Page 25 - 1489
P. 25
سال / 25شماره - 1489جمعه 11دنفسا 1396 هنر
سوی ههای تاریک انسانی در آثار نابغه جوا نمرگ تئاتر دنیا 25
اشاره:
رضا عبده ،نویسنده و کارگردان تئاتر ایرانی ،عمر کوتاهی داشت ،اما
در همان عمر کوتاه به نابغه هنر تئاتر شهرت گرفت .او که در اسفند
ماه سال ۲۳( ۱۳۴۱فوریه )۱۹۶۳در تهران به دنیا آمد ،در نوجوانی به
همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرد .عبده ۳۲سال بیشتر عمر
نکرد و در تاریخ ۱۲می ۱۹۹۵درگذشت ولی در طی عمر کوتاه خود،
نگاهش را در عرصه تئاتر پی شروی آمریکا به ثبت رساند.
نیلوفر بیضایی نمای شنام هنویس و کارگردان تئاتر ساکن آلمان،
نگاهی دارد به زندگی و آثار این نابغه تئاتر دنیا؛ رضا عبده.
یادداش تهای نیلوفر بیضایی درباره این نابغه تئاتر دنیا در دو بخش
مستقل «تصاوير كودكی همراه با خشونت» و «ویژگ یهای تئاتر رضا
عبدو» تنظیم شد هبود که در این ازنورسانی ،برای پ یگرفتن آسا نتر
یادداش تها به یک بخش و به دو سوبتیتر تبدیل شد هاند.
-شهرگان
تئاتر رضا عبدو
نيلوفر بيضايی
In touch with Iranian diversity Vol. 25 / No. 1489 - Friday, Mar 2, 2018 بروی صحنه آوردن آن را ندارن د ،كارگردانی كر د. خود وی در تمامی مصاحب ههايی كه با او شده ،در اين مورد صحبت ۱
نمايشنام هی بعدی عبد و« ،مده آ »ی اوريپيد بود كه عبدو بر اساس كرده اس ت .پدر رضا عبدو يك ديكتاتور و پدرسالار به تمام معنی تصاوير كودكی همراه با خشونت
25 آن يك نمايشنامه با زبان و فرم اجرايی خاص خود نوشت و بروی بود ه .او هر گاه اراده م یكرده و به هر بهان ها ی ،همسر و فرزندانش
صحنه بر د .نام اين روايت «مده آ ،يك ركويم برای پسر بچ های با را به باد كتك م یگرفته اس ت .خشونت ب یحد و حصر پدر ،معضلی رز ماری بوز ،خبرنگار نشري هی "كسموپوليتن" در ديداری كه از
اسباب بازی سفيد» Medea : a Requim for a boy with a white است كه رضا عبدو را تا پايان عمر كوتاه سی و دو سال هاش رها نكر د، تمرين نمايشی از رضا عبدو در سال ٩٣داشته ،می نويسد ...« :در
toyاست .اين نمايش كه عبدو علاوه بر نويسندگی و كارگردان ی، تا جايی كه عبدو كابو سهايش را از خشونتی كه به انسان بی دفاع گوش های يك مرد با زنی م یجنگ د .او را با طناب م یبندد و بر روی
طراحی صحنه و حركت آن را نيز بر عهده داش ت ،در يك سالن ورزشی اعمال م یشو د ،موضوع كار نمايشی خود قرار دا د .موضوع دو نمايش زمين م یكش د .در گوش هی ديگر مردی با يك نيزه قربان یاش را نشانه
كه عبدو آن را «تئاتر تجربی لوس آنجلس» م ینامي د ،اجرا ش د .در م یگيرد و ازدستگاه صدا آوازی وحشت زا پخش م یشود كه ديوارها
اين نمايش بازيگران همچون مهرههای شطرنج حركت م یكنن د ،در عبد و ،قتل پدر اس ت. را به لرزه در م یآور د .مجموع های از فريادها ،آواز اپرايی با بلندترين
حاليكه مده آ و جيسون مشغول ورق بازی هستند و مت نهايی از عبدو اما همواره از مادرش به نيكی ياد م یكن د .مادر بسيار مهربان صدای ممكن ،موسيقی رپ و موسيقی بايرنی فضا را پر كرده اس ت.
بوده اس ت ،آنچنان كه عبدو از او به عنوان «روح شاعرانه» ياد گروه تئاتر نيويوركی «دار آ لوز « ( ) Dar A Luzدر حال تمرين نمايش
شكسپير و گرترود اشتاين خواند م یشو د. م یكند .عبدو و مادرش برای فرار از واقعيت خشن حاكم بر خان هی جديدی اس ت .در مركز اين شلوغ ی ،رضا عبد و ،كارگردان نمايش با
يكی از موضوعات نماي شهای عبد و ،همجن سگرايی است كه باز با پدری كه همواره با ناسزاگويی و خشونت همراه بوده ،به دنيای خيالی خونسردی تمام و در كمال رضايت خاطر می گوي د« :عجب اوضاع
زندگی شخصی او پيوندی عميق دار د .عبدو در مصاحب های م یگوي د: قص هها فرار م یكرد هان د .آنها داستا نهای خيالی م یساخت هاند و آن را در هم ی!» .حقيقتا اگر حركات عجيب بازيگران نبود ،امكان نداشت
«پس از زندگی مشترك با آن نويسند هی ز ن ،زندگی عاطفی من اكثرا ً بازی م یكرد هان د .عبدو اين دنيای خيالی اولين تجرب هی برخورد خود كسی به اين باور برسد كه اين جوان بسيار شكننده و ظريف كه در
در ارتباط با مردان و با تمايلات همجن سگرايانه بوده اس ت .شايد حال خوردن غذای چينی است ،براستی همان ژنی قرن بيستم تئاتر
من در عشق ورزيدن به مردان بدنبال آن محبتی هستم كه پدرم در با نيروی جادويی تئاتر م یدان د. آمريكاس ت ،همان كسی كه تماشاگرانش را با تصاويری از آدمخوار ی،
عبدو هفت سال بيشتر نداشت كه همراه با خانواد هاش ايران را ترك
سنين كودكی از من دريغ كرد». كرد و به انگليس رف ت .عبدو در هفت سالگی برای اولين بار نمايشی خشون ت ،سكس و ...شوكه م یكن د»...
رضا عبدو علاوه بر كارگردانی تئات ر ،تعداد زيادی فيلم تجربی نيز از پتر بروك در لندن (رويای نيمه شب تابستان از شكسپير) ديد و براستی رضا عبدو كه بود؟ ويژگی و اهميت تئاتر او در چيست؟ چرا
به گفت هی خود ش« :هما نموقع برايم كاملا روشن شد كه من يك هم موافقين و هم مخالفين تئاتر او در اين باور ه معقيد هاند كه
ساخته اس ت. هنرمند خواهم ش د ،چرا كه مصمم شدم تا روزی چنين تصاويری او براستی يك نابغ هی تئاتر بو د ؟ ...برای كمك به يافتن پاسخ اين
عبدو در سن ٢٨سالگی به بيماری ايدز مبتلا شد و بخصوص از آن سوالات و يا لااقل بخشی از آنها ،اين نوشته به دو بخش اصلی تقسيم
پس موضوع مر گ ،يكی از موضوعات اصلی كار او ش د .آخرين و پر سر بسازم». شد هاس ت .در بخش اول نگاهی به كودكی رضا عبدو م یاندازيم كه
و صداترين نماي شهای او كه در بسياری از كشورهای اروپا نيز بروی عبدو همچنين در ٩سالگی در سفری به ايران در جشن هنر شيراز در شكل گيری تئاترش نقش بسيار مهمی را برعهده داشته است و در
صحنه رفت هاند و همزمان در آمريكا در ٥تا ٦صحنه اجرا م یشد هاند با رابرت ويلسون آشنا شد و نقش بسيار كوچكی نيز در نمايشنام هی
بخش دوم به كار عبدو و ويژگ یهای آن.
بدين قرارن د: ۱۶۸ساعت هی ويلسون بازی كرد . رضا عبدو در سال ۱۹۶۴در تهران متولد شد .مادر وی ايتالياي یالاصل
« -قانون باقيمانده» ( ،)١٩٩٣ ،The law of Remainsكه درباره»ی عبدو در سن ١٣سالگ ی ،در حاليكه ديگر طاقت تحمل خشونتهای پدر و پدرش ايرانی بود .پدر عبدو كه در سا لهای دور قهرمان بوكس
جفری دامر ،قاتل آدمخواری است كه مردان جوان را م یكشته و را نداشت ،از خانه ی پدر فرار كرد و با يك زن نويسنده كه ده سال ايران بود ،بسيار ثروتمند بود و روابط نزديكی با خاندان پهلوی
آلت تناسلی آنها را م یخورده است و از مثال يك فرد آدمخوار به يك از او بزرگتر بو د ،زندگی كر د .عبدو در مورد اين زن م یگوي د« :او مرا داش ت .تقريبا در تمامی نوشت ههايی كه در مورد رضا عبدو وجود
فرهن گآدمخوار و به ظاهر متمد ن ،مثل جامع هی آمريكا گسترش تشويق كرد كه به قدرت فانتز یها و روياهايم همچون گنجی گرانبها دار د ،به نقش پدر در زندگی رضا عبدو اشاره شده است و همچنين
م یياب د. باور داشته باشم .»...
« -نقل قو لهايی از يك شهر ويران»Quotations from a ruined( يكسال بعد ،يعنی در سن ١٤سالگی ،رضا عبدو در «تئاتر ملی
،)١٩٩٤ ، cityكه حكايت از ويران ههای ناشی از جنگ بوسنی و نوجوانان لندن» ،نمايش «پی ير گينت» از ايبسون را كارگردانی كرد
حمل هی آمريكا به خليج فارس دار د .در اينجا م یبينيم كه پيشرفت و همچنين چهار سال بعنوان بازيگر در تئاترهای خيابانی شركت كرد.
تمدن تنها يك دروغ بزرگ است و معنای حقيقی آن پيشرفت و تكامل وی در سفر كوتاهی كه به هندوستان رفت ،با رقص «كاتاكالی» كه از
مه مترين و نمايش یترين شاخ ههای رقص در تئاتر هند بشمار م یرو د،
تكنولوژی جنگی اس ت ،به بهای نابودی انسا نهای ب یدفا ع. آشنا شد و تحت تات ْير اين رق ص ،يك نمايش خيابانی در لندن اجرا
« -تن گ ،راس ت ،سفيد» (،)١٩٩٤،Tight, Right, White كر د .عبدو در ١٨سالگی نمايشنام هی «شاه لير» نوشت هی شكسپير
كه دربارهی نژادپرستی و عواقب اجتماعی آن و همچنين را كه بسياری از كارگردانان با تجرب ه ،حتی در سنين پيری نيز جرات
مكانيس مهای قدرت و استعمار در قرن بيستم است .