Page 28 - Shahrvand BC No. 1327
P. 28
است که اقامت محمد رحمانیان که تفاوتهای فرهنگی زیادی با تماشاگران ونکوور ندارند ».این سخن، دام عنکبوتی میافتد .عنکبوت ،دلباخته شاپرک م یشود و شرط سال / 22شماره - 1327جمعه 3نمهب 1393 28
در ونکوور فرصت مغتنمی برای اشاره ضمنی به شکوفایی یا زایش تئاتر فرهنگی با مخاطب خاص خود آزا دی او را به دام انداختن حشرات در تارش عنوان م یکند. 28
ایرانیان سایر شهرهای کانادا در ونکوور دارد که قطعا نقش محمد رحمانیان -و مهتاب نصیرپور -را اما شاپرک مهربان ،عاشق آفتاب است و تلاش م یکند از دام In touch with Iranian diversity
هم بود تا از تجارب و آموزههای در ایجاد این جریان فرهنگی در جامعه ایرانیان ونکوور نمیتوان نادیده
تئاتری رحمانیان استفاده کنند. عنکبوت بگریزد و به روشنایی برسد.
نمون هاش یک دوره آموزش تئاتر گرفت. نمایش دیگری که گروه تئاتر ونک اجرا کرد؛ نمایش «شب
در شهر کلگری بود که حاصل آن، «آی ب یکلاه آی با کلاه» نوشته غلامحسین ساعدی (گوهر مراد)، سال نو» بر اساس طرحی از حمید امجد بود .رحمانیان در مورد این
اجرای نمایش «سیگار کشیدن، پنجمین و آخرین تئاتر صحنهای بود که محمد رحمانیان در ونکوور نمایش به شهروند ب یسی میگوید« :شب سال نو نمایش ساده ایست
سیگار نکشیدن» نوشته محمد اجراء کرد .آثار نمایشی ساعدی در ایران مجوز اجرا ندارند و این بهترین درباره یک خانواده پرجمعیت ایرانی در جنوب شهر تهران در آخرین
رحمانیان توسط گروه تئات ر رها در فرصت برای او بود که اثری از زنده یاد ساعدی را پیش از بازگشت به روز سال ۱۳۹۱خورشیدی با گرفتار یها ،آرزوها ،عش قها ،جداییها،
ایران به صحنه آورد .رحمانیان در صفحه فیس بوک خود درباره این غمها و شادمانیهای هر روزٔه ما .زبان ساده ای دارد ...امسال ،اولین
شهر مذکور بود. اجرا نوشت« :اجرای نمایش آی ب یکلاه ،آی باکلاه در ونکوور فرصت نوروزی است که در ایران نیستم .شاید بزرگترین دلیلم برای نگارش و
اما پرونده تئاتری محمد رحمانیان مغتنمی است برای من و همکارانم تا تجدید دیداری داشته باشیم با کارگردانی این نمایش همین باشد .از سوی دیگر ،نمایش شب سال نو
در ونکوور تکمیل نخواهد شد مگر غلامحسین ساعدی بزرگ ...نمایشنامه نویسی برای تمام فصول ...و پایان نامٔه هنرجویانی ست که در یک سال اخیر ،کلاسهای بازیگری
با یادآوری این نکته که محمد مهتاب نصیرپور را پشت سر گذاشتهاند .فرصت خوبی بود که نمایش با
رحمانیان نمونه یک تئاتری ایمانی دوباره بیاوریم به نمایشنامه بیست بازیگر جوان به صحنه رود تا این هنرجویان ،اجرا در یک تالار
سخت کوش ،پُرکار ،نکته بین و نویسان بزرگ ایرانی که حدود حرفهای را تجربه کنند ».این نمایش در ۱۷مارچ ۲۰۱۳برای یک شب
اندیشمند است هر چند هنرمندان نیم قرن پیش آثاری خلق کردند
مختلف تئاتر در خارج از مرزهای که همچنان چون هر اثر خوب به روی صحنه رفت و مورد توجه مخاطب قرار گرفت.
ایران به شکلهای مختلف) هنری میتوان بارها و بارها به استقبال از سه نمایش قبل ،به رحمانیان این امکان راداد تا گام بزرگتری
سیاسی ،روشنفکرانه ،خانوادگی، آ نها بازگشت و خواند و دید و بردارد .او مخاطب تئاتر خود را در جامعه ایرانیان ونکوور پیدا کرده بود.
لوس آنجلسی و )...به اجرای نمایش م یپردازند که هر کدام دارای جایگاه آموخت ...به یاد او که بسیار زود ما نمایش «آرش» اثر بهرام بیضایی ،انتخاب جدید رحمانیان برای صحنه بود.
و مخاطب خاص خود هست ولی در مورد رحمانیان به نظر م یآید و این جهان را گذاشت و گذشت... او این نمایش را با تلفیق نمایشنامه مارا-ساد اثر پیتر وایس و برخوانی آرش
استمرار در شناخت و تسلط او از ادب و هنر ایران موجب شده که این ساعدی خوب ...ساعدی مهربان... بیضایی به صحنه برد .رحمانیان در مورد ایده تلفیق این دو اثر میگوید:
فرهنگ ،چنان در تاروپود اندیشه و قوای خلاقه وی تنیده شود که در ساعدی سرگشته »...نمایش در «این چندمین باری است که به سراغ افسون نمایشنامه مارا-ساد اثر
خلق هر اثری از او ،جلوهای از هنر و فرهنگ ایران به شدت ،نمایان اول جون ۲۰۱۴در ونکوور اجرا پیتر وایس میروم .پیش از این در نمایش دانشجویی مرغ دریایی من
باشد ،حال این نمایش از نویسندهای غیرایرانی یا به زبان دیگری غیر از شد و مشابه چهار نمایش قبلی یا چخوف -ساد آن را با نمایشنامه چخوف تلفیق کرده بودم و سپس
فارسی یا حتی در کشوری دیگری غیر از ایران اجرا گردد .نگارنده در مورد استقبال مخاطب قرار گرفت. در یک نمایش دانشجویی دیگر به نام گزارش خواب شارلوت کور ده
بین هنرمندان تئاتر خارج از کشور ،فقط میتواند از «بهرام بیضایی» و و این نمایش ..شاید وداع محمد مونولوگی بر اساس شخصیت محوری شارلوت در نمایشنامه «مارا-ساد»
«سهیل پارسا» نام ببرد که مشابه محمد رحمانیان در هر نمایشی که به رحمانیان بوده باشد با صحنه تئاتر نوشتم که یکبار در تالار دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اجرا شد.
صحنه م یآورند رنگ و بویی از فرهنگ و هنر ایران زمین را با خود به بعدتر در نمایشنامه و نمایشی چاپنشده و دیدهنشده ،فضای بخش
همراه دارد و یقینا در آینده ،تاثیر تجارب نمایشی این سه تن در جریان ونکوور... بیماریهای مغز و اعصاب بیمارستان شهید چمران را با نگاهی به همین
رحمانیان به گفته خودش در نمایشنامه نوشتم و اجرا کردم .اما «مارا-ساد» همچنان در قلب و ذهن
سازی تئاتر اصیل ایران بیش از امروز آشکار خواهد شد. طی اقامت کوتاه خود در کانادا من بو د تا زمانی که در دیماه سال گذشته گزارش تخریب و تخلیه
به نگارش و اتود زدن چندین بیمارستان روانپزشکی آزادی را در خبری در روزنامه ایران خواندم و این
نمایشنامه از جمله «کیخسرو» همزمان بود با تلاشم برای اجرای نمایش «آرش» به یاری هنرجویان Vol. 22 / No. 1327 - Friday, Jan. 23, 2015
و «صدام» دست زده است. گروه تئاتر ونک .چند ماهی برای نگاهی دوباره به برخوانی آرش بر
تصمیم داشته نمایشی به نام «اتو اساس ایده تلفیق بامارا – ساد سپری شد و از فروردین ۹۲تمرین گروه
استاپ» که بر اساس یکی از آثار اجرایی به مدت ۵۰جلسه و با حدود ۲۰بازیگر آغاز شد .اواخر خرداد
میلان کوندرا نوشته است را برای این نمایش سه شب در تالار کی میک سنتر ونکوور به اجرا درآمد و با
جشنواره بین المللی تئاتر «پوش» استقبال خوبی روبهرو شد .اما ایده تلفیق شکل اجرایی وایس و کلام
در ونکوور آماده کند و به طور قطع بیضایی پیش از آنکه برایم نوعی ماجراجویی یا به تعبیر شما ریسک باشد
پروژههایی برای اجرا در صحنه و برخاسته از ضرورت زمانه و حال و هوایی است که در آن به سر میبریم.
نمایشنامه خوانی در سر داشته همانگونه که شخصیت آر ِش تیرافگن در برخوانی بیضایی تبدیل به آرش
است که فعلا با برگشتن به ایران ستوربان شد و این نوعی نگاه دوباره به این اسطوره کهن بود ،من نیز
منتفی شده است .در خاتمه این به تأسی از بیضایی تلاش کردم آرش روزگار خود را به صحنه بیاورم."...
مبحث ،ذکر این نکته هم لازم رحمانیان و گروهش این نمایش را در طی روزهای ۲۱تا ۲۳بهمن ماه
سال ۹۲در تالار وحدت هم اجرا کردند .این اولین برخورد هنرمندان
ایرانی تئاتر ونکوور با مخاطب داخل ایران بود .اجراهای تهران به شدت
مورد تشویق و حمایت تماشاگران قرار گرفت .رحمانیان در این خصوص
میگوید« :به نظرم تماشاگرانی که کار ما را میپسندیدند کسانی هستند
در ونکوور فرصت مغتنمی برای اشاره ضمنی به شکوفایی یا زایش تئاتر فرهنگی با مخاطب خاص خود آزا دی او را به دام انداختن حشرات در تارش عنوان م یکند. 28
ایرانیان سایر شهرهای کانادا در ونکوور دارد که قطعا نقش محمد رحمانیان -و مهتاب نصیرپور -را اما شاپرک مهربان ،عاشق آفتاب است و تلاش م یکند از دام In touch with Iranian diversity
هم بود تا از تجارب و آموزههای در ایجاد این جریان فرهنگی در جامعه ایرانیان ونکوور نمیتوان نادیده
تئاتری رحمانیان استفاده کنند. عنکبوت بگریزد و به روشنایی برسد.
نمون هاش یک دوره آموزش تئاتر گرفت. نمایش دیگری که گروه تئاتر ونک اجرا کرد؛ نمایش «شب
در شهر کلگری بود که حاصل آن، «آی ب یکلاه آی با کلاه» نوشته غلامحسین ساعدی (گوهر مراد)، سال نو» بر اساس طرحی از حمید امجد بود .رحمانیان در مورد این
اجرای نمایش «سیگار کشیدن، پنجمین و آخرین تئاتر صحنهای بود که محمد رحمانیان در ونکوور نمایش به شهروند ب یسی میگوید« :شب سال نو نمایش ساده ایست
سیگار نکشیدن» نوشته محمد اجراء کرد .آثار نمایشی ساعدی در ایران مجوز اجرا ندارند و این بهترین درباره یک خانواده پرجمعیت ایرانی در جنوب شهر تهران در آخرین
رحمانیان توسط گروه تئات ر رها در فرصت برای او بود که اثری از زنده یاد ساعدی را پیش از بازگشت به روز سال ۱۳۹۱خورشیدی با گرفتار یها ،آرزوها ،عش قها ،جداییها،
ایران به صحنه آورد .رحمانیان در صفحه فیس بوک خود درباره این غمها و شادمانیهای هر روزٔه ما .زبان ساده ای دارد ...امسال ،اولین
شهر مذکور بود. اجرا نوشت« :اجرای نمایش آی ب یکلاه ،آی باکلاه در ونکوور فرصت نوروزی است که در ایران نیستم .شاید بزرگترین دلیلم برای نگارش و
اما پرونده تئاتری محمد رحمانیان مغتنمی است برای من و همکارانم تا تجدید دیداری داشته باشیم با کارگردانی این نمایش همین باشد .از سوی دیگر ،نمایش شب سال نو
در ونکوور تکمیل نخواهد شد مگر غلامحسین ساعدی بزرگ ...نمایشنامه نویسی برای تمام فصول ...و پایان نامٔه هنرجویانی ست که در یک سال اخیر ،کلاسهای بازیگری
با یادآوری این نکته که محمد مهتاب نصیرپور را پشت سر گذاشتهاند .فرصت خوبی بود که نمایش با
رحمانیان نمونه یک تئاتری ایمانی دوباره بیاوریم به نمایشنامه بیست بازیگر جوان به صحنه رود تا این هنرجویان ،اجرا در یک تالار
سخت کوش ،پُرکار ،نکته بین و نویسان بزرگ ایرانی که حدود حرفهای را تجربه کنند ».این نمایش در ۱۷مارچ ۲۰۱۳برای یک شب
اندیشمند است هر چند هنرمندان نیم قرن پیش آثاری خلق کردند
مختلف تئاتر در خارج از مرزهای که همچنان چون هر اثر خوب به روی صحنه رفت و مورد توجه مخاطب قرار گرفت.
ایران به شکلهای مختلف) هنری میتوان بارها و بارها به استقبال از سه نمایش قبل ،به رحمانیان این امکان راداد تا گام بزرگتری
سیاسی ،روشنفکرانه ،خانوادگی، آ نها بازگشت و خواند و دید و بردارد .او مخاطب تئاتر خود را در جامعه ایرانیان ونکوور پیدا کرده بود.
لوس آنجلسی و )...به اجرای نمایش م یپردازند که هر کدام دارای جایگاه آموخت ...به یاد او که بسیار زود ما نمایش «آرش» اثر بهرام بیضایی ،انتخاب جدید رحمانیان برای صحنه بود.
و مخاطب خاص خود هست ولی در مورد رحمانیان به نظر م یآید و این جهان را گذاشت و گذشت... او این نمایش را با تلفیق نمایشنامه مارا-ساد اثر پیتر وایس و برخوانی آرش
استمرار در شناخت و تسلط او از ادب و هنر ایران موجب شده که این ساعدی خوب ...ساعدی مهربان... بیضایی به صحنه برد .رحمانیان در مورد ایده تلفیق این دو اثر میگوید:
فرهنگ ،چنان در تاروپود اندیشه و قوای خلاقه وی تنیده شود که در ساعدی سرگشته »...نمایش در «این چندمین باری است که به سراغ افسون نمایشنامه مارا-ساد اثر
خلق هر اثری از او ،جلوهای از هنر و فرهنگ ایران به شدت ،نمایان اول جون ۲۰۱۴در ونکوور اجرا پیتر وایس میروم .پیش از این در نمایش دانشجویی مرغ دریایی من
باشد ،حال این نمایش از نویسندهای غیرایرانی یا به زبان دیگری غیر از شد و مشابه چهار نمایش قبلی یا چخوف -ساد آن را با نمایشنامه چخوف تلفیق کرده بودم و سپس
فارسی یا حتی در کشوری دیگری غیر از ایران اجرا گردد .نگارنده در مورد استقبال مخاطب قرار گرفت. در یک نمایش دانشجویی دیگر به نام گزارش خواب شارلوت کور ده
بین هنرمندان تئاتر خارج از کشور ،فقط میتواند از «بهرام بیضایی» و و این نمایش ..شاید وداع محمد مونولوگی بر اساس شخصیت محوری شارلوت در نمایشنامه «مارا-ساد»
«سهیل پارسا» نام ببرد که مشابه محمد رحمانیان در هر نمایشی که به رحمانیان بوده باشد با صحنه تئاتر نوشتم که یکبار در تالار دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اجرا شد.
صحنه م یآورند رنگ و بویی از فرهنگ و هنر ایران زمین را با خود به بعدتر در نمایشنامه و نمایشی چاپنشده و دیدهنشده ،فضای بخش
همراه دارد و یقینا در آینده ،تاثیر تجارب نمایشی این سه تن در جریان ونکوور... بیماریهای مغز و اعصاب بیمارستان شهید چمران را با نگاهی به همین
رحمانیان به گفته خودش در نمایشنامه نوشتم و اجرا کردم .اما «مارا-ساد» همچنان در قلب و ذهن
سازی تئاتر اصیل ایران بیش از امروز آشکار خواهد شد. طی اقامت کوتاه خود در کانادا من بو د تا زمانی که در دیماه سال گذشته گزارش تخریب و تخلیه
به نگارش و اتود زدن چندین بیمارستان روانپزشکی آزادی را در خبری در روزنامه ایران خواندم و این
نمایشنامه از جمله «کیخسرو» همزمان بود با تلاشم برای اجرای نمایش «آرش» به یاری هنرجویان Vol. 22 / No. 1327 - Friday, Jan. 23, 2015
و «صدام» دست زده است. گروه تئاتر ونک .چند ماهی برای نگاهی دوباره به برخوانی آرش بر
تصمیم داشته نمایشی به نام «اتو اساس ایده تلفیق بامارا – ساد سپری شد و از فروردین ۹۲تمرین گروه
استاپ» که بر اساس یکی از آثار اجرایی به مدت ۵۰جلسه و با حدود ۲۰بازیگر آغاز شد .اواخر خرداد
میلان کوندرا نوشته است را برای این نمایش سه شب در تالار کی میک سنتر ونکوور به اجرا درآمد و با
جشنواره بین المللی تئاتر «پوش» استقبال خوبی روبهرو شد .اما ایده تلفیق شکل اجرایی وایس و کلام
در ونکوور آماده کند و به طور قطع بیضایی پیش از آنکه برایم نوعی ماجراجویی یا به تعبیر شما ریسک باشد
پروژههایی برای اجرا در صحنه و برخاسته از ضرورت زمانه و حال و هوایی است که در آن به سر میبریم.
نمایشنامه خوانی در سر داشته همانگونه که شخصیت آر ِش تیرافگن در برخوانی بیضایی تبدیل به آرش
است که فعلا با برگشتن به ایران ستوربان شد و این نوعی نگاه دوباره به این اسطوره کهن بود ،من نیز
منتفی شده است .در خاتمه این به تأسی از بیضایی تلاش کردم آرش روزگار خود را به صحنه بیاورم."...
مبحث ،ذکر این نکته هم لازم رحمانیان و گروهش این نمایش را در طی روزهای ۲۱تا ۲۳بهمن ماه
سال ۹۲در تالار وحدت هم اجرا کردند .این اولین برخورد هنرمندان
ایرانی تئاتر ونکوور با مخاطب داخل ایران بود .اجراهای تهران به شدت
مورد تشویق و حمایت تماشاگران قرار گرفت .رحمانیان در این خصوص
میگوید« :به نظرم تماشاگرانی که کار ما را میپسندیدند کسانی هستند