Page 26 - Shahrvand BC 1255
P. 26
ادبیات/شعر
شعر تاز های از 26
مهرانگيز رساپو ر(م .پگاه)
چهار شعر از بنفشه حجازی
بودن و نبود نام سال متسیب /شماره - 1255جمعه 15رویرهش 1392
به شیو هی ثانی هها
تیک
تیک
تیک
مردم
روی صفح هی دس تهایت
۳
همین جا
پشت امواج
فل سهای زنی ست که دریا را دوست داشت
بیا روزهای دیگرم را قرمز کن
تب و لرز من بنفشه حجازی ،متولد ۱۳۳۳در بروجرد ،از چهرههای پیشکسوتی در In touch with Iranian diversity
خود تقوی مام شعر ایران محسوب م یشودکه علاوه بر سرودن شعر ،به نوشتن رمان
ت ِب شبانه ببین تا کجای تن دیوار علامت توست و آثار تحقیقی در حوزهی زنان نیز پرداخته اســت .ازجمله رما نهای
ت ِب شبانه او م یتــوان به "ایمپــالای ســرخ" ( " ،)۱۳۸۸اعترافات یک عکاس"
لحظ هها را دانه به دانه کلید فرار (،)۱۳۸۸"بیسکویت نیم خورده" ( )۱۳۸۳و "ماه گریخته در پیراهن"
م یترکانم . . .م یترکانم به شمار های است که تو در چمدان گذاشته بودی ()۱۳۷۸؛ از مجموعــه اشــعارش به"آمفی تئاتــر" (" ،)۱۳۹۱مس و
مینا" (مجموع هی شــعر-عکس ،با عک سهایــی از حمید رمضانپور)،
ساکن يک گلدا نام بدون مدخل "اعتراف م یکنــم" (" ،)۱۳۸۳یک منظوم هی آواره و بیســت تران هی
جای ريش ههايم تنگ به میان زنانی که تاریخ تولد ندارند ســرگردان" (مجموع هی شــعر نوبا ناصر نجفی) (فارسی -انگلیسی)،
"نپرس چرا ســکوت م یکنم" (فارسی -انگلیسی)" ،به انکارعشق تو
ر گهايم خشک برم یگردم ناگزیرم" (" ،)۱۳۷۲رؤیای انار" ( )۱۳۶۵و از آثار تحقیق یاش به "تاریخ
روحم گيج به حضور نا مات هی چکس؛بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر زندیه و افشاریه" (،)۱۳۸۵
که کامل هم نبود "زن تاریخ :بررسی جایگاه زناز عهد باستان تا پایان دوره ساسانیان"
رويايم خشک فقدان مورد نظر (" ،)۱۳۸۵چند کلمه از مادرشــوهر :بررسی جایگاه زن درامثال حکم
خشک است . . .بنيانم ادبی نیست و تو و اشــعار عامیانه زبان فارسی" (" ،)۱۳۸۵زنان ترانه؛ بررسی حضور زن
جایگاهت نزهتگاهی است در در تران ههاو اشــعار عامیانه" (" ،)۱۳۸۴تذکره اندرونی :شــرح حال و
ميهمان يک حيوا نام شــعر شاعران زن قرن سیزدهم تا پهلویاول" ( )۱۳۸۳و بسیاری آثار
آبم پَست ملک جهان دیگر اشــاره کرد .بدین گونه است که پُر بیراه نیست اگر او را یکیاز
نانم پَست مهین بانو من بودم
زمين و آسمانم پَست فعا لترین و پیشروترین چهرههای ادبی معاصر بنامیم.
پَست است . . .ميزبانم ستاره دارم نکن
در آسمان باش و هرگز به زمین باز نگرد
قف لهای يک زندا نام ۴ Vol. 20 / No. 1255 - Friday, Sept. 6, 2013
از درخجل همیشه برایم سوال بود
از پنجره خجل ۱
از پرنده خجل زمین و ابر بیدار م یشود
کليد! بيا . . .برهانم تنگ ههای عمیق و درصدی از بلوزم
و لای ههای زیرین عشق.
برف . . .برف . . .برف چگونه به ارث برده است م یگذارد
نبر مرا برهنه زير برف بریزم
شناسنام هام ببارم
نبند! خون سیاه مستندهای اطلس را؟
گيسوانم را به قندي لهای يخ و قهوه بماند در گودی چشمی که
آه مدفون شد زير برف . . .آسمانم صفح هی سی و سه دور تو را نداشت
هزار هی سیصد و سی و سه
اژدها ! ۲
با آن دهان شعله ور . . .بيا جای تعجب نداشت. زبان تو مرا شکل م یدهد
آتش خوب است برای برف ! جای تعجب داشت
درهم شکستن زمان قدیس کافر
سردم است رسوبات بلاتکلیف سلطان خودبرانداز یام
برفک زده است . . .استخوانم چشم هی میان ماندن و رفتن.
همیشه برایم سوال بود به مرور زمان
سرکلاس انشای دبستانم زبانم در دهان بگیر
موضوع :جهنم کاکل آشفت هات
قلم= کبريت در دریای شمال تا
و این که چرا دیگر برنم یگردم ببوسم تمام سو هایی راکه به من م یفهمانی
جوه ر = نفت
مبصر کلاس؟ من! دو زیس تام 26
دچار
( انگار کسی گفت «کبريت بزن»! )
خواستن و نخواست نات
سوختم داشتن و نداشت نات
سوخت معلمم
سوختند بچ هها
آه سوخت . . .دبستانم !
شعر تاز های از 26
مهرانگيز رساپو ر(م .پگاه)
چهار شعر از بنفشه حجازی
بودن و نبود نام سال متسیب /شماره - 1255جمعه 15رویرهش 1392
به شیو هی ثانی هها
تیک
تیک
تیک
مردم
روی صفح هی دس تهایت
۳
همین جا
پشت امواج
فل سهای زنی ست که دریا را دوست داشت
بیا روزهای دیگرم را قرمز کن
تب و لرز من بنفشه حجازی ،متولد ۱۳۳۳در بروجرد ،از چهرههای پیشکسوتی در In touch with Iranian diversity
خود تقوی مام شعر ایران محسوب م یشودکه علاوه بر سرودن شعر ،به نوشتن رمان
ت ِب شبانه ببین تا کجای تن دیوار علامت توست و آثار تحقیقی در حوزهی زنان نیز پرداخته اســت .ازجمله رما نهای
ت ِب شبانه او م یتــوان به "ایمپــالای ســرخ" ( " ،)۱۳۸۸اعترافات یک عکاس"
لحظ هها را دانه به دانه کلید فرار (،)۱۳۸۸"بیسکویت نیم خورده" ( )۱۳۸۳و "ماه گریخته در پیراهن"
م یترکانم . . .م یترکانم به شمار های است که تو در چمدان گذاشته بودی ()۱۳۷۸؛ از مجموعــه اشــعارش به"آمفی تئاتــر" (" ،)۱۳۹۱مس و
مینا" (مجموع هی شــعر-عکس ،با عک سهایــی از حمید رمضانپور)،
ساکن يک گلدا نام بدون مدخل "اعتراف م یکنــم" (" ،)۱۳۸۳یک منظوم هی آواره و بیســت تران هی
جای ريش ههايم تنگ به میان زنانی که تاریخ تولد ندارند ســرگردان" (مجموع هی شــعر نوبا ناصر نجفی) (فارسی -انگلیسی)،
"نپرس چرا ســکوت م یکنم" (فارسی -انگلیسی)" ،به انکارعشق تو
ر گهايم خشک برم یگردم ناگزیرم" (" ،)۱۳۷۲رؤیای انار" ( )۱۳۶۵و از آثار تحقیق یاش به "تاریخ
روحم گيج به حضور نا مات هی چکس؛بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر زندیه و افشاریه" (،)۱۳۸۵
که کامل هم نبود "زن تاریخ :بررسی جایگاه زناز عهد باستان تا پایان دوره ساسانیان"
رويايم خشک فقدان مورد نظر (" ،)۱۳۸۵چند کلمه از مادرشــوهر :بررسی جایگاه زن درامثال حکم
خشک است . . .بنيانم ادبی نیست و تو و اشــعار عامیانه زبان فارسی" (" ،)۱۳۸۵زنان ترانه؛ بررسی حضور زن
جایگاهت نزهتگاهی است در در تران ههاو اشــعار عامیانه" (" ،)۱۳۸۴تذکره اندرونی :شــرح حال و
ميهمان يک حيوا نام شــعر شاعران زن قرن سیزدهم تا پهلویاول" ( )۱۳۸۳و بسیاری آثار
آبم پَست ملک جهان دیگر اشــاره کرد .بدین گونه است که پُر بیراه نیست اگر او را یکیاز
نانم پَست مهین بانو من بودم
زمين و آسمانم پَست فعا لترین و پیشروترین چهرههای ادبی معاصر بنامیم.
پَست است . . .ميزبانم ستاره دارم نکن
در آسمان باش و هرگز به زمین باز نگرد
قف لهای يک زندا نام ۴ Vol. 20 / No. 1255 - Friday, Sept. 6, 2013
از درخجل همیشه برایم سوال بود
از پنجره خجل ۱
از پرنده خجل زمین و ابر بیدار م یشود
کليد! بيا . . .برهانم تنگ ههای عمیق و درصدی از بلوزم
و لای ههای زیرین عشق.
برف . . .برف . . .برف چگونه به ارث برده است م یگذارد
نبر مرا برهنه زير برف بریزم
شناسنام هام ببارم
نبند! خون سیاه مستندهای اطلس را؟
گيسوانم را به قندي لهای يخ و قهوه بماند در گودی چشمی که
آه مدفون شد زير برف . . .آسمانم صفح هی سی و سه دور تو را نداشت
هزار هی سیصد و سی و سه
اژدها ! ۲
با آن دهان شعله ور . . .بيا جای تعجب نداشت. زبان تو مرا شکل م یدهد
آتش خوب است برای برف ! جای تعجب داشت
درهم شکستن زمان قدیس کافر
سردم است رسوبات بلاتکلیف سلطان خودبرانداز یام
برفک زده است . . .استخوانم چشم هی میان ماندن و رفتن.
همیشه برایم سوال بود به مرور زمان
سرکلاس انشای دبستانم زبانم در دهان بگیر
موضوع :جهنم کاکل آشفت هات
قلم= کبريت در دریای شمال تا
و این که چرا دیگر برنم یگردم ببوسم تمام سو هایی راکه به من م یفهمانی
جوه ر = نفت
مبصر کلاس؟ من! دو زیس تام 26
دچار
( انگار کسی گفت «کبريت بزن»! )
خواستن و نخواست نات
سوختم داشتن و نداشت نات
سوخت معلمم
سوختند بچ هها
آه سوخت . . .دبستانم !