Page 24 - 1233
P. 24
سیاست
ب هسوی«منزلت متفاوت بودن»؟ نه «پایان تاریخ» ،نه «نبرد تمد نها» 24
بخش سوم و پایانی
مجتبی مهدوی (استاد علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه ،دانشگاه آلبرتا ،کانادا)
از انواع رایج دیگر-ســازی تمدنی در گفتمان غالب بوده است .این امر در«تمدن ،فرهنگ ،و وحشــ یهای نو «،العظمه به بررسی انتقادی سه سال متسیب /شماره - 1233جمعه 16نیدرورف 1392
مسلمانان را قادر م یســازد که به بازخوانی و بازسازی فرهنگ جهان گفتمان عا مگرایی هژمونیک لیبرالی ،نســبی-گرایی فرهنگی پســت
شهری در متن زندگی اجتماعی و سیاسی خود بپردازند .فرهنگی که مدرن ،و اســا مگرائی رادیکال خشــن م یپردازد .به عقیده او تزهای بخــش پایانی کتاب با عنوان «در راه یک گفتمان بدیل» در بر گیرنده In touch with Iranian diversity
نه در دام بوم یگرایی کاذب و هویت گرایی خودشیفته اسیر شود و نه پایان تاریخ و نبرد تمد نها در زمانی مطرح م یشوند که اروپا و آمریکا نوشتارهایی از طارق علی ،عزیز العظمه ،حمید دباشی ،و محمد ایوب
در پی آمریکای یســازی فرهن گهای جهان باشد .از همین رو است که در حال بازگشــت به فضای ذهنی پیش از جنگ جهانی دوم هستند م یباشد .در اولین فصل این بخش با عنوان «امپراتوری و مخالفانش»، Vol. 20 / No. 1233 - Friday, Apr. 5, 2013
به عقیده دباشی پایان تاریخ استعماری همچنین به معنای تولد اولین و تحقیقات علوم انســانی در آمریکا شاهد رشــد گرایشاتی است که علی امپریالیســم آمریکا در دنیای معاصــر را جد یترین مانع تحقق
انسان پسااستعماری اســت که در هستی خویش از مرز درک کنونی ســعی م یکنند پدیدههای اجتماعی ،اقتصادی ،و سیاسی را با استناد ایدهآ لهای دیالوگ م یداند .علی معتقد اســت که در قرن بیست یکم
ما از مفاهیم دیالوگ و تفاوت فراتر م یرود .به گفته دباشــی ،در جهان به عواملــی همچون نژاد و فرهنــگ توضیح دهند .بــه نظر العظمه ما برای نخستین بر در تاریخ بشر با پدیده یک امپراطوری واحد روبرو
امروز ما شــاهد بر بازیابی خلاق یک فرهنگ جها نشهری هستیم که پس تمدرنیســم با وجود آنکه مدعی گفتمانی ض ّد-اساس گرا است در هستیم .حضور پایگاههای نظامی آمریکا در ۱۲۱کشور از ۱۹۲کشور
ریشــ ههای ان همواره در فرهن گهای تاریخی سراســر جهان ،هم در حقیقت یک روایت کلان ناعقلانیت است که ریشه در جریا نهای ضد عضو سازمان ملل نشــان از سلطه بلامنازع آمریکا بر جهان کنونی ما
غرب ،و هم در چین و هند ،کشــورهای مسلمان ،آفریقا ،و آمریکایی عقلانیت مدرن در قرون نوزده و بیســت اروپا دارد .او معتقد است که دارد .از همین رو اســت که هدف اصلــی ایدئولوژ یهای غالب توجیه
با خارج کردن انســان جهان جنوب از متن تاریخی نابرابر یهای بین و تقویت موقعیت ســلطه آمریکا اســت .به همین شــکل ،در دوران
لاتین وجود داشت هاند. ملل در دسترســی به منابع تولید دو گفتمــان عا مگرایی هژمونیک و معاصر تزهای برخورد تمد نها و جنگ علیه تروریسم با ادعای مبارزه
عنــوان فصل آخر کتــاب «درک تن شهای جهانی :معانی مســلط و نسبیگرایی پست مدرن ،او را به یک مهاجر غیر قانونی یا یک پناهنده، با بنیادگرایی مذهبی گفتمانی بنیادگرایانه و نژاد پرســتانه را بســت
فرودســت نظم و عدالت در سیســتم بی نالمللی» است .تحلیل ایوب و هویتش را به قوم ،فرهنگ ،و یا مذهبی از پیش تعیین شــده تقلیل دادهاند که در خدمت جنگ ،اشــغال نظامی ،و قتل عام بســیاری در
معطوف به شرایط خاص کشورهایی است که در سلسله مراتب قدرت م یدهد ،و اینگونه اســت که در مقابل خویشتن مدرن دیگری وحشی سرزمی نهای دیگر درآمده .به گفته علی ایدئولو گهای وابسته به مراکز
در روابط بی نالملل به دنبال بسط نگاهی بدیل در برابر نگاه هژمونیک بازتولید م یشــود .در چنین فضای فکری ،گفتما نهای خشنی هچون قدرت در پی آ ناند که توجی ههای ایدئولوژیک با فرمو لبند یهای ساده
هستند .به عقیده او ،اکثریت بزرگی از کشورهای جهان دقیقاً در چنین اســا مگرایی و یا هندو گرایی سیاســی ،در نزد برخی نسبیت گرایان و تسکین دهنده برای هژمونی فعلی امپریالیسم در جهان فراهم کرده
موقعیتی قرار دارند و ضعیف بودن نســبی آنها را در خطر دائم دخالت فرهنگی ب هعنوان «گفتما نهایی مناسب و حتی طبیعی برای دیگری و راه را بر شناســایی تئور یها و تحلی لهای بدیل ببندند .آنها غرب در
خارجی قرار م یدهد .در عین حال موقعیت کنونی تا حد زیادی ریشه رنگی نتــر و غیر متمد نتر» تلقی م یشــوند .العظمه همینطور به نقد موقعیت برتر تمدنی/فرهنگی م ینشانند ،بر جنایات امپراتوری پوشش
در تجربه استعمار و ساختار نظام جهانی حاکم دارد که موجب تمرکز شر قشناسی وارونه یا شرق گرایی پسا استعماری م یپردازد که همصدا م ینهند ،و به نوعی فراموشــی عمومی دامن م یزنند .از همین روست
قدرت اقتصادی و نظامی در تعداد محدودی از کشورهای جهان شده بــا نمایندگان بنیادگرایی گفتمان «هویت اصیل» با نگاهی غیر علمی که آشــکار شــدن جنایاتی همچون مورد زندان ابوغریب باعث شوک
اســت و آنها را عملًا به حاکمان امنیتی و اقتصادی جهان تبدیل کرده و غیر تاریخی بر هویت بومی خویش تاکید م یکنند .به جای بررســی
اســت .ایوب ضمن اشــاره به تفاو تها در توانایــی نظامی و اقتصادی ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاست جهانی-سازی بر پدیدههای افکار عمومی در غرب م یشود.
موجود میان کشــورهای فرودست معتقد اســت که این تفاو تها در معاصری همچون تروریســم یا مهاجرت ،گفتما نهای فرهنگ گرا به
مقابل تفاوت عظیم در قابلیت نظامی و اقتصادی میان کشورهای مرکز گون های تقلی لگرایانه بر تفاو تهای فرهنگی اصرار م یورزند .از ســوی
و کشورهای فرودست رنگ م یبازد .به گفته ایوب تاکید گفتمان مسلط دیگر العظمه معتقد است که گفتمان هژمونیک لیبرالیسم و بازار آزاد
در سیســتم بی نالملل نظم در روابط میان کشورها و عدالت در درون نه به جهانی شــدن نهایی مدرنیته بلکه به تثبیت عوامل سیاســی و
کشور هســت ،درحال یکه گفتمان فرودست بر عدالت در روابط میان
کشــورها و نظم در درون کشــورها تاکید دارد .به نظر او با آنکه تنش اقتصادی عق بماندگی کمک م یکند.
میان این دو گفتمان پدیدهای جهانی است ،نمودهای حقیقی آن غالباً در «پایان غرب و تولد اولین انســان پسااستعماری »،دباشی تم کلی
در مسائل منطق های پدیدار م یشــوند .ب هعنوان مثال ،وی به مواردی بازخوانــی انتقادی دو گفتمان پایان تاریــخ و برخورد تمد نها را پی
همچون برنامه هســت های ایران ،اشغال سرزمی نهای فلسطینی توسط م یگیرد .دباشی معتقد است که با وجود اصرار آنها بر برتری و پیروزی
اســرائیل ،و رشد اســا مگرایی ب هعنوان یک ایدئولوژی ضد هژمونیک نهایی غرب ،هر دو گفتمــان در حقیقت خبر از مرگ غرب م یدهند.
اشاره م یکند .در بخش ضمیمه ،تیموتی شا ،به جم عبندی م یپردازد. به اعتقاد وی فروپاشــی از درون واحد تمدنی »غرب» باعث اضمحلال
معرفتی همه نیروهای خلاق و مخرب آن شده و شرایط افول اخلاقی
------------------- همه گون ههای پیشــین دیگر-ســازی تمدنی را فراهم آورده است .از
این مقاله در نشریه اندیش هی پویا شماره ،۴آبان و آذر ۱۳۹۱به چاپ نظر دباشــی پایان تاریخی که بر پایه خشونت استعماری بنا شده بود
به معنای آغاز تاریخ بازســازی به دور از خشــونت امر سیاسی است.
رسیده است .چکیدی فص لها ترجم هی سیاوش صفاری است پایان این تاریخ استعماری مل تهای جهان را از بند دوگان ههای کاذب
برای اطلاع بیشتر در مورد کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: خویش در برابر غرب آزاد م یکند و مســیرهای نویی پیش روی آنان
'Towards the Dignity of Difference? Neither 'End of History م ینهــد .هراس از برخورد تمد نها در حقیقت توصیف هراس از پایان
)nor 'Clash of Civilizations' (Ashgate, 2012 سلطه این اندیشه تمدنی است .برای کشورهای مسلمان پایان غرب به
http://www.ashgate.com/isbn/9781409439561 معنای فروپاشــی نقطه ثقل دوگانه کاذب اسلام و غرب است که یکی
داریــم به این که موضوع را به بحث بگذاریم ،طرح آن را بریزیم ،و خیزشهای جدید علیه سیستم
ســاختارهای آلترناتیو را تجربه کنیم تا از آن شناخت پیدا کنیم؛
و ما نیاز داریم که این کارها را همزمان با پیشبرد سه قسمت اول انجام کار و بقا در بازار باشــند .این امر ،همانگونه که ما از تاریخ ادامهی صفحه ۲۲ 24
برنامه مان برای جهان ب یســامان و در حا ِل گذا ِر سیستمی انجام دانشــگاهها و بیمارســتانها م یدانیم ـ نه همه بلکه بهترین آنها ـ سومین مولفه باید تعیین اهداف موقت میانبُرد باشد که در جهتی
دهیم .و اگر این برنامه ناکافی اســت ،که بــه احتمال زیاد چنین امکان پذیر اســت .چرا چنین منطقی برای کارخانههای فولاد که درســت حرکت کنند .من پیشنهاد م یکنم یکی از مفیدترین این
اســت ،این ناکافی بودن با ید بخشــی از مناظره باشد ،بخشی که در تهدید رونــد مکانزدائی [ ]delocalizationقرار دارند ناممکن اهداف ـ به ســبب جنبههای ذاتی ،سیاســی ،و روانشناسی آن ـ
کوشش در جهت کالازدایی گزینشی اما همواره در حال گسترش
نکته اول برنامه خواهد بود. باشد؟ باشد .ما امروزه در معرض رگبار تلاشهای نئولیبرالی برای کالایی
پانویسها: ســرانجام ،ما باید معنــای ذاتی تاکید دراز مــدت خود را تعریف کردن چیزهایی هســتیم که پیش از این به ندرت برای فروش به
---------- کنیم :مــن آن را جهانی میدانم که نســبتاً دمکراتیک و نســبتاً بخش خصوصی اختصا ص م ییافت و یا هرگز اختصاص نم ییافت:
برابریخواهانه باشــد .م یگویم «نســبتاً» زیرا واقعگرایانه اســت. جســم انســان ،آب ،بیمارســتانها .ما نه تنها باید با این اقدامات
.۴اصطلاح توافق واشینگتندر سال ۱۹۸۹به وسیله جان ویلیامسون، همواره تمایزهائی در اجتماع وجود خواهند داشت ،اما دلیلی ندارد مخالفت کنیم ،بلکه باید در جهت مخالف آن حرکت کنیم .صنایع،
اقتصاد دان ،مطرح شــد ،و هدف از آن توصیف ده نســخ هی نسبتاً که این شــکافها گسترده ،پوشــیده ،و ارثی باشند .آیا این همان بــه ویژه صنایع ناموفق باید غیرکالایی شــوند .این به معنی «ملی
مشخص سیاس تهای اقتصادی بود .او این ده نسخه را به عنوان بسته چیزی است که پیش از این سوسیالیسم یا حتی کمونیسم خوانده کردن» آنها نیســت .در وجه عمده ،این عمل صرفاً نوع دیگری از
اصلاح ی «استاندارد اِی» در نظر م یگرفت که به وسیله سازما نهای م یشــد؟ شــاید آری و شاید هم نه .این پرســش ما را به موضوع کالاییکردن اســت .بدین معنا که ما باید به ایجاد ساختارهائی در
مستقر در واشــنگتن مانند صندوق بی نالمللی پول ،بانک جهان ی ،و مناظــره برمیگرداند .ما نیاز داریم به اینکه از پیش فرض در مورد بازار دســت بزنیم که هدفشان ،به جای ســود دهی ،موفقیت در
خزانه داری آمریکا ،در کشــورهای بحران زده در حال توسعه به کار چگونگــی جامعه بهتر (نه جامعهی کامل) خودداری کنیم .ما نیاز
بسته شود .این نسخ هها شامل سیاس تهای ی بود در زمین ههائ ی مانند
تثبیت اقتصاد کلان ،بازگشایی درها به روی تجارت و سرمایه گذاری،
و گسترش نیروهای بازار در اقتصاد داخل ی.
ب هسوی«منزلت متفاوت بودن»؟ نه «پایان تاریخ» ،نه «نبرد تمد نها» 24
بخش سوم و پایانی
مجتبی مهدوی (استاد علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه ،دانشگاه آلبرتا ،کانادا)
از انواع رایج دیگر-ســازی تمدنی در گفتمان غالب بوده است .این امر در«تمدن ،فرهنگ ،و وحشــ یهای نو «،العظمه به بررسی انتقادی سه سال متسیب /شماره - 1233جمعه 16نیدرورف 1392
مسلمانان را قادر م یســازد که به بازخوانی و بازسازی فرهنگ جهان گفتمان عا مگرایی هژمونیک لیبرالی ،نســبی-گرایی فرهنگی پســت
شهری در متن زندگی اجتماعی و سیاسی خود بپردازند .فرهنگی که مدرن ،و اســا مگرائی رادیکال خشــن م یپردازد .به عقیده او تزهای بخــش پایانی کتاب با عنوان «در راه یک گفتمان بدیل» در بر گیرنده In touch with Iranian diversity
نه در دام بوم یگرایی کاذب و هویت گرایی خودشیفته اسیر شود و نه پایان تاریخ و نبرد تمد نها در زمانی مطرح م یشوند که اروپا و آمریکا نوشتارهایی از طارق علی ،عزیز العظمه ،حمید دباشی ،و محمد ایوب
در پی آمریکای یســازی فرهن گهای جهان باشد .از همین رو است که در حال بازگشــت به فضای ذهنی پیش از جنگ جهانی دوم هستند م یباشد .در اولین فصل این بخش با عنوان «امپراتوری و مخالفانش»، Vol. 20 / No. 1233 - Friday, Apr. 5, 2013
به عقیده دباشی پایان تاریخ استعماری همچنین به معنای تولد اولین و تحقیقات علوم انســانی در آمریکا شاهد رشــد گرایشاتی است که علی امپریالیســم آمریکا در دنیای معاصــر را جد یترین مانع تحقق
انسان پسااستعماری اســت که در هستی خویش از مرز درک کنونی ســعی م یکنند پدیدههای اجتماعی ،اقتصادی ،و سیاسی را با استناد ایدهآ لهای دیالوگ م یداند .علی معتقد اســت که در قرن بیست یکم
ما از مفاهیم دیالوگ و تفاوت فراتر م یرود .به گفته دباشــی ،در جهان به عواملــی همچون نژاد و فرهنــگ توضیح دهند .بــه نظر العظمه ما برای نخستین بر در تاریخ بشر با پدیده یک امپراطوری واحد روبرو
امروز ما شــاهد بر بازیابی خلاق یک فرهنگ جها نشهری هستیم که پس تمدرنیســم با وجود آنکه مدعی گفتمانی ض ّد-اساس گرا است در هستیم .حضور پایگاههای نظامی آمریکا در ۱۲۱کشور از ۱۹۲کشور
ریشــ ههای ان همواره در فرهن گهای تاریخی سراســر جهان ،هم در حقیقت یک روایت کلان ناعقلانیت است که ریشه در جریا نهای ضد عضو سازمان ملل نشــان از سلطه بلامنازع آمریکا بر جهان کنونی ما
غرب ،و هم در چین و هند ،کشــورهای مسلمان ،آفریقا ،و آمریکایی عقلانیت مدرن در قرون نوزده و بیســت اروپا دارد .او معتقد است که دارد .از همین رو اســت که هدف اصلــی ایدئولوژ یهای غالب توجیه
با خارج کردن انســان جهان جنوب از متن تاریخی نابرابر یهای بین و تقویت موقعیت ســلطه آمریکا اســت .به همین شــکل ،در دوران
لاتین وجود داشت هاند. ملل در دسترســی به منابع تولید دو گفتمــان عا مگرایی هژمونیک و معاصر تزهای برخورد تمد نها و جنگ علیه تروریسم با ادعای مبارزه
عنــوان فصل آخر کتــاب «درک تن شهای جهانی :معانی مســلط و نسبیگرایی پست مدرن ،او را به یک مهاجر غیر قانونی یا یک پناهنده، با بنیادگرایی مذهبی گفتمانی بنیادگرایانه و نژاد پرســتانه را بســت
فرودســت نظم و عدالت در سیســتم بی نالمللی» است .تحلیل ایوب و هویتش را به قوم ،فرهنگ ،و یا مذهبی از پیش تعیین شــده تقلیل دادهاند که در خدمت جنگ ،اشــغال نظامی ،و قتل عام بســیاری در
معطوف به شرایط خاص کشورهایی است که در سلسله مراتب قدرت م یدهد ،و اینگونه اســت که در مقابل خویشتن مدرن دیگری وحشی سرزمی نهای دیگر درآمده .به گفته علی ایدئولو گهای وابسته به مراکز
در روابط بی نالملل به دنبال بسط نگاهی بدیل در برابر نگاه هژمونیک بازتولید م یشــود .در چنین فضای فکری ،گفتما نهای خشنی هچون قدرت در پی آ ناند که توجی ههای ایدئولوژیک با فرمو لبند یهای ساده
هستند .به عقیده او ،اکثریت بزرگی از کشورهای جهان دقیقاً در چنین اســا مگرایی و یا هندو گرایی سیاســی ،در نزد برخی نسبیت گرایان و تسکین دهنده برای هژمونی فعلی امپریالیسم در جهان فراهم کرده
موقعیتی قرار دارند و ضعیف بودن نســبی آنها را در خطر دائم دخالت فرهنگی ب هعنوان «گفتما نهایی مناسب و حتی طبیعی برای دیگری و راه را بر شناســایی تئور یها و تحلی لهای بدیل ببندند .آنها غرب در
خارجی قرار م یدهد .در عین حال موقعیت کنونی تا حد زیادی ریشه رنگی نتــر و غیر متمد نتر» تلقی م یشــوند .العظمه همینطور به نقد موقعیت برتر تمدنی/فرهنگی م ینشانند ،بر جنایات امپراتوری پوشش
در تجربه استعمار و ساختار نظام جهانی حاکم دارد که موجب تمرکز شر قشناسی وارونه یا شرق گرایی پسا استعماری م یپردازد که همصدا م ینهند ،و به نوعی فراموشــی عمومی دامن م یزنند .از همین روست
قدرت اقتصادی و نظامی در تعداد محدودی از کشورهای جهان شده بــا نمایندگان بنیادگرایی گفتمان «هویت اصیل» با نگاهی غیر علمی که آشــکار شــدن جنایاتی همچون مورد زندان ابوغریب باعث شوک
اســت و آنها را عملًا به حاکمان امنیتی و اقتصادی جهان تبدیل کرده و غیر تاریخی بر هویت بومی خویش تاکید م یکنند .به جای بررســی
اســت .ایوب ضمن اشــاره به تفاو تها در توانایــی نظامی و اقتصادی ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاست جهانی-سازی بر پدیدههای افکار عمومی در غرب م یشود.
موجود میان کشــورهای فرودست معتقد اســت که این تفاو تها در معاصری همچون تروریســم یا مهاجرت ،گفتما نهای فرهنگ گرا به
مقابل تفاوت عظیم در قابلیت نظامی و اقتصادی میان کشورهای مرکز گون های تقلی لگرایانه بر تفاو تهای فرهنگی اصرار م یورزند .از ســوی
و کشورهای فرودست رنگ م یبازد .به گفته ایوب تاکید گفتمان مسلط دیگر العظمه معتقد است که گفتمان هژمونیک لیبرالیسم و بازار آزاد
در سیســتم بی نالملل نظم در روابط میان کشورها و عدالت در درون نه به جهانی شــدن نهایی مدرنیته بلکه به تثبیت عوامل سیاســی و
کشور هســت ،درحال یکه گفتمان فرودست بر عدالت در روابط میان
کشــورها و نظم در درون کشــورها تاکید دارد .به نظر او با آنکه تنش اقتصادی عق بماندگی کمک م یکند.
میان این دو گفتمان پدیدهای جهانی است ،نمودهای حقیقی آن غالباً در «پایان غرب و تولد اولین انســان پسااستعماری »،دباشی تم کلی
در مسائل منطق های پدیدار م یشــوند .ب هعنوان مثال ،وی به مواردی بازخوانــی انتقادی دو گفتمان پایان تاریــخ و برخورد تمد نها را پی
همچون برنامه هســت های ایران ،اشغال سرزمی نهای فلسطینی توسط م یگیرد .دباشی معتقد است که با وجود اصرار آنها بر برتری و پیروزی
اســرائیل ،و رشد اســا مگرایی ب هعنوان یک ایدئولوژی ضد هژمونیک نهایی غرب ،هر دو گفتمــان در حقیقت خبر از مرگ غرب م یدهند.
اشاره م یکند .در بخش ضمیمه ،تیموتی شا ،به جم عبندی م یپردازد. به اعتقاد وی فروپاشــی از درون واحد تمدنی »غرب» باعث اضمحلال
معرفتی همه نیروهای خلاق و مخرب آن شده و شرایط افول اخلاقی
------------------- همه گون ههای پیشــین دیگر-ســازی تمدنی را فراهم آورده است .از
این مقاله در نشریه اندیش هی پویا شماره ،۴آبان و آذر ۱۳۹۱به چاپ نظر دباشــی پایان تاریخی که بر پایه خشونت استعماری بنا شده بود
به معنای آغاز تاریخ بازســازی به دور از خشــونت امر سیاسی است.
رسیده است .چکیدی فص لها ترجم هی سیاوش صفاری است پایان این تاریخ استعماری مل تهای جهان را از بند دوگان ههای کاذب
برای اطلاع بیشتر در مورد کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: خویش در برابر غرب آزاد م یکند و مســیرهای نویی پیش روی آنان
'Towards the Dignity of Difference? Neither 'End of History م ینهــد .هراس از برخورد تمد نها در حقیقت توصیف هراس از پایان
)nor 'Clash of Civilizations' (Ashgate, 2012 سلطه این اندیشه تمدنی است .برای کشورهای مسلمان پایان غرب به
http://www.ashgate.com/isbn/9781409439561 معنای فروپاشــی نقطه ثقل دوگانه کاذب اسلام و غرب است که یکی
داریــم به این که موضوع را به بحث بگذاریم ،طرح آن را بریزیم ،و خیزشهای جدید علیه سیستم
ســاختارهای آلترناتیو را تجربه کنیم تا از آن شناخت پیدا کنیم؛
و ما نیاز داریم که این کارها را همزمان با پیشبرد سه قسمت اول انجام کار و بقا در بازار باشــند .این امر ،همانگونه که ما از تاریخ ادامهی صفحه ۲۲ 24
برنامه مان برای جهان ب یســامان و در حا ِل گذا ِر سیستمی انجام دانشــگاهها و بیمارســتانها م یدانیم ـ نه همه بلکه بهترین آنها ـ سومین مولفه باید تعیین اهداف موقت میانبُرد باشد که در جهتی
دهیم .و اگر این برنامه ناکافی اســت ،که بــه احتمال زیاد چنین امکان پذیر اســت .چرا چنین منطقی برای کارخانههای فولاد که درســت حرکت کنند .من پیشنهاد م یکنم یکی از مفیدترین این
اســت ،این ناکافی بودن با ید بخشــی از مناظره باشد ،بخشی که در تهدید رونــد مکانزدائی [ ]delocalizationقرار دارند ناممکن اهداف ـ به ســبب جنبههای ذاتی ،سیاســی ،و روانشناسی آن ـ
کوشش در جهت کالازدایی گزینشی اما همواره در حال گسترش
نکته اول برنامه خواهد بود. باشد؟ باشد .ما امروزه در معرض رگبار تلاشهای نئولیبرالی برای کالایی
پانویسها: ســرانجام ،ما باید معنــای ذاتی تاکید دراز مــدت خود را تعریف کردن چیزهایی هســتیم که پیش از این به ندرت برای فروش به
---------- کنیم :مــن آن را جهانی میدانم که نســبتاً دمکراتیک و نســبتاً بخش خصوصی اختصا ص م ییافت و یا هرگز اختصاص نم ییافت:
برابریخواهانه باشــد .م یگویم «نســبتاً» زیرا واقعگرایانه اســت. جســم انســان ،آب ،بیمارســتانها .ما نه تنها باید با این اقدامات
.۴اصطلاح توافق واشینگتندر سال ۱۹۸۹به وسیله جان ویلیامسون، همواره تمایزهائی در اجتماع وجود خواهند داشت ،اما دلیلی ندارد مخالفت کنیم ،بلکه باید در جهت مخالف آن حرکت کنیم .صنایع،
اقتصاد دان ،مطرح شــد ،و هدف از آن توصیف ده نســخ هی نسبتاً که این شــکافها گسترده ،پوشــیده ،و ارثی باشند .آیا این همان بــه ویژه صنایع ناموفق باید غیرکالایی شــوند .این به معنی «ملی
مشخص سیاس تهای اقتصادی بود .او این ده نسخه را به عنوان بسته چیزی است که پیش از این سوسیالیسم یا حتی کمونیسم خوانده کردن» آنها نیســت .در وجه عمده ،این عمل صرفاً نوع دیگری از
اصلاح ی «استاندارد اِی» در نظر م یگرفت که به وسیله سازما نهای م یشــد؟ شــاید آری و شاید هم نه .این پرســش ما را به موضوع کالاییکردن اســت .بدین معنا که ما باید به ایجاد ساختارهائی در
مستقر در واشــنگتن مانند صندوق بی نالمللی پول ،بانک جهان ی ،و مناظــره برمیگرداند .ما نیاز داریم به اینکه از پیش فرض در مورد بازار دســت بزنیم که هدفشان ،به جای ســود دهی ،موفقیت در
خزانه داری آمریکا ،در کشــورهای بحران زده در حال توسعه به کار چگونگــی جامعه بهتر (نه جامعهی کامل) خودداری کنیم .ما نیاز
بسته شود .این نسخ هها شامل سیاس تهای ی بود در زمین ههائ ی مانند
تثبیت اقتصاد کلان ،بازگشایی درها به روی تجارت و سرمایه گذاری،
و گسترش نیروهای بازار در اقتصاد داخل ی.