Page 27 - Issue No.1346
P. 27
‪27‬‬ ‫سینمای آدینه‬ ‫مقالات ‬ ‫عمرم باید کار م ‌یکردم‪ .‬برای رادیو زمانه و شهرزادنیوز مقاله هنری و ادبی‬
‫م ‌ینوشتم یا در همین زمینه ترجمه و گفت و گو م ‌یکردم‪ .‬کار کردن در‬
‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1346‬جمعه ‪ 15‬دادرخ ‪1394‬‬ ‫امید حبیبی نیا‬ ‫هنر‬ ‫جغرافیای جدید و فرهنگ نو دستاورد متفاوتی برایم داشت‪ ،‬مطمئن هستم‬
‫‪www.facebook.com/page.omid.habibinia‬‬ ‫در داستا ‌نهای جدید قابل تشخیص است با ای ‌نحال این نتیج ‌هگیری به‬
‫عهده منتقد و مخاطب است که وقتی کار جدیدم را م ‌یخواند آن را با‬
‫سال زنان‬ ‫کارهای سابقم مقایسه و ارزیابی کند‪ .‬همان طور که گفتم کتاب اخیرم‬
‫محصول زندگی در مهاجرت نیست و بنابراین نم ‌یتواند در این بررسی‬
‫قرار بگیرد‪ ،‬ولی به شدت متفاوت از کارهای نخستین من است‪ .‬مجموعه‬

‫داستا ‌نهای جدیدم امید دارم پایان سال ‪ ۲۰۱۵‬منتشر شوند‪.‬‬
‫ب ‌هطورکلی آثار نویسندگان ایرانی در مهاجرت را چگونه م ‌یبینید؟ (در‬

‫پرسش دوم این سؤال به گونه ای دیگر مطرح است)‪.‬‬

‫داوران جایزه خود را به لوبستر‬
‫دادند که داستان آن در آینده‬
‫نزدیک م ‌یگذرد و مجردها‬ ‫▪ ▪فکر م ‌یکنید کتاب اخیرتــان بتواند به زبان دیگری ترجمه‬

‫بازداشت و ناچار می شوند تا زمانی‬ ‫شــود با توجه به ای ‌نکه در آمریکا زندگی م ‌یکنید آیا برنام ‌های‬

‫که زوج خود را نیافته اند در یک‬ ‫برای ترجم ٔه اثر و انتشار برای غیرفارس ‌یزبانان هم دارید؟‬

‫هتل باقی بمانند‪.‬‬ ‫ـ ممکن است بخ ‌شهایی از آن قابل ترجمه به انگلیسی باشد‪ ،‬چون هر‬
‫در حاشیه جشنواره کن‪ ،‬هفته‬ ‫صفحه یک متلک یا یک پتلک دارد که به داستانی‪ ،‬شعری‪ ،‬حکایتی‪،‬‬
‫منتقدان پنجاه و چهارمین سال‬ ‫خبری‪ ،‬شایع ‌های و ‪ ...‬اشاره دارد‪ ،‬و مانند هر اثر دیگری مترجم باید توجه‬
‫خود را برگزار کرد و جایزه خود را‬ ‫به پیام داشته باشد تا با ترجمه آسیب نبیند‪.‬‬
‫به «پائولینا» اهدا کرد که در باره‬ ‫یک مجموعه داستان دارم که م ‌یخواهم به انگلیسی آن را منتشر کنم ولی‬
‫زنی ست که حرفه وکالت را رها می‬ ‫از نظر زمانی هیچ تاریخی برایش متصور نیستم‪ .‬نوشتن به زبان فارسی‬
‫کند تا به آموزگاری بپردازد‪.‬‬
‫جایزه نخست بنیاد سینما‬ ‫تا پایان سال ‪ ۲۰۱۵‬تمام خواهد شد ولی بعدازاین مرحله ترجمه است که‬
‫(سینه فونداسیون) به پیپا بیانکا‪،‬‬ ‫مثل ناشر پیدا کردن کار سختی ست‪ .‬این داستا ‌نها به دو دسته تقسیم‬
‫م ‌یشوند‪ :‬یا در ایران روی م ‌یدهند یا در شهرهایی مثل ل ‌سآنجلس و‬
‫کارگردان آمریکایی رسید که با‬ ‫پاریس‪ .‬در شهرهای پاریس و ل ‌سآنجلس زندگی ایرانیانی روایت م ‌یشود‬
‫فیلم «اشتراک» به موضوع انتشار‬
‫ویدیوهای خصوصی پرداخته بود‪.‬‬ ‫ساخت ‌هاند‪ ،‬با ساختارهای‬ ‫برای خود‬ ‫جخاومدعهوکمامسل ًتاقخلوادزیسورزایمریاننیی‬ ‫که یک‬
‫در بخش نوعی نگاه‪ ،‬داوران این‬ ‫زندگی م ‌یکنند با همان‬ ‫که در آن‬ ‫مختص‬
‫سنت و فرهنگی که در ایران رایج است‪ :‬خواستگاری م ‌یروند‪ ،‬غیرتی‬
‫بخش جایزه خود را به فیلمی از‬ ‫م ‌یشوند‪ ،‬رگ گردنشان باد م ‌یکند‪ ،‬مسجد م ‌یروند‪ ،‬روزه م ‌یگیرند و به‬
‫ایسلند دادند؛ «قوچ ها» فیلمی‬
‫شصت و هشتمین جشنواره فیلم کن با اهدای نخل طلا به فیلم دیپان در باره دو برادر که ناچار می شوند پس از چهل سال قهر به خاطر‬ ‫قول خودشان هنوز سیمشان به آن بالا وصل است‪ ،‬و در جامعه میزبان‬
‫ساخته ژاک اودیارکه با استقبال بسیار رسانه های فرانسوی زبان روبرو قوچهایشان با یکدیگر همکاری کنند‪.‬‬ ‫صاحب داستان م ‌یشوند‪ .‬گروه دیگر ایرانیانی که در تعامل با جامعه‬
‫شده بود از فیلمسازی که حضورش در جشنواره کن همواره با هیجان و سرانجام جایزه دوربین طلایی جشنواره کن امسال به فیلم «سرزمین‬ ‫میزبان‪ ،‬آ ‌نها نیز به شکل دیگری دچار چالش و پیروز ‌یهایی در زندگی‬
‫خود هستند‪ .‬سعی کرد ‌هام داستا ‌نها را ساده و بدون دس ‌تانداز بنویسم تا‬
‫و سایه ها» تعلق گرفت که دو جایزه دیگر هم در هفته منتقدان دریافت‬ ‫روبرو می شود تقدیر کرد‪.‬‬ ‫مخاطبم را گیج نکنم چون این کتاب با هدف ترجمه و مخاطب غیرایرانی‬
‫سه سال پیش که «زنگار و استخوان» او را در جشنواره کن دیدم از کرده بود و برخی از منتقدان او را یکی از امیدهای آینده سینمای ‪IntouchwithIraniandiversity‬‬
‫کم توجهی داوران به این فیلم تعجب کردم‪ ،‬دیپان همان مایه های نقد آمریکای لاتین لقب دادند‪ .‬این فیلم در باره مردی ست که پس از سالها‬ ‫نوشته م ‌یشود‪ .‬درضمن متوجه شد ‌هام که مخاطب غیرایرانی داستان را‬
‫ساده م ‌یخواهد ولی عمیق و بدون گیج شدن‪ .‬من معتقدم داستان را نباید‬
‫اجتماعی فیلم های اودیار را دربر دارد و به علاوه موضوعی را برگزیده که به خانه سابق ش باز می گردد تا دوباره خانواده و خان ‌هاش را که از هم‬ ‫پیچیده نوشت بلکه باید از پیچیدگ ‌یهای زندگی و روابط انسانی نوشت‪.‬‬
‫این روزها فرانسه و اروپا را درگیر کرده یعنی مهاجران غیرقانونی و شرایط پاشیده شد ‌هاند سر و سامان دهد‪.‬‬
‫زندگی آنها در حومه پاریس و شهرهای بزرگ‪.‬‬ ‫زندگی ب ‌هاندازه کافی خودش پیچیده و سخت هست‪ ،‬نویسنده دیگر نباید‬
‫در حاشیه جشنواره کن ده ها نشست و مراسم جانبی دیگر هم برگزار شد‬ ‫روایت را پیچید ‌هتر کند ولی باید بتواند شگردهایی به کار برد برای جذاب‬
‫که شاید مه ‌مترین آن برای ایران ‌یها سخنان گلشیفته فراهانی در نشست‬
‫مجله هالیوود ریپورتر تحت عنوان زنان در سینما بود که در آن به نقش‬ ‫شدن و کشش داستان‪.‬‬

‫زنان در جنبش های اجتماعی در ایران و خاورمیانه اشاره کرد و گفت که‬ ‫▪ ▪ـ‪ ‬ب ‌هطورکلی در سا ‌لهای مهاجرت در آمریکا‪ ،‬فضای ادبیات‬
‫مردم ایران علیرغم صدها سال دیکتاتوری فرا گرفت ‌هاند که چگونه علیه‬
‫قدرت حاکم مقاومت کنند و آن را به عقب برانند‪.‬‬ ‫فارســی و داستان را در آ ‌نجا چه طور م ‌یبینید و چه تفاوتی به‬
‫وی همچنین با لحنی طعنه آمیز از بازجویا ‌ناش و «رژیم فاشیست‬
‫جمهوری اسلامی» که سبب شدند تا با تبعید او‪ ،‬در سینما به چهر ‌های‬ ‫نظر شما با فضای موجود در ایران دارد؟‬
‫بی ‌نالمللی‪ ،‬که خود را وقف سینمای مستقل کرده‪ ،‬بدل شود‪ ،‬تشکر کرد‪.‬‬ ‫ـ نخست ای ‌نکه اجازه دهید من به شکل عام از نویسندگان ایرانی خارج از‬
‫وطن بگویم و ن ‌هفقط امریکا‪ ،‬زیرا در این صورت م ‌یتوانیم درباره آثار خوب‬
‫‪Vol. 22 / No. 1346 - Friday, June 5, 2015‬‬ ‫جایزه بزرگ جشنواره نیز آن چنان که قابل انتظار بود به «پسر سائول»‬ ‫صحبت کنیم و نه هر کتاب منتشرشد ‌های‪ .‬دوم آنکه «تفاوت» را چگونه‬
‫ساخته لازلو نمس رسید که در باره هالوکاست است‪ ،‬موضوعی که هنوز‬ ‫باید معنی کرد؟ ب ‌همحض اینکه این صفت را به کار ببریم نوعی ارز ‌شگذاری‬
‫در اروپای شرقی چهره دهشتناک دیکتاتوری توتالیتر را پس از چندین‬ ‫تداعی م ‌یشود‪ .‬آیا نویسنده ایرانی که سر مخزن زبان فارسی نشسته است‬
‫و در ایران زندگی م ‌یکند م ‌یتواند خالق آثار ماندگار ادبیان قرن بیست و‬
‫دهه نشان می دهد‪.‬‬ ‫یکم جهان باشند یا آن دست ‌های که مهاجر شد و فرهن ‌گهای دیگر را هم‬
‫جایزه بهترین کارگردانی نیز چندان دور از ذهن نبود‪ ،‬هو هاسیو هسین‬ ‫دید و شناخت؟ از نظر من‪ ،‬هر دو گروه‪ ،‬انسا ‌نهای کنجکاوی هستند که‬
‫کارگردان برجسته تایوانی با فیلم «آدمکش» چشم ها را خیره کرده بود‪.‬‬ ‫قل ‌مب ‌هدست گرفت ‌هاند تا انسان و زندگ ‌یاش را بازآفرینی کنند با تراژد ‌یها‬
‫و با طنزهایش؛ اما صرف کنجکاوی یا سر مخزن زبان فارسی نشستن یا‬
‫در سالی که به سال زنان در جشنواره کن مشهور شد و زنان در‬ ‫شانس زندگی نزدیک بافرهن ‌گهای دیگر هی ‌چکدام از ای ‌نها خل ‌قکننده اثر‬
‫هیئ ‌تهای داوری اصلی و جنبی جشنواره حضور چشمگیر و گاه غالبی‬ ‫خوب نیست‪ .‬نویسند ‌های که داخل ایران است باید قدرت بازآفرینی تراژدی‬
‫داشت‪ ،‬اگرچه مانند سال گذشته تعداد زیادی از مشهورترین سینماگران‬ ‫را داشته باشد والا کارش فقط بازی کردن با کلمه است‪ .‬نویسنده خارج‬
‫جهان در بخش مسابقه حضور نداشتند اما در مجموع پس از ده شب ‪27‬‬ ‫نشین هم باید بتواند موقعی ‌تهایی را که انسان مهاجر (ایرانی) گرفتارش‬
‫شده به کلمه درآورد‪ .‬همه ایرانیان که اینجا دکتر و مهندس و فضانورد‬
‫منتقدان را راضی روانه خان ‌ههایشان کرد‪.‬‬ ‫نشدند‪،‬ادبیاتوقتیشکلم ‌یگیردکهمابتوانیمهماننشد ‌نهارابنویسیم‬
‫‪‬‬ ‫والا آن قسمت ماجرا را روزنام ‌هها دارند انجام م ‌یدهند‪ .‬کتا ‌بهای خوبی‬
‫در خارج از کشور منتشرشده است مانند «خسرو خوبان» رضا دانشور یا‬
‫«کمی بهار» از شهرنوش پارس ‌یپور‪ :‬یک نثر شجاع‪ ،‬سن ‌تشکن‪ ،‬و ب ‌یپروا‬
‫برای افشای رازهای سخت مگو‪ .‬بیان نظام فاسد مردسالار و مه ‌متر از همه‬
‫کشف تن و بیان ویژگ ‌یهای بدن‪ .‬کتا ‌بهایی هم از ایران به دستم م ‌یرسد‬
‫قاب ‌لتأمل‪ .‬نویسنده جوان آیدا مرادی آهنی که خیالش مثل پرنده به هر‬
‫جغرافیایی سرک م ‌یکشد تا داستانش را تعریف کند‪ .‬خیلی مهم است‬
‫نویسنده بتواند سخت ‌یها را ب ‌هآسانی طوری روایت کند که هر کس بخواند‬

‫فکر کند م ‌یتواند نویسندگی پیشه کند!‬

‫‪‬‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32