Page 20 - Shahrvand BC Issue No. 1336
P. 20
‫شکل دهند و جلوی این خطر گرفته شود؟‬ ‫که چه کسانی باید این برنامه‪ ،‬در واقع این چش ‌مانداز یا این دیدگاه‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬یکی دموکراسی در عرصٔه سیاسی است و یکی مشارکت‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1336‬جمعه ‪ 7‬نیدرورف ‪1394‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪ -‬من ضمن قبول این تحلیل که جریا ‌نهای فاشیستی‪ ،‬ب ‌هویژه در اروپا‪،‬‬ ‫را به پیش ببرند؟ آیا سرمای ‌هدار ِی جهانی شده اجازه م ‌یدهد که‬ ‫در عرصٔه تصمی ‌مگیری و کار و زندگی در تمام سطوح و در محل ‌هها‬ ‫‪20‬‬
‫روبه رشد هستند‪ ،‬ولی آنها را ب ‌ههی ‌چوجه با جریا ‌نهایی که در دهٔه سی و‬ ‫مسیر تح ّول به این سمت رود‪ ،‬یا تحقق این هدف به نیروی دیگری‬ ‫و غیره‪ .‬این به بُعد فرهنگی‪-‬اجتماعی وصل م ‌یشود که در واقع شما‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫چهل میلادی [پیش از جنگ جهانی دّوم] مطرح بودند مقایسه نم ‌یکنم‪.‬‬ ‫م ‌یتوانید با مبارز‌های وسیع علیه هژمونی حاکم و ایدئولوژی حاکم‪ ،‬یعنی‬
‫در واقع چنین خطری را هم که به آن اشاره کردید نم ‌یبینم‪ ،‬که ائتلاف‬ ‫در جامعه وابسته است؟‬ ‫نولیبرالیسم‪ ،‬و علیه نظام حاکم‪ ،‬که عبارتست از دولت سرمای ‌هداری متکی‬
‫همه در یک جبهٔه ضد فاشیستی را بطلبد‪ .‬تفاو ‌تهای زیادی بین این‬ ‫به سرمای ‌ههای بزرگ‪ ،‬اقدام کنید‪ .‬البته واضح است که این کار ساد‌های‬
‫دو مورد است که من وارد جزئیاتش نم ‌یشوم‪ .‬یک جنبٔه مهم فاشیسم‪،‬‬ ‫‪ -‬سؤال بسیار خوبی است‪ .‬طبیعی است که به نیروی دیگری نیاز است‪.‬‬ ‫نیست و قدرت حاکم به هر وسیل ‌های دست م ‌یزند که جریا ‌نهای مترقی‬
‫ضدیت با یهودیت بوده و هست‪ ،‬اما آنچه امروزه در اروپا به عنوان «ضد‬ ‫چون‪ ،‬ببینید‪ ،‬اگر اختیار سیاس ‌تگذاری در دست همین سرمای ‌ه داران‬ ‫را سرکوب کند‪ ،‬یا حتی دست به کودتا م ‌یزند‪ .‬اّما اگر نیروهای مترقی‬
‫سامی» مطرح است‪ ،‬فقط محدود به ضدیت با یهودیت نیست و بیشتر‬ ‫بزرگ و دول ‌تها و نهادهای بی ‌نالمللی وابسته به آنها نظیر صندوق‬ ‫پایگاه وسیع مردمی داشته باشند م ‌یتوانند با این روند مقابله کنند و‬
‫ضدیت با اسرائیل و سیاس ‌تهای آن است‪ .‬ب ‌هعلاوه‪ ،‬این جریا ‌نهای‬ ‫بی ‌نالمللی پول و بانک جهانی و اینها باشد‪ ،‬طبیعی است که آنها همان راه‬
‫نوفاشیستی‪ ،‬ناسیونالیس ‌تهای افراط ِی نژادپرست و ضد خارجی (ب ‌هطور‬ ‫نولیبرالیسم را به پیش م ‌یبرند و اوضاع را خرا ‌بتر و خرا ‌بتر هم م ‌یکنند‪.‬‬ ‫نیروهای ارتجاعی را عقب برانند‪.‬‬
‫آنچه نیاز است‪ ،‬در واقع نیرویی جدید است‪ .‬نیرویی که بر ضد اینهاست‪.‬‬ ‫بُعد اقتصادی به رشد متعادل و تنظیم شدٔه اقتصادی و توزیع عادلانٔه ثروت‬
‫عمده ضد آسیایی و آفریقایی) هستند‪.‬‬ ‫نیرویی کهدر واقع بتوانددر مقابل اینها بایستد‪.‬در یونان این اتفاق افتاد‪ .‬به‬ ‫مربوط‌است‪ ،‬و از جمله‪ ،‬ملّی کردن و اجتماعی کردن بان ‌کها‪ ،‬مؤسس ‌ههای‬
‫ب ‌هطور کلی‪ ،‬من فکر م ‌یکنم آن جبه ‌های را که شما م ‌یگویید‪ ،‬یعنی‬ ‫علّت بحران وسیعی که مردم را ناگزیر بسیج کرد‪ ،‬چنین نیرویی به وجود‬ ‫اعتباری‪ ،‬بیم ‌هها و امور مالی‪ ،‬و شرک ‌تهای بزر ِگ استراتژیک صنعتی‪ ،‬تجاری‬
‫جبهٔه جریا ‌نهای مترقی را‪ ،‬باید در مقابل دو جریان دیگر بسیج کرد‪ .‬یکی‬ ‫آمد‪ .‬حالا من نم ‌یگویم که حتماً سیریزا و یونان پیروز خواهد شد‪ ،‬ولی‬ ‫و خدماتی‪ ،‬و مقابله با سازما ‌نهای مالی بی ‌نالمللی وابسته به قدر ‌تهای‬
‫نولیبرالیسم است که جهان را به خطر انداخته؛ امپریالیسمی است که‬ ‫لااقل این درس یا امیدی است که این پیروزی به ما م ‌یدهد‪ .‬برای ایجاد‬ ‫حاکم را در بر م ‌یگیرد‪ .‬رشد اقتصادی و توزیع عادلانه با هم مرتبطند‪ .‬از‬
‫وابسته به آن است و سرمنشأ جنای ‌تهایی است که آمریکا و انگلستان و‬ ‫تغییر به آد ‌مهای دیگری نیاز داریم؛ آد ‌مهایی که ضد نولیبرالیسم هستند‪.‬‬ ‫یک طرف‪ ،‬بدون رشد اقتصادی امکان جوا ‌بگویی به خواس ‌تهای فزایندٔه‬
‫فرانسه و یارانشان در منطقه‪ -‬از جمله عربستان سعودی و شیخ نشی ‌نهای‬ ‫آد ‌مهایی که قصد دارند امکانات اقتصادی و اجتماعی را عادلانه توزیع‬ ‫مردم نیست‪ ،‬و به سرمای ‌هگذاری وسیع برای زیرساخ ‌تها‪ ،‬صنعتی کردن‬
‫خلیج فارس‪ -‬ب ‌هخصوص درمنطقٔه خاورمیانه مرتکب شد‌هاند و م ‌یشوند‪.‬‬ ‫کنند‪ ،‬دموکراسی واقعی ایجاد کنند‪ ،‬و باور دارند که م ‌یتوان دنیای بهتری‬ ‫بیشتر‪ ،‬و توسعٔه کشاورزی و نهادهای خدماتی نیاز است‪ .‬از طرف دیگر‪،‬‬
‫دیگری‪ ،‬جریان رو به رشد بسیار خطرنا ِک اسلامگرایی است که هم در‬ ‫به وجود آورد‪ .‬این کار نیروی کاملًا جدیدی م ‌یخواهد که برم ‌یگردد به‬ ‫عدالت اجتماعی است که در واقع به معنای توزیع عادلانٔه ثروت از طریق‬
‫اروپا رو به رشد است و هم در منطقٔه ما و باید در مقابل آن جبه ‌هبندی‬ ‫همان ایجاد ضد هژمونی در مقابل هژمونی حاکم‪ .‬یعنی ما باید جمعیتی‬ ‫یک سیستم مالیاتی بسیار پیشرفته و رادیکال انجام م ‌یشود‪ ،‬همراه با‬
‫کرد‪ .‬متأسفانه این جریان در انقلاب ایران از کشور خود ما شروع شد و‬ ‫را تربیت و آماده کنیم‪ ،‬باید نیروی جوان را در جهتی حرکت بدهیم که‬ ‫تعدیل نظام حقوق و دستمزد‪ ،‬برقراری یک حداقل دستمزد مناسب‪ ،‬و نیز‬
‫امروز وسعت بسیار زیادی گرفته‪ ،‬که البته این خود بحثی کاملًا جداست‪.‬‬ ‫بتوانددر مقابل این سیاس ‌تهای حاکم بایستد‪ .‬وقتی که این حرکت به حد‬ ‫تعیین سقف حداکثر حقوق و درآمد که خودب ‌هخود با مالیات نیز تنظیم‬
‫وسیعی جلو رفت‪ ،‬آن زمان برخی از سرمای ‌هدارها هم ب ‌هناچار یک مقدار‬ ‫می شود‪ ،‬و بسیاری جنب ‌ههای دیگر‪ .‬جنبٔه دیگر‪ ،‬تشویق بخش خصوصی‬
‫درواقع اشاره به بنیادگرایی اسلامی یا اسلام سیاسی دارید؟‬ ‫کوتاه م ‌یآیند‪ .‬در مورد ایران‪ ،‬وضعیت ما ب ‌همراتب سخ ‌تتر است‪ ،‬چون‬ ‫کوچک و متوسط و تشویق ابتکارهایی است که کارآفرینی را در قالب‬
‫‪ -‬بنیادگرایی اسلامی دقی ‌قتر است‪ .‬بله همین طور است‪ .‬منظور‪،‬‬ ‫علاوه بر نولیبرالیسم و سرمای ‌هداری افسار گسیخته و آنارشیستی‪ ،‬یک‬ ‫ساختارهایی بر اساس سیاس ‌تهای دولت و نهادهای مردمی مطرح م ‌یکند‪.‬‬
‫اسلامگرایی یا اسلامیسم است که همٔه جریا ‌نهای اسلامی را که به هر‬ ‫حکومت بنیادگرای مذهبی با ارتجاع ‌یترین دیدگا‌هها و فاسدترین دستگاه‬ ‫البته جنب ‌ههای خیلی گستردٔه دیگری نیز وجود دارد که در اینجا مجالی‬
‫نحو خواستار استقرار حکومت یا دولت اسلام ‌یاند در بر م ‌یگیرد‪ .‬اما اطلاق‬ ‫دولتی و شب ‌هدولتی و نیم ‌هدولتی بر کشور حاکم است‪ ،‬و [تغییر این وضع]‬
‫اسلام سیاسی به نظر من م ‌یتواند مسئل ‌هساز باشد‪ ،‬چون که یک جریان‬ ‫برای بحث دربارٔه آنها نیست‪.‬‬
‫اسلامی ممکن است سیاسی باشد‪ ،‬اّما به جدایی مذهب و دولت باور داشته‬ ‫مبارزٔه سخ ‌تتری م ‌یطلبد‪.‬‬ ‫و سرانجام موضوع اکولوژی یا محی ‌طزیست است‪ ،‬که به جلوگیری از آلودگی‬
‫باشد‪ ،‬و مثل جریا ‌نهای وحشتناکی مثل داعش‪ ،‬بوکو حرام‪ ،‬طالبان‪ ،‬و‬ ‫آب و هوا و زمین‪ ،‬حفظ منابع آب و جنگ ‌لها‪ ،‬و حمایت از حیا ِت وحش‬
‫خطری که الآن مورد بحث است و البته همیشه با آن مواجه‬ ‫و غیره مربوط م ‌یشود‪ .‬با توجه به آسی ‌بهایی که دول ‌تها و شرک ‌تهای‬
‫شب ‌هداعش ‌یهای وطنمان که در قدرتند نباشد‪.‬‬ ‫بود ‌هایم‪ ،‬خطر فاشیسم است که طلای ‌هدارانش در اروپا سخت‬
‫فعال شد ‌هاند‪ .‬آیا شما امکانی م ‌یبینید که مجموع ٔه نیروهای‬ ‫سرمای ‌هداری به طبیعت وارد کرد‌هاند‪ ،‬این بخش نهایت اهمیت را دارد‪.‬‬
‫تعدادی از کشورها م ‌یآیند و ائتلاف یا اتحادی ‌های درست م ‌یکنند‬ ‫آزاد ‌یخواه ضدفاشیستی‪ ،‬اع ّم از لیبرا ‌لها‪ ،‬سوسیال دموکرا ‌تها‪،‬‬ ‫ب ‌هطور کلی‪ ،‬هد ِف اصلی این دیدگاه بهبود فزایندٔه شرایط زندگی‬
‫سوسیالیس ‌تها و کمونیس ‌تها‪ ،‬همکاری علیه این فاشیسم را‬ ‫انسا ‌نها و ایجاد شهروندی واقعی است؛ شهروندی آزاد‪ ،‬شاغل و شریک‬

‫در تصمی ‌مگیر ‌یها‪ ،‬که در دوران‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1336 - Friday, Mar. 27, 2015‬‬
‫بازنشستگی تأمین است‪ ،‬و از‬
‫خدمات رایگان بهداشتی و آموزشی‬
‫برای کل خانواده بهر‌همند است‪.‬‬
‫سوسیال دموکراسی رادیکال‬
‫با ایجاد فرص ‌تهای برابر برای‬
‫شهروندان و بسیج دائمی‪ ،‬جامعه‬
‫را برای گذار به مرحلٔه بالاتر و‬
‫استقرار سوسیالیسم دموکراتیک‬
‫آماده م ‌یکند‪ .‬البته ما از این مرحله‬
‫بسیار دوریم و راه درازی برای‬
‫رسیدن به آن داریم‪ ،‬و بنابراین‬
‫این مرحله نم ‌یتواند در دستور کار‬
‫فعلی ما بگنجد‪ .‬دوستانی ُخرده‬
‫گرفت ‌هاند که چرا نام این مرحله را‬
‫سوسیال دموکراسی رادیکال و نه‬
‫سوسیالیسم دموکراتیک گذاشت ‌هام‪.‬‬
‫پاسخ من این بوده است که این‬
‫مرحله در دوران سرمای ‌هداری باید‬
‫روی دهد و نم ‌یتواند سوسیالیسم‬
‫باشد که هدف نهایی است‪ ،‬و‬
‫«بیگانگی» هم قاعدتاً باید از آن‬
‫زدوده شود‪ .‬نقدی هم که من به‬
‫جریا ‌نهای چپ دیگر کردم این بود‬
‫که هی ‌چگاه عملی فکر نکرد‌هاند و‬
‫نم ‌یکنند‪ ،‬یعنی فقط آن اید‌هآل را‬
‫مطرح کرد‌هاند‪ ،‬و پار‌های از آنها امید‬
‫دارند که با یک انقلاب سریع بتوانند‬

‫به آن دست یابند‪.‬‬

‫حالا این سؤال مطرح م ‌یشود‬
   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25