Page 30 - Shahrvand BC 1255
P. 30
‫گفتوگو ‪/‬فرهنگی ‹‬ ‫‪30‬‬

‫گف ‌توگوبامهرنوشقربانعلیبهبهانه‌یانتشارکتاب"شهروندافتخاریجهان"‬

‫بخش‪( ۲‬شعر زنان در ده ‌هی هفتاد نسبتی با ساده نویسی ندارد)‬

‫گفت و گو‪ :‬سپیده جدیری‬

‫به برابرنهادهایی از این دســت‪ ،‬چندان باور نــدارم‪ ،‬تقاب ‌لهای دوتایی‬ ‫وقتــی از چاپ نخســتین کتاب‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1255‬جمعه ‪ 15‬رویرهش ‪1392‬‬
‫میان مولف ‌ههایی که به آن اشــاره‏شد؛ آن قدر مطرح نیست که تا این‬ ‫شــاعری قریب به پانزده سال و از‬
‫شــعر شــود‪ ،‬درهمگرایی كنار‏شــاعرانی قرار گیرند كه فاقد چنین‬ ‫اندازه به تفکیک به آن پرداخته شود‪ ،‬نگر‌ههای قیاسی الزام یا‏این یا آن‬ ‫نخستین ظهور نام و اشعارش در‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫شاخص‌هایی بودند‪.‬‏‬ ‫را به همراه م ‌یآورد که خیلی ضروری نیست! در متن پسامدرن همان‬ ‫‏مجلات تخصصی حوز‌هی ادبیات‪،‬‬
‫قدر که انسجام‏ارگانیک به چالش کشیده م ‌یشود‪ ،‬از امکانات شعری‪،‬‬ ‫بیست و پنج ســالی بگذرد‪ ،‬شما‬
‫از آســی ‌بهای دیگری كه گرایش به ساد‌هنویسی پیدایش آن را قوت‬ ‫غیرشــعر و ضد شعر نیز م ‌یشــود با ایجاد‏دگردیس ‌یهایی در راستای‬ ‫جای من باشــید‪ ،‬به او نم ‌یگویید‏‏"پیشکسوت"؟‪ ...‬مهرنوش قربانعلی‬
‫بخشید‪ ،‬این بود كه بازتاب و‏درخشش شعر آوانگارد و پیشرو را كه در‬ ‫نزد من همیشــه شاعری پیشکســوت بوده و است‪ ،‬هر چند که سن‏و‬
‫ده ‌ه هفتاد اوج گرفته بود‪ ،‬به تعلیق درآورد‪ ،‬هرچند كه‏هستی این شعر‬ ‫پیش برد شعر بهره گرفت‏‪.‬‬ ‫سا ‌لاش چندان از من بیشــتر نیست؛ و به واقع‪ ،‬بر خلاف تعریفی که‬
‫کشــف دیگراز جهان و شهود دیگرگون به نگاه شاعر ازجهان هستی‬ ‫در ذهن عامه و متاســفانه‏حتی در ذهن جامع ‌هی مطبوعات ما شکل‬
‫با تعویق روب ‌هرو نشد و پویای ‌یاش ادام ‌ه یافت‪ .‬‏‬ ‫بســتگی دارد که در تقابل با‏آنچه در اندیشه‌اش می‌گذرد‪ ،‬نیست‪.‬‬ ‫گرفته است‪ ،‬پیشکسوت بودن به سن و سال نیست‪ ،‬به‏سابق ‌هی حضور‬
‫خاســتگاه نگره‌هــای فلســفی و عقلانیت مدنی در شــعر می‌تواند‪،‬‬ ‫حرف ‌های در یک عرصه اســت و من هنوز نم ‌یدانــم برای عزیزانی که‬
‫▪ ▪اینجا لازم م ‌یدانم به یک ویژگی شــعری شما اشاره کنم‬ ‫‏موثرترین کشــف‌های هستی را نشان بگیرد؛ که گاهی ازآن با عنوان‬ ‫تا ســا ‌لهای‏سال‪ ،‬شاعران نســل من را با لقب "شاعر جوان" خطاب‬
‫قرار م ‌یدهند‪ ،‬چگونه توضیــح دهم که این‏‏"جوان" در اینجا توهینی‌‬
‫که شعر شما را از شاعر ساد ‌هنویس دهه ‏هشتادی کاملا متمایز‬ ‫شهود نیزیاد می‌کنیم‪.‬‏‬ ‫محســوب م ‌یشــود به جایگاه و هویتی که یک شــاعر بعد از سا ‌لها‬
‫م ‌یسازد و آن این است که هم به کارکردهای زبان در شعرتان‬ ‫تلاش‏جدی و مســتمر در عرص ‌هی تخصص ‌یاش‪ ،‬شــعر‪ ،‬کسب کرده‬
‫کاملا واق ‌فاید ‏و هم ای ‌نکه بر خلاف شــعر ده ‌هی هشتادی که‬ ‫▪ ▪دوســت دارم بدانم نظر مهرنوش قربانعلــی‪ ،‬به عنوان‬ ‫است‪ .‬برای همین است که همچنان‏تکرار و تاکید م ‌یکنم که مهرنوش‬
‫اصل را بر وجود مثلا یک یا دو سط ِر به قول ‏خودشان درخشان‬ ‫قربانعلی یک شــاعر پیشکسوت است‪ ،‬هر چند که از نظر سن و‏سال‪،‬‬
‫در هر شعر قرار داده و بقی ‌هی ســطرها در آن با سخن عادی‬ ‫شاعری که چندین دهه فعالیت جدی و مستمر ‏شعری (چه در‬ ‫جوان محســوب شــود‪ .‬بخش دوم گف ‌توگویی را که به بهان ‌هی انتشار‬
‫و غیرشــعری هیچ ‏وجه تمایزی ندارد‪ ،‬در اشعار شما به هیچ‬ ‫حوزه‌ی سرایش و چه در حوزه‌ی نقد) داشته است‪ ،‬درباره‌ی‬ ‫گزید‌های از اشــعار تمام‏سا ‌لهای شــاعر ‌یاش با او انجام داد‌هایم‪ ،‬در‬
‫جریان موســوم به ‏"ساده‌نویسی" در شعر چیست؟ منظورم‬
‫همین جریانی اســت که در دهه‌ی هشتاد مقابل جریان شعر‬ ‫ادامه م ‌یخوانید‏‪.‬‬
‫‏زبان‌محور دهه‌ی هفتاد َعَلم شد و تعدادی رهبر و تعدادی هم‬
‫▪ ▪بر اساس سلیق ‌هی شــعری خودم ‪ -‬که کشف و شهود در‬
‫طرفدار پیدا کرد‪.‬‏‬
‫در دهه‌ی هشــتاد گرایش ساده‌نویسی تبدیل به گرایش عمده‌ای در‬ ‫شعر را به سرودن بر اساس موضوعی که ‏از قبل در ذهن نقش‬
‫شعر شــد‪ ،‬پیش از این نیز در بحث‏و گفتگوهایی اشاره داشته‌ام‪ ،‬از‬ ‫بسته است‪ ،‬ترجیح م ‌یدهم ‪ -‬دو مجموعه شعر او ‌لتان را بیشتر‬
‫اصطلاح «ساده‌نويســي» در شــعر آن‌ قدر با توسع استفاده مي‌شود‬ ‫دوست داشتم ‏و البته این اصلا به معنای رد ارز ‌شهای شعری‬
‫ك‏ه بيش‌تر به مفهومي انتزاعي و غيرقابل اســتناد تبديل شده است‪.‬‬ ‫سرود ‌ههای بعد ‌یتان نیست‪ ،‬بلکه فقط بیان یک ‏جور سلیق ‌هی‬
‫اساسا مشــخص نيست اين‏ساده‌نويســي از چه روي ممتاز است و‬ ‫شعری اســت‪ .‬به هر حال‪ ،‬من برای شاعری که صاحب سبک‬
‫براي شــعر ارزش محسوب مي‌شود؟ اين ســادگي قرار است‏در چه‬ ‫باشد و خودش مبدع ‏یک سبک باشد‪ ،‬نه مقلد‪ ،‬احترام بسیار‬
‫وجهي از شــعر اتفاق بيافتد؛ زبان‪ ،‬ساختار‪ ،‬فرم‪ ،‬فلسفه‌ي نگرشي و‬ ‫قائلم و شــما در هر دو سبک شــعر ‌یتان ابدا ‌عگر و به قولی‪،‬‬
‫يا بافت شــعر؟ اگر فرض‏را بر هر يك از موارد يادشــده بگذاريم‪ ،‬چه‬ ‫‏سرآغاز آن ســب ‌کها بود ‌هاید‪ .‬برایمان از عل ِت رخ دادن این‬
‫تغیر سبک بگویید و از چگونگی دست ‏یافتن به این خلاقیت و‬
‫دستاوردي خواهد داشت؟‬
‫اصرار بر ساد‌هنويســي سوء تفاهم ديگري را هم فراهم آورده و آن عدم‬ ‫ابدا ‌عگری در سبک شعری‏‪.‬‬
‫تمايز شخص ‌ينويســي از‏بروز اثر انگشت فردي و ارائ ‌هي هويت فردي‬
‫منحصر شاعر در شعرش است‪ .‬هويت فردي‏م ‌يتواند ناظر بر آرما ‌نها‪،‬‬
‫روكيرد اجتماعي و نگرش فلسفي شاعر نيز باشد؛ نه تنها برانگيختگي‬

‫‏حسي او در آ ‌نچه در چارچوب زندگي فرد ‌ياش م ‌يگذرد‪.‬‏‬
‫انتزاعی که در تعریف ساده نویسی وجود داشته است‪ ،‬موجب شده‬
‫بســیاری ازشــاعران جوان تریك‏ه می توانســتند به هویت‌ فردی‬
‫شــاخصی درعرصه‌ی شــعر دســت پیدا کنند و آثارشان ظرفیتی‬
‫‏داشت که می‌توانســت‪ ،‬موجب بروز قابلیت‌های انحصاری در زمینه‬

‫ﻣﺪﯾﺮ اﺟﺮاﯾﯽ‪ :‬ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ‬ ‫‪SUITE 309, 1110 HAMILTON ST., VANCOUVER, BRITISH COLUMBIA, CANADA, V6B 2S2‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1255 - Friday, Sept. 6, 2013‬‬
‫‪Telephone: 604.714.3200 | Fax: 604.736.7797 | Website: www.seatrade.ca | Email: mitra@seatrade.ca‬‬
‫‪Mitra Far‬‬
‫ﺷﺮﮐﺖ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ‬
‫‪30‬‬
‫• کلیه خدمات واردات و صادرات در کانادا و سایر کشورها‬
‫• خدمات گمرک و ترخیص کاﻻ‬

‫• حمل وسایل شخصی در کانادا و بینالمللی‬
‫• متخصص در بارگیری و ارسال اتومبیل به صورت بینالملل‬

‫• خدمات به صورت دریائی‪ ،‬هوایی و زمینی‬
‫• بهترین نرخ کانتینر ‪ ٢٠‬فوت و ‪ ٤٠‬فوت در خاورمیانه‬

‫ﺑﺮای اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮل ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن‪ ،‬ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ ﺗﻤﺎس ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ‪۶٠۴ - ٧١۴ - ٣٢٠٨ .‬‬
   25   26   27   28   29   30   31   32   33   34   35