Page 33 - Shahrvand BC No.1249
P. 33
‫روا ‌نشناسی ‹‬

‫روان شناسی افراد سالخورده و اندیشه‌ای در مورد رهبران کنونی ایران! ‪33‬‬

‫اشکبوس طالبی – مدرس روان شناسی در آمریکا‪ ،‬مریلند‬

‫پروفایل مشخص روانی‪ -‬اجتماعی‪ -‬شناختی با زندگی و مسئله بعد عاطفی – احساسی و روا ‌نشناختی افراد سالخورده‬
‫سالخوردگی و بازنشستگی برخورد م ‌یکنند‪ .‬یک گروه خود را‬
‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1249‬جمعه ‪ 4‬دادرم ‪1392‬‬ ‫آن چه که از نظرروان شناسی سالخوردگان مهم است‪ ،‬چگونگی‬ ‫در آخر خط م ‌یبینند و با نگرانی ‪ ،‬احساس بیهودگی و شکست‬
‫برداشت وواکنش سالخوردگان ازدوران پیری و باز نشستگی‬ ‫و پشیمانی و احساس گناه و افسردگی و با پیری زود رس و در‬
‫است‪ .‬سن تقویمی به خودی خود‪ ،‬نشان دهنده ویژگی‌های‬ ‫نهایت با احساس ‪ despair‬زندگی م ‌یکنند و گروه دیگر خود‬
‫روانی فرد کهنسال نیست‪ .‬سالخوردگان دو پرو فایل متفاوت‬ ‫را کمال یافته ‪ ،‬راضی ‪ ،‬سرحال ‪ ،‬موفق در زندگی ‪ ،‬امیدوار و‬
‫روا ‌نشناختی از خود نشان م ‌یدهند‪ .‬گروهی که نسبت‬ ‫جوان وپرانرژی م ‌یبینند ودر برابر استرس و ناملایمات آرام و‬
‫به زندگی نگرش مثبت دارند و سالخوردگی را سن آموزش‬ ‫مطمئن برخورد م ‌یکنند‪ .‬در حقیقت‪ ،‬سن سالخوردگی ‪ ،‬سن‬
‫دادن‪ ،‬رسیدگی به نو‌هها ونبیره ها ویگانگی با خود ودیگران‬ ‫بازبینی و ارزش سنجی زندگی شخص در دوران های هفتگانه‬
‫واجتماع ونوع بشرتلقی م ‌یکنند که اریکسون آن را( (�‪In‬‬ ‫تا کنونی اوست ‪ .‬از این منظر شخص در بازبینی زندگی خود‬
‫‪ )tegrity‬نام نهاده است‪ .‬این گروه ازسالخوردگان‪ ،‬دوران باز‬ ‫به دو ارزشیابی متفاوت می‌رسد که هرکدام در چگونگی زندگی‬
‫نشستگی را دوران سن تعقل وفرزانگی وکمال یا ( ‪)wisdom‬‬
‫م ‌یدانند وچنین نیزروزانه عمل م ‌یکنند‪ .‬نمونه‌های فراوانی‬ ‫که ‌نسالی نقش تعیین کننده دارند‪.‬‬

‫سالخوردگی از دیدگاه زیس ‌تشناختی و تحولات مغزی از این گونه سالخوردگان درگذشته وامروزمی توان برشمرد‪.‬‬
‫مهاتما گاندی‪ ،‬نلسون ماندلا‪ ،‬جیمی کارترو هیلاری کلینتون‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫وهزاران دیگرنمونه های جهان ‌یاند‪ .‬نیما یوشیج‪ ،‬استاد جلال‬ ‫درپایانه قرن بیستم ‪ ،‬مطالعات جدید در ‪Neuro science‬‬ ‫روان شناسی مدرن امروز ‪ ،‬تصویری از سالخوردگان بدست‬
‫همایی‪ ،‬آیت‌الله طالقانی‪ ،‬امیر انتظام‪ ،‬دکترعلی اصغرصدرحاج‬ ‫و به خصوص در ‪ Neuro- psychology‬وتوانایهای جدید‬ ‫م ‌یدهد که خواندنی و قابل تامل است‪ .‬سن ‪ ۶۵‬سالگی را‬
‫‪Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013‬‬ ‫سید جوادی‪ ،‬آیت‌الله منتظری‪ ،‬عزت اله انتظامی‪ ،‬پرفسورپروانه‬ ‫دانشمندان درمورد شناسایی فعالیت‌های مغزی سالخوردگان‬ ‫آغاز ورود به دوره پیری یا سالخوردگی دانست ‌هاند که البته در‬
‫وثوق‪ ،‬و دکتر شهلا فرجا د ازخیل نمون ‌ههای ایران ‌یاند‪.‬‬ ‫‪ ،‬ما را قادر ساخته است تا تحولات فیزیولوژیکی ‪ ،‬روا ‌نشناختی‬ ‫فرهنگ‌های متفاوت این سن می‌تواند زیاد وکم شود ‪ .‬روان‬
‫‪33‬‬ ‫اگر به اطراف خود نگاهی دقیق و تیز بین داشته باشیم از بین‬ ‫و اجتماعی دوران پیری را بهتر بشناسیم و انتظارات خود را با‬ ‫شناسی فردی شخص سالخورده و چگونگی برخورد و بازخورد‬
‫دوستان‪ ،‬همکاران وفامیل افرادی را خواهیم یافت که در سنین‬ ‫توانایی‌های سالخوردگان تطبیق دهیم ‪ .‬یکی از تئوری های‬ ‫او نیز می‌تواند این سن قرار دادی را به جلو وعقب ببرد اما در‬
‫کهن‌سالی هنوز شاد و قبراق اند و و چنان به زندگی خوشبین‬ ‫معتبر زیس ‌تشناختی ‪ ،‬تئوری ‪ Cellular Clock‬است که‬
‫اند و چنان شادی و وانرژی مثبت ازخود نشان م ‌یدهند که‬ ‫توسط ‪ Leonard Hayflick‬در سال ‪ ۱۹۷۷‬مطرح شده است‪.‬‬ ‫ماهیت و پروفایل سالخوردگان تاثیر ندارد‪.‬‬
‫گویی اصلا پیر و سالخور ده نیستند وعمری دراز در پیش‬ ‫این تئوری معتقد است که یاخته‌های زیستی انسان م ‌یتوانند‬ ‫‪ Dunkle‬دوره سالخوردگی را به سه مرحله تقسیم م ‌یکند‪ .‬دوره‬
‫رودارند‪ .‬سن روانی وعاطفی(‪ ) psychological age‬این گروه از‬ ‫‪ ۷۰‬تا ‪ ۸۰‬بار تقسیم شوند‪ .‬در سنین بالاتر یعنی از ‪ ۷۰‬سالگی‬ ‫اول از ‪ ۶۵‬سالگی تا‪ ۷۴‬سالگی( دوره گذار)‪ .‬که آغاز دوره پیری‬
‫سالخوردگان‪ ،‬به طور معنی‌داری ازسن تقویمی( (�‪chronologi‬‬ ‫در مردان و ‪ ۷۵‬سالگی در زنان ‪ ،‬این توانایی تقسیم شدن‬ ‫است ولی شخص هنوز توانایی‌های قابل توجهی در زمینه‌های‬
‫سلولی ‪ ،‬به طور چشمگیری نقصان پیدا م ‌یکنند و به همین‬ ‫مختلف شناختی‪ -‬روانی و اجتماعی از خود نشان می‌دهد‪ .‬دوره‬
‫‪ )cal age‬آن‌ها جوان تر است‪.‬‬ ‫دلیل است که مقاومت و تطابق جسمی وروانی شخص در این‬ ‫دوم از ‪ ۷۵‬سالگی تا ‪ ۸۵‬سالگی است(دوره کهولت)‪ .‬که شخص‬
‫گروه دیگرسالخوردگان‪ ،‬پروفایل دیگری ازخود نشان می‌دهند‪.‬‬ ‫از نظر مکانیسم های بیولوژیکی وروا ‌نشناختی و اجتماعی به‬
‫این گروه بر خلاف گروه اول نگرش و بازخورد منفی به زندگی‬ ‫دوران افت معنی‌داری نشان م ‌یدهند‪.‬‬ ‫طور کلی باز نشسته است و پذیرفته است که به سن کهولت‬
‫دارند‪ .‬از مرحله پیری استقبال نمی‌کنند‪ .‬نسبت به گذشته‬ ‫تحقیقات ‪ Finch and Seeman‬درسال ‪ ۱۹۹۹‬روی کم شدن‬ ‫رسیده و دیگر آن مرد یا زن سابق نیست‪ .‬ودوره پایانی سن‬
‫نادم و به آینده بد بین‌اند‪ .‬از همه طلبکار و خود را شکست‬ ‫انعطاف پذیری مغز و پایین آمدن هورمون‌های مقاوم بدن به‬ ‫سالخوردگی که از ‪ ۸۵‬سالگی به بالاست که تمام قوای دماغی و‬
‫خورده می‌بینند ‪.‬ازآنجا رانده و از این جا مانده و شدیدا ازایده‬ ‫خصوص ‪ acetylcholine‬از مغزدر برابر استرس بعد از ‪۷۰‬‬ ‫جسمی و روانی و حافظه و قدرت حل مسئله رو به کاهش رفته‬
‫مرگ واقعیت مرگ هراسانند‪ .‬منفی گرایی‪ ،‬شکایت اززندگی‪،‬‬ ‫سالگی تکیه م ‌یکنند وچنین نتیجه گیری م ‌یکنند که نه تنها‬
‫احساس ناتوانی و بیماری وتنهایی چنان آن‌ها را آزرده می‌کند‬ ‫تقسیمات یاخته‌های زیستی انسا ‌نها متوقف می‌شوند بلکه‬ ‫ودر اصطلاح ایرانی به آن ( دوره زوال عقل) می‌گویند‪.‬‬
‫که گویی همین امروزوفرداست که زندگی را با تمام مافیهاتش‬ ‫پایین آمدن هورمون‌های مقاوم بدن و کم شد ن �‪neurotrans‬‬ ‫مردان وزنان هم از نظر توان بیولوژیکی و هم تطابق با شرایط‬
‫رها کنند‪ .‬این گروه از سالخوردگان‪ ،‬از تصور این که قدرت و‬ ‫‪ mitter‬های مغز در برابر استرس های زندگی‪ ،‬توانایی انسان را‬ ‫جدید متفاوت هستند برای مثال مردان در کل عمر کوتاه تری‬
‫توانایی‌های خود را از دست بدهند شدیدا بیمناک‌اند و حاضر‬ ‫دارند مرکز ملی آماری‪ -‬بهداشتی ایالات متحده آمریکا در سال‬
‫از یک زندگی موثر و خلاق به شدت کاهش م ‌یدهد‪.‬‬ ‫‪ ۲۰۱۰۰‬گزارش م ‌یدهد که متوسط سن امید به زندگی (�‪Life Ex‬‬
‫به قبول آن نیستند‪.‬‬ ‫این تغییرات مغزی و کاهش تطابق با استرس های روزمره و‬ ‫‪ ( pectancy‬در بین زنان ‪ ۸۰٫۷‬ودر بین مردان ‪ ۷۵٫۴‬سال است‪.‬‬
‫افسردگی که همراه است با کاهش تمام اشتهاها‪ ،‬در این دوره‬ ‫به ویژه استرس های غیرقابل پیش بینی‪ ،‬در سالخوردگانی که‬ ‫تئوری های مختلف علمی‪ ،‬ازدیدگاه های مختلف این پدیده‬
‫مهمان ناخوانده ای است که عزم رفتن هم نم ‌یکند! غمگینی و نا‬ ‫زندگی پرتلاطمی داشته‌اند و نسبت به زندگی باز خورد منفی‬ ‫را بررسی کرد‌هاند‪ Erik Erikson.‬یکی از معروف‌ترین تئوری‬
‫شادی و دلگیری اززندگی همراه با شکای ‌تهای مداوم از تنهایی‬ ‫تری دارند‪ ،‬آشکار تر است ‪ .‬دکتر ‪ Shan‬و همکاران درسال‬ ‫پردازان روان شناسی رشد درقرن بیستم است که رشد انسان‬
‫‪ ،‬روزمره م ‌یشوند‪ .‬دمانس و آلزایمر هم از راه م ‌یرسند‪ .‬ترس و‬ ‫‪ ۲۰۰۹‬روی مطالعه مغزی افراد بالای ‪ ۷۰‬سال متوجه شد که‬ ‫را از زمان بسته شدن نطفه تا مرگ به ‪ ۸‬دوره مشخص تقسیم‬
‫دلهره از تنهایی ‪ ،‬نگرانی و اضطراب از این که مورد توجه و احترام‬ ‫از این سن به بعد ‪ ،‬وزن مغز افراد سالخورده ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۵‬درصد‬ ‫م ‌یکند که هر دوره جدید با یک تضاد اساسی روانی آغاز‬
‫واقع نشوند و کنترل خود را به زندگی از دست بدهند‪ ،‬بر استرس‬ ‫وزن خود را از دست م ‌یدهند و این پدیده کوچک‌تر شدن‬ ‫م ‌یگردد ‪ .‬واحدهای درسی " رشد انسان در دراز نای زندگی یا‬
‫های جاری اضافه م ‌یشوند که گاهی خود را به شکل تغییرات‬ ‫مغز ‪ ،‬ناشی از بین رفتن بخ ‌شهایی از نورون های مغزی است‬ ‫‪ life Span Development‬که در تمام دانشگاه‌های جهان‪،‬‬
‫خلقی و عاطفی نشان م ‌یدهند و ونزدیکان و افراد خانواده را از این‬ ‫که امکان دوباره سازی را بعد از ‪ ۷۰‬سالگی از دست م ‌یدهند‪.‬‬ ‫آمریکا و ایران تدریس می‌شود‪ ،‬بر اساس تئوری اریکسون‬
‫در همین رابطه دکتر ‪ Raz and pardo‬و دیگران در سال‬ ‫است‪ .‬ایشان روان شناسی افراد سالخورده رادر دو بعد متفاوت و‬
‫همه تلون مزاج ودمدمی و زود رنج بودن م ‌یآزارند‪.‬‬ ‫‪ ۲۰۱۰‬روی مطالعه مغز نشان داد‌هاند که بخ ‌شهایی از مغز‬ ‫گاهی متضاد به بررسی م ‌یگذارد که یک سوی تضاد نا امیدی و‬
‫‪ Louis Brown‬درسال ‪ ۲۰۰۳‬در تحقیقات خود چنین نتیجه‬ ‫سالخوردگان آسیب‌های بیشتری م ‌یبینند‪ ،‬به خصوص غشای‬ ‫واماندگی یا ( ‪ )despair‬و بعد دیگر کمال ویگانگی یا ( �‪Integ‬‬
‫م ‌یگیرد که " سالخوردگان ترجیح م ‌یدهند تا در گذشته‬ ‫فوقانی مغز( ‪ )cortex‬که مرکز تفکرانتقادی ‪ ،‬توانایی‌های حل‬ ‫‪ ( rity‬است ‪.‬و هرکدام از این باز خوردها ‪ ،‬نتیجه و ماحصل‬
‫زندگی کنند چرا که نا خود آگاه از ناتواناییهای امروزی خود‬ ‫مسئله‪ ،‬دقت و تمرکز‪ ،‬حافظه ‪ ،‬یاد آوری و قضاوت کردن است‬ ‫دوران های هفتگانه زندگی گذشته است که درمرحله‬
‫فرارمی کنند و به گذشته پناه م ‌یبرند که در قدرت بود‌هاند و‬ ‫نقصان م ‌یگیرد‪ .‬نه تنها مغز بلکه نخاع نیز توانایی‌های خود را‬ ‫پایانی عمر خود را نشان می‌دهند‪ .)Erikson )1950 .‬لذا‬
‫سازگاری موثر با محیط پیرامون خود داشت ‌هاند”‪.‬شاید بتوان‬ ‫در رساندن پیام‌های نورونی به سیستم مرکزی اعصاب کاهش‬ ‫اریکسون م ‌یگوید که در سنین سالخور دگی انسان‌ها به دو‬
‫گفت که سالخوردگان از ‪ ۷۵‬سالگی به بعد که پایان عمر را‬ ‫می‌یابد و در نتیجه واکنش‌های انسان سالخورده به محرک‌های‬
‫نزدیک م ‌یبینند‪ ،‬بیشتر از آینده وحشت م ‌یکنند و لذا بش از‬ ‫بیرونی افت معنی‌داری پیدا م ‌یکند و سرعت واکنش و سرعت‬
‫انتقال و سرعت در تجزیه و تحلیل مسایل کاهش چشمگیری‬
‫پیش به گذشته چنگ م ‌یاندازند‪.‬‬ ‫بروز م ‌یدهند‪ .‬این تغییرات و افت‌ها روی توانایی‌های شناختی‬
‫سالخوردگان گذر زمان را طوردیگری م ‌یبینند‪ .‬آن‌ها گذر‬ ‫ودرک همه جانبه مسایل و استدلال و قدرت پیش بینی‬
‫زمان را بیش ازمیانسالان سریع و زود گذرتلقی م ‌یکنند‪ ،‬لذا‬ ‫اثرغیرقابل جبرانی خواهند داشت‪ .‬شاید آشکارترین ناتوانی‌های‬
‫تمایل ندارند که آن را به بطالت بگذرانند‪ .‬به همین خاطرمایل‬ ‫شناختی انسان سالخورده در این مرحله‪ ،‬فراموشی و یا کاهش‬
‫به ریسک کردن نیستند‪ .‬دوستان جدیدی نم ‌یگیرند‬ ‫حافظه و ناتوانی در یادگیری‌های جدید زندگی باشند که‬
‫وتصمی ‌مگیری‌هایشان کند و با احتیاط و مال اندیشی و‬ ‫شخص ازنشانه گذاری‪ ،‬یاد آوری‪ ،‬بازسازی‪ ،‬وذخیره سازی‬
‫محافظه‌کاری است و به همین دلیل از ضرورت‌های زمان عقب‬
‫اطلاعات عاجز م ‌یشود‪.‬‬
   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38