Page 23 - 1489
P. 23

‫‪23‬‬                                                                     ‫هیچ دستکاری و ویرایش می باشد‪ .‬این سرعت‬                                                                               ‫نقد	‹‬
                                                                         ‫خلاقیت برای آهنگساز سنتی ایتالیایی‪ ،‬سالیه ری‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬                                                                                                                           ‫خصیص ‌ههای تولید شعر شاملو‬
                                                                                    ‫در نیمه ‪2‬م سده ‪18‬م‪ ،‬اعجاب آور بود‪.‬‬
  ‫‪23‬‬                           ‫سال ‪ / 25‬شماره ‪ - 1489‬جمعه ‪ 11‬دنفسا ‪1396‬‬  ‫لذا در این نوع خلاقیت فورانی‪ ،‬خامی هنر مد‬                                                                                      ‫شعر روایی و تصویری هم‬                                                          ‫دکتر بیژن باران‬
                                                                         ‫نظر نبوده؛ بلکه روی بلاوسطگی فکر‪-‬بیان تاکید‬                                                                                    ‫وجود دارد که می تواند بسیار‬
                               ‫‪Vol. 25 / No. 1489 - Friday, Mar 2, 2018‬‬  ‫می شود‪ .‬این بیان میتواند کلامی مانند شعر‬                                                                                       ‫بلند باشد از فردوسی گرفته تا‬                                       ‫مقدمه‪:‬‬
                                                                         ‫بوده؛ می تواند حسی مانند نقاشی در وان گوگ‬                                                                                      ‫اخوان‪ ،‬فروغ‪ ،‬سهراب و نیما‪.‬‬         ‫شاید شاملو خوشش نیاید که او را‬
                                                                         ‫و موسیقی در شوپن باشد‪ .‬شاعر با احساس‪،‬‬                                                                                          ‫در شعر روایی خرد و مشعر‬            ‫با فردوسی در زبان فارسی همتراز‬
                                                                         ‫صمیمیت‪ ،‬عاطفه – فکر خود را بکلام می کشد‪.‬‬                                                                                       ‫ساختار روایتی‪ ،‬شخصیتها و‬           ‫دانست‪ .‬ولی ‪ 60‬سال کار ادبی او‬
                                                                         ‫او بطور ضمنی و تلویحی شکار کلامی فکر‪ ،‬با‬                                                                                       ‫پلات را بر شعر سوار می کنند‪.‬‬       ‫‪ 2‬برابر تعداد سالهای صاحب سطر‬
                                                                         ‫بیواسطگی مشعر‪ ،‬صداقت را از چنبر ثابت‬                                                                                           ‫در شعر تصویری راوی با شیوه‬         ‫"بسی رنج بردم در این سال سی‪/‬‬
                                                                         ‫و محاط حصر سنن ادبی‪ ،‬آزاد می کند‪ .‬پس‬                                                                                           ‫پیوست مقوله ها‪ ،‬فضا‪ ،‬زمان به‬       ‫عجم زنده کردم بدین پارسی"می‬
                                                                         ‫استقلال فکر از غالب محدودیت سنن بیان ادبی‬                                                                                      ‫بیان محیط و اشیاء و با شیوه‬        ‫باشد‪ .‬اگر فردوسی واژه های خراسانی‬
                                                                                                                                                                                                        ‫گسست به جهش از یک مقوله‪،‬‬           ‫را هزار سال پیش در شعر جا‬
                                                                                     ‫با اصل عدم دستکاری حفظ می شود‪.‬‬                                                                                     ‫محیط‪ ،‬زمان با فلاش بک به‬           ‫انداخت؛ شاملو واژه های زبان محاوره‬
                                                                         ‫چون کلام بسرعت‪ ،‬بنا به دستور زبان و عواطف‬                                                                                                                         ‫ای تهرانی را در کتاب کوچه‪ ،‬موازی‬
                                                                         ‫لحظه ای شاعر‪ ،‬فکر را در شعر ترابری میکند؛‬                                                                                                      ‫دیگری می پردازد‪.‬‬   ‫کار سترگ لغتنامه دهخدا‪ ،‬گردآوری‬
                                                                         ‫این نوع شعر از درجه صداقت بالا برخوردار‬                                                                                        ‫گاهی یک فکر برای طول یک‬            ‫کرد؛ در آثار ادبی خود بکار برد‪ .‬کتاب‬
                                                                         ‫است‪ .‬خواننده هم به صمیمیت شاعر لبیک‬                                                                                            ‫غزل کوتاه است‪ .‬باید باشیوه‬
                                                                         ‫گفته این نوع شعر را ملکه ذهن خود می کند؛‬                                                                                       ‫هایی عقلانی مانند مقدمه‪ ،‬پند‬                 ‫کوچه بصورت نرم الکترونیک در ویکی اینترنت بمرور خواهد آمد‪.‬‬
                                                                         ‫در موقعیتهای مناسب زندگی آنرا نقل می کند‪.‬‬                                        ‫منتجه‪ ،‬تسبیح چند فکر مربوطه‪ -‬آنرا به تعداد بیتهای متعارف افزایش داد‪.‬‬
                                                                         ‫این صمیمیت فکر در بیان شعری یکی از رازهای مانایی شاملو در شعر‬                    ‫حافظ در برخی از غزلهایش چند فکر کتره ای فررار را بصورت تسبیح ‪3-2‬‬                 ‫نقد شعر و آثار شاملو ابعاد گوناگونی را دربر دارد‪ .‬در این جستار‬
                                                                                                                                                          ‫رباعی با تمهای مستقل ولی با وحدت هنری سر هم بندی می کند‪ .‬بحث‬                     ‫‪ 3‬خصیص ‌هی شاملو در باره شعر ‪ -‬که از او حضورا شنید ‌هام‪ -‬واشکافی‬
                                                                                                                                            ‫فارسی است‪.‬‬    ‫وحدت هنری یا هارمونی در حوصله نقد حاضر نیست‪ .‬بررسی این سبک در‬
                                                                         ‫روال مراقبه شعری نیاز به مداقه دارد‪ .‬در وضع مراقبه مشعر فکرهای کتر‌های‬                                          ‫برخی از غزلهای حافظ فرصتی دیگر می طلبد‪.‬‬                                                                                  ‫م ‌یشوند‪:‬‬
                                                                         ‫ناشی از بقا در حافظه را با مسایل شخصی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬تاریخی‪ ،‬مضارعی‬                   ‫این نوآوری چنددیدگاهی‪ ،‬چندتمی‪ ،‬چندتوصیفی‪ ،‬چندراوی‪ ،‬چندصدایی‬                      ‫	•کوتاهی طولی شعر‪ -‬متناسب با گنجایش حافظه کوتاه مدت خواننده‬
                                                                         ‫محیط محک میزند‪ .‬بنا به هنجارهای مورد علاقه شاعر‪ ،‬مشعر فکرهایی را‬                 ‫حافظ را برخی از معاصرانش خرده گرفتند‪ .‬حتی امر بر خود شاملو هم‬                    ‫	•دستنویس اولین شعر‪ -‬تقلیل کنترل مشعر در مغز راست بر نویسش‬
                                                                         ‫می گزیند؛ در حافظه کاری ضبط می کند تا روند نویسش شعر اجرا شود‪.‬‬                   ‫مشتبه شد تا به "تصحیح" این نوع غزلها بپردازد‪ .‬او چند غزل با قافیه‬
                                                                         ‫این هنجارها می توانند فردی‪ ،‬عشقی‪ ،‬مداحی‪ ،‬اعتقادی‪ ،‬انسانی‪ ،‬حماسی‪،‬‬                 ‫مشترک را گزیده؛ با محرم کردن موتیفهای سطور‪ ،‬جابجایی بیتها‪ ،‬تاکید بر‬                                                                            ‫در مغز چپ‬
                                                                                                                                                          ‫یک موضوع‪ ،‬ابیات این غزلها را ب ُر زده؛ چند غزل با وحدت موضوعی سرهم‬                     ‫	•زمزمه خوانش شعر‪ -‬کاربرد تلفظ دهانی لحن و شنیدن آهنگ‬
                                                                                                        ‫تفریحی‪ ،‬فلسفی‪ ،‬مطایبه ای‪ ،‬زبانبازی باشند‪.‬‬
                                                                         ‫با این هنجارها نوع شعر و شاعر در جامعه تعیین می شوند‪ .‬پس از زاویه‬                                                                     ‫کرد تا آنها یکدست شوند‪.‬‬     ‫مسئله‪ .‬کوتاهی طولی شعر بمعنی فرم با محدویت تعداد سطرها در ‪2-1‬‬
                                                                         ‫هنجارهاست که شعر خیام‪ ،‬حافظ‪ ،‬زاکانی‪ ،‬فردوسی‪ ،‬مولانا را از هم می‬                  ‫نوآوری حافظ تجربه گرایی آنتونیونی ‪2007-1912‬م ‪ ،‬کارگردان شهیر ایتالیا‬             ‫مفصل می باشد‪ .‬محتوای آن‪ ،‬فکر کتره ای متجانس با عواطف لحظه ای‬
                                                                         ‫توان تمیز داد‪ .‬این مراقبه شعری یکی از علل مانایی شاعران طراز اول‬                 ‫را بیاد می آورد‪ .‬این کارگردان معتقد بود گاهی با چند دوربین از زاویه های‬          ‫شاعر است‪ .‬مثلا ‪4‬پاره‪3 ،‬لختی هایکو‪2 ،‬بیتی رباعی‪ ،‬قطعه‪ ،‬طرح و شبانه‬
                                                                         ‫فارسی‪ -‬مانند خیام‪ ،‬حافظ‪ ،‬فردوسی‪ ،‬مولانا و در عصر مدرن فروغ‪ ،‬نیما‪،‬‬                ‫گوناگون باید موضوع‪ /‬سوژه را با نور روی فیلم سلولوید قرار داد‪ .‬نام این‬            ‫شکلهای کوتاه شعر یند که از قرون وسطا تا عصر مدرن بکار میروند‪ .‬غزل و‬
                                                                                                                                                          ‫فیلم با صحنه انفجار یک خانه از چند زاویه دید چند دوربین همزمان‪ ،‬شاید‬             ‫تصنیف ترانه مدرن هم با کوتاهی شعر‪ ،‬تاثیر آنرا تشدید می کنند‪ .‬کوتاهی‬
                                                                                                                                   ‫اخوان‪ ،‬شاملو‪ -‬است‪.‬‬                                                                                      ‫شعر با امکان مانایی در حافظه کوتاه مدت خواننده در زمان و گنجایش‬
                                                                         ‫نتیجه این سبک کار‪ ،‬یعنی عدم دستکاری ورژن اول شعر‪ ،‬نوعی محرمیت‬                                                            ‫رویداد یا نقطه زابریسکی ‪ 1970‬باشد‪.‬‬
                                                                         ‫کلامی هم دربر دارد‪ .‬پس محرمیت کلامی بمعنی گزینش واژه ها در یک‬                    ‫عدم دستکاری‪ .‬لغزش در تغییرات تدریجی بیان کلامی بنا به هنجارهای‬                                                                                    ‫متناسب است‪.‬‬
                                                                         ‫دم و تسلسل فکرها در مفصلهای شعری‪ ،‬تاثیر و ضربه ‪ impact‬شعر را بر‬                  ‫ادبی بومی در دسترس مشعر مغز راست شاعر‪ ،‬باعث دوری نسخه پایانی‬                     ‫فاصله فکر تا بیان کلامی در نویسش ویراست‪ /‬ورژن نهایی شعر هرچه‬
                                                                         ‫خواننده بیشینه می کند‪ .‬این محرمیت در موسیقی و عکاسی امروزی با‬                    ‫شعر از فکر آغازین می شود‪ .‬در روند ویرایش چندباره‪ ،‬شعر عاطفی فردی‬                 ‫کوتاه تر از نظر زمانی باشد؛ غلظت و خلوص عاطفی شعر بیشتر است‪.‬‬
                                                                         ‫امپلیفایر در کنسرتها و اگراندیسمان در فیلم قابل قیاس است که تم اصلی‬              ‫به شعر فرهنگ جمعی سوق داده می شود‪ .‬لذا در ورژن نهایی شعر چاپی‪،‬‬                   ‫البته این کوتاهی زمان نیاز به تجربه ممتد و استعداد شاعری فراوان دارد‪.‬‬
                                                                         ‫را اثر بخشتر می کند‪ .‬اینگونه اشعار توفندگی و یورش فکری باخود داشته؛‬              ‫کیفیت عاطفی و صمیمیت فکر اولیه شعر تقلیل می یابد‪ .‬طولانی تر کردن‬                 ‫نیز دستکاری شعر بنا به هنجارهای سنن عروض بومی‪ ،‬اصول زیبایشناسی‬
                                                                         ‫خواننده را خلع ید می کنند‪ .‬تاثیر عمیق بر ذهن او می گذارند‪ .‬البته در‬              ‫فاصله فکر الهامی تا نویسش نهایی در طیف ثنوی عاطفه‪-‬زبانبازی‪ ،‬شعر را‬               ‫حهانی‪ ،‬ابداعات آرایه های ادبی فردی به زمان و داوری مشعر نیاز دارد‪ .‬این‬
                                                                         ‫سرود و روایت شعری شفاهی تکرار قافیه کمک به حضور ذهن و هماهنگی‬                                                                                                     ‫طول زمانی بین فکر تا بیان‪ ،‬با تکرار ‪2‬باره نویسی و ویرایش به لغزش دور‬
                                                                                                                                                                                                                ‫به مصنوعیت می کشاند‪.‬‬       ‫شونده پیدرپی از مبدا فکری می انجامد؛ باعث دوری شکل نهایی شعر از‬
                                                                                                                                                 ‫می کند‪.‬‬  ‫اخوان در بازه زمانی بین لحظه الهام تا تولید چاپی‪ ،‬شعر خود را دستکاری‪،‬‬
                                                                         ‫زمزمه‪ .‬شاملو روی ‪ 2‬حس بصری و سمعی در خوانش شعر تاکید می کرد‪.‬‬                     ‫ماساژی‪ ،‬دوباره نویسی و ویرایش فراوان میکرد‪ .‬برخلاف او‪ ،‬شاملو معتقد‬                                                                         ‫فکر آغازین می شود‪.‬‬
                                                                         ‫منظور او این بود که خواننده باید ظاهر بصری شعر را روی صفحه ببیند؛‬                ‫بود که فاصله بین آمدن فکر زبانی از حافظه زبانی به حافظه کاری تحت‬                 ‫زمزمه شعر رابطه بین تولید دهانی‪ /‬صوتی شعر و دریافت گوشی است که‬
                                                                         ‫نیز آنرا زمزمه کند نه بیصدا نگاه کند‪ .‬لذا دکلماسیون شعر در جمع براساس‬            ‫کنترل مشعر برای نویسش یا تحریر کلامی آن با دست باید کوتاه باشد تا‬                ‫حافظه های حس بصر‪ ،‬سمع‪ ،‬عاطفه را فعال می کند‪ .‬زمزمه شعر بهنگام‬
                                                                         ‫این خیصه های اجتماعی تاثیر شعر را افزونتر از خوانش در خلوت می‬                    ‫عاطفه و خلوص دستمالی و رقیق نشوند‪ .‬برای شاملو ورژن نخست شعر‬                      ‫خوانش‪ ،‬صدا را از گوش به حافظه سمعی و حافظه زبانی میرساند‪ .‬در‬
                                                                         ‫کند‪ .‬ابعاد شکوه شعر در خط بصری‪ ،‬زمزمه صوتی‪ ،‬حافظه کلامی به مغز‬                   ‫که روی کاغذ می آمد شکل نهایی شعر بود‪ .‬پس از نویسش ورژن نخستین‪،‬‬                   ‫حالیکه خوانش بیصدای شعر با چشم‪ ،‬تصویر واژه ها را به حافظه بصری‬
                                                                                                                                                          ‫شاملو شعر را رفع و رجوع‪ ،‬رفوگری‪ ،‬وصله دوزی‪ ،‬ویرایش نمی کرد؛ از‬                   ‫برده؛ حافظه زبانی را فعال می کند‪ .‬پس افزون بر مفاهیم زبانی‪ ،‬حسگرهای‬
                                                                                                                               ‫خواننده موثرتر می شود‪.‬‬     ‫‪4‬پاره گذاری و چپاندن هجای ضروری برای انطباق وزنی و جابجایی سطرها‬                 ‫سر صوت و تصویر راهم با بار عاطفی به مشعر ترابری می کنند‪ .‬از اینرو می‬
                                                                         ‫لذا او به چینش واژه ها‪ ،‬سطرها‪ ،‬علامتها اهمیت میداد‪ .‬این توجه به ظاهر‬                                                                                              ‫تواند مدارهای بسته‪ /‬فیدبک در سر را برای درک همه جانبه شعر در مثلث‬
                                                                         ‫شعر روی صفحه کاغذ در شعر بصری کنکرت سده ‪20‬م و شعر دیجیتال‬                                                                    ‫یا کلمات برای قافیه حذر می کرد‪.‬‬      ‫ورنیکه در مغز چپ فعال کند‪ .‬اکنون ‪ 3‬خصیصه کوتاهی‪ ،‬عدم دستکاری‪ ،‬و‬
                                                                         ‫سده ‪21‬م تبلور یافت‪ .‬در غرب از نوع برخی آثار آپولینر و فوتوریستها و‬               ‫روشن است که برای نگارش این گونه شعر‪ ،‬نثر بسیار طبیعیتر از نظم‬
                                                                         ‫در ایران تجربه شعرهای بصری مهرداد فلاح و دیجیتال علی ابدالی را می‬                ‫است‪ .‬زیرا در نظم‪ ،‬لایه آرایه های اوزان عروضی و قافیه در مغز راست بر‬                                                  ‫زمزمه در شعر شاملو واشکافی می شوند‪.‬‬
                                                                         ‫توان نام برد‪ .‬در ایران سنت قدیمی خطاطی و کاشیکاری آرامگاهها میراثی‬               ‫روال بیرونریزی شعر از حافظه زبانی و عاطفی نظارت می کند‪ .‬این سوار‬                 ‫کوتاهی طولی‪ .‬برای شاملو طول بهینه یک شعر بین رباعی و غزل است‪-‬‬
                                                                         ‫هزاره ای برای این نوع شعر دربردارد‪ .‬جدیدا شعرهای نرم الکترونیک به‬                ‫کردن لایه عروضی بر شعر عنصر عاطفه را در آن تقلیل می دهد‪ .‬تا جاییکه‬               ‫یعنی از ‪ 4‬تا ‪ 14‬سطر‪ .‬چرا؟ اکثر شعرهای ماندگار شاملو در ‪ 2-1‬صفحه‬
                                                                         ‫این تجربه بصری و صوتی کمک می کنند‪ .‬شعر دیجیتال میتواند تلفیق‬                     ‫شاعر با سنن بدیع و بلاغت پیشین‪ ،‬مانند قالب ریخته گری‪ ،‬فکرش را در‬                 ‫بیشتر نیستند‪ .‬کوتاهی شعر را موثرتر در برانگیختن عاطفه و درک مفهایم‬
                                                                         ‫تصویر‪ ،‬صوت‪ ،‬متن پویا باشد‪ .‬در متن هم انواع قلم‪ /‬فانت به رنگها‪ ،‬اندازه‬            ‫سامانه ثابت وزن و قافیه معین‪ ،‬به شعری محدود و معیاری تبدیل میکند‪.‬‬                ‫در خواننده می کند؛ بسادگی در حافظه دراز مدت خواننده می ماند‪ .‬رباعی‬
                                                                         ‫ها‪ ،‬ضخامت‪ ،‬زیرخط‪ ،‬اریب را می توان گزیدکه در فضای مجازی اینترنت‬                   ‫البته طیف انواع عاطفه در دهها وزن ثابت مدون ازپیش تعبیه شده اند‪.‬‬                 ‫و غزل نمونه های کوتاهی طولی شعر کلاسیک اند‪ .‬آنها در ادبیات فارسی و‬
                                                                                                                                                          ‫مثلا یک وزن شوخ و شاد‪ ،‬وزن دیگر غمین و آرام‪ ،‬وزن سوم حماسی و‬                     ‫برای توده های مردم بسیار اثرگذار بوده تا جاییکه بیتهایی برای کاربرد تجربه‬
                                                                                                                                   ‫ابدی‪ ،‬حی حاضر اند‪.‬‬     ‫مطنطن است‪ .‬در عصر عتیق دانش اوزان عروضی‪ ،‬بخشی از آموزش ادبی‬
                                                                         ‫شاملو می گفت من باید شعر را ببینم؛ آنرا پیش خود زمزمه کنم‪ .‬این نوع‬               ‫یا ضبط استعدادی‪ ،‬در مغز شاعر بود‪ .‬در عصر مدرن که شفافیت عمده‬                                  ‫گذشتگان بصورت جملات قصار در زندگی روزمره بکار میروند‪.‬‬
                                                                         ‫قرائت شعر در عصر مدر ِن باسوادی و وفور کتب کاغذی‪ ،‬شعر را از عهد‬                  ‫است‪ ،‬این بحور مخل شفافیت فکر شده؛ لذا شعر منثور طرفدار بیشتر از‬                  ‫بهررو‪ ،‬از شعر های بلندتر هم مانند قصیده و روایت فقط بیت یا نیم بیتی‬
                                                                         ‫عتیق با ازبرخوانی‪ ،‬شیوه شفاهی گوشی‪ /‬سمعی‪ ،‬متمایز می کند‪ .‬در شعر‬                                                                                                   ‫در حافظه عمومی بیشتر نمی ماند‪ .‬این امر بخاطر محدودیت مقدار حافظه‬
                                                                         ‫شفاهی روال دهنی‪-‬گوشی یک سامانه امواج تسلسلی یا سریال کلمات‬                                                                                           ‫منظوم دارد‪.‬‬  ‫کوتاه مدت برای نیم دوجین مقوله تا چند دقیقه و نیز بهتر بخاطرآوردن‬
                                                                                                                                                          ‫نیز بنا به نظریه مخابرات شانون‪ ،‬تکرار واج در قافیه عنصر خبری شعر را‬              ‫آتی می باشد‪ .‬برای نمونه‪ :‬میازار موری‪ ..‬و توانا بود‪ ..‬فردوسی‪ .‬انگیزه شعر‬
                                                                                                          ‫بترتیب از دهان به گوش با فشار هوا است‪.‬‬          ‫تقلیل می دهد؛ پیش بینی پذیری را افزایش می دهد‪ .‬نظریه شانون در‬                    ‫در گذشته الهام نامیده می شد‪ .‬عصبهای حافظه مغزی موجود زنده برای‬
                                                                         ‫در شعر بصری کتبی‪ ،‬شعر روی ماتریکس ‪-2‬بعدی کاغذ یا صفحه تصویر‬                      ‫‪ 1948‬منبع‪ ،‬انتقال‪ ،‬سیگنال‪ ،‬کانال‪ ،‬نویز‪ ،‬بایس‪ /‬غرض‪ ،‬گیرنده‪ ،‬مقصد‬                  ‫بقای محتوا بطور کتره ای فعال می شوند‪ -‬درست مانند کاربرد عضلات‬
                                                                         ‫رایانه ای آزادی پراشی کلمات و سطور را دارد‪ .‬البته خط فارسی از راست به‬            ‫اطلاعات‪ ،‬احتمال خبط‪ ،‬کودینگ‪ ،‬دیکودینگ‪ ،‬نرخ اطلاعات‪ ،‬گنجایش کانال‬                 ‫برای سلامت آنها‪ .‬در شبانه روز ‪ 12‬هزار فکر کتره ای در مغز فعال شده‬
                                                                         ‫چپ و صفحه بندی از بالا به پایین در ماتریکس ‪-2‬بعدی صفحه ظاهر می‬                   ‫را با هم ربط می دهد‪ .‬روشن است که شعر هم از زاویه نظریه مخابرات‬                   ‫که بخش بصری آن بصورت خواب دیده می شوند‪ .‬بخاطر امری محیطی‬
                                                                         ‫شود که می توان در شعر بصری این سنت ثابت خطی مستقیم را با پراش‬                    ‫شانون پیامی در کانال زبان از شاعر فرستنده به خواننده گیرنده برای ترابری‬          ‫یا ذهنی‪ ،‬گیردادن مشعر به برخی از فکرهای کتره ای منبع درونی شعر در‬

                                                                                                                     ‫کلمات روی صفحه بچالش کشید‪.‬‬                                                       ‫اطلاعات از مبداء به مقصد است‪.‬‬                                                                    ‫حافظه کاری است‪.‬‬
                                                                         ‫از زاویه بصری روی صفحه‪ ،‬شعر از ظاهر موازی یا پارالل برخوردار است‪.‬‬                ‫روند نویسش شعر از فکر به تحریر برای شاملو بسیار کوتاه است‪ .‬البته‬                 ‫پس کوتاهی شعر متناظر با فکر کتره ای حول وحوش توجه‪ ،‬تمرکز‪ ،‬مراقبه‬
                                                                         ‫یعنی روی صفحه چینش واژه های افقی‪ ،‬عمودی‪ ،‬اریب آزادی عمل را برای‬                  ‫او در وضع مداقه شبانه روز فکری را در ذهن خودآگاه‪ ،‬نیمه خودآگاه‪،‬‬                  ‫شاعرانه بوده که طولانی کردن شعر از ترکیب چند فکر کتره ای‪ ،‬نیازهای‬
                                                                         ‫ترابری عناصر تنفس‪ ،‬عاطفه‪ ،‬وضع روحی شاعر برای چشم خواننده قابل‬                    ‫ناخودآگاه پرورش می دهد‪ .‬تا لحظه نگارش و تحریر شعر چون آتشفشان‬                    ‫زبانی‪ ،‬سنن شعری محصول شعری را از تازگی فکر ادبی آن دور می کند‪.‬‬
                                                                         ‫اسکن می کند‪ .‬چشم خواننده در رویت صفحه شعر با الگوی کتره ای‬                       ‫فوران کرده؛ او نیازی به دستکاری این ورژن آغازین شعر نمی بیند‪ .‬تصویر‬              ‫این فاصله اندازی مشعرانه فکر را در بیان بیات می کند؛ واسطه بین فکر و‬
                                                                         ‫فوکوس کلاغپری از یک نقطه به نقطه دیگر می جهد‪ .‬این الگوی جهشی‬                     ‫این روال در فیلم آمادئوس ‪ 1984‬را می توان درباره موتسارت جوان‬                     ‫بیان را ضخیمتر می کند‪ .‬البته این یک نوع شعر است که شاملو آن را طرح‬
                                                                         ‫چشم مانند مدارات سرانگشت منحصر بفرد است‪ .‬در گذار از جهان عتیق‬                    ‫اطریشی دید که نت نویسی آثارش طرفه العین‪ ،‬فی البداهه‪ ،‬سریع بدون‬
                                                                         ‫به مدرن علامتهای املایی مانند پرسش‪ ،‬تعجب‪ ،‬ندا‪ ،‬پایان با مکث‪ ،‬وقفه با‬                                                                                                                                                            ‫یا شبانه می نامد‪.‬‬

                                                                                    ‫ویرگول‪ ،‬تیره‪ ،‬کمانه‪ /‬پرانتز‪ ،‬گوشه‪/‬اکلاد‪ ،‬ابرو و غیره بکار رفتند‪.‬‬
                                                                         ‫در سده ‪21‬م با جهانی شدن اینترنت شکلکها هم برای تعجب‪ ،‬شادی‪ ،‬غم‪،‬‬
   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28