Page 28 - Shahrvand BC No. 1269
P. 28
‫ادبیات‪/‬نقد ‹‬

‫‪ 28‬تکنیک واسازی زبان در مجموعه شعر زندگی خصوصی سروده‌ی حسین فاضلی‪ ‬‬

‫از این گذشته در این مجموعه م ‌یتوان طیف وسیعی از ادغام زبان شاعر با‬ ‫و هدایت برای همین روی نیشابور برای براهنی بلند نوشت‪ ‬‬ ‫آزاده دواچی‬ ‫سال مکی‌‌و تسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1269‬جمعه ‪ 22‬رذآ ‪1392‬‬
‫شاعران مختلف و وا ‌مگیری از اشعار دیگران دانست‪ ،‬به این ترتیب روایت شاعر‬ ‫«و مهربان داشتید به آن زنی که مرا کشت‪ ‬‬
‫در میان سطرهای دیگر شاعران نه تنها معنا و کارکرد تاز‌های م ‌ییابد بلکه با‬ ‫استفاد‌هی چند گانه از زبان و واسازی‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫استفاده از اشعار دیگران لابه لای سطرها قادر است‪ ،‬معنای دیگری را از شعر‬ ‫که این جنایت زیبا همیشه خواستنی بود» (صفح ‌هی ‪ )۱۵‬‬ ‫ساختار شعر از تکنی ‌کهای مشترک‬
‫میان اکثر شاعران امروزی است‪،‬‬
‫مورد نظر به دست دهد‪ .‬‬ ‫واسازی زبان و نهاد شعر در این مجموعه اما تنها به این استفاد‌هی چند وجهی‬ ‫آنچه که کار هر شاعر و مجموعه‬
‫از اسامی و نا ‌مهای خاص محدود نم ‌یشود‪ ،‬از دیگر شگردهای شاعر استفاد‌هی‬ ‫را با دیگری متفاوت م ‌یسازد‬
‫وقتی م ‌ینوشت‪ :‬‬ ‫تصویر و متن و به هم پیوند دادن ساختار معنایی با نوشتار است مثلا؛ در‬ ‫استفاد‌هی متفاوت از زبان و تمرکز‬
‫«تو نام ارتفاعات چش ‌مگیری‪ ‬‬ ‫صفح ‌هی ‪ ۱۷‬همین مجموعه که شاعر چشم را م ‌یکشد و دوباره به صورت‬ ‫بر شک ‌لگیری فرم خاصی از کلمات‬
‫و من چش ‌مهام گیر م ‌یکند در تو»‬ ‫روایتی از همان چشم در پائین توضحیی برای آن م ‌یآورد‪ ،‬به این ترتیب در‬ ‫و زبان است‪ ،‬به این ترتیب حتی اگر‬
‫اگر بگویم‪« :‬بي تو نم ‌يگيرتم قرار»‪ ‬‬ ‫این مجموعه زبان از شکل عادی و معمول خود خارج م ‌یشود و متناسب با‬ ‫تکنیک یاد شده میان شاعران یکی‬
‫م ‌یگویی‪ :‬علی باباچاهی گفته‪ ‬‬ ‫شک ‌لگی ‌ر ‌یهای ساختار شعر در این مجموعه تغییر م ‌یکند‪ ،‬زبان دیگر آن‬ ‫باشد‪ ،‬اما این تمرکز بر فضای خاص‪،‬‬
‫«اگر بگویم عشق از کنار دست تو آغاز شد‪ ‬‬ ‫حالت عادی همیشگی خود را ندارد بلکه به مجموع ‌های از استراتژ ‌یهای‬ ‫سبک و روش واسازی زبان را در هر‬
‫[م ‌یگویی] منوچهر آتشی گفته‪ ،‬‬
‫اگر بگویم حالا دو روز تربت من در راه است‪ ‬‬ ‫چندگان ‌هی محتوایی و متنی تبدیل م ‌یشود‪ .‬‬ ‫مجموعه متفاوت م ‌یسازد‪ .‬‬
‫[م ‌یگویی] خطش بزن براهنی زده» (صفح ‌هی ‪)۲۲‬‬
‫قد‪ ‬‬ ‫مجموع ‌هی شعر زندگی خصوصی‪ ،‬سرود‌هی حسین فاضلی که توسط نشر‬
‫از دیگر تکنیک های این مجموعه که عموما در میان اکثر شاعران معاصر‬ ‫قامت توست‪ ‬‬ ‫بوتیمار منتشر شده است‪ ،‬دارای این ویژگ ‌یهاست‪ .‬شاعر در این مجموعه به‬
‫مشترک است‪ ،‬استفاد‌هی نمادین و چن ‌دگانه از یک کلم ‌هی خاص‪ ،‬تکرار و حتی‬ ‫‪         ‬وقتی هلاک از اعتبار معرفت تو در معنی م ‌یگریز‪ ‬‬ ‫تجرب ‌هی متفاوتی از کلمات رسید‌هاست‪ ،‬به این ترتیب که در این مجموعه‬
‫تغییر در وضعیت آن کلمه برای رساندن معنی خاصی است که شاعر ترجیح‬ ‫من از اصالت تن تو با دس ‌تهای گندم خواهم رفت‪ ‬‬ ‫طیف خاصی از فض‌اسازی حقیقی آمیخته با فلسف ‌هی خاصی از زندگی را‬
‫م ‌یدهد صراحتاً آن را بیان نکند و در عین حال یک دوگانگی نمادین در متن‬ ‫در سفر ‌ههای سفر ‪                            ‬با بذرهای گیج‪ ‬‬ ‫در جوهر‌هی زبان این مجموعه م ‌یبینیم‪ .‬در عین حال استفاد‌هی متفاوت از‬
‫و در ساختار روایت ایجاد م ‌یشود که ممکن است به هر مخاطب معنای خاصی‬ ‫تا ته منط ‌قالطیر تن تو ‪                     ‬خواهم رفت‪ ‬‬ ‫کلمات مثل بام اسرا‌رآمیز و یا پرند‌های به شکل مربع تلاش شاعر برای ورود به‬
‫را برساند‪ ،‬این پوشش چند وجهی و استتار کلمات از تکنی ‌کهای موفق در این‬ ‫‪                                                   ‬تا عطار بفهمد که تنها نیست‪ ‬‬
‫مجموعه است که به تحلیل و فضای تخیل شاعر از روای ‌تهای اجتماعی خاص‬ ‫‪                                           ‬و شاعران هرشب‪ ،‬تاب نخواهند آورد‪ ‬‬ ‫دنیای متفاوت زبان را نشان م ‌یدهد‪ .‬‬
‫‪                               ‬تا ‪ ‬س ‌یهزار مرا از دس ‌تهایت شیر بنوشند‬
‫وسعت بخشید‌هاست‪ .‬‬ ‫(صفح ‌هی ‪  )۱۹‬‬ ‫امروز پیراهنی را که برایم خریده بودی بوی بام های اسرار آمیز را‪ ‬‬
‫‪                                                                           ‬م ‌یداد‪ ‬‬
‫یا خودت را به یک خشک شویی در اولین فرصت معرفی کن‬ ‫آرایش کلمات و سطرها در این مجموعه از الگوی خاصی پیروی نم ‌یکند‪ ،‬اما‬ ‫من که ترسیده بودم‬
‫خیلی خیسی‪ ‬‬ ‫در عین حال این چیدمان بسته به فضای شعر تغییر م ‌یکند به این ترتیب‬ ‫‪                ‬به در نگاه کردم‪ ‬‬
‫خیلی مرطوب‪ ‬‬ ‫در این مجموعه این نوع ساختار سازی در بسط منظور شاعر نقش مهمی‬
‫بازی م ‌یکند‪ ،‬و جابجایی اسطور‌هها‪ ،‬استفاد‌هی متفاوت از آنها نیز در دگرگون‬ ‫خودکارم سفید مانده بود با یک ماهی مرده در روی میز (صفح ‌هی ‪ )۹‬‬
‫سبزخواهی شد پسر‪ ‬‬ ‫سازی این چیدمان یاری م ‌یرساند‪ ،‬به این ترتیب در این مجموعه‪ ،‬م ‌یتوان‬
‫این رنگ رنگ سال نیست‪ ‬‬ ‫تنوع در ساختار و چیدمان کلمات را دید که در هر صفحه به صورت الگوی‬ ‫نام کتاب زندگی خصوصی است که به نظر م ‌یرسد بافت کلی این مجموعه‬
‫و زیر آفتاب تموز آنگاه که با اژدها باده پیمایی م ‌یکنی به رنگ‬ ‫متفاوتی قرار م ‌یگیرند مثلادر شعر بالا کهدوباره هر کدام زیر یکدیگر جاسازی‬ ‫روایت از نشان دادن و به چالش کشیدن محیط بومی و خصوصی و در معرض‬
‫‪                                                                ‬منصور (صفح ‌هی ‪)۴۱‬‬ ‫م ‌یشوند و به این ترتیب با این تناوب شاعر م ‌یتواند منظور نمادین خود را مثلا‬ ‫دید قرار دادن دغدغه های شاعر از این محیط است روایت شاعر در اکثر شعرها‬
‫از منط ‌قالطیر عطار نشان دهد‪ .‬این شکل دهی به الگوه‌ای زبانی و فضای شعر‬ ‫به صورت تک گویی است و فضاهایی که شاعر به تصویر م ‌یکشد مخلوطی از‬
‫شاعر با استفاده از همین تکنیک‪ ،‬یعنی واسازی کردن ساختار بیرونی کلمات‬ ‫در اکثر شعرها نقش عمد‌های بازی م ‌یکند‪ ،‬مثلا در شعر چش ‌مهای درخت که‬ ‫چند محیط و ارجاع آنها به حواشی و رویدادهای اجتماع است‪ .‬زبان و ارائ ‌هی‬
‫و استفاد‌هی چن ‌دگانه از آنها م ‌یتواند معانی روزمره و همینطور ت ‌مهای خاصی‬ ‫افتاد به صورت افتاده در پایان شعر م ‌یآید و یا سیم آخر که دوباره در پایان‬ ‫ساختمان متفاوت در صورت شعر نیز توانسته است در ارائه این دغدغ ‌هها موثر‬
‫را که عموماً در جامعه جور دیگری نمایش داده م ‌یشود زیر سٔوال برد و در‬ ‫باشد به این معنی که ساختار شعر بسته به این فضا تغییر پیدا کرده و شکل‬
‫عین حال به کا‌رگیری از آن کلم ‌هی خاص این قدرت را به شاعر م ‌یدهد که‬ ‫سطر پدیدار م ‌یشود‪:‬‬ ‫متفاوتی گرفته است‪ .‬از سوی دیگر استفاده از کلمات خاص و اشار‌هی مستمر‬
‫به صورت رم ‌زگونه انتقادش را به آن پدیده نشان دهد‪ .‬م ‌یتوان گفت فلسف ‌هی‬
‫شاعر هم در خلال همین واسازی شکل م ‌یگیرد و اندوه انسان را از مدرنیته و‬ ‫از چوب چش ‌مهای تخت تو‪ ‬‬ ‫به آن زاوی ‌هی روایت شعر را دگرگونه ساخته است‪ .‬‬
‫صفات ظاهری را که در جامعه رشد سوری کرد‌هاند‪ ،‬نشان دهد‪ .‬مثلا در شعر‬ ‫‪                             ‬خاکستر سیگار خیز من‪ ‬‬
‫سردخانه نگاه تلخش را به مدرنیت ‌هی کنونی در جامعه م ‌یتوان دید که وارد‬ ‫م ‌ینویسم ‪ -‬بنویسم ‪ -‬بنویس‪ ‬‬
‫‪                                                    ‬افتاد‪ ‬‬ ‫حالا لابه لای لا‪ ‬‬
‫زندگی خصوصی او شده است‪ .‬‬ ‫و یا در این سطر‪ :‬‬
‫شاعر از این نگاه افسرده و حاکم بر جامعه و زندگی خویش رنج م ‌یبرد اما‬ ‫الله الا تو ‪ -‬تو‪ -‬خود تو‪ -‬در تو ‪ -‬با تو وضو م ‌یگیرم‪ ‬‬
‫هم ‌هی اینهادر ساختاردرونی زبان نهان شده و به صورت نمادین بیان م ‌یشوند‪ .‬‬ ‫که دست به یک حرکت انتحاری با تارهای اتاق خواهد زد‬ ‫با ونیز چش ‌مهای تو به شکل شام در یک راهب بودایی‪ ‬‬
‫‪                                                              ‬به سیم آخر (صفح ‌هی ‪ )۲۱‬‬ ‫بالای صخر ‌ههای قاسیون وقتی که رفت ‌های در آ ‌بهای ماهی بالای سرو‬
‫شب با یک لیوان فمینیسم به اتاق خواب م ‌یروم‬
‫و صبح‪ ‬‬ ‫الما ‌نهای به کار رفته در این مجموعه‪ ،‬عموماً کلمات عادی نیستند‪ ،‬بلکه هر‬ ‫(صفح ‌هی ‪ )۱۱‬‬
‫کدام پیچیدگ ‌یهای خاص خود را دارند و در واقع بافت و شکل تاز‌های دارند‪،‬‬
‫در آشپزخان ‌های مدرن‪ ،‬عقل افسرده م ‌یخورم‪ ‬‬ ‫همانطور که در این شعر مشخص ساختار متفاوت زبان در استفاد‌هی چن ‌دگانه‬
‫کف ‌شها ناله م ‌یکنند‪ ‬‬ ‫از یک جغرافیای خاص موفق ساخته است و معنی شعر را چند وجهی و نمادین‬ ‫‪Vol. 21 / No. 1269 - Friday, Dec. 13, 2013‬‬
‫ساخته است‪ ،‬در این چنین ساختاری کلماتی عموماً پیدا م ‌یشوند به خصوص‬
‫و لبا ‌سه‌ایم با التماس تنم م ‌یشود‬ ‫اسامی خاصی که عموما در اکثر شعرهای این مجموعه تکرار م ‌یشوند و حتی‬ ‫‪28‬‬
‫از در تابوت حیاط م ‌یگذرم‬ ‫شاعر این کلمات را در ساختار شعر به کلمات بومی وصل م ‌یکند مثلا تربت‬
‫جام‪ ،‬جویس‪ ،‬کلاوریز و غیره‪ ،‬استفاد‌هی متناوب از این نوع کلمات ساختار شعر‬
‫رد خیابان پاهایم تا زانو جیغ م ‌یکشند (صفح ‌هی ‪ )۴۹‬‬ ‫را برهم نریخته است‪ ،‬اما در عین حال به نوعی دگرگونگی ایجاد کردهاست؛‬

‫در پایان م ‌یتوان گفت که حسین فاضلی در این مجموعه طیف متفاوتی را از‬ ‫مثلا در این شعر‪ :‬‬
‫ساختار زبان بنا کردهاست که هر کدام از این کارکردها در جای خود ب ‌هصورتی‬
‫چندگانه و نمادین م ‌یتوانند بیانگر فلسف ‌هی خاص شاعر و نگاه او به پیرامونش‬ ‫و انگشت پلک م ‌یزنم هنوز‬
‫باشند‪ ،‬شاعر در اکثر شعرهای این مجموعه تصاویری را ارائه داده است که‬ ‫با تارتای مژ ‌هات‪ ‬‬
‫خاص زبان خود شاعرند و درعی ‌نحال پیوندی دو سویه و چندگانه هم با شاعر‬
‫خود را به سین ‌هی تار‪-‬‬
‫و هم با رویدادهای پیرامونش دارند‪ .‬‬ ‫هستی‪ ‬‬

‫تمام جام را از تربت جام پر م ‌یکنم و جویس‪ ‬‬
‫م ‌یزند به دست که‪ :‬‬

‫« یان پیه تر رسویی لینک‪ .‬نام غریب نغمه پرداز هلندی تمام زیبایی را‬
‫غریب و دور م ‌ینماید‪ .‬گوش م ‌یدهم به گردان ‌ههای او برای 'کلاویکرد'‬

‫روی یک تران ‌هی کهنه‪:‬‬
‫جوانی را پایانی است (صفح ‌هی ‪)۱۴‬‬

‫یکی دیگر از ویژگ ‌یهای این مجموعه سیر شاعر در استفاد‌هی نمادین از اسامی‬
‫خاص و چهر‌ههای مختلف ادبی است که در ساختار زبانی شعر حل م ‌یشوند‬
‫و به این ترتیب شاعر قادر است از آنها استفاده کرده و در چیدمان فضای‬
‫شعرش تغییر ایجاد کند‪ ،‬این استفاد‌هی مکرر از اسامی خاص و نا ‌مهایی که‬
‫برای مخاطب آشنا است م ‌یتواند شاعر را در واسازی و شک ‌لدهی به زبان یاری‬
‫رساند و از سوی دیگر در سطرهای مختلف آشن‌ازدایی کرده و فرم جدیدی را‬

‫در ساختار شعر نمای‌ان سازد‪ :‬‬

‫از نظامی بپرس یا حافظ یا انسان نخسیتن یا دورتر برو ‪ -‬بیا نزدیک‪ ‬‬
‫که کشته شد به دست چش ‌مهایت در آن غار یار‪ ‬‬
   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33