Page 12 - Issue No.1353
P. 12
[جمعه ۱۰ژوئیه – صبح افتتاح کنفرانس] 12
دکتر پیمان وها بزاده ،استاد علوم سیاسی دانشگاه ویکتوریا
-کانادا
سال / 22شماره - 1353جمعه 2دادرم 1394
[جمعه ۱۰ژوئیه – پانل اول -صبح] یونان افتاده ،در اسپانیا افتاده ،در آمریکای لاتین یا در آفریقا افتادهاست، کنفرانس «مبارزات ایران در راه عدالت اجتماعی» توسط دکتر پیمان
رویکردهای نظری به عدالت اجتماعی: جهانی که ما در آن زندگی م یکنیم ،تفکر خلاق و نقاد ایران ،بخشی از وهابزاده ،استاد علوم سیاسی دانشگاه ویکتوریا و سرپرست برنامه
دکتر شکوفه سخی ،دانشگاه یورک -تورنتو -کانادا آن بودهاست .برای همین است که من میگویم اگر برگردیم به دهههای
دکتر مجتبی مهدوی ،دانشگاه آلبرتا -ادمونتون -کانادا قبل از انقلاب نگاه بکنیم ،پیدایش چریکهای فدایی خلق ،پیدایش اندیشهی سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی این دانشگاه گشایش مییابد.
دکتر سیاوش صفاری ،دانشگاه کلمبیا – آمریکا مجاهدین خلق ،پیدایش حزب توده ،اینها همه بروز یک اتفاقات جهانی [جمعه ۱۰ژوئیه – سخنران اصلی]
بوده که ایران هم بخشی از روشنفکری و فرهنگ سیاسیاش بوده.
دکتر شکوفه سخی: حالا اینها به این صورت نشان داده شدهاست .ما باید این بازسازی دکتر حمید دباشی ،دانشگاه کلمبیا – آمریکا
صحبت من این بود که اگر ما بخواهیم پروژه عدالت اجتماعی را در را که در نتیجه یک بازسازی آرشیوی و یک بازسازی تاریخی و یک
هر کجای جهان و به طور مشخص در ایران کار بکنیم ،لازم است که بازسازیای که بیشتر بگوییم؛ در تاریخ ما چه اتفاقی افتاده ،نیست .یک In touch with Iranian diversity
دربارهی سوژهای که وارد این مبارزه م یکنیم ،به عنوان یک تئوریسین بازسازیای است که باید متوجه مسایل جاری جهان باشد و بههمین
به آن فکر کنیم و ای نکه با چه مشخصاتی و با چه هویتی و با چه خاطر ،ما باید یک پا یمان در تجربههای تاریخی گذشتهمان باشد و یک دکتر حمید دباشی: Vol. 22 / No. 1353 - Friday, July 24, 2015
فعالیتی وارد این پروژه عدالت اجتماعی میشویم .برای این که تاریخ پایمان در اتفاقاتی که در جهان جاری است .نمونهاش؛ وال استریت، من درباره دلیل صدم ههایی که از اوایل انقلاب به این سو ،به تفکر
گذشته را تکرار نکنیم و هر کسی از زعم خودش عدالت را به نوعی بهار عرب ،جنبشهای کارگری در یونان تا جنبشهای دانشجویی در چپ نقاد وارد شده صحبت کردم .این که میگویم تفکر چپ نقاد؛ فرق 12
تعریف م یکرد و هرکسی هم عدالت را فقط برای خودش م یخواست، انگلیس ،تا جنبشهای کارگری در اسپانیا .اینها اتفاقاتی است که م یکند با احزاب یا گرایشهای چپ مثل حزب توده یا چریکهای
حالا اگر عدالت اسلامی بود ،در نتیجه عدالت اسلامی برای اسلامیون دارد رخ م یدهد .بحرا نهایی در جهان فعلی است که همانطور که در فدایی خلق .ای نها در واقع نمون ههای تفکر خلاق چپ هستند و تفکر
است و برای غیراسلامیها عدالتی وجود ندارد ،یا عدالت مثلا فقط برای دهههای چهل و پنجاه ،متفکرین ما ،روشنفکران ما ،دانشجویان ما ،زنان خلاق چپ هم تنها به اینها محدود نمیشود و ای نها ابراز آن هستند
فقر باشد ،آن وقت ما به جنبههای دیگر عدالت کاری نداریم و عدالت و کارگران ما ،بخشی از این اتفاقات بودند ،الان باید در بازسازی تفکر به صورت سازمانی و اجرایی .به دلیل اتفاقاتی که در عرض سی و چند
اجتماعی باز هم مسئله است .مسئله زنان ،مسئله جنب شها هست. نقاد معاصر هم ،ه مچنان در این جهان حضور داشته باشیم .این مغایر سال پیش صورت گرفته؛ تسویههای دانشگاهی ،قتلهای دست هجمعی،
یکی از مثالهایی که در دوران جنبش سبز برایم جالب بود ،این بود که با یک بوم یگرایی اندیشه سیاسی است که یک اتفاقی در یونان بیفتد، انقلابهای فرهنگی ،در واقع م یخواستند این تفکر را در فرهنگ سیاسی
همه م یگفتند چرا قومیتها شرکت نم یکنند؟ چرا مثلا کردها شرکت بگوییم به ما چه؟! چه ارتباطی به ما دارد؟ در فلسطین بیفتد بگوییم به ایران ،ریش هکن کنند .در حالی که نظر من بر این است که؛ ریشههای
نم یکنند .از آن سو هم ،کردها منتظرند ببینند تا بلایی که قبلا بر ما چه؟ در مصر بیفتد بگوییم به ما چه!؟ هرچه ،هر اتفاقی هرجا بیفتد این تفکر چپ خلاق ،تفکر نقاد در فرهنگ سیاسی ما ،خیلی عمیقتر
سرشان آمده دوباره بیاید .ای نها همه نتیجهی این است که در عدالت بگوییم به ما چه! درست عکس این بوده؛ هر اتفاقی در هرجای جهان از آن است که یک رژیم حاکم یا هر رژیم حاکمی ،بتواند آنرا ریش هکن
اجتماعی ،همه این تیک هتیک هها در آن وجود دارد .تیکه شهرنشین بالای بیفتد ،و نیروی مترقیای بوده ،هر جنبش آزادیخواهی بوده ،آمریکای کند و با تسویههای دانشگاهی و غیره آنرا از بین ببرد .وظیفه این نسل
لاتین ،آفریقا ،آسیا ما بخشی از آن بودیم .ما حرف برایش داشتیم .ما که ماها هستیم؛ چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران بازسازی این
شهر ،پائین شهر ،روشنفکر ،طبقه کارگر و . . . تفکر چپ است که خاستگاه آن در هر سازمانی ،تشکیلاتی یا گرایشی
و شما ،محصول آن فرهنگ سیاسی هستیم. بروز سیاسی پیدا م یکند .من به آن سازمانها و گرای شها ،بیشتر به
بازسازی آن ،اعتماد بخشیدن و خلق اعتماد برای نسل جدیدی از تفکر عنوان پدیدههایی نگاه م یکنم از آن رگههای اصلی که ریش ههایش
نقاد که الان جهانی است و بخشی از آن ،خارج از ایران زندگی م یکند قویتر است .حالا؛ اینجا مسئله ما این است که بازسازی این ریشهها،
و همیشه هم بخشی از آن در خارج از ایران زندگی م یکرد .اصلا نباید حالت آکتیو ،حالت تاریخی ،حالت این که من آنم که رستم بود
بحث من در این کنفرانس این بود که ما هیچ دورهای نداریم که همه پهلوان ،داشته باشد .بازسازی آنها باید در فضای زندگی امروز و جهان
متفکران ما در داخل ایران باشند .همیشه مواقع بوده که بخشی از امروز صورت بگیرد .انقلابهای عرب صورت گرفته ،اتفاقاتی که در
متفکران برجسته ما خارج از ایران بودند .حالا اگر به تاریخ معاصر
فکر کنیم اوایل قرن نوزدهم به این طرف ،بخش عمدهای ،بخش قابل
توجهی از متفکران ایران ،کسانی که برای آینده ایران دل م یسوزانند،
خارج از ایران بودند .الان هم همین طور است .بخشی از آن ،خارج
از ایران هستند و بخشی هم در داخل ایران .زیاد هم نباید این موضوع
مورد مشاجره باشد که آن در خارج ایران هست ،تو در خارج از ایران
هستی و حرف م یزنی و ارتباط با هم ندارند ،این وسایل ارتباط جهانی،
شبکههای اجتماعی ،اینترنت و همین صحبتی که من و شما با هم
م یکنیم اگر در اینترنت بگذارید ،پسفردا در تهران م یخوانند ،در تبریز
م یخوانند و در بوشهر هم میخوانند .این اتفاق در دویست سال پیش
هم همینطور بوده .میرزا آقاخان کرمانی در استانبول بوده و یا غیره .
. .به هر حال بحث اصلی من در این کنفرانس این بوده؛ استعارهای را
که در بحث خودم استفاده کردم ،گورهای دست هجمعی خاوران است به
عنوان یک محل نمادینی که ما بازسازی تفکر نقاد را باید از آنجا شروع
بکنیم .درست از همان جایی که به آن م یگویند؛ لعنتآباد .ما باید این
بازی لعنت را برگردانیم .آنها لعنت تاریخ شدند ،تاریخی که ما در آن
محکوم نیستیم .ما در آن ارادهی عمل داریم.