Page 34 - Shahrvand BC No. 1219
P. 34
▪ ▪شیو هٔ کارکرد سانسور رژیم سلطنتی بر تن هٔ درخت اندیشه ـ ـپس از اینکه شــاه «در» رفت (مردم آن روزها وســط تیتر صفحٔه سیاست 34سال متسیب /شماره - 1219جمعه 8ید 1391
و آزادی چگونه بود و امروز سانسور رژیم اسلامی چگونه عمل اول اطلاعات که «شاه رفت» بود ،یک «در» هم اضافه م یکردند -یاد مسکو به ویراستاری زندهیاد عبدالحسین نوشین بود -کار تدوین چند 34
م یکند؟ آن روزها به خیر) ...بله ،موقعی که شــاه رفت و آی تالله خمینی وارد کتاب را آغاز کردم که تا کنون دو عنوان از آن چاپ و منتشــر شــده
کشــور شــد ،در حالی که دو اعتصاب مطبوعات هم پیروز شده بود، است :یکی «وصف طبیعت در شــعر فردوسی» که از سوی انتشارات
ـ ـدر دوران رضاشــاه ،نمون ههای ستونی نشریات را به شهربانی کل مطبوعات ک مکم طعم اســتقلال و آزادی بیان و قلم را م یچشیدند .با شعله اندیشه در سال ۱۳۶۹منتشر شد و چاپ دّوم آن در سال ۱۳۷۱
پیروزی انقلاب مردم در بهمن ماه ،تیراژ مطبوعات آزاد بزرگ تهران از با عنوان «گلچینی از شــاهنامٔه فردوسی» به طور غیرقانونی و ب یخبر
تهران م یبردند و تا ُمهر «َروا» به آن زده نم یشــد ،قابل انتشــار نبود. صدهزار به یک میلیون و بی شتر رســید و تیراژ نشری ههای شهرستانی از من توســط ناشری دیگر به بازار روانه شــد .دیگر« ،پند و حکمت
حّتــی با نمون ههــای آگه یهای خصوصی و دولتی هــم همین کار را هم چندین برابر شــد .تا پیش از بگیر و ببندهای ضدآزادی جمهوری فردوســی در متن داستا نهایش» اســت در بیشتر از ۷۰۰صفحه که
م یکردند .در زمان محمدرضا شــاه پهلــوی ،و ب هویژه پس از کودتای اسلامی ،آن زمان که هنوز جنبش آزاد یخواهی در مردم غلیان داشت از سوی انتشــارات جاویدان خرد در سال ۱۳۶۹نشر یافت .ه ماینک
۲۸مرداد ۳۲و ایجاد «ســاواک» در ســال ،۱۳۳۵کار رساندن موارد و هنوز ســرکوب نشده بود و کوت هفکری و واپ سنگری بر جامعه چیره هم در تدارک چاپ و نشــر گزیدهیی از داســتا نهای مولوی همراه با
سانسوری و تبلیغی به عهدٔه مأموران وزارت اطلاعات و جهانگردی بود نشده بود ،تا مدتی مطبوعات هم مثل اوایل دوران سلطنت محمدرضا توضی حها و معنای واژهها و غیره هســتم که امیدوارم در همین ونکوور
که زمانی هم داریوش همایون وزیر آن بود .رسم بر آن بود که ساواک پس از خلع پدرش ،یا شــبیه دوران دولت دکتر مصدق ،فعالیت نسبتاً خودمان ب هزودی نشر یابد .علاوه بر اینها ،چندین کتاب را نیز ویرایش
روزانه موارد سانســوری و تبلیغی را به وزارت اطلاعات ابلاغ م یکرد و آزادان هیی داشــتند که قبلًا هم به آن اشــارهیی کردم .اّما با پا یگیری کردهام که از جملٔه آنها سه جلد اّول کتاب «سیاست و قلم» اثر ممتاز
آنها هم این موارد را به اطلاع ســردبیران نشــریات م یرساندند .موارد بینش واپ سگرایــی و انحصارطلبی در جمهوری اســامی ،ب هتدریج و تاریخی یار مطبوعاتی و سندیکای یام زندهیاد محمدعلی سفری است.
بگیر و ببند و ممنو عالقلم کردن نویسندگان و خبرنگاران و سردبیران عوامل فشار علیه آزادی -حّتی عل یرغم مواد قانون اساسی -حاکمیت در کانادا شــنیدم که جلد چهارم این مجموعه گویا ویرایش نشده به
در این ایّام کم نیســت .من البته الآن سا لهاســت که در مطبوعات را چهاراسبه دوباره به ســوی دیکتاتوری و محو آزاد یهای اجتماعی چاپ رســیده است .همی نجا بگویم که تنظیم ُجن گهایی از آثار ادبی
ایــران فعالیتی ندارم ،اّما این طور کــه از خبرها و گزار شها برم یآید، کلاسیک و معاصر ایران نیز همیشه سرگرمی مورد علاق هام بوده است
موارد تعطیل روزنام هها و بازداشــت و ضر بوشتم «خاطیان» در رژیم کشاندند.
ولایی امروز ،کم نیست .متأســفانه هیچ سازمان صنفی مدافع حقوق فعالیت ســندیکا پــس از دورٔه چهاردهم -پس از انقــاب -که آقای که دس تنوشت ههایم اکنون صدها صفحه م یشود.
روزنام هنگاران ،مثل ســندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات که محمد حیدری دبیرش بود ،ن هتنها در تهران ،بلکه در شهرستا نها هم
پیش از انقلاب داشتیم ،وجود ندارد و حّتی کسانی هم که در راه ایجاد ممنوع شد ،و دفتر ســندیکا در تهران توسط مأموران انتظامی اشغال ▪ ▪اگر اشــتباه نکنم در یک دوره هم به عنوان دبیر (رئیس
و ُمهــر و موم شــد .در پی دوندگی هیئت مدیــرٔه چهاردهم به یاری
چنین سازمانی تلاش کردهاند ،خود اسیر داغ و درفش شدهاند. ه مسندیکای یهایی مثل احمد بشیری ،مهدی بهشت یپور ،فیروز گوران هیئت مدیره) سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات
و محمدعلی ســفری ،از دادگســتری حکمی برای باز کردن قفل در
گرفته شد ،ولی فعالیت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات- برگزیده شدید .کار در ســندیکا چگونه بود و این فعالی تها
مثل فعالیت خیلی از ســندیکاهای دیگر -ممنوع شد که هنوز هم این
▪ ▪وضعیت نشــریات و روزنام ههای محلی و بومی که به زبان بیشــتر به قبل از انقلاب مربوط م یشود یا در دورٔه جمهوری
منع برجاست.
محلی اقدام به نشر م یکنند در زمان شاه عملًا منتفی بود .در مطبوعات فعالیت سندیکایی را تجربه کردید؟ ا ـسلـامصحیبنیتز
▪ ▪آیا این ســندیکا فقط کارهای صنفی م یکرد؟ تسهیلاتی دربارٔه ســندیکای نویســندگان و خبرنگاران
رژیم اســامی اگرچه اجازٔه چاپ به زبان مادری تعدیل شده و تاریخچــه فعالیت آن زیاد اســت ،و جا دارد کــه فعالان قدیمی که
است اما از شــیؤه و سیستم سانسور شدید جمهوری اسلامی که این ســندیکا برای نویسندگان و خبرنگاران ایجاد م یکرد هنوز زندهانــد ،با همفکری یکدیگــر یا حّت ٰی جداگانه ،دانســت ههای
مصون نیستند .این تفاوت صرفًا به خاطر چاپ به زبان مادری خود را دربارٔه آن بنویســند .به طور خلاصه بگویم که پس از تشکیل
هنگام سخنرانی در مجمع عمومی صندوق مسکن ســندیکا در اوایل دهٔه ،۱۳۴۰هیئت مؤســس آن عضوگیری را آغاز
قومی تها اما با سانسور شدید ،م یتواند برای جمهوری اسلامی کرد .دو ســال بعد ،در هیچ نشــری هیی نبود که همه یا بخش بزرگی
چـهـبکاورد؟سندیکا به طور عمده صنفی و در چارچوب سازما ندهی اعضا از اعضای تحریری آن عضو ســندیکا نباشد ،ب هویژه حرف هی یهایی که
اعتبار کسب کند؟ تنها مم ّر درآمدشــان از کار مطبوعاتی یا به قول مادرم از «دود چراغ
و حفــظ حقوق کارکنان مطبوعات و ارائــٔه برخی خدمات بود .من در خوردن» بود .از دورٔه ســ ّوم ،هیئت مدیرههای ســندیکا در دورههای
ـ ـاعتقاد من بر این اســت که ملّی تهای غیرفارس در ایران باید در دو سالٔه دورٔه دبیر یام ،با همیاری دوست سندیکای یام رضا مرزبان که مختلف چنان قدرتی یافتند که توانســتند خدمــات صنفی و رفاهی
دبیر سندیکا در دورٔه قبل ،و در آن زمان سردبیر روزنامٔه «پیغام امروز» مناسبی را از کارفرمایان بگیرند .قانون کار در مطبوعات بزرگ و برخی
امر ادارٔه امور خود و به زبان خود و با رعایت فرهنگ خود ،در چارچوب بود ،یک شــرکت تعاونی برای تهیٔه مسکن و یک صندوق تعاونی بیمٔه مجل ههای پُرتیراژ رسمیت یافت و طبق هبندی مشاغل و افزایش سالیانٔه
ایران فدرال (یا هر شــکل مناســب دیگری که اکثریت مردم تعیین اعضا در نزد شــرکت بیمٔه ایران تشکیل دادیم .شرکت تعاونی مسکن حقو قهای تحریری به اجرا درآمد .زمانی هم فرارسید که موج فعالیت
کنند) خودمختاری محلی داشــته باشند .اّما اینکه نشری هیی حکومتی به مسئولیت زندهیاد محمد بهشت یپور« ،کوی نویسندگان» را ساخت،
اینجــا و آنجا به زبان آذری یا کردی منتشــر شــود ،به نظر من فقط و صندوق تعاونی بیمه ،به مســئولیت من ،اعضای حرف هیی هیئ تهای
تحریــری را بــا بهرهمنــدی از ده درصد بهای آگه یهــای دولتی در
ظاهرسازی است برای پرهیز از حل درست مسئلٔه ملی تها در ایران. نشــری هها ،تحت پوشش بیمٔه عمر قرار داد .در دورٔه پنجم این تعاونی،
که بیم آن م یرفت ذخیرههای بیم هیی اعضا توقیف شود ،قرارداد بیمه
▪ ▪تفاوت دستگیری روزنام هنگاران و شیؤه برخورد و کنترل را فسخ کردیم و موجودی صندوق بیمه را طی چ کهایی به نام فردفرد سندیکایی به شهرستا نها هم سرایت کرد .فعالان تهران در تقویت این In touch with Iranian diversity
اعضا به آنها تحویل دادیم .یادم اســت سهم زندهیاد ذبی حالله بهروزی موج و پیوند فعالی تهای سراســری کشور نقش مه ّمی بازی کردند .از
حکومت شــاه با آزادی مطبوعات را در مقایســه با جمهوری یک چک ۶۰هزار تومانی بود که در مراســم بزرگداشتی که سندیکا سال ،۱۳۵۶سندیکاهای مشابه در تهران و اصفهان و شیراز و تبریز و
مشهد پیوستگی و همکاری جانان هیی یافتند .و چندی بعد هم ،زمانی
اـسلـاوامقعییچتگآونن اهسمــیبیتنکیهد؟هما نطور که گفتم متأســفانه هر دو رژیم برای ایشان برگزار کرد ،به ایشان تحویل داده شد. فرارسید که ســندیکاهای تحریری در سراسر ایران زیر فشار دول تها
و ســاواک پهلوی برای سانسور و محدودیت قلمی و شغلی مطبوعات
شــاهی و ولایی یک منظور داشــتند و دارند ،و آن تحدید آزاد یهای ▪ ▪آقای ناظری ،شــما تجرب ٔه روزنام هنگاری را در دو سیستم و مطبوعات یها ،ب هراســتی به جان آمدند و برای استقلال مطبوعات که
اجتماعی اســت .کم و زیادش به نظر من تفاوتی در اصل قضیه ندارد. رکن چهارم مشــروطیت نامیده شده بود ،در کنار فعالی تهای صنفی،
قل مها را م یشکنند و فک رها را زایل م یکنند و زندگ یها را تباه م یکنند حکومتــی متفــاوت ،در کارنام هتان داریــد .یکی حکومت جنبشی آزاد یخواهانه را آغاز کردند .در نتیجه ،فشار ساواک و وزارت
و یک کلام ،انسان و دموکراسی را تحقیر م یکنند و در هم م یشکنند. شاهنشاهی و دیگری حکومت اسلامی .تفاو تها و شباه تهای اطلاعات هم بیشــتر شد .برای اینکه نقش ســندیکا را در حفاظت از
هر دو این سیاســ تها و عاملان آنها مطرود هســتند .روزنام هنگاران رفتاری این دو سیستم با روزنام هنگاران و مطبوعات را در چه امنیت شــغلی اعضا نشــان دهم ،نمون هیی برایتان م یگویم .آن روزها
توانســتند یکی از دوستان مطبوعاتی (و بعداً ســندیکایی) من آقای
زندانی امروز ،نمون ههایی از چنین رفتار یاند. دـی ـدتیجدر؟بٔه مــن این بود که هی چیک از این دو رژیــم در نهایت اجازٔه
▪ ▪آیا ایجاد گروهی به عنوان هیئــت منصف ٔه مطبوعات ،که فعالیت مســتقلانٔه مطبوعات و آزادی بیان و قلم را ندادند ،چرا که با هرمــز مالکی را که آن زمان در کادر تحریری خبرگزاری دولتی ایران
منافع انحصارطلبانه و سودجویانه و تن گنظرانٔه حاکم تناقض داشت .در کار م یکرد که اعضای آن هنوز به ســندیکا نپیوســته بودند ،به بهانٔه
اصطلاح ابها مآمیز جرایم مطبوعاتی را جا انداخته است ،بیشتر اّول کار ،به خاطر وجود فضای آزاد یخواهی مردمی بسیار قوی ،فشارها «نامطلوب» بودن از کار برکنار کنند .اما در حول و حوش همین زمان،
کمتر بود ،اما ب هتدریج محدودی تها زیادتر شــد .هم رژیم شاهنشاهی ب هرغم دستور داریوش همایون وزیر وقت اطلاعات و جهانگردی (که از Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012
برای قانونی جلوه دادن ممیزی در مطبوعات نیست؟ از داغ و درفش و دروغ و فریب و سانســور استفاده م یکرد و هم رژیم خویشان من هم بود!) ،نتوانستند من را از کار در اطلاعات بیکار کنند،
ولایی از آن استفاده م یکند :یکی به بهانٔه «تمدن بزرگ» و دیگری به چون همکاران ســندیکایی من تهدید به اعتصاب در همٔه نشری ههای
ـ ـمشکل از آنجا شروع م یشــود که مطابق اصل ۲۴قانون اساسی: مؤسســٔه اطلاعات کردند ،که منجر به مرخص یهای اجباری با حقوق
بهانٔه حفظ حکومت الله و اسلام ولایی. شد که پیشتر برایتان تعریف کردم.
«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخ ّل به مبانی
اســام یا حقوق عمومی باشد .»...این یکی از مواردی است که دین با فعالیت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران به طور عمده در سا لهای
حکومت مخلوط م یشود .احترام بهدین یک چیز است ،و تنبیه به اتهام پیش از انقــاب بود و پس از پیروزی انقلاب مدت زیادی نتوانســت
اخلال و فتنه در مبانی دین (در این مورد ،دین اســام) چیزی دیگر. فعالیت کند .من از ششــمین دورٔه انتخابات این سندیکا تا دوازهمین
و اینجاست که «رســیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی ...با حضور دورٔه دوساله که دبیر این سندیکا شدم ،به عنوان بازرس یا عضو شورای
هیئت منصفه در محاکم دادگستری» (اصل )۱۶۸مطرح م یشود .من داوری یا عضو هیئت مدیره انتخاب م یشــدم .مطبوعات یها دو بار در
فکر م یکنم این نهاد بیشــتر برای تهدید مطبوعات یها و تحدید آزادی ماههای آخر حکومت پهلوی دســت به اعتصــاب زدند که بار اول در
مطبوعات درست شده است ،که نتیج هاش هم روزنام هنگاران زندانی و مهرمــاه ۵۷و به مدت ۴روز ،و بار دوم در آبان ماه ۵۷آغاز و به مدت
روزنام ههای توقی فشــده است .خا ّصه آن که اعضای این نهاد ،ب هگزین ۶۱روز ادامه یافت و در نهایت در ۱۶دی ماه با نشــر نخستین شمارٔه
شــدههای وزارت ارشــاد اسلامی هســتند که به ولی فقیه پی شنهاد فارغ از سانسور روزنام ههای کیهان و اطلاعات و آیندگان با موفقیت به
م یشوند .این طور معلوم اســت ،گو شب هفرما نترین این عده از طرف پایان رســید .این هر دو اعتصاب از لحاظ مبارزٔه صنفی و سندیکایی و
ولی فقیه دستچین م یشوند و سپس به وزارت ارشاد ابلاغ م یشوند تا نیز همراهی با مبارزٔه ضد دیکتاتوری ملت ایران در ماههای منتهی به
به «جرایم مطبوعاتی» رسیدگی کنند. انقلاب ،۵۷حائز اهمیت زیادی بودند.
▪ ▪مطبوعات در مهاجرت را چگونه م یبینید و نقش آ نها را در ▪ ▪سرنوشت «سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات»
انقلاب از پس ایرانیان مهاجرت م یدانید؟ از ایران در چه خـارـبهج به کجا انجامید؟
که حاصــل نظرم مطبوعاتی
هستند ،در درجٔه اول بار سیاسی ضد حکومت اسلامی ولایی دارند،
چه آنها که در آســتانٔه انقلاب از کشــور رفتند و بیشتر حامی رژیم
سرنگون شدٔه سلطنتی بودند و از وابستگان به رژیم سابق ،و چه آنها
که از دهٔه ۶۰بهتدریج مجبور به جلای وطن شــدند ،بهویژه پس از
کشتار جمعی سال ۱۳۶۷زندانیان سیاسی که بهدرستی آن را فاجعٔه
ملی میخوانند .اما کمکم ،و در کنار خبررســانی دربارٔه رخدادهای
جــاری ایران (و جهــان) ،بازتاب دادن نیازهــای محلی مهاجران و
اطلاعرســانی بــه آنها دربارٔه جامعــٔه میزبان نیز جــای ویژهیی در
و آزادی چگونه بود و امروز سانسور رژیم اسلامی چگونه عمل اول اطلاعات که «شاه رفت» بود ،یک «در» هم اضافه م یکردند -یاد مسکو به ویراستاری زندهیاد عبدالحسین نوشین بود -کار تدوین چند 34
م یکند؟ آن روزها به خیر) ...بله ،موقعی که شــاه رفت و آی تالله خمینی وارد کتاب را آغاز کردم که تا کنون دو عنوان از آن چاپ و منتشــر شــده
کشــور شــد ،در حالی که دو اعتصاب مطبوعات هم پیروز شده بود، است :یکی «وصف طبیعت در شــعر فردوسی» که از سوی انتشارات
ـ ـدر دوران رضاشــاه ،نمون ههای ستونی نشریات را به شهربانی کل مطبوعات ک مکم طعم اســتقلال و آزادی بیان و قلم را م یچشیدند .با شعله اندیشه در سال ۱۳۶۹منتشر شد و چاپ دّوم آن در سال ۱۳۷۱
پیروزی انقلاب مردم در بهمن ماه ،تیراژ مطبوعات آزاد بزرگ تهران از با عنوان «گلچینی از شــاهنامٔه فردوسی» به طور غیرقانونی و ب یخبر
تهران م یبردند و تا ُمهر «َروا» به آن زده نم یشــد ،قابل انتشــار نبود. صدهزار به یک میلیون و بی شتر رســید و تیراژ نشری ههای شهرستانی از من توســط ناشری دیگر به بازار روانه شــد .دیگر« ،پند و حکمت
حّتــی با نمون ههــای آگه یهای خصوصی و دولتی هــم همین کار را هم چندین برابر شــد .تا پیش از بگیر و ببندهای ضدآزادی جمهوری فردوســی در متن داستا نهایش» اســت در بیشتر از ۷۰۰صفحه که
م یکردند .در زمان محمدرضا شــاه پهلــوی ،و ب هویژه پس از کودتای اسلامی ،آن زمان که هنوز جنبش آزاد یخواهی در مردم غلیان داشت از سوی انتشــارات جاویدان خرد در سال ۱۳۶۹نشر یافت .ه ماینک
۲۸مرداد ۳۲و ایجاد «ســاواک» در ســال ،۱۳۳۵کار رساندن موارد و هنوز ســرکوب نشده بود و کوت هفکری و واپ سنگری بر جامعه چیره هم در تدارک چاپ و نشــر گزیدهیی از داســتا نهای مولوی همراه با
سانسوری و تبلیغی به عهدٔه مأموران وزارت اطلاعات و جهانگردی بود نشده بود ،تا مدتی مطبوعات هم مثل اوایل دوران سلطنت محمدرضا توضی حها و معنای واژهها و غیره هســتم که امیدوارم در همین ونکوور
که زمانی هم داریوش همایون وزیر آن بود .رسم بر آن بود که ساواک پس از خلع پدرش ،یا شــبیه دوران دولت دکتر مصدق ،فعالیت نسبتاً خودمان ب هزودی نشر یابد .علاوه بر اینها ،چندین کتاب را نیز ویرایش
روزانه موارد سانســوری و تبلیغی را به وزارت اطلاعات ابلاغ م یکرد و آزادان هیی داشــتند که قبلًا هم به آن اشــارهیی کردم .اّما با پا یگیری کردهام که از جملٔه آنها سه جلد اّول کتاب «سیاست و قلم» اثر ممتاز
آنها هم این موارد را به اطلاع ســردبیران نشــریات م یرساندند .موارد بینش واپ سگرایــی و انحصارطلبی در جمهوری اســامی ،ب هتدریج و تاریخی یار مطبوعاتی و سندیکای یام زندهیاد محمدعلی سفری است.
بگیر و ببند و ممنو عالقلم کردن نویسندگان و خبرنگاران و سردبیران عوامل فشار علیه آزادی -حّتی عل یرغم مواد قانون اساسی -حاکمیت در کانادا شــنیدم که جلد چهارم این مجموعه گویا ویرایش نشده به
در این ایّام کم نیســت .من البته الآن سا لهاســت که در مطبوعات را چهاراسبه دوباره به ســوی دیکتاتوری و محو آزاد یهای اجتماعی چاپ رســیده است .همی نجا بگویم که تنظیم ُجن گهایی از آثار ادبی
ایــران فعالیتی ندارم ،اّما این طور کــه از خبرها و گزار شها برم یآید، کلاسیک و معاصر ایران نیز همیشه سرگرمی مورد علاق هام بوده است
موارد تعطیل روزنام هها و بازداشــت و ضر بوشتم «خاطیان» در رژیم کشاندند.
ولایی امروز ،کم نیست .متأســفانه هیچ سازمان صنفی مدافع حقوق فعالیت ســندیکا پــس از دورٔه چهاردهم -پس از انقــاب -که آقای که دس تنوشت ههایم اکنون صدها صفحه م یشود.
روزنام هنگاران ،مثل ســندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات که محمد حیدری دبیرش بود ،ن هتنها در تهران ،بلکه در شهرستا نها هم
پیش از انقلاب داشتیم ،وجود ندارد و حّتی کسانی هم که در راه ایجاد ممنوع شد ،و دفتر ســندیکا در تهران توسط مأموران انتظامی اشغال ▪ ▪اگر اشــتباه نکنم در یک دوره هم به عنوان دبیر (رئیس
و ُمهــر و موم شــد .در پی دوندگی هیئت مدیــرٔه چهاردهم به یاری
چنین سازمانی تلاش کردهاند ،خود اسیر داغ و درفش شدهاند. ه مسندیکای یهایی مثل احمد بشیری ،مهدی بهشت یپور ،فیروز گوران هیئت مدیره) سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات
و محمدعلی ســفری ،از دادگســتری حکمی برای باز کردن قفل در
گرفته شد ،ولی فعالیت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات- برگزیده شدید .کار در ســندیکا چگونه بود و این فعالی تها
مثل فعالیت خیلی از ســندیکاهای دیگر -ممنوع شد که هنوز هم این
▪ ▪وضعیت نشــریات و روزنام ههای محلی و بومی که به زبان بیشــتر به قبل از انقلاب مربوط م یشود یا در دورٔه جمهوری
منع برجاست.
محلی اقدام به نشر م یکنند در زمان شاه عملًا منتفی بود .در مطبوعات فعالیت سندیکایی را تجربه کردید؟ ا ـسلـامصحیبنیتز
▪ ▪آیا این ســندیکا فقط کارهای صنفی م یکرد؟ تسهیلاتی دربارٔه ســندیکای نویســندگان و خبرنگاران
رژیم اســامی اگرچه اجازٔه چاپ به زبان مادری تعدیل شده و تاریخچــه فعالیت آن زیاد اســت ،و جا دارد کــه فعالان قدیمی که
است اما از شــیؤه و سیستم سانسور شدید جمهوری اسلامی که این ســندیکا برای نویسندگان و خبرنگاران ایجاد م یکرد هنوز زندهانــد ،با همفکری یکدیگــر یا حّت ٰی جداگانه ،دانســت ههای
مصون نیستند .این تفاوت صرفًا به خاطر چاپ به زبان مادری خود را دربارٔه آن بنویســند .به طور خلاصه بگویم که پس از تشکیل
هنگام سخنرانی در مجمع عمومی صندوق مسکن ســندیکا در اوایل دهٔه ،۱۳۴۰هیئت مؤســس آن عضوگیری را آغاز
قومی تها اما با سانسور شدید ،م یتواند برای جمهوری اسلامی کرد .دو ســال بعد ،در هیچ نشــری هیی نبود که همه یا بخش بزرگی
چـهـبکاورد؟سندیکا به طور عمده صنفی و در چارچوب سازما ندهی اعضا از اعضای تحریری آن عضو ســندیکا نباشد ،ب هویژه حرف هی یهایی که
اعتبار کسب کند؟ تنها مم ّر درآمدشــان از کار مطبوعاتی یا به قول مادرم از «دود چراغ
و حفــظ حقوق کارکنان مطبوعات و ارائــٔه برخی خدمات بود .من در خوردن» بود .از دورٔه ســ ّوم ،هیئت مدیرههای ســندیکا در دورههای
ـ ـاعتقاد من بر این اســت که ملّی تهای غیرفارس در ایران باید در دو سالٔه دورٔه دبیر یام ،با همیاری دوست سندیکای یام رضا مرزبان که مختلف چنان قدرتی یافتند که توانســتند خدمــات صنفی و رفاهی
دبیر سندیکا در دورٔه قبل ،و در آن زمان سردبیر روزنامٔه «پیغام امروز» مناسبی را از کارفرمایان بگیرند .قانون کار در مطبوعات بزرگ و برخی
امر ادارٔه امور خود و به زبان خود و با رعایت فرهنگ خود ،در چارچوب بود ،یک شــرکت تعاونی برای تهیٔه مسکن و یک صندوق تعاونی بیمٔه مجل ههای پُرتیراژ رسمیت یافت و طبق هبندی مشاغل و افزایش سالیانٔه
ایران فدرال (یا هر شــکل مناســب دیگری که اکثریت مردم تعیین اعضا در نزد شــرکت بیمٔه ایران تشکیل دادیم .شرکت تعاونی مسکن حقو قهای تحریری به اجرا درآمد .زمانی هم فرارسید که موج فعالیت
کنند) خودمختاری محلی داشــته باشند .اّما اینکه نشری هیی حکومتی به مسئولیت زندهیاد محمد بهشت یپور« ،کوی نویسندگان» را ساخت،
اینجــا و آنجا به زبان آذری یا کردی منتشــر شــود ،به نظر من فقط و صندوق تعاونی بیمه ،به مســئولیت من ،اعضای حرف هیی هیئ تهای
تحریــری را بــا بهرهمنــدی از ده درصد بهای آگه یهــای دولتی در
ظاهرسازی است برای پرهیز از حل درست مسئلٔه ملی تها در ایران. نشــری هها ،تحت پوشش بیمٔه عمر قرار داد .در دورٔه پنجم این تعاونی،
که بیم آن م یرفت ذخیرههای بیم هیی اعضا توقیف شود ،قرارداد بیمه
▪ ▪تفاوت دستگیری روزنام هنگاران و شیؤه برخورد و کنترل را فسخ کردیم و موجودی صندوق بیمه را طی چ کهایی به نام فردفرد سندیکایی به شهرستا نها هم سرایت کرد .فعالان تهران در تقویت این In touch with Iranian diversity
اعضا به آنها تحویل دادیم .یادم اســت سهم زندهیاد ذبی حالله بهروزی موج و پیوند فعالی تهای سراســری کشور نقش مه ّمی بازی کردند .از
حکومت شــاه با آزادی مطبوعات را در مقایســه با جمهوری یک چک ۶۰هزار تومانی بود که در مراســم بزرگداشتی که سندیکا سال ،۱۳۵۶سندیکاهای مشابه در تهران و اصفهان و شیراز و تبریز و
مشهد پیوستگی و همکاری جانان هیی یافتند .و چندی بعد هم ،زمانی
اـسلـاوامقعییچتگآونن اهسمــیبیتنکیهد؟هما نطور که گفتم متأســفانه هر دو رژیم برای ایشان برگزار کرد ،به ایشان تحویل داده شد. فرارسید که ســندیکاهای تحریری در سراسر ایران زیر فشار دول تها
و ســاواک پهلوی برای سانسور و محدودیت قلمی و شغلی مطبوعات
شــاهی و ولایی یک منظور داشــتند و دارند ،و آن تحدید آزاد یهای ▪ ▪آقای ناظری ،شــما تجرب ٔه روزنام هنگاری را در دو سیستم و مطبوعات یها ،ب هراســتی به جان آمدند و برای استقلال مطبوعات که
اجتماعی اســت .کم و زیادش به نظر من تفاوتی در اصل قضیه ندارد. رکن چهارم مشــروطیت نامیده شده بود ،در کنار فعالی تهای صنفی،
قل مها را م یشکنند و فک رها را زایل م یکنند و زندگ یها را تباه م یکنند حکومتــی متفــاوت ،در کارنام هتان داریــد .یکی حکومت جنبشی آزاد یخواهانه را آغاز کردند .در نتیجه ،فشار ساواک و وزارت
و یک کلام ،انسان و دموکراسی را تحقیر م یکنند و در هم م یشکنند. شاهنشاهی و دیگری حکومت اسلامی .تفاو تها و شباه تهای اطلاعات هم بیشــتر شد .برای اینکه نقش ســندیکا را در حفاظت از
هر دو این سیاســ تها و عاملان آنها مطرود هســتند .روزنام هنگاران رفتاری این دو سیستم با روزنام هنگاران و مطبوعات را در چه امنیت شــغلی اعضا نشــان دهم ،نمون هیی برایتان م یگویم .آن روزها
توانســتند یکی از دوستان مطبوعاتی (و بعداً ســندیکایی) من آقای
زندانی امروز ،نمون ههایی از چنین رفتار یاند. دـی ـدتیجدر؟بٔه مــن این بود که هی چیک از این دو رژیــم در نهایت اجازٔه
▪ ▪آیا ایجاد گروهی به عنوان هیئــت منصف ٔه مطبوعات ،که فعالیت مســتقلانٔه مطبوعات و آزادی بیان و قلم را ندادند ،چرا که با هرمــز مالکی را که آن زمان در کادر تحریری خبرگزاری دولتی ایران
منافع انحصارطلبانه و سودجویانه و تن گنظرانٔه حاکم تناقض داشت .در کار م یکرد که اعضای آن هنوز به ســندیکا نپیوســته بودند ،به بهانٔه
اصطلاح ابها مآمیز جرایم مطبوعاتی را جا انداخته است ،بیشتر اّول کار ،به خاطر وجود فضای آزاد یخواهی مردمی بسیار قوی ،فشارها «نامطلوب» بودن از کار برکنار کنند .اما در حول و حوش همین زمان،
کمتر بود ،اما ب هتدریج محدودی تها زیادتر شــد .هم رژیم شاهنشاهی ب هرغم دستور داریوش همایون وزیر وقت اطلاعات و جهانگردی (که از Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012
برای قانونی جلوه دادن ممیزی در مطبوعات نیست؟ از داغ و درفش و دروغ و فریب و سانســور استفاده م یکرد و هم رژیم خویشان من هم بود!) ،نتوانستند من را از کار در اطلاعات بیکار کنند،
ولایی از آن استفاده م یکند :یکی به بهانٔه «تمدن بزرگ» و دیگری به چون همکاران ســندیکایی من تهدید به اعتصاب در همٔه نشری ههای
ـ ـمشکل از آنجا شروع م یشــود که مطابق اصل ۲۴قانون اساسی: مؤسســٔه اطلاعات کردند ،که منجر به مرخص یهای اجباری با حقوق
بهانٔه حفظ حکومت الله و اسلام ولایی. شد که پیشتر برایتان تعریف کردم.
«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخ ّل به مبانی
اســام یا حقوق عمومی باشد .»...این یکی از مواردی است که دین با فعالیت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران به طور عمده در سا لهای
حکومت مخلوط م یشود .احترام بهدین یک چیز است ،و تنبیه به اتهام پیش از انقــاب بود و پس از پیروزی انقلاب مدت زیادی نتوانســت
اخلال و فتنه در مبانی دین (در این مورد ،دین اســام) چیزی دیگر. فعالیت کند .من از ششــمین دورٔه انتخابات این سندیکا تا دوازهمین
و اینجاست که «رســیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی ...با حضور دورٔه دوساله که دبیر این سندیکا شدم ،به عنوان بازرس یا عضو شورای
هیئت منصفه در محاکم دادگستری» (اصل )۱۶۸مطرح م یشود .من داوری یا عضو هیئت مدیره انتخاب م یشــدم .مطبوعات یها دو بار در
فکر م یکنم این نهاد بیشــتر برای تهدید مطبوعات یها و تحدید آزادی ماههای آخر حکومت پهلوی دســت به اعتصــاب زدند که بار اول در
مطبوعات درست شده است ،که نتیج هاش هم روزنام هنگاران زندانی و مهرمــاه ۵۷و به مدت ۴روز ،و بار دوم در آبان ماه ۵۷آغاز و به مدت
روزنام ههای توقی فشــده است .خا ّصه آن که اعضای این نهاد ،ب هگزین ۶۱روز ادامه یافت و در نهایت در ۱۶دی ماه با نشــر نخستین شمارٔه
شــدههای وزارت ارشــاد اسلامی هســتند که به ولی فقیه پی شنهاد فارغ از سانسور روزنام ههای کیهان و اطلاعات و آیندگان با موفقیت به
م یشوند .این طور معلوم اســت ،گو شب هفرما نترین این عده از طرف پایان رســید .این هر دو اعتصاب از لحاظ مبارزٔه صنفی و سندیکایی و
ولی فقیه دستچین م یشوند و سپس به وزارت ارشاد ابلاغ م یشوند تا نیز همراهی با مبارزٔه ضد دیکتاتوری ملت ایران در ماههای منتهی به
به «جرایم مطبوعاتی» رسیدگی کنند. انقلاب ،۵۷حائز اهمیت زیادی بودند.
▪ ▪مطبوعات در مهاجرت را چگونه م یبینید و نقش آ نها را در ▪ ▪سرنوشت «سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات»
انقلاب از پس ایرانیان مهاجرت م یدانید؟ از ایران در چه خـارـبهج به کجا انجامید؟
که حاصــل نظرم مطبوعاتی
هستند ،در درجٔه اول بار سیاسی ضد حکومت اسلامی ولایی دارند،
چه آنها که در آســتانٔه انقلاب از کشــور رفتند و بیشتر حامی رژیم
سرنگون شدٔه سلطنتی بودند و از وابستگان به رژیم سابق ،و چه آنها
که از دهٔه ۶۰بهتدریج مجبور به جلای وطن شــدند ،بهویژه پس از
کشتار جمعی سال ۱۳۶۷زندانیان سیاسی که بهدرستی آن را فاجعٔه
ملی میخوانند .اما کمکم ،و در کنار خبررســانی دربارٔه رخدادهای
جــاری ایران (و جهــان) ،بازتاب دادن نیازهــای محلی مهاجران و
اطلاعرســانی بــه آنها دربارٔه جامعــٔه میزبان نیز جــای ویژهیی در