Page 33 - Shahrvand BC No.1239
P. 33
‫ویژ ‌هیبزرگداشتاسماعیلخویی ‹‬ ‫متن سخنرانی منوچهر رضابیگی‪:‬‬

‫تٌاکید بر فرم و ساختار اثر (‪،)Formalism‬‬ ‫تجزیه و تحلیل چند شعر از اسماعیل خویی‬

‫آشنایی زدایی (‪ ،)Defamilarization‬عادت ‪33‬‬

‫زدایی (‪ ،)Diautmatization‬ساختار شکنی‬
‫(‪ )Deconstruction‬و ‪ ...‬که در عرصه ی‬

‫ادبیات مدرن و پست مدرن بیشتر مد نظر‬
‫قرار می گیرند‪ ،‬توجه داشته است؟‬

‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1239‬جمعه ‪ 27‬تشهبیدرا ‪1392‬‬ ‫با در نظر داشتن موارد فوق چند شعر از اسماعیل خویی را مورد‬ ‫درآمد‪:‬‬
‫تجزیه و تحلیل قرار م ‌یدهیم‪:‬‬ ‫دکتر اسماعیل خویی‪ ،‬شاعر‪ ،‬فیلسوف و فعال‬
‫سیاسی‪-‬اجتماعی مهمان انجمن هنر و ادبیات‬
‫الف ‪ .‬حماسه‌ی مگس کش ‪ /‬به‪ :‬م‪.‬امید‬
‫ونکوور خواهند بود‪ .‬این مقاله که در قالب‬
‫‪ -1‬تسلیح‬ ‫سخنرانی کوتاهی در مراسم بزرگداشت ایشان‬
‫تالار را گفتم زنم درها و روز ‌نها فروبندد‪.‬‬ ‫ارایه خواهد شد‪ ،‬دو هدف اصلی را دنبال می کند‪:‬‬
‫الف‪ .‬شاعر در می یابد که چگونه شعر او با جهان‬
‫‪« -‬آخر چرا؟»‬ ‫ذهنی یک مخاطب ارتباط برقرار م ‌یکند و این‬
‫مانند دیگر بارها نق زد‪.‬‬ ‫ارتباط تا چه اندازه به ذهن و زبان وی نزدیک‬

‫گفتم‪« :-‬زنک!…»‬ ‫است‪.‬‬
‫برخاست؛‬ ‫ب‪ .‬برای دیگر مخاطبین یک شعر به اختصار‬
‫ترسیم می کند که چگونه در خوانش یک شعر‬
‫و آن‌چنان که گفته بودم کرد‪.‬‬ ‫عناصر تشکیل دهنده آن (زبان‪ ،‬خیال و اندیشه)‬
‫از خشم و از گرما عرق کردم‪.‬‬ ‫را مورد توجه قرار دهیم تا ارتباط عاطفی و‬

‫گفتم‪ « :-‬بیار آن گرز را!»‬ ‫ذهنی مطلوبی با آن برقرار کنیم‪.‬‬
‫آورد‪.‬‬

‫‪ -2‬صحنه‬ ‫تعریف شعر‪:‬‬
‫ی ‌کره نظر کردم در آن انبوه ب ‌یسامان و خندیدم‪،‬‬ ‫دکتر اسماعیل خویی می گوید‪ :‬شعر در نظر‬
‫من‪ ،‬گره خوردگی های عاطفی انديشه و خيال‬
‫زا ‌نسان که می‌خندند سرداران رویی ‌نتن‬ ‫است در زبانی فشرده و آهنگين‪ .‬بدینسان‪ ،‬در‬
‫بر لشکر دشمن‪.‬‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫‪ -3‬رج ‌زخوانی‬ ‫تجزیه و تحلیل یا آنالیز ( ‪ )Analysis‬شعر‪:‬‬ ‫ذات شعر‪ ،‬دست كم سه عنصر از كيديگر باز‬
‫گفتی به خود گفتم‪:‬‬ ‫با توجه به تعریف شعر و عناصر تشکیل دهنده‌ی آن‪ ،‬در تجزیه و‬ ‫شناخته می‌شوند‪ ،‬انديشه‪ ،‬خيال و زبان‪ .‬دکتر‬
‫کو آن خو ‌شآوا «چنگی شوریده‌رنگ پیر»؟‪-‬‬ ‫تحلیل یا آنالیز یک شعر می‌توان نکات زیر را مورد توجه قرار داد‪:‬‬ ‫شفیعی کدکنی شاعر و ادیب ایرانی نیز در کتاب‬
‫کاواز نومیدش به اصل و نسل من انگار م ‌یخندید؛‬ ‫موسیقی شعر می گوید‪ :‬شعر گره خوردگی عاطفه‬
‫و چشم خو ‌نپالاش تا می‌دید‬ ‫ ‪‬پیرنگ شعری (‪ : )Poetic plot‬آیا شعر مورد‬ ‫و خیال است که در زبان آهنگین شکل گرفته‬
‫نظر دارای پیرنگ و یا طرح اولیه بوده و یا‬ ‫باشد و شعر را حادثه ای می داند که در زبان رخ می دهد‪ .‬ویکتور‬
‫خون بود‪،‬‬ ‫حاصل شکار یک لحظ ‌ه شاعرانه در گره‬ ‫شکلوسکی از بنیانگزاران مکتب فرمالیسم‪ ،‬شعر را رستاخیز کلمات‬
‫خون رستم دستان‪،‬‬ ‫(‪ ) The resurrection of the word‬تعریف کرده است‪.‬‬
‫که در رگم‪ ،‬چون آب در مرداب‪ ،‬م ‌یگندید‪.‬‬ ‫خوردگی بین عاطف ‌ه‪ ،‬اندیشه‌‪ ،‬خیال و تجربه‬ ‫عناصر شعر و یا راه‌های شناخته شده‌ی تمایز زبان یا رستاخیز‬
‫گو‪ :‬بنگر‪ ،‬اینک جوشش خو ِن جوان من‪،‬‬
‫خشم و خروش من‪،‬‬ ‫کلمات‪:‬‬
‫بر اساس تعریف دکتر شفیعی کدکنی‪ ،‬تمایز زبان و یا رستاخیز‬
‫زور و غرور من‪،‬‬ ‫کلمات در دو گروه موسیقایی و زبانشناختی (زبان شناسیک) مورد‬
‫تاب و توان من‪.‬‬
‫توجه قرار م ‌یگیرند‪:‬‬
‫است ؟‬
‫‪ -4‬صحنه‬ ‫ ‪‬زبان شعر (‪ :)Poetic Language‬آیا حادثه‬ ‫الف‪ .‬گروه موسیقایی (‪)Musicality‬‬
‫آن‌گاه‬ ‫ای در زبان رخ داده است که به واسطه ی آن‬ ‫ ‪‬وزن یا موسیقی بیرونی (‪)Rhythm‬‬

‫با گرز کائوچوی در دستم‪،‬‬ ‫شعر را از گفتار عادی متمایز کنیم؟‬ ‫ ‪‬قافیه (‪ ) Rhyme‬و ردیف‬
‫در ابر انبوه مگ ‌سها خیره گشتم باز؛‬ ‫ ‪‬ساختار موسیقایی(‪ :)Musical structure‬آیا‬ ‫ ‪‬موسیقی درونی یا هماهنگی های صوتی و یا‬

‫و باز خندیدم‪:‬‬ ‫یک نظام موسیقایی بر شعر حاکم است؟‬ ‫طرح های آوایی ( ‪)Sound pattern‬‬
‫زان‌سان که می‌خندند سرداران رویی ‌نتن‬ ‫وزن یا موسیقی بیرونی (‪ ،)Rhythm‬موسیقی‬ ‫ب‪ .‬گروه زبان شناختی (‪)Linguistic‬‬
‫درونی (‪ ) Sound Pattern‬و موسیقی معنوی‬
‫بر لشکر دشمن‪.‬‬

‫‪Vol. 20 / No. 1239 - Friday, May 17, 2013‬‬ ‫‪ -5‬ایضن رج ‌زخوانی‬ ‫چگونه واژگان یا کلمات تشکیل دهنده شعر‬ ‫ ‪‬تصویر سازی (‪)Imagination, Imagery‬‬
‫گفتم‪ : -‬خوشا با کینه‌ی اعصار در سینه‪،‬‬ ‫را به یکدیگر وصل کرده است؟‬ ‫ ‪-‬توصیف (‪)Description‬‬
‫ ‪-‬تشبیه (‪)Simile‬‬
‫بارانی از خون بر در و دیوار باراندن؛‬ ‫ ‪‬خیال انگیزی (‪ :)Imagination‬آیا شعر‬ ‫ ‪-‬استعاره (‪)Metaphor‬‬
‫بسیارشان را کشتن و بسیارهاشان را‬ ‫خیالپردازانه یا محصول خیال است؟ اگر‬ ‫ ‪-‬تمثیل (‪)Allegory‬‬
‫زین گوشه تا آن گوش ‌هی تالار تاراندن‪.‬‬ ‫هست چگونه شاعرعناصر خیال یا ایماژها‬ ‫ ‪-‬سمبل ( ‪)Symbol‬‬
‫را به کار گرفته و چگونه تصویر پردازی‬
‫(‪ )Imagination‬و ح ّسامیزی (‪)Synesthesia‬‬ ‫ ‪-‬رمز ( ‪)Mystery‬‬
‫‪ -6‬حمله‬ ‫کرده است؟‬ ‫ ‪-‬مجاز (‪)Metonymy‬‬
‫اینک من‪ ،‬اینک من‪:‬‬ ‫ ‪-‬کنایه ( ‪)Allusion‬‬
‫سردار میدا ‌نهای سرپوشید ‌هی ایمن‪،‬‬ ‫ ‪‬عاطفی و احساسی بودن (‪:)Emotionalism‬‬ ‫ ‪-‬ابهام ( ‪)Ambiguity‬‬
‫آیا شعر دارای عناصر عاطفی و احساسی‬ ‫ ‪-‬اغراق ( ‪)Hyperbole‬‬
‫با گرز یک سیری‪،‬‬ ‫ ‪-‬ایجاز (‪)Briefness, Brevity‬‬
‫تازان به اردوی شما‪،‬‬ ‫هست؟ آیا شاعر عاطفه و احساس را به خوبی‬ ‫ ‪-‬تضاد و تناقض ( ‪)Antithesis‬‬
‫ای گن ‌دپاره‌های در پرواز!‬ ‫با خیال گره زده؟ و شعر در خواننده همان‬ ‫ ‪‬حسامیزی (‪)Synesthesia‬‬
‫ای گندخواره‌های اکبیری!‬ ‫احساس و عاطفه را بر می انگیزد؟‬
‫ ‪‬اندیشه و معنا (‪:) Thought and Meaning‬‬
‫آیا شعر در بر دارنده ی اندیشه ای هست و بار‬ ‫ ‪‬باستانگرایی (‪)Archaism‬‬
‫این شعر نخستین بار در سال ‪ ۱۳۵۷‬منتشر شده و به مهدی اخوان‬ ‫معنایی دارد؟ و اگر چنین است آیا تجربه و یا‬ ‫ ‪‬تشخیص (‪)Personification‬‬
‫ثالث (م‪ .‬امید) تقدیم شده است ‪ .‬شعر روایی است و از زبان اول‬ ‫حادثه ای که شاعر با آن رو به رو بوده ارزش‬ ‫ ‪‬برجسته سازی واژگان و ترکیبات زبانی‬
‫شخص مفرد که الزامٌا سراینده آن نیست‪ ،‬روایت می شود‪.‬‬ ‫آن را دارد که با کمک تخیل و احساس جنبه‬ ‫(‪) Word foregrounding , Word formations‬‬
‫زبان شعر مثل زبان شعر م‪ .‬امید حماسی است‪ ،‬با این تفاوت که‬ ‫ ‪‬بیان پارادوکسی (‪)Oxymoron‬‬
‫طنز مخصوصی با آن آمیخته شده و تناقض و یا پارادکس بسیار‬ ‫هنری پیدا کند؟‬ ‫در شعر و ادبیات داستانی مدرن و پست مدرن ‪ ،‬مولفه‌ها و‬
‫زیبایی را به وجود آورده است‪.‬‬ ‫ ‪‬آیا در زبان شعر بیان سمبولیک‬ ‫تکنیک‌های دیگری برای برانگیزاندن تخیل مورد توجه قرار‬
‫(‪ ،) Symbolism‬بیان تمثیلی (‪Figurative‬‬ ‫می گیرد‪ .‬نام برخی از این مولفه‌ها در زیر آمده است‪:‬‬
‫زبان و ساختار شعر و عنوان بندی آن ( تسلیح‪ ،‬صحنه‪ ،‬رجزخوانی‪،‬‬ ‫‪ ،)language‬بیان اسطوره ای (‪Mythical‬‬ ‫ ‪‬تٌاکید بر فرم اثر (‪) Formalism‬‬
‫حمله ) و آوردن نام ها و ترکیب هایی مثل سرداران روئین تن‪،‬‬ ‫‪ ) language‬و بیان پاردوکسی(‪) Oxymoron‬‬ ‫ ‪‬ساختارگرایی (‪) Structuralism‬‬
‫خون رستم دستان‪ ،‬لشکر دشمن‪ ،‬سردا ِر میدا ‌نهای سرپوشیده و‬ ‫ ‪‬شالوده شکنی یا ساختارشکنی‬
‫‪ ...‬و تصویرپردازی‌ها در قالب روایتی باستان گرایانه (‪)Archaism‬‬ ‫استفاده شده؟‬
‫صورت گرفته است‪.‬‬ ‫ ‪‬آیا شاعر توجهی به کاربرد مفاهیم نو‪ ،‬واژه‬ ‫(‪)Deconstruction‬‬
‫از نظر وزن‪ ،‬شاعر توجه دقیقی به نوآوری های نیما داشته است‪.‬‬ ‫آرایی یا چیدمان واژگان ( ‪،)Juxtaposition‬‬ ‫ ‪‬آشنایی زدایی (‪) Defamilarization‬‬
‫برجسته سازی (‪ )Word foregrounding‬و‬
‫وزن شعر مستفعلن‪ ،‬مستفعلن‪ ،‬مستفعلن فعلن است که در مصراع ‪3 3‬‬ ‫کاربرد واژگان نو و ترکیبات زبانی ( ‪Word‬‬ ‫ ‪‬عادت زدایی (‪) Diautmatization‬‬

‫های مختلف کوتاه و بلند می شود‪ .‬شاعر هر کجا که لازم بوده از‬ ‫‪ )formation‬توجهی داشته؟‬
‫قافیه ها به خوبی استفاده کرده ( می دید‪ -‬می گندید)‪ ( ،‬جوان‪-‬‬ ‫ ‪‬آیا شاعر در اثر خود به مولف ‌ههایی مثل‬
   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38