Page 18 - 1350
P. 18
+بهرام رادان به وزارت‬ ‫بتوانند به صورت مشخص و کاربردی و در ارتباط مستقیم با نیازهای‬ ‫‪18‬‬
‫ارشاد احضار شد‬ ‫ملموس امروز مردم تعریف شوند م ‌یتوانند در‪ ‬گذار از این بحران نقش ‌ی‬
‫مثبت ایفا کنند‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬عاملیت اجتماعی نیز از طریق تکوین‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1350‬جمعه ‪ 12‬ریت ‪1394‬‬
‫طرفــداری بهرام رادان از رييس جمهور آمريــکا و اقدام غير متعارف‬ ‫یک گفتمان پاسخگو به معضلات امروز ایران می‌تواند سهمی مهم در‬
‫وی‪ ،‬حاشي ‌ههايی در پی داشت و خبرهايی از احضار بهرام رادان برای‬ ‫حل بحران‌های ما داشته باشد‪ .‬البته م ‌یدانیم که امر تحولا ‌تاجتماعی‬
‫محصول رابطه دیالکتیکی تغییرات در مناسبات عینی اجتماعی‪-‬‬
‫پاسخگويی به اين موضوع شنيده شده است‪.‬‬
‫به گزارش گروه رسانه هایديگر خبرگزاری آنا به نقل از سينماژورنال‪،‬‬ ‫اقتصادی و ایده‌های‌نو‪  ‬هستند‪.‬‬
‫موضع گيری بهرام رادان نســبت به اقدام سوء تفاهم برانگيز رييس‬
‫جمهور آمريکادر قانونی کردن ازدواج های غيرمتعارفدر تمام ايالات‬ ‫یک پرسش اساسی که مد ‌تهاست ذهنم را به خود مشغول‬ ‫ناموزون» باشد و پیامدهای متفاوتی داشته باشد‪ .‬ازطرف ‌‌ی‪ ،‬تکنولوژی‬
‫داشته این است که ما دیرزمانی است در ایران نبرد اندیشه‌ای به‬ ‫جدید م ‌یتواند به خودآگاهی اجتماعی بیشتر اقشار محروم منجر شو ‌د‪،‬‬
‫آمريکا حواشی خاصی را برای اين بازيگر خوش چهره رقم زد‪.‬‬ ‫آن معنایی که از درونش بذر شکوفایی و توسعه‌اجتماعی بیرون‬ ‫یعنی‌ خودآگاهی به ساختار تبعیض‌آمیز اقتصاد سیاسی پیدا م ‌یکنند‬
‫امتداد اين حواشــی هرچند سبب ساز آن شــد که رادان با نگارش‬ ‫بیاید را تجربه نکرده و ندیده‌ایم‪ .‬انگار که نظم موجود همگان را‬ ‫و احتمالا به مشارکت اجتماعی و سیاسی برای تحقق‌ حقوق آنها منجر‬
‫يادداشتی به صورت تلويحی موضع قبلی خود را پس بگيرد‪ ،‬ولی يک‬ ‫در مسیر عبور از سخت ‌یهای معیشت متوقف کرده باشد‪ .‬باز به‬ ‫می‌شود‪ .‬ازطرف دیگر اما‌‪ ،‬هیچ تضمینی نیست که این نیروها الزاما‬
‫روزنامه خبرداده که اين بازيگر برای ادای توضيحاتدرباره اين موضع‬ ‫عقب برمی‌گردم که در ایران روزگاری نبرد و کشاکشی محکم‬ ‫در مسیر دموکراس ‌یخواهی‌ و عدال ‌تاجتماعی و درحقیقت‪ ،‬درخدمت‬
‫میان اندیش ‌ههای رایج زمانه جریان داشت‪ .‬این حرف را قبول‬ ‫منافع طبقاتی و اجتماعی خودشان بسیج شوند‪ .‬در فقدان امکانات‬
‫گيری به وزارت ارشاد احضار شده است‪.‬‬ ‫دارید؟ اساسا‪  ‬ب ‌هنظر شما جامعه فاقد عنصر کشاکش اندیشه‪،‬‬ ‫بسی ‌جاجتماعی توسط نیروهای ترق ‌‌یخواه‌‪ ،‬همیشه این امکان وجود دارد‬
‫روزنامه کيهــان با توصيف رادان به عنوان بازيگری که تابعيت کانادا‬ ‫که فرصت‌طلبان سیاسی با شعارهای عوام‌فریبانه و پوپولیستی تحقق‌‬
‫دارددر مطلبی کوتاه با اشــاره به اتفاقاتی که منجر به حذف موضع‬ ‫راه به کجا خواهد برد؟‬ ‫عدالت و مبارزه با تبعیض از ضعف خودآگاهی‌ اجتماعی طبقات محروم‬
‫گيــری اوليه رادان از صفحه اجتماعی اش شــده‪ ،‬اين مطلب را بيان‬ ‫سوءاستفاده کنند و آنها را در خدمت منافع سیاسی‪ -‬اقتصادی‪  ‬خود‬
‫کرده که يکی از زيرمجموع ‌ههای وزارت ارشــادديروز يعنی روز ســه‬ ‫• پرسش مهمی‌ است‪ .‬به گمان م ‌ن‪ ،‬جامع ‌همدنی ایران امروز فاقد‬ ‫بسیج کنند‪ :‬به‌نام عدالت اما به کام سیاست! این پدیده شایعی در جهان‬
‫شنبه نهم تير ماه بابت برخی توضيحات رادان را احضار کرده است‪.‬‬ ‫پویایی و کشاکش اندیش ‌هها نیست‪ .‬اگر چه همچنان در مرحل ‌هگذار‬ ‫امروز است‌‪ ،‬نه فقط در جهان جنوب بلکه در دموکراسی‌های مدرن غرب‬
‫ايــن روزنامه اصولگرا ادامه انتقادات خود نســبت به اين بازيگر را به‬ ‫به مقصد هستیم و البته گاهی یک گام جلو و دو گام عقب رفت ‌هایم!‬ ‫نیز با اشکال متفاوت وجود دارد‪ .‬حتی طبقه‌متوسط و طبق ‌هکارگر نیز‬
‫ســمت اين برده که چرا می بايست تصوير چنين بازيگری به عنوان‬ ‫ببینید‪ ،‬چنانکه اشاره کردم‪ ،‬ب ‌هنظر می‌رسد آرمان ما یک مدرنیته‬ ‫در دام چنین عوا ‌مفریبی‌های سیاسی م ‌یافتد‌‪ :‬مثلا وقتی‌ احزاب راستگرا‬
‫درونزا و دموکراتیک ‌است که در پ ‌‌یتحقق‌ عدالت‌اجتماعی‪ ،‬آزا دی و‬ ‫‪ In touch with Iranian diversity‬در غر ‌ب‪ ،‬مهاجران و اقلیت‌های فرهنگی‌ و نژادی را عامل بیکاری و‬
‫آگهی تبليغاتی در سطح شهر نصب شده باشد‪.‬‬ ‫زیس ‌تاخلاقی‌ برای همه شهروندان فارغ از مذهب‌‪ ،‬جنسیت‌‪ ،‬طبق ‌ه‪،‬‬ ‫بحران اقتصادی معرفی م ‌یکنند تا پوششی بر بحران ساختاری اقتصاد‬
‫بهــرام رادان اين روزها درام «عصر يخبندان» را روی پرده دارد؛ فيلمی‬ ‫نژاد‪ ،‬سن و امثال آن باشد‪ .‬اما همان‌طورکه گفتم آرمان مدرنیته درونزا‬ ‫سرمایه‌داری تراست‌ها‪ ،‬کارتل‌ها و ب ‌‌یکفایتی‌ سیاستمداران باشد‪ .‬بهر‬
‫که در آن نقش منفی ماجرا را بازی می کند‪ .‬نقش جوانی که با ورود‬ ‫همچون دیگر آرمان‌ها به قربانگاه سیاست رسم ‌ی رفت و ذبح شد‪ .‬به نام‬ ‫حا ‌ل آنچه مربوط به جامعه ایران است این است که یک گفتمان رهایی‬
‫بوم ‌یگریی آن را مسخ کردند‪ .‬اجازه بدهید کمی‌ توضیح دهم‪ :‬م ‌یتوان‬ ‫بخش و دارای قدرت بسیج اجتماعی و شیوه های مدنی باید به طور‬
‫به زندگی يک زن متأهل گرفتار عاقبتی عجيب می شود‪.‬‬ ‫گفت که از بستر بوم ‌یگرایی دو رویا زاده م ‌ی‌شود‪ :‬رویای ‌یکه به کابوس‬ ‫همزمان بر عدالت اجتماعی‪ ‬,‬آزادی و حقوق شهروندی تاکید کند‪ ,‬و‬
‫بهرام رادان چه گفته بود؟‬ ‫سن ‌تگرایی تمامیت خواه‪ ‬می انجامد و نمون ‌ههایی از تبدیل این کابوس‬ ‫مخاطب خود را طبقات محروم و متوسط‌‪ ,‬زنان و جوانان قرار دهد‪ .‬در‬
‫باراک اوبامــا رییس جمهور‬ ‫به واقعیت را در جهان اسلام م ‌یبینیم‪ .‬دیگری مدرنیته درونزا‪ ،‬مردمی و‬ ‫غیر این صورت و با توجه به معضل «توسعه ناموزون» در ایران معاصر‌‪,‬‬
‫آمریکادر اقدامی سوء تفاهم‬ ‫برخاسته از متن تاریخ و اجتماع است که ما همچنان در رویای آن بسر‬ ‫با نام عدالت هم عدالت اجتماعی و هم آزادی خواهی‌ به مسلخ برده‬
‫برانگیزدستورداد که تمامی‬ ‫می‌بریم‪ .‬در تلقی اول‪  ،‬بوم ‌یگرایی رویکردی نوستالژیک‪ ،‬غیرانتقادی‬
‫ایالــت های آمریــکا ازدواج‬ ‫و تمامیت‌خواه به گذشته دارد زیرا میراث گذشته‪ ،‬ب ‌ینیاز از گفتمان‬ ‫می‌شود‪‬.‬‬
‫های غیرمتعارف خود را نیز‬ ‫مدرنیته‪ ،‬پاسخگوی چالش‌های حال و آینده تلقی می‌شود‪ .‬این گفتمان‪،‬‬
‫به صورت قانونی ثبت کنند‪.‬‬ ‫«بدیل مدرنیته» است زیرا پیچی ‌دگ ‌یهای مفاهیم و نهادهای مدرن را‬ ‫دقیقا یک مشکلی که الان در ایران هست به نظرم فقدان حتی‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1350 - Friday, July 3, 2015‬‬
‫آبراهام لینکلن شانزدهمین‬ ‫به مفاهیم ساده موجود در میراث سنتی‌ تقلیل م ‌یدهد‪ .‬به گفته ارنستو‬ ‫یک گفتمان مستحکم اجتماعی منسجم و مستقل به مثابه بستر‬
‫رییس جمهور آمریکا کسی‬ ‫لاکلاو‪ ،‬بومی‌گرایی به مفهومی که ذکر شد‪ ،‬محرو ‌مکردن خود از میراث‬ ‫آگاه‌سازی اجتماعی و مردمی است‪ .‬می‌خواهم بگویم خیلی از‬
‫بود که با بــرده داری مبارزه‬ ‫بزرگ بشری است‪ ،‬در خودخزیدن و ستم بر خویش است‪ .‬در تلقی دوم‬ ‫افراد جامعه حتی آنهایی که در طبقه‌بندی اجتماعی ذیل عنوان‬
‫کرد و در نهایت نیز به تاریخ‬ ‫یا مدرنیته درونزا‪ ،‬را‌هحل مشکل ما‪« ،‬درون ‌یکردن مفاهیم مدرن» و‬ ‫طبقه متوسط جای م ‌یگیرند را نم ‌یشود ذیل هیچ گفتمانی‬
‫برده داری در آمریکا خاتمه‬ ‫مشترک بشری از طریق «استخراج و تصفیه منابع فرهنگی» است‪ ،‬زیرا‬ ‫تعریف کرد‪ .‬یک وقتی در همین ایران گفتمان‌های مستقل و با‬
‫داد‪.‬‬ ‫منابع خام و غنی فرهنگ بومی تنها در پرتو گفتمان دوران‌ساز مدرنیته‬ ‫هویت بسیاری بودند که فارغ از جنس و ایدئولوژ ‌یشان‪ ،‬همه‬
‫است که پس از استخراج و تصفیه مفید واقع م ‌یشوند‪ .‬این رویکرد‬ ‫فاکتورهای یک گفتمان اجتماعی را داشتند و عده‌ای پیرامون‬
‫اینکه بهرام رادان‪ ،‬لینکلن و اوباما را همســنگ قرار داده است سبب‬ ‫تلاشی در جهت پویایی سن ‌تها در گفت‌وگوی انتقادی با مدرنیته است‬ ‫آنها جمع بودند‪ .‬انگار که آیینی باشد برای جمعی از مردم‪ .‬امروز‬
‫ساز آن شده که بخشی از هواداران رادان در صفحه توئیترش نسبت‬ ‫تا در زمان حال نق ‌شآفرینی کنند‪ .‬درونی کردن مفاهیم مدرن‪ ،‬تلاشی‬ ‫اما وضع اینگونه نیست‪ .‬مردم در شبکه‌ها ‌یاجتماعی غوطه‌ورند‬
‫به این رویکرد او واکنش منفی نشــانداده و چنین اظهارنظری را از‬ ‫در جهت به رسمیت شناختن «مدرنیته‌ها» است‪ .‬رویکردی درجهت‬ ‫بی‌آن‌که هدفی دنبال شود یا خودآگاهی اجتماعی روشنی در‬
‫ارایه «بدیل برای مدرنیته» نیست‪ ،‬بلکه در پی ارایه «مدرنیته بدیل»‬ ‫میان باشد‪ .‬آیا این بیشتر از ضعف ساختاری برم ‌یآید یا ضعف و‬
‫سوی این بازیگر غیرمنطقی بخوانند‪.‬‬ ‫است‪ .‬به بازخوانی انتقادی از سنت‌ها م ‌یپردازد تا گامی در مسیر ظهور‬
‫در پــی این اتفاق‪ ،‬وی در نوشــته دیگری به توضیح ســخنان خود‬ ‫مدرنیته درونزا‪ ،‬پایدار و مردمی‪ ،‬بردارد‪ .‬پالایش منابع فرهنگی و سنتی‬ ‫ناتوانی کارگزاری؟‬
‫پرداخت و گفت‪« :‬با توجه به علاقه مطالعاتى و تجربیات شــخصى‬ ‫با تأکید بر گفتمان آزادی‪ ،‬دموکراسی و شهروندی امری لازم است‪ .‬اما‪،‬‬
‫نگارنده در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشورهاى مختلف‬ ‫محدود ماندن در این حوزه گفتمانی‪ ،‬این جنبش را از مخاطبان اصلی‬ ‫• چند نکته را باید در نظر بگیریم‪ :‬نخست آ ‌نکه بخشی از بحرانی‬ ‫‪18‬‬
‫و نظــر به این کهدر کشــور ایالات متحده‪ ،‬تعــداد افراد مذهبىدر‬ ‫خویش یعنی توده‌های سنتی تحت ستم و لایه‌های زیرین هر ‌ماجتماعی‬ ‫که به آن اشاره م ‌یکنید جهانی‌ است‪ :‬پایان عصر فرا روای ‌تها‌‪ ،‬افزایش‬
‫این کشور به حدى بالاست که اساسا اتخاذ چنین تصمیمى توسط‬ ‫محروم م ‌یکند‪ .‬بازسازی مفاهیم سنتی در پرتو گفتمان عدال ‌تاجتماعی‬ ‫تکثر‌ها و نسبیت‌ها‌‪ ،‬زیر سوال رفتن را‌هحل‌های جهانشمول و جها ‌نوط ‌ن‬
‫دموکرا ‌تها‪ ،‬آ ‌نهم درست همزمان با دور نهایى مذاکرات با ایران و در‬ ‫می‌تواند آن را از حصار تنگ مباحث خواص به عرصه فراخ حوزه عمومی‬ ‫و درنتیجه متواضع‌شدن مدعیان بزرگ و ظهور خرده‌گفتما ‌نها با‬
‫یکســال و نیم باقیمانده به انتخابات این کشور باید دلایل سیاسی‬ ‫وارد کرده‪ ،‬مفهوم مجرد حقوق بشر را برای توده‌های مردم ملموس‬ ‫مخاطبان مشخص و توان بسیج نیروهای مشخص‪ .‬دوم‌‪ ،‬آنچه در ایران‬
‫خاص ویژ‌هایداشته باشد که منجر به تصویب ناگهانى چنین قانون‬ ‫کند و در تعمیق حقوق شهروندی از طریق مشارکت فعال توده‌ها سهم‬ ‫امروز م ‌یگذرد بخشی از بحران گسترده‌تر جهانی‌ است‌‪ ،‬اما‌ علاوه‌بر آن‌‪،‬‬
‫مهمی ایفا کند‪ .‬همچنین م ‌یتواند مانع‌از استفاده ابزاری فرص ‌تطلبان‬ ‫ایران امروز با پدیده «آنومی» و بحران هنجار‌های موجود و گذار به‬
‫عجیبى شده است‪.‬‬ ‫پوپولیست از شعار عدال ‌تاجتماعی درجهت کسب قدرت سیاسی‌شود‪.‬‬ ‫نرم‌های جدید مواجه است‪ .‬همچنین‌‪ ،‬بخشی از بحران اعتماد عمومی‬
‫در مطلب منتســب که تنها چنــدى پس از انتشــار و به منظور‬ ‫به تعبیر علی‌ شریعتی‌‪« :‬اول مردم ما باید آگاهی پیدا کنند و سپس‬ ‫و سایر معضلاتی که پیش از این ذکر شد ریشه در سرخوردگی‌های‬
‫جلوگیرى از سوءاســتفاده حذف شد‪ ،‬فقط اشاره به «تاریخى بودن»‬ ‫خودآگاهی‌‪ .‬به یاد دارید که آدم در بهشت‪ ...‬از همه میوه‌ها برخوردار‬ ‫اجتماع ‌ی‪ -‬سیاسی و بحران معاش و زندگی‌ روزمره آنها دارد‪ .‬تحقیر‬
‫تصویب این قانون شده بود و به هیچ وجه کلامى از تأیید و حمایت‬ ‫بود‪ ،‬همه میوه‌های باغ برایش مجاز بود‪ ،‬همه نعمات باغ در دستر ‌ساش‬ ‫کرامت انسانی‌ می‌تواند پیامدهای ویرانگر اجتماعی داشته باشد‪ .‬بنابراین‬
‫در آن نبود‪ ،‬پرواضح است که چنین رفتارهایى در قانون‪ ،‬عرف و شرع‬ ‫بود‪ ،‬فقط یک میوه بود که برایش ممنوع شده بود‪ .‬اما آدمیزاده‌های‬ ‫مشکلات ساختاری نقش بسیار مهم ‌ی دارند‪ .‬سوم‌‪ ،‬با تمام این اوصا ‌ف‪،‬‬
‫ما محکوم است‪ ،‬لذا حرکت غیرمسئولانه برخى سای ‌تها در بد تیتر‬ ‫جهان سومی هنوز از اکثر میوه‌های باغ محرو ‌ماند‪ ،‬میوه‌های مجاز‬ ‫به گمان من آرمان‌های عدال ‌تاجتماع ‌ی‪ ،‬آزادی و زیست اخلاقی‌ اگر‬
‫کردن‪ ،‬به خودانگاشــتن و بزرگنمایى این مسئله‪ ،‬تنها آب به آسیاب‬ ‫برایشان ممنوع شده است‪ .‬ابتدا باید در این باغ‪ ،‬دارای حقوق آدمیت‬
‫دشــمن ریختن بود و نیت من فقط کنجکاوى از پس پرده ماجرا و‬ ‫شوند‪ ،‬از همه میوه‌های این باغ برخوردار شوند‪ ،‬در بهشت‪ ،‬آدم شوند‪،‬‬
‫میوه‌های مجاز را به‌دست آرند‪ ،‬بچشند‪ ،‬آنگاه نوبت به میوه ممنوع‬
‫دلایل این اقدام بود نه تایید و حمایت از آن»‪.‬‬ ‫خواهد رسید‪ .‬مردمی را که آب قنات ندارند‪ ،‬به جست‌وجوی آ ‌بحیات‬
‫در پی‌ اسکندر روان ‌هکردن و قصه خضر بر گوش‌شان خواندن‪ ،‬شیطنت‬
‫بدی است‪ .‬آنها که عشق را در زندگی‌ خلق جانشین نان م ‌یکنند‪،‬‬
‫فریبکارانند که نام فریب‌شان را زهد گذاشت ‌هاند‪ ...‬روشنفکران! مسأله ما‪،‬‬
‫خوراندن میوه ممنوع به آدم‌های این بهشت نیست‪ ،‬مساله‪ ،‬خوراندن‬

‫میوه‌های مجاز است‪».‬‬

‫***‬
   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23