Page 4 - Hamyon Issue No. 0 - Dec. 2011
P. 4
آغازی بر بزرگداشت وریا مظهر (و‪ .‬م‪ .‬آیرو)‬ ‫‪4‬‬

‫پیمان وها ‌بزاده‬

‫آی��رو را از دید خ��ودش ببینیم‪ .‬نوید‪،‬‬ ‫ﭘﯿﻮﺳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺑﯽ‪ .‬ﺳﯽ‬‫در ش��ب دوش��نبه ‪ ۲۵‬آوریل ‪ ،۲۰۱۱‬در آپارتمانی در‬
‫به گون ‌های‪ ،‬در نوش��ت ‌هاش به پدید‌هی‬ ‫حوم ‌هی هلس��ینک ِی فنلان��د‪ ،‬وریا مظه��ر (‪ )۱۳۵۴-۱۳۹۰‬یا‬
‫دوس��تی از ف��راز فاصل��ه م ‌یپ��ردازد‪.‬‬ ‫«آیرو» (وریای برعکس)‪ ،‬همانگونه که خود دوس��ت داش��ت‬
‫مقال ‌ههائی مانند نوشت ‌هی اوست که به‬ ‫نامیده ش��ود‪ ،‬بر اثر ایس��ت قلبی در س��ن س ‌یوشش سالگی‬
‫من این امیدواری را م ‌یدهد که روزی‬ ‫درگذش��ت و داغ رهس��پاری ش��تابزد‌هاش به سوی سرزمین‬
‫دوس��تان آیرو مکاتبات خود با وریا را‬ ‫ب ‌یمرز رازها را‪ ،‬در آوار ش��گفتی و ناباوری‪ ،‬بر دل دوس��تان و‬
‫دوس��تدارانش نهاد‪ .‬ورود آیرو به ش��عر ُرخدادی بود چندان‬
‫در یک کتاب گرد آورند‪.‬‬ ‫ک ‌مهمتا که معاصر ب��ودن با او به تنهائی م ‌یتواند اقبالی بس‬
‫همچنی��ن در این بر ‌گه��ا‪ ،‬ریبوار‬ ‫بزرگ برای هر جس��تجوگر فروتن شعر باشد‪ .‬از این رو‪ ،‬برای‬
‫کریمی ک��ه او نیز دوس��ت و همزبان‬ ‫من و دوس��تان و دوستداران آیرو که هر یک در این ویژ‌هنامه‬
‫و همش��هری آی��رو ب��ود‪ ،‬در دو مقاله‬ ‫به آیرو و ش��عرش ادای سهمی کرد‌هایم‪ ،‬نْف ِس شناختن آیرو‬
‫فارس��ی و ُکردی نگاهی به ش��عرهای‬ ‫و ش��ناخت شعر او‪ ،‬و نیز رس��یدن به پهن ‌هی دس ‌تنیافتنی و‬
‫آی��رو به زب��ان ُکردی م ‌یکن��د‪ .‬گفته‬ ‫ب ‌یمرِز شعر از راه پر پی ‌چوخمی که آیرو پیش چشم ما گشود‪،‬‬
‫ش��د که آیرو در زبان فارس��ی به شعر‬
‫رسید و سپس به شعر ُکردی پرداخت‪.‬‬ ‫موهبتی تکرارناشدنی است‪.‬‬
‫کریمی به روند ورود آیرو به ش��عر در‬ ‫آی��روی ُکردزب��ان که در زبان فارس��ی‪ ،‬در زبانی غیر از‬
‫زبان مادریش م ‌یپردازد و با مطالع ‌های‬ ‫زبان مادری خود‪ ،‬به ش��عر رس��یده بود‪ ،‬توانس��ته بود حضور‬
‫کوتاه اّما تطبیقی شعرهای ُکردی وریا‬ ‫ش��عر در زندگی را کش��ف کند‪ .‬برای آیرو شعر در زندگی ُرخ‬
‫م�� ‌یداد‪ ،‬و پس برای او زبان راهی بود سرراس��ت به تجرب ‌هی‬
‫را معرفی م ‌یکند‪.‬‬ ‫شعری در زندگی روزم ّره‪ ،‬و نه مانعی برای درک شعر از طریق‬
‫حس��ین نو ‌شآذر‪ ،‬از دوس��تان‬ ‫پیچید‌هس��از ‌یهای تصویری و تحمیل احساس بر واژه ــ که‬
‫نزدیک آیرو‪ ،‬در سوگنام ‌های برای آیرو‬ ‫بیشتر «شعر»های امروز فارس��ی در آ ‌نها اسیرند‪ .‬از این رو‪،‬‬
‫به مساله مرگ شاعر م ‌یپردازد‪ ،‬مرگی‬ ‫گون ‌های «مادیّت» از شعر آیرو م ‌یتراوید‪ .‬کشف شعری ِت زندگی‬
‫که هرگز س��اده و سرراس��ت نیست‪،‬‬
‫درس��ت از آن رو که مرگ یک ش��اعر‬ ‫از شع ِر آیرو پدید‌های ک ‌مهمتا و تجرب ‌های نایاب م ‌یسازد‪.‬‬
‫اس��ت‪ .‬بر اساس گمان ‌های پس از مرگ‬ ‫این نخستین ویژ‌هنام ‌های است که به زندگی و آثار آیرو‬
‫آیرو در اینترنت منتشر شد‪ ،‬نوشت ‌هی‬ ‫م ‌یپردازد‪ .‬دوس��ت زیبایم آیرو با رهسپاری خود به من نشان‬
‫ن��و ‌شآذر مرگ ش��اعر را خودکش��ی‬ ‫که عضوی از یک خانواده بزرگ هس��تم‪ :‬خانواده دوس��تان و‬
‫م ‌ینام��د‪ ،‬که درس��ت نیس��ت‪ ،‬اّما هر‬ ‫دوستدارانش‪ .‬به همت تشوی ‌قها و یاری این خانواد‌هی گسترده‬
‫آنچه نو ‌شآذر در مورد مرگ ش��اعر‪ ،‬و‬ ‫بود که موفق به انتشار این ویژ‌هنام ‌ه شدم‪ .‬هر یک از نویسندگان‬
‫پس ناگزیر زندگ��ی او‪ ،‬م ‌یگوید جای‬ ‫این ویژ‌هنام ‌ه از منظری خاص به جنب ‌های از زندگی و آثار آیرو‬
‫درنگ و اندیش��ه دارد‪ .‬شعرهای اعظم‬ ‫م ‌یپردازد‪ .‬کیامرث باغبانی که دوست دیرین و همشهری آیرو‬
‫حسینی و منتاتو را نیز م ‌یتوان در این‬ ‫در هلس��ینکی بود‪ ،‬در نوش��ت ‌هاش زندگ ‌ینام ‌های از آیرو را بر‬
‫اساس خاطرات و مشاهدات خانواد‌هی وریا مظهر ارائه م ‌یدهد‪.‬‬
‫پ ‌سزمینه خواند و تفسیر کرد‪.‬‬ ‫این زندگ ‌ینامه جنب ‌ههای جالبی از زندگی وریا مظهر را روشن‬
‫دکتر علیرضا زرین در مقال ‌هاش‬ ‫م ‌یسازد و امید است که این مقاله راه را برای سرگذش ‌تهای‬
‫ب��ه رابط ‌هی میان م��رگ و تنهائی در‬ ‫دیگر آیرو که در این زندگ ‌ینامه نگنجنید‌هاند‪ ،‬هموار س��ازد‪.‬‬
‫ش��عر آیرو م ‌یپردازد و نشان م ‌یدهد‬ ‫آیرو جنب ‌ههای بسیاری از زندگی خود را با صداقت با دوستان‬
‫که ش��عر آی��رو ه ‌مزمان ش��اهد روند‬ ‫نزدیکش در میان گذاش��ته بود و شناخت راستین شاعری به‬
‫س��اختن و ویران کردن ش��اعر است‪.‬‬ ‫نام آیرو بدون پرداختن به این جنب ‌ههای‬
‫پ��ردازش جزئی��ات‪ ،‬ش��عر وری��ا را از‬
‫حساس��یتی دقیق برخ��وردار م ‌یکند‬ ‫پیچید‌هی زندگی وی ممکن نیست‪.‬‬
‫چنان که گویی دغدغ ‌هی اش��یاء روند‬ ‫درس��ت به همین سبب است که‬
‫درک او از هس��تی خوی��ش را ممکن‬ ‫یادنام ‌هی مه��دی نوید در این ویژ‌هنام ‌ه‬
‫م ‌یسازد‪ .‬هادی ابراهیمی نیز با دقتی‬ ‫خوش م ‌ینش��یند‪ .‬نوید که دوس ِت دل‬
‫ک ‌میاب نگرش��ی دارد به چند ش��عر از‬ ‫آیرو بود‪ ،‬یکی از نام ‌ههائی را که آیرو به‬
‫آیرو تا ش��یو‌ههای جدائی شعر آیرو از‬ ‫او نوشته بود‪ ،‬با ما شریک م ‌یشود و این‬
‫ش��عر چیر‌هی فارسی را نش��ان دهد‪.‬‬ ‫چنین به م��ا فرصتی م ‌یدهد تا دنیای‬

‫سال ‪ * ۱‬پائیز ‪ * ۱۳۹۰‬شماره صفر‬ ‫‪4‬‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9