Page 28 - Shahrvand BC No.1246
P. 28
ادبیات /نقد 28
زبانزنانه و در هم ریختگی کلامی در مجموع هی 28
«دختر خوبی که شاعر است» اثر سپیده جدیری
اما همین جابجایی عمدی کلمات ،تلاش او برای برقراری گفتمان آزاده دواچی سال متسیب /شماره - 1246جمعه 15ریت 1392
جدیدی میان تن زنانه ،کلمات و رویدادهای اجتماعی هستند .لحن
اثر پذیری ا ز شاعران مرد م یدانند و یا شاعران زن را متهم به تکرار اعتراضی شاعر در لابه لای همین جابجایی عمدی کلمات پنهان شده زبان در ساختار ادبی ،به عنوان In touch with Iranian diversity
کلیشههای جنسیتی م یکنند ،اما در این مجموعه شاعر با چرخشی است .این جابجایی و آشنا زدایی کلمات و خارج ساختن آنها از فرم یکی از ابزار مؤثر در انتقال معنی و
از سطح عادی و کلیشه ای کلمات و ایجاد ارتباط میان پریشانی زبان اولیهی خود موجب شده است که طیف وسیعی از نقدهای شاعر به دریافتهای ذهنی م یتواند عمل Vol. 20 / No. 1246 - Friday, July 5, 2013
و همینطور بیان اعتراضی خود توانسته است از این نقدها تا حدود رویکردهای اجتماعی در عمق زیریین معنایی کلمات شعر پنهان شود کند و نقش مهمی را در بیرون
زیادی فاصله بگیرد و فرم خاصی از زبان و بیان استعاری کلمات را و در نهایت این بسته به دریافت مخاطب دارد که چه طور هریک از کشیدن و نشان دادن دلالتهای
اجتماعی و اشاره به آن ایفا
تجربه کند. آ نها را به محیط فرازبانی ربط دهد. میکند .در آثار زنان ،زبان نقش
سقو ْط آزاد است پررنگ تری دارد به خصوص که
وقتی حلال م یشوم کسی مرا نخوَرد خواهش میکنم! قادر است فضای کلیشه ای و ساختار نهادینه شدهی قدرت بر تن
و شه ْر دورمیگردد ما را برای چه؟ همه چیز از اول برود َس ِر جایم و بعد زنان را بشکند و فرمی نو بنا کند .از طریق زبان است که تن زنان
کدام شب َو کدام صبح؟ (صفحهی )۲۶ از فرم کلیشه ای مورد نظر خارج شده ،قادر است تا قرائت متفاوتی
شاعر برای بیان مادرانگی حتی از زبان شکسته و به هم ریختن فضای صدایم بّپرد از تن زن و مفهوم زنانگی ارائه م یدهد .به همین دلیل بسیاری از
رنگهایم بّپرد فمینیستهای موج سوم به خصوص فمینستهای فرانسوی چون
زبانی استفاده کرده است. گو شهایم یکی یکی با چش مهایم از من بگذرد و بعد سیکسو و لوس ایریگری برزبان و نوشتن زنانه اصرار ورزیدهاند .این
دنیا برای کودکیات زیادی کوچک است زبان است که مطابق نظریهی این فمینیستها میتوان تن را از تسلط
خواهش م یکنم! کسی تکان نخوَرد قدرت خارج سازد و فرم جدیدی را از هویت زنانه ارائه دهد که قادر
و عشق برای ورزیدن به تو میخواهم از اول است در مقابل زبانی مردانه بایستند .ترنی تی میها یکی از فیمیسن
لای شکوف هها برایت گیلاس قایم کردهام بگرد (صفحهی )۳۷ های مشهور ویتنامی در خصوص نظریه تن و زبان مینویسد«:زنان
زبان پر رمز و راز و استفادهی استراژیکی از زبان ذهنیت مخاطب را صدایم را بشمرم باید از تن خود بنویسند .باید تماما به تنی فکر کنند که بتوانند
برای به چالش کشیدن آماده م یکند در این چنین زبانی است که زنانگی را دوباره نمایان سازد ،تنها از طریق نوشتن است که زنان می
شاعر زن ،مجال این را مییابد که از دریافتهای انتزاعی بگذرد و آن رنگهایم را بشمرم
توانند تجربه ی جدیدی از جهان داشته باشند» (.)۲۲۳
را به یک دریافت باور پذیر در ساختار منسجم شعری مبدل کند. گو شهایم را یکی یکی با چش مهایم و بعد خواهش اما از سوی دیگر این زبان که هدفش آزاد سازی تن و رهنمون
ُررنگ م یکنم!( ...صفحهی )۱۳ ساختن و بیان دردهای خودش است ،از طریق برهم زدن نظم عادی
کلمات به خوبی میتواند بنیانهای مرد سالاری را نشانه رود .همین
مثل چشم تن زنانهی مستتر در اکثر شعرها تمایل به اعتراض دارد ،اما این تن آشفتگی است که به شاعر این اجازه را م یدهد تا فضای مبسوط تر و
و آبهایی که از َسرم میگذرند نه سرکوب میشود و نه حضور زنانهی خود را محدودبه کلیشههای عمیق تری را از دریافتهای زنانهی خودش ارائه دهد .در مجموعهی
از پیش تعیین شد ه م یکند .این زبان است که به طور نامحسوسی شعر دختر خوبی که شاعر است اثر سپیده جدیری نیز با این فضا روبه
لعنت (صفحهی )۴۳ میتواند خود را از کار کردهای عادی خارج سازد و به نفع تن زنانه رو میشویم .فضای متفاوت زبانی و دستوری و تجربهی جدیدی از
شعرهای کوتاه شاعر هم از همین الگو ،یعنی باز یهای زبانی پیروی
م یکنند هرچند این شعرها کوتاه هستند اما رد عمق معنای عمقی را به به کار گرفته شود. کلمات که از تن شاعر گزشته انر و اثری ماندگار شدهاند.
به من مدال بدهید
مخاطب خود منتقل م یکنند. شاید به گوشهای شما آویزان کنم
ل ّکه م یتراوی ای آسمان بر من ل ّکه میتراوی؛ از آن مدالهای بدون گردنبند
گوشوارهای خونین، مدا لهایی که آن قدر به خورشید نگاه میکنند
من گوز ِن زخمْترا ِش تواَم!
لخته میتراوی در روزهای تک یا بگذرم تا بیفتند
م یخواهم نامزد جایزهی افسردگی بشوم
و ماه و بگذرید شاید،
سیا ِه مایل به نژا ِد من( .صفحهی )۶۷ و در گوشتم میخی نمانَد جایزهی بزر ِگ دهان به دهان،
استفادهی استراتژیکی از زبان وبر هم ریختن عمدی کلمات یکی و شعرهایم را تا بزنم برای بعد از کلما ِت مبهم( .صفحهی )۵
ازتکنیکهای خوب روایی در این مجموعه است .با اینکه گاهی این سپید، یک اثر میتواند بر مجموعه ای از دریافتهای جمعی دلالت کند و
برهم ریختگی زبان ممکن است آن چنان نتواند در انتقال معنی از جنسی که م یدانید( .صفحهی )۱۶ شعر و یا همان اثر را به بخشی از یک حافظهی جمعی خارج از تن
به مخاطب مؤثر عمل کند ،اما به نظر میرسد سپیده جدیری در زبان در این مجموعه یک زبان ساده و روایی نیست ،بلکه مجموعه ای کلیشه ای تبدیل کند ،این مسأله به خصوص در شعر زنان از آنجایی
این مجموعه توانسته است مجموعهی خوبی از بازیهای زبانی از ساختار شکن یها و پیچیدگیها روایی است که قادر است در عمق، اهمین دارد که دیگر این تن نیست که معنی م یدهد ،بلکه حضور
را ارائه دهد که هر کدام به نوعی ماهیت اعتراضی دارند و قادرند معنای خاص خود را به مخاطبش منتقل کند .زبانی که ساده نیست و فعال تن زنانه است که میتواند در جلب مخاطب خود فعال باشد.
بخشی از دغدغ هها و پیچیدگیهای ذهنی شاعر را به مخاطب انتقال تمایل به پیچیدگی دارد همین زبان پیچیده به نوعی نوشتن ذهنیت تجربهی متفاوت زبان و به هم ریختن عمدی و نحوی کلمات شاعر را
دهند .شاعر تنها برای بر هم زدن کلمات و یا به هم ریختن نحوی خود شاعر است که ترجیح میدهد در خلسه ای از پیچیدگیهای در به روز نمایی تن موفق تر ساخته است .گاهی این به هم ریختگی
بیان استعاری تلاش نکرده است ،بلکه این بر هم ریختگی دلالت زبانی ،زوایای مختلف شعری را به چالش بگیرد. از فضا سازی خاصی پیروی نم یکند ،اما گاهی شاعر را در بیان یک
بر تنی دارند که قادر است از ماهیت کلیشهای خود خارج شود و
در دریافتهای ذهنی خودش به مخاطب به ارایهی مجموعهای از تک و تنها رویکرد خاص اجتماعی به پیش م یراند.
رفتارهای جدیدی دست بزند .این رفتارها هد فدار هستند به این جایگزینی عمدی و متفاوت کلمات در طول ساختار شعر با استعارهها
معنی که این برهم ریختگیها هر کدام دلالت بر یک واقعهی مشخص مثل ابرهای سیاه و کارکردهای زبانی که مختص خود شاعر میباشد در اکثر شعرها
یا رویکرد خاصی دارند که در معنای استعاری و پیچیدگیهای زبانی از همه چیز و همه کس میتراُک َمم نشان دهندهی تجربهی شاعراز فصای متفاوت زبانی و دلالت بر یک
از همه چیز و همه کس میپراَکَنم (صفحهی )۱۹ رویداد خاص اجتماعی در فضای حقیقی است .اما شاعر از فضای
اشعار مستتر نمانده است. به تدریج اعتراضهای شاعر که زنانه است از تن سانسور شدهی او خاص شعری توانسته است به خوبی برای ارتباط خود با محیط
منابع: م یگذرد و فرم جدیدی م یگیرد .گاهی این اعتراضها کاملا جنسیتی حقیقی استفاده کند ،اکثر تکنیک هایی که شاعر در این مجموعه به
میشوند ،اما پیچیده و مستتردر نهاد ساختاری جمله باقی م یمانند. کار برده است استفادهی استراتژیکی از زبان و ظریفیت های آن است.
Price, Janet. Feminist Theory and the Body. Edinburgh University شاعر برای نوشتن تن خود از زبان رمز گونه استفاده م یکند؛ شاعر
Press, 1999. دریافتهای حقیقی را به عهدهی مخاطب خود واگذار م یکند .این میترسم
پیچدگی های کلامی و روایی شعر است که در ادغام با یکدیگر ،شعر از گو شها و دیوارها
را در بیان یک رویکرد خاص و اعتراض او موفق ساخته است. از زی ِر ی ْخبست ْن بودن میترسم
و در قبر همیشه دهانی هست که بسته نم یشود( .صفح هی )۷
در كوتاهي از موهايم َرد م يشوم تجربهی فضای زبانی و نحوی شاعر در پی به هم ریختگی عمدی کلمات و
و دس ِت َمرد در انگش تهايم كوتاه است همینطور بسامد متناوب آنها به نحوی شاعر را در بیان یک رویکرد خاص
اجتماعی موفق ساخته است.
و چش ِم َمرد از موهايم َرد ميشود تصادف از دماغ شروع م یشود
چقدر بَد!
به بدن میرسد
لبا سهايم چنگ م یزنند دماغ ،پای رابطه است؛
و لَ ِب َمرد در كوتاهي شوره داردُ :خشك-بوسه روحش را م یبَُرد و تقدیم میکند (صفحهی )۱۰
جابجایی عمدی کلمات و عدم تمایل به استفادهی عادی از کلمات،
چقدر بَد! (صفحهی )۲۱ برهم زدن نظم آ نها به نوعی تلاش شاعر برای دلالت بر یک رویداد
شاعر در اکثر شعرها ،چینش عادی کلمات را بر هم میزند و به بیرونی است .اما به این طریق ،شاعر بهتر میتواند تن خود را از کلیشه
صورت خاصی از ساختار دستوری -روایی در شعر میرسد .گاهی شدن نجات بخشد و در مشارکتهای اجتماعی شرکت کند .با این
تجربهی تلخ شعر از عشق نیز از همان فضای ایده آل همیشگی فاصله که شاعر از کلماتی که بار جنسیتی چندانی ندارند ،استفاده نم یکند
م یگیرد و دچار چرخشی به سمت الگوسازی نوین میشود و در غالب
محتوای کهنه و سنتی نمیگنجد ،اماشاعر همه این کارها را تنها با
استفاده از به هم ریختن نمادی اثر نشان میدهد.
لَک از لَ َکم باز میشود
و خند ههایم کوتاه
از روی صندلی
تکرار م یکند لَک از لَک
به شعر
به عشق
به صورت (صفحهی )۲۴
در اکثر انتقادات از شعر زنان که عموما اشعار زنان را فاقد استقلال یا
زبانزنانه و در هم ریختگی کلامی در مجموع هی 28
«دختر خوبی که شاعر است» اثر سپیده جدیری
اما همین جابجایی عمدی کلمات ،تلاش او برای برقراری گفتمان آزاده دواچی سال متسیب /شماره - 1246جمعه 15ریت 1392
جدیدی میان تن زنانه ،کلمات و رویدادهای اجتماعی هستند .لحن
اثر پذیری ا ز شاعران مرد م یدانند و یا شاعران زن را متهم به تکرار اعتراضی شاعر در لابه لای همین جابجایی عمدی کلمات پنهان شده زبان در ساختار ادبی ،به عنوان In touch with Iranian diversity
کلیشههای جنسیتی م یکنند ،اما در این مجموعه شاعر با چرخشی است .این جابجایی و آشنا زدایی کلمات و خارج ساختن آنها از فرم یکی از ابزار مؤثر در انتقال معنی و
از سطح عادی و کلیشه ای کلمات و ایجاد ارتباط میان پریشانی زبان اولیهی خود موجب شده است که طیف وسیعی از نقدهای شاعر به دریافتهای ذهنی م یتواند عمل Vol. 20 / No. 1246 - Friday, July 5, 2013
و همینطور بیان اعتراضی خود توانسته است از این نقدها تا حدود رویکردهای اجتماعی در عمق زیریین معنایی کلمات شعر پنهان شود کند و نقش مهمی را در بیرون
زیادی فاصله بگیرد و فرم خاصی از زبان و بیان استعاری کلمات را و در نهایت این بسته به دریافت مخاطب دارد که چه طور هریک از کشیدن و نشان دادن دلالتهای
اجتماعی و اشاره به آن ایفا
تجربه کند. آ نها را به محیط فرازبانی ربط دهد. میکند .در آثار زنان ،زبان نقش
سقو ْط آزاد است پررنگ تری دارد به خصوص که
وقتی حلال م یشوم کسی مرا نخوَرد خواهش میکنم! قادر است فضای کلیشه ای و ساختار نهادینه شدهی قدرت بر تن
و شه ْر دورمیگردد ما را برای چه؟ همه چیز از اول برود َس ِر جایم و بعد زنان را بشکند و فرمی نو بنا کند .از طریق زبان است که تن زنان
کدام شب َو کدام صبح؟ (صفحهی )۲۶ از فرم کلیشه ای مورد نظر خارج شده ،قادر است تا قرائت متفاوتی
شاعر برای بیان مادرانگی حتی از زبان شکسته و به هم ریختن فضای صدایم بّپرد از تن زن و مفهوم زنانگی ارائه م یدهد .به همین دلیل بسیاری از
رنگهایم بّپرد فمینیستهای موج سوم به خصوص فمینستهای فرانسوی چون
زبانی استفاده کرده است. گو شهایم یکی یکی با چش مهایم از من بگذرد و بعد سیکسو و لوس ایریگری برزبان و نوشتن زنانه اصرار ورزیدهاند .این
دنیا برای کودکیات زیادی کوچک است زبان است که مطابق نظریهی این فمینیستها میتوان تن را از تسلط
خواهش م یکنم! کسی تکان نخوَرد قدرت خارج سازد و فرم جدیدی را از هویت زنانه ارائه دهد که قادر
و عشق برای ورزیدن به تو میخواهم از اول است در مقابل زبانی مردانه بایستند .ترنی تی میها یکی از فیمیسن
لای شکوف هها برایت گیلاس قایم کردهام بگرد (صفحهی )۳۷ های مشهور ویتنامی در خصوص نظریه تن و زبان مینویسد«:زنان
زبان پر رمز و راز و استفادهی استراژیکی از زبان ذهنیت مخاطب را صدایم را بشمرم باید از تن خود بنویسند .باید تماما به تنی فکر کنند که بتوانند
برای به چالش کشیدن آماده م یکند در این چنین زبانی است که زنانگی را دوباره نمایان سازد ،تنها از طریق نوشتن است که زنان می
شاعر زن ،مجال این را مییابد که از دریافتهای انتزاعی بگذرد و آن رنگهایم را بشمرم
توانند تجربه ی جدیدی از جهان داشته باشند» (.)۲۲۳
را به یک دریافت باور پذیر در ساختار منسجم شعری مبدل کند. گو شهایم را یکی یکی با چش مهایم و بعد خواهش اما از سوی دیگر این زبان که هدفش آزاد سازی تن و رهنمون
ُررنگ م یکنم!( ...صفحهی )۱۳ ساختن و بیان دردهای خودش است ،از طریق برهم زدن نظم عادی
کلمات به خوبی میتواند بنیانهای مرد سالاری را نشانه رود .همین
مثل چشم تن زنانهی مستتر در اکثر شعرها تمایل به اعتراض دارد ،اما این تن آشفتگی است که به شاعر این اجازه را م یدهد تا فضای مبسوط تر و
و آبهایی که از َسرم میگذرند نه سرکوب میشود و نه حضور زنانهی خود را محدودبه کلیشههای عمیق تری را از دریافتهای زنانهی خودش ارائه دهد .در مجموعهی
از پیش تعیین شد ه م یکند .این زبان است که به طور نامحسوسی شعر دختر خوبی که شاعر است اثر سپیده جدیری نیز با این فضا روبه
لعنت (صفحهی )۴۳ میتواند خود را از کار کردهای عادی خارج سازد و به نفع تن زنانه رو میشویم .فضای متفاوت زبانی و دستوری و تجربهی جدیدی از
شعرهای کوتاه شاعر هم از همین الگو ،یعنی باز یهای زبانی پیروی
م یکنند هرچند این شعرها کوتاه هستند اما رد عمق معنای عمقی را به به کار گرفته شود. کلمات که از تن شاعر گزشته انر و اثری ماندگار شدهاند.
به من مدال بدهید
مخاطب خود منتقل م یکنند. شاید به گوشهای شما آویزان کنم
ل ّکه م یتراوی ای آسمان بر من ل ّکه میتراوی؛ از آن مدالهای بدون گردنبند
گوشوارهای خونین، مدا لهایی که آن قدر به خورشید نگاه میکنند
من گوز ِن زخمْترا ِش تواَم!
لخته میتراوی در روزهای تک یا بگذرم تا بیفتند
م یخواهم نامزد جایزهی افسردگی بشوم
و ماه و بگذرید شاید،
سیا ِه مایل به نژا ِد من( .صفحهی )۶۷ و در گوشتم میخی نمانَد جایزهی بزر ِگ دهان به دهان،
استفادهی استراتژیکی از زبان وبر هم ریختن عمدی کلمات یکی و شعرهایم را تا بزنم برای بعد از کلما ِت مبهم( .صفحهی )۵
ازتکنیکهای خوب روایی در این مجموعه است .با اینکه گاهی این سپید، یک اثر میتواند بر مجموعه ای از دریافتهای جمعی دلالت کند و
برهم ریختگی زبان ممکن است آن چنان نتواند در انتقال معنی از جنسی که م یدانید( .صفحهی )۱۶ شعر و یا همان اثر را به بخشی از یک حافظهی جمعی خارج از تن
به مخاطب مؤثر عمل کند ،اما به نظر میرسد سپیده جدیری در زبان در این مجموعه یک زبان ساده و روایی نیست ،بلکه مجموعه ای کلیشه ای تبدیل کند ،این مسأله به خصوص در شعر زنان از آنجایی
این مجموعه توانسته است مجموعهی خوبی از بازیهای زبانی از ساختار شکن یها و پیچیدگیها روایی است که قادر است در عمق، اهمین دارد که دیگر این تن نیست که معنی م یدهد ،بلکه حضور
را ارائه دهد که هر کدام به نوعی ماهیت اعتراضی دارند و قادرند معنای خاص خود را به مخاطبش منتقل کند .زبانی که ساده نیست و فعال تن زنانه است که میتواند در جلب مخاطب خود فعال باشد.
بخشی از دغدغ هها و پیچیدگیهای ذهنی شاعر را به مخاطب انتقال تمایل به پیچیدگی دارد همین زبان پیچیده به نوعی نوشتن ذهنیت تجربهی متفاوت زبان و به هم ریختن عمدی و نحوی کلمات شاعر را
دهند .شاعر تنها برای بر هم زدن کلمات و یا به هم ریختن نحوی خود شاعر است که ترجیح میدهد در خلسه ای از پیچیدگیهای در به روز نمایی تن موفق تر ساخته است .گاهی این به هم ریختگی
بیان استعاری تلاش نکرده است ،بلکه این بر هم ریختگی دلالت زبانی ،زوایای مختلف شعری را به چالش بگیرد. از فضا سازی خاصی پیروی نم یکند ،اما گاهی شاعر را در بیان یک
بر تنی دارند که قادر است از ماهیت کلیشهای خود خارج شود و
در دریافتهای ذهنی خودش به مخاطب به ارایهی مجموعهای از تک و تنها رویکرد خاص اجتماعی به پیش م یراند.
رفتارهای جدیدی دست بزند .این رفتارها هد فدار هستند به این جایگزینی عمدی و متفاوت کلمات در طول ساختار شعر با استعارهها
معنی که این برهم ریختگیها هر کدام دلالت بر یک واقعهی مشخص مثل ابرهای سیاه و کارکردهای زبانی که مختص خود شاعر میباشد در اکثر شعرها
یا رویکرد خاصی دارند که در معنای استعاری و پیچیدگیهای زبانی از همه چیز و همه کس میتراُک َمم نشان دهندهی تجربهی شاعراز فصای متفاوت زبانی و دلالت بر یک
از همه چیز و همه کس میپراَکَنم (صفحهی )۱۹ رویداد خاص اجتماعی در فضای حقیقی است .اما شاعر از فضای
اشعار مستتر نمانده است. به تدریج اعتراضهای شاعر که زنانه است از تن سانسور شدهی او خاص شعری توانسته است به خوبی برای ارتباط خود با محیط
منابع: م یگذرد و فرم جدیدی م یگیرد .گاهی این اعتراضها کاملا جنسیتی حقیقی استفاده کند ،اکثر تکنیک هایی که شاعر در این مجموعه به
میشوند ،اما پیچیده و مستتردر نهاد ساختاری جمله باقی م یمانند. کار برده است استفادهی استراتژیکی از زبان و ظریفیت های آن است.
Price, Janet. Feminist Theory and the Body. Edinburgh University شاعر برای نوشتن تن خود از زبان رمز گونه استفاده م یکند؛ شاعر
Press, 1999. دریافتهای حقیقی را به عهدهی مخاطب خود واگذار م یکند .این میترسم
پیچدگی های کلامی و روایی شعر است که در ادغام با یکدیگر ،شعر از گو شها و دیوارها
را در بیان یک رویکرد خاص و اعتراض او موفق ساخته است. از زی ِر ی ْخبست ْن بودن میترسم
و در قبر همیشه دهانی هست که بسته نم یشود( .صفح هی )۷
در كوتاهي از موهايم َرد م يشوم تجربهی فضای زبانی و نحوی شاعر در پی به هم ریختگی عمدی کلمات و
و دس ِت َمرد در انگش تهايم كوتاه است همینطور بسامد متناوب آنها به نحوی شاعر را در بیان یک رویکرد خاص
اجتماعی موفق ساخته است.
و چش ِم َمرد از موهايم َرد ميشود تصادف از دماغ شروع م یشود
چقدر بَد!
به بدن میرسد
لبا سهايم چنگ م یزنند دماغ ،پای رابطه است؛
و لَ ِب َمرد در كوتاهي شوره داردُ :خشك-بوسه روحش را م یبَُرد و تقدیم میکند (صفحهی )۱۰
جابجایی عمدی کلمات و عدم تمایل به استفادهی عادی از کلمات،
چقدر بَد! (صفحهی )۲۱ برهم زدن نظم آ نها به نوعی تلاش شاعر برای دلالت بر یک رویداد
شاعر در اکثر شعرها ،چینش عادی کلمات را بر هم میزند و به بیرونی است .اما به این طریق ،شاعر بهتر میتواند تن خود را از کلیشه
صورت خاصی از ساختار دستوری -روایی در شعر میرسد .گاهی شدن نجات بخشد و در مشارکتهای اجتماعی شرکت کند .با این
تجربهی تلخ شعر از عشق نیز از همان فضای ایده آل همیشگی فاصله که شاعر از کلماتی که بار جنسیتی چندانی ندارند ،استفاده نم یکند
م یگیرد و دچار چرخشی به سمت الگوسازی نوین میشود و در غالب
محتوای کهنه و سنتی نمیگنجد ،اماشاعر همه این کارها را تنها با
استفاده از به هم ریختن نمادی اثر نشان میدهد.
لَک از لَ َکم باز میشود
و خند ههایم کوتاه
از روی صندلی
تکرار م یکند لَک از لَک
به شعر
به عشق
به صورت (صفحهی )۲۴
در اکثر انتقادات از شعر زنان که عموما اشعار زنان را فاقد استقلال یا