Page 27 - Issue No.1373
P. 27

‫سرانجام راهی شدیم‬                                                                                                                                                                            ‫مقالات‬

‫‪27‬‬                                                                                                                                                                                          ‫گزارش‬

‫سال ‪ / 23‬شماره ‪ - 1373‬جمعه ‪ 20‬رذآ ‪1394‬‬                                                                              ‫خاطراتسفر؛سفربهآسیایمیانه(بخش هفتم و پایانی)‬

                                            ‫مثل بقیه ملل مراسم دینی خود را با آیی ‌نهای ملی درآمیخته آمیز‌های‬       ‫اولین ناخشنودی که به طور مشخص بازدید کننده را به حیرت و‬                 ‫در روز یازدهم برای تماشای شهر پیاده از هتل که ساختمانیدوطبقه‬
                                            ‫منحصر به خود فراهم آورد‌هاند که بسیار گرامی است‪ .‬در این روز مردم‬        ‫نفرت وا م ‌یدارد‪ ،‬حضور پررنگ مأمورین فاسد و رشوه خوار انتظامی در‬        ‫و ویلایی با حیاط زیبا بود‪ ،‬و در محل ‌های مسکونی و دیدنی قرار داشت‪،‬‬
                                            ‫لباس نو م ‌یپوشند و به دیدار یکدیگر م ‌یروند‪ .‬در همه مراسم آیینی‬        ‫خیابا ‌نهاست‪ .‬مردم و البته بازدید کنندگان بیگانه از پلیس م ‌یهراسند‬     ‫به سوی موزه دوشنبه رفتیم‪ .‬موزه دوشنبه ساختمان تاز‌های است که‬
                                            ‫ایران باستان پهن کردن سفر‌های ویژه از مشخصات آیین است‪ .‬ایرانیان‬                                                                                 ‫در نوروز ‪ 1392‬افتتاح شده و در خود گنجین ‌های تاریخی‪ -‬هنری از مردم‬
                                            ‫باستان برای نوروز‪ ،‬یلدا‪ ،‬مهرگان‪ ،‬عروسی‪ ،‬عزا و تولد کودکان سفر‌ههایی‬                               ‫و در تلاشند از چشم رس آنان دور بمانند‪.‬‬        ‫تاجیکستان نگاه داری م ‌یکند‪ .‬این موزه با سیستم دپارتمانی تنظیم‬
                                            ‫با محتویات ویژه م ‌یگسترانید‌هاند‪ .‬در آیی ‌نهای ایران باستان‪ ،‬علاوه بر‬  ‫در بازگشت من و همسرم تصمیم بهدیدار مزار صدرالدین عینی گرفتیم‬            ‫شده و بسیار دیدنی و آموزنده است‪ .‬در بخش باستانی آن نقاش ‌یهای‬
                                            ‫تغییرات طبیعی فصول و محصول‪ ،‬تغییرات زندگی انسا ‌نها نیز موجبی‬           ‫که یکی از دلایل ما به این سفر بود‪ .‬مزار صدرالدین عینی در پارکی به‬       ‫دیواری شهر باستانی پنجکنت به نمایش گذاشته شده که به راستی‬
                                            ‫برای گرد هم آمدن و شرکت بر سفره یکدیگر بوده است‪ .‬سفره آیینی‬             ‫نام خود او قرار دارد که مقبره باباجان غفوروف‪ ،‬پدر تاریخ تاجیکان نیز‬     ‫دیدنی است‪ .‬تنها دریغ این است که خود موزه اقدام به عکس برداری‬
                                            ‫عید قربان تاجیکستان نیز از آن نمونه است‪ .‬با توجه به آنچه دیدیم‪،‬‬         ‫در همان مکان است‪ .‬بودن با صدرالدین عینی نیز غنیمتی بود که با‬            ‫حرف ‌های و چاپ کارت پستا ‌لهایی از این گنجینه ننموده و چون عکس‬
                                            ‫خانواد‌ههای تاجیک برای سرور و سفره عید قربان برنامه ریزی بلندی‬          ‫هیچ چیز قابل تعویض و مقابله نیست‪ .‬پارک بزرگ است ولی تنها ورودی‬          ‫برداری ممنوع است و یا اگر بشود ب ‌هطور قاچاق عکس برداری کرد‪،‬‬
                                            ‫م ‌یکنند‪ .‬م ‌یتوان تصور کرد که بانوان تاجیک از هفت ‌هها پیش به تهیه‬     ‫آن که بلافاصله به تندیس مزار صدرالدین عینی و کمی آن سوتر مزار‬           ‫عک ‌سها دیدنی نخواهند شد‪ ،‬هیچ سند مکتوبی از این موزه نم ‌یتوان‬
                                            ‫انواع خوراک و شیرین ‌یهای آیینی مشغول م ‌یشوند‪ .‬به نظر م ‌یرسد‬          ‫باباجان غفوروف منتهی م ‌یشود تمیز و آراسته به گ ‌لهای زیباست‪.‬‬           ‫با خود داشت‪ .‬آی کاش متولیان هنر در تاجیکستان هرچه زودتر اقدام‬
                                            ‫همه خانواد‌هها‪ ،‬یا شاید کهن سالان همه خانواد‌ههای تاجیک‪ ،‬سفر‌های‬        ‫بقیه باغ ژولیده و متروکه به گمان م ‌یآید‪ .‬باغبان سالخورده با چهره‬       ‫به چاپ کتا ‌بها و عک ‌سهایی از گنجین ‌ههای گوناگون موزه دوشنبه‬
                                            ‫م ‌یگسترانند با خوراک ‌یهایی از گوشت‪ ،‬که در خوراک روزانه تاجیکان‬        ‫بشاش تاجیکی خود تنها راه نمای این باغ و مزارها بود‪ .‬اما خاک به‬
                                            ‫سهم اساسی دارد‪ ،‬چه این گوشت از گوسفند قربانی خانواده باشد یا‬                                                                                                                                           ‫بنمایند‪.‬‬
                                            ‫از قصابی تهیه شده باشد‪ .‬همچنین شیرینی‪ ،‬شکلات‪ ،‬کیک ویژه‪،‬‬                               ‫عینی اعتبار م ‌ییابد و گل به روییدن بر مزارش مفتخر‪.‬‬       ‫پس از باز دید موزه و عبور از پار ‌کهای زیبا به میدان سامانی رسیدیم با‬
                                            ‫میو‌ههای متنوع فصل و آجی ‌لهای فصل‪ .‬به راین سفر‌هها سمبوسه‬                                          ‫نمون ‌های از اشعار عینی را نقل م ‌یکنم‪:‬‬     ‫تندیس بزرگ شاه اسماعیل سامانی که در تمام تاجیکستان نظیر آن‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬                                                                                                                                            ‫ای وطن!‬          ‫نصب شده است‪ .‬به دید من‪ ،‬تندیس عاری از قدرت و شوکت شهریاری‬
                                                                                                                                                    ‫ای از خرابی تو دگر نیست کارشان‬          ‫است و از دور به تندی ‌سهای الهه مادر یونانی م ‌یماند و نوعی ویژگی‬
                                            ‫تاجیکی از ضروریات است و آش که همان برنج و هویج پخته شده در‬                                                ‫آ ‌نها که ادعای ولای تو م ‌یکنند‬
                                            ‫آب گوشت م ‌یباشد‪.‬‬                                                                                    ‫گر خدمتی کنند به نام تو فی المثل‬                                                         ‫زنانگی در آن است‪.‬‬
                                            ‫در این روز کودکان با جام ‌ههایی نو و آراسته با کیس ‌های در دست به‬                                       ‫از بهر نام خود‪ ،‬نه برای تو م ‌یکنند‬     ‫جالب است که تاجیکان پس از استقلال تندیس بزرگ فردوسی توسی را‬
                                            ‫خانه همسایگان م ‌یروند تا کیس ‌ههای خود را از شیرینی و تخم مرغ‬                                         ‫آنان که از حریم تو مهجور ماند‌هاند‬       ‫به عنوان نماد کشور خویشدر این میدان که روبروی ساختمان پارلمان‬
                                            ‫پخته بیاکنند‪ .‬حرکت دخترها و پسرهای نوجوان در شهر در روز عید‬                                           ‫چون عینی غریب دعای تو م ‌یکنند‬            ‫نیز هست نصب کردند‪ ،‬اما سپ ‌ستر دریافتند نیاز به چهر‌های سیاسی‬
                                            ‫زیبا و دیدنی است‪.‬‬                                                                                                                               ‫برای نمادسازی قدرت تاجیکان دارند‪ .‬اما این نماد به دید من خیلی‬
                                            ‫درروز جشن قربان ما ابتدا بر سفره سهراب ضیا‪ ،‬خبرنگار بی بی سی‬            ‫جالب است که برایدیدار او ابتدا راننده تاکسی ما را به قبرستان لوجاب‬      ‫لطیف و زنانه است و بیشتر حالت محافظت و مهر مادرانه را القا م ‌یکند‬
                                            ‫نشستیم‪ .‬خانه سهراب‪ ،‬که درش را با سخاوتمندی بر روی ما گشود‬               ‫در گوشه دیگری از شهر دوشنبه برد که آرامگاه بزرگان دیگری چون میرزا‬       ‫تا اقتدار شاهانه‪ .‬تندیس فردوسی را به مقابل کتابخانه ملی که آن هم‬
                                            ‫و سفر‌هاش را با مهربانی و ادب ویژه تاجیکان با ما شریک کرد‪ ،‬از‬           ‫تورسون زاده و استاد محمد جان شکوری بود و ما فرصت آن را یافتیم‬           ‫بنایی تازه مرمت شده است منتقل کرد‌هاند‪ ،‬که به حقیقت جایگاه‬
                                            ‫ساختما ‌نهای قدیمی دوران استالینی است با راه پل ‌ههایی تاریک و‬          ‫تا به این بزرگواران که در زنده نگاه داشتن ادب فارسی در تاجیکستان‬
                                            ‫باریک‪ .‬به دیدار سهراب رفتیم که مهربانیش فراخ بود وروی گشاد‌هاش‬          ‫کوشش بسیار کرد‌هاند ادای احترام کنیم‪ .‬به روان نیک خواه همه این‬                                            ‫شایست ‌هتری برای فردوسی است‪.‬‬
                                            ‫روشنی بخش روز ما‪.‬‬                                                                                                                               ‫در ادامه به میدان بزرگ با آب نماهای زیبایی م ‌یرسیم که تندیس بسیار‬
                                            ‫خانه دیگری که در بر ما گشودند و کریمانه ما را برسفره عید خود‬                                               ‫گرامیان صد هزار آفرین و درود‪.‬‬        ‫بزرگی از رودکی در میان طاقی بلند و زیبا در آن نصب است‪ .‬شکوهمند‬
                                            ‫نشاندن‪ ،‬خانه رمضان میزایف سفیر سابق تاجیکستان در ایران بود‪.‬‬             ‫نمون ‌های از شعر میرزا تورسون زاده را م ‌یآورم که نشانگر اثر ژرف خواجه‬
                                            ‫خانم و آقای سفیر‪ ،‬با گشاده رویی پذیرای گروه ما شدند و بر سفره‬                                                                                                                                          ‫و دیدنی‪.‬‬
                                            ‫رنگین خود ما را میهمان کردند‪ .‬پسران‪ ،‬دختران و نو‌ههای آقای سفیر‬                                                          ‫شیراز بر اوست‪:‬‬         ‫در گوش ‌هی خیابا ‌نهای رودکی و فردوسی‪ ،‬کاخ کانون نویسندگان‬
                                            ‫نیز به ما خوش آمد گفتند‪ .‬نشستن با هردوی این عزیزان برای من‬                                  ‫غزل م ‌یگفت و ُدر م ‌یسفت حافظ‪ ،‬شاعر شیراز‬          ‫تاجیکستان واقع است که دیوارهای آن با مجسم ‌ههای بسیار زیبایی از‬
                                            ‫غنیمتی بود وصف ناشدنی زیرا هریک از این دو عزیز سرشار اطلاعاتی‬                                                                                   ‫بزرگان فارسی گوی چون رودکی و فردوسی و خیام و همچنین سخن‬
                                            ‫یگانه در باره تاجیکستان‪ ،‬شرایط اجتماعی‪ ،‬اقتصادی و فرهنگی آن‪ ،‬و‬                                   ‫سخن را داده در وصف شما جادوگران پرواز‬          ‫دانان بزرگ تاجیک مانند صدرالدین عینی و تورسون زاده و همچنین‬
                                            ‫همچنین چشم انداز های آینده آن بودند‪.‬‬                                                             ‫دل تاجیک و ایرانی محبت گاه حافظ شد‬             ‫بزرگان ادب روسیه شوروی مانند گورکی زینت یافته است‪ .‬از جمله‬
                                            ‫روزدوازدهم ما میهمان مهربانی تاجیکان و شاهد سخاوت بیدریغ آ ‌نها‬                                ‫سرود عاشقان هم صحبت دلخواه حافظ شد‬               ‫مکا ‌نهایی کهدر این سفر زیارت کردم و روانم به شادمانی و نشاط آمد‪،‬‬
                                            ‫بودیم‪ .‬آیا م ‌یدانستند که این آخرین روز ماندگاری ما در تاجیکستان‬                                 ‫دل و جان را فدا کرد او برای چشم جادویی‬         ‫همین دیوار زیبا و باغ کاخ کانون نویسندگان بود‪ .‬در میانه باغ تندیس‬
‫‪Vol. 23 / No. 1373 - Friday, Dec. 11, 2015‬‬  ‫است و چنین ما را شرمنده لطف خود کرد‌هاند؟‬                                                      ‫به زلفان سمن بویی‪ ،‬به خال و خط هندویی‬            ‫بزرگی از صدرالدین عینی و ماکسیم گورکی را م ‌یبینی‪ ،‬نشسته و غرق‬
                                            ‫با شتاب به هتل باز گشته و راهی فرودگاه شدیم‪ .‬فرودگاه دوشنبه در‬                                   ‫"اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را‬         ‫در گفتگو‪ .‬ایستادندر میان این بزرگان حال و هواییدارد وصف ناشدنی‪.‬‬
                                            ‫مقایسه با فرودگا‌ههایی که دید‌هام بسیار کوچک و محقر است و گمان‬                                  ‫به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را"‬           ‫وای که ادبیات با روان انسان چه کرده و این ساحران و افسون سازان‬
                                            ‫نم ‌یکنم پذیرای پروازهای بین المللی بسیار باشد‪ .‬با پرواز آسمان به‬       ‫شب به دیدار مجموع ‌های به نام کاخ نوروز رفتیم‪ .‬این مجموعه که‬            ‫چگونه از فراز قر ‌نها زمان و کیلومترها فاصله جغرافیایی چنین روح را‬
                                            ‫مشهد بازگشتیم‪.‬‬                                                          ‫به کا ‌خهای ایتالیا بیشتر شبیه است بسیار زیبا است و در اطراف آن‬         ‫جلا م ‌یدهند و چنین همدمانی اند که مصاحبت با تندی ‌سهایشان نیز‬
                                            ‫سفر ما به پایان آمد و برجای خاطر‌های ماند بس شیرین و دوستانی‬            ‫ساز‌ههایی شبیه آرامگاه حافظ ساخت ‌هاند با مرمر سفید که به راستی‬         ‫دل نکندنی است‪ .‬درود و آفرین بر روان همه این گرامیان‪ ،‬ارجمندان‪ ،‬و‬
                                            ‫بس گرامی و عزیز و در دل حسرتی برای دوباره دیدن همه این شهرها و‬          ‫دیدنی است‪ .‬در کنار آن کاخ باربد و همچنین هتل بزرگ حیات قرار‬
                                            ‫آد ‌مها‪ .‬آد ‌مهایی که نه خاک که فرهنگ مشترک‪ ،‬زبان یگانه‪ ،‬و گویندگان‬     ‫دارد‪ .‬این مجموعه که گویا با هزین ‌های برابر ‪ 60‬میلیوندلار ساخته شده‪،‬‬                                          ‫سترگ چهرگان دورا ‌نها باد‪.‬‬
                                            ‫برجسته و حکیم ما را خویش هم کرده و هیچ مرزی جدایمان نم ‌یسازد‪.‬‬                                   ‫مجموع ‌های از رستورا ‌نها و چایخان ‌ههاست‪.‬‬     ‫پس از نهار به بازدید بازار کاروان‪ ،‬از قدیم ‌یترین بازارهای شهر دوشنبه‬
                                            ‫آد ‌مهایی که همان مهر را به رودکی و فردوسی و عینی و گورکی دارند که‬      ‫آخرین شب سفر با همسفران تصمیم رفتن به رستورانی با موسیقی‬                ‫رفتیم‪ .‬بازار بسیار شلوغ‪ ،‬پر هیاهو و پلشت بود‪ .‬دست فروشان تمام‬
                                            ‫من دارم‪ .‬آد ‌مهایی که دوستشان دارم‪.‬‬                                     ‫زنده گرفتیم‪ .‬در دوشنبه چنین رستورا ‌نهایی بسیارند‪ .‬البته در عشق‬         ‫پیاده روها را جنس گذاشته بودند‪ .‬همه چیز در کنار پیاده رو به فروش‬
                                                                                                                    ‫آباد و دیگر شهرهای بزرگ ترکمنستان و ازبکستان هم همین گونه‬               ‫م ‌یرسید‪ .‬از میوه و سبزی و کله پاچه خام و پخته‪ ،‬تا لباس و زیورآلات‬
‫مرا سفر به کجا م ‌یبرد ‪27‬‬                                                                                           ‫است‪ .‬بادو تاکسی عازم رستوران شدیم‪ .‬هنرمندان برنامه به عنوان خوش‬         ‫هندی و ترکی‪ ،‬سمبوسه و شیرین ‌یهای مخصوص تاجیکان‪ ،‬سی‬
                                      ‫کجا نشان سفر ناتمام خواهد ماند‬                                                ‫آمد ما و گروه دیگر ایرانیانی که در رستوران بودند‪ ،‬چند ترانه معروف‬       ‫د ‌یهای موسیقی و فیل ‌مهای ایرانی و تاجیکی و هندی‪ ،‬و حتی سیدی‬
                                                                                                                    ‫ایرانی اجرا کردند‪ .‬اصولاً موسیقی پاپ ایرانی و خوانند‌ههای آ ‌نها در‬
                                  ‫و بند کفش به انگش ‌تهای سرد فراغت‬                                                 ‫تاجیکستان و ازبکستان محبوبیت فراواندارند‪ .‬بیشتر مردم گوگوش را‬                                 ‫تفاسیر قران با فروشندگان مخصوص خودش‪.‬‬
                                                    ‫گشاده خواهد شد؟‬                                                                                                                         ‫وقت بازار به خاتمه نزدیک شده بود و برق آن را قطع کرده بودند‪.‬‬
                                                                                                                                                         ‫م ‌یشناسند و دوستش دارند‪.‬‬          ‫دالا ‌نهایی تاریک با انبوه مردم و کالاهایی که بیشتر از ترکیه‪ ،‬هند‪ ،‬و‬
                                                                                                                    ‫جالب است بدانید تاجیکستان اقدام به برنام ‌های برای تعیین برتری ‌نهای‬    ‫چین بودند‪ .‬در میانه بازار جال ‌بترین دیدنی‪ ،‬بانوانی بود که چر ‌خهای‬
                                                                                                                    ‫موسیقی فارسی در جهان کرده است‪ .‬چیزی مثل انتخاب برتری ‌نهای‬              ‫خیاطی خود را مقابلدکا ‌نهای بسیار کوچکی که با پرده پوشیده شده‬
                                                                                                                    ‫موسیقی جهان در موناکو‪ .‬بدیهی است که این جایزه تنها به دست‬               ‫بودند‪ ،‬گذاشته و مشغول تعمیرات لبا ‌سها و کوتاه و بلند کردن شلوار‬
                                                                                                                    ‫اندرکاران موسیقی در ایران‪ ،‬افغانستان‪ ،‬ازبکستان و تاجیکستان تعلق‬         ‫و بلوز بودند‪ .‬مشتریان که البته همه مرد بودند‪،‬در پشت پرده لبا ‌سها‬
                                                                                                                    ‫م ‌یگیرد‪ .‬نخستین مراسم اهدای این جایزه را در یوتیوب م ‌یتوانید‬          ‫را امتحان م ‌یکردند و بانوی چرخ کار با چرخ دستی خود بی درنگ‬

                                                                                                                                                               ‫ببینید و دیدنی است‪.‬‬                                               ‫تعمیرات لازم را انجام م ‌یداد‪.‬‬
                                                                                                                    ‫روز دوازدهم‪ ،‬آخرین روز اقامت ما در تاجیکستان و آخرین روز سفر‬            ‫رفت و آمد در تاجیکستان توسط تاکس ‌یهای خطی انجام م ‌یشود و‬
                                                                                                                    ‫فرارودان ما با عید قربان برابر بود‪ .‬و این خود اقبالی فرخنده بود زیرا‬    ‫بسیار آسان و کم هزینه است‪ .‬یادم رفت بگویم که در ترکمنستان‬
                                                                                                                    ‫تاجیکان برای عید قربان مراسم ویژ‌هایدارند که به نوعی ملی و مذهبی‬        ‫تاکسی نیست و برای یافتن وسیله رفت و آمد باید کنار خیابان ایستاد‬
                                                                                                                    ‫است‪ .‬مردم تاجیکستان مسلمان و پیرو مذهب حنفی م ‌یباشند و‬
                                                                                                                                                                                                   ‫و دست تکان داد‪ .‬همه اتومبی ‌لها م ‌یتوانند مسافرِکشی کنند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                            ‫نکته دیگر آن که در ترکمنستان مأمورین انتظامی حضوری پر رنگ و‬
                                                                                                                                                                                            ‫مشخصداشته و بر عبور و مرور اندک پیاد‌هها و اتومبی ‌لها نظارتدقیق‬
                                                                                                                                                                                            ‫دارند‪ .‬به نظر نم ‌یرسد پلیس ترکمنستان فاسد باشد امادر تاجیکستان‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32