Page 23 - Shahrvand BC No. 1269
P. 23
‫زنان ‹‬

‫‪23‬‬ ‫را شنیده‌ام؛‬ ‫بدهی زنانه من به فرهنگ‪ ‬تجاوز‬
‫من این مردها را می‌شناسم و این مردها تمام زندگی من را‬
‫همراه با محدودیت و تباهی کرده‌اند؛ همان‌طوری که در دل‌های‬
‫بیمارشان آرزو م ‌یکنند که م ‌یتوانستند این کار را با فرناندا لیما‪،‬‬
‫مجری تلویزیون برزیل بکنند‪.‬‬
‫من به این مردها خیلی بدهکارم و بدهکاری‌ام را با نوشتن از‬
‫فرهنگ تجاوز پرداخت م ‌یکنم‪.‬‬
‫همراه من بمانید و با فرهنگ تجاوز مقابله کنید‪.‬‬
‫[وبلاگ سفر فمینیستی من]‬

‫سال مکی‌‌و تسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1269‬جمعه ‪ 22‬رذآ ‪1392‬‬ ‫مدیر وبلاگ سفر فمینیستی من در باره خود و وبلاگش‬
‫می‌نویسد‪:‬‬

‫«من یلدا هستم‪ ،‬دانشجوی مطالعات زنان در آمریکا‬
‫و این وبلاگ نوعی سفرنامه است برای سفری واقعی و زیگزاگی‬

‫ذهنی‬
‫در دنیای زنانه و فمینیستی ذهن و تجربه زیسته من‬
‫اگر شما هم پرسش‌های مشابهی توی ذهن‌تون دارید‪ ،‬با من‬

‫بمونید و همسفر من باشید‪».‬‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫راستش مد ‌تها است که تصمیم دارم درباره فرهنگ تجاوز‬
‫چیزی بنویسم‪.‬‬
‫‪Vol. 21 / No. 1269 - Friday, Dec. 13, 2013‬‬
‫فرهنگ تجاوز یعنی چه؟‬
‫فرهنگ تجاوز فرهنگی است که تجاوز جنسی به بدن زن را در‬

‫مواردی لازم و مشروع می‌داند؛‬
‫فرهنگ تجاوز فرهنگی است که به شما م ‌یگوید که اگر زنی‬

‫مورد تجاوز قرار گرفت‪ ،‬احتمالاً خودش مقصره؛‬
‫فرهنگ تجاوز برای بدن ز ‌نها حد و مرز تعیین م ‌یکند و‬
‫می‌گوید که آنها باید چه بپوشند‪ ،‬چطور آرایش کنند‪ ،‬کجا‬
‫بروند‪ ،‬با چه کسی بروند‪ ،‬و اگر زنی از این قواعد تخطی کرد‪ ،‬از‬

‫نگاه مردانه این فرهنگ قابل تجاوز شمرده م ‌یشود‪.‬‬
‫چرا امروز از فرهنگ تجاوز م ‌ینویسم؟‬

‫برای این که طی هجومی غیرقابل باور تعداد زیادی از مردان‬
‫ایرانی کاربر فیس بوک‪ ،‬مجری زن برنامه قرعه کشی جام جهانی‬
‫را مورد تجاوز جنسی لفظی قرار دادند و از او به خاطر پوشش‬

‫انتقادهای زشت و رکیک به عمل آوردند‪.‬‬
‫بگذارید به آنچه رخ داده از زاویه‌ای نزدیک‌تر نگاه کنیم‪:‬‬
‫زنی از فرهنگی دیگر‪ ،‬با لباسی که برای خود وی و فرهنگش‬
‫قابل قبول است‪ ،‬در یک برنامه تلویزیونی شرکت کر ده و در‬
‫جایی از دنیا‪ ،‬کشور عزیز ما‪ ،‬مردانی هستند که وی را به دلیل‬
‫نوع لباسش مورد انتقاد قرار داد‌هاند و به این هم بسنده نکرده‌اند‬
‫و طی تصاویر مستهجن و لغات رکیک‪ ،‬این زن را به ابژه تجاوز‬

‫اینترنتی خودشان تبدیل کرد‌هاند‪.‬‬
‫احساس تهوع می‌کنم؛‬

‫این یک اتفاق بامزه نیست‪ ،‬این بخشی از فرهنگ تجاوز مردان‬
‫کشور من است‪ ،‬نه همه مردان‪ ،‬قسمتی از‪  ‬مردان طبقات‬
‫متوسط که دسترسی به اینترنت و فیس بوک دارند و از طریق‬
‫آزادی ارتباطات هرکسی را که صلاح بدانند مورد تجاوز قرار‬

‫م ‌یدهند‪.‬‬
‫من این مردها را می‌شناسم‪:‬‬
‫این مردها همان کسانی هستند که برای خواهر و مادر و همسر‬
‫و دختران خودشان قواعد سفت و سختی دارند؛‬
‫همان کسانی که برای مردانگی خودشان ارزش ب ‌یحسابی قائل‬

‫می‌شوند؛‬
‫همان کسانی که به بقیه ز ‌نها در خیابان متلک م ‌یگویند؛‬
‫همان کسانی که اگر بدانند خواهرشان دوست پسر دارد جواز‬
‫قتلش را صادر م ‌یکنند‪ ،‬ولی اگر بدانند برادرشان دوست دختر‬
‫دارد‪ ،‬او را تشویق به رابطه جنسی و حتی تجاوز م ‌یکنند؛‬
‫همان مردانی که توی خیابان به اعضای زنانه بدن مردهای‬

‫هماوردشان ناسزا می‌گویند‪،‬‬
‫همان مردانی که به فیلم عروسی دیگران چهارچشمی نگاه‬
‫م ‌یکنند و عکس‌های عروسی خودشان را مثل مدرک جرم در‬

‫هزار سوراخ قایم م ‌یکنند‪.‬‬
‫من این مردها را می‌شناسم‪،‬‬
‫من این مردها را در خیابان دید‌هام‪،‬‬

‫من کنار این مردها در تاکسی نشسته‌ام و احساس ناامنی کرده‌ام‪2 3 ،‬‬

‫من همکلاسی این مردها در دانشگاه بود‌هام و در کنار ادبیات‬
‫فرهیخته‌شان گاهی تحقیرهای رکیک‌شان نسبت به بدن زنانه‬
   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28