Page 28 - Shahrvand BC No.1243
P. 28
‫ادبیات ‪/‬نقدوبررسی ‹‬ ‫‪28‬‬

‫زبان و تنزنانه ‪ :‬نگاهی به مجموعه‌ی اشعار‬
‫«بوی استروژن سوخته» اثر هانیه بختیار‬

‫بستر مناسبی از زبان زنانه احداث کند‪ ،‬زبانی که در خدمت شاعر است‪.‬‬ ‫ارتباط این تن با نمودهای زبانی است ‪ .‬‬ ‫آزاده دواچی‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1243‬جمعه ‪ 24‬دادرخ ‪1392‬‬
‫سگی در من ‪ .‬زوزه م ‌یزاید ‪ .‬زوزو‪.‬‬ ‫م ‌یسوزاند پوست تن را‪.‬‬
‫پوزه به حلقم م ‌یگیرد‪.‬‬ ‫سانسور و ممیزی در حوزه‌ی ادبیات که از سالهای بعد از انقلاب شدت‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫روی نگاتیوهای آتش گیر‪.‬‬ ‫بیشتری گرفته است‪  ،‬همواره تاثیر مخربی بر آثار منتشر شده در‬
‫گردن م ‌یکشد زوزه‪ .‬زوزه می‌کشد (صفحه‌ی ‪)۱۶‬‬ ‫سلولوئیدها ‪ .‬بوی استروژن سوخته م ‌یدهند‪.‬‬ ‫داخل ایران‪ ‬داشته است‪ .‬این اثر حتی تا به اکنون به قوت خود باقی‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1243 - Friday, June 14, 2013‬‬
‫روایت‌های خطی کلمات و در عین حال کوتاه و شکسته‌ی کلمات در‬ ‫زن روی پرده سقوط م ‌یکند‪ .‬و همه م ‌یدانند‪ .‬آماتور‪.‬‬ ‫مانده است و به یکی از چالش‌های فرهنگی نویسندگان مبدل شده‬
‫سطح اما در عمق با یکدیگر ارتباط دارند ‪ .‬این ارتباط گاهی از یک‬ ‫است ‪ .‬اما از سوی دیگر و با حضور نسل جدید مهاجر نویسندگان و‬ ‫‪28‬‬
‫جمله به جمله‌ی دیگر م ‌یرود و گاهی حاوی جهان بینی و فلسفه‌ی‬ ‫زیان بیهوده حقه بازی است ‪( ‬صفحه‌ی ‪)۸‬‬ ‫شاعران بسیاری از آثار خلق شده برای در امان ماندن از سانسور در‬
‫اما زبان در این مجموعه سیر متفاوتی را طی م ‌یکند‬ ‫خارج از ایران منتشر شد‌هاند ‪ ،‬بسیاری از این آثار توانسته‌اند تاثیرات‬
‫خاص شاعر و نگاه او به پیرامونش است ‪ .‬‬ ‫کلمات ساده نیستند و در رد پای بازی‌های زبانی تبلور‬ ‫بسزایی در تغییر و ارائه‌ی تئوری های ادبی و به طور کلی ادبیات‬
‫سهل ‪ -‬انگار دهان خشک آدمی‪ .‬که بی بوسه‪ .‬قحط می‌رود‪.‬‬ ‫بیشتری می‌یابند ‪ .‬با این حال زبانی که شاعر به کار‬ ‫مدرن ایران داشته باشند؛ اما با با وجود این تاثیر‪ ،‬بسیاری از منتقدان‬
‫م ‌یبرد تبلور نمادین زبان زنانه و اصله گرفتن از تکرار‬ ‫آن چنان که باید و شاید به بررسی این آثارو ارتباط آنها با ادبیا ت‬
‫باید در شیار شور خاک‪ .‬عنبیه‌های زنگاری کاشت‪.‬‬ ‫در استعار‌هها و کلمات عادی و ساده است ‪ .‬جانشینی کلمات شاعر‬ ‫امروز ایران نپرداخت ‌هاند‪ .‬در عین حال فضای مجازی و اینترنتی که در‬
‫تر ‌کهای خشک نمک سوز‪ .‬حفره‌ها چشم‌ها را پر آب کنند‪.‬‬ ‫هم در پیروی از همان تاکید بر استراتژ ی های زبانی شعر است‬ ‫سالهای اخیر به یکی از عمده‌ترین ابزار برای شاعران و نویسندگان در‬
‫؛اما گاهی این جایگزین ‌یها صرفا یک آشنا زدایی است و گاهی هم‬ ‫داخل و خارح و به خصوص به را ی مبارزه با سانسور رشد یافته است‬
‫(صفحه‌ی ‪)۲۰‬‬ ‫می‌تواند حامل پیام خاصی باشد مثلا حسودی حلقه‌ی این ریسمانم‬ ‫؛به پیدایش ادبیاتی منجر شده است که توانسته است پتانسیل‌های‬
‫اعتراض شاعر حتی به پدیده‌های حقیقی ‪ ‬و طبیعی که نشات گرفته‬ ‫که مشخصا یک نوع آشنا زدایی در کاربردهای طبیعی کلمات است و‬ ‫خود را در مقابله با سانسور نشان دهد‪ .‬نشر الکترونیکی آثار یکی از‬
‫از فسلفه ی او به پیرامونش است هم زنانه عمل م ‌یکند‪ ،‬و به این‬ ‫ابزاری است که گرچه هنوز میان نویسندگان ایرانی شهرت نیافته‬
‫ترتیب شاعر را در مواجه با مردسالاری موفق می‌سازد ‪ .‬این کلمات‬ ‫گاهی نمی‌تواند متضمن پیام خاصی باشد‪ .‬‬ ‫است‪ ،‬اما به ابزاری برای ارائه‌ی آثار بدون سانسورو بکری تبدیل شده‬
‫هستند که با خارج شدن از کارکردهای عادی خود درارتباط با محیط‬ ‫کبود کرده است طناب دار‬ ‫است‪ .‬بسیاری از اثار و نوشته‌های زنان هم در زمره‌ی همین گروه‬
‫جای بوسه‌هایم را‬ ‫م ‌یباشند که متاسفانه به دلیل حجم آثار ارائه شده ‪ ‬در سالهای اخیر‬
‫شکل م ‌یگیرند و از کارکردهای اصلی خود خارج می شون‪  .‬‬ ‫دور گردنت ‪.‬‬ ‫به خصوص در خارج از ایران آثار بسیاری از شاعران زن ‪ ،‬که اکثر آنان‬
‫من صحیح نیستم‪.‬‬ ‫حسود حلق ‌هی این ریسمانم‬ ‫جای نقد و توجه بیشتری دارد؛ مورد بررسی چندانی قرار نگرفت ‌هاند‪.‬‬
‫که گودی گلوی تو را‬ ‫یکی از آثار منتشر شده به صورت الترونیکی مجموعه اشعار استروژن‬
‫گوشت جنبده آدم‪ .‬دهان تشنجم را کف آلود می‌کند‪.‬‬ ‫سوخته اثر هانیه بختیار است‪ ،‬که توسط انتشارات نشریه سه پنج به‬
‫رعشه دار ‪ ،‬به خون شکم غلت م ‌یزنم‪ .‬و کسی نم ‌یتواند‪  .‬دور‬ ‫بیشتر از لبان من فشرد (صفحه‌ی ‪)۹‬‬ ‫صورت الکترونیکی منتشر شده است‪ .‬این کتاب ازویژگی های زبانی‬
‫استفا ده‌ی شاعر از اسطوره‌های صرفا زنانه ؛ شاعر را در در بیان‬ ‫و روایی زنانه‌ی بارز و برجسته ای برخوردار است که می‌تواند نشان‬
‫جدار وارون تنم ‪ .‬خط گچی بکشد‪( .‬صفحه‌ی ‪)۲۱‬‬ ‫ماهیت فمینیستی خودش موفق ساخته است ‪ ،‬اما از سوی دیگر این‬ ‫دهنده‌ی حضور فعال شاعران زنان مهاجر در مباحث جدی ادبیات‬
‫شاعر به راحتی به حقایق اجتماعی اعتراض نم ‌یکند؛ اعتراض او‬ ‫اسطوره‌ها فرصت این را دارند که در فضای متفاوتی در زبان دوباره‬ ‫به خصوص در حوزه‌ی شعر با شد ‪ .‬به خصوص که در این مجوعه‬
‫محرض نیست‪ ،‬اما وقتی شاعر در شعر تن خود را به تصویر می‌کشد ‪،‬‬ ‫شاعر جهان بینی زنانه ای دارد ‪ ،‬جهان بینی که از دیدگاه زنان ‌هاش به‬
‫فرم جدیدی از روایت زنانه را در شعرشان م ‌یدهد‪ ،‬فرمی که از تمامی‬ ‫خلق شوند‪.‬‬
‫ظرفیت‌های کلامی برای تکرار زنانگی استفاره م ‌یکند تا‪ ‬کارکرد‬ ‫هزار رودخانه‪ ‬‬ ‫روایت‌های پیرامون م ‌ینگرد ‪ .‬‬
‫عادی کلمات را مختل کند و تصویرهای متفاوتی از کلمات ارائه دهد‪.‬‬ ‫در کف دستهایم‬ ‫نام کتاب که به طور کامل نامی زنانه است و اشاره به هورمونی زنانه‬
‫جدامی شوند از هم‬ ‫است ‪ ،‬خواننده در همان ابتدا با این پرسش روبه رو می‌شود که آیا‬
‫جفت دیوار افتاد‪.‬‬ ‫هزار اوفلیای غوطه ور‪ ‬‬ ‫قرار است فرم جدیدی از هویت زنانه در این مجموعه ارائه شود ؟ ایا‬
‫خشت‪ ،‬از بند ناف می‌چکید‬ ‫به گاو خونی دهان تو م ‌یریزد (صفحه‌ی ‪)۱۰‬‬ ‫شاعر قرار است که با ارائه‌ی این محتوا کلیشه‌های جنسیتی زنانه را‬
‫و سیمان ‪ ،‬تبله شکافته را پر کرد‪.‬‬ ‫زبان تکه تکه شده و جاگزینی کلمات نه به ترتیب معنایی خاص‬ ‫بکشند؟ در عین حال این نام به نوعی چرخش شاعر از کلیشه‌های‬
‫؛ بلکه به عنوان بازنمودهای زبانی گاهی فهم مخاطب را با مشکل‬ ‫جنسیتی و تاکید بر هویت زنانه است ‪ ،‬شاید همین تاکید در ابتدای‬
‫پستان دیوار را مکیدم‪ ‬‬ ‫مواجه می‌سازند ‪ ،‬اما از سوی دیگر هرچه قدر این زبان از عادی‬ ‫این مجموعه مخاطب را به این فکر وادارد که در این مجموعه چه‬
‫جنین آجر بودم‪ ‬‬ ‫سازی در سطح فاصله م ‌یگیرد به سمت پیشبرد هدف خاصی نزدیک‬
‫م ‌یشود این هدف در لای ‌ههای زبانی شعر نهفته است ‪ .‬این هدف‬ ‫فرمی ازهویت زنانه قرار است ارائه شود‪:‬‬
‫حمل به وضع محبوس‪ ‬‬ ‫تلاش شاعر برای بازنمود تن خود است ‪ .‬‬ ‫شب بوطیقا خوابی مجهول ‪ .‬طاق بزن روی تنم‪ ‬‬
‫در طبیعت طاق‪( .‬صفحه‌ی ‪)۲۳‬‬ ‫تو شروع کن ! زبانت را ‪ .‬موج بده‪.‬‬ ‫سایه بنداز ‪ .‬طاق بزن که نور تشویش بودگی ست‪ .‬‬
‫از دیگر ویژگی‌های مجموعه شکل گیری فرم جدیدی از کلمات در‬ ‫زخ ‌مهای بی آب ‪ .‬لذتم را جذامی م ‌یکنند‪ .‬‬
‫بستر آشنا زدایی است که نشان م ‌یدهد دایره‌ی لغات شاعر وسیع‬ ‫من آسیب را مرطوب م ‌یخواهم‪ .‬که خیس ‌یاش دهان تو باشد‪.‬‬ ‫شب بوطیقا خوانی مجهول ‪.‬‬
‫است و از همه‌ی ابزارهای زبانی بهره برده است‪ ،‬اما در عین حال‬ ‫(صفحه‌ی ‪)۱۲‬‬ ‫تیغ بکش بر انحنای تن‪( .‬صفحه‌ی ‪)۶‬‬
‫شاعر برداشت‌های تفسیری از شعر را با هر روایت به عهده‌ی خواننده‬ ‫برای مثال وقتی شاعر می‌گوید من به نه سالگی مرده‌ام‪ ،‬در سطح‬ ‫گزینش کلماتی که با ذهن مخاطب آشنا نیستند‪ ،‬یکی از استراتژی‬
‫م ‌یگذارد که این گزاره‌ها بر حسب دریافت‌های خواننده م ‌یتواند‬ ‫عادی کلمه بر هم زدن روابط عادی کلمات را داریم؛ اما هرچه قدر‬ ‫هایی است که امروزه به طرق مختلف به خصوص در آثار شاعران زن‬
‫بیان این کلمات سخت تر م ‌یشود شاعر تلاش بیشتری را برای برهم‬ ‫مورد استفاده قرار م ‌یگیرد‪ .‬اما این کاربرد غیرعادی کلمات تاکید‬
‫متفوات عمل کند‪ .‬‬ ‫زدن نظم عادی کلمات م ‌یکند تا بتواند منظور خود را درسطور‬ ‫نویسنده بر ذهنیت اعتراضی و شکل دهی و قوام دهی فرم جدیدی از‬
‫پنجر ‌ههای آستیگمات‪ ‬‬ ‫شعری پنهان کند‪.‬‬ ‫کلمات در ذهن مخاطب خود است ‪.‬به نوعی شاعر این ساختار جنسیت‬
‫خطوط را حل می‌کنند‪ ‬‬ ‫من شادی و حظم‪ ‬‬ ‫گرا را که در ابتدای شعر مطرح کرده بود در اینجا بسط م ‌یدهد ‪ .‬اما این‬
‫سرسام و هذیان شد‪ ،‬آخر به نه سالگی مرد ‌هام من‪( .‬صفحه‌ی‬ ‫جنسیت گرایی در فضای غیر عادی کلمات سیرمی کند‪ .‬‬
‫خیابان از جدول‪ ‬‬ ‫برگشت خورده به موزه‌ها‪ .‬به ابناری مانکن‌های بی سر‪.‬‬
‫به خط عابر م ‌یپرد (صفحه‌ی ‪)۲۸‬‬ ‫‪)۱۳‬‬
‫چرخش میان روای ‌تها و در عین حال وارد کردن گردشی روایت‬ ‫استفاده‌ی مستمر از کلمات خاص در شعر که در بسیاری از اشعار‬ ‫مبالغه گردن ‪.‬‬
‫دست مخاطب را در تعاویل متنی باز م ‌یگذارد‪ ،‬اما این چرخ ‌شها‬ ‫شاعران رواج یافته است ؛ نیز در این مجموعه تلاش شاعر برای نقد‬ ‫و انحنای نسنجیده سین ‌هها‪ .‬به خط باریک شکم (صفحه‌ی ‪)۷‬‬
‫گاهی بومی هستند و گاهی نه‪ ،‬در عین حال میان دو دنیای مختلف‬ ‫زیرساخت‌های حقیقی و شکل گرفته در عمق شعر است ‪.‬تفاسیر و‬ ‫تن زنانه در بافت‌ها و استراتژی های مختلفی در سطرهای شعر ظاهر‬
‫استعاره‌ها حالت عادی ندارند و استفاده‌ی متفاوت از آنها می‌توانند‬ ‫می‌شود؛ اما از مهم‌ترین خصیصه‌های این تن حضور چندگانه و چند‬
‫در جریان هستند‪ .‬‬ ‫وجهی است که به صورت مستتر در بازی‌های زبانی بازنمود می‌شود‬
‫سگ از نگاتیو‬ ‫حاوی نقد شاعر از یک رویداد خاص باشد‪.‬‬ ‫‪ .‬با این حال ممکن است این تن مثل شعرهای بسیاری از شاعران‬
‫به قلم پرید‪،‬‬ ‫دل من‪ ‬‬ ‫زن که از استرتژی مشابهی بهره جست ‌هاند نتواند باز نماد حقیقی و‬
‫در واقع انتقادی به استفاده‌ی ابزاری از تن زن تبدیل شود ؛گاهی این‬
‫لای ور ‌قهای کافکا‬ ‫پمپ بنزین است‬ ‫تن علیه خود عمل م ‌یکند ‪ ،‬تفاوت بروز تن در اشعار بختیار تمرکز بر‬
‫در چمدان ‪ ‬هدایت‬ ‫لب به سیگار که م ‌یشوی‬
‫از پاریس به تهران آمد‪ ‬‬
‫و در ورامین گم شد ( صفحه‌ی ‪)۳۱‬‬ ‫منفجر م ‌یشود‪ ‬‬
‫با نگاهی به اشعار این مجموعه م ‌یتوان گفت که شاعر در بیان و‬ ‫روی نگاتیوهای فلینی‪ ‬‬
‫ارتباط محتوا با باز ‌یهای زبانی موفق عمل کرده است‪ .‬گاهی این‬ ‫وقتی جلسومینا منتظر زامپانوست ( صفحه‌ی ‪)۱۴‬‬
‫بازی‌های زبانی و یا به عبارت دیگر زبان شعر از تعاویل مخاطب‬ ‫دادن ویژگی‌های زنانه به عناصر طبیعی نیز از دیگر تلاش‌های شاعر‬
‫باز می‌مانند‪ .‬اما شاعر در این مجموعه بازنمود حقیقی تن خود را‬ ‫برای بر هم زدن نظم کلمات است ‪ ،‬اهمیت این گسیختگی استفاده‌ی‬
‫نشان داده است‪ ،‬تنی که در میان کلمات و زبان مقاومت م ‌یکند و‬ ‫شاعر از آ ‌نها و به نفع زبان زنانه‌ی خود است تا هر چه بیشتر بتواند‬
‫می‌تواند درک جدیدی از هویت زنانه در زبان را به نمایش بگذارد‪.‬‬ ‫بر زبانی که تماما در تسلط مردان بوئده است؛ غلبه کند‪.‬‬

‫آتش حامله نم ‌یشود‬
‫زبانه نم ‌یزاید‪.‬‬

‫تخ ‌مها از زبان تف م ‌یشوند‪ .‬ترش و گس (صفحه‌ی ‪)۱۵‬‬
‫اکثر کلمات عادی نیستند و یا حداقل در سطخ چیدمان متفاوتی دارند‪.‬‬
‫اما دادن صفات زنانه به اکثر روای ‌تها موجب شده است تا شاعر بتواند‬
   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33