Page 23 - Issue No.1367
P. 23

‫ادبیات خوانشی از مجموعه شعر «عشق و جنگ» افشین شاهرودی‬

    ‫‪23‬‬‫سال ‪ / 23‬شماره ‪ - 1367‬جمعه ‪ 7‬نابآ ‪1394‬‬                                ‫زوایای«تاریکـروشن»شعردیداری‬                                                  ‫نقد و‬
                                                                     ‫شود‪.‬‬                                                                                ‫بررسی‬
                                                                                                                                       ‫سریا داودی حموله‬
          ‫در تلفیق نوشتار و تصویر گاهی شاعر خود را به تجاهل العارفی می زند‬
                                                        ‫و تردید می آفریند‪:‬‬‫‪Vol. 23 / No. 1367 - Friday, Oct. 30, 2015‬‬‫به جا مانده از جنگ به حالت تک گویه ای(‪)monologue‬بیان شده اند‪.‬‬‫ـ در دوستی تو‪/‬همه‬
                                                                            ‫به واسطه ی حرکت از عینیت به ذهنیت و به عکس‪،‬فرم بر معنا هجوم‬      ‫ی جنگ ها تمام می‬
          ‫ـ نمی دانم جنون آبی ست‪/‬یا من‪/‬با چشم های زردم‪/‬دیدم زمین‬            ‫می آورد و با این شکل ظاهری افقی تازه در شعر مدرن آفریده می‬       ‫شود‪ /‬کلمه در دهانت‬
          ‫زیر پایم حرکت کرد‪ /‬من هی دور می شدم و ‪ /‬ایستگاه‪ /‬در‬               ‫شود‪.‬بازنمایی حقیقت با ظرفیت های کلامی به واسطه ی تقابل های‬       ‫دیده بان صلح است‪/‬و‬
                                                                            ‫دیالکتیکی است‪.‬تاکید بر فرم ساختاری از جاذبه های شعر روایی ست‪:‬‬    ‫کنارت بر چیدن‬
                                                ‫صدای قطار می سوخت‪/.‬‬         ‫امروز‪/‬یک زیبای ِی وحشتناک اتفاق افتاد‪ /‬پروانه ای به دیدن‬
          ‫افشین شاهرودی خواب هایش را در بیداری می بیند‪ .‬برای انتقال‬         ‫باغچه آمده بود‪ /‬و ماه‪ /‬داشت گوزن ها را تماشا می کرد‪/‬ناگهان‪/‬‬                    ‫مرزها‪/.‬‬
          ‫بارمعنایی به طرح های گرافیکی روی می آورد‪ .‬با «شعر ـ طرح»تصاویری‬   ‫پروانه آتش گرفت‪ /‬هر چه فکر می کنم نمی فهمم‪/‬چرا آتش‬               ‫افشین شاهرودی(متولد‬
          ‫از قبل و بعد جنگ را بازآفرینی می کند‪ .‬به شکل مرگ اندیشانه بین‬                                                                      ‫‪« )1329‬عکاس ـ‬
                                                                                                                  ‫گرفتن پروانه زیباست؟!‪/‬‬     ‫شاعر»ی است که رابط ‌ه‬
                               ‫«کلمات ـ طرح» درگیری ذهنی ایجاد می کند‪.‬‬      ‫در این سپید سرایی آبژکتیویته ناظر به عینیت و سابجکتیویته ناظر‬    ‫ی چند سویه بین «شعر ـ طرح» و «شعرـ عکس» برقرار می کند‪.‬‬
          ‫تضادهای تصویری(تاریک ـ روشن) نوعی پیش آگاهی به مخاطب می‬           ‫به ذهنیت ِکلامی است‪ .‬تقابل های «انسان ـ طبیعت» جذابیت های‬        ‫صحنه‌های روایی را به تصویر م ‌ی کشد‪،‬کلمات را طرح می زند‪،‬تا برگ‬
           ‫دهد وتلفیق دنیای «عین ـ ذهن» منجر به لایه های معنایی می شود‪.‬‬     ‫گفتاری ایجاد هیجان می کند و جزیی نگری وابسته به آشنایی زدایی‬
          ‫عناصر تصویری«مستطیل‪ ،‬دایر ‌ه‪،‬ماه » روشن و تاریک طراحی شده‬                                                                                                                    ‫دیگری از شعر بیافریند‪.‬‬
          ‫اند و نشان از دلالت های معنایی در سطوح مختلف دارند و بازتکرای‬                                                  ‫های ساختاری است‪.‬‬    ‫در این تبلورهای مضمونی تعليق زيباىي نهفته است‪،‬حلول معنا در بافت‬
                                                                            ‫«قدرت پنهان»ی در کلمات نهفته است‪،‬از این حیث حس خاصی نسبت‬         ‫زبانی پتانسیل قدرتمندی دارد و جان بخشی به اشیا و پدیده ها گارد‬
              ‫های اشکال سیاه و سفید نشان از حضور معناهای ساختاری است‪:‬‬       ‫به منحصر بودن ذهنیت شاعر در مخاطب به وجود می آید‪ .‬ارتباط‬
          ‫ـ امروز ‪/‬ماه به سربازی رفت‪ /‬مادرم می گوید‪/‬پوتین بچه گانه‬          ‫منطقی بین سطرها نشان از تناظر زبانی دارد‪،‬با این توصیف شعرهای‬                                 ‫اصلی آشنایی زدایی های واژگانی است‪:‬‬
          ‫پیدا نمی شود‪ /‬اما پدرم معتقد است‪ /‬جنگ شوخی بردار نیست‪/‬‬            ‫حسی ـ مفهومی تصاویری از «آتش گرفتن سینما رکس ‪،‬حمله ی تانک‬        ‫ـ یک گله آهوی رام‪/‬در آرامش توست‪/‬یک دســـــــــــت‪/‬‬
          ‫میوه ها می رسند‪ /‬و باغچه سیب باران می شود‪ /‬من به مرخصی‬            ‫ها‪،‬بمباران شهرها‪»...‬صحنه هایی چند بعدی به نمایش می گذارد‪،‬و‬       ‫در اندیشه ی من‪^^^/‬صدایت میکنم‪/‬دشت پر از آهو می شود‪/.‬‬
                                                                            ‫شعرهای تغزلی ـ روایی بار مضمونی ـ حسی دارند و بیشتر موقعیت‬
                                                    ‫مرضیه خواهم رفت‪/.‬‬                                                                        ‫افشین شاهروری بنیان گذا ِر« شعر دیداری» سعی دارد‪،‬با تصاویر روایی‬
          ‫به واسطه ی استفاده مکرر از تقابل های«خواب ـ بیداری»‪«،‬باران ـ‬                             ‫های نوستالژیکی را به ذهن متبادر می کنند‪:‬‬  ‫به بازنمایی وقایع «عشق و جنگ» می پردازد‪ ،‬به نظر می رسد در‬
                                                                            ‫ـ با چمدانی قرمز‪/‬کنای سکویی سیمانی‪ /‬خوابم برده‬                   ‫محوریت «عشق»حرف های مهم تری برای گفتن دارد ‪،‬آن چنان که در‬
                  ‫ابر» و«زرد ـ آبی»برآیند «عین ـ ذهن»مرتب تغییر می کند‪.‬‬     ‫است‪^^^/‬در این ایستگاه های هایهای‪/‬هر شب‪/‬قطار‪/‬از زیر‬
          ‫مضمون های های کلیدی در بخش «عشق»معمولا طرح های گرافیکی‬                                                                                          ‫محوریت «جنگ»این مهم مسیر دیگری را پیموده است‪.‬‬
          ‫«آهو‪،‬گل‪،‬ابر‪،‬ساعت‪،‬میز‪،‬پروانه‪،‬ریل‪،‬قلب‪،‬سیب‪،‬ماه‪»...‬بر پیشانی‬                                                    ‫بالشم عبور می کند‪/.‬‬    ‫کلمات قصار و ترکیب های استعاری همراستای مدلول های بیرونی‬
          ‫دارد و طرح و تصویر هایی نظیر«موشک‪ ،‬نارنجک‪،‬مسلسل‪،‬تانک‪،‬پو‬           ‫« طرح ـ تصویر»های «عشق و جنگ» دنباله ی همان ذهنیت قبلی‬           ‫است‪.‬سویه های «تغزلی ـ غنایی» هم بسته ی آشنایی زدایی های لفظی‬
          ‫تین‪،‬هواپیما‪،‬پرنده‪،‬تابوت‪ »...‬صحنه‌های جنگ را بازسازی می کند‪.‬‬       ‫شاعر است‪،‬با این توصیف که این دفعه سبب ساز متغیرهای دیگری‬         ‫ـ معنایی است‪ .‬رابطه ی میان دال و مدلول برای مخاطب تصور ذهنی‬
                                                                                                                                             ‫ایجاد می کند‪.‬به طوری که ساختار خطی شعرها بر مدار رویکردهای‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬                                                                                                   ‫شده است‪.‬‬
                                                                            ‫لایه های ساختاری سیاه و سفید دلالت های معنایی مختلطی دارند‪.‬در‬                                                   ‫نوستالژیکی است‪:‬‬
          ‫نمود وقایع و حوادث سبب شده مرگ اندیشی بر کل اثر حاکم باشد‪.‬‬        ‫این موضوع گرایی بار تحمیلی فرم بر دوش معناست و ساختار فرمیک بر‬   ‫ـ خواب دیدم‪/‬در پاییزی عاشقانه‪/‬زرد شده ام‪ /‬تو نیستی‪ /‬و‬
          ‫به طوری که در تناظر بین «عشق و جنگ» کلمات به تب شدیدی‬             ‫دوش تصاویر روایی است‪ .‬به طوری که این نگره ها موازی تِم(مضمون)‬
          ‫دچارند‪،‬در آغاز شعرهای عشق معمولا«خواب دیدم» است که شاعر‬                                                                                    ‫زمین هنوز می چرخد‪^^^/‬بی دوست ِت تو‪/‬بی دار ِم من‪/.‬‬
          ‫با بیان امپرسیونیسمی احساسات نوستالژیکی خود را نشان می دهد و‬                                  ‫ها در تصاویر روایی مستحیل می شوند‪.‬‬   ‫کمپوزیسیون شعرها وابسته به تلفیق فرم و محتوا است‪ .‬به طوری که در‬
          ‫در آغاز شعرهای جنگ معمولا کلمه ی«امروز»آورده شده است که از‬        ‫هم بافته ای از «من» گویی های متعارف که به واسطه ی سوبژه(فاعل‬     ‫این شعر محوری راوی در پی آن است که ذهن و روح مخاطب را ارتقا‬
                                                                                                                                             ‫دهد‪.‬پس با گزاره هایی با محوریت «عشق ـ جنگ» تعقیدهای زمانی و‬
                                                ‫تاثرات راوی نشات می گیرد‪:‬‬                ‫شناسا)منجر به کشف ابژه ها(موضوع شناسایی)می شود‪:‬‬
          ‫ـ من هم دیگر‪/‬از روی این صندلی تکان نخواهم خورد‪ /‬حالا که‬           ‫ـ مادرم ‪/‬جسد مرا‪/‬روی دست گرفته‪/‬فریاد م ‌یزد‪/‬آسمان این‬                                                ‫مکانی را به تصویر می کشاند‪.‬‬
                                                                                                                                             ‫در مجموعه ی دیداری«عشق و جنگ»(‪)1‬شکواییه ها و دردناله های‬
                             ‫گنجشک ها رفته اند‪ /‬برف هم مرا بپوشاند‪/.‬‬                                 ‫کودک را‪/‬برای پرند ‌هها ساخته بودیم!‪/‬‬
                                                       ‫______________‬
                                                               ‫پی نوشت‪:‬‬     ‫«تصویر ـ طرح»هم از مولفه هایی است که به شعر اضافه شده است‪.‬در‬
                                                                            ‫آشنازدایی زدایی ها تصاویر جذاب و بدیع است و پرداخت به «انسان ـ‬
           ‫‪-1‬افشین شاهرودی مجموعه شعرهای ذیل را در کارنامه دارد‪:‬‬            ‫طبیعت» و «عشق ـ مرگ» متناسب با آرمان های عینیت مند(اوبژکتال)‬
                                 ‫عشق و جنگ‪،‬نشر بامداد نو‪،‬چاپ اول‪1394‬‬
                                                                                                                                   ‫می باشد‪.‬‬
                 ‫ـ خاطرات من‪،‬ماه‪،‬چاه و باغچه‪،‬نشر آرست‪،‬چاپ اول ‪1376‬‬
    ‫ـ از زمان جنون‪،‬نشر نیم نگاه‪ ،‬چاپ اول ‪23 1380‬‬                            ‫در محور هنجار گریزی هم‪ ،‬متن اسیر استعاره و تصویر سازی‬
                                                                            ‫است‪«،‬چگونه گفتن» ها مهم تر از« چه گفتن» ها جلوه می کند‪.‬تناسب‬
                   ‫ـ افشین های شاهرودی‪،‬نشر داستان سرا‪،‬چاپ اول ‪1388‬‬          ‫بین عناصر و المان شعری و تصاویر دیداری سبب کشف و شهود می‬
   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28