Page 24 - Issue No.1369
P. 24
شد ،میتوانیم به داستان میلیو نها ایرانی ،جلوهای انسانی ببخشیم. ذهن من و خلیل خطور کرد ،هدفمان برانگیختن احساس همدلی از با احترام رفتار کنیم و بخاطر تفاوتهای فردی ،همدیگر را مورد اذیت 24
هدفمان این نبود که از کسی دیو بسازیم ،بلکه فراتر از امور سیاسی راه هنر و داستان بود .اوج اعتراضات سال ۱۳۸۸ایران بود .بیشتر مردم و آزار قرار ندهیم.
و برچسبهاست .اگر شما داستان یک نفر را با عشق و سلیس روایت غرب درک نم یکردند که چه اتفاقی افتاده که میلیونها ایرانی این سال / 23شماره - 1369جمعه 21نابآ 1394
کنید ،آن وقت ذهنها را باز خواهید کرد و راهی به قل بها م ییابید .و چنین رشادت به خرج م یدهند و امیدها و آرزوهای خود را درباره علت خاصی داشت که نا مهای «یوسف» و «فرهاد» برای
اغلب با جس توجو و کش ِف خصلتهای یک انسان دیگر است که تو به سرنوشتی بهتر و روشنتر برای ایران ابراز م یکنند .آنها تصویری سیاه شخصی تهای این داستان انتخاب شد؟ منظورم بیشتر به
و سفید از ایران در ذهن داشتند که البته بیشتر سیاه بود .ما به عنوان پیشین هی تاریخی این نا مهاست و نقشی که در رابطهی عاشقانه
کشف خودت م یرسی. یک ملت کرامت انسانی خود را از دست دادهایم .هم به خاطر رهبران با زنان داشت هاند .میخواهم بدانم که تعمداً و برای آشناییزدایی
ایرانی که من در آن بزرگ شدم – در واقع تا دوازده سالگی – مهد کشورمان که با ما مثل دشمن برخورد م یکنند و ما را "خس و خاشاک" از آن نقشی که برای یوسف یا فرهاد در داستانهای عاشقانهی
عشق و زندگی بود .جاییست که در آن معنای انسانیت را یاد گرفتم مینامند و برچسب جاسوس و مرتد و خائن به ما م یزنند .هم به خاطر تاریخی تعریف شده و آنها را به کلیشهها ِی عشق به جنس
و معنای عشق ورزیدن و عشق و محبت دیدن را .آن همان ایران یست سیاستمداران خارجی که ایران و اسلام را معادل خشونت و وحش یگری مخالف ،در ذهن مخاطب تبدیل کرده است ،این نا مها انتخاب
که میخواهم بزرگ و گرامیاش بدارم .در آن ایران ما غریبه نیستیم، م یپندارند و کرامتمان را با زدن برچسب تروریست زائل م یکنند .این
بلکه دوست هستیم .آ نچه ما را به هم پیوند م یدهد ،ترس نیست، یک موقعیت دو سر باخت است که هیچ کسی در آن ما را هما نگونه شد یا ای نکه انتخا بشان هدفی را دنبال نمیکرد؟
شادیست .ما پشت برچس بها پنهان نمیشدیم ،بلکه فارغ از آنها رشد که واقعا هستیم ،نمیبیند و حتی به نوبهای خودمان نیز کرامتمان را از حسین علیزاده :برای من شخصا انتخاب اسم یوسف و فرهاد ،یادآور
میکردیم .ما قضاوت نمیکردیم ،کار میکردیم .در آن ایران به هیچ یاد م یبریم .این نگاه آنها ملکه ذهن میشود و ما نیز خودمان را کمتر شخصیتهای مطرح ادبیات فارسی بوده و مطرح کردن این نکته که
وجه امر مطلق و تحکم سیاسی ،فلسفی و ارسطویی نبود .در آن ایران، از آن چیزی که واقعا هستیم م یبینیم .این یک نوع بردگی است ،همه لازم نیست یوسف عاشق ،لزوما دیوانه عشق زلیخا شود .عشق زیباست و
جهان به دو بخش تقسیم نمیشد :بهشت در برابر زمین نبود ،منطق در این برچس بها و زشتیها ،همه این تر سهایی که بر ما آوار میشود ،و خیال برانگیز .ما همانطور که به عشق فرهاد و شیرین احترام م یگذاریم
برابر عشق نبود ،انسان در برابر حیوان ،مذکر در برابر مونث ،روشنایی در از این رو زبانمان نیز زهرآگین میشود .و وقتی که زبانمان زهرآگین و آن را اسطوره ادبیات خود میدانیم ،باید عشق فرهاد و یوسف را هم به
برابر تاریکی ،خوب در برابر بد ،پاک در برابر ناپاک و بله ،غیرهمجن سگرا بشود ،روابط انسانی خصمانه م یشود ،تمام رشت ههایی که ما را به هم رسمیت بشناسیم و آن را بعنوان محبت میان دو انسان ،دوست بداریم.
در برابر همجن سگرا نبود .در آن ایران ما همه یکی بودیم .آ نچه اهمیت پیوند م یدهد سست میشود و خانوادهها ،دوست یها و جمعهایمان رو
داشت ما را از هم جدا نم یکرد .آ نچه اهمیت داشت ما را به هم پیوند بازخوردی که از مخاطب (ایرانی و غیر ایرانی) در مورد این
م یداد .و آنچه ما را به هم پیوند م یدهد ،عشق است .چه اهمیتی دارد به اضمحلال م یرود. داستان مصور داشت هاید ،چگونه بوده است؟
که عشق به چه شکل و گونهای باشد .بگذار اطمینان حاصل کنیم که داستان م یتواند پادزهر این گونه خسرانها باشد ،میتواند عشق و زندگی
را در زبان و فرهنگ جاری کند .ما احساس کردیم که با گفتن داستان حسین علیزاده :البته هنوز زود است که در مورد برخورد اجتماعی
وجودش را به رسمیت میشناسیم و آن را جشن م یگیریم. زهرا ،یک مادر تنهای ایرانی ،و جس توجوی او برای یافتن فرزندش با این داستان قضاوت کنیم .اما تا به حال کسانی که داستان را دیدند
کلاش همین است .اص ِل این موضوع که چرا من افتخار همکاری با مهدی ،معترض جوانی که در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸مفقود واکنش بسیار مثبتی نشان دادند .بودند کسانی که با توهین و بد و
خلیل ،حسین و فرید را روی این داستان پیدا کردم. بیراه ،ما را متهم به ترویج
همجنسگرایی کردند ،اما
من فکر میکنم در مجموع
ما هر چه بیشتر در این
مورد صحبت کنیم ،جامعه
برای قبول همجنسگرایی
و دگرباشی جنسی بیشتر
آماده میشود.
تاثیر بزرگی که کمیک Vol. 23 / No. 1369 - Friday, Nov. 13, 2015
In touch with Iranian diversityاستریپ بر فرهنگسازی
دارد بر کسی پوشیده
نیست .آیا سازمان
"اقدام آشکار" باز
هم طر حهایی از این
دست داشته است یا در
مرحلهی اجرا دارد؟ به
نظرتان چنین طر حهایی
چقدر م یتواند بر
فرهن گسازی در مورد
نوع برخورد جامعه
(ایرانی و غیر ایرانی) با
اقلیتهای جنسی مؤثر
باشد؟
حسین علیزاده :این
اولین بار بود که موسسه ما
در این زمینه وارد میدان
شد .من فکر م یکنم جای
کار زیاد هست و امیدوارم
بتوانیم با تامین بودجه،
این کار را در آینده دنبال
کنیم .برای ما که در صدد
فرهنگ سازی هستیم ،هر
شیوهای که بتوان با آن با
مخاطب صحبت کرد مفید
و قابل استفاده است .من
فکر م یکنم کمیک استریپ
خصوصا برای قشر جوان
بسیار جذاب و خواندنی
است.
حال ،دوست دارم دیدگاه 24
خو ِد نویسند هی داستان
را نیز دربارهی کل این
جریان و همکاری بدانم.
امیر سلطانی :زمانی که
داستان "بهشت زهرا" به