Page 16 - 1350
P. 16
تضادهای لاینحل مانده است که در طول زمان شکلش عوض‬ ‫همه می‌توانند گذرا باشند تا زمانی‌ که نظام ارزشی درحال تولد و تحول‬ ‫در تشدید ساختار سیاسی رانتیر دولت و ساختار اجتماعی‪ -‬اقتصادی‬ ‫‪16‬‬
‫شده اما محتوایی ثابت داشته؟‬ ‫به نرم جدید تبدیل شود‪ .‬به عنوان مثال‌‪ ,‬پدیده «ازدواج سفید» نمودی‬ ‫توسعه ناموزون نقش مهمی‌ ایفا م ‌یکند‪ :‬تحریم‌های اقتصادی به تشدید‬
‫از تغییر در اخلاق جنسی‌ نسل حاضر است که به طور همزمان ناشی‌ از‬ ‫اقتصاد سیاه دلالی و حاکمیت ربا و رانت انجامید‪ .‬طبقه جدید رانتیر‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1350‬جمعه ‪ 12‬ریت ‪1394‬‬
‫• به گمانم‌‪ ،‬به لحاظ نظری دعوای میان دوگانه سنت و مدرنیته کمی‌‬ ‫بحران در هنجار های مسلط فرهنگ ‌ی‌ و تغییرات شرایط اقتصادی است‪.‬‬ ‫را بیش از پیش حاکم بر اقتصاد‌ و سیاست کرد‪ .‬فقر‌ و فلاکت مردم‬
‫قدیمی‌ شده است‌‪ .‬اکنون دیگر مدرنیته را ب ‌هصورت مفرد ب ‌هکار نم ‌یبرن ‌د‪،‬‬ ‫همچنین میتواند پاسخی قابل انتظار به روابط ریاکارانه‌‪ ,‬نازل‌‪ ,‬سکس‬ ‫را تشدید کر ‌د‪ ،‬طبقه متوسط و کارگر را به غم نان مبتلا کرد و در‬
‫زیرا آنچه وجود دارد «مدرنیت ‌هها» است‪ .‬زیرا یک سنت وجود ندار ‌د‪،‬‬ ‫محور‌‪ ,‬ش ‌ی واره و تجارت پیشه برخی‌ از ازدواجها در نظام ارزشی مسلط‬ ‫تشدید فساد گسترده ساختار اقتصادی نقش بازی کرد‪ .‬همچنا ‌نکه‌‬
‫«سن ‌تها»‌‪ ،‬تاری ‌خها و جامع ‌هها وجود دارند‪ .‬مدرنیته دموکراتی ‌ک‪ ،‬پویا و‬ ‫باشد‌; نظامی که عمیقا متأثر از ساختار اقتصادی و سیاسی است‪ ‬.‬بخشی‬ ‫تهدید نظامی‌‪ ،‬جنگ و وحشت از ناامنی به تقویت گفتمان نظامی‌گر ‌ی‪،‬‬
‫پایدا‌ر‪« ،‬درونزا» است‌ زیرا در تعامل انتقادی با سنت‌ها و تاریخ جامعه‬ ‫از بحران ارزشی و اخلاقی‌ جامعه در ارتباط مستقیم با ساختار سیاسی‪-‬‬ ‫اولویت بخشیدن به « امنیت‌ملی‌» و در حاشیه قرارگرفتن آرمان‌های‬
‫از یکسو‌ و دستاوردهای امروز بشری در غر ‌ب و شرق (جهان شمال و‬ ‫اقتصادی‌ است‪ .‬به این معنی‌ که بخشی از مناسبات و الگوهای مسلط‬ ‫عدالت اجتماعی و دموکراسی درونزا می‌انجامد‪ .‬م ‌یبینید که چگونه‬
‫جنوب)‪ ،‬روشنگری و پساروشنگری‌‪ ،‬گفتمان مسلط مدرنیته و نقد مدرن‬ ‫در حوزه کلان قدرت سیاسی‌‪ ،‬اقتصادی‌‪ ،‬طبقاتی‌‪ ،‬و جنس ‌ی در روابط‬ ‫ساختار‌های اجتماع ‌ی‪ -‬اقتصادی‌‪ ،‬سیاسی و جهانی‌ م ‌یتوانند یکدیگر‬
‫و پسامدرن آن است‪ .‬نقد بنیادین و رادیکال سن ‌تها شرط لازم این کار‬ ‫ساده‌ و مناسبات خرد و کوچکتر اجتماعی (خانواده‌‪ ،‬دوستا ‌ن‪ ،‬محیط‬ ‫را تقویت یا تضعیف کنند‪ .‬اما این همه داستان نیست‪ ،‬زیرا عاملیت‬
‫سترگ فکری است‌‪ ،‬به این معنی‌ که سنت‌ها را «پروژه ناتمام»‪ ،‬درحال‬ ‫کار‌ و‪ )...‬بازتولید می‌شوند‪ .‬اگر در برخی از روابط اجتماع ‌ی‪ ،‬دوگانگی و‬ ‫اجتماعی نیروهای اجتماعی می‌تواند در یک رابطه دیالکتیکی و متقابل‬
‫شدن و موضوع تفسیرهای ب ‌ی‌پایان قلمداد کنیم‪ .‬بدین‌ترتیب‪ ،‬پروبلماتیک‬ ‫فرهنگ ریا‌‪ ،‬زهدفروشی و ظاهرگرایی‌‪ ،‬دروغ‌‪ ،‬عدم‌اعتماد‌‪ ،‬لذت‌محور ‌ی‪،‬‬
‫و پرسش قدیمی‌ اما همچنان نو و ضروری ما تبیین نظری و چگونگی‌‬ ‫پول‌محوری‌ و مصر ‌فگرایی‌‪ ،‬خودمحوری‌‪ ،‬شی‌‌ءوارگی و سکس محوری‬ ‫نق ‌شآفرینی کند‪.‬‬
‫تحقق‌ عملی‌ مدرنیته دموکراتیک و درونزا است‪ .‬مدرنیته‌ای که بر پایه‬ ‫مشاهده م ‌یشود‌‪ ،‬نشان ‌ههایی از آن را در روابط و مناسبات کلان قدرت‬
‫اصل خدشه‌ناپذیر‪« ‬عدالت اجتماعی»‪ ‬استوار باشد‪ .‬تبعیض طبقاتی‌‪ ،‬ج‬ ‫نیز می‌توان دید‪ .‬بحران در سرمایه «اعتماد اجتماعی» حتما بدون ارتباط‬ ‫باتوجه به اینها که گفتید اگر بنا باشد به آمار آسی ‌بها و‬
‫نس ‌ی‌‪ ،‬نژاد ‌ی‪ ،‬مذهب ‌ی‌‪ ،‬سیاسی و جز آن را نپذیرد و در این راه از نقد‬ ‫با فساد اقتصادی و اختلاس‌های گسترده میلیاردی‌‪ ،‬تقلب و تدلیس در‬ ‫گرفتار ‌یهای اجتماعی‪ -‬فرهنگی مبتلا به جامعه رجوع کنیم‪،‬‬
‫رادیکال سنت‌ها و مدرنیته مستقر پرهیز نکند‪ ‬و جز به کرامت انسان ‌ی‬ ‫ساختار سیاسی نیست‪ .‬در حکایت نوزده گلستان سعدی‪ ،‬نکته نغز‌ و‬ ‫به مسائل هولناکی برخورد می‌کنیم؛ بیکاری ‌و هزار گرفتاری‬
‫گردن ننهد‪ .‬ای ‌نروزها البته آنقدر معضلات‪ ‬عاج ‌ل اجتماعی حضور عینی‬ ‫طنز تلخی‌ در همین رابطه وجود دارد که یادآوری آن خالی‌ از لطف‬ ‫دیگر در معیشت مردمان از ی ‌کسو و آسیب‌های مبتلا به‬
‫دارند‪ ‬که پرداختن به مسائل صرفا انتزاعی و نظری به قیمت نادیده‬ ‫نیس ‌ت‪ ،‬سعدی می‌گوید‪« :‬اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی‪ /‬بر‌آورند‬ ‫جامعه از سوی دیگر ما را به ضرورت استفاده از کدام مناظر‬
‫گرفتن مشکلات خردکننده اجتماعی و اقتصادی روزانه مردم عادی‬ ‫غلامان او درخت از بیخ»! بدیهی‌ است‌ ماهیت رابطه مردم و حاکمان‬ ‫تحلیلی رهنمون می‌کنند؟ البته تحلیلی که بتواند ما را از مسلخ‬
‫امری غیراخلاقی‌ است‪ :‬تضاد‌های رو به افزایش طبقاتی‌‪ ،‬فقرای شهر ‌ی‪،‬‬ ‫سیاسی همچون رابطه غلام و ارباب او نیست‌‪ ،‬بلکه یادآوری این نکته‬
‫کودکان کار‪ ،‬پدیده زنان شهری فقیر‪ ،‬فقر و فلاکت طبقات مختلف‬ ‫است که فرهنگ عمومی‌ و ساختار سیاسی رابطه متقابلی دارند‪ .‬این‬ ‫سردرگمی بیرون بیاورد‪...‬‬
‫اجتماعی‌‪ ،‬بیکاری و اعتیاد‌ و در یک کلام مسأله عدالت‌اجتماعی‪ .‬این‬ ‫ارتباط در کلام امام عل ‌ی در نه ‌جالبلاغه نیز مشاهده می‌شود‪«   :‬الناس‬
‫همه را به مسأله فساد سیستماتیک اقتصادی مبتن ‌ی‌بر رانت و رب‌ا‪ ،‬بحران‬ ‫علی‌ دین ملوکهم»‌‪ ،‬مردم به حاکمانشان شبیه‌ترند تا پدرانشان! بدون‬ ‫• م ‌یدانیم که پدیده‌های اجتماعی در یک رابطه دیالکتیکی و پویا و‬
‫محیط‌زیست و پیامد‌های اجتماعی آن و همین‌طور «آنومی»‌ یا‪ ‬بحران‬ ‫تردید‌‪ ،‬مقصود من تنها اشاره به درجه‌ای از تأثیر سیاست در فرهنگ‬ ‫در تعامل با متغیر‌های سیاسی‌‪ ،‬اقتصادی‌وفرهنگی‌ هستند‪ .‬ت ‌کعاملی‬
‫هنجا‌رها و تحولات در فرهنگ و خرده فرهنگ‌های عمومی‌ اضافه کنی ‌د‪،‬‬ ‫عمومی‌ است وگرنه م ‌یدانیم که پدیده‌های اجتماعی معلول عوامل‬ ‫نیستند‪ .‬شکاف نسل‌ها‌‪ ،‬وضع اقتصادی‌‪ ،‬تحولات ساختاری‌ عمیق‌ اما آرام‬
‫پیچیده و متکثر هستند‪ .‬اگر سیاست در ساختار کلان به گف ‌توگ ‌و‪،‬‬ ‫در ارزش‌های فرهنگ ‌ی‌ و اخلاق جنس ‌ی‌‪ ،‬دگردیسی در مفهوم و واقعیت‬
‫همه اینها تاثیری عمیق بر ساختا‌رهای اجتماعی دارند‪.‬‬ ‫تعام ‌ل و دیالوگ معن ‌ی‌دار اهمیت بده ‌د‪ ،‬آثار آن را در روابط اجتماعی‬ ‫خانواد‌ه‌‪ ،‬بحران اقتدار و مشروعیت منابع سنت ‌ی فرهنگ ‌ی‌ و پذیرش‬
‫و عرصه‌های مدنی نیز م ‌یتوان دید‪ .‬و اگر زیست اخلاقی‌ و معنویت را‬ ‫تکثر و تنوع نظام‌های متنوع ارزشی م ‌یتوانند بخشی از بحرا ‌نها و‬
‫اگر بخواهیم با استمداد از نظریه دیالکتیک ساختار‪ -‬کارگزار‪،‬‬ ‫به ظاهرگرایی تقلیل‪  ‬ندهد‪ ،‬آنگاه ریا‪ ،‬زهدفروشی و دروغ در عرصه‬ ‫تغییرات اجتماعی و فرهنگی‌ را تبیین کنند‪
.‬شاید با کم ‌ی تساه ‌ل‪،‬‬
‫کارگزاران تحولات اجتماعی یا همان عاملیت اجتماعی در‬ ‫مفهوم «آنومی» در نظریه امیل دورکهایم بتواند برخ ‌ی از وجوه چندگانه‬
‫سال‌های اخیر‪ -‬دست‌کم یکی‪ ،‬دو دهه اخیر‪ -‬را مورد بررسی‬ ‫اجتماعی به‌صورت سیستماتیک بازتولید‪  ‬نم ‌یشوند‪.‬‬ ‫بحران‌های اجتماعی ایران امروز را تبیین کند‪ .‬بحرا ‌نهایی که تنها ریشه‬
‫و تحلیل قرار دهیم‪ ،‬فکر می‌کنید چگونه نتیجه‌ای حاصل‬ ‫اقتصادی یا سیاسی ندارند و در رابطه‌ای متقابل و پیچیده با سایر عوامل‬
‫م ‌یشود؟ شما اساسا کنشگران اجتماعی در ایران را به چه‌‬ ‫آقای مهدوی‪ ،‬تحلیل شما از تطور ساختار اجتماعی ایران در‬ ‫اجتماعی شکل گرفته‌اند‪« .‬آنومی»‌‪ ،‬ناهنجاری یا بروز و نمود بحران‬
‫سال‌های بعد از انقلاب اسلامی ‪ 57‬چیست؟ آیا می‌توان گفت‬ ‫عمیق در نظام ارزشی و اخلاق اجتماعی است‪ .‬آنومی از سویی نمود‬
‫صورتی دست ‌هبندی می‌کنید؟‬ ‫تضاد سنت و مدرنیته که یک وقتی با دعوای ‌هایدگری‌ها و‬ ‫ناهنجاری اجتماعی و بحران ساختاری در پذیرش نرم‌ها و ارزش‌های‬
‫پوپر ‌یها و وقتی دیگر با مناقشه اصلا ‌حطلب ‪ -‬اصولگرا مطرح‬ ‫مسلط است‪ .‬از سوی دیگر اما نوید ظهور ارزش‌های جدید یا بازسازی‬
‫• همانطورکه پیش‌از این ذکر کردم‌‪ ،‬می‌توان تعریفی‌ کاربردی و روشن‬ ‫م ‌یشد‪ ،‬تاثیرات بسیار بنیادینی بر ساختار اجتماعی ایران‬ ‫‪ In touch with Iranian diversity‬و تحول آنها برای پاسخگویی به شرایط جدید اجتماعی است‪ .‬در هر‬
‫از «عاملیت اجتماعی» ارایه کرد‪ .‬مثلا می‌توان از عاملیت اجتماعی‬ ‫گذارده است؟ یعنی وضع کنونی ساختاری ما‪ ،‬محصول همین‬ ‫صورت‌‪ ،‬آنومی اجتماعی بیانگر دوران گذار است و می‌تواند همراه با‬
‫«افراد»‌‪« ،‬نهادهای مدنی و سیاسی»‪« ،‬جنبش‌های اجتماعی» و «اید‌هها‌‬ ‫سرگشتگی‌‪ ،‬از خود بیگانگ ‌ی‌‪ ،‬اعتراض و ب ‌‌ینظمی همراه باشد‪ .‬اما اینها‬

‫‪N ORTH S HORE R EAL E STATE‬‬

‫‪604.551.8986‬‬ ‫‪604.785.7653‬‬

‫‪Marco Pontillo‬‬ ‫‪Jon Pezzente‬‬

‫‪www.MarcoPontillo.com‬‬ ‫‪www.Pezzente.com‬‬

‫‪Vol. 22 / No. 1350 - Friday, July 3, 2015‬‬

‫‪$2,298,000‬‬ ‫‪$2,688,000‬‬ ‫‪16‬‬

‫‪T O P 1 0 % OF ALL AGENTS IN G REATER V ANCOUVER‬‬
   11   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21