Page 29 - Shahrvand BC No. 1262
P. 29
ادبیات/نقدفمنیستی
زبانوتجاربزنانه درمجموعهی شعر 29
«دکمههای لباس من هنوز بسته است» اثر اعظم بهرامی
آزاده دواچی
سال مکیو تسیب /شماره - 1262جمعه 3نابآ 1392
كتو كاتراك یكی از شناخت هشدهترین فمینیستهای هندی در كتاب
In touch with Iranian diversity و توی هی مادر صلوات م یفرستی ،كه من چه بشود؟ و تبر تناوری را ته كوچه سیاست تن زنان :نویسندگان پسااستعماری زن در كشورها جهان
كه به كدام دختر باكره میل های فرو رود كه میرسم به كلمه ناتمام سوم بر این باور است كه زنان در كشورهای جهان سوم ،نوشتار را
Vol. 21 / No. 1262 - Friday, Oct. 25, 2013 و از مغز باکر هاش بزند بیرون ... نه به فصلی متفاوت (صفحهی )٥ انتخاب میکنند چرا كه انواع فرمهای نوشتاری قادر است تا تجارب
زاوی هی دید شاعر نسبت به مردان نشأتگرفته از نگاه انتقادی شاعر به شخصی زنان را حتی از طریق تن اعترافی در نوشتار منتقل كند،
و تجاوز جویده شود به عرف معمول لقم ههای نان ، مردان و بازتاب تجربههای زندگی او در این جامعه است ،با این حال ای نگونه نوشتار قادر است تا سنتهای مقاومت زنان را بازنماید ،این
صلوا تهایت مادر كم است گسترش این نگاه انتقادی تا آنجاست كه از کلم ههایی مثل مرد و مسئله به خصوص از آنجایی اهمیت دارد كه مبارزهی علنی زنان
لزج در كنار هم استفاده میکند امکا نپذیر نباشد .مقاومت از طریق نوشتار به صورت ایهام ، استعاره،
به تمام این غریب دوستانم نمیرسد (صفحهی )٩ این مكانی است برای بالا آوردن لزج مردی استفاده از مجاز و بازیهای زبانی شكل م یگیرد به این ترتیب این
در بعضی از سطرها اعتراض شاعر به رویكردهای سیاسی با استفادهی كه فكر م یکرد تمام آنچه زبان قادر است تا حقیقت زندگی و سركوب بسیاری از زنان را به
مشخص از لغاتی است كه معنایشان در شعر همان معنا را در جهان به او ختم م یشود مرده است (صفحهی )٥ تصویر كشد ،این تصاویر ظاهراً حقیقی نیستند و در نتیجه این
حقیقی دارد ،شاعر در این حالت به صورت مفهومی از یك رویكرد گاهی ادغام و تركیب مخلوطی از کلم هها مثل جغرافیا و باکره نیز
خاص آشنازدایی میکند اما نکتهی مهم استفادهی چندمنظوره از یك برای آشنازدایی به كار میرود ،جابجایی ترکیبهای مختلف در شعر نوشتهها كمتر در معرض خطر سانسور قرار م یگیرند.
رویداد خاص است ،مثلًا در این شعر تشویش اذهان عمومی و لغات، مثل كودكان یائسه ،درعی نحال بیان نگاه انتقادی شاعر به مذهب به طور مشابه بسیاری از شاعران زن ایرانی از این زبان بهره بردهاند ،تا
صرف شدن و زمان كه هر كدام قادرند در عمق و در سطح با یكدیگر علیه زنان است كه در خلال همین جابجای یها شكل م یگیرد و در از یك سو با زبان به نقد تبعیضهای رایج علیه زنان بپردازند و از سوی
واقع زبان شعر را متفاوت میکند .گرچه در بعضی سطرها این تركیب دیگر زبان را به ثبت انواع فرمهای سركوب زنان در جامعهی ایرانی
ارتباط معنایی برقرار كنند . كلمات نمیتواند در رساندن معنای مورد نظر شاعر به مخاطب موفق معطوف كنند ،به این ترتیب جایگاه شعر از یك کلیشهی ساختاری
و لغات باشد .در همین شعر استفاده از كلماتی مثل تسبیح رساله ،دعا كردن، خارج میشود و میتواند به انواع شگردهای زبان و ارتباط آنها با
علمهای حضرت عباس كه هر کدام دلالت بر تم مذهبی در جامعه
...بهای کدام تشویش اذهان عمومی را میپردازند درونی ایرانی دارند .شاعر در واقع با استفاده از این كلمات و آرایش محیط حقیقی اشاره كند .
بگذار برود بگذار بروند بگذارید آنها در شعر به نوعی علیه بافت مذهبی و سنتی ایران اعتراض اعظم بهرامی در مجموعهی شعر دکمههای لباس من هنوز بست هاند
هر که م یخواهد صرف شود كه توسط نشر الكترونیكی سه پنج منتشر شده است توانسته است
بشود كرده است . با بهرهگیری از زبان خاص زنانه بسیاری از کلیشههای علیه زنان را
در جامعهی ایرانی نشان دهد ،زبان تماماً زنانه به سمت بیان اكثر
رویکردهای علیه زنان پیش رفته است و به بخشی از تم اعتراضی
شاعر تبدیل شده است ،این فرم اعتراضی از همان آغاز كتاب و با تیتر
خود را نشان میدهد و در نهایت در طول كتاب با استفاده از ساختار
مشخص زبان و محتوا پیش میرود .
دکم ههای لباس من هنوز بسته است
انگشتهایی كه گره خورده
و پلکهایی كه تخم گذاشته
در بخش بلندی از شب (صفحهی )٥
این التزام ماضی فعلی ماست شاعر در تلاش است تا با ارائهی فرم جدیدی از كلمات و ربط آنها جغرافیای دختران باكره
به زمانی كه از دست رفته كه به درختان سنگ دخیل م یبندند به زنانگی تعریف جدیدی از اعتراض علیه مردسالاری ارائه دهد ، در
این شعر روابط ریاضی بیانگر نوع خاصی از این اعتراض هستند ،هرچه
قدر جملات پیچیدهتر میشوند ،بار اعتراضی آ نها بیشتر میشود،
و مردان عقیم آبشان م یدهند درعینحال یك سری از كلمات خاص هستند كه آشنازدایی شده و
هیچ حتی و اما و ضمیری (صفحهی )١٢
برای اعتراض شاعر استفاده م یشوند مثلًا دهان بسته ،انگشتهای كودكان یائسه میرویند
گره خورده و یا استفاده از تبر ،برای تن .
یكی دیگر از رویكردهای شاعر اعتراض به جغرافیای خاص و بازتاب قطب نمایی سمت من بسته به تابعی هستم ،در مسیر بیضوی
آن در شعر است؛ مثلًا استفاده از كلمات بومی ،شاعر در این حالت سنج و دمام
هم با ارتباط با آ نها به یك معنای خاص قادر است تا از این جغرافیا
برای نقد سركوب زنانگیاش استفاده كند .نکتهی قابل تأمل در این با رابط هی طولانی .با سهگانهی مثلثی
سطرها بیان بارز زنانگی است كه به نوعی با هر موقعیت در شعر پیوند سمت عل مهای حضرت عباس لذت ببر.
گر ههای سبز ،بخ تهای سفید (صفحهی )٧
خورده است .
عناصر زنانه در شعر بسیار قوی هستند و به نوعی قادرند تا اعتراض خلی جفارس پدربزرگ من است از این دهان بسته .و چشمان فر رفته در قاب كوچه
و صرع داشته همیشه شاعر به عنوان زن را به تمام پدیدههای اجتماعی نشان دهند .از لذت ببر
آنجایی كه قوانین مذهبی در ایران همیشه علیه زنان عمل كرده است، و از مشتهایی كه گرهش را
در این شعر م یبینیم كه شاعر به نوعی علیه این کلیشهها اعتراض كف بالا میآورد از كودكی من
میکند؛ ذهنیت انتقادی شاعر بیشتر حول مسائل مذهبی سیاسی به نخ كشیده با آخرین مهر ههای تسبیح
میگردد و در واقع ادغامی از این دو تم است. بشمار یك -بشمار دو -بشمار سه
بالا میرود از شن تپ هها و عصایش را میزند توی سر كارون2 9
نان میاورد از بل مهای كوچك
و دو روز میگذرد ،دو سال،
این دکم ههای لعنتی مانده توی مش تهای من
زبانوتجاربزنانه درمجموعهی شعر 29
«دکمههای لباس من هنوز بسته است» اثر اعظم بهرامی
آزاده دواچی
سال مکیو تسیب /شماره - 1262جمعه 3نابآ 1392
كتو كاتراك یكی از شناخت هشدهترین فمینیستهای هندی در كتاب
In touch with Iranian diversity و توی هی مادر صلوات م یفرستی ،كه من چه بشود؟ و تبر تناوری را ته كوچه سیاست تن زنان :نویسندگان پسااستعماری زن در كشورها جهان
كه به كدام دختر باكره میل های فرو رود كه میرسم به كلمه ناتمام سوم بر این باور است كه زنان در كشورهای جهان سوم ،نوشتار را
Vol. 21 / No. 1262 - Friday, Oct. 25, 2013 و از مغز باکر هاش بزند بیرون ... نه به فصلی متفاوت (صفحهی )٥ انتخاب میکنند چرا كه انواع فرمهای نوشتاری قادر است تا تجارب
زاوی هی دید شاعر نسبت به مردان نشأتگرفته از نگاه انتقادی شاعر به شخصی زنان را حتی از طریق تن اعترافی در نوشتار منتقل كند،
و تجاوز جویده شود به عرف معمول لقم ههای نان ، مردان و بازتاب تجربههای زندگی او در این جامعه است ،با این حال ای نگونه نوشتار قادر است تا سنتهای مقاومت زنان را بازنماید ،این
صلوا تهایت مادر كم است گسترش این نگاه انتقادی تا آنجاست كه از کلم ههایی مثل مرد و مسئله به خصوص از آنجایی اهمیت دارد كه مبارزهی علنی زنان
لزج در كنار هم استفاده میکند امکا نپذیر نباشد .مقاومت از طریق نوشتار به صورت ایهام ، استعاره،
به تمام این غریب دوستانم نمیرسد (صفحهی )٩ این مكانی است برای بالا آوردن لزج مردی استفاده از مجاز و بازیهای زبانی شكل م یگیرد به این ترتیب این
در بعضی از سطرها اعتراض شاعر به رویكردهای سیاسی با استفادهی كه فكر م یکرد تمام آنچه زبان قادر است تا حقیقت زندگی و سركوب بسیاری از زنان را به
مشخص از لغاتی است كه معنایشان در شعر همان معنا را در جهان به او ختم م یشود مرده است (صفحهی )٥ تصویر كشد ،این تصاویر ظاهراً حقیقی نیستند و در نتیجه این
حقیقی دارد ،شاعر در این حالت به صورت مفهومی از یك رویكرد گاهی ادغام و تركیب مخلوطی از کلم هها مثل جغرافیا و باکره نیز
خاص آشنازدایی میکند اما نکتهی مهم استفادهی چندمنظوره از یك برای آشنازدایی به كار میرود ،جابجایی ترکیبهای مختلف در شعر نوشتهها كمتر در معرض خطر سانسور قرار م یگیرند.
رویداد خاص است ،مثلًا در این شعر تشویش اذهان عمومی و لغات، مثل كودكان یائسه ،درعی نحال بیان نگاه انتقادی شاعر به مذهب به طور مشابه بسیاری از شاعران زن ایرانی از این زبان بهره بردهاند ،تا
صرف شدن و زمان كه هر كدام قادرند در عمق و در سطح با یكدیگر علیه زنان است كه در خلال همین جابجای یها شكل م یگیرد و در از یك سو با زبان به نقد تبعیضهای رایج علیه زنان بپردازند و از سوی
واقع زبان شعر را متفاوت میکند .گرچه در بعضی سطرها این تركیب دیگر زبان را به ثبت انواع فرمهای سركوب زنان در جامعهی ایرانی
ارتباط معنایی برقرار كنند . كلمات نمیتواند در رساندن معنای مورد نظر شاعر به مخاطب موفق معطوف كنند ،به این ترتیب جایگاه شعر از یك کلیشهی ساختاری
و لغات باشد .در همین شعر استفاده از كلماتی مثل تسبیح رساله ،دعا كردن، خارج میشود و میتواند به انواع شگردهای زبان و ارتباط آنها با
علمهای حضرت عباس كه هر کدام دلالت بر تم مذهبی در جامعه
...بهای کدام تشویش اذهان عمومی را میپردازند درونی ایرانی دارند .شاعر در واقع با استفاده از این كلمات و آرایش محیط حقیقی اشاره كند .
بگذار برود بگذار بروند بگذارید آنها در شعر به نوعی علیه بافت مذهبی و سنتی ایران اعتراض اعظم بهرامی در مجموعهی شعر دکمههای لباس من هنوز بست هاند
هر که م یخواهد صرف شود كه توسط نشر الكترونیكی سه پنج منتشر شده است توانسته است
بشود كرده است . با بهرهگیری از زبان خاص زنانه بسیاری از کلیشههای علیه زنان را
در جامعهی ایرانی نشان دهد ،زبان تماماً زنانه به سمت بیان اكثر
رویکردهای علیه زنان پیش رفته است و به بخشی از تم اعتراضی
شاعر تبدیل شده است ،این فرم اعتراضی از همان آغاز كتاب و با تیتر
خود را نشان میدهد و در نهایت در طول كتاب با استفاده از ساختار
مشخص زبان و محتوا پیش میرود .
دکم ههای لباس من هنوز بسته است
انگشتهایی كه گره خورده
و پلکهایی كه تخم گذاشته
در بخش بلندی از شب (صفحهی )٥
این التزام ماضی فعلی ماست شاعر در تلاش است تا با ارائهی فرم جدیدی از كلمات و ربط آنها جغرافیای دختران باكره
به زمانی كه از دست رفته كه به درختان سنگ دخیل م یبندند به زنانگی تعریف جدیدی از اعتراض علیه مردسالاری ارائه دهد ، در
این شعر روابط ریاضی بیانگر نوع خاصی از این اعتراض هستند ،هرچه
قدر جملات پیچیدهتر میشوند ،بار اعتراضی آ نها بیشتر میشود،
و مردان عقیم آبشان م یدهند درعینحال یك سری از كلمات خاص هستند كه آشنازدایی شده و
هیچ حتی و اما و ضمیری (صفحهی )١٢
برای اعتراض شاعر استفاده م یشوند مثلًا دهان بسته ،انگشتهای كودكان یائسه میرویند
گره خورده و یا استفاده از تبر ،برای تن .
یكی دیگر از رویكردهای شاعر اعتراض به جغرافیای خاص و بازتاب قطب نمایی سمت من بسته به تابعی هستم ،در مسیر بیضوی
آن در شعر است؛ مثلًا استفاده از كلمات بومی ،شاعر در این حالت سنج و دمام
هم با ارتباط با آ نها به یك معنای خاص قادر است تا از این جغرافیا
برای نقد سركوب زنانگیاش استفاده كند .نکتهی قابل تأمل در این با رابط هی طولانی .با سهگانهی مثلثی
سطرها بیان بارز زنانگی است كه به نوعی با هر موقعیت در شعر پیوند سمت عل مهای حضرت عباس لذت ببر.
گر ههای سبز ،بخ تهای سفید (صفحهی )٧
خورده است .
عناصر زنانه در شعر بسیار قوی هستند و به نوعی قادرند تا اعتراض خلی جفارس پدربزرگ من است از این دهان بسته .و چشمان فر رفته در قاب كوچه
و صرع داشته همیشه شاعر به عنوان زن را به تمام پدیدههای اجتماعی نشان دهند .از لذت ببر
آنجایی كه قوانین مذهبی در ایران همیشه علیه زنان عمل كرده است، و از مشتهایی كه گرهش را
در این شعر م یبینیم كه شاعر به نوعی علیه این کلیشهها اعتراض كف بالا میآورد از كودكی من
میکند؛ ذهنیت انتقادی شاعر بیشتر حول مسائل مذهبی سیاسی به نخ كشیده با آخرین مهر ههای تسبیح
میگردد و در واقع ادغامی از این دو تم است. بشمار یك -بشمار دو -بشمار سه
بالا میرود از شن تپ هها و عصایش را میزند توی سر كارون2 9
نان میاورد از بل مهای كوچك
و دو روز میگذرد ،دو سال،
این دکم ههای لعنتی مانده توی مش تهای من