌چکدام به جایی نم ‌یرسیم؛‬ ‫نکردند و ندانستند که بسط سرطانی مولف ‌های شعری‪ ،‬خود عملی غیر‬ ‫شعر هفتاد با شعر دهه هفتاد بسیار فرق دارد‪ .‬شعر دهه هفتاد استتیک‬
‫مسئله ســاده است را‌هحل هم ساد‌هتر‪ ،‬در قدم اول باید کسی را حذف‬ ‫واحد ندارد‪ .‬از مولف ‌ههای شــعری خاصی پیروی نم ‌یکند‪ .‬در حالی که‬
‫نکنیــم و اجازه دهیم همه حر ‌فشــان را بزنند‪ .‬ما بالاخره باید دور هم‬ ‫شعر ‌یست‪.‬‬ ‫شعر هفتاد از ویژگ ‌یهای زیبای ‌یشناسی معّین برخوردار است‪ .‬بسیاری‬
‫از شــاعران در دهه هفتاد نوشتند اما شاعران هفتاد انگش ‌تشمارند‪ .‬در‬
‫نشستن را یاد بگیریم‪.‬‬ ‫▪ ▪در بالندگــی و ارتقای فرهنگ هر جامعه بدیه ‌یســت که‬ ‫نتیجه من هنوز از چیزی که خودم جا انداختم حرف م ‌یزنم نه آنچه که‬

‫▪ ▪درست اســت که در قیاس سا ‌لهای هفتاد که دوره طلایی‬ ‫کلم ‌هسازان و شاعران نقش مهمی را بازی م ‌یکنند‪ .‬میان اضلاع‬ ‫در روزنام ‌هها مد شد و همه را ب ‌هیکباره هفتادی کرد‪.‬‬

‫مطبوعات بعد از انقلاب بود و ما صاحب چندین نشریه حرف ‌های‬ ‫متفاوت فرهنگ یک جامعه و نیز در بین سایر فرهن ‌گسازان‪.‬‬

‫ای ‌نکه برای اعضای اجتما ‌عشــان خیال بسازند و برای ارتباط ادبی بودیم و حالا این امکان چنان نیســت‪ ،‬یا جلسات پررونق‬

‫▪ ▪توافق کنیم که اینجا وقتی از شعر دهه هفتاد حرف م ‌یزنیم برقرار کردن میا ‌نشــان محاوره و واژه بسازند‪ ،‬حداق ‌لهاست‪ .‬شعر داشتیم که الان نداریم اما این هم هست که الان امکانی مثل‬

‫منظور مقطع زمان ‌یست و شاعرانی که در این مقطع زمانی تولید شعر امروز ایران از عهده نقش خود برنم ‌یآید‪ .‬چقدر باید منتظر اینترنت وجود دارد که آن موقع نبود‪ .‬تقریبا اکثر اهالی جامعه‬

‫شاعران ایران صفحه شــخصی فی ‌سبوک‪ ،‬وبلاگ و و ‌بسایت‬ ‫حرف ‌ها ‌یشان شــکوفا و اثرگذار شده است‪ .‬ب ‌هطور مثال حافظ خروجی جامعه شعر ایران بمانیم؟‬
‫موسوی که سابق ‌ه ‌یتولید حرف ‌ها ‌یشان از قبل از دهه هفتاد بوده ـ ـمتاســفانه در دهه هفتاد بخشــی از شــاعران ب ‌هصورت اتوماتیک دارند و ب ‌یهیچ سانسوری مشغول عرضه تولیدا ‌تشان هستند‪.‬‬
‫م ‌ینوشتند و نیت مولف در شعری که م ‌یخواستند بنویسند هیچ نقشی معتقدم شعر فارسی بعد از دهه هفتاد خودش را بیش از پیش‬
‫ولی جزو شاعران دهه هفتاد بررسی م ‌یشوند یا‪...‬‬
‫نداشــت و بیشتر با زبان کشتی م ‌یگرفتند و نتیجه چیزی اغلب گنگ‬ ‫ـ ـخیلی از هفتاد ‌یها پیش از دهه هفتاد هم م ‌ینوشــتند‪ .‬نم ‌یشود‬
‫گـمـفکرضادهیاایسنتترن‪.‬ت م ‌یتواند جلوی سانسور موضعی یک چهره ادبی را‬ ‫از آب در م ‌یآمد‪ .‬طی دهه هشتاد این دسته از شاعران کاملن شکست‬
‫انکار کرد که ایشــان یک شــعر مهم و تاثیرگذار در دهه هفتاد نوشته‬
‫اســت‪ .‬حالا بگذریم از ای ‌نکه بع ‌دها خودش و شعرش بین دو صندلی خوردند و این برای شــعر فارسی عالی بود چون دست ناشاعران از شعر بگیرد اما ضررش این اســت که مرزهای تشخیص را مخدوش م ‌یکند‪.‬‬
‫کوتاه شــد‪ .‬منتها در دهه هشــتاد توجه به تئور ‌یهای شعری حداقلی اخیرن کتاب شــعری ب ‌هصورت اینترنتی منتشر شد و اهالی فی ‌سبوک‬ ‫نشستند‪.‬‬
‫بــود و به نظر م ‌یآمــد که از حیث تئوریک عق ‌بگــرد کرد‌هاند‪ .‬من با هم برایش غوغا کرده بودند که شــاهکاری منتشر شده است‪ ،‬باور کن‬

‫▪ ▪یا «عباس صفاری» شاعری که پیش از انقلاب در حال انتشار این نگاهی که در پرســ ‌شات داری موافق نیســتم و فکر م ‌یکنم شعر که من نتوانســتم این کتاب را یک بار هم بخوانم‪ .‬م ‌یخواهم بگویم که ‪2 5‬‬
‫اشعارش بوده است ولی اتفاق شعر عباس صفاری در دهه هشتاد امروز دارد کار خودش را م ‌یکند حالا با ســرعت کمتر‪ .‬فضای بســته گرو‌ههای مافیایــی کوچک در اینترنت جلوی تاثیرگذاری مثبت آن را‬
‫م ‌یتواند تاثیر مخربی بر ادبیات داشــته باشــد‪ .‬ما طی سا ‌لهای اخیر گرفته و مخاطب ادبی را بیشتر سر در گم کرده است‪...‬‬
‫و با چاپ مجموعه اشعار ایشان رقم م ‌یخورد‪.‬‬

‫ادامه در صفحه ‪۲۹‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30