Page 22 - Shahrvand BC No.1239
P. 22
‫سیاست ‹‬

‫خودشان «سرخوشــی» را در اتا ‌قهای هیأت مدیره وصف‏م ‌یکردند؛‬ ‫داشت‪ .‬به این خاطر اســت که ما «به خدا‏باور داریم» و «ملتی زیر‬ ‫اگر از متحدان مسیحیشان نامی نبریم‪ ،‬خلع سلاح نکردند‏‪.‬‬ ‫‪22‬‬
‫نــه به این خاطر که بــا ازدواج همجن ‌سخواها ِن مــرد مخالف بودند‪.‬‬ ‫ســایه‌ی خدا» و این‌جور پرت‌وپلاها را داریم [‪ .]۱‬اما در بیست‌وپنج‬
‫بعضی بودند‪ ،‬بعضی نبودند؛ ب ‌ههرحال توی خودشــان یا‏بچ ‌ههاشــان‬ ‫ســا ِل گذشته برای نخســتین بار به نیروی‏سیاسی عمده‌یی تبدیل‬ ‫چامسکی‪ :‬قبل از هجوم اســراییل‪ ،‬حز ‌بالله جایی در لبنان داشت؟‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1239‬جمعه ‪ 27‬تشهبیدرا ‪1392‬‬
‫همجن ‌سخواه پیدا م ‌یشــود ـ نه‪ ،‬فهمیدند که این راه‪ ،‬راه بازی است‬ ‫شده‌اســت‪ .‬و به نظر من بهره‌برداری آگاهانه‌یی است مشابه آنچه تو‬ ‫حز ‌بالله از چیزی بومی که از قبل در لبنان بوده رشد کرده؟‬
‫برای کســب و کار‪ .‬و اگر بتوانید از پسش بربیایید‪ ،‬دس ‌تآوردی‏است؛‬ ‫توصیفش کردی که در این مورد می‌کوشــد‏سیاست‌های اجتماعی‬
‫یکی از را‌ههایی است که م ‌یشــود مردم را با آن کنترل کرد‪ ،‬در کنار‬ ‫مترقی را تحلیل ببرد‪ .‬نه سیاســت‌های خیلی رادیکال بلکه بیشــتر‬ ‫اشــقر‪ :‬بله‪ ،‬از جنبش اََمل‪ ،‬جنبش اقلیت شــیعه ســر بــرآورد‪ ،‬که‬
‫سیاست‌های ملای ِم دمکراتی ِک اجتماعی دوره‌ی پیش‏دچار حمله‌ی‬ ‫اسراییل ‌یها خلع سلاحش نکردند‪ ،‬هما ‌نطورکه شب ‌هنظامیان دروزی را‬
‫القای هراس که معمولاً از آن استفاده م ‌یشود‏‪.‬‬ ‫جدی شــده‌اند ـ حملــه از طــرف نولیبرال‌هــا و نومحافظه‌کارها‪.‬‬ ‫یا‏شب ‌هنظامیان دست راستی مسیحی را‪ .‬اما البته جبه ‌هی آزاد ‌یبخش‬
‫ایــن ی ‌کجور زنگ خطر اســت اما تأکید من این اســت که از دولت‬ ‫بنیادگرایی مســیحی که همواره وجود داشــته بــرای اولین بار به‬
‫کارتر به این طرف تغییر نگرشــی به وجود آمــده‪ .‬قبل از کارتر برای‬ ‫‏نیرویی سیاســی تبدیل شد تا پایگاهی برای این کار باشد و نیز ـ تا‬ ‫فلسطین و چ ‌پهای لبنان را خلع سلاح کردند‏‪.‬‬
‫کســی‏مهم نبود که ریی ‌سجمهور مذهبی هســت یا نه ـ برای کسی‬ ‫آن اندازه که نظام سیاســی می‌تواند عمــل کند که چندان زیاد هم‬ ‫چامسکی‪ :‬اََمل بنیادگرا بود؟‬
‫مهم نبود که لیندون جانسون هر یکشنبه به کلیسا م ‌یرود؟ اما کارتر‬ ‫نیســت ـ‏تمرکز بســیاری از رأی‌دهندگان را از مواردی‌که واقعاً بر‬
‫کــه احتمالاً آدم‏صادقی بود‪ ،‬ی ‌کجوری بــه مدیران حزبی فهماند که‬ ‫منافعشان تأثیر می‌گذارد (مثل بهداشت‪ ،‬آموزش‪ ،‬مسایل اقتصادی‪،‬‬ ‫اشقر‪ :‬نه‪ ،‬به صورت ســازمانی مذهبی تأسیس شد اما همواره بیشتر‬
‫اگــر چهر‌هیی پرهیزگار به خود بگیرنــد و از تمایلات قلبی و گناهکار‬ ‫دســتمزد) به‏جنگ صلیبی مذهبی مخالــ ِف آموز ِش تکامل‪ ،‬حقوق‬ ‫سازمان قومی شیعی بود تا سازمانی مذهبی چه برسد به اینکه بنیادگرا‬
‫بودنشــان صحبت‏کنند و اینکه مسیح را دید‌هاند و فلان و بهمان‪ ،‬این‬ ‫همجنس‌خواها ِن مرد و حقو ِق ســقط‌جنین بکشــاند‪ .‬این‌ها مواردی‬
‫را ِه دســ ‌تیابی به آرای زیاد اســت‪ .‬به نظرم از کارتر به بعد‪ ،‬هر نامزد‬ ‫اند که برای مثال‪ ،‬مدیران‏ارشــد شرکت‌ها به آن‌ها چندان اهمیتی‬ ‫‏باشد‏‪.‬‬
‫ریاس ‌تجمهوری‪،‬‏وانمود به تجرب ‌هی مذهبی م ‌یکند‪ .‬حتا بیل کلینتون‬ ‫نمی‌دهند‪ .‬به‌ موارد دیگر اهمیت بیشتری می‌دهند‪ .‬و اگر بشود توجه‬ ‫چامسکی‪ :‬پس گذار از اََمل به حز ‌بالله چ ‌هطور رخ داد؟‬
‫که احتمالاً هما ‌نقدر مذهبی اســت که من‪ ،‬اطمینان داد که هر هفته‬ ‫و تمرکز بحث و دغدغه‌های مردم‏و سیاست‌های ریاست‌جمهوری و‬ ‫اشقر‪ :‬با رادیکا ‌لســازی که حمل ‌هی سال ‪ ۱۹۸۲‬اسراییل به لبنان به‬
‫در‏کلیسای باپتیس ‌تها‪ ۴‬دعاخوان دید‌هخواهدشد‪ .‬این تا حدی با آنچه‬ ‫غیره را به مســایلی کشاند که برای ثروت کاملًا حاشیه‌یی اند ـ مثلًا‬
‫مســایل حقو ِق همجنس‌خواها ِن مرد ـ‏برای کسانی که می‌خواهند‬ ‫آن سرعت بخشید‏‪.‬‬
‫تو دربار‌هی رشد و استفاده از بنیادگرایی اسلامی گفتی مشابه است‏‪.‬‬ ‫اتحادیه‌های کارگری را نابود کنند و سیســتم اجتماعی ‪ /‬سیاسی را‬
‫اشقر‪ :‬تو اینجا به نکت ‌هی خیلی مهمی اشاره کردی چون باید پرسید‪:‬‬ ‫به ســود اَبَرثروت‌مندان بســازند‪ ،‬درحالی‌که مردم‏به‌سختی گذران‬ ‫چامسکی‪ :‬و به بنیادگرایی هم سرعت بخشید؟‬

‫چرا از زمان کارتر این امر از نظر سیاسی‪ ،‬مفید شده؟‬ ‫می‌کنند‪ ،‬عالی است‪.‬‏‬ ‫اشقر‪ :‬بله‪ ،‬گروهی انشعابی بودند که تبدیل به حز ‌بالله شدند و ایران‬
‫چامســکی‪ :‬دور‌هی کارتر همچنین آغاز سیاس ‌تهای نولیبرالی بود‪:‬‬ ‫ایــن تجهیز بنیادگرایانه در دور‌هیــی منحصرب ‌هفرد در تاریخ اقتصادی‬ ‫از آ ‌نها حمایت م ‌یکرد‪ .‬داستا ِن قدیمی شاگرد جادوگر ـ َد‌هها مورد در‬
‫امریکا رخ داده اســت ـ هرگز چنین چیزی نبــوده ـ که برای حدود‬ ‫‏منطقه وجود دارد که ب ‌هخصوص مربوط به بنیادگرایی اســام ‌ی است‪.‬‬
‫همان دوره است‏‪.‬‬ ‫‪۲۵‬‏ســال‪ ،‬دستمزدهای واقعی اکثریت مردم یا راکد ماند‌هاست یا اُفت‬ ‫عملًا به این خاطر که وقتی مل ‌یگرایی عرب‪ ،‬ناصریسم‪ ،‬و‏گرای ‌شهای‬
‫اشــقر‪ :‬و ای ‌ن همان تقارنی است که پیشتر به آن اشاره کردم‪ .‬بحران‬ ‫کرده‪ .‬متوسط درآم ِد واقعی بیشت ِر خانواد‌هها یا ثابت است یا اُفت کرده‪.‬‬ ‫مشابه به عنوان الگوی عام منطقه در ده ‌هی ‪ ۱۹۷۰‬شروع به فروپاشی‬
‫میانــ ‌هی ده ‌هی ‪ ۱۹۷۰‬ـ بحــران اقتصاد جهانی‪ ،‬بحران اساســی که‬ ‫قبلًا‏هرگــز چنین چیزی اتفاق نیفتــاده‪ .‬دور‌ههایی مث ِل رکود بزرگ‬ ‫کردند‪ ،‬بیشــتر دول ‌تها از بنیادگرایی اســامی به عنوان‏ابزاری برای‬
‫ه ‌مزمان‏در سراسر جهان نوعی وضعیت آشوب‪ ،‬احساس از دست رفتن‬ ‫بود‌هاند اما هیچ وقت بیس ‌توپنج سال کسادی برای اکثریت آن هم در‬ ‫مواجهه با باق ‌یماند‌‌هی چپ یا مل ‌یگرایی سکولار استفاده کردند‪ .‬مثال‬
‫درآمدهای ثابت خانواد‌هها و گســترش چیــزی را برای تمام مردم ب ‌ه ‬ ‫دورانی‏بدون آشوب جدی اقتصادی وجود نداشت ‌هاست‪ .‬ساع ِت کار زیاد‬ ‫قابل توجه دیگر از همین پدیده انور ســادات ریی ‌سجمهور‏مصر است‪.‬‬
‫همراه‏داشت که جامع ‌هشناســان به آن م ‌یگویند «ناهنجاری» و این‪،‬‬ ‫شده مزایای اجتماعی کم و بدهکاری افزایش یافته‪ .‬ای ‌نها بحرا ‌نهای‬ ‫او پــس از اینکه در ســال ‪ ۱۹۷۰‬زمام امور را به دســت گرفت برای‬
‫زمینه را برای احیای مذهب یا بنیادگرایی مذهبی خیلی مســتعد کرد‬ ‫واقعی‏اجتماعــی و اقتصادی اند‪ .‬و راه اداره کردن آ ‌نها تا حد زیادی‪،‬‬ ‫رویارویی با بازماند‌ههای ناصریســم به بنیادگرایی اسلامی‏پَروبال داد‬
‫چون مردم‏در چنین شــرایطی گرایش دارند به نشان ‌ههای هویتیشان‬ ‫تجهیز آن چیزی است که همیشــه وجود داشته و آن هم بخ ‌شهای‬ ‫و در ســال ‪ ۱۹۸۱‬با کشت ‌هشدن به دســت همان بنیادگرایان اسلامی‬
‫پناه ببرند‪ .‬ب ‌های ‌نترتیب در سراســر جهان بعــد از تحویل آخرین ربع‬ ‫بنیادگرایی‏مسیحی و تبدیل آ ‌نها به نیروی سیاسی فعال و همزمان‪،‬‬ ‫کارش پایان گرفت‪ .‬این همان داســتان است‪ :‬ایالات متحد‏م ‌یگذارد‬
‫ســد‌هی بیستم‪ ،‬رشــد‏عظیمی در تمامی انواع سیاس ‌تهای هویتی یا‬ ‫انتقال گفتمان و توجه و این چیزها به مواردی است که برای بنیادگراها‬ ‫غــول از بطری بیرون بیاید اما دیگــر نم ‌یتواند کنترلش کند و بعد از‬
‫قبیل ‌هیی‪ ،‬خواه قومی‪ ،‬خواه مل ‌یگرا‪ ،‬مذهبی‪ ،‬قشری‪ ،‬بنیادگرا و خواه هر‬ ‫اهمیــت‏دارند اما برای مردمــی که متعلق به جامعه انــد و آن را به‬ ‫مدتی غول‪ ،‬مخالفش م ‌یشود‪ .‬ترکی ِب سرکو ِب ایدئولوژ ‌یهای‏مترقی یا‬
‫چیز دیگر م ‌یبینیم و‏این در جامع ‌هی امریکا هم هســت‪ .‬نوع برخورد‬ ‫پیــش م ‌یبرند چندان اهمیتی ندارند‪ .‬م ‌یتوانید به نگر ‌شهای مدیران‬ ‫سکولار و شکست ذهنی ـ ورشکستگی ـ این ایدئولوژ ‌یها که با سقوط‬
‫کارتر هم که گفتی از این روســت‪ .‬دلیل اینکه این تل ‌هی مذهبی قبلًا‬ ‫شوروی به آ ‌نها دامن زده شد‪ ،‬زمینه را برای تنها مجرای‏ایدئولوژیک‬
‫به این صورت به کار‏نم ‌یرفت این بود که آن موقع مؤثر نبود‪ .‬عملًا در‬ ‫ارشد شــرک ‌تها‏نگاهی بیندازید‪:‬‬ ‫اعتراضی ضد غربی موجود که بنیادگرایی اســامی بود‪ ،‬باز گذاشــت‪.‬‬
‫بیان چیزی اند که به آن م ‌یگویند‬ ‫بنیادگرایی اسلامی ایدئولوژی مذهبی بود که رژی ‌مهای‏محلی و ایالات‬
‫نگرش لیبرال‪ .‬خیلی با اســتادا ِن‬ ‫متحد تحملش م ‌یکردند و حتا از آن سود جسته‪ ،‬تشویقش م ‌یکردند‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫دانشکد‌‌هها تفاوتی ندارند‪ .‬و مادام‬ ‫و تبدیل به مجرایی شد برای انزجار از ایالات متحد و‏رژی ‌مهایی که در‬
‫که ای ‌نها سیاس ‌تهای‏اجتماعی و‬
‫اقتصــادی را به پیش م ‌یبرند‪ ،‬اگر‬ ‫نهایت خودشان وسیل ‌هی انتقالش بودند‏‪.‬‬
‫بشود مردم را با «نظری ‌هی تکامل»‬
‫و حقــو ِق همجن ‌سخواهان مرد و‬ ‫چامســکی‪ :‬بدون آنکه بخواهم قیاسی بکنم‪ ،‬فکر می‌کنم چیزی تا‬
‫غیره مشغول کرد‪ ،‬چی از‏این بهتر!‬ ‫حدی مشابه با آن در بنیادگرایی مسیحی وجود دارد‪« .‬بنیادگرایی»‬
‫پس مثلًا بعد از آخرین انتخابات‪،‬‬ ‫عبار ِت‏پروتســتانی است که از دانشگاه پرینستون‪ ۳‬در اوایل سده‌ی‬
‫نشریات تجاری داشتند به گفت ‌هی‬ ‫اخیــر می‌آید‪ .‬اما آنچــه بنیادگرایی می‌نامیمش ریشــه‌های خیلی‬
‫عمیقی در ایــالات‏متحد از مستعمره‌نشــین‌های اولیه به این‌طرف‬
‫دارد و همیشــه آنجا وجود داشــته‪ .‬همیشــه عنصــری افراطی و‬
‫فوق‌العــاده مذهبی و بیش‌وکــم‏بنیادگرا آنجا وجود داشــته که به‬
‫کرات احیا شده‌اســت‪ .‬در دهه‌ی ‪ ۱۹۵۰‬نوع دیگری از آن هم وجود‬

‫‪First Contact is a 24/7 information and referral line for refugee claimants‬‬ ‫‪WE HAUL YOUR JUNK AND‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1239 - Friday, May 17, 2013‬‬
‫‪in the Lower Mainland. Phone Line Volunteers provide claimants with‬‬ ‫‪TRASH TO THE DUMP‬‬
‫‪access to information, referral and emergency services.‬‬
‫‪We work 24/7 Call now: 604-442-3415‬‬
‫‪Volunteers will learn about the refugee claims process and issues in‬‬
‫‪Canada while developing skills in information and referral provision. A‬‬ ‫‪GARBAGE, RUBBISH, TRASH CLEAN-OUTS, GARAGE,‬‬
‫‪comprehensive training program will be provided to volunteers starting‬‬ ‫‪BASEMENT, & ATTIC CLEAN-OUTS, HOME AND OFFICE‬‬
‫‪in June 2013.‬‬
‫‪CLEAN-OUTS, METAL SCRAP PICK-UPS,‬‬
‫‪Interested applicants can request a position description with application‬‬ ‫‪GENERAL CLEAN-OUTS, YARD CLEAN-UPS,‬‬
‫‪instructions by email at firstcontactbc@redcross.ca. Applications are‬‬ ‫‪CONSTRUCTION DEBRIS, LIGHT DEMOLITION,‬‬

‫‪due on June 1, 2013.‬‬ ‫‪FREE ESTIMATES,‬‬
‫‪LOW PRICES, QUALITY WORK‬‬

‫‪22‬‬
   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27