Page 19 - Shahrvand BC No.1239
P. 19
‫سیاست ‹‬

‫دادگاه انقلاب در روز ‪ 13‬اســفند ماه سال ‪ 85‬آغاز داشت اگر روزی فریادی به نشانه اعتراض بلند شد‪،‬‬

‫می شــود‪ .‬ژیلا در‏ابتدای دومین داستان کتاب می بی جــواب نمی ماند‪ .‬ژیلا‏در پایــان روایت اول به باز هم دربار ٔه هوا و گرمایش زمین ‪19‬‬
‫نویسد‪« :‬تجمع کنندگان برای اظهار همبستگی با ایســتادگی عالیه اقدام دوست اشاره می کند و می‬
‫پنج نفر از دوســتان شان که به خاطر فعالیت های گوید که حتی حاضر نشــده برای آزادی خود قرار‬
‫ضرورت پاکسازی هوا از گاز کر ُبنیک‬ ‫برابری‏خواهانه محاکمه می شدند به مقابل دادگاه کفالت را بپذیــرد‏اما همزمان با دیگر زندانیان آزاد‬
‫شده است‪«:‬عالیه می گفت که من خودم یک انسان‬ ‫انقلاب رفتن ‪‎‬د‪.‎‬‏ ‏»‬
‫کاهش تولید دی اکســید کربُن (گاز کربُنیک) لازم است اّما حالا دیگر کافی نیست؛‬ ‫مســتقل هســتم و خودم ضمانت می دهم که هر‬ ‫زنــدان این بار حال و هوای دیگــری دارد‪ .‬ژیلا در‬
‫‏پژوهش و سرمای ‌هگذاری در فناوری پاکسازی هوا از گاز کربُنیک نیز لازم‏است‏‪.‬‬ ‫دادگاهی‏مرا احضار کرد فورا در آن حاضر شوم‪ .‬اما‬ ‫داســتان دوم راوی خاطراتی اســت که سخت می‬

‫شود باورشان کرد‪ .‬اســتقامتی که با سرود و‏فریاد حاضر نیستم کس دیگری ضمانت من را بکند‪،‬این‬
‫همراه اســت‪ .‬زنگ خطر اتحاد از آغازین ســاعات توهین به من است ‏»‬
‫نوشت ٔه لارنس کراوس‬ ‫دستگیری به صدا در می آید ‪ .‬اولین حرکت دست می توان به جرات گفت کتــاب روایتی زنانه دارد‪.‬‬
‫جمعی فریاد برای برقراری تماس‏تلفنی با خانواده زبان ژیلا برای بیان عشــق‪ ،‬ترس‪ ،‬شکست‪ ،‬فریب‪،‬‬
‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1239‬جمعه ‪ 27‬تشهبیدرا ‪1392‬‬ ‫گزینش و ترجمه‪ :‬حبیب ناظری‬

‫هاســت‪ .‬ماموران این بار کوتاه مــی آیند و اجازه دروغ و اســتقامت زبان زن زندانی‏اســت‪ ،‬زبان زن‬
‫زندانبان اســت‪،‬زبان مادر زندانی اســت‪ ،,‬زبان زنی‬ ‫تماس به همه داده می شو ‪‎‬د‪‎.‬‬
‫زنگ خطردوم با اوج گرفتن شعار « بازجو کارشناس اســت که نمی داند چرا تا بعد از ســاعت ده اگر به‬
‫نیســت‪ /‬بازجوئی شب مجاز نیست» به صدا در می خانه نرسد با ضرب‏شوهرش کشته خواهد ش ‪‎‬د!‪‎‬‬
‫آید‪ .‬ژیلا بعد از دوبار ملاقات‏با بازجوی خود حاضر از طرفی صداقت نویسنده آنجا محک می خورد که‬
‫نمی شود مشخصاتش را با چشم بند بر روی کاغذ رکود و عقب نشــینی خود را با غبطه به استقامت‬
‫بنویسد و با او مشــاجره می کند‪ .‬صدایش را دیگر و ایســتادگی دیگر زندانیان مقایسه می‏کند‪ .‬شرح‬
‫زندانیان می‏شنوند و او را به خاطر زیرپا نگذاشتن خاطرات به گونه ایســت که خواننده را به ســمت‬
‫حقوقش تشــویق می کنند‪ .‬تشــویق ها با خواندن اندیشــیدن «چه کنم ها» سوق می دهد‪ .‬مخاطب‬
‫سرود های مختلف ساعاتی به طول می انجامد‪ .‬بعد در اثــر مواجه با نمون ‌ههای مختلفی‏از شکســت و‬
‫از‏مدتی سکوت مشخص می شود که برای نرسیدن اســتقامت به فکر واداشته می شود و همین مواجه‬
‫صدای ســرود به گوش دیگر زندانیان موســیقی با نقطه عزیمت اوســت برای راهیابــی به جهان چه‬
‫صدای بلندی در حال پخش است‪ .‬همخوانی‏اینبار کن ‌مهای زندان ‪‎‬ی‪.‎‬‬
‫جوابش سکوت نیست‪ .‬زنان به سوئیت هایی خارج خواننده برای ژیلا پرنده ای اســت که گوشه گوشه‬
‫از بند ‪ 209‬منتقل می شــوندکه امکان انتقال صدا بند لانه می کند و نظاره گر حادثه هاست‪ .‬پرنده از‬
‫در آن بســیار پایین اســت‪ .‬ژیــا و‏برخی دیگر از قضا بال پروازی دارد به وســعت‏زندگی‪ .‬اصلا کتاب‬
‫نوشته شده برای پرواز هرچه زیباتر پرنده‪ .‬نویسنده‬ ‫زندانیان به انفرادی فرستاده می شون ‪‎‬د‪.‎‬‬
‫در مقدمــه کتاب ضرورت ثبت وقایــع را نیاز امروز‬ ‫اما انگار بازی تا ســه بار تکرار نشــود تمام نخواهد‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫را ب ‌هجا گذاشــت که از زمانی که انســا ‌نها انسان‬ ‫بر اســاس اطلاعات و آمار گردآوری شــده توسط‬ ‫زنان و‏مردانی می داند که رویای پرواز در ســر می‬ ‫شد‪ .‬فریاد و سرودخوانی دوباره صدایش از سوئیت‬
‫شــد‌هاند غلظت این گاز بر‏روی زمین تا کنون به‬ ‫رصدخانــ ٔه‏‪Mauna Loa‬‏ در هاوایــی [در آمریکا]‬ ‫های دور از بند شــنیده می شود و‏اینبار نیز جواب‬
‫این حد نرســیده بود! [که البته جای افتخار ندارد‪.‬‬ ‫که از ســال ‪۱۹۵۸‬‏‏(‪۱۳۳۶‬ش) تا کنون میزان گاز‬ ‫پرورانن ‪‎‬د‪‎.‬‬ ‫اســتقامت عقب نشینی اســت‪ .‬همان روز و بعد از‬
‫گفتنی است که به اعتقاد دانشمندان دیرین ‌هشناس‬ ‫کربنیک ج ّو زمین را رصد کرده و زیر نظر داشــته‬ ‫اگر پرنده کتاب‪ ،‬مهمان خاطرات سالهای دور است‬
‫و‏باستا ‌نشــناس‪ ،‬بار قبلی که میزان گاز کربنیک‬ ‫است‪ ،‬هفت ٔه پیش میانگین روزان ٔه‏غلظت این گاز در‬ ‫و دراز‪ ،‬ژیلا دیگر بار برای گذران دوران محکومیتش‬ ‫فریادهای بسیار‪ ،‬اکثر زندانیان آزاد می شون ‪‎‬د‪.‎‬‬
‫در جــ ّو زمین به ایــن حد رســید‪ ،‬زمانی بود که‬ ‫ج ّو زمین از مــرز ‪« ۴۰۰‬ذّره در یک میلیون ذّره»‬ ‫بندهای ‪ 209‬را تجربه می کند‪.‬‏شــاید این بار هم‬ ‫نوشــتن هرآنچه بود و هرآنچه شد‪ ،‬مخاطب را در‬
‫انسا ‌نوار‌هها همراه با‏مامو ‌تها و ببرهای تیزدندان‬ ‫[واحــد انداز‌هگیری غلظــت ذّرات در یک مخلوط‬ ‫روایتی دیگر باشد از روزهای امید در واپسین دمان‬ ‫درک شرایط آن روزهای دور یاری می رساند‪ .‬تلاش‬
‫بر روی زمین زندگــی م ‌یکردند که به ‪ ۴‬میلیون‬ ‫‏گازی یا مایع] گذشــت و یک رکــورد تازٔه دیگر‬ ‫نویســنده برای بیان جزئیات بدون‏اغراق تلاشــی‬
‫نا امید ‪‎‬ی‪.‎..‬‬ ‫اســت شایســته تقدیر چراکه باید دانست و به یاد‬
‫‏[تا قانون خانواده برابر‏]‬

‫‪Sima Mazarei‬‬ ‫ﺳﯿﻤﺎ ﻣﺰﺍﺭﻋﯽ‬
‫‪Notary Public‬‬ ‫ﺩﻓﺘﺮ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺭﺳﻤﯽ‬

‫‪Vol. 20 / No. 1239 - Friday, May 17, 2013‬‬ ‫ﺑﺎ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ‪ ٢٠‬ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﻟﯽ‪ ،‬ﻭﺍﻡ ﻣﺴﮑﻦ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺣﻘﻮﻗﯽ‬
‫ﺟﻮﺍﺑﮕﻮی ﺗﻤﺎﻡ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎی ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ‪.‬‬

‫• ﻋﻘد ﻗراردادهای تﺠاری (مﺸارکت)‬

‫• تنﻈیم و اجرای ﻗراردادهای ﺧرید وفروﺵ امﻼک‬

‫‪Tel: 604 - 929 - 2902‬‬ ‫• تنﻈیم و اجرای وﺻیتنامه‬
‫‪Fax: 604 - 909 - 4712‬‬
‫• وکالتنامه رسمی‬
‫‪Email: notary@1notary1.com‬‬
‫‪Website: www.1notary1.com‬‬ ‫• دﻋوتنامه جﻬت اﺧذ ویزا‬

‫‪Address:‬‬ ‫• تﺄیید رسمی اسناد } {‬
‫‪159 – 15th St. E.‬‬ ‫‪• Zoning Application‬‬ ‫• درﺧواست تﻐییر کاربری مﻠک‬
‫‪North Vancouver,‬‬ ‫‪• Easement & Right of Way‬‬
‫‪BC. V7L 2P7‬‬
‫‪19‬‬
   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24