Page 26 - 1345
P. 26
واکاوی ‪ ‬مشترک ساختار زبان در شعر در مجموعٔه شعر‬ ‫ادبیات‬

‫عطر از نام اثر مشترک محمد آزرم و ایولیلیث‬ ‫نقد و‬ ‫‪26‬‬

‫آزاده دواچی‬ ‫بررسی‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1345‬جمعه ‪ 8‬دادرخ ‪1394‬‬

‫است‪ ،‬یعنی هر چه قدر دو شاعر بیشتر این ماهیت را نشان داده‌اند‪ ،‬زبان در‬ ‫خلق اثر ادبی مشترک که شامل شعر و داستان هست ‪ ‬از تکنیک‌هایی است که‬
‫این مجموعه کارکرد متفاوت‌تری گرفته است‪ .‬این پریشانی از سوی دیگر‬
‫به‌نوعی ماهیت اعتراضی هم دارد ‪ ‬و در شعرهایی که زبان بیشتر ب ‌هه ‌مریخته‬ ‫در سال‌های گذشته به پیوند میان آثار ادبی شاعران و نویسندگان منجر شده‬
‫است‪  .‬ماهیت اعتراضی عمیق‌تری را در لایه‌های زیرین معنایی آشکار می‌کند‪ .‬‬
‫ماهیت اعتراضی شک ‌لگرفته شده در این فضا در تقابل با کلیشه‌های رایج‬ ‫است‪ .‬یکی از آثار منتشرشده ‪ ‬در حوزٔه شعر با نام عطر از نام است که بداهه‬
‫مردسالاری م ‌یایستد‪ ،‬نکت ٔه جالب در اشعار این مجموعه قوی بودن صدای‬ ‫نویسی مشترک میان محمد آزرم و ایولیلیث است‪ .‬این کتاب توسط نشر بوتیمار‬
‫شاعر زن در این دوصدایی و از سوی دیگر همراهی شاعر مرد است که‬
‫منتشر شده است و مشتمل بر شعرهایی است ‪ ‬که بیشتر کارکرد زبانی دارند و‬
‫به‌صورت زبانی در طول مجموعه تکرار می‌شود‪. ‬‬
‫مثال در شعر همه‌چیز از محاصره شروع نمی‌شود‪ :‬‬ ‫محو ر اصلی آن بر واسازی زبان و تبیین میان روایت و زبان بناشده ‪ ‬است‪.‬‬

‫رجوع می‌کند به خودم‬ ‫محمد آزرم در گفتگو با فرزام حسینی در خصوص شعرنویسی مشترک در‬
‫تکه‌هایی از گوش‬
‫لخته‌هایی از نام‬ ‫ادبیات فارسی ‪ ‬تاریخچ ٔه کوچکی از شعرهای مشترک فارسی در ادبیات ایران‬
‫می‌دهد طبق گفت ٔه آقای آزرم ‪ ‬مشهورترین شعر مشترک فارسی را یدالله رؤیایی‬
‫که آغازم از محاصره فشرد ‌هتر است‪ ‬‬ ‫و فروغ فرخزاد در سال ‪ ۱۳۴۵‬نوشته‌اند‪ .‬این شعرها بعد از مرگ فروغ فرخزاد در‬
‫سیرم از تفسیر‪ ‬‬
‫قافم با پرتابش‪ ‬‬ ‫د ‌لتنگی‌ها ‪ ‬و از دوستت دارم رؤیایی منتشر شد‪ .‬بر طبق گفت ٔه آقای آزرم ویژگی‬
‫دارد حق را‪ ‬‬ ‫مشترک هم ٔه این شعرنویسی های مشترک تناوب عبارت‌های کامل شعر است‪.‬‬
‫هر شاعر عبارتی را خودش شروع م ‌یکند و به پایان م ‌یبرد و بعد نوبت شاعر‬
‫زن از فرد معجول می‌کند‪ ‬‬
‫زیر دندان‪ ‬‬ ‫بنا کنند این زبان را به‌خوبی می‌توان در اشعار این مجموعه دید‪ .‬به‌خصوص‬ ‫دیگر می‌شود‪ .‬به تعبیری عبارت‌های هر شاعر و آنچه نوشته است از مبدأ حرف‬
‫که در برخی از روایت‌ها این گفتمان عاشقانه ‪ ‬و متفاوت زن ‪ -‬مرد را م ‌یتوان‬
‫تکه‌هایش را جمع می‌کند‪ ‬‬ ‫دید که از الگوهای رفتاری تحمیل‌شده در زبان پیروی نم ‌یکند‪ ،‬بلکه به دنبال‬ ‫و مقصد کلام‪ ،‬مشخص و قطع نشده است (گفتگو با فرزام حسنی)‪. ‬‬
‫لخته‌هایی که رجوع می‌کند به خودم‪ ‬‬ ‫واسازی از طریق زبان استعاری است‪ .‬این واسازی از زبان از آن جایی اهمیت‬
‫دارد که به‌خصوص در جامع ٔه ایران کلیشه‌های رایج علیه رابط ٔه زن و مرد منجر به‬ ‫‪ ‬‬
‫تفسیرهایی از حق‪ ‬‬ ‫سانسور در زبان هم می‌شود‪ ،‬درحال ‌یکه زبان شک ‌لگرفته شده در این مجموعه‬
‫که فقط در گلو فرو می‌رود‪ ‬‬ ‫شعر به دلیل همین چندصدایی در توانسته است با چرخش‌های استعاری در‬ ‫در مجموع ٔه بداهه نویسی مشترک عطر از نام‪ ،‬نوعی فضای روایت و زبان‬
‫کارکرد محتوا در برابر سانسور بایستد ‪ ‬و گفتمان متفاوتی از رابط ٔه دو جنس در‬ ‫با کارکردهای نامتناهی به چشم می‌خورد که زوایای مختلفی از روایت‌های‬
‫دارد حق‪ ‬‬ ‫زبان بنا کند‪ .‬این گفتمان فضای استعاری را در شعر ایجاد م ‌یکند که بسته به‬
‫در رگ‌های بریده‪ ‬‬ ‫زبان و استفاد ٔه مستمر از تکنیک واکاوی زبان را نشان می‌دهد‪ .‬ویژگی بارز‬
‫در تورم استخوان از فرط‪ ‬‬ ‫دید مخاطب می‌تواند زوایای تعبیری متفاوتی را منتقل کند‪ .‬‬ ‫این مجموعه مطابق همان چیزی است که محمد آزرم در تعریفش م ‌یگوید‬
‫در تکرر واژگان از لال (صفح ٔه ‪)۴۸‬‬
‫حر ‌فب ‌هحرف دردهانت می‌گذارم ‪ ‬‬ ‫یعنی هر شاعر مدام در رفتارهای زبانی دیگری غافلگیر می‌شوند‪( .‬گفتگو با‬
‫تنوع در ساختار زبان و محتوا باوجود تکرار برخی از واژگان از دیگر تکنی ‌کهای‬ ‫دهان‬
‫موجود در این مجموعه شعر است‪ ،‬ب ‌های ‌نترتیب که زبان موقعیت پیچید‌های‬ ‫صدا‪ ‬‬ ‫فرزام حسنی) ‪ ‬شگرد و تکنیک به کار گرفته‌شده در شعرهای این مجموعه فرار‬
‫دارد‪  ،‬اما این پیچیدگی ثابت نیست و گاهی از یک فرم به فرم دیگری تبدیل‬ ‫در‪ ‬‬
‫می‌شود‪  .‬این تنوع در تکرار ساختار زبان گاهی نم ‌یتواند شعر را به‌صورت یک‬ ‫خانه‬ ‫از واقعیت‌های تحمی ‌لشد ٔه زبان و بازسازی نوع دیگری از زبان است که هر‬
‫روایت یکدست دربیاورد انقطاع‌های بیش‌ازاندازه در برخی از سطرها معنی‬ ‫بار بسته به زاوی ٔه دید شاعر در چرخش است ازآنجای ‌یکه اشعار این مجموعه‬
‫شعر را ب ‌هصورت دیگری به هم می‌ریزد‪  .‬اما در اکثر شعرها یکدست نبودن و‬ ‫همه از من در تو افتاده‪ ‬‬ ‫شاعر واحدی ندارد این تکرار و چرخش در واقعیت و ماهیت زبان را م ‌یتوان‬
‫تنوع در فضای زبان توانسته است شکل متفاوتی را از زبان و شعر بنا کند که‬ ‫در تنم چشم بگذار‬
‫تنگ‬ ‫به‌وضوح دید‪. ‬‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫به‌خصوص میان دو شاعر و دو راوی مختلف شک ‌لگرفته است‪ .‬‬ ‫زبان به دهانم باش‬
‫تند‬ ‫تلویزیون همیشه تحت الفظی می‌ماند‪ ‬‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1345 - Friday, May 29, 2015‬‬
‫توی سرم فقط خودم بودم‬ ‫دال‌هایش ‪ ‬مدلول‌های دیگرند‪ ‬‬
‫تو از کجای سرم بیرون آمدی؟‬ ‫این بند که باز می‌کنی من نبست ‌هام‬ ‫و ما را از خنده پخش می‌کنند‪ ‬‬
‫از استخوان‌بندی تو‪ ‬‬
‫از نور‬ ‫وضعیت کلینیکی به خود م ‌یگیریم‪ ‬‬
‫از سرماو تاریکا‬ ‫به تنم م ‌یگریزم ‪( ‬صفح ٔه ‪)۳۱‬‬ ‫از آنتن درد می‌کشیم‪ ‬‬
‫من ندا بودم و‪ ‬‬
‫رویکردهای ذهنی و یک‌بارٔه زن و مرد در این مجموعه شعر مشترک در تضاد‬ ‫از عقیده شکاف م ‌یخوریم‪ ‬‬
‫تو آوا‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه به‌نوعی گفتمان متقابل تبدیل‌شده است‪  .‬ب ‌های ‌نترتیب ‪ ‬در این‬ ‫و از پشت‌بام مخابره می‌شویم‬
‫گفتمان نوعی زنانگی شعر سربلند کرده و در برابر چرخش‌های یک‌بارٔه هر دو‬ ‫به بهشت‌های دیگری در تاریخ (صفح ٔه ‪)۱۷‬‬
‫بدون من تو از خودت محوی؟‬ ‫شاعر ایستاده است‪ .‬تکنیک جالب دیگر در این مجموعه مشخص بودن صدای‬
‫یا من محو تو در بدون منم؟‪ ‬‬ ‫شاعر زن در میان اشعار است که خود نوعی الگوی مقاومتی زن در نوشتار را‬ ‫بااینکه شاعر واحد نیست و مدام واقعیت و ماهیت زبانی میان دو ناخودآگاه و‬
‫تفکر متفاوت شک ‌لگرفته است اما هدف اصلی یعنی واسازی واقعیت از زبان‬
‫بیا از زبانم نامت را‪ ‬‬ ‫نشان می‌دهد‪ .‬برای مثال در شعر لب سوختن از تاریخ‪.‬‬ ‫را به‌خوبی می‌توان در شعرهای مشترک این مجموعه دید؛ به‌عبار ‌تدیگر بااینکه‬
‫بین لب‌ها بگیر (صفح ٔه ‪)۵۰‬‬ ‫دو شاعر در تکینیک های زبانی که از واقعیت واحدی پیروی نم ‌یکند‪ ،‬بهره‬
‫رفتم خودم را بی‌صدا منتشر کنم‬ ‫برده‌اند اما در بیشتر اشعار این مجموعه یک هدف و یا یک مضمون مشترک‬
‫‪ ‬‬ ‫لب‌های دوخته از تاریخ‪ ‬‬ ‫به چشم می‌خورد‪  ،‬که به‌خوبی خودش را از لابه‌لای بازی‌های زبانی در شعر‬
‫در پایان می‌توان گفت که مجموع ٔه شعر عطر از نام که بداهه نویسی مشترک‬ ‫بازکنم‬ ‫بیرون می‌کشد و به مخاطب منتقل می‌شود‪ .‬در بعضی از شعرها همین واحد‬
‫محمد آزرم و ایولیلیث است‪ ،‬نوعی تجرب ٔه زبان است زبانی که در موقعی ‌تهای‬ ‫تای پیراهن زنی‬ ‫نبودن شاعر‪ ،‬نوعی بریدگی و یا انقطاع در زبان شعر پدید آورده است‪  ،‬اما از‬
‫مختلف و غافلگیران ٔه میان دو شاعر به‌خصوص به دلیل بداهه نویسی‪ ،‬تجرب ٔه‬ ‫‪ ‬بشکافم‬ ‫سوی دیگر تعبیرات یکسان دو شاعر از واقعیت‌ها این بریدگی‌ها را به یکدیگر‬
‫متفاوتی را نشان داده است‪ .‬در این مجموعه سطح زبان ‪ ‬و ساختار به دلیل آنکه‬ ‫زن‌های سوخته را تن کنم‬ ‫پیوند داده است‪ .‬استفاد ٔه دو شاعر از این زبان استعاری توانسته است یک سری‬
‫یکسان نیست و مدام در تکرار و حتی حذف است توانسته است فرم‌های زبانی‬ ‫کلمات بریده را نفس‪ ‬‬ ‫از کلماتی که ماهیت اعتراضی دارند در لابه‌لای همین ساختار در هم زبان‬
‫متفاوتی را در ساختار شعر بیان کند‪  .‬این مسئله ب ‌هخصوص در شک ‌لگیری و‬ ‫پنهان کند و برعکس به نوع متفاوت‌تری به مخاطب خود منتقل کند برای مثال‬
‫نجات کلمه از سانسور اهمیت زیادی دارد تجرب ٔه شعر مشترک در عطر از نام‪،‬‬ ‫بدمم به انگشت‌هایی که جادو نشد‪ ‬‬
‫تجرب ٔه زبان‪ ،‬ساختار‪ ،‬روایت و دگرگونگی و چندصدایی است که توانسته است‬ ‫خطوط سفید کتا ‌بها‬ ‫در شعر انسان جایی گره می‌خورد‪:‬‬
‫ساختارهای جدیدی را در شعر و زبان باز کند و به همین دلیل مجموع ٔه موفقی‬
‫به خواب مردگان برگردانم‬ ‫کوچک ما هستیم که دست مان علف‬
‫را در این حوزه ارائه دهد‪ .‬‬ ‫لب‌های در ب ‌یشکل‬ ‫سرانگشتانمان باران‬
‫از بر بخوانم‬
‫و سرانجاممان عصر است‪ ‬‬
‫از زفاف کودکی به مکتب نقبی بزنم‬ ‫آسمان در دست‌های نقاشی همسایه‪ ‬‬
‫به وردهای از زیر لباس برآمده‬ ‫و باد قطعه‌ای هندسی از موازی گیسو است‬

‫به پچ‌پچ‌های پشت در (صفح ٔه ‪)۴۵‬‬ ‫حتی برای دیدن مقیاس‪ ‬‬
‫هوا اندازٔه گرفته از لب‌هاست (صفح ٔه ‪)۲۰‬‬
‫همین تکنیک یعنی بنا و استفاد ٔه متفاوت از موقعیت‌های زن ‪ -‬مرد و واسازی‬
‫این گفتمان در بعضی از شعر ب ‌هصورت ناخودآگاه به پریشانی زبان تبدی ‌لشده‬ ‫چند زبانی و به‌عبارت‌دیگر گفتگوی میان دو شاعر زن ‪ -‬مرد نوعی کنش‬ ‫‪26‬‬
‫ساختاری ‪ -‬زبانی را در شعر بنانهاده است‪ .‬ب ‌هاین‌ترتیب زبان در شعر به‌صورت‬
‫استعاری به ساختاری برای رد تجارب زن‪ -‬مرد منتهی می‌شود‪ .‬بااینکه‬
‫جنسیت در اکثر اشعار میان دو جنس زن‪ -‬مرد در چرخش است اما دو شاعر با‬
‫روب ‌هرویی غیرمنتظره با این کنش‌ها توانسته‌اند فرم متفاوتی را از زبان زن‪ -‬مرد‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31