Page 28 - Shahrvand BC No.1249
P. 28
‫ادبیات ‪/‬نقد ‹‬

‫‪ 28‬نگاهی به داستان لک ‌هی خون و چند داستان دیگر اثر مریم رئیس دانا‬

‫آنچه که پردازش در این داستان را با دیگران متفاوت ساخته‬ ‫حالا می‌گه این قول با دف ‌ههای قبل فرق داره‪.‬‬ ‫آزاده دواچی‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1249‬جمعه ‪ 4‬دادرم ‪1392‬‬
‫است نیز تکنیک روایی نویسنده و چرخش حول شخصیت‌های‬ ‫ـ ناراحت نباش عزیزم‪ ،‬ماهی رو هر وقت از آب بگیری‬
‫زن است‪ ،‬شخصی ‌تهایی که قادرند در برابر حجم کلیشه‌ای از‬ ‫نگاهی به داستان لک ‌هی‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫تاز ‌هس‪.‬‬ ‫خون و چند داستان دیگر‬
‫زن بایستند و به نوعی با هویت مردسالاری مبارزه کنند‪.‬‬ ‫پسر سرش را می‌اندازد پایین و بعد از مکثی شروع‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013‬‬
‫‪ -‬به نظر تو چرا ز ‌نها دوستم ندارن؟‬ ‫اثر مریم رئیس دانا‬
‫م ‌یکند به جویدن ناخ ‌نهایش‪.‬‬ ‫یکی از ویژگ ‌یهای ادبیات‬ ‫‪28‬‬
‫‪-‬چون تو مرد نیستی‪ ،‬یه انسان هستی‪ .‬وقتی م ‌یگی انسان در‬ ‫زن‪ :‬شیطو ْن تو که تازه پونزده سالت تموم شده‪ ،‬یعنی‬ ‫ادستانی زنان‪ ،‬انگیزه در‬
‫آزادی علاقمند می‌شه و هیچ وقت به اجبار نمی‌شه كسی رو‬ ‫ایجاد تغییر در فرم و ساختار‬
‫علاقمند كرد و تا به حال به فكر تصاحب هیچ كس حتا زنت‬ ‫توو ُقنداق بودی بابات بِِه‌ت قول م ‌یداده؟‬ ‫نوشتاری و بیان زاویه‌های تازه‬
‫نبوده ای و حتا داری به راش دنبال شوهر می‌گردی‪ ...‬بعد انتظار‬ ‫ـ مامان می‌گه پونزده ساله‪ .‬می‌گه از وقتی من به دنیا‬ ‫در فرم سنتی داستان است‪.‬‬
‫در بررسی آثار منتشر شده‌ی‬
‫داری اون دوستت داشته باشه‪.‬‬ ‫اومدم همینه (داستان لکه‌ی خون)‬ ‫زنان در خارج از ایران به خصوص آ ‌نهایی که به زبان‌های‬
‫‪ -‬خب من به فكر راحتی اون هستم‪ ،‬به فكر خوش بختیش‪.‬‬ ‫اما از سوی دیگر نگاه نویسنده به شخصیت مرد و همینطور‬ ‫دیگر ترجمه م ‌یشوند‪ ،‬نشان دادن فرم متفاوتی از هویت زنان‬
‫احساس مسئولیت می‌كنم‪ .‬وقتی از من خوشش نمیاد‪ ،‬وقتی‬ ‫شخصیت پردازی مرد در این داستان با نقد نویسنده از جامعه‌ی‬ ‫ایرانی به غیر فارسی زبا ‌نها قابل بررسی است‪ .‬آنچه که در اکثر‬
‫مردسالار گره خورده است‪ .‬نویسنده به خوبی توانسته است یکی‬ ‫داستان‌های منتشر شده در خارج از ایران می‌توان دید‪ ،‬تاکید بر‬
‫م ‌یگه تو افسردگی می‌آری‪...‬‬ ‫از رفتارهای عادی مردانه را به تصویر بکشد و آن را به خوبی‬ ‫هویت زنانه و بازتاب بخشی از فرهنگی است که نتوانسته است‬
‫‪ -‬حرفات درسته‪ ،‬منطقیه‪ ،‬اما آدما چه زن چه مرد خوششون‬ ‫با زاویه‌ی چرخشی شخصیت‌ها ادغام کند‪ .‬مخاطب با خوانش‬ ‫به وضوح خود را در ادبیات مردسالار ایران نشان دهد‪ .‬از سوی‬
‫نمی‌آ د این طوری باهاشون رفتار به شه‪ .‬دوست دارن تحت‬ ‫این شخصیت پردازی می‌تواند به درک مشخصی از دغدغه‌های‬ ‫دیگر فرم نوشتاری در آثار منتشر شده‌ی زنان در خارج از ایران‬
‫مالكیت یكی قرار بگیرن‪ .‬و یكی همیشه بهشون به گه تو با بقیه‬ ‫تفاوت بسیاری با نوشته‌های زنان د ر داخل دارد به این معنی که‬
‫به رام فرق می‌كنی‪ ،‬نه این كه به گه من آزاد تو هم آزاد‪ ،‬هر‬ ‫نویسنده از نگاه مردان به زنان داشته باشد‪.‬‬ ‫در این ادبیات استفاده از زبان رمز گونه و سمبلیکی کمتر دیده‬
‫مرد با قهر به پسر می‌گوید‪:‬‬ ‫م ‌یشود‪ ،‬برعکس نویسنده تمایل به اشاره مستمر به واقعیت را‬
‫كاری كه كردیم (چرا زن‌ها دوستم ندارن)‬ ‫دارد‪ .‬نویسنده می‌تواند از زبان حقیقی و رئال استفاده کند و به‬
‫در داستان‌های تجارت و جزیره‌ی در دل تهران بزرگ نیز‬ ‫ـ چرا این‌قدر ناخن می‌خوری؟ نکن! م ‌یبینی خواهر‪ ،‬بچه‬ ‫کشف رویدادهای حقیقی در جامعه‌اش از طریق نوشتار یاری‬
‫نویسنده با پردازش و گردش حول شخصتی های زن به نقد‬ ‫یعنی دردسر‪.‬‬ ‫رساند‪ .‬اما از سوی دیگر زبان و حتی شخصیت سازی این نوشتار‬
‫اجتماع مردسالار م ‌یپردازد‪ ،‬اما در هر کدام از این داستا ‌نها‬ ‫نیز ویژگی‌های خود را دارد و این شخصیت سازی در عین حال‬
‫عموما مسائل متقاوتی مطرح می‌شود‪ .‬مثلا در داستان تجارت‪،‬‬ ‫و بعد چشمش به کپ ‌لهای چاق زن جوانی می‌افتد که‬ ‫که می‌تواند به انتقال مفهوم مشخصی از تجارب زنانه اشاره کند‪،‬‬
‫نویسنده با زاویه‌ی متفاوتی به طرح داستان م ‌یپردازد در عین‬ ‫وارد رستوران م ‌یشود‪ .‬کپ ‌لهای زن در مانتوی تنگ و‬ ‫قادر است تا حساسیت و زبان متفاوتی را حتی به خواننده‌ی غیر‬
‫حال که پایان غیر منتظره و خلاف انتظار مخاطب ویژگی‬ ‫کوتاهش با هر قدم می‌لرزد و تا صندل ‌یاش را انتخاب کند‬ ‫فارسی زبان انتقا ل دهد‪ .‬گاهی این انتقال معنا می‌تواند در بر‬
‫هم زدن تصاویر کلیشه ای از زن ایرانی یاری رساند و از سوی‬
‫خاصی به این داستان پرداخته است‪.‬‬ ‫و بنشیند مرد چشم از او برنمی‌دارد‪.‬‬ ‫دیگر به بیان دغدغ ‌ههای زنانه بپردازد و آن را به مخاطب غیر‬
‫در داستان جزیره ای در تهران بزرگ نیز استراتژی نویسنده‪،‬‬ ‫در حالی که د ر ادبیات داستانی ایران‪ ،‬شخصیت سازی از زن‬
‫روایت متفاوت از واقعیت‌های اجتماعی است که هم به صورت‬ ‫همیشه کلیشه ای بوده است‪ ،‬این چرخش نویسنده به سمت‬ ‫فارسی زبان هم منتقل کند‪.‬‬
‫سمبلیک و نمادین و هم با جابجایی عمدی زمان و مکان‬ ‫شخصیت مرد درداستان از آنجایی اهمیت دارد که قادر است از‬ ‫این ویژگی‌ها را می‌توان در اکثر داستان‌های مریم رئیس دانا‬
‫روایت م ‌یشوند‪ .‬با اینکه زمان در جایگاه این داستان مشخص‬ ‫طریق مردِداستان‪ ،‬نقدها و دغدغه‌های زنانه‌ی خود را بگنجاند‬ ‫مشاهد ه کرد‪ .‬مریم رئیس دانا‪ ،‬مترجم‪ ،‬نویسنده و منتقد‬
‫نیست‪ ،‬اما نویسنده توانسته است با جد ا سازی و ادغام روایت‬ ‫به این معنی که شخصیت زن در این داستان نه تسلیم پذیر‬ ‫ادبی ایرانی مقیم آمریکا است که به تازگی داستانی از او تحت‬
‫و بخشی از حقیقت پرده از معضلات اجتماعی بردارد با اینکه‬ ‫است و نه یک زن شکست خورده و یا قربانی کلیشه ای است‬ ‫عنوان لکه‌ی خون به انگلیسی ترجمه و در مجموعه ای تحت‬
‫تمرکز نویسنده در این داستان‌ها مشخصا حول زنان نیست‪،‬‬ ‫بلکه این بار این زن است که در پردازش نگاه نویسنده و دید‬ ‫عنوان (‪ )Perceived differently‬در آمازون منتشر شده است‪.‬‬
‫اما بر ‌شهایی از زندگی زن ایرانی و دغدغه‌های او را به وضح‬ ‫انتقادی‌اش به نگاه عمومی برخی از مردان به زنان تبدیل‬ ‫انتشار داستان لکه‌ی خون به انگلیسی سبب شد تا به نگاهی به‬
‫می‌توان در این داستان‌ها دید‪ .‬روایت متفاوت در داستان‬ ‫می‌شود‪ .‬روایت در این داستان با آنکه کوتاه است اما می‌تواند به‬ ‫داستان‌های کوتاه مریم رئیس دانا داشته باشم که پیش از این‬
‫جزیره‌ی بزرگ که گویی بخشی از داستان را در خود دارد و‬ ‫خوبی بر ‌شهایی از حساسی ‌تهای زن نویسنده به رویکردهای‬ ‫هم مجموعه از داستان‌های کوتاه او تحت عنوان «عبور» توسط‬
‫بخشی دیگر به تکرار عمدی تکنیک داستان م ‌یپردازد یکی از‬ ‫نشر نگاه منتشر شده است‪ .‬او همچنین برنده تندیس جایزه‌ی‬
‫استراتژی های نگارشی قابل توجه در این داستان است‪ .‬برای‬ ‫مردمحور را نشان دهد‪.‬‬ ‫صا دق هدایت در دوره دوم برای داستان «جزیره ای در دل‬
‫مثال نویسنده هدف خود را از نوشتن در این داستان بیان می‬ ‫اما نگاه انتقادی نویسنده در این داستان‪ ،‬بیان صریح و نجات‬
‫کندو همین مسئله موجب پیداش نثر متفاوتی در نگارش این‬ ‫شخصیت‌های زن خود از قربانی شدن در مردسالاری در‬ ‫تهران بزرگ» شده است‪.‬‬
‫داستان لکه‌ی خون فضای روایی و چیدمان شخصیت سازی‬
‫داستان شده است‪.‬‬ ‫درداستان چرا زن‌ها دوستم ندارن؟ نیز تکرار می‌شود‪.‬‬ ‫متفاوتی دار د‪ .‬این داستان نشان دهنده‌ی حساسیت و دقت‬
‫حتماً همكاران نقدنویس و داستان نویس به این جا‬ ‫در داستان چرا ز ‌نها دوستم ندارن؟ تکنیک روایی نویسنده‪،‬‬ ‫نویسنده به معضلات ودریافت‌ها های اجتماعی ازدید زنان است‪.‬‬
‫كه م ‌یرسند‪ ,‬م ‌یگویند نویسنده تخطی كرده و نباید‬ ‫نقد اجتماع و نشان دادن بر ‌شهایی از زندگی‌های حقیقی و در‬ ‫سه شخصیت اصلی در این داستان کوتاه‪ ،‬توانست ‌هاند زاویه‌ی‬
‫بگوید زشت یا زیبا یا فقیر یا ال یا بل‪ .‬باید سعی كند‬ ‫عین حال پنهانی زن و شوهر است‪ .‬در این داستان‪ ،‬نقش راوی‬ ‫انتقادی نویسنده را به خوبی نشان دهند‪ .‬با اینکه نویسنده در‬
‫تصویر بدهد و خواننده خودش متوجه فضا بشود‪ .‬مگر‬ ‫پر رنگ نیست در عوض در خلال دیالگ های داستان‪ ،‬نویسنده‬ ‫این داستان به وضوح نقد خود را از جامعه‌ی مردسالار نشان‬
‫نه این كه هنری جیمز م ‌یگوید «حرف نزن‪ ,‬نشان‬ ‫زوایایی متقاوتی را از زندگی مشترک روشن می‌سازد‪ .‬هدف‬ ‫نم ‌یدهد‪ ،‬اما در قبال دیالوگها و شخصیت پردازی م ‌یتوان‬
‫بده»‪ .‬پس نویسنده نباید از صفات مشخص استفاده‬ ‫نویسنده تنها نشان دادن برشی از زندگی نیست‪ ،‬بلکه آشکار‬ ‫رویکردهای انتقادی نویسنده را به جامعه‌ی مردسالار دید‪.‬‬
‫كند‪ ,‬نویسنده باید فضا بدهد‪ ,‬باید نباید‪ ,‬باید نباید …‬ ‫کردن بخشی از حقایقی است که عموما فرصت زیادی برای‬ ‫زاویه‌ی دید در این داستان وسیع نیست‪ ،‬اما همین کافی‬
‫است تا نویسنده بتواند با پردازش ظریف طرح اصلی داستان و‬
‫(داستان جزیره ای در تهران بزرگ)‪.‬‬ ‫بازنمایی نداشت ‌هاند‪.‬‬ ‫دیالوگ های شخصیت‌های داستان‪ ،‬روایت چندگانه و در عین‬
‫در داستان جزیره‌ای دردل تهران بزرگ شاید یکی از مشخصات‬ ‫با كتی قهر كردی؟‬ ‫حال متفاوتی را از یکی از معضلات روزمره نشان دهد‪ .‬با اینکه‬
‫بارز را بتوان تفاوت نثر و روی گرداندن نویسنده از استفاده از‬ ‫داستان کوتاه است‪ ،‬اما زاویه‌ی دید نویسنده تو در تو و گره‬
‫نثر کلاسیکی دانست‪ .‬به این ترتیب نویسنده قادر است تا هم‬ ‫‪ -‬نه‪.‬‬ ‫خورده با چند روایت متفاوت است‪ ،‬گاهی این روایت‌ها قادرند‬
‫به بیان حقایق جامعه‌ی خود بپردازد و هم با استفاده از نثر‬ ‫‪ -‬پس چرا اومدی؟‬ ‫پرده از حقایق تلخ اجتماعی بردارند‪ ،‬تکنیک نویسنده تنها‬
‫‪ -‬گفت دیگه حوصله‌ات رو ندارم‪ .‬نه بهم تلفن كن و نه بیا این‬ ‫روایت صرف نیست‪ ،‬دیالوگها نیز توانسته‌اند زاویه‌ی متفاوتی را‬
‫متفاوت‪ ،‬از زبان برای برداشت‌های خودش استفاده کند‪.‬‬ ‫در عمق معنایی داستان ایجاد کنند‪ .‬به این معنی که در پس‬
‫در پایان می‌توان گفت که نثراکثر داستان‌های مریم رئیس دانا‪،‬‬ ‫جا‪.‬‬
‫نثری ساده و روان است‪ .‬آنچه که در پردازش اکثر داستان‌های‬ ‫‪ -‬چرا؟‬ ‫هر دیالوگ روایت ساده و مشخصی نهفته است‪.‬‬
‫او به چشم م ‌یخورد استفاده تکنیکی از روایت برای رساندن‬ ‫‪ -‬نمی‌دونم‪.‬‬ ‫پسرروو م ‌یکند به زن و می‌گوید‪:‬‬
‫مفهوم خاصی از واقعیت است‪ .‬زبان و زمان و همینطور راوی در‬ ‫‪ -‬همین طور بیخود؟‬
‫هر کدام از این داستان‌ها کارکرد متفاوتی دارند و هرکدام تمایل‬ ‫‪ -‬نم ‌یدونم‪ .‬چرا هیچ زنی منو دوست نداره؟‬ ‫ـ پونزده ساله که می‌گه می‌خواد منو به بره شمال‪ .‬اون‬
‫نویسنده برای نقد جامعه و حساسیت و ظرافت او در به طرح‬ ‫‪ -‬چون بی عرضه ای‪.‬‬ ‫دو تا رو همیشه م ‌یبره‪ .‬اما نوبت به من که م ‌یرسه می‌گه‬
‫‪ -‬عرضه یعنی چی؟‬
‫کشیدن این معضلات نشان م ‌یدهند‪.‬‬ ‫‪-‬یعنی این كه وقتی زنت بهت گفت دیگه سراغم نیا و بهم زنگ‬ ‫کار دارم‪.‬‬
‫نزن و برو دنبال كارت‪ ،‬تو اهمیتی به این حر ‌فها ندی و كار‬
‫خودت رو كنی‪( .‬چرا زن‌ها دوستم ندارن)‬
‫نگاه چند گانه‌ی نویسنده به واقعیت‌های اجتماعی‪ ،‬که با‬
‫شخصیت و تم اصلی داستان گره خورده است‪ .‬در این داستان‬
‫شخصیت‌های زن از کلیشه شدن اجتناب م ‌یکنند‪ ،‬بلکه‬
‫واقعیت‌های عادی را م ‌یپذیرند و با آن کنار م ‌یآیند‪ ،‬در عین‬
‫حال داستان با چرخش حول شخصیت زن قادر است تا به‬
‫اصلی‌ترین معضلات و چالش‌های زنان در اجتماع نقب بزند‪.‬‬
   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33