Page 33 - Shahrvand BC No. 1219
P. 33
سیاست سردبیر روزنامٔه «اطلاعات» بود ،در سرویس خارجی آن روزنامٔه عصر
به کار ترجمه (از انگلیسی و فرانسه) و تفسیر خبرهای خارجی مشغول
33 شــدم .بعدها معاون دبیر همین سرویس خارجی روزنامٔه «اطلاعات»
شــدم .این آخرین کار تما موقت مطبوعاتی من بود که تا دو سه سالی
پــس از انقــاب بهمن ادامه داشــت .پس از آن ،و تــا زمان تقاضای
بازنشســتگی (در ۶۰ســالگ یام) از کار مطبوعاتی تما موقت ،به طور
ح قالتحریری در «کیهان» و «آدینه» و «هدف» و چند نشــریه دیگر،
کار نوشتن و ترجمه و ویرایش را ادامه دادم.
سال متسیب /شماره - 1219جمعه 8ید 1391 نعمت ناظری همراه با زندهیاد مهدی بهشت یپور پس از آزادی از زندان باغشاه ▪ ▪از کارهای ترجمه و ویراستاری غیرمطبوعات یتان برایمان
و بازگشت به مؤسسه «اطلاعات» با استقبال کارکنان آن روبرو م یشوند
بگویید.
In touch with Iranian diversity ▪ ▪پس از سقوط شاه و آمدن حکومت موقت بازرگان ،برخورد ـ ـ«سبک خراسانیدر شعر فارسی»دفاع م یکرد.در آن جلسه ،علاوه
ـ ـدر زمینــٔه ترجمه و ویرایــش باید بگویم که عمــدٔه فعالیت من
دولت موقت با مطبوعات چگونه بود؟ آیا روزنام هنگاران مسئول بر همســر و برادر و خواهر و گروهی از دوستان و ه مشاگرد یهایش،
و د لســوخت های مثل شما در مؤسســ ٔه اطلاعات ارج و قدر در عرصــٔه مطبوعات بود .اّما اینجا و آنجــا کتا بهایی را نیز ترجمه و من و یک گزارشــگر مطبوعاتی دیگر نیز حاضر بودیم .البته این رساله
ویرایش کردم ،از جمله :ترجمٔه کتابی انگلیسی در ارتباط با پرواز بشر و پیش از آن به صورت کتاب منتشــر شده بود .او پس از ارائٔه تزش ،به
گـذاـباشیتــهدمبگیویشمد؟که در اوایل پیروزی انقلاب برای مدت کوتاهی فضای تاریخچٔه آن که آقای نجف دریابندری که در آن زمان سمت سرپرست پرس شهای هیئت استادان -متشکل از مل کالشعرای بهار ،بدی عالزمان
ادیتورها را در مؤسسٔه فرانکلین داشت ،در اختیارم گذاشته بود؛ ترجمٔه فروزا نفر و استاد دیگری که نامش را فراموش کردهام -پاسخ داد .یادم
فعالیت پویا و زندهیی بر مطبوعات آزاد شــده وجود داشت .تلا شهای خلاص ه داســتا نهای ِجین ایر ،بینوایان ،لالٔه سیاه و دو داستان دیگر م یآید که اســتاد بهار گفت (نقل به مضمون)« :چند ســالی بود که
ســندیکا هم در این دوران بر اســتقرار و تحکیم مبانی آزادی قلم ،و که نام آنها به یادم نم یآید ،از زبان فرانســه ،که از ســوی انتشــارات یک دانشجوی کارشــناس ادبیات فارسی را بدین جستجوگری ندیده
بهرهجویی مسئولانه از آزادی قلم و استقلال مطبوعات و مطبوعات یها مج ّرد منتشر شد؛ ترجمٔه نوو لهای پانزدهگان هیی از نویسندگان نامدار بودم ».اســتادان پس از شور دربارٔه دفاع او ،تبریک گفتند و رسال هاش
معطوف شد .در مؤسس ههای بزرگی مثل اطلاعات و کیهان و آیندگان ، انگلیسی ،هلندی ،روسی و فرانسوی ،که از انگلیسی به فارسی ترجمه را پذیرفتنــد .از این پس او «دکتر محمدجعفر محجوب» شــد .دکتر
شوراهای نظارت بر امور مؤسسه و نیز شوراهای تحریری ،اداری و فّنی کردم و از سوی «انتشارات هفته» به سرپرستی آقای فشنگچی ،تحت محجوب به پاس احترام به ســوی اســتادان رفت و خم شد تا دست
به صورت انتخابی به وجود آمدند تا کار را ادامه دهند و از تعطیل شدن عنوان «هزار دســتان» منتشر شد؛ ویرایش یک کتاب ترجمه شده از
آن نشــری ههای جلوگیری کنند .من نیز عضو شــورای نظارت بر امور زبان فرانسه برای «انتشــارات هفته» دربارٔه آموزش هنر نقاشی برای مل کالشعرا ببوسد که استاد اجازه نداد و روی شاگرد را بوسید.
مؤسســٔه اطلاعات و نیز کمیتٔه اجرایی روزنامه شدم .شورای منتخب نوجوانان .اگرچه زبان فرانســه جزو در سهای دبیرستان یمان بود ،اما
تحریری هم شــکل گرفت که یار یسان نمایندگان شورای انقلاب در آن را به طور ج ّدی در چهل و چند سالگ یام در انجمن ایران و فرانسه ▪ ▪برگردیم به فعالیت فرهنگــی و روزنام هنگار یتان .با چه
مؤسســٔه اطلاعات هم بود .اّما پس از مصادرٔه مؤسسٔه اطلاعات ،همٔه آموختم .در اوان شصت سالگی هم تلاشی برای یادگیری زبان روسی
این شوراهای انتخابی به حالت تعلیق درآمدند و فرما نفرمایی مدیران کردم که شــاید بتوانم از آن زبان هم ترجمه کنم ،که متأســفانه در مجلات و روزنام ههایی کار کردید؟ دبیران و ســردبیران آ نها
منصوب و نارضایتی کارکنان از اوضاع پیش آمده ،آغاز شــد .متأسفانه چه کسانی بودند؟
این «آزادی» مطبوعات که در پی قهرمان یهای مردم در جریان انقلاب یادگیری این زبا ِن دشوار ،زیاد موفق نبودم.
باشــکوه بهمن ،و از جمله اعتصا بهای بزرگ خانوادٔه مطبوعات علیه ـ ـاز آنچه به یاد دارم ،پس از آزادی از زندان ،در پاییز ســال ۱۳۳۶
سانسور و سرکوب به دست آمده بود ،چند صباحی بیش دوام نیاورد . ▪ ▪ ِس َمت و کار شما در روزنامه اطلاعات در سا لهای منتهی به
انـقلـادربآبنهمزماننچمه بنوددر؟سرویس خارجی کار م یکردم و سخت در کار به معرفی دکتر محمدجعفــر محجوب که عضو هیئت تحریری مجلٔه
▪ ▪تجرب هٔروزنام هنگاری پس از انقلاب چه بود؟ با نشــریات و «صــدف» به ســردبیری محمود اعتمادزاده (ب هآذین) بود ،به ســمت
کردید؟ رـوزـنباهم ٔههمداینگردلییل بیهکجهز ادرطپلارعساــت هش قمبلهمیکگافرتمی، سندیکایی فعالیت داشــتم .آنها که آن روزهای سا لهای ۵۶و ۵۷را گزارشگر و مدیر داخلی مشغول کار شدم .م یتوانم بگویم که «ب هآذین»
مثل افرادی کار را بر بــه یاد م یآورند ،حتماً دو اعتصا ب بزرگ خانوادٔه مطبوعات به رهبری نخستین آموزگار من در روزنام هنگاری و نشر مجله بود .در اواخر همان
من که خواهان مطبوعات آزاد و مســتقل بودند ،ب هتدریج بسیار دشوار ســندیکای نویســندگان و خبرنگاران مطبوعات را به خاطر م یآورند. سال ،به واسطٔه آشنای یام با ناصر نظمی که در سا لهای پیش از کودتا
کردند .در نتیجه ،من به محض آنکه به ســن بازنشســتگی رســیدم، به واســطٔه همین فعالی تهای ســندیکایی و قلمی من در مؤسســٔه از فعالان حزبی بود ،و اینک عضو تحریریٔه مجلٔه «امید ایران» شدهبود،
مدارک لازم را از کارگزینی «اطلاعات» گرفتم و به ســازمان بیم ههای اطلاعــات بود که وزارت اطلاعــات و جهانگری آقای داریوش همایون به کار تصحیح و نمون هخوانی ســتونی و گزار شنویســی در آن مجله
اجتماعی بردم و تقاضای بازنشســتگی کردم که پذیرفته شد .به علت تحمل حضور من (و امثال من) را در مطبوعات نداشت .در میانٔه سال مشــغول شدم و با محمد عاصمی ،حســن فرامرزی و ناصر خدایار که
کمی حقوق بازنشستگی که کفاف زندگی را نم یکرد ،به کار پارهوقت ،۵۷ســعی کردند مرا از کار بیکار کنند ولی سرانجام در پی مشورت ســردبیرهای این مجله در دورههای مختلف بودند ،کار کردم .دو سه
تحریری در نشری ههایی مثل «هدف»« ،آیینه» و «همشهری» پرداختم س هجانبٔه وزیر و مدیر مؤسسٔه اطلاعات و نمایندٔه ساواک ،و تحت فشار ســالی بعد که ناصر خدایار امتیاز نشر روزنامٔه صبح «ستارٔه تهران» را
که احمدرضا دریایی به ترتی ِب زمانی سردبیری آنها را به عهده داشت. و تهدید به اعتصاب همکاران تحریری من در اطلاعات ،مق ّرر شــد که گرفت ،من هم به عنوان معاون سردبیر و عضو تحریریٔه در آن روزنامه
مرا به مرخصی اجباری بفرســتند .وقتی رفتم حقوقم را بگیرم ،حکم مشغول کار شدم .اّما یکی دو سالی بعد ( ،)۱۳۴۲این روزنامه و بسیاری
Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012 ▪ ▪از کارهای فرهنگی و ادبی و پژوهش یتان برایمان بگویید. «مرخصی رفاهی» یک ماه هیی را از کارگزینی به دســتم دادند .غرض دیگر ،به بهانٔه تیراژ کم ،ممنو عالانتشــار شدند ،و من هم بیکار شدم،
ـ ـدر ســا لهای نخست پس از بازنشستگی ،ضمن اینکه هنوز اینجا این بود که در محل کار حضور نداشته باشم و پیوندهای فکری و کاری تا اینکه چندی بعد در همان ســال ۴۲در روزنامــٔه «مهر ایران» که
گسسته شود .این حکم را هفت بار دیگر هم تمدید کردند تا سرانجام صاحب امتیازش محسن موقر بود ،به سمت مترجم ،ویراستار و سپس
و آنجا بــه صورت ح قالتحریری کار م یکــردم ،مطالعه و پژوهش در پس از پیروزی اعتصاب بزرگ مطبوعات ،این حکم لغو شــد و من به معاون سردبیر شاغل شدم .اّما در سال ۵۳که دولت هویدا بسیاری از
یکــی از عرص ههایــی را کــه از جوانی به آن علاق همند بــودم به طور نشــری هها را به صورت فلّ هیی مجبور به تعطیل کرد ،من بار دیگر بیکار
ج ّد یتری پیگیری کردم ،و آن مطالعٔه آثار کلاسیک ادبیات ایران بود. کار بازگشتم. شدم .در همین دورٔه کار در «مهر ایران» بود که به عضویت سندیکای
در این میان ،شوق بیشتری به خواندن شاهنامٔه فردوسی داشتم .پس نویســندگان و خبرنگاران مطبوعات درآمدم .پس از «مهر ایران» ،به
از چندین ســال و چندین بار خواندن شــاهنامه و یادداش تبرداری و ▪ ▪اگر اشــتباه نکنم ،در آن روزها شماری از مطبوعات یها را معرفی علی باستانی ،که در آن زمان یازدهمین دبیر سندیکا و معاون
طبق هبندی کردن موضو عها و فی شها -که مأخذ اصل یام شاهنامٔه چاپ
برای مدتی دستگیر کردند.
ـ ـبلــه ،در دورٔه دولــت بختیار ،در اوایل بهمن مــاه ۱۳۵۷بود که
زندهیاد مهدی بهشت یپور و دوســت نازنینم فیروز گوران و من را که
جزو فّعالان ســندیکایی هم بودیم ،شــبانه دستگیر کردند و به زندان
لشکر با غشاه تهران بردند .با تلاشی که دیگر فعالان سندیکای یمان از
جمله زندهیاد محمدعلی سفری و علی باستانی کردند ،ما را پس از ۴
روز آزاد کردند.
)Best West Engineers Ltd. Consulting Engineering (Structural, Seismic & Building Envelope
ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻬﺪی ﻋﻠﻤﯽ▪
PhD, P. Eng., C. Struct. Eng.
Tel: 604 - 468 - 7304
خدمات▪ما▪در▪کل▪منطقه▪▪Greater▪ Vancouverشامل▪: Email: info@bwengs.com
ـ▪اراﺋه▪نقش ▪ههای▪مﺤاسباتی▪برای▪ساختمانهای▪نوساز▪و▪مسکونی)▪(Certified▪Structural▪Drawings Website:www.bwengs.com
ـ▪بازدیدهای▪کارگاهی▪)▪(Field reviewدر▪مراحل▪احداﺙ▪و▪تطبیﻖ▪عمﻠیات▪با▪نقش ▪هها▪و▪کد▪ساختمانی
ـ▪ایﻔای ▪Expert witnessدر▪موارد▪ساختمانی▪مطروحه▪در▪دادگاهها
33 ـ▪طر▪احی▪مقاوﻡ▪سازی▪ساختما ▪نها▪و▪سازه▪های▪موجود▪در▪برابر▪زلزله▪)(Seismic Upgrade بیﺶ▪از▪▪١٠سال▪سابقه▪تدریس▪در▪دانشکد ▪ه▪مهندسی▪سازه▪
Main Office: 211 - 3030 Lincoln Ave, Coquitlam, BC. V3B 6B4 دانشگاه▪ﺻنعتی▪شریﻒ▪و▪سا ▪لها▪تجربه▪در▪طراحی▪و▪اجرای▪
)برای▪آدرﺱ▪دفاتر▪برنابی▪به▪و ▪بسایت▪مراجعه▪فرماﺋید( ساختمان▪ها▪)▪١٥سال▪ایران▪ـ▪▪١٤سال▪کانادا▪و▪امریکا(
به کار ترجمه (از انگلیسی و فرانسه) و تفسیر خبرهای خارجی مشغول
33 شــدم .بعدها معاون دبیر همین سرویس خارجی روزنامٔه «اطلاعات»
شــدم .این آخرین کار تما موقت مطبوعاتی من بود که تا دو سه سالی
پــس از انقــاب بهمن ادامه داشــت .پس از آن ،و تــا زمان تقاضای
بازنشســتگی (در ۶۰ســالگ یام) از کار مطبوعاتی تما موقت ،به طور
ح قالتحریری در «کیهان» و «آدینه» و «هدف» و چند نشــریه دیگر،
کار نوشتن و ترجمه و ویرایش را ادامه دادم.
سال متسیب /شماره - 1219جمعه 8ید 1391 نعمت ناظری همراه با زندهیاد مهدی بهشت یپور پس از آزادی از زندان باغشاه ▪ ▪از کارهای ترجمه و ویراستاری غیرمطبوعات یتان برایمان
و بازگشت به مؤسسه «اطلاعات» با استقبال کارکنان آن روبرو م یشوند
بگویید.
In touch with Iranian diversity ▪ ▪پس از سقوط شاه و آمدن حکومت موقت بازرگان ،برخورد ـ ـ«سبک خراسانیدر شعر فارسی»دفاع م یکرد.در آن جلسه ،علاوه
ـ ـدر زمینــٔه ترجمه و ویرایــش باید بگویم که عمــدٔه فعالیت من
دولت موقت با مطبوعات چگونه بود؟ آیا روزنام هنگاران مسئول بر همســر و برادر و خواهر و گروهی از دوستان و ه مشاگرد یهایش،
و د لســوخت های مثل شما در مؤسســ ٔه اطلاعات ارج و قدر در عرصــٔه مطبوعات بود .اّما اینجا و آنجــا کتا بهایی را نیز ترجمه و من و یک گزارشــگر مطبوعاتی دیگر نیز حاضر بودیم .البته این رساله
ویرایش کردم ،از جمله :ترجمٔه کتابی انگلیسی در ارتباط با پرواز بشر و پیش از آن به صورت کتاب منتشــر شده بود .او پس از ارائٔه تزش ،به
گـذاـباشیتــهدمبگیویشمد؟که در اوایل پیروزی انقلاب برای مدت کوتاهی فضای تاریخچٔه آن که آقای نجف دریابندری که در آن زمان سمت سرپرست پرس شهای هیئت استادان -متشکل از مل کالشعرای بهار ،بدی عالزمان
ادیتورها را در مؤسسٔه فرانکلین داشت ،در اختیارم گذاشته بود؛ ترجمٔه فروزا نفر و استاد دیگری که نامش را فراموش کردهام -پاسخ داد .یادم
فعالیت پویا و زندهیی بر مطبوعات آزاد شــده وجود داشت .تلا شهای خلاص ه داســتا نهای ِجین ایر ،بینوایان ،لالٔه سیاه و دو داستان دیگر م یآید که اســتاد بهار گفت (نقل به مضمون)« :چند ســالی بود که
ســندیکا هم در این دوران بر اســتقرار و تحکیم مبانی آزادی قلم ،و که نام آنها به یادم نم یآید ،از زبان فرانســه ،که از ســوی انتشــارات یک دانشجوی کارشــناس ادبیات فارسی را بدین جستجوگری ندیده
بهرهجویی مسئولانه از آزادی قلم و استقلال مطبوعات و مطبوعات یها مج ّرد منتشر شد؛ ترجمٔه نوو لهای پانزدهگان هیی از نویسندگان نامدار بودم ».اســتادان پس از شور دربارٔه دفاع او ،تبریک گفتند و رسال هاش
معطوف شد .در مؤسس ههای بزرگی مثل اطلاعات و کیهان و آیندگان ، انگلیسی ،هلندی ،روسی و فرانسوی ،که از انگلیسی به فارسی ترجمه را پذیرفتنــد .از این پس او «دکتر محمدجعفر محجوب» شــد .دکتر
شوراهای نظارت بر امور مؤسسه و نیز شوراهای تحریری ،اداری و فّنی کردم و از سوی «انتشارات هفته» به سرپرستی آقای فشنگچی ،تحت محجوب به پاس احترام به ســوی اســتادان رفت و خم شد تا دست
به صورت انتخابی به وجود آمدند تا کار را ادامه دهند و از تعطیل شدن عنوان «هزار دســتان» منتشر شد؛ ویرایش یک کتاب ترجمه شده از
آن نشــری ههای جلوگیری کنند .من نیز عضو شــورای نظارت بر امور زبان فرانسه برای «انتشــارات هفته» دربارٔه آموزش هنر نقاشی برای مل کالشعرا ببوسد که استاد اجازه نداد و روی شاگرد را بوسید.
مؤسســٔه اطلاعات و نیز کمیتٔه اجرایی روزنامه شدم .شورای منتخب نوجوانان .اگرچه زبان فرانســه جزو در سهای دبیرستان یمان بود ،اما
تحریری هم شــکل گرفت که یار یسان نمایندگان شورای انقلاب در آن را به طور ج ّدی در چهل و چند سالگ یام در انجمن ایران و فرانسه ▪ ▪برگردیم به فعالیت فرهنگــی و روزنام هنگار یتان .با چه
مؤسســٔه اطلاعات هم بود .اّما پس از مصادرٔه مؤسسٔه اطلاعات ،همٔه آموختم .در اوان شصت سالگی هم تلاشی برای یادگیری زبان روسی
این شوراهای انتخابی به حالت تعلیق درآمدند و فرما نفرمایی مدیران کردم که شــاید بتوانم از آن زبان هم ترجمه کنم ،که متأســفانه در مجلات و روزنام ههایی کار کردید؟ دبیران و ســردبیران آ نها
منصوب و نارضایتی کارکنان از اوضاع پیش آمده ،آغاز شــد .متأسفانه چه کسانی بودند؟
این «آزادی» مطبوعات که در پی قهرمان یهای مردم در جریان انقلاب یادگیری این زبا ِن دشوار ،زیاد موفق نبودم.
باشــکوه بهمن ،و از جمله اعتصا بهای بزرگ خانوادٔه مطبوعات علیه ـ ـاز آنچه به یاد دارم ،پس از آزادی از زندان ،در پاییز ســال ۱۳۳۶
سانسور و سرکوب به دست آمده بود ،چند صباحی بیش دوام نیاورد . ▪ ▪ ِس َمت و کار شما در روزنامه اطلاعات در سا لهای منتهی به
انـقلـادربآبنهمزماننچمه بنوددر؟سرویس خارجی کار م یکردم و سخت در کار به معرفی دکتر محمدجعفــر محجوب که عضو هیئت تحریری مجلٔه
▪ ▪تجرب هٔروزنام هنگاری پس از انقلاب چه بود؟ با نشــریات و «صــدف» به ســردبیری محمود اعتمادزاده (ب هآذین) بود ،به ســمت
کردید؟ رـوزـنباهم ٔههمداینگردلییل بیهکجهز ادرطپلارعساــت هش قمبلهمیکگافرتمی، سندیکایی فعالیت داشــتم .آنها که آن روزهای سا لهای ۵۶و ۵۷را گزارشگر و مدیر داخلی مشغول کار شدم .م یتوانم بگویم که «ب هآذین»
مثل افرادی کار را بر بــه یاد م یآورند ،حتماً دو اعتصا ب بزرگ خانوادٔه مطبوعات به رهبری نخستین آموزگار من در روزنام هنگاری و نشر مجله بود .در اواخر همان
من که خواهان مطبوعات آزاد و مســتقل بودند ،ب هتدریج بسیار دشوار ســندیکای نویســندگان و خبرنگاران مطبوعات را به خاطر م یآورند. سال ،به واسطٔه آشنای یام با ناصر نظمی که در سا لهای پیش از کودتا
کردند .در نتیجه ،من به محض آنکه به ســن بازنشســتگی رســیدم، به واســطٔه همین فعالی تهای ســندیکایی و قلمی من در مؤسســٔه از فعالان حزبی بود ،و اینک عضو تحریریٔه مجلٔه «امید ایران» شدهبود،
مدارک لازم را از کارگزینی «اطلاعات» گرفتم و به ســازمان بیم ههای اطلاعــات بود که وزارت اطلاعــات و جهانگری آقای داریوش همایون به کار تصحیح و نمون هخوانی ســتونی و گزار شنویســی در آن مجله
اجتماعی بردم و تقاضای بازنشســتگی کردم که پذیرفته شد .به علت تحمل حضور من (و امثال من) را در مطبوعات نداشت .در میانٔه سال مشــغول شدم و با محمد عاصمی ،حســن فرامرزی و ناصر خدایار که
کمی حقوق بازنشستگی که کفاف زندگی را نم یکرد ،به کار پارهوقت ،۵۷ســعی کردند مرا از کار بیکار کنند ولی سرانجام در پی مشورت ســردبیرهای این مجله در دورههای مختلف بودند ،کار کردم .دو سه
تحریری در نشری ههایی مثل «هدف»« ،آیینه» و «همشهری» پرداختم س هجانبٔه وزیر و مدیر مؤسسٔه اطلاعات و نمایندٔه ساواک ،و تحت فشار ســالی بعد که ناصر خدایار امتیاز نشر روزنامٔه صبح «ستارٔه تهران» را
که احمدرضا دریایی به ترتی ِب زمانی سردبیری آنها را به عهده داشت. و تهدید به اعتصاب همکاران تحریری من در اطلاعات ،مق ّرر شــد که گرفت ،من هم به عنوان معاون سردبیر و عضو تحریریٔه در آن روزنامه
مرا به مرخصی اجباری بفرســتند .وقتی رفتم حقوقم را بگیرم ،حکم مشغول کار شدم .اّما یکی دو سالی بعد ( ،)۱۳۴۲این روزنامه و بسیاری
Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012 ▪ ▪از کارهای فرهنگی و ادبی و پژوهش یتان برایمان بگویید. «مرخصی رفاهی» یک ماه هیی را از کارگزینی به دســتم دادند .غرض دیگر ،به بهانٔه تیراژ کم ،ممنو عالانتشــار شدند ،و من هم بیکار شدم،
ـ ـدر ســا لهای نخست پس از بازنشستگی ،ضمن اینکه هنوز اینجا این بود که در محل کار حضور نداشته باشم و پیوندهای فکری و کاری تا اینکه چندی بعد در همان ســال ۴۲در روزنامــٔه «مهر ایران» که
گسسته شود .این حکم را هفت بار دیگر هم تمدید کردند تا سرانجام صاحب امتیازش محسن موقر بود ،به سمت مترجم ،ویراستار و سپس
و آنجا بــه صورت ح قالتحریری کار م یکــردم ،مطالعه و پژوهش در پس از پیروزی اعتصاب بزرگ مطبوعات ،این حکم لغو شــد و من به معاون سردبیر شاغل شدم .اّما در سال ۵۳که دولت هویدا بسیاری از
یکــی از عرص ههایــی را کــه از جوانی به آن علاق همند بــودم به طور نشــری هها را به صورت فلّ هیی مجبور به تعطیل کرد ،من بار دیگر بیکار
ج ّد یتری پیگیری کردم ،و آن مطالعٔه آثار کلاسیک ادبیات ایران بود. کار بازگشتم. شدم .در همین دورٔه کار در «مهر ایران» بود که به عضویت سندیکای
در این میان ،شوق بیشتری به خواندن شاهنامٔه فردوسی داشتم .پس نویســندگان و خبرنگاران مطبوعات درآمدم .پس از «مهر ایران» ،به
از چندین ســال و چندین بار خواندن شــاهنامه و یادداش تبرداری و ▪ ▪اگر اشــتباه نکنم ،در آن روزها شماری از مطبوعات یها را معرفی علی باستانی ،که در آن زمان یازدهمین دبیر سندیکا و معاون
طبق هبندی کردن موضو عها و فی شها -که مأخذ اصل یام شاهنامٔه چاپ
برای مدتی دستگیر کردند.
ـ ـبلــه ،در دورٔه دولــت بختیار ،در اوایل بهمن مــاه ۱۳۵۷بود که
زندهیاد مهدی بهشت یپور و دوســت نازنینم فیروز گوران و من را که
جزو فّعالان ســندیکایی هم بودیم ،شــبانه دستگیر کردند و به زندان
لشکر با غشاه تهران بردند .با تلاشی که دیگر فعالان سندیکای یمان از
جمله زندهیاد محمدعلی سفری و علی باستانی کردند ،ما را پس از ۴
روز آزاد کردند.
)Best West Engineers Ltd. Consulting Engineering (Structural, Seismic & Building Envelope
ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻬﺪی ﻋﻠﻤﯽ▪
PhD, P. Eng., C. Struct. Eng.
Tel: 604 - 468 - 7304
خدمات▪ما▪در▪کل▪منطقه▪▪Greater▪ Vancouverشامل▪: Email: info@bwengs.com
ـ▪اراﺋه▪نقش ▪ههای▪مﺤاسباتی▪برای▪ساختمانهای▪نوساز▪و▪مسکونی)▪(Certified▪Structural▪Drawings Website:www.bwengs.com
ـ▪بازدیدهای▪کارگاهی▪)▪(Field reviewدر▪مراحل▪احداﺙ▪و▪تطبیﻖ▪عمﻠیات▪با▪نقش ▪هها▪و▪کد▪ساختمانی
ـ▪ایﻔای ▪Expert witnessدر▪موارد▪ساختمانی▪مطروحه▪در▪دادگاهها
33 ـ▪طر▪احی▪مقاوﻡ▪سازی▪ساختما ▪نها▪و▪سازه▪های▪موجود▪در▪برابر▪زلزله▪)(Seismic Upgrade بیﺶ▪از▪▪١٠سال▪سابقه▪تدریس▪در▪دانشکد ▪ه▪مهندسی▪سازه▪
Main Office: 211 - 3030 Lincoln Ave, Coquitlam, BC. V3B 6B4 دانشگاه▪ﺻنعتی▪شریﻒ▪و▪سا ▪لها▪تجربه▪در▪طراحی▪و▪اجرای▪
)برای▪آدرﺱ▪دفاتر▪برنابی▪به▪و ▪بسایت▪مراجعه▪فرماﺋید( ساختمان▪ها▪)▪١٥سال▪ایران▪ـ▪▪١٤سال▪کانادا▪و▪امریکا(