Page 25 - Issue No.1381
P. 25

‫توضیحی محافظه کارانه برای کتابی که چندان محافظه کار نیست‪.‬‬                                  ‫ادبیات‬

‫نگاهی به کتاب "طاء"؛ اثر سمیه طوسی ‪25‬‬‫سال ‪ / 23‬شماره ‪ - 1381‬جمعه ‪ 16‬نمهب ‪1394‬‬

                                                                                         ‫نقد و‬
                                                                                               ‫امیر سنجوری‬                                                                                             ‫بررسی‬

                                                                                               ‫در نقد مجموعه شعر‪ ،‬پیش از آنکه با نقد چندین اعداد در کنار حروف‪ ،‬باید مخاطب را مجبور کند تلفظی که صدا ندارد‪( ...‬الی آخر)‬
                                                                                                            ‫شعر به عنوان تکثری از ابژه‌ها طرف باشیم با نقد یک که برای اعداد معادلات حرفی بچینم و برای حروف‪-۲ ،‬‬
                                                                                                                          ‫چقدر دلم را م ‌یلرزاند‬   ‫معادلات عددی‪ .‬و ببینم آیا دست آخر به چیزی‬           ‫ابژه واحد طرفیم‪ .‬یعنی در حال نوشتن چند نقد برای‬
                                           ‫هرچند فرم مکانیکی و ریاضی شعرها در شاکله‬                                                     ‫تلفنی‬                                            ‫می‌رسم؟‬       ‫چند شعر نیستیم بلکه در حال تدوین یک بازخورد از‬
                                           ‫بصری با این روح نوازی مقابله م ‌یکند‪ ،‬اما این‬                                                                                                               ‫کالای واحدی هستیم که در برگیرنده مجموعه آثاری‬
                                           ‫مجموعه با منطق آفرینی آغازین اش در نام گذاری‪،‬‬                                   ‫که زنگ نم ‌یخورد‪.‬‬       ‫شاید شاعر ماه‌ها و حتی چند سال برای ردیف کردن‬       ‫است و –که‪ -‬در لزوم‪ ،‬موشکافی همگی ضرورت ندارد‪.‬‬
                                           ‫روش‌های دریافت تازه‌ای به خواننده و بیننده‬          ‫شاعر زیاد از این تکنیک استفاده کرده است‪.‬‬            ‫شاعرانه این اعداد و حروف زحمت کشیده است‪ ،‬اما‬        ‫از مارکتینگ تا صفحه آرایی و ویراستاری و نشر را‬
                                           ‫م ‌یدهد که با بازخوانی کارها و دوباره خوانی اشعار‪،‬‬  ‫الما ‌نهای مشترک در چند شعر مستقل‪ ،‬اما مرتبط‪.‬‬       ‫فراموش نکنیم که هنوز در این نگاشته در "شکل"‬         ‫در این دایره وجود دارد‪ .‬اینجا فقط ادبیات نیست‪.‬‬
                                                                                               ‫چیزی مثل مجموعه عکس‪ .‬مثل کاری که با واژه‬            ‫کتاب هستیم‪ .‬پس شکلًا این مسئاله آزاردهنده‬           ‫تجارت و صنعت و بازرگانی و تبلیغات هم هست‪ .‬حالا‬
                                                                           ‫به بلوغ م ‌یرسد‪.‬‬    ‫"به" در مجموعه آثاری اطراف صفحات ‪ ۴۵‬تا ‪۵۳‬‬           ‫می‌نماید‪ .‬وقتی جنس شعرها به شکوه و زیبایی و‬         ‫بر اساس تعریف خودمان از نقد که واشکافی است یا‬
                                           ‫مجموعه شعر طاء‪ ،‬یک مجموعه عاشقانه است‪ .‬در‬           ‫انجام داده و اتفاقاً اسم این فصل را گذاشته است‪ :‬ب‬   ‫زیبندگی‪ ،‬شگفت آورند‪ ،‬چرا فرم مکانیکی و غیر‬          ‫ماهیت شناسی یا تبار شناسی یا تمجید و تبریک‬
                                           ‫حاشیه و انتهای این نگاشته اگر مجاز باشم با عبور‬     ‫اما عجیب‌ترین شعر این مجموعه‪ ،‬شعر قبل از آخر‬        ‫لطیفی که این اعداد به مجموعه داد‌هاند را به توبرٔه‬  ‫در مجموعه‌های شعر اول‪ ،‬بهتر است آزاد باشیم تا‬
                                           ‫از پیرایه نویسی به عنوان یک خواننده محض اعلام‬       ‫آن است‪ .‬صفحه ‪ .۶۱‬مجموعه‌ای از اعداد و حروف‪.‬‬                                                             ‫چند رنگی‪-‬صدایی در نوشته‌های حاشیه کتاب‌های‬
                                           ‫نظر کنم باید بگویم در این مجموعه به صورت واحد‬       ‫مجموعه‌ای از سطور منظم‪ ،‬نقطه‌ها‪ ،‬ضمایر‪ ,‬ضمایر‬                   ‫نقد نکشیم؟ که این البته‪ ،‬نقد نیست‪...‬‬    ‫شاعران‪ ,‬تحت سایه پیروی از صراط‌های مستقیمی‬
                                           ‫با یک اثر عاشقانٔه به شدت لطیف طرف هستیم‪ .‬اگر‬       ‫زیر اعداد‪ ,‬اعداد بالای ضمایر‪ .‬این شعر از مجموعه‌ای‬  ‫از نظر ماهیت شعرها‪ ,‬در ابتدا به نظر م ‌یرسد‬
                                           ‫از کلیت فارغ شویم و شعر به شعر جلو برویم غرور‬       ‫از ضمایر "من" و "تو" تشکیل شده است‪ .‬مؤلفه‌های‬       ‫وضعیت عجیبی در شعرهای این مجموعه هست‪ .‬این‬               ‫که ممکن است برای ما تعریف کنند قرار نگیرد‪.‬‬
                                           ‫و قدرتی که پشت این اعداد مخفی شده است را در‬         ‫واژه‌ای این شعر علاوه بر من و تو‪ ،‬از شکل نوشتاری‬    ‫وضعیت چنان که در گذشته رفت‪ ،‬از نامگذاری های‬         ‫این به اصطلاح مقدمه کوتاه ضرورت داشت‪ ،‬چون با‬
                                           ‫خواهیم یافت‪ .‬عاشقان ‌ههایی لذت بخش از موضعی‬         ‫"هفت"‪ ,‬حرف "ح"‪ ،‬شکل نوشتاری عدد "یک" و‬              ‫نامتعارف اشعار با اعداد و حروف شروع می‌شود و با‬     ‫علم و پیش زمینه این که قرار است نگاشته‌ام در چند‬
                                           ‫سرسخت‪ ,‬موضعی که اعلام نیاز نم ‌یکند‪ ،‬موضعی‬          ‫شکل نوشتاری عدد "نه" و شکل عددی اعداد ‪ ۱‬و‬           ‫عاشقانه‌های دستوری به منطق آفرینی می‌رسد و با‬       ‫جریده کاغذی و مانیتوری منتشر شود؛ به راستی‬
                                           ‫که در عاشقانگی به تکبر نزدیک‌تر است‪ ،‬موضعی که‬       ‫‪ ۲‬ساخت بیرونی در شاکلٔه بصری کار را به وجود‬         ‫تزریق حواس به سطرها م ‌یتوانیم بلوغش را ببینیم‬      ‫مشغول نگراش "نقد ادبی" نیستم‪ .‬این توضیحی‬
                                           ‫از چالش لذت می‌برد‪ ،‬موضعی که زنانگی را به کشف‬                                                           ‫و در نهایت شاید بتوان گفت کمی وقت بگذاریم‪ ،‬به‬       ‫است محافظه کارانه برای کتابی که چندان محافظه‬
                                           ‫می‌کشد و دریافت را به سهولت در اختیار کسی که‬                                              ‫آورد‌هاند‪.‬‬
                                                                                               ‫علت تاکید آفریننده این اثر در شکل بصری چیز‬                               ‫لذت بیشتری خواهیم رسید‪.‬‬                                             ‫کار نیست‪.‬‬
                                                        ‫آن سوی کلمات است‪ ،‬قرار نمی‌دهد‪.‬‬        ‫تازه‌ای نیست‪ .‬مشابهات زیادی در ادبیات دهه چهل‬       ‫مخاطب در بسیاری از این اشعار به لذت خیلی‬            ‫ابتدایی تربن راه ورود مجموعه؛ نام گذاری این‬
                                                                                                                                                   ‫محسوس و قابل ستایشی م ‌یرسید‪ .‬چیزی که‬
                                                                                               ‫مجموعه با حرف "طاء" است که از همان شروع ذهن پیدایش آن بین این همه عدد عجیب‪ ،‬غنیمت است و پنجاه داشته است‪ .‬استفاده از ترکیب حروف و‬
                                           ‫اعداد هم چیز تازه‌ای نیست‪ ،‬اما نحوه میکس این بعد ادامه داد‬                                              ‫مخاطب را درگیر کشف ما به ازاء م ‌یکند‪ .‬چرا طاء؟ و و این غنیمت لذت را بیشتر م ‌یکند‪.‬‬
                                           ‫برخی کش ‌فها در شعرهای این مجموعه مبتنی بر چند تجربه (روی تجربه توضیحاتی دارم) در این ابتدا همان جا که بایستند‬                                              ‫یا اصلًا طاء یعنی چه؟‬
                                           ‫بلند می‌شود از چشم‌ها و ادامه م ‌یگیرند‬             ‫بجز یکی از حروف زبان فارسی‪ ،‬احتمالاً ارجاعات دریاف ‌تهایی است که موکول به جابجایی چیزی در کتاب به نظر‪ ,‬قابل توجه و تازه است‪.‬‬
                                           ‫دیگر که نقش معنایی و اثر گذار دارند را باید یافت‪ .‬متن شد‌هاند‪ .‬این توکیل تنها در زمان افعال یا شناسه در این اثر که روی آن تاکید دارم‪ ،‬ما ناچار به تا همان جایی که قبلًا درست گفته بودم‪.‬‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬

                                           ‫تورقی در مجموعه نشان م ‌یدهد که علاوه بر طاء‪ ،‬شخصیت آنان نیست‪ ،‬در منطق پیرامون آنان نیز ترجمه‌ایم‪ .‬ترجمٔه فاکت های بصری و ریاضی با مکث کرد‬
                                           ‫حروف دیگری نیز در مجموعه تکرار شده‌اند‪ .‬الف‪ ,‬ب‪ ,‬هست‪ .‬در لحن است‪ .‬چطور م ‌یشود در لحن‪ ،‬وکالت حروف ابجد‪ .‬کشف در این شعر به ترجمه موکول هوای دهانش تازه‬
                                           ‫شده است و این همان اندازه که شگفت آور است‪ ،‬دوباره ادامه داد تا قدم‌ها راه بیا روی سر انگشت‬              ‫ج‪ ،‬د ‪« ...‬ابجد»!! طاء‪ ،‬نیز حرف نهم از حروف ابجد داد؟‬
                                           ‫است‪ .‬به عبارت دیگر می‌شود به جای طاء گفت‪ ۹ :‬خط نوشتاری شاعر در اولین مجموع ‌هاش‪ ،‬ضمن م ‌یتواند ناقص باشد‪ .‬نقصان در این اثر در عین قدرت‪ ،‬ضرب بزن به ریز‌ههایی که می‌ماند‬
                                           ‫(نُه)‪ .‬شاید اگر بخواهیم با همین منطق پیش برویم عدم تمایل به گریز از نرم‌های دستوری رایج این مرز بندی مخاط ‌بها است‪ .‬این اثر‪ ،‬مخاطب‌های طاء دقیق روی پاها‬
                                           ‫و بخواهیم از این به بعد شاکله اصلی منطقی اثر را روزها‪ ،‬گاهی پای بند به آن نرم‌ها هم نیست‪ .‬اشاره را تفکیک م ‌یکند‪ ،‬و چه بجا است موقعیت این شعر انگار کن ایستاده‌ای‬
                                           ‫بر مبنای عدد ‪ ۹‬استوار سازیم‪ ،‬باید به جای کشف مفرد به شناسه‌های جمع‪ ،‬واحد فرض کردن واژه‌های در انتهای کتاب‪ .‬که اگر این تفکیک از ابتدا انجام آن وقت نگاه م ‌یکنی به همانی که م ‌یبینم‪.‬‬
                                           ‫پلکی عمیق زد‬                                        ‫ما به ازاء برای طاء به سراغ کشف مفاهیم مترادف با مجموعه‪ ،‬حرف زدن با چند نفر از مسیر حرف زدن می‌شد‪ ،‬یک نرمال بی هیجان می‌بود‪.‬‬
                                           ‫عدد ‪ ۹‬بگردیم‪ .‬به طور کلی الما ‌نهایی مثل اعداد با یک نفر‪ ،‬این خط نوشتاری را عجیب‌تر م ‌یکند‪ .‬تازگی در این مجموعه‪ ،‬روح نواز و دلچسب است‪ .‬روبرو در چشم‬
                                           ‫‪ :‬به هیچ رفت آنکه مقصد را بغل نکرد‬                                                                      ‫یا رنگ‌ها و امثالهم در متون‪ ،‬بی شناخت پیشینه و سال‌هاست در مورد این بازی بین شناسه‌های مفرد‬
                                           ‫و بی تردید رد است‬
                                           ‫او که در میانه راه رفت و از ادامه جا افتاد‪.‬‬                                                             ‫بی شناخت ادبیات ریشه داری که از این فاکت ها و جمع در کارهای شاعر حساس و درگیر‬
                                                                                                                                                   ‫استفاده‌های روشنی گرفته است‪ ،‬امکان پذیر نیست‪ .‬بوده‌ام‪ .‬او یکی از شاعرانی است که از‬
                                                                                                                                                   ‫مخصوصاً زمانی که این فاکت در نام یک کتاب بیاید‪ .‬این تکنیک استفاده م ‌یکند‪ :‬چش ‌مها که‬
                                                                                                                                                   ‫بی مقدمه و بی زمینه چینی و بی منطق آفرینی‪ .‬می‌خوابد‪ ...‬و مثال‌های دیگری از این‬
                                                                                                                                                   ‫ابتداء به ساکن‪ :‬طاء – ‪ .۹‬یکبار دیگر طرح جلد را دست‪.‬‬
                                                                                                                                                   ‫بررسی م ‌یکنیم‪ :‬طاء‪ ،‬مجموعه شعر سمیه طوسی‪ .‬کتاب با چند کار عاشقانه شروع م ‌یشود‬
                                                                                                                                                   ‫شاید اولین‪ ،‬اصلی‌ترین و بارزترین ارجاعی که این و این پس زمینه عاشقانه تا انتها در‬
                                                                                                                                                   ‫عدد به بیرون از متن می‌دهد ‪ ۹‬ماه زمان بارداری یک شعرها باقی است‪ .‬یکی از ویژگی‌های این‬
                                                                                                                                                   ‫زن است‪ .‬زمان تشکیل یک انسان از مرحله جنینی تا آثار‪ ،‬فصل مشترک گرفتن از المان‌های‬
                                                                                                                                                   ‫تولد‪ .‬این عدد از دو سو به تکامل جنین و تولد انسان مشترک در اشعار است‪ .‬یعنی در یک‬
                                                                                                                                                   ‫و هم زمان به زایمان و فراغت زن اشاره م ‌یکند‪ .‬پس شعر با مؤلفه‌ای کار واحدی م ‌یشود‪،‬‬
‫‪Vol. 23 / No. 1381 - Friday, Feb. 5, 2016‬‬                                                                                                          ‫همان مؤلفه در شعر بعد در شکل تازه‌ای‬                ‫آفرینش است و آرامش‪.‬‬
                                                                                                                                                   ‫نام گذاری مجموعه شعر سمیه طوسی‪ ،‬اولین منطق کار دومی انجام م ‌یدهد و در شعری دیگر‬
                                                                                                                                                   ‫آفرینی این مجموعه است‪ .‬این نامگذاری شاید ممکن است در هیبت دیگری ظاهر شود و‬
                                                                                                                                                   ‫محدودیت‌هایی برای تعقیب اشعار ایجاد م ‌یکند که مثل امضای یک عکاس که بعضی وق ‌تها‬
                                                                                                                                                   ‫چه بسا مد نظر سراینده بوده باشد‪ .‬اما هر چه هست‪ ،‬با قرار دا دن شیء ثابتی در چند عکس‬
                                                                                                                                                   ‫در ادامه‌ای که به نامگذاری سایر اشعار خواهیم رسید سعی م ‌یکند به آن برسد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                       ‫م ‌یبینیم همگنی و ادامه این منطق به خوبی در‬
                                                                                                                                                                                                       ‫مجموعه شعر سمیه طوسی قوام یافته و پیش رفته‬
                                                                                                                                                   ‫با این تفاوت که این مؤلفه در هر شعر با‬                      ‫است‪.‬‬
                                                                                                                                                   ‫شکلی تازه اما منبعث از شکل اول دیده‬
                                                                                                                                                   ‫شاید سعی سمیه طوسی در پیچیده کردن اثری که می‌شود‪ .‬مثل "تلفن" و "تلفظ"در این دو‬
‫به زینت طبع در آمده و در حال نشر بین مخاطبانی شعر‪25 :‬‬
                                                                                                                                                        ‫از جنس امروز است نه فلاسفٔه یونان باستان‪ ،‬یا ‪-۱‬‬
                                                                                                                                                   ‫منجمین دربار سوریه و بابل‪ ،‬و نه روحانیون معابد زاویه را تنگ کن به عزیزم های طولانی‬
                                                                                                                                                   ‫مصر‪ ،‬زیاد سعی کارآمدی نبوده باشد‪ .‬ردیف کردن به مزه‌ای که تلخ می زند‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30