Page 19 - 1586
P. 19

‫نقد‬

‫بررسی محوریت فرم درغزل منوچهر نیستانی ‪19‬‬

                                            ‫را تابع نگارشی قرار می داد که جلوه قدمایی غزل بود همه غزلهای‬                                                                                      ‫(قسمت اول)‬
                                              ‫نیستانی از رنگ این تعلق نبودند ونیستند (باباچاهی‪)49:1382 ،‬‬

                                            ‫رفته رفته در دهه های ‪ 40‬و ‪ 50‬گونه ای لز غزل گونه ای از غزل‬                                                                                        ‫نویسنده‪ :‬پیمان سلیمانی‬
                                            ‫موسوم به غزل نو پدید آمد که از تازگی های زبانی و گستره واژگانی‬

                                            ‫شعر آزاد به خوبی استفاده می کرد‪(.‬کافی‪.)31 : 1381،‬‬

                                            ‫از لحاظ شکل و صورت وفادارترین غزل سرا به پیشنهادهای نیما‬                                                                                          ‫پیمان سلیمانی شاعر‪ ،‬منتقد و پژوهشگر‬

‫‪Vol. 27 / No. 1586 - Friday, Jan. 10, 2020‬‬  ‫منوچهرنیستانی است اوست که بیشترین پذیرش را داشته‪،‬‬                                                                                                 ‫‪ 20‬سال ساابقه ادبی‬

                                            ‫پیشنهادی نیما را با تمام وجود حس کرده و خلق و خوی غزل را‬                                                                                          ‫نفر برتر دو دوره جشنواره شعر شبهای شهریور که از معتبرترین‬

                                            ‫با زیست تاریخی دوران خود همسو نموده است با اینکه تغییراتی‬                                                                                         ‫جوایز ادبی دهه ‪ 80‬بود‬

                                            ‫فرمی که ایجاد کرد به لحاظ تعداد محدود غزلهایش و در نتیجه‬                                                                                          ‫نفر برتر بیش از ‪ 30‬جشنواره سراسری‬

                                            ‫ختم نشدن به بیانیه ای فراگیر ‪ ،‬هیچگاه مورد بحث و واکاوی‬                                                                                           ‫گردآوری گزیده غزل قرن صد سال غزل استان کرمانشاه با‬

                                            ‫جدی و منتقدانه قرار نگرفته است اما نمی توان سهم تاثیر گذار او‬                                                                                     ‫نشر دیباچه‪1395‬‬

                                            ‫را بر غزل روزگار ما بویژه غزل دهه ‪ 70‬نادیده انگاشت بهتر است‬                                                                                       ‫گردآوری گزیده رباعی معاصر ایران با نشر شانی ‪1397‬‬

                                            ‫او را پیشروترین غزل سرای معاصر بنامیم اگر چه غزل سراهایی‬                                                                                          ‫مجموعه غزل زیر چاپ با ‪ 40‬غزل‬

                                            ‫پس از او با اسم گذاریهایی مانند غزل فرم‪ ،‬غزل نیمایی و‪ ...‬مطرح‬                                                                                     ‫دبیر و منتقد جلسات ادبی‬
                                            ‫شدند ولی سرچشمه اغلب چنین جریانه ایی در غزل معاصر غزلهای‬

                                            ‫نیستانی است‪ .‬بسیاری از شاعران هم عصر یا پس از او در پیشرو‬

                                            ‫بودن و تحول خواهی او هم سخن بوده اند مانند هوشنگ ابتهاج‬

                                            ‫که پیشگامی نیستانی را به شکل ابداعی قبول دارد (عظیمی و‬

                                                                                                           ‫طیه‪)1390،‬‬  ‫در نتیجه حرکت نیما قبل از آنکه تحولی ادبی باشد جریانی‬                   ‫غزل پس از مشروطه مانند سایر قال ‌بهای شعری پیوندی عمیق با‬
                                            ‫اگر او به اندازه کار بزرگی که کرده مطرح نشده است دلایل خود‬                  ‫اجتماعی و تاریخی است مسیر ادبیات را تغییر داد باید پذیرفت‬             ‫آرمان‌های ملی گرایانه برقرار نمود‪ ،‬برخی از شاعران مبارز‪ ،‬غزل را با‬
                                            ‫را دارد شاید یکی از دلایل زبان غزلهای نیستانی است که بین‬                                                                                          ‫مسائل اجتماعی و سیاسی درآمیختند تا با این وسیله تغییراتی در‬
                                            ‫کلاسیک و نئوکلاسیک معلق است و همسو با فرم باوری او پیش‬                    ‫تمام تلاش نیما بوجود آوردن ‪ :‬زبان نو ساختار نو و از همه مهمتر‬           ‫"وحدت موضوعی" غزل به وجود بیآورند‪ .‬غزل امروز ایران بویژه‬
                                            ‫نمی رود چه بسا اگر همسو میشد اتفاقی بزرگتر رقم می خورد اگر‬                ‫نگاه نو بوده است در این میان تکلیف غزل کلاسیک که پیش از‬                 ‫در چهار دهه اخیر همسو با مدرنیته ناظر بر تلاش برای تغییراتی در‬
                                            ‫چه دارای تفکری عمیق تر و ریشه دارتر از هم نسلان خود است‪.‬‬                                                                                          ‫صورت و معنا بوده است و شاعرانی تلاش کرده اند این قالب را با‬
                                            ‫پس از نیستانی و در دهه های ‪ 70‬و هشتاد در دهــه هفتــاد و‬
                                            ‫پــس از پایــان جنــگ‪ ،‬بــا فراگیــر شــدن آثــاری در حیطــه‬                                                                                                                       ‫دگرگونگی فرم و محتوا مواجه سازند‬
                                            ‫جنــگ کــه عمدتــا طعنــه بــه شــعار مــی زدنــد‪ ،‬شــاعرانی‬                                                                                      ‫این پژوهش به بررسی فرم محوری در غزلهای منوچهر نیستانی‬
                                            ‫جوان در جسـتجوی راهـی تـازه‪ ،‬اشـعاری را عرضـه کردنـد کـه‬                                                                                          ‫وتاثیراتی که بر غزل روزگار خویش داشته است پرداخته و در پایان‬
                                            ‫بـا موافقـان و مخالفـان بسـیاری ّ همـراه بـود غزلهایی که چند‬                                                                                      ‫برای خوانندگان تصویری از بایستگ ‌یهای فرمی غزل روزگار را‬
                                            ‫دهه بعد با نامهایی چون‪ :‬غزل پیشرو‪ ،‬غزل خودکار‪ ،‬غزل فرم‪ ،‬غزل‬
                                            ‫سپید و‪ ..‬به آن اطلاق شد در واقع این دسته از شاعران که عمدتا‬                                                                                                                                                 ‫نمایانده است‪.‬‬
                                            ‫جوان بودند با رویکرد فرمی به غزل مجددا جریان های کم رنگ‬                                                                                           ‫نتایج پژوهش نشان داد غزلهای منوچهرنیستانی نقش فرم‬
                                                                                                                                                                                              ‫محوری دارند و با بررسی غزلهای او متوجه شدیم نگاه به بازیهای‬
                                                                              ‫دهه های ‪ 40‬و ‪ 50‬را پیگیری کردند‪.‬‬                                                                                ‫روساختی و فرمی از تکنیک های اصلی غزل اوست‪ ،‬نگارنده در‬
                                                                                                                                                                                              ‫این تحقیق(توصیفی) ‪ 9‬شاخص فرمی از غزلهای منوچهرنیستانی‬
                                                                                             ‫پیشینه پژوهش‬                                                                                     ‫را احصاء نموده است که واکاوی آنها او را بعنوان یک غزل سرای‬
                                            ‫درخصوص غزل منوچهر نیستانی به صورت پراکنده مطالبی وجود‬
                                                                                                                                                                                                                             ‫آوانگارد در تاریخ ادبیات ثبت می کند‪.‬‬

‫سال ‪ / 27‬شماره ‪ - 1586‬جمعه ‪ 20‬ید ‪1398‬‬       ‫دارد و منبع کاملی در این زمینه در دسترس نیست اما در منابعی‬                ‫نیما قرنهای متمادی قالب پویای شعر فارسی بوده با بعد از آن‬               ‫جنبش مشروطه منشا بسیاری از تحولات اجتماعی ‪ ،‬فرهنگی ‪،‬‬
                                            ‫که در حول غزل معاصر پدید آمده گاه گاهی به غزل او اشاراتی‬                  ‫کاملا مشخص است نیما کمک کرد ادبیات گذشته را بهتر بخوانیم‬                ‫سیاسی در دوران معاصر است اگر چه مشروطه سرانجامی جز‬
                                            ‫شده است مانند‪:‬گونه های نوآوری در شعر معاصر (حسنلی‪،‬‬                                                                                                ‫شکست نداشت و یک سرخوردگی تاریخی را رقم زد اما تاثیراتی که‬
                                            ‫کاووس)‪ ،‬پنجره های زندگانی (عظیمی‪ ،‬محمد)‪ ،‬سیر تحول‬                                                        ‫و با نگاهی تازه ادبیات آینده را بنگریم‪.‬‬  ‫برجا گذاشت عظیم بود بویژه اینکه بعنوان یک پارادایم فکری هنر‬
                                            ‫غزل فارسی از مشروطه تا انقلاب (روزبه‪ ،‬محمدرضا)‪ ،‬شگردهای‬                   ‫نیما یوشیج شکل نوشتاری شعر گذشته را به هم ریخت و با‬                     ‫و به طور خاص ادبیات را در این دوره دچار تغییرات بسیاری نمود‪.‬‬
                                            ‫نوآوری در فرم ظاهر ِی غزل نو (امامی‪ ،‬نصرالله)‪ ،‬بررسی تحول‬                 ‫برهم زدن تساوی مصرا ‌عها‪ ،‬یکی از محدودی ‌تهای آشکار شعر‬                 ‫شعر تا قبل از مشروطیت تحولی نداشت؛ با مشروطه‪ ،‬تغییراتی در‬
                                            ‫«ساختار» و «شکل» غزل از انقلاب مشروطه تا پس از انقلاب‬                     ‫گذشته را از میان برداشت‪ .‬او این کار را کرد تا اندازه هر سطر‬
                                                                                                                      ‫شعر‪ ،‬متناسب با ظرفیت سخن در همان سطر باشد‪ ،‬نه به گونه‌ای‬                                         ‫شکل ظاهری و قال ‌بهای شعر به وجود آمد‬
                                                                                  ‫اسلامی(محمودی‪،‬علیمحمد) و‪...‬‬         ‫ناگزیر‪ ،‬تابع قاعد ‌های از پیش تعیین شده و تخطی ناپذیر باشد»‬             ‫میپولیت ِتن‪ ،‬از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است او ادبیات را‬
                                                                                                                                                                                              ‫محصول سه عامل می داند ‪ :‬زمان ‪ ،‬محیط اجتماعی و نژاد ‪ .‬پس‬
                                                                                         ‫مبانی نظری تحقیق‬                                                               ‫(حسن‌لی‪)222: 1383،‬‬    ‫با این نوع تعریف از ادبیات تاثیرات اجتماعی‪ ،‬سیاسی مشروطه‬
                                            ‫فرم‪ ،‬شکل بیرونی شعر است‪ ،‬آنچه که از کلیت شعر در مقابل‬                     ‫غزل که شکل اصلی شعرغنایی است تا کنون و با وجود فراز و‬                   ‫بر ادبیات معاصر روشن تر خواهد شد‪ .‬با اینکه در این دوران به‬
                                            ‫دید و قضاوت مخاطب و منتقد قرار می¬گیرد؛ براهنی در مساله‬                   ‫فرودهای فراوان توانسته به بهترین شکل به زندگی خود ادامه دهد‬             ‫لحاظ شکلی‪ ،‬اتفاقی شگرف در ادبیات رخ نداد اما حضور پدیده ها‬
                                            ‫فرم‪،‬با اصطلاح شکل ذهنی شعر به بیان مساله می پردازد شکل‬                                                                                            ‫و مضامین اجتماعی در این دوره پررنگ شد و شاعرانی مانند عارف‬
                                            ‫ذهنی‪،‬عبارت از محیطی است که شعر در آن حرکت می کند و پیش‬                           ‫و این به دلیل پویایی و ظرفیت پذیری این گونه ادبی است‬
                                            ‫می رود و اشیاء و احساس ها را با خود پیش می برد در جایی‬                    ‫غزل معاصر ایران از دهه های ‪ 40‬شاهد تغییرات و توجهات شاعران‬                                                           ‫قزوینی‪ ،‬توللی در این روند‬
                                            ‫تصاویر می رویند و می بالند‪،‬از هم جدا می شوند و یا در کنار هم‬              ‫و مردم به خویش بوده است منوچهر نیستانی‪ ،‬سیمین بهبهانی و‬                 ‫( نگاه نو) نقش بیشتری داشتند قزوینی با فضای اجتماعی و‬
                                            ‫حرکت می کنند و راه می سپرند و بالاخره در جایی نضج و اوج می‬                ‫حسین منزوی از شاعرانی هستند که بیشتر از پیشینیان خود به‬                 ‫ملتهب روزگار و جسورانه غزل نوشت توللی نوگرایی را در ح ِد‬
                                            ‫پذیرند‪،‬به هم می پیوندند و ویژگی های ذهنی خود را ایجاد می‬                  ‫نوآوری روی آوردند‪" .‬منوچهر نیستانی از مبتكرترین غز ‌لپردازان‬            ‫ساخت تصاویر تازه‪ ،‬زبا ِن ساد ‌هی امروزی و بیان احساسات فردی‬
                                            ‫کنند طرز برخورد و رفتار شاعر با اشیاء و احساس ها به شعر‪،‬شکل‬               ‫نئوكلاسیك عصر خود است‪ .‬تلاش او برای رسیدن به شکل و فرم‬                  ‫و شخصی م ‌یپذیرد‪ .‬او به شیو ‌هی بیانی سنت گرایا ِن دور ‌هی خود‬
                                            ‫ذهنی آن را می بخشد و این چیزی است که با حس شنیداری و‬                      ‫تاز ‌ه در غزل و گسترش امكانات فرمی و محتوایی این قالب کاملا‬             ‫با لحنی طنزگونه و کنایه آمیز چنین می تازد ‪" :‬برای كهن سرایان‬
                                            ‫دیداری‪ ،‬نمی توان درک کرد‪ .‬ولی با بصیرت درونی می توان بدان‬                 ‫مشهود است‪ .‬نیستانی در مجموعه های جوانه‪ ،‬خراب ‪ ،‬دیروز خط‬                 ‫مقلد امروز‪ ،‬یك بسته شمع‪ ،‬چند بوته گل‪ ،‬چند شاخه عود‪ ،‬چند‬
                                            ‫پی برد‪،‬آن را یافت و تحت تأثیر ذهن شاعر قرار گرفت منظور از این‬             ‫فاصله ‪ ،‬دو با مانع ‪ ،‬نگاه متفاوتش را به شعر روزگارش بویژه در‬            ‫مثقال زعفران‪ ،‬چند سیر بادام‪ ،‬یك قرابه شراب‪ ،‬یك ظرف نقل‪ ،‬یك‬
                                            ‫شکل ذهنی محتوای شعر شاعر نیست‪،‬بلکه طرز حرکت محتواست‬                       ‫شکل بیرونی به نمایش می گذارد غزلهای دفتر دو با مانع که حاصل‬             ‫دسته سنبل‪ ،‬چند قبضه كمان‪ ،‬چند دانه لعل‌‪ ،‬چند اصل سرو و سه‬
                                            ‫و ارتباطی که اشیاء با یکدیگر در شعر پیدا می کنند شکل ذهنی‬                 ‫سرودن در فواصل دهه های چهل و پنجاه می باشد پیش قرآول‬
                                                                                                                                                                                                                                        ‫چهار بلبل و پروانه كاف ‌یست!‬
                                                                                                                                    ‫بودنش در دگراندیشی به فرم غزل را نشان می دهد‪.‬‬
                                                                                                                      ‫منوچهرنیستانی در وصیت نامه اش می گوید‪ :‬مصراعها را بلند و‬

                                            ‫همان چیزی است که به یک شعر یا یکپارچگی می دهد و یا آن‬                       ‫کوتاه کرده ام که عبودیت وزن در کار نباشد (صالحی‪.)10: 1382 ،‬‬           ‫بدیهی است این مشروطه بود که زمینه انقلاب نیما را فراهم‬
                                                                                                                      ‫تغزل در دهه های پیش از ‪ 40‬و ‪ 50‬لااقل در بعد متفاوت نویسی‬                ‫آورد وشاید اگر اگر مشروطه اتفاق نمی افتاد انقلاب نیما یا محقق‬
                                            ‫را از وحدت و استحکام ساقط می کند‪ ،‬همان عاملی است که شعر‬                   ‫فرقی فاحش دارد تغزل در دهه های پیشین توام با شیوه نگارش‬
                                                                                                                      ‫قدمایی بود نگرش ثنویت گرای شاعر و مطلق انگاری‪ ،‬فضا سازی‬                        ‫نمیشد یا در دهه های بعد و به شکلی دیگر ظهور می کرد‪.‬‬
                                            ‫را ساده یا دشوار‪ ،‬شفاف یا مبهم‪ ،‬عمیق یا پایاب می سازد (طلا در‬

                                            ‫«ادامه در صفحه ‪»۲۰‬‬  ‫مس‪،‬جلد اول‪،‬صص ‪)73-75‬‬

‫‪19‬‬
   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24