Page 27 - Issue No.1374
P. 27
فرازهایی دربارهی مشکلات افراد دارای معلولیت در ایران*
27
سال / 23شماره - 1374جمعه 27رذآ 1394 نابسامانیهای فوق تنها گوشهاى از مشکلات جامعه معلولین فرید انصاری دزفولی**
ایرانی محسوب می شوند که نیز امکانات و فرص تهاى زندگى افراد دارای معلولیت در ایران با
مشکلات زیادی دست به گریبان
را براى قشر معلول بعلت فقر فزاینده روز به روز ناممکن تر اند و از حقوق انسانی و شهروندی
خویش محروم می باشند .از نبود
کرده است. قانون حمایت از معلولان گرفته
تا نوع نگاه تبعیض آمیز افراد
معلولین در شرایط امروزین ایران ،بعلت رشد روزانه تورم وگرانی جامعه و دولت به مسئله معلولیت
و معلولان ،همه و همه باعث
و در نتیجه هزینه های سرسام آور زندگی ،در تنگدستی و فقر بسر شده است تا این اقلیت بزرگ
کشورمان از حقوق و امکانات
می برند و رشد فقر نيز در میان این قشر آسیب پذیر اجتماعی رو برابر اقتصادی ،اجتماعی،
سیاسی ،فرهنگی و انسانی
بهگسترش است و بنابراین آنان جزء اقشار فقير جامعه محسوب برخوردار نیستند .یکی از نماد
های نادیده گرفتن این حقوق بی
می شوند .بسیاری از معلولین علاوه بر محروم بودن از امکانات توجه ای به وضعیت شغلی شان
است که نتیجه آن برای این قشر از
مادی و رفاهی زندگی چون شغل ،آموزش ،درمان و بهداشت جامعه نداشتن درآمدی برای ادامه
حیات و نرسیدن به استقلال مالی
مناسب ،بعلت بی پولی قادر به تامین دارو و وسائل توانبخشی جهت خودگردانی ،عدم حضور
در اجتماع و برخوردار نبودن از
نیستند .کافی است گذری به سازمان های بهزیستی در شهرها و
زندگی بهتری می باشد.
یا سازمان بهزيستى کل کشور واقع در تهران داشته باشیم تا با عدم امنيت شغلی یکی از اصلی
ترین دغدغه های و مشکلات
اجتماع عظيمى از معلولان مواجه شویم که برای ادامه بقا در بدر افراد دارای معلولیت برای معیشت
و ادامه حیات است .به این مشکل
بدنبال اقلام خوراکىُ ،ب نهاى غذايى و يا مساعد تهاى مالى به بايد دشوار بودن دستیابی و تامین وسايل توانبخشی ،امکانات
رفت و آمد ،مسكن ،آموزش ،عدم مناسب سازی ،نبود برنامه
اين سازمان عريض و طويل مراجعه ميکنند و جداى از برخورد های تفریحی و گردشگری و سهميه سوخت معلولان را هم به
فهرست مشكلات اين بخش از جامعه را هم اضافه كنيم .در
بد و تحقيرآميز مسئولان اين سازمان با آنان ،در بيشتر اوقات نيز حال حاضر مشکل مالی – معیشتی که بعلت عدم اشتغال و
بیکاری ایجاد شده است ریشه بسیاری از نابسامانی ها و دغدغه
نامههاى معلولان و مراجعات مکررشان به اين سازمان ،بى اثر اصلی زندگی افراد دارای معلولیت در کشورمان است .
آمار بیکاری در میان افراد دارای معلولیت ناروشن است.
مانده و حتى در صورت اصرار بر دريافت کمک مالى ،معلول سرشماری سال 1390می گوید 1/36درصد افراد جامعه
دارای معلولیت هستند که بر اساس این آمار نرخ بیکاری در
را تحت عنوان مسئله دار و اراذل و اوباش از مرکز به اصطلاح میان معلولین واجد شرایط کار 21درصد است .در صورتیکه
سازمانهای مردم نهاد معتقدند که نرخ بیکاری افراد دارای
حمايتهاى مردمى ،به خيابان پرتاب ميکنند. معلولیت 4برابر نرخ بیکاری افراد غیر معلول کشور می باشد
و در خوشبیانه ترین شرایط نرخ بیکاری معلولین واجد شرایط
با این اوضاع و احوال ،معلول مدد جوی ايرانى از همه جا رانده کار برای این سازمانها 60درصد تخمین زده می شود .اين در
حالی است که تعداد معلولان تحت پوشش سازمان بهزيستی به
و مانده است و ديگر هيچ اميدى به فرداى بهتر ندارد .دست به عنوان متولی اصلی معلولان فقط حدود يک ميليون و 200هزار
نفر گزارش داده می شود یعنی میلیون ها انسان دارای معلولیت
اعتیاد می زند و به خودکشی رو می آورد ،آمار خودکش ى افراد بدون هرگونه حمایتی در جامعه رها شده اند تا با وابستگی به
خانواده و اطرافیان خود زندگی کنند .طبق آمار سال 2008از
دارای معلولیت حتی در مراکز نگهدارى از این قشر تکان دهنده سه میلیون معلول واجد شرایط کار فقط 600هزار نفر به نوعی
مشغول بهکار بوده اند .یعنی اکثریت معلولین در ایران بیکارند و
می باشد .علیرغم این همه مصائب و مشکلات و این همه فقر در تنگنا بسر می برند .در ایران کسی که شغل ندارد ،زیر پوشش
بیمه تامین اجتماعی نخواهد بود و بدین ترتیب کسی که تامین
و خودکشى در میان مددجویان ،و علیرغم وعده وعید ها نسبت اجتماعی نداشته باشد مستمری بازنشستگی نخواهد داشت و بر
همین اساس در دوران کهنسالی هم امنیت روانی و مادی برای
In touch with Iranian diversity به بهبود وضعیت زندگی افراد دارای معلولیت و احترام به حقوق ایرانی در زمینه تنگدستی مالی و رشد اعتیاد و خود کشی در این افراد وجود نخواهد داشت زیرا حق بیمه ای پرداخت نشده
شهروندیشان کسی به دادشان نمی رسد و دغدغه آنان را ندارد. میان معلولان بارها اعلام خطر کرده اند و به سرپرستان سازمان
بهزيستی كشور هشدار دادهاند .آنها همواره جهت رفع مشكلات است.
دولت ها یکی پس از دیگری می آیند و جز شعار چیزی تحویل موجود قول داده اند اما در اين راستا نتیجه ملموسی حاصل نشده متاسفانه بی توجهی به ضرورت امنيت شغلی و اشتغال پايدار
و بيكاری در میان این قشر آسیب پذیر بيش از ساير گروههای معلولان نسبت به ساير افراد جامعه باعث شده است تا آمار
این قشر نمی دهند .سازمان بهزیستی تنها پناهگاه افراد دارای جامعه رواج دارد .بسياری از اقراد دارای معلولیت با وجود خودکشی در میان این قشر بالا برود .بعض یهایشان خودسوزی
تحصيلات عالی و تخص صهای فنی و حرفه ای بيكارند و تعداد م یکنند .بعض یها خودشان را حل قآویز میکنند.گروهی هم دارو
معلولیت هم بعلت در اختیار نداشتن بودجه و امکانات لازم معلولان در نوبت استخدام هم گويای اين واقعيت است كه اين می خورند و خودشان را مسموم می کنند .وضعیت خانوادگی و
مشكل تداوم داشته و تعداد جذب افراد این قشر محروم برای به خصوص اقتصادی و معیشتی معلولین اثر مستقیم بر میزان
قادر نیست پاسخگوی درخواست های انسانی ،مشکلات مالی و استخدام بسيار كم است .هیچ برنامه مدون دولتی جهت رفع خودکشی آنها دارد .نهاد های مردمی و انجمن های حامی
مشكل اشتغال معلولان نوشته نشده است و الگوی مشخصی هم حقوق افراد دارای معلولیت منجمله انجمن حمایت از معلولین
حداقل نیازهای این قشر باشد.
برای رفع اين مشكل در جمهوری اسلامی وجود ندارد.
در ایران افراد دارای معلولیت نه تنها علن ًا مورد تبعیض قرار البته بهزیستی به منظور کمک به افراد دارای معلولیت فاقد
اشتغالکه خانواده هایشان توانکمک به آنان را ندارند ،مستمری
می گیرند بلکه از ابتدای ىترین حقوق شهروندى و انسانی پرداخت می کند ،اما رقم مستمری آن چنان ناچيز و نازل است
که پاسخگوی هزینه های سرسام آور زندگی معلولان نیست و
خود محرومند .اگر خوب توجه کنیم در خيابان هاى تهران و حتی هزينههای رفت و آمد ماهیانه آنان را هم تامین نمی کند.
سازمان بهزيستی اکثر اوقات برای پرداخت همین کمک هزینه
شهرستان هاى معلولان را کمتر در کوچه و خيابان ها می بینیم، ناچیز با مشكل مواجه می باشد ،بطوریکه گاهی كمتر از رقم
تعيين شده و گاهی با تاخيرهای چندماهه کمک هزینه را به مدد
اين کم ديدن ها بعلت کمبود و یا نبود این افراد نيست .معلولان
جویان می پردازد.
ديگر رمقى براى بيرون آمدن از خانه ندارند .از يک سو اکثر آنها رفت وآمد معلولان :يکی از عمده موانع پیدا کردن کار توسط
افراد دارای معلولیت ،مشکل تردد آنها می باشد .اگر اوضاع
شغل و امکانی ندارند که با آن هزینه های زندگی از جمله هزینه کوچه ها و خيابان ها برای تردد معلولان مناسب سازی نشود،
يا اين که ساختمان های اداری و موسسات همچنان برای رفت
رفت و آمدشان را بپردازند و از سوى ديگر عدم مناسب سازی و آمد معلولان مناسب نباشند ،انتظار حضور اجتماعی این قشر
برای پیدا کردن کار ،توقعی غیرعقلانی خواهد بود .اگر معلول
و امکانات شهری و ساختمانها هم مزيد بر خانهنشینی و انزوای نتواند در محيط شهری به سهولت رفت و آمد کند ،ساير فعاليت
های او از قبيل شغل ،تحصيل و ...عقيم خواهد ماند و به ناچار
آنان شده است.
معلول در کنج خانه به انزوا و افسردگی کشيده خواهد شد.
معلولان ایرانی همانند دیگر اقشار اجتماعی ابزاری برای بیان شوربختانه در حال حاضر ،اکثر قریب به اتفاق ساختمان های
دولتی و عمومی ،پياده روها و خيابان ها در ايران برای معلولان
مطالبات خود ندارند .آنها نیز مثل دیگر اقشار از رسانه و تشکل مناسب سازی نشده اند .با وجود اين که دولت ساليانه ميليون ها
دلار يارانه ،صرف حمل ونقل همگانی می کند اما معلولان ايران
مستقل محرومند .فراتر از آن ،جامعه معلولین ایرانی بعلت عدم از اين يارانه های ميلياردی هيچ سهمی ندارند ،زيرا اساسا ناوگان
حمل و نقل عمومیکشور برای معلولان غيرقابل استفاده است.
مناسب سازی شهری و مراکز عمومی و مسیرهای رفت و آمد،
Vol. 23 / No. 1374 - Friday, Dec. 18, 2015 ُپلهاى عابر پیاده و ناوگان حمل و نقل عمومى ،عملا در جامعه
پذیرفته نمی شوند زیرا نمی توانند مثل بقیه مردم به کار و زندگی
و رفت و آمد و تماس های روزانه اجتماعی خود بپردازند .اگر
نگوئیم که افراد دارای معلولیت در ایران شهروند محسوب
نمی شوند اما مطمئن ًا در بهترین حالت می توان بگوئیم که آنها
شهروند درجه دو محسوب می شوند.
-------------
* متن سخنرانی در مراسم بزرگداشت روز جهانی معلولین در
لندن
27 ** فرید انصاری دزفولی :بنیانگذار و رئیس انجمن حمایت
از معلولین ایرانی ،رئیس کمیته نظارت و سرپرست کمیسیون
سازمان ملل اتحادیه جهانی معلولین.عضو ناظر کمیته حقوق
افراد دارای معلولیت در سازمان ملل متحد.