Page 29 - Shahrvand BC No. 1219
P. 29
گفتوگو
29 پروند هی «ادبیات مهاجرت؛ کاست یها و درخش شها» -بخش یک:
مهتاب کرانشه :نگاهم به تمام مخاطبان فارسی زبان است
سرور کسمایی ،نویسنده ایرانی ســاکن فرانسه ،در سال 2006 سپیده جدیری
اولین رمان خود "دره عقا بها " را به زبان فرانســه منتشر کرد و
جایزه بخش آســیای انجمن نویسندگان خارجی فرانسه زبان را
سال متسیب /شماره - 1219جمعه 8ید 1391 به دســت آورد .رمان " گذرنامه به ســبک ایرانی" آخرین کتاب نم یدانم چه حکمتی اســت
خانم نهال تجدد که انتشارات لاتس آن را در 302صفحه منتشر که شــاعران و نویسندگان ما
کرده اســت .این کتاب یکی از کتا بهای پرفروش روز فرانسه و هــر چند وقت یک بــار و به
نیــز برندهی جایزهی "فرانک فونی" یا فرانســ هزبان و همچنین قولــی ،هر بار که دلشــان از
برگزیدهی روزنام هی لیبراسیون شده .این کتاب با فروشی خیلی جای دیگری پُر است ،سنگی
خوب ،قرار است به زبان انگلیسی ،ایتالیایی ،هلندی ،اسپانیایی هم به سوی ادبیات مهاجرت
هم ترجمه شود ...البته ای نها تنها نمون ههای یست که ذکر کردم . پرتاب م یکنند و حسا بهای
تصفیه نشــده با دیگران را با
▪ ▪خود شــما برای آثارتان کدام مخاطب را مد نظر قرار شاعران و نویسندگان مهاجر
صاف م یکنند! چندی پیش
م یدهید؟ مخاطب داخل ایران ،مخاطب ایرانی این طرف هم شاهد میزگردی در تهران
بودیم که تنی چند از شاعران
آـبـیرااسمــختاطشبمنج وهقانتیی؟شعری م یسرایم و یا داستانی م ینویسم و نویســندگان در آن بــرای
گوشــمالی دادن ادبیاتی که
در وهل هی اول این کار راه یســت برای بیرو ندهی غلیا نهای نویســندگان ایرانی در تبعید
حسی و ذهنی خودم و شاید وقتی اثر خام را تولید م یکنم کمتر و مهاجرت خلق م یکنند ،داد
نظر به مخاطب دارم اما در مجموع و در مورد بحث مخاطب باید سخن دادند .این بود که بد ندیدم پای سخنان طرف دیگر دعوا بنشینم
بگویم که من نگاهم به تمام مخاطبان فارسی زبان است .زیرا که و ببینم قضیه از چه قرار است .اولین گف توگو در این باره را با مهتاب
زیاد به تفکیک مرزها اعتقادی ندارم .جهان به ســمت یکپارچه کرانشــه ،شاعر و نویســندهای که سا لهاست در مهاجرت قلم م یزند
شــدن پیش م یرود و من بســیار به این مســئله باورمندم و به انجام دادهام .او معتقد اســت« :شاید بهتر باشد بگوییم که آن رشدی
همین خاطر تفکیکی در مــورد مخاطب داخل ایران و یا خارج را که ما از این ادبیات انتظار داشتیم مشاهده نکردهایم .و این شاید به
ایران ندارم .فکر م یکنم ای نکه کارهای ادبی هر نویســندهای در خاطر مشکلات نشر و انجام نگرفتن برگردا نهای خوب از این آثار هم
هر کجای جهان خوانده شــود خودش نهایت خوشحالی را برای باشد .اما با همه ای نها تا جایی که من م یدانم ادبیات مهاجرت در بین
نویســنده به ارمغان خواهد آورد .برای من هم همی نطور است. مخاطبان داخل و خارج از ایران جای خودش را باز کرده اســت و این
گرچه سعی م یکنم با درانداختن طر حهای نو سلیق هی مخاطب را آمــار و ارقام در مورد چاپ چندین بارهی آثار در داخل و حتا خارج
را کمی قلقلک بدهم و این یعنی ای نکه دوست ندارم کاری حاضر
و آماده پیش روی خواننــده قرار دهم بدون ای نکه او را وادار به از ایران به ما نشان م یدهد».
فکر کردن در مورد اثر کرده باشــم و این به نظر من یعنی سهیم
کردن مخاطب در خلق اثر.
In touch with Iranian diversity ▪ ▪چندی پیش در میزگــردی در ایران حول موضوع ادبیات
مهاجرت عنوان شــد که شعر و ادبیات مهاجرت جایگاهی در ▪ ▪به نظر شــما م یتوان روی ایرانی این طرف به عنوان
ادبیات ایران و جهان نیافته است .ضمن ای نکه همین جا صریحا مخاطب آثارمان حســاب کرد؟ اصلا ما در این طرف آب
حدی دورافتادگى از خاستگاه زبان را کاهش دهد. آماری دقیقا بشود نم یکنم فکر ادبی آثار خواننده داریم؟ چـقـددرر مخالفت خودم را با این نظــرگاه اعلام م یکنم م یخواهم نظر
در این بین نويســندگانى هم هستند كه مىتوانند به راحتى به كشور مورد تعداد خوانندگان شما را به عنوان شاعری که سا لهاست در مهاجرت م ینویسد
خود ســفر كنند و در بحث زبان روز موف قتر باشند ".پس در مجموع ارائه داد اما در کل چون گستردگی جمعیت مهاجران ایرانی نسبت به
جمعیت داخل ایران بسیار کمتراست در نتیجه تعداد مخاطبان ادبیات در این باره بدانم.
ـ ـبله ،من هم چیزهایی در نت در مورد این میزگرد خواندهام و باید
بگویم که فکر نم یکنم بشــود ای نطور مطلق در این مورد اظهار نظر نیز به نسبت کمتر خواهد بود .اما این مسئله باعث نخواهد شد که این باید گفت نویســندهی مهاجر باید و مجبور است که از طرق مختلف
کرد و ای نطور نیســت که ادبیات مهاجرت هیچ جایگاهی در داخل و تعداد -هرچند کم -نادیده گرفته شوند .و امروزه با دسترسی آسان به بــا زبان جاری در داخل موط ناش ارتباط داشــته باشــد تا آثارش از
خارج نیافته باشد .در این مورد شاید بهتر باشد بگوییم که آن رشدی شــبک هی جهانی تا حد زیادی سدها برداشته شده و راحت تر م یشود نظر زبان ،به روز باشــد و مخاطب راح تتر بتواند با آن ارتباط بگیرد.
مثالی بزنم ؛ گاهی که به آثار نویسندگان و شاعران خارج از ایران نگاه را که ما از این ادبیات انتظار داشتیم مشاهده نکردهایم .و این شاید به به آثار نویسندگان دسترسی پیدا کرد.
م یکنم پر از غل طهای املایی و نوشتار یست .به نظرم این برای کسی خاطر مشکلات نشر و انجام نگرفتن برگردا نهای خوب از این آثار هم
باشد .اما با همه ای نها تا جایی که من م یدانم ادبیات مهاجرت در بین ▪ ▪چه راهکارهایی را برای گذشتن از سد سانسور و رساندن که داعی هی ادبیاتی بودن و شاعر بودن دارد ،جدن تاس فبار است .این
مشکل با خواندن فراوان و مطالعه متون م یتواند به راحتی رفع شود. مخاطبان داخل و خارج از ایران جای خودش را باز کرده اســت و این
Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012 آثار نویســندگان ایرانی این طرف به مخاطــب داخل ایران را آمــار و ارقام در مورد چاپ چندین بارهی آثار در داخل و حتا خارج
▪ ▪خود شما در شــعرهایتان به زبان توجه ویژ های داشت هاید. پیشنهاد م یکنید؟
از ایران به ما نشان م یدهد.
برای است ابزاری زبان چیست؟ ایـنـهرومای نکرطودربهکهزبما یندانحیامصدلر ـ ـبه نظر م یآید چاپ و نشــر اینترنتی که این روزها باب شده است
رویکرد سطحی، ▪ ▪اگر از شاعران و نویسندگانی که در مهاجرت به موفقی تهای
راه بسیار خوب یســت برای ارتباط با مخاطبان داخل ایران و رساندن
اثر ادبی بدون سانســور به دست آنان .خوشــبختانه در نت نه وزارت
ادبی شایان توجه دست یافت هاند نام ببرید ممنون م یشوم .آیا ارشــادی هست و نه ممیزی! اما گذشته از مســئل هی سانسور دولتی فهمیــدن و فهماندن پیام .اما در ماهیــت عمق ِی زبان اتفاقات دیگری
آثار آنها به زبا نهای دیگر ترجمه و با اســتقبال روب هرو شده ما با نوع دیگری از سانســور هم مواجه هســتیم که همانا مســئل هی م یافتد و وظیف هی آن تنها انتقال پیام نیست .اینجاست که خو ِد زبان
دارای ماهیتی مستقل به خودش م یشود .ماهیتی که م یخواهد بگوید خودسانســوری ست .مقابله با این پدیده بسیار سخ تتر است زیرا که
مــن را جدای از مضمون ببینیــد و جدی بگیرید .به نظ ِر من توجه به ســا لها استبدادزدگی گویی این مســئله را در لایه لای ههای ذهن ما اـس ـبتل؟ه البته .تا جایی که م یدانم ،رمان "همنواىي شــبانه ارکســتر
چو بها" نوشت هی آقای رضا قاسمى که اولین اثری است در ژانر ادبیات حک کرده است و بیرون آمدن از آن کمی مشکل م ینماید .اما با این این مســئله که زبان در یک متن خودش هویتــی جداگانه دارد و به
مهاجرت که در ایران به چاپ رســیده .این رمــان موفق که چندین وجود به نظر من رهایی از این معضل هم با تمرین ،شدن یست و ما این مضمون وابسته نیست یک اصل قابل اعتناست .توجه به این مسئله از
زبان ابزاری م یسازد تا در خدمت زیبای یشناسی متن باشد .به همین بار تجدید چاپ شــده است ابتدا در امریکا منتشر شد .داستان مصور را مخصوصا در آثار زنان نویسندهی مهاجر شاهد بودهایم .
خاطر من در شعرهایم بسیار به این مسئله توجه دارم و رفته رفته در "پرســپوليس" نوشته خانم مرجان ســاتراپی که به زبان فرانسه است
و به 25زبان ترجمه شــده و در فرانســه چهارصد هزار نســخه از آن ▪ ▪بحث زبان مه مترین بحث یســت که به عنوان معضلی که سرایش ،این مسئله برایم یک اصل شده است.
به فروش رفته و فيلمی هم از آن ســاخته شده است که برندۀ جايزۀ
▪ ▪از آثار در دست انتشارتان برایمان بگویید و ای نکه در ایران شاعران و نویسندگان ایرانی در مهاجرت با آن مواج هاند مطرح هياَت داوران فســتيوال بي نالمللی کن و جايزۀ فرانســوی سزار شده
م یشود .این معضل را چگونه م یبینید؟ است .نمون های ديگر از این دست اثر خانم فيروزۀ جزايری است که به
به چاپ خواهند رسید یا ترجیح م یدهید در این طرف آنها را زبان انگليسی نوشته شــده .ترجمۀ اين کتاب به فارسی تحت عنوان
ـ ـ اجازه بدهید جواب این سوال را عینا از پژوهشی که در این مورد عطر سنبل عطر کاج به چاپ ششم رسيده است .اين کتاب که شرح
منتشر کنید؟
انجــام دادهام برایتان بازگو کنم " :پس از موضوع فرهنگ ٬بيشــترين
ـ ـیک مجموعه داســتان بــه نام "روای تهای کوچــ هی آخر" که از دغدغ هى نويســندگان مهاجر مســئل هى زبان اســت .به طور كلى در
زندگی يک خانوادۀ ایرانی و مشــکلات ادغــام آ نها در جامعۀ آمريکا مرور آثار ادبى نويســندگان مهاجر ،ما با برخوردهاىي متنوع در زبان نظر مضمونی تلفیق یســت از ادبیات مهاجرت و ادبیات موطن و یک
است با طنزی درخشــان نوشته شده و ماهها جزء ده کتاب پرفروش روب هروييم و گاهى ديده م يشــود نويسندگانى كه با تغييرات زبانى در مجموعه شعر که مربوط به دورههایی جداگانه از کار ادبی من هست.
آمريکا بود و به فينال مه مترين جايزۀ طنز ادبی آمريکا رســيد .نمونۀ داخل کشــور موطن همراه و ه مگام نبوده و هنوز در افكار زمان قبل این مجموعه تشــکیل شده است از شــعرهایی که هم از نظر زبان و
ديگر ،کتاب خانم آذر نفيس یســت به نام "لولیتا خوانی در تهران" که از مهاجرتشان هستند براى نگارش اثر خود از زبان آن دوران استفاده هم مضمون دارای فضاهای متنوعی هســتند .ای نها تقریبا آماده چاپ
به یکی از پرفرو شترین کتا بهای دهه معاصر آمریکا تبدیل شده .این ميكنند .اي نها كسانى هستند كه نمىتوانند به کشور خود سفر کنند هســتند که اگر روزمرگی و مشغل هها اجازه بدهند در اولین فرصت به 2 9
کتاب بیش از صد هفته در فهرست پرفرو شتری نهای نیویورک تایمز و این خود معضلی است که تولید ادبی را از نظر زمانی و به روز بودن دست نشر سپرده خواهند شد.
قرار داشــت و تا کنون به 32زبان زنده دنیا ترجمه شدهاست .خانم عقب نگه م یدارد .البته باید گفت اینترنت ،تلفن و پســت م یتواند تا
29 پروند هی «ادبیات مهاجرت؛ کاست یها و درخش شها» -بخش یک:
مهتاب کرانشه :نگاهم به تمام مخاطبان فارسی زبان است
سرور کسمایی ،نویسنده ایرانی ســاکن فرانسه ،در سال 2006 سپیده جدیری
اولین رمان خود "دره عقا بها " را به زبان فرانســه منتشر کرد و
جایزه بخش آســیای انجمن نویسندگان خارجی فرانسه زبان را
سال متسیب /شماره - 1219جمعه 8ید 1391 به دســت آورد .رمان " گذرنامه به ســبک ایرانی" آخرین کتاب نم یدانم چه حکمتی اســت
خانم نهال تجدد که انتشارات لاتس آن را در 302صفحه منتشر که شــاعران و نویسندگان ما
کرده اســت .این کتاب یکی از کتا بهای پرفروش روز فرانسه و هــر چند وقت یک بــار و به
نیــز برندهی جایزهی "فرانک فونی" یا فرانســ هزبان و همچنین قولــی ،هر بار که دلشــان از
برگزیدهی روزنام هی لیبراسیون شده .این کتاب با فروشی خیلی جای دیگری پُر است ،سنگی
خوب ،قرار است به زبان انگلیسی ،ایتالیایی ،هلندی ،اسپانیایی هم به سوی ادبیات مهاجرت
هم ترجمه شود ...البته ای نها تنها نمون ههای یست که ذکر کردم . پرتاب م یکنند و حسا بهای
تصفیه نشــده با دیگران را با
▪ ▪خود شــما برای آثارتان کدام مخاطب را مد نظر قرار شاعران و نویسندگان مهاجر
صاف م یکنند! چندی پیش
م یدهید؟ مخاطب داخل ایران ،مخاطب ایرانی این طرف هم شاهد میزگردی در تهران
بودیم که تنی چند از شاعران
آـبـیرااسمــختاطشبمنج وهقانتیی؟شعری م یسرایم و یا داستانی م ینویسم و نویســندگان در آن بــرای
گوشــمالی دادن ادبیاتی که
در وهل هی اول این کار راه یســت برای بیرو ندهی غلیا نهای نویســندگان ایرانی در تبعید
حسی و ذهنی خودم و شاید وقتی اثر خام را تولید م یکنم کمتر و مهاجرت خلق م یکنند ،داد
نظر به مخاطب دارم اما در مجموع و در مورد بحث مخاطب باید سخن دادند .این بود که بد ندیدم پای سخنان طرف دیگر دعوا بنشینم
بگویم که من نگاهم به تمام مخاطبان فارسی زبان است .زیرا که و ببینم قضیه از چه قرار است .اولین گف توگو در این باره را با مهتاب
زیاد به تفکیک مرزها اعتقادی ندارم .جهان به ســمت یکپارچه کرانشــه ،شاعر و نویســندهای که سا لهاست در مهاجرت قلم م یزند
شــدن پیش م یرود و من بســیار به این مســئله باورمندم و به انجام دادهام .او معتقد اســت« :شاید بهتر باشد بگوییم که آن رشدی
همین خاطر تفکیکی در مــورد مخاطب داخل ایران و یا خارج را که ما از این ادبیات انتظار داشتیم مشاهده نکردهایم .و این شاید به
ایران ندارم .فکر م یکنم ای نکه کارهای ادبی هر نویســندهای در خاطر مشکلات نشر و انجام نگرفتن برگردا نهای خوب از این آثار هم
هر کجای جهان خوانده شــود خودش نهایت خوشحالی را برای باشد .اما با همه ای نها تا جایی که من م یدانم ادبیات مهاجرت در بین
نویســنده به ارمغان خواهد آورد .برای من هم همی نطور است. مخاطبان داخل و خارج از ایران جای خودش را باز کرده اســت و این
گرچه سعی م یکنم با درانداختن طر حهای نو سلیق هی مخاطب را آمــار و ارقام در مورد چاپ چندین بارهی آثار در داخل و حتا خارج
را کمی قلقلک بدهم و این یعنی ای نکه دوست ندارم کاری حاضر
و آماده پیش روی خواننــده قرار دهم بدون ای نکه او را وادار به از ایران به ما نشان م یدهد».
فکر کردن در مورد اثر کرده باشــم و این به نظر من یعنی سهیم
کردن مخاطب در خلق اثر.
In touch with Iranian diversity ▪ ▪چندی پیش در میزگــردی در ایران حول موضوع ادبیات
مهاجرت عنوان شــد که شعر و ادبیات مهاجرت جایگاهی در ▪ ▪به نظر شــما م یتوان روی ایرانی این طرف به عنوان
ادبیات ایران و جهان نیافته است .ضمن ای نکه همین جا صریحا مخاطب آثارمان حســاب کرد؟ اصلا ما در این طرف آب
حدی دورافتادگى از خاستگاه زبان را کاهش دهد. آماری دقیقا بشود نم یکنم فکر ادبی آثار خواننده داریم؟ چـقـددرر مخالفت خودم را با این نظــرگاه اعلام م یکنم م یخواهم نظر
در این بین نويســندگانى هم هستند كه مىتوانند به راحتى به كشور مورد تعداد خوانندگان شما را به عنوان شاعری که سا لهاست در مهاجرت م ینویسد
خود ســفر كنند و در بحث زبان روز موف قتر باشند ".پس در مجموع ارائه داد اما در کل چون گستردگی جمعیت مهاجران ایرانی نسبت به
جمعیت داخل ایران بسیار کمتراست در نتیجه تعداد مخاطبان ادبیات در این باره بدانم.
ـ ـبله ،من هم چیزهایی در نت در مورد این میزگرد خواندهام و باید
بگویم که فکر نم یکنم بشــود ای نطور مطلق در این مورد اظهار نظر نیز به نسبت کمتر خواهد بود .اما این مسئله باعث نخواهد شد که این باید گفت نویســندهی مهاجر باید و مجبور است که از طرق مختلف
کرد و ای نطور نیســت که ادبیات مهاجرت هیچ جایگاهی در داخل و تعداد -هرچند کم -نادیده گرفته شوند .و امروزه با دسترسی آسان به بــا زبان جاری در داخل موط ناش ارتباط داشــته باشــد تا آثارش از
خارج نیافته باشد .در این مورد شاید بهتر باشد بگوییم که آن رشدی شــبک هی جهانی تا حد زیادی سدها برداشته شده و راحت تر م یشود نظر زبان ،به روز باشــد و مخاطب راح تتر بتواند با آن ارتباط بگیرد.
مثالی بزنم ؛ گاهی که به آثار نویسندگان و شاعران خارج از ایران نگاه را که ما از این ادبیات انتظار داشتیم مشاهده نکردهایم .و این شاید به به آثار نویسندگان دسترسی پیدا کرد.
م یکنم پر از غل طهای املایی و نوشتار یست .به نظرم این برای کسی خاطر مشکلات نشر و انجام نگرفتن برگردا نهای خوب از این آثار هم
باشد .اما با همه ای نها تا جایی که من م یدانم ادبیات مهاجرت در بین ▪ ▪چه راهکارهایی را برای گذشتن از سد سانسور و رساندن که داعی هی ادبیاتی بودن و شاعر بودن دارد ،جدن تاس فبار است .این
مشکل با خواندن فراوان و مطالعه متون م یتواند به راحتی رفع شود. مخاطبان داخل و خارج از ایران جای خودش را باز کرده اســت و این
Vol. 20 / No. 1219 - Friday, Dec. 28, 2012 آثار نویســندگان ایرانی این طرف به مخاطــب داخل ایران را آمــار و ارقام در مورد چاپ چندین بارهی آثار در داخل و حتا خارج
▪ ▪خود شما در شــعرهایتان به زبان توجه ویژ های داشت هاید. پیشنهاد م یکنید؟
از ایران به ما نشان م یدهد.
برای است ابزاری زبان چیست؟ ایـنـهرومای نکرطودربهکهزبما یندانحیامصدلر ـ ـبه نظر م یآید چاپ و نشــر اینترنتی که این روزها باب شده است
رویکرد سطحی، ▪ ▪اگر از شاعران و نویسندگانی که در مهاجرت به موفقی تهای
راه بسیار خوب یســت برای ارتباط با مخاطبان داخل ایران و رساندن
اثر ادبی بدون سانســور به دست آنان .خوشــبختانه در نت نه وزارت
ادبی شایان توجه دست یافت هاند نام ببرید ممنون م یشوم .آیا ارشــادی هست و نه ممیزی! اما گذشته از مســئل هی سانسور دولتی فهمیــدن و فهماندن پیام .اما در ماهیــت عمق ِی زبان اتفاقات دیگری
آثار آنها به زبا نهای دیگر ترجمه و با اســتقبال روب هرو شده ما با نوع دیگری از سانســور هم مواجه هســتیم که همانا مســئل هی م یافتد و وظیف هی آن تنها انتقال پیام نیست .اینجاست که خو ِد زبان
دارای ماهیتی مستقل به خودش م یشود .ماهیتی که م یخواهد بگوید خودسانســوری ست .مقابله با این پدیده بسیار سخ تتر است زیرا که
مــن را جدای از مضمون ببینیــد و جدی بگیرید .به نظ ِر من توجه به ســا لها استبدادزدگی گویی این مســئله را در لایه لای ههای ذهن ما اـس ـبتل؟ه البته .تا جایی که م یدانم ،رمان "همنواىي شــبانه ارکســتر
چو بها" نوشت هی آقای رضا قاسمى که اولین اثری است در ژانر ادبیات حک کرده است و بیرون آمدن از آن کمی مشکل م ینماید .اما با این این مســئله که زبان در یک متن خودش هویتــی جداگانه دارد و به
مهاجرت که در ایران به چاپ رســیده .این رمــان موفق که چندین وجود به نظر من رهایی از این معضل هم با تمرین ،شدن یست و ما این مضمون وابسته نیست یک اصل قابل اعتناست .توجه به این مسئله از
زبان ابزاری م یسازد تا در خدمت زیبای یشناسی متن باشد .به همین بار تجدید چاپ شــده است ابتدا در امریکا منتشر شد .داستان مصور را مخصوصا در آثار زنان نویسندهی مهاجر شاهد بودهایم .
خاطر من در شعرهایم بسیار به این مسئله توجه دارم و رفته رفته در "پرســپوليس" نوشته خانم مرجان ســاتراپی که به زبان فرانسه است
و به 25زبان ترجمه شــده و در فرانســه چهارصد هزار نســخه از آن ▪ ▪بحث زبان مه مترین بحث یســت که به عنوان معضلی که سرایش ،این مسئله برایم یک اصل شده است.
به فروش رفته و فيلمی هم از آن ســاخته شده است که برندۀ جايزۀ
▪ ▪از آثار در دست انتشارتان برایمان بگویید و ای نکه در ایران شاعران و نویسندگان ایرانی در مهاجرت با آن مواج هاند مطرح هياَت داوران فســتيوال بي نالمللی کن و جايزۀ فرانســوی سزار شده
م یشود .این معضل را چگونه م یبینید؟ است .نمون های ديگر از این دست اثر خانم فيروزۀ جزايری است که به
به چاپ خواهند رسید یا ترجیح م یدهید در این طرف آنها را زبان انگليسی نوشته شــده .ترجمۀ اين کتاب به فارسی تحت عنوان
ـ ـ اجازه بدهید جواب این سوال را عینا از پژوهشی که در این مورد عطر سنبل عطر کاج به چاپ ششم رسيده است .اين کتاب که شرح
منتشر کنید؟
انجــام دادهام برایتان بازگو کنم " :پس از موضوع فرهنگ ٬بيشــترين
ـ ـیک مجموعه داســتان بــه نام "روای تهای کوچــ هی آخر" که از دغدغ هى نويســندگان مهاجر مســئل هى زبان اســت .به طور كلى در
زندگی يک خانوادۀ ایرانی و مشــکلات ادغــام آ نها در جامعۀ آمريکا مرور آثار ادبى نويســندگان مهاجر ،ما با برخوردهاىي متنوع در زبان نظر مضمونی تلفیق یســت از ادبیات مهاجرت و ادبیات موطن و یک
است با طنزی درخشــان نوشته شده و ماهها جزء ده کتاب پرفروش روب هروييم و گاهى ديده م يشــود نويسندگانى كه با تغييرات زبانى در مجموعه شعر که مربوط به دورههایی جداگانه از کار ادبی من هست.
آمريکا بود و به فينال مه مترين جايزۀ طنز ادبی آمريکا رســيد .نمونۀ داخل کشــور موطن همراه و ه مگام نبوده و هنوز در افكار زمان قبل این مجموعه تشــکیل شده است از شــعرهایی که هم از نظر زبان و
ديگر ،کتاب خانم آذر نفيس یســت به نام "لولیتا خوانی در تهران" که از مهاجرتشان هستند براى نگارش اثر خود از زبان آن دوران استفاده هم مضمون دارای فضاهای متنوعی هســتند .ای نها تقریبا آماده چاپ
به یکی از پرفرو شترین کتا بهای دهه معاصر آمریکا تبدیل شده .این ميكنند .اي نها كسانى هستند كه نمىتوانند به کشور خود سفر کنند هســتند که اگر روزمرگی و مشغل هها اجازه بدهند در اولین فرصت به 2 9
کتاب بیش از صد هفته در فهرست پرفرو شتری نهای نیویورک تایمز و این خود معضلی است که تولید ادبی را از نظر زمانی و به روز بودن دست نشر سپرده خواهند شد.
قرار داشــت و تا کنون به 32زبان زنده دنیا ترجمه شدهاست .خانم عقب نگه م یدارد .البته باید گفت اینترنت ،تلفن و پســت م یتواند تا