Page 33 - Shahrvand BC No.1268
P. 33
‫هنر ‹‬

‫‪33‬‬ ‫در این مراسم که حدود دو ساعت به طول انجامید‪ ،‬سینماگرانی چون‬ ‫مهرجویی در مراسم یادبود خواهرش‪:‬‬
‫لیلا حاتمی‪ ،‬نیکی کریمی‪ ،‬علی مصفا‪ ،‬فرشته طائرپور‪ ،‬محمود کلاری‪،‬‬
‫کوهیار کلاری‪ ،‬گوهر خیراندیش‪ ،‬رخشان بن ‌یاعتماد‪ ،‬هایده حائری‪،‬‬
‫مهدی سلطانی‪ ،‬محمدمهدی عسگرپور‪ ،‬ناصر چش ‌مآذر‪ ،‬امین حیایی‪،‬‬
‫مهتاب کرامتی‪،‬مرجان شیرمحمدی‪،‬مسعود رایگان‪ ،‬پگاه آهنگرانی‪،‬‬ ‫«آلودگی هوا‪ ،‬همهرا دارد می‌کشد»‬
‫احمد امینی‪ ،‬همایون ارشادی‪ ،‬رضا درمیشیان‪ ،‬مانی حقیقی‪ ،‬پروین‬
‫صفری‪ ،‬مریم بوبانی‪ ،‬حبیب اسماعیلی‪ ،‬ابوالحسن داوودی‪ ،‬امیرعلی‬
‫دانایی و‪ ...‬حضور داشتند‪.‬‬ ‫داریوش مهرجویی با اندوه و تاثر فراوان از‬
‫درگذشت خواهرش (ژیلا مهرجویی طراح‬
‫صحنه و لباس سینمای ایران) گفت‪ :‬یک‬
‫ژیلا مهرجویی در سکوت رفت‬ ‫چیزی مرا ُکفری م ‌یکند و آن این است که‬
‫در ابتدای این مراسم‪ ،‬جهانگیر کوثری تهی ‌هکننده سینما که اجرای‬
‫سال مکی‌‌و تسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1268‬جمعه ‪ 15‬رذآ ‪1392‬‬ ‫آن را برعهده داشت‪ ،‬گفت‪ :‬با این عمرهای کوتاه که قابل اعتبار‬ ‫چه چیزی ژیلا را کشت؟!‬
‫نیست چگونه باید برخورد کنیم‪ ،‬ژیلا مهرجویی هنرمند متواضع و‬ ‫این کارگردان سینمای ایران که در مراسم‬
‫فرهیخت ‌همان بود که در سکوت رفت‪ .‬او تعهد خود را به درستی انجام‬ ‫یادبود زند‌هیاد ژیلا مهرجویی عصر ‪۱۱‬‬
‫داد و پر کشید‪ ،‬به انداز‌های که م ‌یدانست نگفت اما چرا ‌غها را در‬ ‫آذر ماه در خانه هنرمندان ایران سخن‬
‫ظلمت م ‌یدید‪.‬‬ ‫م ‌یگفت‪ ،‬در حالی که اشک م ‌یریخت و‬
‫وی ادامه داد‪ :‬چند دریا اشک باید در نبودش بریزیم تا به اقیانوس‬ ‫به سختی خود را کنترل م ‌یکرد‪ ،‬گفت‪:‬‬
‫پرتلاطم روحش نزدیک شویم‪.‬‬ ‫من خیلی غمگینم‪ .‬ژیلا با استعداد بود و‬
‫تصاویری در اینجا نشان داده شد که من از‬
‫او ندیده بودم اما از یک چیز کفری م ‌یشوم‬
‫بن ‌یاعتماد‪ :‬هنوز رفتنش را باور ندارم‬
‫رخشان بن ‌یاعتماد کارگردان سینما هم در حالی که اشک م ‌یریخت‪،‬‬ ‫و آن هم این است که چه چیزی ژیلا را‬
‫گفت‪ :‬ژیلا در «گیلانه» و «خو ‌نبازی» فقط همکار من نبود‪ ،‬ما دورانی‬ ‫کشت!‬
‫را زیر یک سقف گذراند‌هایم و چند سالی به همراه نوشین عاطفی در‬ ‫مهرجویی با اشاره به آلودگی هوای‬
‫ساختمان قدیمی محله امامزاده «زرگنده» زندگی م ‌یکردیم که نام‬ ‫تهران ادامه داد‪ :‬این آلودگی هوا‪ ،‬همه را‬
‫آنجا را «خانه آرزوها» گذاشته بودیم‪.‬‬ ‫دارد‪ ،‬م ‌یکشد‪ .‬همه دوستان من سرطان‬
‫این کارگردان سینما بیان کرد‪ :‬ما اید‌ههایی داشتیم اما اتفاقاتی افتاد‬ ‫گرفت ‌هاند! عز ‌تالله انتظامی در بیمارستان‬
‫که خانه آرزوهای ما را به هم ریخت‪.‬‬ ‫خوابیده است‪ .‬این رییس محیط زیست ما‬
‫کجاست‪ ،‬چه کار م ‌یکند؟ مردم ما از این آلودگی دارند‪ ،‬م ‌یمیرند‪ .‬در میان سخنان داریوش مهرجویی‪ ،‬گوهر خیراندیش بازیگر سینما که بن ‌یاعتما د با اشاره به اینکه آن زمان دوران دلتنگی ژیلا برای‬
‫کارگردان «هامون» که سخنانش را با لحن آرامی شروع کرده بود اما به در مراسم حاضر بود با صدای بلند خطاب به داریوش مهرجویی گفت‪« :‬مینا»یش بود و در عین حال دنیای امید و آرزو را سپری م ‌یکرد‪ ،‬ابراز‬
‫مرور عصبانی شده بود‪ ،‬گفت‪ :‬من بسیار خشمگین هستم‪ .‬اهواز بدترین آقای مهرجویی دختر من «آناهیتا» هم در بیمارستان است و فقط ‪ ۲۰‬خوشحالی کرد که مینا (دختر ژیلا مهرجویی) چقدر خوب رویاهای‬
‫ژیلا را به واقعیت رساند‪.‬‬ ‫شهر جهان شده است‪ ،‬همه شما کامیونی را تجربه کرد‌هاید که از کنار درصد ریه دارد‪ ،‬او هم دارد م ‌یمیرد‪.‬‬
‫سپس داریوش مهرجویی اینگونه سخنانش را با تاسف ادامه داد‪ :‬خواهر او ادامه داد‪ :‬ژیلا به معنای واقعی زنی زحمتکش و پر از شور و انرژی‬ ‫شما رد شده و کلی دود خارج کرده است‪.‬‬
‫بود و هنوز رفتنش باورم نم ‌یشود‪.‬‬ ‫مهرجویی که میان سخنان خود اشک م ‌یریخت و سکوت م ‌یکرد‪ ،‬من هم زنده و شاداب بود اما ‪....‬‬
‫گفت‪ :‬خانم محیط زیست چقدر حرف‪ ،‬حرف حرف؟! ما یک تمدن مهرجویی در پایان سخنانش گفت‪ :‬رییس محیط زیست این مملکت کارگردان «زیر پوست شهر» با بیان اینکه ژیلا عین خودش بود و شبیه‬
‫‪ 2500‬ساله داشتیم و بزرگترین امپراتوری دنیا دست ما بود‪ ،‬چطور باید به من جواب بدهد نه اینکه فقط حرف بزند‪ .‬شهردار عزیز کاری هی ‌چکسی نبود‪ ،‬گفت‪ :‬بویی از تفاخر در رفتارش وجود نداشت‪.‬‬
‫این کارگردان سینما هنر بزرگ ژیلا مهرجویی را هنر زندگی کردن‬ ‫بکن همه دارند‪ ،‬م ‌یمیرند‪.‬‬ ‫شده که اینگونه شدیم؟!‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬

‫�ﭙﺎسو�ﺪردا�ﯽ‬‫‪Vol. 21 / No. 1268 - Friday, Dec. 6, 2013‬‬ ‫ﻣﺠﻠﺲ ﯾﺎدﺑﻮد‬
‫»اﮔر انﺴانها میدانﺴتند ﮐﻪ ﭼﻘدر مﺤدود در ﮐنار هﻢ هﺴتند‪،‬‬
‫�ﺪ�ﻦ و�ﯿ�ﻪ از ﮐ��ﻪ �ن و دو�ﺘﺎ�ﯽ �‬
‫� ا�ﺪوه �رگ از د�ﺖ دادن ﻣﺎ�‬ ‫نامﺤدود همدیﮕر را دوست میداﺷتند«‬
‫��ﻣﺎن »���ﺖ ���ی )�ﺸﺎر(« ﺑﺎ ﻣﺎ‬ ‫مجلس یادبودی به یاد برادر عزیزمان »ﻫﺎدی ﮐﺮاﻣﺘﯽ«‬
‫���اه و �ﻤﺪل �ﻮد�ﺪ‪��� ،‬ﻤﺎ� �ﭙﺎﺳ��اری‬ ‫در روز یکشنبه ‪ ٨‬دسامبر از ساعت ‪ ٣‬تا ‪ ٦‬بعدازظهر برگزار میشود‪.‬‬
‫��ده و �ﻨﺎ ��ﻮا�ﺖ و�ﻮد ���ﺑﺎ�ﺶ �‬ ‫حضورتان تسلی قلبمان و شادی روح هادی عزیز خواهد بود‪.‬‬
‫ﯾﺎد و ﺧﺎ��هاش ����ﻪ � ﻗ�� ﻣﺎ ز�ﺪه‬
‫ﯾﺎدش ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ‬
‫�ﻮا�ﺪ�ﻮد‪��،‬ا��ﯽ��ﺬا ر��ﻮا�ﺪ�ﺪ‪.‬‬ ‫‪Westwood Rec Center‬‬
‫‪1199 Eastwood Street, Coquitlam‬‬
‫ﺑﺎ���‬
‫ﺑﻪ ﭼﺸ ِﻢ ﻇﺎﻫﺮ اﮔﺮ ﻓﺮﺻ ِﺖ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻧﺒﺴﺖ‬
‫ﺧﺎ�ﻮاده�ی‪:‬‬ ‫ﻧﺒﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﺴﻰ ﺷﺎﻫﺮا ِه دلﻫﺎ را‬
‫��ﻢ�ﻘﺎمر�ﻮی‪���،‬ی‪،‬ﺻﺪ�ﯿﺎ�ﯽ‬
‫‪Monir Taha‬‬
‫ا�ﺤﺎد�و���ﯽ‬ ‫در ﯾﺎدﺑﻮ ِد ﻋﺰﯾ ِﺰ از دﺳﺖ‬
‫رﻓﺘﮥ ﺷﻤﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻰﮐﻨﺪ‪.‬‬
‫‪33‬‬
‫ﺗﻠﻔﻦ‪۶٠۴- ٧٣٩ - ٩۴٩١ :‬‬
   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38