Page 32 - Shahrvand BC No. 1218
P. 32
‫گفتوگو ‹‬

‫پو ‌ل های کشور‬ ‫‪32‬‬‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1218‬جمعه ‪ 1‬ید ‪1391‬‬
‫و آن ‪ 300‬نفر‬
‫داشــته باشــد‪ .‬بنابراین ما باید آن خبر را جوری بست ‌هبندی کنیم که‬ ‫کرده و از جمهوری اســامی بســیار تعریف کرد‌هاند مجبور کنیم که‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬‫‪32‬‬
‫رسالت در ســرمقاله خود با عنوان «پو ‌لهای کشور و آن‬ ‫ســردبیر این موضوع را تایید کند که خبر برای خوانندگان آن روزنامه‬ ‫بگویند ما اشــتباه کردیم و بی اطلاع بودیم‪ ،‬هزین ‌ه بسیار بزرگی برای‬
‫‪ 300‬نفر» نوشت‪:‬‬ ‫جالب است‪ .‬بد نیست که مثلا به اشتباهی که در مورد خبر سکینه رخ‬ ‫جمهوری اسلامی خواهد داشت‪ .‬مثلا برزیل یکی از دوستان جمهوری‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1218 - Friday, Dec. 21, 2012‬‬
‫داد اشــاره‌کنم‪ .‬یادم م ‌یآید عد‌های م ‌یگفتند ای ‌نکه خبر سکینه این‬ ‫اســامی بود‪ .‬زمانی که جریان ســکینه عمومی شــد و همه داشتند‬
‫*رئیس جمهور در جریان افتتاح ‪ 14‬هزار و ‪ 75‬واحد مسکن مهر‬ ‫قدر این طرف و آن طرف پیچیده اســت‪ ،‬کار وزارت اطلاعات است تا‬ ‫دربار‌هاش صحبت م ‌یکردند‪ ،‬جمهوری اسلامی هیچ واکنشی از خودش‬
‫در مشــهد مقدس گفت‪ 300 :‬نفر در کشور ‪ 60‬درصد پو ‌لهای‬ ‫درباره بقیه زندانیان سیاسی چیزی گفته نشود‪ .‬این تفکر واقعا اشتباه‬ ‫نشــان نم ‌یداد و اصلا اهمیت نم ‌یداد که مثــا روزنامه تایمز در این‬
‫کشــور را در جیب خود گذاشت ‌هاند و پس نم ‌یدهند عد‌های هم‬ ‫و یک حماقت محض بود! علت ای ‌نکه خبر سکینه توانست ای ‌نقدر در‬ ‫باره چه چیزی م ‌ینویســد و فلان کشور غربی چه چیزی م ‌یگوید‪ .‬اما‬
‫از این افراد دفاع م ‌یکنند‪ .‬برخی هم در ســازما ‌نها و دیگر جاها‬ ‫دنیا بپیچد این بود که افکار مردم غرب به هیچ وجه نم ‌یتواند سنگسار‬ ‫وقتی که ناگهان دولت برزیل هم که جمهوری اســامی آن را دوست‬
‫قانون تصویب م ‌یکنند تا نتوان حتــی به افرادی که وام را پس‬ ‫یک انسان را بپذیرد‪ .‬وقتی شما م ‌یگویید فلانی دارد سنگسار م ‌یشود‪،‬‬ ‫خودش به حســاب م ‌یآورد‪ ،‬درباره جریان ســکینه واکنش نشان داد‪،‬‬
‫دیگر برای آنها مهم نیست که او به شوهرش خیانت کرده و چه کاری‬ ‫جمهوری اســامی متوجه شــد که نم ‌یتواند سکینه را سنگسار کند‪.‬‬
‫نم ‌یدهند نزدیک شد‪.‬‬ ‫انجام داده اســت‪ .‬نم ‌یتواند قبول کند که شما یک انسان را در گونی‬ ‫چرا که دید هزین ‌ه آن دارد برایش بسیار بیشتر م ‌یشود‪ .‬وقتی که یک‬
‫دراین ارتباط سئوالاتی مطرح است که رئیس جمهور به آن پاسخ‬ ‫بگذارید و تا کمر در زمین فرو کنید‪ ،‬بعد آن قدر به او سنگ بزنید که‬ ‫زن رئیس جمهور برزیل شــد که با سیاســ ‌تهای ز ‌نستیز جمهوری‬
‫با بیشــترین درد بمیرد‪ ...‬اتفاقا ایــن خبر چتری را ایجاد کرده بود که‬ ‫اســامی موافق نبود‪ ،‬این برای جمهوری اسلامی بسیار هزینه داشت‪.‬‬
‫نداد‌هاند و م ‌یخواهند هما ‌نطوربدون پاسخ بماند؛‬ ‫ما زیر آن چتر م ‌یتوانســتیم بسیاری چیزهای دیگر را هم بگوییم‪ .‬اگر‬ ‫این اســت که ما نباید فقط روی کشــورهای غربی متمرکز شویم که‬
‫در خبری بیاییم درباره فلان زندانی سیاســی صحبت کنیم‪ ،‬خواننده‬ ‫الان دیگر سیاس ‌تهایشــان در مورد جمهوری اسلامی کاملا مشخص‬
‫* پو ‌لهای کشور چقدر است‪ 60 ،‬درصد آن را چه کسی حساب‬ ‫غربی اصلا ذهنیتی ندارد که طرف‪ ،‬چه کســی اســت‪ .‬با خودش فکر‬ ‫اســت‪ .‬بلکه باید ببینیم که در حال حاضر دوستان جمهوری اسلامی‬
‫کرده است؟‪...‬چه کسانی این پو ‌لها را به این ‪ 300‬نفر داد‌هاند؟‪...‬‬ ‫م ‌یکند که خب‪ ،‬او یک چیزی نوشــته و بابتش دو ســال زندان رفته‬ ‫چه کســانی هستند و آنها را هم آگاه کنیم که جریان این است و شما‬
‫کدام عده از این افراد حمایت م ‌یکنند؟‪...‬در کجا قانونی تصویب‬ ‫اســت‪ .‬این که در بسیاری جاها اتفاق م ‌یافتد‪ ...‬ما باید جوری آن خبر‬ ‫نباید برای چنین حکومتی تبلیغ کنید‪ .‬هنوز بســیاری از روشنفکران‬
‫شده که نباید به این افراد نزدیک شد؟‪ ...‬معوقات بانکی چیست و‬ ‫را بست ‌هبندی کنیم که خواننده آن نشریه به آن علاقمند شود‪ .‬در عین‬ ‫غربی‪ ،‬به خصوص روشــنفکران چپی از جمهوری اســامی طرفداری‬
‫حال‪ ،‬را‌ههای زیادی برای انداز‌هگیری پرخواننده بود ِن یک خبر وجود‬ ‫م ‌یکننــد‪ .‬به نظر من‪ ،‬چپ ما نه تنهــا در داخل ایران که در خارج از‬
‫سهم آن در مشکلات اقتصادی کشور کدام است؟‬ ‫دارد که ســردبیران نشــریات آنها را به کار م ‌یبرند‪ .‬فرض کنید که با‬ ‫کشور هم شکست خورده است‪ .‬الان بیشتر گرو‌ههایی که از جمهوری‬
‫تلاش ما خبری درباره حســین رونقی در یک نشریه پر تیراژ و معتبر‬ ‫اسلامی طرفداری یا آن را تبلیغ م ‌یکنند گرو‌ههای چپ هستند‪ .‬برای‬
‫* در این بیان ب ‌هنظر م ‌یرســد آقــای رئیس جمهور خیلی دلش‬ ‫انگلیسی زبان درج شده است‪ .‬مخصوصا در نسخه آنلاین نشریه که این‬ ‫ای ‌نکه نیروهای چپ ما نتوانســتند بــا آن گرو‌هها صحبت کنند‪ .‬من‬
‫نه برای پو ‌لهای کشــور م ‌یســوزد و نه مایل است آن ‪ 300‬نفر‬ ‫امکان وجود دارد که مردم کامنت بگذارند یا آن خبر را روی فیس بوک‬ ‫چپ نیســتم و بنابراین اگر من بــروم با یک نیروی چپ صحبت کنم‪،‬‬
‫معرفی شــوند وعلاق ‌ها ی به تأدیب و مجازات آنها هم ندارد‪ .‬اگر‬ ‫یا توییتر و غیره به اشــتراک بگذارند یا دکم ‌ه پیشنهاد خواندن خبر را‬ ‫آن بُــرد را ندارد که یک چپ ایرانی بــا او صحبت کند‪ .‬به طور مثال‪،‬‬
‫غیر از این بود ب ‌هطور شــفاف‪ ،‬هم آن افراد را معرفی م ‌یکرد‪ ،‬هم‬ ‫بزنند‪ ،‬سردبیر‪ ،‬تمام ای ‌نها را در کنار هم در نظر م ‌یگیرد و م ‌یگوید که‬ ‫جمهوری اسلامی هر ســال راهپیمایی روز قدس را در تمام شهرهای‬
‫مقــدار معوقات را م ‌یگفت‪ ،‬هم توضیــح م ‌یداد این پول چگونه‬ ‫خب‪ ،‬ما این خبر را چاپ کردیم اما فقط یک کامنت برایش گذاشــتند‬ ‫بزرگ اروپا و جهان برگزار م ‌یکند‪ .‬شما اگر به دیدن این راهپیمای ‌یها‬
‫ب ‌هدســت آنها رسیده است و ه ‌مســاز وکارهای برخورد با آنان را‬ ‫پس این خبر خواننده نداشــته اســت‪ .‬اما برای این یکی چهل کامنت‬ ‫بروید متوجه م ‌یشوید که اکثرا نیروهای چپی در آنها شرکت کرد‌هاند‪.‬‬
‫گذاشت ‌هاند‪ ،‬این یکی ‪ 120‬بار در فیس بوک به اشتراک گذاشته شده‪،‬‬ ‫چون تصورشان از رژیم ایران یک رژیم ضد امپریالیستی است و چون‬
‫نشان م ‌یداد‪.‬‬ ‫پس این نشــان م ‌یدهد که خواننده ما به این خبر علاقمند است‪ .‬این‬ ‫برای آنها مبارزه با امپریالیسم بســیار اهمیت دارد‪ .‬اتفاقا یادم م ‌یآید‬
‫اســت که من همیشه به دوستان م ‌یگویم‪ :‬شما که این قدر م ‌یگویید‬ ‫که هفت ســال پیش در اولین تظاهراتی که علیه را‌هپیمایی روز قدس‬
‫*با کمی توضیح م ‌یشــود به همه این ســئوالات پاسخ داد ‪ .‬اما‬ ‫که در این زمین ‌هها تلاش و فعالیــت م ‌یکنید‪ ،‬نگذارید که خبری که‬ ‫ســازما ‌ندهی کرده بودیم‪ ،‬ما فقط هفت نفر بودیــم و آنها چیزی در‬
‫رئیس جمهور این کار را نم ‌یکند‪ .‬او مشــغول تســویه حساب با‬ ‫درباره یک زندانی سیاسی ایرانی است و با هزار جور تلاش بالاخره در‬ ‫حدود دو هزار نفر‪ .‬اما همین هفت نفر توانستیم با یکی از سازما ‌نهای‬
‫یک جریان موهوم است‪ .‬لذا این ‪ 300‬نفر را به آن آدرس سنجاق‬ ‫روزنام ‌های درج شــده اســت‪ ،‬بدون کامنت بماند‪ ،‬به اشتراک گذاشته‬ ‫چپی که م ‌یخواســت در آن را‌هپیمایی شرکت کند صحبت کنیم‪ .‬در‬
‫نشود‪ ،‬دکمه پیشــنهاد نخورد‪ .‬این دیگر کمترین کاری است که یک‬ ‫واقع‪ ،‬نرفتیم فریاد بزنیم و شــعار بدهیم‪ ،‬بلکه رفتیم و با آنها صحبت‬
‫م ‌یکند و قصه در همین پرده به پایان م ‌یرسد‪.‬‬ ‫ایرانی در خارج از کشــور م ‌یتوانــد انجام دهد‪ .‬نباید تقصیر را فقط به‬ ‫کردیم و آنها بعد از شنیدن صحب ‌تهای ما از شرکت در آن را‌هپیمایی‬
‫برای پاســخگویی به این ســئوالات خیلی راحــت م ‌یتوان به‬ ‫گردن مدیای غربی بیندازیم‪ .‬خب‪ ،‬چرا مدیای غربی به مســائل ایران‬
‫پاس ‌خهای شفاف رسید؛‪...‬این ‪ 300‬نفر به بان ‌کهای کشور بدهکار‬ ‫علاقه نشان نم ‌یدهد؟ ما باید نشــان دهیم که اخبار ایران مهم است‬ ‫صر ‌فنظر کردند‪.‬‬
‫هســتند‪ ...‬همه پو ‌لهای کشــور در بان ‌کها دپو نشده است‪ .‬لذا‬ ‫و اخبار ایران م ‌یتواند جوری بســت ‌هبندی شود که خوانندگان زیادی‬
‫م ‌یتوان حدس زد اگر گزاره رئیس جمهور درســت باشــد ‪60‬‬ ‫داشته باشد‪ .‬باید این احساس را به کسانی که دارند این آمارها را اندازه‬ ‫▪ ▪از آنجا که شــما با تعدادی از مطبوعــات معتبر غربی در‬
‫درصد وا ‌مهایی که بان ‌کها به اشخاص حقیقی و حقوقی داد‌هاند‬
‫به این ‪ 300‬نفر تعلق گرفته است‪...‬معمولا هر کس که از بانک وام‬ ‫م ‌یگیرند منتقل کنیم‪.‬‬ ‫زمینه اطلا ‌عرسانی اخبار ایران همکاری م ‌یکنید‪ ،‬خوب است‬
‫م ‌یگیرد صاحبــان بان ‌کها برای حفظ حقوق بانک‪ ،‬ضمان ‌تهای‬ ‫برایمان بگویید که یک خبر از ایران به چه طریقی باید در این‬
‫مطمئن از وام گیرنده م ‌یگیرند ‪ .‬ب ‌هعنوان مثال ‪ 50‬درصد وام را‬ ‫ـ ـاین دو نکته از ســه نکت ‌های بود که برای ای ‌نکه خبری از ایران در‬
‫ســند ملکی م ‌یگیرند یا ماشین آلات بنگاه را در رهن بانک قرار‬ ‫مـطـببوراعای ایت ر‌ناکههپیخبدارکینازد ا؟ی ر ان در مطبوعات غربی درج شود‪ ،‬سه چیز‬
‫م ‌یدهنــد تا در صورت عدم پرداخت اقســاط ب ‌ه فوریت بانک به‬ ‫مطبوعات غربی درج شــود لازم است که آنها را در نظر داشته باشیم‪.‬‬
‫حقوق خود برســد و لذا در ازای وامی که داده و پس داده نشده‬ ‫سومین نکته این است که اگر تاریخ مصرف خبری گذشته و دیگر خبر‬ ‫مورد نیاز اســت‪ :‬اول‪ ،‬صحت خبر باید کاملا مشــخص شود (درست‬
‫اموال و املاک وام گیرنده تملک م ‌یشــود‪ .‬این وا ‌مها مربوط به‬ ‫امروز نیست‪ ،‬خوب است که ما قلابی تدبیر کنیم که بشود دوباره خبر‬ ‫مثل همان مواردی که درباره وبلا ‌گنویسی و اعتبار یک وبلاگ به آنها‬
‫مشتریان معتبر است‪ .‬از مشتریان غیر معتبر‪ ،‬وثیق ‌ههای سنگین‬ ‫اشــاره کردم)؛ دوم‪ ،‬ما باید بدانیم که روزنام ‌هها و رسان ‌ههای انگلیسی‬
‫ومطمئــن م ‌یگیرنــد و تردیدی در آن نیســت‪ .‬اخیرا اطمینان‬ ‫قدیمی شده را روی آن آویزان و مطر ‌حکرد‪.‬‬ ‫زبان عاشــق چشم و ابروی ما نیســتند! آنها دردشان درد ما نیست و‬
‫ضمان ‌تهــا را آ ‌نقدر ارتقا داد‌هاند که در صــورت عدم پرداخت‬ ‫م ‌یخواهند روزنام ‌هشــان را بفروشند‪ .‬م ‌یخواهند تلویزیو ‌نشان بیننده‬
‫اقســاط‪ ،‬بانک بدون مراجعه به مراجع قضائی بلافاصله وثیقه را‬

‫سریعا تحت تملک قرار م ‌یدهد‪.‬‬

‫*مدیــر عامل و اعضای هیئت مدیره بان ‌کها همگی باواســطه و‬
‫ب ‌یواســطه از طریق وزیر اقتصاد و دارایی منصوب شد‌هاند‪ .‬مگر‬
‫وزیر اقتصــاد و دارایی تحت امر رئیس جمهور نیســت؟ رئیس‬
‫جمهــوری که وزیر خارج ‌هاش را بین زمین وآســمان در ســفر‬
‫خارجی عــزل م ‌یکند‪ ،‬نم ‌یتواند از وزیر اقتصــاد و دارایی خود‬
‫بپرسد معوقات بانکی چه شد؟ نم ‌یتواند از وزیر اقتصاد و دارایی‬
‫یا مدیران منصوب خود در بان ‌کها بخواهد ســریعا کسانی را که‬
‫پول مملکت را در جیبشــان گذاشت ‌هاند و حاضربه پس دادن آن‬
‫نیستند از طریق ضمان ‌تهایی که از پیش گرفت ‌هاند‪ ،‬مسترددارند؟‬
‫همین ســئوال در مورد معوقات مالیاتی مطرح اســت که فعلا‬
‫رئیس جمهور وارد آن نم ‌یشــود‪ .‬همین اشــکال در مورد سود‬
‫انباشــته بنگا‌ههای اقتصادی زیر نظر دولت‪ ،‬مطرح اســت که به‬
‫درآمد عمومی کشور واریز نم ‌یشود‪ .‬آقای رئیس جمهور ب ‌هدنبال‬

‫مقصر در کدام جریان رقیب و حریف م ‌یگردد؟‬

‫*مقصر‪ ،‬مدیران بان ‌کها و شــخص وزیر اقتصاد و دارایی و نهایتا‬
‫خود رئیس جمهور است‪.‬‬

‫* چطور رئیس جمهور یا وزیــر اقتصاد و دارایی از زیر مجموعه‬
‫منصــوب خود در بان ‌کها نم ‌یتواند ســئوال کند پول مملکت را‬
‫بــه آن ‪ 300‬نفر دادی‪ ،‬چرا اقســاطش را وصول نکردی؟ چطور‬
‫رئیس جمهور نم ‌یتواند به مدیر بانکی بگوید اگر ســرمای ‌هداری‬
‫پول کشــور را به جیب زده باید برگردانــد واگر برنگرداند طبق‬

‫قانون مطالبات خود را از طریق مراجع قضائی باز پس گیرد‪.‬‬
   27   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37