Page 22 - Shahrvand BC No. 1262
P. 22
چه کسانی از این حقوق محروم م یشوند .هر یک از اصول شهروندی ولی وقتی از جزء به کل حرکت می کنیم آن وقت می توان دید که آیا زنان 22سال مکیو تسیب /شماره - 1262جمعه 3نابآ 1392
دارای اما و اگرها و تبصرههای فراوان است که اغلب باعث م یشود واقعاَ و در عمل ،ایرانیان با هم برابر هستند یا نیستند؟»
گروههایی از جامعه از آن حقوق محروم شوند .زنان جزو «شهروندانی» که صحبت از منشور حقوق شهروندی در سطح دولت به میان آمده In touch with Iranian diversity 22
وی در ا دامه گفتارش ،اظهار داشت« :وقتی ما جوامع را نگاه می این سئوال مطرح شود که جایگاه زنان در این منشور چیست؟ چرا
هستند که اغلب مورد این اما و اگرها و تبصرهها قرار گرفتهاند. کنیم می توانیم چهار نوع جامعه را از هم تشخصیص بدهیم :یک نوع که تجربه بشری در کشورهای دیگر نشان می دهد که وقتی حقوق Vol. 21 / No. 1262 - Friday, Oct. 25, 2013
نگاهی عمیق تر به قواعد جذب و حذف جنسیتی در قوانین شهروندی جامعه ای که زنان را در فضای عمومی نمی پذیرند و می گویند زن شهروندی به صورت عام و کلی مطرح می شود ،سالها و چه بسا دهه
نشان میدهد که ریشه اصلی این جذب و حذف جنسیتی را باید در باید در فضای خصوصی باشد ،در نتیجه ،زن را از بسیاری حوزه ها و ها و صد یا دویست سال طول کشیده تا زنان را به عنوان شهروند به
دوگانهی عرصه عمومی /عرصه خصوصی جستجو کرد .تصور عامه فعالیت های اجتماعی و عمومی محروم می کنند .برخی از کشورهای حساب بیاورند .در واقع بحث عام در مورد حقوق شهروندی لزوماَ نمی
مردم بر این است که اگر مرد امکان حضور مداوم را در عرصه عمومی منطقه خاورمیانه در این دسته قرار دارند .یکسری دیگر از جوامع تواند زنان را به عنوان شهروند در بر بگیرد ،همانطور که در کشورهای
دارد به این دلیل است که موجودی مستقل ،منطقی و قوی است هستند که زن را در فضای عمومی می پذیرند ولی برابری جنسیتی مختلف ما شاهد چنین مسئله ای بوده ایم .برای همین بحث من این
در حالی که زنان چون موجوداتی احساساتی ،غیر منطقی ،وابسته را نمی پذیرند؛ ایران امروز در این دسته قرار دارد ،چنانچه فرانسه است که در حال حاضر واقعاَ ضرورت دارد که از حالت عام حقوق
و ضعیف هستند بنابراین نمیتوانند در عرصه عمومی فعال باشند. آن زمان یعنی در قرن 18نیز در این دسته قرار داشت .یکسری از شهروندی خارج شویم و به صورت خاص به حقوق شهروندی زنان
اما شاید علت اصلی این دوگانگی این است که برای حضور در عرصه جوامع هستند که برابری جنسیتی را در قانون می پذیرند ولی در
عمومی ،مردان به حضور زنان در عرصه خصوصی نیاز مبرم داشتند و عمل برای تحقق برابری مشکل دارند ،مشکل اصلی شان هم گذار از هم بپردازیم».
دارند تا وظیفه مراقبت از کودکان ،سالمندان و تهیه خوراک و پوشاک برابری حقوقی به برابری واقعی جنسیتی است .برخی از جوامع هم این استاد دانشگاه در ادامه گفتارش به تجربه کشور فرانسه در مورد
خانواده را بر عهده داشته باشند .این ذهنیت و این نیاز باعث شکل هستند که برابری جنسیتی را می پذیرند ولی برابری شهروندی را منشور حقوق شهروندی پرداخت و اظهار داشت« :قبل از این که
گیری تمایز فراوانی بین عرصه عمومی و عرصه خصوصی و تبدیل نمی پذیرند مانند کشورهای اقماری شوروی یا کره شمالی یا کوبا حقوق شهروندی زنان به صورت خاص مطرح شود ،ایده حقوق بشر در
حقوق شهروندی به یک گفتمان مردانه شده که عنصر جنسیت یا در که به این شکل است .حالا ما اگر بخواهیم منشور حقوق شهروندی دوران جدید مطرح شد .در دوران جدید در واقع بعد از انقلابات دینی
آن نادیده گرفته شدهاند و یا به صراحت از برخی از مهمترین اصول زنان را بنویسیم باید بر اساس این دسته بندی ،ببینیم جامعه ما در که در سده ۱۶میلادی اتفاق افتاد و سپس انقلابات اقتصادی که در
کدام دسته قرار گرفته است .به خصوص که ما اکنون در جامعه ای سده ۱۸مطرح شد ،ما در اواخر سده ۱۸با پدیده انقلاب سیاسی و
شهروندی حذف شده است. زندگی می کنیم که حداقل ایدئولوژی حکومتی و بخشی از جامعه حقوق بشر مواجه هستیم .در واقع برای اولین بار انقلابی مثل انقلاب
در دهههای اخیر شاهد این بودیم که در بسیاری از نقاط جهان ،زنان با برابری جنسیتی واقعاَ مشکل دارد .برای همین نباید توهم داشته فرانسه و انقلاب آمریکا صورت گرفت .در این دوره است که برای
بیش از پیش وارد عرصههای عمومی شدهاند و مردان نیز تا اندازه ای باشیم که مثلا اگر منشور حقوق شهروندی توسط دولت نوشته شود نخستین بار آمدند مطرح کردند که همه انسانها فارغ از هرگونه تعلق
برخی از وظایف را در عرصههای خصوصی به عهده گرفت هاند .بنابراین برابری جنسیتی در آن لحاظ می شود .حالا ما می خواهیم در این فضا نژادی ،فرهنگی ،طبقاتی ،قومی و مذهبی ،با هم برابر هستند .یعنی
انتساب جنسیتی سنتی این دو عرصه کم کم در حال تغییر است و تنفس کنیم و در عین حال تغییر هم ایجاد کنیم .بنابراین با توجه برابری سیاسی شهروندی مطرح شد .بعدش این انقلا بها به حوزه
از حالت تک جنسیتی خارج میشود .برای همین است که امروزه به این فضا یا می شود یک منشور حقوق شهروندی زنان به صورت آموزش و بعد هم در حوزه خانواده مطرح شد .البته برابری در خانواده
برخی از نظریه پردازان فمینیست بیش از هر چیز به دنبال تعری فها هنجاری بنویسیم یعنی فارغ از شرایطی که در آن قرار داریم یعنی به عنوان آخرین حلقهی برابری مطرح شد .در همان اول که برابری
یک منشوری مثل منشور المپ دوگوژ ،و یا باید یک منشور حقوق سیاسی شهروندی به میان آمد طبعاَ با انتقادات گسترده و شدیدی
و مفصل بندیهای جدیدی بین این دو عرصه هستند». شهروندی زنان که راهبردی باشد و در این فضای خاص امروز جامعه مواجه شد .اولین انتقادها به این ایده ،توسط سنت گرایان دینی
بتوانیم آن را در عمل پیش ببریم .پیشنهاد مشخص من این است که مطرح شد که برابری انسانها را نمیپذیرفتند و م یگفتند برابری
انسانها یک ایده کفرآمیز است .دومین شخصی که به ایده برابری
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش افزود« :نظریههای فمینیستی یک منشور هنجاری نوشته شود یعنی فارغ از شرایط حاضر». انتقاد کرد ،کارل مارکس بود .مارکس مطرح کرد که این برابری که
متعددی در مورد شهروندی وجود دارد ولی ما در اینجا تنها به شما مطرح م یکنید در واقع برابری شهروندان بورژوا لیبرال است
۳گروه آن اشاره م یکنیم که در این اواخر بیشتر مورد بحث قرار و شهروندان واقعی جامعه شامل این برابری نم یشوند ،یعنی اقشار
گرفت هاند و تاکید بیشتری بر مباحث فمینیستهای تکثرگرا خواهیم دکتر مسرت امیرابراهیمی :شهروندی و جنسیت ،از نظریه تا زحمت کش شهروندان واقعی هستند که جزو این برابری محسوب
داشت .زیرا به نظر میآید که با پیچیدگی جامعه ایران سنخیت عمل نم یشوند .پیرو این انتقاد ،مارکس این ایده را مطرح کرد که باید از
بیشتری دارند .این سه گروه عبار تاند از« :شهروندی فراگیر»[،]۱ این برابری تجریدی که مطرح م یشود به طرف برابری خلاق و واقعی
«شهروندی تفاوتگرا»[ ]۲و «شهروندی فراگیر مبتنی بر تفاوت»[]۳ مسرت امیر ابراهیمی ،دارای دکترای جغرافیای شهری و فوق لیسانس رفت .در این میان اما یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخی که نقاد
(که این دو آخری مشتق از فمینیسم پست مدرن و تکثرگرا هستند). جامعه شناسی شهری از پاریس و پژوهشگر در حوزه زنان ،فضاهای این ایدهی برابری انسانها بود« اولمپ دوگوژ» بود که در اواخر قرن
عمومی و مجازی ،سخنران بعدی این نشست بود که سخنش را با ۱۸در فرانسه این نقدها را به ایده برابری انسا نها مطرح کرد .منتها
حال نگاهی کوتاه بر این سه گروه بیندازیم: تأکید بر بغرنحی بافتار جامعه چندفرهنگی ایران آغاز کرد« :جامعه اولمپ دوگوژ برخلاف مارکس و برخلاف سنت گرایان مذهبی ،برابری
متکثر ما امروز تبدیل به یک جامعه فوق العاده پیچیده ای شده انسا نها را م یپذیرفت ولی انتقادش به نویسندگان منشور برابری و
که نسخه پیچی برای آن بسیار دشوار است .از سویی در سالهای حقوق بشر این بود که وقتی شما از برابری حرف میزنید ،زنان را
.۱شهروندی فراگیر با نگاه بی طرفانه نسبت به جنسیت -که اخیر جامعه دچار تغییرات و تحولاتی شده که تا عمق جامعه رسوخ به حساب نم یآورید و زنان جزو این برابری و حقوق بشر محسوب
به فمینیسم لیبرال نزدیک تر است ،به برابری کامل بین زن و مرد در کرده :از کاهش نرخ ازدواج ،افزایش روز افزون طلاق ، ،ورود بیش از نمیشوند و در واقع زن اساساَ به عنوان بشر و شهروند محسوب
حقوق شهروندی قائل است و به تفاو تهای زنان و مردان و دوگانهی پیش زنان به بازار کار رسمی و غیر رسمی ،حضور چشمگیر زنان در نمیشود .برای همین اولمپ دوگوژ آمد یک بیانیه ۱۷ماده ای مانند
عرصه خصوصی و عمومی توجهی ندارد .به عبارت دیگر عقیده دارد دانشگاهها ،افزایش امکان دسترسی به اطلاعات و آگاهی بیش از پیش همان بیانیه حقوق شهروندی نوشت .اما متأسفانه اولمپ دوگوژ که
که اعطای حقوق برابر به تمامی گروههای اجتماعی ،مسئله نابرابری زنان و گروههای اجتماعی به وضعیت خود ،و از طرف دیگر سنتها تحلیل گر سیاسی روز بود و این بیانیه ۱۷ماده ای منشور حقوق
و طرد گروههای فرهنگی خاص از جمله زنان را حل م یکند .در این و قوانینی بس محافظه کارانه که گاه عقب گردهای چشمگیر را به زنان را نوشت در ۳۶سالگی به زیر گیوتین بردند و سر او را زدند.
نظریه هیچ گروهی نباید الویتی بر گروه دیگر داشته باشد و همین جامعه تحمیل م یکند مانند ازدیاد ازدواج کودکان ،تفکیک جنسیتی، شاید برایتان جالب باشد و بخواهید بدانید چهار اتهامی که به جرم آن
طور از بروز هر گونه خصوصیت فرهنگی خاص گروهها در عرصه و قوانینی که در صدد هر چه محدود کردن بیشتر زنان و خانه نشینی سرش را بریدند چه بوده است :اتهام اول آن بود که «وظایف زنانگی
عمومی باید اجتناب شود .البته این نگاه مورد بحث و نقد فراوان قرار آنهاست .مجموعه این عوامل باعث شده که جامعه ایران دستخوش اش را انجام نداده است»!اتهام دوم این که «در کارهایی که مربوط
گرفته است برای مثال گفته میشود که زمانی که برابری خواهی تحولات و بحرانهایی شود که هم حکومت و هم خود جامعه را به به مردان هست دخالت کرده است»! اتهام سوم« تشویش اذهان
کامل مد نظر است ،این برابری ،زنان و تمام گروههای اجتماعی، عمومی و نظم عمومی»؛ وبالاخره اتهام چهارم المپ دوگوژ ،این بود
فرهنگی ،اقتصادی ،قومی ،مذهبی را در بر م یگیرد اما در واقع شدت غافلگیر و گاه مستأصل کرده است. که «سلطنت طلب است»؛ چرا که بیانیه ای را که نوشته بود تقدیم
انتظار م یرود که این گروهها خود را با گروه مرجع که تطبیق بدهند امروز که بحث منشور حقوق شهروندی مطرح شده است باید دید که کرده بود به ملکه .آن قاضی هم که حکم اغدام با گیوتین را برای او
و تفاوتهای خود را کنار بگذارند و کاملا یکسان با الگوی مرجع عمل در این جامعه متکثر و پیچیده چه باید کرد .مسئله زنان و شهروندی صادر کرد آزادیخواه و انقلابی بود که علیه نظام سلطنتی و ظلم شاه
کنند .پس این نظریه شهروندی (با نگاه بی طرفانه جنسیتی) در عین از سویی به دولت و قوانین شهروندی مربوط است و از سوی دیگر به
این که رهایی بخش است سرکوب گر نیز هست ،زیرا این همه شمولی نهاد خانواده و جامعه مدنی ارتباط دارد .یعنی به تک تک آحاد جامعه مبارزه کرده بود».
در واقع نوع دیگری از سرکوب زنان ،کارگران ،اقلیتها و گروههای و پایبندی آنها به حقوق و وظایف شهروندی ربط مییابد! در فرصت امیر نیک پی در فضای بهت و سکوت حاضران ،سکوت ناشی از
اجتماعی مختلف را به دنبال دارد و آ نها را از حقوق شهروندی خاص اندکی که در اینجا دارم مسلماَ نمیتوانم به تفصیل به نظری ههای نحوهی فجیع اعدام المپ دوگوژ و اتهامهای عجیبی که به این زن
مختلف فمینیستی در باب حقوق شهروندی زنان بپردازم ،پس تنها برابری خواه نسبت داده بودند ،به سخنانش ادامه داد و بخشی از
خودشان محروم م یکند . اشارههای کوتاهی به چند نظریه فمینیستی در باب شهروندی خواهم بیانیه ای را که توسط اولمپ دوگوژ نوشته شده بود را برای حاضران
داشت ،نظریاتی که تا حدی بیشتر به کار جامعه متکثر و پیچیده ما قرائت کرد .سپس چند نکته را هم مطرح نمود« :اول این که می شود
میخورد ،و بعد بحثم را با اشاراتی در مورد وضعیت زنان در ایران علیه یک نظم استبدادی مبارزه کرد و در جبهه ی آزادی خواهان
.۲شهروندی تفاوت گرا - برعکس نگاهش بر اساس تفاوت است، امروز پایان میدهم .این بحث بیشتر برای باز کردن باب گفتگو و جای گرفت ولی لزوماَ دموکرات نبود .دوم این که می شود به صورت
و بنابراین بحث تفاوت را در مقابل برابری مطرح م یکند .این نظریه طرح مسئله است و مطرح کردن راه حلهای متفاوتی که در این مورد عام و کلی از حقوق انسان و بشر صحبت کرد بدون این که زنان و
پردازان فمینیست به جای این که به تفاوت زنان و مردان به عنوان اقشار دیگر را به حساب آورد .سوم آیا وقتی که از اصول کلی و عام
یک ضعف برای زنان بنگرند ،تفاوت را اتفاقاَ نقطه قوت زنان م یدانند. ارائه شده است. حقوق بشر حرف می زنیم به معنای واقعی کلمه ،برابری انسان ها را
بر این اساس حوزه عمومی که همیشه درگیر کلی گرایی ،منطق بح ثهایی که امروزه بر سر شهروندی در م یگیرد اغلب با اشاره به می پذیریم؟» وی ادامه داد که« :با توجه به این سه مؤلفه به نظر
و دلیل بو ده است میتواند از مهار تها و ارزشهایی که زنان در تقسیم بندی توماس هنری مارشال و عناصر سه گانه حقوق مدنی، می رسد که نباید از کل به جزء رسید بلکه باید از جزء به سوی کل
عرصه خصوصی خانواده و مراقبت و مادری به دست آوردهاند در سیاسی و اجتماعی که بر شمرده ،آغاز میشود .این عناصر سه حرکت کرد .یعنی همانطور که می دانید اواخر سده 18اعلام کردند
کنار تواناییهای بیولوژیکشان در عرصه عمومی استفاده بهینه کند. گانه عبار تاند از عنصر مدنی (حق آزادي بيان ،حق ماليكت و حق که همه با هم برابرند ولی متأسفانه 160سال طول کشید تا به زنان
این نظریه پر دازان عقیده دارند که عرصه عمومی میباید در برابر برخورداري از عدالت) ،عنصر سياسي شامل حق مشاركت در اعمال حق رأی بدهند .یا خود ما در فرهنگ مان و در آیات قرآن هم داریم
تفاو تها و تکثر گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی حساس باشد، قدرت سياسي؛ حق برخورداري از انتخابات آزاد و عنصر اجتماعي که که همه برابر هستند ولی اگر از جزء شروع نکنیم و از کل شروع کنیم
و اجازه دهد تا این گروهها در فضاهای متفاوت و در اشکال مختلف حق برخورداري از حداقل رفاه اقتصادي و امنيت؛ حق سهيم شدن می توان در تفسیر همین آیه ها ،به تبعیض آمیزترین نظرات و ایده
مسایل خود را بیان کنند و در کل تفاوت در برابر قدرت ،پذیرفته و به طور كامل در ميراث اجتماعي ،و همچنين حق زيستن به مانند يك ها رسید .مثلا در فرهنگ و محاوره روزمره ی خودمان معمولا به طور
عام می گوییم همه انسان های ایرانی با هم برابرند ،بسیار خوب ،اما
به رسمیت شناخته شود». انسان متمدن است. اگر بخواهیم این معادله را از جزء شروع کنیم طبعاَ می پرسیم که
دکتر مسرت امیر ابراهیمی ادامه داد که« :یکی از نظریه پردازان در نگاه اول به نظر میآید که اصول شهروندی فراگیر است و شامل آیا زن و مرد با هم برابرند؟ آیا شیعه و سنی هم با هم برابرند؟ و آیا
معروف ت تفاوتگرا ایریس ماریون یانگ است ،که نقد رادیکالی نسبت تمام شهروندان میشود زیرا با نگاهی کلی و عمومی وجوه مشترک دینداران و غیردینداران با هم برابرند؟ آیا کرد و فارس و ترک و بلوچ
به شهروندی فراگیر لیبرالی دارد و در مورد زنان و تمام گروه هایی شهروندان را در نظر م یگیرد و تفاوتهای گروهی و فردی (وجوه با هم برابرند؟ به هرحال همه می توانند بگویند که همه با هم برابرند
که در جامعه مدرن به نوعی سرکوب را تجربه کرده باشند به نوعی افتراق) را در نظر نم یگیرد .اما دقیقاَ همین جاست که مشکل آغاز
تبعیض مثبت و به حق برخورداری از حقوق خاص ،عقیده دارد .بر میشود .یکی از مهمترین موضوعات در حوزۀ حقوق شهروندی اصل
همین اساس یانگ 5نوع سرکوب گروهی را در جامعه مدرن بر جاذبه و دافعه است .یعنی چه کسانی شهروند محسوب م یشوند و
می شمارد -1 :گروه هایی که بوسیله دیگران استثمار می شوند
و دسترنج شان به جیب دیگری می رو د -2 .گروه های حاشیه
دارای اما و اگرها و تبصرههای فراوان است که اغلب باعث م یشود واقعاَ و در عمل ،ایرانیان با هم برابر هستند یا نیستند؟»
گروههایی از جامعه از آن حقوق محروم شوند .زنان جزو «شهروندانی» که صحبت از منشور حقوق شهروندی در سطح دولت به میان آمده In touch with Iranian diversity 22
وی در ا دامه گفتارش ،اظهار داشت« :وقتی ما جوامع را نگاه می این سئوال مطرح شود که جایگاه زنان در این منشور چیست؟ چرا
هستند که اغلب مورد این اما و اگرها و تبصرهها قرار گرفتهاند. کنیم می توانیم چهار نوع جامعه را از هم تشخصیص بدهیم :یک نوع که تجربه بشری در کشورهای دیگر نشان می دهد که وقتی حقوق Vol. 21 / No. 1262 - Friday, Oct. 25, 2013
نگاهی عمیق تر به قواعد جذب و حذف جنسیتی در قوانین شهروندی جامعه ای که زنان را در فضای عمومی نمی پذیرند و می گویند زن شهروندی به صورت عام و کلی مطرح می شود ،سالها و چه بسا دهه
نشان میدهد که ریشه اصلی این جذب و حذف جنسیتی را باید در باید در فضای خصوصی باشد ،در نتیجه ،زن را از بسیاری حوزه ها و ها و صد یا دویست سال طول کشیده تا زنان را به عنوان شهروند به
دوگانهی عرصه عمومی /عرصه خصوصی جستجو کرد .تصور عامه فعالیت های اجتماعی و عمومی محروم می کنند .برخی از کشورهای حساب بیاورند .در واقع بحث عام در مورد حقوق شهروندی لزوماَ نمی
مردم بر این است که اگر مرد امکان حضور مداوم را در عرصه عمومی منطقه خاورمیانه در این دسته قرار دارند .یکسری دیگر از جوامع تواند زنان را به عنوان شهروند در بر بگیرد ،همانطور که در کشورهای
دارد به این دلیل است که موجودی مستقل ،منطقی و قوی است هستند که زن را در فضای عمومی می پذیرند ولی برابری جنسیتی مختلف ما شاهد چنین مسئله ای بوده ایم .برای همین بحث من این
در حالی که زنان چون موجوداتی احساساتی ،غیر منطقی ،وابسته را نمی پذیرند؛ ایران امروز در این دسته قرار دارد ،چنانچه فرانسه است که در حال حاضر واقعاَ ضرورت دارد که از حالت عام حقوق
و ضعیف هستند بنابراین نمیتوانند در عرصه عمومی فعال باشند. آن زمان یعنی در قرن 18نیز در این دسته قرار داشت .یکسری از شهروندی خارج شویم و به صورت خاص به حقوق شهروندی زنان
اما شاید علت اصلی این دوگانگی این است که برای حضور در عرصه جوامع هستند که برابری جنسیتی را در قانون می پذیرند ولی در
عمومی ،مردان به حضور زنان در عرصه خصوصی نیاز مبرم داشتند و عمل برای تحقق برابری مشکل دارند ،مشکل اصلی شان هم گذار از هم بپردازیم».
دارند تا وظیفه مراقبت از کودکان ،سالمندان و تهیه خوراک و پوشاک برابری حقوقی به برابری واقعی جنسیتی است .برخی از جوامع هم این استاد دانشگاه در ادامه گفتارش به تجربه کشور فرانسه در مورد
خانواده را بر عهده داشته باشند .این ذهنیت و این نیاز باعث شکل هستند که برابری جنسیتی را می پذیرند ولی برابری شهروندی را منشور حقوق شهروندی پرداخت و اظهار داشت« :قبل از این که
گیری تمایز فراوانی بین عرصه عمومی و عرصه خصوصی و تبدیل نمی پذیرند مانند کشورهای اقماری شوروی یا کره شمالی یا کوبا حقوق شهروندی زنان به صورت خاص مطرح شود ،ایده حقوق بشر در
حقوق شهروندی به یک گفتمان مردانه شده که عنصر جنسیت یا در که به این شکل است .حالا ما اگر بخواهیم منشور حقوق شهروندی دوران جدید مطرح شد .در دوران جدید در واقع بعد از انقلابات دینی
آن نادیده گرفته شدهاند و یا به صراحت از برخی از مهمترین اصول زنان را بنویسیم باید بر اساس این دسته بندی ،ببینیم جامعه ما در که در سده ۱۶میلادی اتفاق افتاد و سپس انقلابات اقتصادی که در
کدام دسته قرار گرفته است .به خصوص که ما اکنون در جامعه ای سده ۱۸مطرح شد ،ما در اواخر سده ۱۸با پدیده انقلاب سیاسی و
شهروندی حذف شده است. زندگی می کنیم که حداقل ایدئولوژی حکومتی و بخشی از جامعه حقوق بشر مواجه هستیم .در واقع برای اولین بار انقلابی مثل انقلاب
در دهههای اخیر شاهد این بودیم که در بسیاری از نقاط جهان ،زنان با برابری جنسیتی واقعاَ مشکل دارد .برای همین نباید توهم داشته فرانسه و انقلاب آمریکا صورت گرفت .در این دوره است که برای
بیش از پیش وارد عرصههای عمومی شدهاند و مردان نیز تا اندازه ای باشیم که مثلا اگر منشور حقوق شهروندی توسط دولت نوشته شود نخستین بار آمدند مطرح کردند که همه انسانها فارغ از هرگونه تعلق
برخی از وظایف را در عرصههای خصوصی به عهده گرفت هاند .بنابراین برابری جنسیتی در آن لحاظ می شود .حالا ما می خواهیم در این فضا نژادی ،فرهنگی ،طبقاتی ،قومی و مذهبی ،با هم برابر هستند .یعنی
انتساب جنسیتی سنتی این دو عرصه کم کم در حال تغییر است و تنفس کنیم و در عین حال تغییر هم ایجاد کنیم .بنابراین با توجه برابری سیاسی شهروندی مطرح شد .بعدش این انقلا بها به حوزه
از حالت تک جنسیتی خارج میشود .برای همین است که امروزه به این فضا یا می شود یک منشور حقوق شهروندی زنان به صورت آموزش و بعد هم در حوزه خانواده مطرح شد .البته برابری در خانواده
برخی از نظریه پردازان فمینیست بیش از هر چیز به دنبال تعری فها هنجاری بنویسیم یعنی فارغ از شرایطی که در آن قرار داریم یعنی به عنوان آخرین حلقهی برابری مطرح شد .در همان اول که برابری
یک منشوری مثل منشور المپ دوگوژ ،و یا باید یک منشور حقوق سیاسی شهروندی به میان آمد طبعاَ با انتقادات گسترده و شدیدی
و مفصل بندیهای جدیدی بین این دو عرصه هستند». شهروندی زنان که راهبردی باشد و در این فضای خاص امروز جامعه مواجه شد .اولین انتقادها به این ایده ،توسط سنت گرایان دینی
بتوانیم آن را در عمل پیش ببریم .پیشنهاد مشخص من این است که مطرح شد که برابری انسانها را نمیپذیرفتند و م یگفتند برابری
انسانها یک ایده کفرآمیز است .دومین شخصی که به ایده برابری
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش افزود« :نظریههای فمینیستی یک منشور هنجاری نوشته شود یعنی فارغ از شرایط حاضر». انتقاد کرد ،کارل مارکس بود .مارکس مطرح کرد که این برابری که
متعددی در مورد شهروندی وجود دارد ولی ما در اینجا تنها به شما مطرح م یکنید در واقع برابری شهروندان بورژوا لیبرال است
۳گروه آن اشاره م یکنیم که در این اواخر بیشتر مورد بحث قرار و شهروندان واقعی جامعه شامل این برابری نم یشوند ،یعنی اقشار
گرفت هاند و تاکید بیشتری بر مباحث فمینیستهای تکثرگرا خواهیم دکتر مسرت امیرابراهیمی :شهروندی و جنسیت ،از نظریه تا زحمت کش شهروندان واقعی هستند که جزو این برابری محسوب
داشت .زیرا به نظر میآید که با پیچیدگی جامعه ایران سنخیت عمل نم یشوند .پیرو این انتقاد ،مارکس این ایده را مطرح کرد که باید از
بیشتری دارند .این سه گروه عبار تاند از« :شهروندی فراگیر»[،]۱ این برابری تجریدی که مطرح م یشود به طرف برابری خلاق و واقعی
«شهروندی تفاوتگرا»[ ]۲و «شهروندی فراگیر مبتنی بر تفاوت»[]۳ مسرت امیر ابراهیمی ،دارای دکترای جغرافیای شهری و فوق لیسانس رفت .در این میان اما یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخی که نقاد
(که این دو آخری مشتق از فمینیسم پست مدرن و تکثرگرا هستند). جامعه شناسی شهری از پاریس و پژوهشگر در حوزه زنان ،فضاهای این ایدهی برابری انسانها بود« اولمپ دوگوژ» بود که در اواخر قرن
عمومی و مجازی ،سخنران بعدی این نشست بود که سخنش را با ۱۸در فرانسه این نقدها را به ایده برابری انسا نها مطرح کرد .منتها
حال نگاهی کوتاه بر این سه گروه بیندازیم: تأکید بر بغرنحی بافتار جامعه چندفرهنگی ایران آغاز کرد« :جامعه اولمپ دوگوژ برخلاف مارکس و برخلاف سنت گرایان مذهبی ،برابری
متکثر ما امروز تبدیل به یک جامعه فوق العاده پیچیده ای شده انسا نها را م یپذیرفت ولی انتقادش به نویسندگان منشور برابری و
که نسخه پیچی برای آن بسیار دشوار است .از سویی در سالهای حقوق بشر این بود که وقتی شما از برابری حرف میزنید ،زنان را
.۱شهروندی فراگیر با نگاه بی طرفانه نسبت به جنسیت -که اخیر جامعه دچار تغییرات و تحولاتی شده که تا عمق جامعه رسوخ به حساب نم یآورید و زنان جزو این برابری و حقوق بشر محسوب
به فمینیسم لیبرال نزدیک تر است ،به برابری کامل بین زن و مرد در کرده :از کاهش نرخ ازدواج ،افزایش روز افزون طلاق ، ،ورود بیش از نمیشوند و در واقع زن اساساَ به عنوان بشر و شهروند محسوب
حقوق شهروندی قائل است و به تفاو تهای زنان و مردان و دوگانهی پیش زنان به بازار کار رسمی و غیر رسمی ،حضور چشمگیر زنان در نمیشود .برای همین اولمپ دوگوژ آمد یک بیانیه ۱۷ماده ای مانند
عرصه خصوصی و عمومی توجهی ندارد .به عبارت دیگر عقیده دارد دانشگاهها ،افزایش امکان دسترسی به اطلاعات و آگاهی بیش از پیش همان بیانیه حقوق شهروندی نوشت .اما متأسفانه اولمپ دوگوژ که
که اعطای حقوق برابر به تمامی گروههای اجتماعی ،مسئله نابرابری زنان و گروههای اجتماعی به وضعیت خود ،و از طرف دیگر سنتها تحلیل گر سیاسی روز بود و این بیانیه ۱۷ماده ای منشور حقوق
و طرد گروههای فرهنگی خاص از جمله زنان را حل م یکند .در این و قوانینی بس محافظه کارانه که گاه عقب گردهای چشمگیر را به زنان را نوشت در ۳۶سالگی به زیر گیوتین بردند و سر او را زدند.
نظریه هیچ گروهی نباید الویتی بر گروه دیگر داشته باشد و همین جامعه تحمیل م یکند مانند ازدیاد ازدواج کودکان ،تفکیک جنسیتی، شاید برایتان جالب باشد و بخواهید بدانید چهار اتهامی که به جرم آن
طور از بروز هر گونه خصوصیت فرهنگی خاص گروهها در عرصه و قوانینی که در صدد هر چه محدود کردن بیشتر زنان و خانه نشینی سرش را بریدند چه بوده است :اتهام اول آن بود که «وظایف زنانگی
عمومی باید اجتناب شود .البته این نگاه مورد بحث و نقد فراوان قرار آنهاست .مجموعه این عوامل باعث شده که جامعه ایران دستخوش اش را انجام نداده است»!اتهام دوم این که «در کارهایی که مربوط
گرفته است برای مثال گفته میشود که زمانی که برابری خواهی تحولات و بحرانهایی شود که هم حکومت و هم خود جامعه را به به مردان هست دخالت کرده است»! اتهام سوم« تشویش اذهان
کامل مد نظر است ،این برابری ،زنان و تمام گروههای اجتماعی، عمومی و نظم عمومی»؛ وبالاخره اتهام چهارم المپ دوگوژ ،این بود
فرهنگی ،اقتصادی ،قومی ،مذهبی را در بر م یگیرد اما در واقع شدت غافلگیر و گاه مستأصل کرده است. که «سلطنت طلب است»؛ چرا که بیانیه ای را که نوشته بود تقدیم
انتظار م یرود که این گروهها خود را با گروه مرجع که تطبیق بدهند امروز که بحث منشور حقوق شهروندی مطرح شده است باید دید که کرده بود به ملکه .آن قاضی هم که حکم اغدام با گیوتین را برای او
و تفاوتهای خود را کنار بگذارند و کاملا یکسان با الگوی مرجع عمل در این جامعه متکثر و پیچیده چه باید کرد .مسئله زنان و شهروندی صادر کرد آزادیخواه و انقلابی بود که علیه نظام سلطنتی و ظلم شاه
کنند .پس این نظریه شهروندی (با نگاه بی طرفانه جنسیتی) در عین از سویی به دولت و قوانین شهروندی مربوط است و از سوی دیگر به
این که رهایی بخش است سرکوب گر نیز هست ،زیرا این همه شمولی نهاد خانواده و جامعه مدنی ارتباط دارد .یعنی به تک تک آحاد جامعه مبارزه کرده بود».
در واقع نوع دیگری از سرکوب زنان ،کارگران ،اقلیتها و گروههای و پایبندی آنها به حقوق و وظایف شهروندی ربط مییابد! در فرصت امیر نیک پی در فضای بهت و سکوت حاضران ،سکوت ناشی از
اجتماعی مختلف را به دنبال دارد و آ نها را از حقوق شهروندی خاص اندکی که در اینجا دارم مسلماَ نمیتوانم به تفصیل به نظری ههای نحوهی فجیع اعدام المپ دوگوژ و اتهامهای عجیبی که به این زن
مختلف فمینیستی در باب حقوق شهروندی زنان بپردازم ،پس تنها برابری خواه نسبت داده بودند ،به سخنانش ادامه داد و بخشی از
خودشان محروم م یکند . اشارههای کوتاهی به چند نظریه فمینیستی در باب شهروندی خواهم بیانیه ای را که توسط اولمپ دوگوژ نوشته شده بود را برای حاضران
داشت ،نظریاتی که تا حدی بیشتر به کار جامعه متکثر و پیچیده ما قرائت کرد .سپس چند نکته را هم مطرح نمود« :اول این که می شود
میخورد ،و بعد بحثم را با اشاراتی در مورد وضعیت زنان در ایران علیه یک نظم استبدادی مبارزه کرد و در جبهه ی آزادی خواهان
.۲شهروندی تفاوت گرا - برعکس نگاهش بر اساس تفاوت است، امروز پایان میدهم .این بحث بیشتر برای باز کردن باب گفتگو و جای گرفت ولی لزوماَ دموکرات نبود .دوم این که می شود به صورت
و بنابراین بحث تفاوت را در مقابل برابری مطرح م یکند .این نظریه طرح مسئله است و مطرح کردن راه حلهای متفاوتی که در این مورد عام و کلی از حقوق انسان و بشر صحبت کرد بدون این که زنان و
پردازان فمینیست به جای این که به تفاوت زنان و مردان به عنوان اقشار دیگر را به حساب آورد .سوم آیا وقتی که از اصول کلی و عام
یک ضعف برای زنان بنگرند ،تفاوت را اتفاقاَ نقطه قوت زنان م یدانند. ارائه شده است. حقوق بشر حرف می زنیم به معنای واقعی کلمه ،برابری انسان ها را
بر این اساس حوزه عمومی که همیشه درگیر کلی گرایی ،منطق بح ثهایی که امروزه بر سر شهروندی در م یگیرد اغلب با اشاره به می پذیریم؟» وی ادامه داد که« :با توجه به این سه مؤلفه به نظر
و دلیل بو ده است میتواند از مهار تها و ارزشهایی که زنان در تقسیم بندی توماس هنری مارشال و عناصر سه گانه حقوق مدنی، می رسد که نباید از کل به جزء رسید بلکه باید از جزء به سوی کل
عرصه خصوصی خانواده و مراقبت و مادری به دست آوردهاند در سیاسی و اجتماعی که بر شمرده ،آغاز میشود .این عناصر سه حرکت کرد .یعنی همانطور که می دانید اواخر سده 18اعلام کردند
کنار تواناییهای بیولوژیکشان در عرصه عمومی استفاده بهینه کند. گانه عبار تاند از عنصر مدنی (حق آزادي بيان ،حق ماليكت و حق که همه با هم برابرند ولی متأسفانه 160سال طول کشید تا به زنان
این نظریه پر دازان عقیده دارند که عرصه عمومی میباید در برابر برخورداري از عدالت) ،عنصر سياسي شامل حق مشاركت در اعمال حق رأی بدهند .یا خود ما در فرهنگ مان و در آیات قرآن هم داریم
تفاو تها و تکثر گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی حساس باشد، قدرت سياسي؛ حق برخورداري از انتخابات آزاد و عنصر اجتماعي که که همه برابر هستند ولی اگر از جزء شروع نکنیم و از کل شروع کنیم
و اجازه دهد تا این گروهها در فضاهای متفاوت و در اشکال مختلف حق برخورداري از حداقل رفاه اقتصادي و امنيت؛ حق سهيم شدن می توان در تفسیر همین آیه ها ،به تبعیض آمیزترین نظرات و ایده
مسایل خود را بیان کنند و در کل تفاوت در برابر قدرت ،پذیرفته و به طور كامل در ميراث اجتماعي ،و همچنين حق زيستن به مانند يك ها رسید .مثلا در فرهنگ و محاوره روزمره ی خودمان معمولا به طور
عام می گوییم همه انسان های ایرانی با هم برابرند ،بسیار خوب ،اما
به رسمیت شناخته شود». انسان متمدن است. اگر بخواهیم این معادله را از جزء شروع کنیم طبعاَ می پرسیم که
دکتر مسرت امیر ابراهیمی ادامه داد که« :یکی از نظریه پردازان در نگاه اول به نظر میآید که اصول شهروندی فراگیر است و شامل آیا زن و مرد با هم برابرند؟ آیا شیعه و سنی هم با هم برابرند؟ و آیا
معروف ت تفاوتگرا ایریس ماریون یانگ است ،که نقد رادیکالی نسبت تمام شهروندان میشود زیرا با نگاهی کلی و عمومی وجوه مشترک دینداران و غیردینداران با هم برابرند؟ آیا کرد و فارس و ترک و بلوچ
به شهروندی فراگیر لیبرالی دارد و در مورد زنان و تمام گروه هایی شهروندان را در نظر م یگیرد و تفاوتهای گروهی و فردی (وجوه با هم برابرند؟ به هرحال همه می توانند بگویند که همه با هم برابرند
که در جامعه مدرن به نوعی سرکوب را تجربه کرده باشند به نوعی افتراق) را در نظر نم یگیرد .اما دقیقاَ همین جاست که مشکل آغاز
تبعیض مثبت و به حق برخورداری از حقوق خاص ،عقیده دارد .بر میشود .یکی از مهمترین موضوعات در حوزۀ حقوق شهروندی اصل
همین اساس یانگ 5نوع سرکوب گروهی را در جامعه مدرن بر جاذبه و دافعه است .یعنی چه کسانی شهروند محسوب م یشوند و
می شمارد -1 :گروه هایی که بوسیله دیگران استثمار می شوند
و دسترنج شان به جیب دیگری می رو د -2 .گروه های حاشیه