Page 26 - Issue No.1369
P. 26
زبانانی که با آ نها از سمرقند و بخارا بگوییم. چیزی از ستم فرو نگذاشت هاند ،اما م یگویند حتی در این کشتارهای
پس از ورود به تاجیکستان ،با آن مهربانی خانم مرزبان که غباردلتنگی ب یرحمانه گروهی نیز تیمور از عالمان حمایت م یکرده است .کاری که
را ازد لهایمان زدود ،به سوی آرامشگاه بهارستان ،مجموع های تفریحی بسیاری از شهریاران و حاکمان ایرا نزمین نکرده و نم یکنند.
-استراحتی در کنار رود سیحون و دریاچه پشت سد خاکی آن راندیم. آرامگاه تیمور برای ازب کها بسیار گرامی است و در سا لهای اخیر با
تاجیکان ما ایرانیان را همچون برادران جدا مانده دوست م یدارند و صرف هزینه بسیار این بنای تاریخی و زیبا مرم تشده و در تزیینات 26
احتراممان م یکنند .در سفرم هرچه تاجیک دیدم با مهربانی و لطف
با من سخن گفت .تاجیکانی که از تمکن مالی برخوردارند برای مداوا داخلی آن از طلا استفادهشده است .معمار بنا عبدالله بن محمد بن سال / 23شماره - 1369جمعه 21نابآ 1394
به مشهد و تهران م یروند و تماشای پزشکی پیش رفته ایران همراه محمود بنا اصفهانی نام برده شده که از استادان به نام دوران خویش
با دیگر نمادهای تمدن در شهرهای بزرگ ایران آ نها را شگفت زده بوده است .گنبدهای چی ندار این مزار با کاش یکاری هنرمندانه سازهای
کرده است .بانوی میان سالی برایم از اشتیاق سفرش به مشهد و زیارت منحصرب هفرد است .این مزار به آرامگاه خانوادگی تیمور بدل شده و دو
پسر ،چند نوه و همچنین وزیر و معلم بزرگ تیمور نیز در این مزار دفن
آرامگاه حکیم فردوسی م یگفت .با احترام و هیجان. هستند .چنانکه م یگویند تیمور این آرامگاه را برای محمد سلطان ،نوه
خجند در یک قدمی بود. مورد اعتماد و ولیعهد خودساخته بوده و برای خود آرامگاه دیگری در
نظر داشته ،اما در میانه لشکرکشی درگذشته و به تصمیم بزرگان قوم
من بی خود و تو بی خود ،ما را که برد خانه او را در کنار این نوه محبوب به خاک سپردهاند .گورهایی که در آرامگاه
من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه دیده م یشوند همه فقط ظاهری هستند و مکان اصلی گورها در
زیرزمین است و بر روی بازدیدکننده بسته هست .راهنمای فارس یزبان
در شهر یکی کس را هشیار نم یبینم ما با هیجان و احترام شرح آرامگاه خانوادگی تیمور و چگونگی تعمیرات
هریک به تر از دیگر ،شوریده و دیوانه آن را برایمان گفت.
از مزار تیمور به مجموعه ریگستان رفتیم .این مجموعه که شامل
... سه مدرسه بزرگ و زیباست ،در کنار رودخان های بناشده بوده است
گفتم ز کجایی تو ،تسخر زد و گفت ای جان که بعدها خشکیده و گویا تنها ری گهای آن ب هجای مانده بوده است.
مدارس که در سه سوی میدانی بزرگ ساخت هشدهاند ،مدرسه الغ بیک،
نیمیم ز ترکستان ،نیمیم ز فرغانه مدرسه شیردار و مدرسه -مسجد طلاکاری نامدارند .میدان چهارگوش
نیمیم ز آب و ِگل ،نیمیم ز جان و دل و مدارس اطراف آن یادآور میدان نقش جهان اصفهان است .در میان
بزرگانی کهدر مدرسه الغ بیکدرس خواندهاند ،عبدالرحمن جامی عارف
نیمیم لب دریا ،نیمی همه دردانه و شاعر نامی ایران را م یتوان نام برد .امروزهدر میدان ریگستان فستیوال
(غزلیات شمس) موسیقی ازبکستان برگزار م یشود که به سبب سیاس تهای تاجیک
ستیزانه ازب کها ،بیشتر ساکنان سمرقند از شرکت در آن ب یبهرهاند.
خجند دومین شهر بزرگ تاجیکستان مرکز ایالت سغد و در ورودی دره در حاشیه این میدان که ایستاده بودیم صدای نقاره برخاست که گویا
فرغانه واقع است .رود باستانی سیحون یا سیردریا از میان این شهر برای استقبال از عروس و داماد جوانی نواخته م یشد .جالب است که
م یگذرد .واژه خجند شاید از "کوچند" یا "گوی چند" و یا "خورکند" در آن روز به هرکجا رفتیم چندین عروس وداماد مشغول عک سبرداری
آمده است .شاید به معنی شهر آفتابی است و شاید به معنی جایگاه بودند؛ و صدای نقاره که مرا برد به ژرفای تاریخ ،حال خو ِش بودن در
مردم سعادتمند .شاید آن را سیاووش یا کیخسرو بنا کرده و مرز ایران سمرقند را کامل کرد.
و توران بوده است .شاید هم اسکندر مقدونی سازنده آن است .هرچه سپس به دیدار رصد خانه الغ بیک رفتیم که خود نشان از شوکت
هست این شهر سه هزار ساله به گواهی تاریخ ،تا دوره انقلاب بلشویکی سمرقند و دانش دوستی الغ بیک گورکانی از نوادگان تیمور است .الغ
جایگاه هنرمندان بوده است .نور محمد نیازیدر وصف خجند م یگوید: بیک در شهرهای سمرقند و بخارا مدارس و بناهای آموزشی علمی
بسیار ساخته است .او که خود به نجوم علاقه فراوان داشت در مدرسه
دریا خموش م یگذرد از بر خجند In touch with Iranian diversityخود در سمرقند تدریس نجوم م یکرد .این رصد خانه که به ثبت ۱۰۱۸
سیحون طراز را به هوس سیر دیدنیست ستاره مشهور است در قرن بیستم توسط ویاتکین روسی کشف شد.
در جریان حفار یها ،او به ربع دایره بزرگی به شعاع چهل متر برخورد
آواز خود نم یکند از آن جهت بلند که امتداد آن سی و سه متر ارتفاع داشت .دالان حفاری شده با این ربع
اینجا صدای عشق و محبت شنیدنیست دایره عظیم که برای رصد خورشید و سایر اجرام سماوی مورد استفاده
قرار م یگرفته ،با شیب تندی پایین م یرود و تا عمق ده متر امتداد
هر گه که م یرسد نفس گرم نوبهار م ییابد .در طول این دالان منحنی شکل ،یک جفت ریل سنگی قرار
از شوق دوستداری خود او دمیدنیست دارد که محل حرکت ابزار رصد بوده است .جای چفت و بست ها به
خجند نیز مانند سمرقند و بخارا از مراکز بزرگ تجاری جاده ابریشم خوبی قابل مشاهده است و بر روی ری لها به فاصله هشتاد سانتیمتر
بوده است و این هنوز در فراوانی و نوع بازارهای آن هویدا است .خجند از هم ،حروفی مانند بط ،نط حک شده است.
زادگاه بزرگانی چون کمال خجندی و بانو مهستی خجندی است .کمال در موزهای که در کنار این بنای سترگ برپاست ،بازدید کنندگان با
خجندی عارف بزرگ هم دوره خواجه شیراز ،اگر چه در خجند زاده شد نمون ههایی از ابزار رصد و با مقیا سهای بنا و عک سهایی از ری لهای
اما پس از زیارت کعبه در تبریز اقامت گزید و اشعار اندکی از او به جای سنگی آشنا م یشوند .رصد خانه در روی تپ های ساخته شده که از فراز
آن منظره سمرقند و ابنیه تاریخی آن به زیبایی نمایان است.
مانده است. فرارود کرد .دهها مسجد و مدرسه و مزار را نادیده بنهادیم و به دلیل سپس به دیدار مجموعه بسیار دیدنی شاه زنده رفتیم که قبرستانی
عشق حالی است که جبریل بر آن نیست امین نامهربانی سفارت ازبکستان در صدور روادید مورد نیاز ،به سوی مرز است در جنوب تپه افراسیاب .قدیم یترین مقبره این مجموعه به قثم
بن عباس ،از خاندان رسول الله تعلق دارد .او در سال ۶۷۶میلادی در
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین تاجیکستان راندیم. ادامه تاخت تازیان به ایران ،به سمرقند آمد.
جرع های بر سر خاک از می عشق افشانند در حقیقت ما تنها از میانه ازبکستان با حداقل زمان و تعجیل بسیار در باره نام این مجموعه چنین روایت م یشود که چون سر قثم را از
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین گذشتیم و دریغ دیدار دلچسبی ازبخارا و سمرقند ،دریغ دیداری از بدنش جدا کردند ،او به ناگاه برخاسته و سر خود را در آغوش گرفته
در باره بانو مهستی خجندی هرچه جستم هیچ نیافتم جز مجسمه خیوه و خوارزم و تاشکند را در دل مشتاق خود نهادیم .مایی که به و به درون چاهی فرو رفته است .می گویند این چاه به باغی گشوده
نیم تنه زیباییدر پارکی مشرف به سیردریا. شوق پای نهادن در "راه طلایی سمرقند" و بخارا از دروازه گذشته بودیم. م یشده و قثم یا "شاه زنده" هنوز در این باغ زنده است و روزی باز
اما گروه ما نه در شهر خجند بلکه در هتلی در مجموعه بهارستان، خواهد گشت .و این خود نشان از باور ایرانیان به سوشیان تها و جاوید
در نزدیکی این شهر باستانی اقامت یافتیم .مجموعه بهارستان که افسوس... زندگان است که باوری بسیار باستانی است و ایرانیان هرگز آن را رها
مشتمل بر چندین ساختمان بلند ساخت هتل وار ،چندین آپارتمان_ تاریک هنگام به مرز خجند رسیدیم .پیش از ورود به داخل قرارگاه نکردهاند. Vol. 23 / No. 1369 - Friday, Nov. 13, 2015
ویلا ،استخرهای زنانه و مردانه ،سال نهای ماساژ و گرما درمانی و هم مرزی هیچ چراغ نبود و ما ،جمعی مسافر خسته ودلتنگ و ناکام ،لنگ آرامگاه شاه زنده در قرن هشتم توسط استاد یوسف شیرازی به شکل
چنین سالن غذا خوری عمومی بسیار بزرگ ،چایخانه ،زمی نهای لنگان بار خود را کشیدیم و با ازبکستان و مرزبانان نامهربان آن وداع چهارگوش ساخته شده و برسر در آن "قثم بن عباس از سیرت و صورت"
تنیس و ساحل شنی کنار دریاچه است ،توسط یکی از دخترهای گفتیم .پاهایمان سنگین م یرفتند زیرا دل در سمرقند وانهاده بودیم نوشته شده است.
رئیس جمهور تاجیکستان بنا شده و سالانه میزبان تاجیکان بسیار در این مجموعه مزارهای شاهزادگان و نجبای تیموری با تزیینات کاشی
است که برای استراحت و تفریح بدانجا م یآیند .تاجیکان استراحت را به آرزوی دیدارهای بیشتر که آیا میسر شود... کاری بی نهایت زیبا و منحصر به فرد نیز ساخته شده که از زیباترین
مرزبانان ازبک ،نامهربان ترینند در جهانی که من دیدهام .از سمرقند ابنیه دوران گورکانی هستند .تور یهای مشبکی که با کاشی ساخته
"َدم گیری" می گویند. با اندک زمانی م یتوان به پنجکنت باستانی رسید ،اما ازبکان نامهربان شده شگفتی آفرین و بی نظیر است.در ابتدای این مجموعهدو مسجد
استخر زنانه آن که در ساختمانی جدا از استخر مردانه واقع است ،نه که سر نخوت با تاجیکان دارند و عشق تاجیکان و فارسی زبانان را به تابستانی و زمستانی است و سپس سی و نه پله که می گویند اگر
تنها بسیار کوچکتر از استخر مردانه که ساعت کار بسیار محدودتری سمرقند و بخارا م یدانند ،راه را بر عبور آسا نتر پنجکنت بست هاند .این کسی در رفت و برگشت آ نها را درست شماره کند ،آرزوهایش برآورده
نیز دارد .اصولاً به نظر من زنان تاجیک فاقد آن سطح برابری فرهنگی تحفه کینه،دست پخت نامیمون رو سهاستدر نزدیک به یکصد سال خواهد شد .این مکان مانند دیگر آثار سمرقند و بخارا بازدیدکنندگان
و سنتی هستند که میان زنان و مردان در ایران مشاهده م یشود .و سایه افکنی بر همه این سرزمی نهای فرارود .به سبب بسته بودن مرز 26اروپایی بسیاردارد.
اگرچه مانند زنان ایران مجبور به استفاده از روسری و لباس مخصوص پنجکنت گروه ما ناچار بیش از صد کیلومتر به سوی شمال راند تا از در سمرقند یک نیمه روز بیشتر توقف نداشتیم .صد دریغ .سمرقند را
نیستند اما در فعالی تهای اجتماعی مدرن هرگز حضوری مانند زنان مرزی دیگربگذرد و طرفه این که مرزبانان ُمهر عبور از تاشکند را طلب هفت های دیدار کم است .همچون تشن های که جیحون را از دور نشانش
ایرانی ندارند .آ نها فروشندگان نان و میوه در میانه بازار هستند اما در م یکردند که سفارت ازبکستان در ایران همان را نیز از ما دریغ کرده بود. م یدهند ،این نیم روز همه ما را تشن هتر و مشتا قتر به دیدار این زیبای
اموری که با تکنولوژی مدرن سر و کار دارد به نظر فعال نم یآیند .در شب خنکی بود ،شاید بارانی آمده بود ،در فراق سمرقند .در تاریکی
تمام مسافرت ما به هرسه کشور ترکمنستان ،ازبکستان و تاجیکستان، مطلق فرمهای ورود به تاجیکستان را در تکه زمین میان دو مرز
بیش از سه یا چهار مورد راننده زن ندیدیم .البته در شیرینی دختران پرکردیم .روی سکویی فلزی بدون هیچ وسیله .و به امید دیدار هم
تاجیک ،و زیبایی بانوان ترکمن شک و شبه های نیست .تاجیکستان
موطن دختران و زنان زیباست.
«ادامه دارد»