Page 27 - 1349
P. 27
‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1349‬جمعه ‪ 5‬ریت ‪1394‬‬ ‫دیگری و دگرگونه‌ای‪ :‬نگاهی به شخصیت‌های مجموعه‬ ‫ادبیات‬

‫‪27‬‬ ‫نقد و‬
‫بررسی‬
‫‌داستان خیابان کانت نوشته‌ی احسان عابدی‏‬

‫آزاده دواچی‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫متفاوت‪ ،‬تجربیا ‌ت‪ ،‬هویت‌سازی و ارائه الگوهای شخصیتی در داستان‬ ‫دست خودم نبود که خوشحال شدم‪ .‬خنده‌ای کردم و گفتم‌‪ :‬آه چ ‌ک‪،‬‬ ‫نقد پسا‌استعماری یکی از شیوه‌های نوین نقد ادبی است‪ .‬نقدی که‬
‫‏دگرگونگی را بازسازی م ‌یکند‌‪ .‬برای مثال در داستان ایزابلا شخصیت‬ ‫پرا ‌گ‪ .‬اهل پراگ هستید؟ اما دخترک انگار که از ادامه‌ی گفت ‌وگو‬ ‫به واکاوی هویت و جغرافیای مهاجرت هم می پردازد آنگونه که در‬
‫‪27‬‬ ‫داستان و تلاش او برای یادگیری زبانی دیگر است‪ ،‬که به نوعی با‬ ‫‏مقال ‌هاش می نویس ‌د‪ :‬امروزه به واسطه وسایل ارتباطی نوی ‌ن‪ ،‬پدیده‌ی‬
‫‏تجربه‌ی متفاوت نویسنده از فضای مهاجرت‌‪ ،‬یادگیری زبان و همینطور‬ ‫خسته‏شده باشد‌‪ ،‬فقط سری تکان داد و گف ‌ت‪ :‬ن ‪‎‬ه‪‎‬‬ ‫مهاجرت بیش از هر زمان دیگری رخ می‌دهد‪ .‬ادبیات مهاجرت‏به روایت‬
‫زندگی در کشور دیگر گره‌خورده است‪‎:‬‬ ‫هیجا ‌نزده گفتم‌‪ :‬بله من خارجی هستم‌‪ .‬از ایران‪ ،‬م ‌یدانی ایران کجاس ‌ت؟‬ ‫زندگی و مسائل اجتماعی‪ ،‬اقتصادی و فرهنگی مهاجران در سرزمین‬
‫نگاهی به ساعتم انداختم‌‪ .‬زمان کند و بدون عجله پیش م ‌یرف ‌ت‪.‬‬ ‫بیگانه می پردازد‪ .‬این حیطه از نقد ادبی که به نا ‪‎‬م ‪‎D‎ iaspora‬خوانده‬
‫لحظه‌ای احساس کردم کسی از پشت سر صدایم م ‌یکند‪ .‬برگشتم و‬ ‫دخترک ذوق کودکان ‌های کرد و گف ‌ت‪ :‬اوه بله صدا ‌م‪‎‬؟‪‎‬‬ ‫می‌شود یکی از جدیدترین دستاوردهای قرن بیست و یکم است که‬
‫نگاهم به‏پاهای زنی افتاد که از بالا‌ی پل ‌هها به طرفم م ‌یآم ‌د‪ .‬به نظرم‬ ‫گفت ‌م‪ :‬نه نه اشتباه م ‌یکنی ایرا ‌ن‪ .‬پرشیا‌‪ .‬ما با صدام جنگیدیم‌‪ ،‬هشت‬ ‫حاصل مهاجرت‌های انبوه قرن بیستم و تحولات جهان در‏این دوران‬
‫لباس فرم داش ‌ت‪ ،‬اما نمی توانستم ح ‌دس بزنم که در چه جو‌ر جایی کار‬ ‫سال‌‪ ،‬و انگشت‌هایم را مثل هفت تیر به صورتش نشانه رفت ‌م‪ :‬بنگ‪،‬‬ ‫شمرده م ‌یشود‪ .‬جغرافیای فرهنگی جهان‪ ،‬هویت فردی را ذوب م ‌یکند‬
‫م ‌یکند‪.‬‏زن حرفی زد که چیزی از آن دستگیرم نش ‌د‪ .‬گیج و منگ با‬ ‫و مفاهیمی همچون زبان‌‪ ،‬مکان‌‪ ،‬زمان‌‪ ،‬بود ‌ن‪ ،‬نژادها و ‏برخوردها را‬
‫دهان باز نگاهش کرد ‌م‪ .‬حالا کنارم ایستاده بود‌‪ ،‬باکفش پاشنه بلندی که‬ ‫‏بنگ… بنگ‏‪‎‎‬‬ ‫دستخوش تغییر م ‌یکند و پای ‌ههای نقد فرهنگی و‌نقد پسا‌استعماری را‬
‫‪Vol. 22 / No. 1349 - Friday, June 26, 2015‬‬ ‫موقع پایین‏آمدن از پله‌ها تق تق صدا م ‌یکرد و منتظر پاسخ‪.‬‬ ‫دخترک ناگهان قدمی به عقب برداش ‌ت‪ ،‬شاید ترسیده بو ‌د‪ ،‬آن وقت‬ ‫بنیان م ‌ینهد‌‪ .‬این تغییرات باعث می‌شود که‏مهاجران به دنیای درون‬
‫به خودم آمدم و گفتم‌‪ :‬نمی‌فهم ‌م‪ ،‬ایتالیایی نم ‌یدون ‪‎‬م‪‎.‬‬ ‫و خاطرات گذشته خودشان پناه ببرند و خاطر‌هنویسی میراث ادبیات‬
‫زن انگار که متوجه ماجرایی شده باشد‌‪ ،‬گفت‌‪ :‬آهان و ابروهایش را بالا‬ ‫چینی به ابروهای باریکش انداخت و گفت‌‪ :‬آه شما مستی ‌د؟‪‎‎‬‬
‫انداخت ‌(صفحه‌ی ‪۳۳‬‏)‬ ‫گفتم‌‪ :‬مس ‌ت؟ نم ‌یدانم‌‪ .‬نباید آن قد‌رها مست باشم‌‪ .‬نه ببخشید‌‪ ،‬واقعا‬ ‫مهاجرت محسوب شود‪.‬‬
‫از دیگر ویژگی‌های شخصیت‌ها در این مجموعه داستان‌‪ ،‬تمایل به‬ ‫باید مرا ببخشی ترساندمت‌‪ .‬بیا‌‪ ،‬بیا اینجا بشی ‌ن‪ .‬و جایی برایش روی‬ ‫اما از سوی دیگر به گفته‌ی‌ لیلا تفرشی مطلق‌ادبیات مهاجرت صدای‬
‫برگشت و نوعی علاقه به سرزمین مادری است که نویسنده به وضوح‬ ‫‏نیمکت خودم باز کردم‌‪ ،‬اما دخترک انگار که نشنیده باش ‌د‪ ،‬فقط نگاهی‬ ‫مرکز نیست‌‪ .‬در ادبیات مهاجرت یک صدای واحد و مرکزیت ‏ادبی‬
‫در‏چیدمان داستان‌‪ ،‬روایت و ساختار بیان م ‌یکن ‌د‪ .‬نگاه گذرای نویسنده‬ ‫به سرتا پایم انداخت و با دودلی گفت‌‪ :‬دوست داشته باشید می توانید با‬ ‫قاطع وجود ندارد‪ .‬صداهای حاشیه و صداهای گمشده از مولفه‌های‬
‫به روایت‌های متفاوت از زندگی و تمنا به بازگشت به سرزمین مادری‌‪،‬‬ ‫ادبیات مهاجرت هستند که در مقابل صدا و فرهنگ قالب کشور‏دیگر به‬
‫‌هم‏در شخصیت‌ها و هم در ساختار داستان به تصویر کشیده م ‌یشود‌‪.‬‬ ‫من‏بیاید ‌(صفحه‌ی ‪)۱۸‬‏‬ ‫دنبال خود می گردد‪ .‬مهاجران همانگونه که از مرزهای مذاب فرهنگی‪،‬‬
‫به‌این ترتیب نویسنده پلی را میان شخصیت‌های خود داستان‪ ،‬خاطرات‬ ‫دیگرگونگی شخصیت یا همان دیگری در این چند داستان کوتاه تکرار‬ ‫جغرافیایی و صدها قالب می گذرند‪ ،‬با روایت‌های‏گذشته ب ‌هدنبال هویت‬
‫و ‏تجارب در دو جغرافیای مشترک را به تصویر می‌کشد‌‪ .‬همین‬ ‫می‌شود و گویی که نویسنده‌از طریق همین دگرگونگ ‌ی‪ ،‬هویت درونی‬ ‫کنونی م ‌یگردد‌‪ .‬ادبیات مهاجرت ساختارها‌‪ ،‬تعاریف و مرزها را بر هم‬
‫تصویر‌سازی دیگر ‌ی‪ ،‬یعنی تعامل سوژه و شخصیت را به صورت چند‬ ‫‏خویش ر‌ا مشخص م ‌یسازد‌‪ .‬اما از سوی دیگر دیگری‌‪ ،‬یعنی شخصیت‬
‫وجهی‏ممکن م ‌یکند و دیگری در این داستان به نوعی همواره در پی‬ ‫اصلی داستان است که در مواجهه با چال ‌شها در مهاجرت قرار م ‌یگیرد‬ ‫می‌زند و روایت خودش را بازسازی م ‌یکند‪.‬‬
‫یافتن هویت بومی خود و فرار از فضای مهاجرت و دل گرفتگی از آن‬ ‫‏و همسوی با آن نوعی فراز و فرودهای زندگی مهاجر ب ‌هعنوان شخص‬ ‫اما از سوی دیگر یکی از مولفه‌های این نوع ادبیات که به خصوص در‬
‫اس ‌ت‪.‬‬ ‫دیگر را در جامعه‌ی مهاجر به تصویر می کشد‌‪ .‬سردرگمی‌‪ ،‬پریشانی و‬ ‫ادبیات داستانی کاربرد زیادی دارد‌‪ ،‬پرداختن به دیگری و‏بازسازی هویت‬
‫«ادامه در صفحه ‪»۲۸‬‬ ‫‏بل‌اتکلیفی از مشخصات شخصیت‌های داستان در این مجموعه است هر‬ ‫از دیگری در ساختار روایت داستان است‪ .‬در واقع می‌توان گف ‪‎‬ت‪‎‬یکی‬
‫از پربسامدترین واژهایی که در نظام‌های متنوع‏فکری نظیر روان‌کاوی‪،‬‬
‫کدام بر ‌شهایی حقیقی از زیستن در مهاجر ‌ت را به تصویر م ‌یکشد‪‎:‎‬‬ ‫پدیدارشناسی‪ ،‬پسااستعمارگرایی و فمینیسم کاربرد دارد‪« ،‬دیگری»‬
‫کم کم خلا ذهنم گسترده شد‌‪ ،‬مثل ملافه‌ای سفید که برای محافظت‬ ‫است‪ .‬دیگری به رابط ‌هی دوقطبی بین سوژه و فرد‏که به مثابه‌ی ناخود‬
‫از اشیا روی آنها م ‌یکشن ‌د‪ ،‬بخشی از خاطرات من هم پنهان شده بود‪.‬‬ ‫تعریف شده است اشاره دارد‪ .‬تقابل خود‪ /‬دیگری را ژاک لاکان وارد‬
‫تک ‌ههایی‏از زندگ ‌یام را به یاد نم ‌یآوردم و اشاره‌های مرتب همسرم به‬ ‫نظریه‌ی انتقادی کرد‪ .‬لاکان این اصطلاح را در معانی‏متفاوتی به کار‬
‫آنها هم کمکی به تغییر وضعیت ابهام آلودم نم ‌یکرد‌‪ .‬خاطر‌ههایی که‬ ‫می برد؛ اما «دیگری» در اصل کانون نیروهایی است که ظهور سوژه را‬
‫همسرم ‏تعریف م ‌یکرد‌‪ ،‬بیشتر به هراسم م ‌یانداخ ‌ت‪ .‬هیچ ردپایی از‬ ‫امکان پذیر م ‌یکند و «در عین حال سوژه را در‏گسیختگی مدام و انقیاد‬
‫خودم در آنها نمی‌دیدم‌‪ ،‬انگار غریبه‌ای در غیاب من نقش مرا نقش مرا‬
‫همیشگی به میل رها م ‌یکنن ‪‎‬د»‪.‬‬
‫بازی کرده‏باش ‪‎‬د ‪‎.‬‬ ‫همین پردازش به دیگری ماهیت نوشتاری در بسیاری از ادبیات‬
‫دکتر گفت که این یک جور پیامد شوک است و بعد ادامه داد‌‪ :‬شوک‬ ‫مهاجرت را تحت تاثیر قرار داده است و به نوعی ساختار متفاوتی را از‬
‫بیان‏هویت و فرهنگ بومی در مهاجرت به نمایش م ‌یگذارد‪ .‬در میان‬
‫جابجایی ‌(صفحه‌ی ‪)۲۶‬‏‬ ‫‌آثار منتشره‌‪ ،‬چه آنهایی که در خارج از ایران نوشته و منتشر شده‌اند‬
‫شخصیت دیگری در داستا ‌نهای این مجموعه طر ‌حهای متنوعی را به‬ ‫و چه‏آنهایی که در خارج نوشته شده اما در داخل منتشر شده‌اند این‬
‫خود م ‌یگیرد و عموما دستخوش تغییر م ‌یشود‪‌.‬همین تغییر که زایید‌هی‬ ‫تقابل میان دیگری یعنی هویت سازی متفاوت را به وضوح می‌توان دید‪.‬‬
‫‏نگاه نویسنده به عنوان یک مهاجر از بیرون به مسائل درون اس ‌ت‪،‬‬ ‫کتا‌ب خیابان کانت نوشته‌ی احسان عابدی نیز متاثر از دگرگونگی‬
‫شخصیت سازی در داستان را چند وجهی کرده است‪ .‬اما شاید مشخص ‌هی‬ ‫و فضای مهاجرت به جستجو و کاوش دیگری م ‌یپرداز ‌د‪ ،‬دیگری‬
‫‏اصلی دیگر بودن در تمامی داستا ‌نها تلاش نویسنده برای برقراری ارتباط‬ ‫همان ‏شخصیت‌های داستان هستند که هر کدام با برشی از زندگی‬
‫میان محیط مهاجرت و خاطرات بومی اس ‌ت‪ .‬به همین دلیل نویسنده در‬ ‫در مهاجرت و ارتباط با کشور بومی زاویه‌های متفاوتی را از هویت‬
‫‏این مجموعه داستان از یک فضای کلیش ‌های و سوژ‌ههای تکراری بهره‬ ‫انسان مهاجر به‏نمایش م ‌یگذارند‌‪ .‬خیابان کانت متشکل از ‪ ۶‬داستان‬
‫نبرد‌هاس ‌ت‪ ،‬بلکه به تناسب‌در جغرافیا حرکت کرده و هر بار وجوه‏متفاوتی‬ ‫کوتاه است‌‪ .‬داستان‌های کوتاه خیابان کانت همه در به تصویرکشیدن‬
‫این چالش موفق بود‌‏هاند‌‪ .‬زبان و روایت‌های اکثر داستا ‌نها در تقابل‬
‫را از شخصی ‌تسازی خود به نمایش گذاشته است‌‪.‬‬ ‫با همین هویت دیگری قرار م ‌یگیرد هویت ایرانی‌‪‌-‬مهاجر نویسنده در‬
‫محوریت دیگری بو دن در شخصیت‌های مجموعه‌ی داستان خیابان‬ ‫داستان‌ها به نوعی چالش‏برانگیز است ‪ .‬نویسنده در تلاش است تا در‬
‫کانت بر پررن ‌گکردن دیگرا ‌ن‪‌-‬مهاجران ب ‌هعنوان اعضای به حاشیه‌رفت ‌ه‏ی‬ ‫شخصیت‌سازی داستا ‌نها هویت ایران ‌ی‪‌-‬مهاجر را به عنوان دیگری در‬
‫جامعه در کشور دیگر اس ‌ت‪ .‬این نوع پررنگ کردن‌‪ ،‬یعنی فرآیند نگاه‬
‫مهاجرت به تصویر کشد‪.‬‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32