Page 28 - Shahrvand BC No.1341
P. 28
اگر رستم امام زاده بود ادبیات : Kinman 28
Mulholland 28
بقیه بزرگواران بچ ههای مردم را قربانی م یکردند .حتم دارم رستمی که از طنز سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
هفتخوان گذشت ،از این دست اندازها هم خواهد گذشت. Barristers and Solicitors
م یبینید که م یتواند اما مزادۀ توپی بشود. عبدالقادر بلوچ
همانطور که م یدانید رستم یلی بود Tel: 604-526-1805
اگر رستم امام زاده بود ،کلف تتر از همۀ امام زادههای فعلی بود .نعوذ و بالله در سیستان که خدابیامرز فردوسی
نه اینکه این پانزده هزار امام زدۀ موجود کم مقامی داشته باشند ،اما حضرت کردش رستم دستان .ضمن تشکر از Fax: 604-526-8056
آن مرحوم گرامی که در آن زمان،
رستم علی هالسلام به خاطر اصالت ایرانیش خیلی امامزاده م یشد. بیشتر از مسؤلین فعلی مملکت به استان ما توجه داشت ،آرزو م یکنم که www.kinmanmulholland.com
کل سیستان تا حالا شده بود بارگاه حضرت رست مابن زا لابن سام این ایکاش رستم یک امامزاده بود .شعرش هم م یشد:
نریمان ابن الخ ...علیه السلام .با توجه به دست و دلبازی مردم سیستان و که رستم ملایی بود در سیستان من او را کردم رستم علی هالسلام ﻓﺮﺷاد ﺣﺴیﻦﺧاﻧﯽ )ﻣﺸاور و ﻣﺘﺮﺟﻢ(
بلوچستان ،بعد باید بقیه علی هالسلا مها م یآمدند و شفا دادن را از حضرت اگر رستم امام زاده بود ،برایش حتمن در دوران صفویه ،بقعه و بارگاهی
تهمتن علیه السلام یاد م یگرفتند .حالا ممکن است یکی از این برادران م یساختند .ترقی و پیشرفت استان ما هم حداقل از رژیم گذشته شروع )Farshad H. Khani (Manager
سیستانی که نظام آنها را خام کرده و با خود همراه کرده است ،به من بگوید م یشد.دلیلش این است که اعلیحضرت فقید که همیشه به ائمه اطهار ارادت
که اگر رستم اما مزاده بود باز هم سیستانی بود ،به توی بلوچ چه ربطی قلبیداشتند ،علاوه بر زیارت مشهد مقدس به سیستان و بلوچستان مقدس Cell: 604-727-4555
دارد؟ پاسخ این عزی ِز سرسپرده بسیار مشخص است .فردوسی به ما بلو چها هم مشرف م یشدند .م یدانید که ذات همایونی هر کجا که نزول اجلال E-mail:farshadx@hotmail.com
هم بی لطف نبوده ،در شاهنامه سر و کارمان با حیوانات است .چه آنجایی م یفرمودند ،دستورات اکیدی هم صادر م یفرمودند .حتم دارم روی ارادتی
که انوشیروان عادل قتل عاممان م یکند ،چه آنجایی که فرموده" :گردانی که به مرحوم فردوسی داشتند برای گسترش و مطلا کردن صحن مقدس ﺳاعات ﮐار ٩ :ﺻبﺢ ﺗا ٩ﺷﺐ
ز کوچ و بلوچ همه سگالنده مانند قوچ" .این در سرنوشت ماست که با حضرت رستم ارواحنا فدا ،بودجۀ لازمه در اختیار تولیت بارگاه قرار م یدادند.
حیوانات سر و کار داشته باشیم .لذا رخش آن بزرگوار به طور سنتی به ما بعد از انقلاب هم اگر به ما یک واعظ طبسی کوچولو تعلق م یگرفت، Trial Lawyers: دﻓﺘﺮ ﺣﻘﻮﻗﯽ
م یرسد .تا حالا هیچ امام و امام زادهای را با مرکبش دفن نکردهاند .فقط حجم غبار روبی پولی ما ازحرم مطهر صاح ِب والای گرز علی هالسلام ،از • Ian H. Kinman
رخش را بدهند به بلو چها ،بلوچستان از لحاظ آبادی ،مشهد را م یگذارد ری گهای روانی که بادهای صد و بیست روزه در سیستان جابجا م یکنند • Neil A. Mulholland »ﮐﯽ ام«
توی جیبش .آنقدرها که نظام ما را قاچاقچی معرفی کرده ،ما قاچاقچی • David Milburn ﻣﺸﺎوره اوﻟﯿﻪ
نیستیم .بیکاریم .از فرط بیکاری م یرویم دو کیسه تریاک از افغانستان بیشتر م یشد. • Marco Von Antal
م یآوریم که بکشیم .اینجا مشتری خوب پیدا م یکنیم ،م یفروشیمشان. با برخی از دوستان که واقعاً نم یشود راجع به زنده یاد فردوسی و شاهنامه، • Claire Hong راﯾﮕﺎن
بدون وضوی ملی حرف زد .بعضی از شخصی تهای شاهنامه هم اتوماتیک
هم به ادبیات بالنده کمک م یکنیم هم به علمای اعلام. وار در سطح خدا و پیغمبرند و امامزاده خطاب کردن آنها توهین است. In touch with Iranian diversity
اگر رخش آن حضرت در بلوچستان دفن بو د ،ما احتیاجی به تریاک اما رستم مال خودمان است .باور بفرمایید که ما در استان سیستان و
نداشتیم .نصف بلوچستان را م یکردیم بارگاه آن اسب بزرگوار .کاری بلوچستان نیاز مبرمی به یک اما مزاده داریم .برخی از دوستان م یگویند -ﺗﺼﺎدﻓـﺎت ) :(ICBCﺑﻌــﺪ از ﻫــﺮ ﺗﺼــﺎدف و ﻗﺒــﻞ از Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
م یکردیم که از همین آمریکا و کانادا ،مهاجرین محترم ایرانی که از دست که این شدنی نیست .در صورتی که این یکی از شدن یترین کارهاست .خدا ﻣﺮاﺟﻌـﻪ ﺑـﻪ ICBCﻣﺸـﻮرت ﺑـﺎ ﻣـﺎ ﺑـﻪ ﻧﻔـﻊ ﺷﻤﺎﺳـﺖ
نظام اسلامی فراری شدهاند ،دسته دسته حیوانات بیمار خودشان را برای بیامرز زال ،پدر رستم ،با آن موهای سفید که به دنیا آمد ،ظرفیت پیغمبر -اﻣــﻮر ﺟﻨﺎﺋــﯽ :ﻗﺘــﻞ ،دزدی ،راﻧﻨﺪﮔــﯽ در ﺣــﺎل
شفا بیاورند سر مزار آن اسب مقدس .با فروش قبر به عزیزانی که حیوانات شدن را هم داشت .کرامات بالاتر از این که آدم با سیمرغ حرف بزند؟ شما
جگر گوشۀ خود را از دست م یدادند م یتوانستیم بیشتر از فروش یک سالۀ یک پیغمبر پیدا کنید که شیر مرغ معمولی خورده باشد .فکرش را بکنید، ﻣﺴــﺘﯽ و ﻣــﻮاد ﻣﺨــﺪر ،درﮔﯿــﺮی و زدوﺧــﻮرد
اپل درآمد داشته باشیم .قبرهای شش طبقۀ ما ،در جوار بارگاه آن رخش عدهای از سر سپردههای سام که م یتوانستند کافر باشند ،زال علی هالسلام -اﻣﻮر ﻣﮫﺎﺟﺮت
را م یاندازند دامنۀ کوه .نه کوههای بلوچستان بلکه کوه البرز .از همین یک -اﻣﻮر ﺧﺎﻧﻮاده
بزرگوار ،برای تمام حیوانات جهان آرامشی ابدی به ارمغان م یآورد. تیکه ،م یشود روض ههای پر سوز و گدازی ساخت .طفل بی کس و کار،
حالا اگر به جرم توهین به انوشیروان عادل ،رخش آن حضرت دیو کش بی آب و طعام ،انگشتش را م یگذارد در دهانش .فرشتگان زار زار گریه -اﻣﻮر ﮐﻤﭙﺎﻧﯽھﺎ
علی هالسلام را به ما نم یدادند ،ما برای مهراب و سیندخت کابلی بقعه و م یکنند .خدای ارح مالراحمین م یپرسد" :ای فرشتگانم شما چرا گریه -اﻋﺎده ﺣﯿﺜﯿﺖ و ﺧﺴﺎرت
بارگاه م یساختیم .تا ملت بدانند که یک پدر بزرگ و مادر بزرگ اما مزادۀ م یکنید؟" فرشتگان م یگویند" :بار الاها ،طفل معصوم انگشتش را گذاشت -اﺧﺮاﺟﯽ از ﮐﺎر ﺑﺪون دﻟﯿﻞ ﮐﺎﻓﯽ
آنها افغان بودند .افغانها هم وقتی م یدیدند ما به جای اعدام ،دو کابلی دردهانش ".ارح مالراحمین م یگوید" :طفل انگشتش را نگذارددردهانش،
را زیارت م یکنیم ،رنجیده خاطر نم یشدند .به روی خودشان نم یآوردند کجای خود بگذارد؟ گریه نکنید .من کوه البرز و سیمرغ را الکی نساخت هام". دﻓﺘـﺮ ﺣﻘﻮﻗـﯽ ،KMاز وﮐﻼی ﺳـابﻖ باﻣﮑارﺗـﻞ ﮔولـد ،با
که بچ ههای آنها در مملک ِت اسلامی ما اجازۀ رفتن به مدرسه ندارند .آب در این هنگام خداوند به کوه امر م یکند " :ای کوه! بلرز" .کوه هم چنان ﭘﺸـﺘواﻧﻪ ٢٢ﺳـال ﺧدﻣﺖ بﻪ ﺟاﻣﻌﻪ اﯾﺮاﻧـﯽ و بﺮﺧورداری
م یلرزد که انگار دارد رقص عربی م یکند .سیمرغ که بالای کوه آشیانه از وﮐﻼی ﺧبـﺮﻩ ،باﻻﺗﺮﯾـﻦ رﻗﻢ را در ازای ﺧﺴـارت ﺷـﻤا
هیرمند را رها م یکردند ،دریاچۀ هامون نجات پیدا م یکرد. دارد .فریاد م یزند" :ای کوه! کرم نریز .بگذار به جوج ههایم برسم ".البته
اگر رستم اما مزاده بود،دودخترش یعنی گشسب بانو و زربانودو اسمی نبودند نم یدانم که سیمرغ جوجه دارد ،م یزاید ،تخم م یگذارد و یا اصلًا نر است ﺧواهـد ﮔﺮﻓﺖ.
که شما امروز آن را بشنوید ،گلندام و تهمینه زنان آن حضرت مثل سایر امام ﺟﻬﺖ اﻃﻼعات بیﺸﺘﺮ ،لﻄﻔًا با ﻓﺮﺷﺎد ﺣﺴﯿﻦﺧﺎﻧﯽ ﺗﻤاس بﮕیﺮﯾد.
زادههای زن ،مشهور بودند .ما امتیاز بقعه و بارگاه آنها را به استانهای کویری یا ماده .هر چه که هست ،تحت امر خداوند است.
کوه با چشمانی اشکبار رو م یکند به سیمرغ و م یگوید" :ای از خدا
م یدادیم ،تا مسائل زنان ما هم مورد توجه ویژه قرار بگیرد. بی خبر!چه جوج های؟ پدرجان! بیا ببین چه بزرگواری را بدون پوشک و
کوتاه کلام اینکه ما به بزرگان خودمان توجه نشان نم یدهیم .شما ببینید
حضرت یوسف اصلًا حضرت نبود .برادران ناتن یاش او را در چاه انداختند، شیر،انداخت هاند در دامان من.
شد حضرت و عزیز مصر .رستم ما را با رخشش برادر ناتن یاش در چاه حتی جا داشت که خود سام ،پدر زال را پیغمبر معرفی کند .آنوقت فرستادن
انداخت و شهید کرد .ما برای اما مزاده شدن این شهی ِد چاه تلاش نکردیم. بچه از زابل تا کوه البرز م یشد کرامات او .اگر مغرضین م یپرسیدند که این
چه پهلوا ِن بی عقل و احساسی است که بچۀ بی پناه را م یاندازد دور ،ما
واقعاً نم یدانم که چرا فردوسی این کار را نکرد.
در مورد فردوسی حکایت فراوان است اما در صحت آنها جای شک هست. م یگفتیم که به شما چه؟ به فرمان خدا انداخته دور.
روایتی است که روزی سعدی در میان شعرا و ادیبان ادعا کرد که م یتواند عدهای ازدشمنان استان ما که قصد سن گاندازیدارند ،مسئلۀ کوچ ِک کشته
مثل فردوسی اشعار حماسی بسراید .برای ثابت کردن ادعایش ،ف یالبداهه شدن سهراب به دست رستم را بهانه کرده ،م یگویند که چون کار رستم با
نیرنگ و تقلب بود ،لذا او نم یتواند امامزاده بشود .عجب حرفی است! خود
گفت: حضرت امام در پاریس خدعه فرمودند و در ایران امام شدند .دروغ مصلحت
خدا کشتی آنجا که خواهد بر د | وگر ناخدا جامه بر تن درد آمیز و تقیه ،وقتی خوف جان باشد و امید تخت و تاج ،روا باشد .اتفاقاً حضرت
رستم تنها امامزادهای خواهد بود که فرزند خودش را قربانی کرده است.
شب فردوسی را در خواب دید که فرمود:
برد کشتی آنجا که خواهد خدا ی | اگر جامه بر تن درد ناخدای
سعدی که از خواب بیدار شد ،دیگر دنبال شعر حماسی نرفت.
من هم بعد از این افکار و سئوالات ،شبش کسی را خواب دیدم .م یخورد
که فردوسی باشد .پهلو م یزد که سعدی باشد .گفت:
بلوچ! امام زاده همین پنج روز و شش باشد
ایران ما بعد از آن همیشه خوش باشد
Mulholland 28
بقیه بزرگواران بچ ههای مردم را قربانی م یکردند .حتم دارم رستمی که از طنز سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
هفتخوان گذشت ،از این دست اندازها هم خواهد گذشت. Barristers and Solicitors
م یبینید که م یتواند اما مزادۀ توپی بشود. عبدالقادر بلوچ
همانطور که م یدانید رستم یلی بود Tel: 604-526-1805
اگر رستم امام زاده بود ،کلف تتر از همۀ امام زادههای فعلی بود .نعوذ و بالله در سیستان که خدابیامرز فردوسی
نه اینکه این پانزده هزار امام زدۀ موجود کم مقامی داشته باشند ،اما حضرت کردش رستم دستان .ضمن تشکر از Fax: 604-526-8056
آن مرحوم گرامی که در آن زمان،
رستم علی هالسلام به خاطر اصالت ایرانیش خیلی امامزاده م یشد. بیشتر از مسؤلین فعلی مملکت به استان ما توجه داشت ،آرزو م یکنم که www.kinmanmulholland.com
کل سیستان تا حالا شده بود بارگاه حضرت رست مابن زا لابن سام این ایکاش رستم یک امامزاده بود .شعرش هم م یشد:
نریمان ابن الخ ...علیه السلام .با توجه به دست و دلبازی مردم سیستان و که رستم ملایی بود در سیستان من او را کردم رستم علی هالسلام ﻓﺮﺷاد ﺣﺴیﻦﺧاﻧﯽ )ﻣﺸاور و ﻣﺘﺮﺟﻢ(
بلوچستان ،بعد باید بقیه علی هالسلا مها م یآمدند و شفا دادن را از حضرت اگر رستم امام زاده بود ،برایش حتمن در دوران صفویه ،بقعه و بارگاهی
تهمتن علیه السلام یاد م یگرفتند .حالا ممکن است یکی از این برادران م یساختند .ترقی و پیشرفت استان ما هم حداقل از رژیم گذشته شروع )Farshad H. Khani (Manager
سیستانی که نظام آنها را خام کرده و با خود همراه کرده است ،به من بگوید م یشد.دلیلش این است که اعلیحضرت فقید که همیشه به ائمه اطهار ارادت
که اگر رستم اما مزاده بود باز هم سیستانی بود ،به توی بلوچ چه ربطی قلبیداشتند ،علاوه بر زیارت مشهد مقدس به سیستان و بلوچستان مقدس Cell: 604-727-4555
دارد؟ پاسخ این عزی ِز سرسپرده بسیار مشخص است .فردوسی به ما بلو چها هم مشرف م یشدند .م یدانید که ذات همایونی هر کجا که نزول اجلال E-mail:farshadx@hotmail.com
هم بی لطف نبوده ،در شاهنامه سر و کارمان با حیوانات است .چه آنجایی م یفرمودند ،دستورات اکیدی هم صادر م یفرمودند .حتم دارم روی ارادتی
که انوشیروان عادل قتل عاممان م یکند ،چه آنجایی که فرموده" :گردانی که به مرحوم فردوسی داشتند برای گسترش و مطلا کردن صحن مقدس ﺳاعات ﮐار ٩ :ﺻبﺢ ﺗا ٩ﺷﺐ
ز کوچ و بلوچ همه سگالنده مانند قوچ" .این در سرنوشت ماست که با حضرت رستم ارواحنا فدا ،بودجۀ لازمه در اختیار تولیت بارگاه قرار م یدادند.
حیوانات سر و کار داشته باشیم .لذا رخش آن بزرگوار به طور سنتی به ما بعد از انقلاب هم اگر به ما یک واعظ طبسی کوچولو تعلق م یگرفت، Trial Lawyers: دﻓﺘﺮ ﺣﻘﻮﻗﯽ
م یرسد .تا حالا هیچ امام و امام زادهای را با مرکبش دفن نکردهاند .فقط حجم غبار روبی پولی ما ازحرم مطهر صاح ِب والای گرز علی هالسلام ،از • Ian H. Kinman
رخش را بدهند به بلو چها ،بلوچستان از لحاظ آبادی ،مشهد را م یگذارد ری گهای روانی که بادهای صد و بیست روزه در سیستان جابجا م یکنند • Neil A. Mulholland »ﮐﯽ ام«
توی جیبش .آنقدرها که نظام ما را قاچاقچی معرفی کرده ،ما قاچاقچی • David Milburn ﻣﺸﺎوره اوﻟﯿﻪ
نیستیم .بیکاریم .از فرط بیکاری م یرویم دو کیسه تریاک از افغانستان بیشتر م یشد. • Marco Von Antal
م یآوریم که بکشیم .اینجا مشتری خوب پیدا م یکنیم ،م یفروشیمشان. با برخی از دوستان که واقعاً نم یشود راجع به زنده یاد فردوسی و شاهنامه، • Claire Hong راﯾﮕﺎن
بدون وضوی ملی حرف زد .بعضی از شخصی تهای شاهنامه هم اتوماتیک
هم به ادبیات بالنده کمک م یکنیم هم به علمای اعلام. وار در سطح خدا و پیغمبرند و امامزاده خطاب کردن آنها توهین است. In touch with Iranian diversity
اگر رخش آن حضرت در بلوچستان دفن بو د ،ما احتیاجی به تریاک اما رستم مال خودمان است .باور بفرمایید که ما در استان سیستان و
نداشتیم .نصف بلوچستان را م یکردیم بارگاه آن اسب بزرگوار .کاری بلوچستان نیاز مبرمی به یک اما مزاده داریم .برخی از دوستان م یگویند -ﺗﺼﺎدﻓـﺎت ) :(ICBCﺑﻌــﺪ از ﻫــﺮ ﺗﺼــﺎدف و ﻗﺒــﻞ از Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
م یکردیم که از همین آمریکا و کانادا ،مهاجرین محترم ایرانی که از دست که این شدنی نیست .در صورتی که این یکی از شدن یترین کارهاست .خدا ﻣﺮاﺟﻌـﻪ ﺑـﻪ ICBCﻣﺸـﻮرت ﺑـﺎ ﻣـﺎ ﺑـﻪ ﻧﻔـﻊ ﺷﻤﺎﺳـﺖ
نظام اسلامی فراری شدهاند ،دسته دسته حیوانات بیمار خودشان را برای بیامرز زال ،پدر رستم ،با آن موهای سفید که به دنیا آمد ،ظرفیت پیغمبر -اﻣــﻮر ﺟﻨﺎﺋــﯽ :ﻗﺘــﻞ ،دزدی ،راﻧﻨﺪﮔــﯽ در ﺣــﺎل
شفا بیاورند سر مزار آن اسب مقدس .با فروش قبر به عزیزانی که حیوانات شدن را هم داشت .کرامات بالاتر از این که آدم با سیمرغ حرف بزند؟ شما
جگر گوشۀ خود را از دست م یدادند م یتوانستیم بیشتر از فروش یک سالۀ یک پیغمبر پیدا کنید که شیر مرغ معمولی خورده باشد .فکرش را بکنید، ﻣﺴــﺘﯽ و ﻣــﻮاد ﻣﺨــﺪر ،درﮔﯿــﺮی و زدوﺧــﻮرد
اپل درآمد داشته باشیم .قبرهای شش طبقۀ ما ،در جوار بارگاه آن رخش عدهای از سر سپردههای سام که م یتوانستند کافر باشند ،زال علی هالسلام -اﻣﻮر ﻣﮫﺎﺟﺮت
را م یاندازند دامنۀ کوه .نه کوههای بلوچستان بلکه کوه البرز .از همین یک -اﻣﻮر ﺧﺎﻧﻮاده
بزرگوار ،برای تمام حیوانات جهان آرامشی ابدی به ارمغان م یآورد. تیکه ،م یشود روض ههای پر سوز و گدازی ساخت .طفل بی کس و کار،
حالا اگر به جرم توهین به انوشیروان عادل ،رخش آن حضرت دیو کش بی آب و طعام ،انگشتش را م یگذارد در دهانش .فرشتگان زار زار گریه -اﻣﻮر ﮐﻤﭙﺎﻧﯽھﺎ
علی هالسلام را به ما نم یدادند ،ما برای مهراب و سیندخت کابلی بقعه و م یکنند .خدای ارح مالراحمین م یپرسد" :ای فرشتگانم شما چرا گریه -اﻋﺎده ﺣﯿﺜﯿﺖ و ﺧﺴﺎرت
بارگاه م یساختیم .تا ملت بدانند که یک پدر بزرگ و مادر بزرگ اما مزادۀ م یکنید؟" فرشتگان م یگویند" :بار الاها ،طفل معصوم انگشتش را گذاشت -اﺧﺮاﺟﯽ از ﮐﺎر ﺑﺪون دﻟﯿﻞ ﮐﺎﻓﯽ
آنها افغان بودند .افغانها هم وقتی م یدیدند ما به جای اعدام ،دو کابلی دردهانش ".ارح مالراحمین م یگوید" :طفل انگشتش را نگذارددردهانش،
را زیارت م یکنیم ،رنجیده خاطر نم یشدند .به روی خودشان نم یآوردند کجای خود بگذارد؟ گریه نکنید .من کوه البرز و سیمرغ را الکی نساخت هام". دﻓﺘـﺮ ﺣﻘﻮﻗـﯽ ،KMاز وﮐﻼی ﺳـابﻖ باﻣﮑارﺗـﻞ ﮔولـد ،با
که بچ ههای آنها در مملک ِت اسلامی ما اجازۀ رفتن به مدرسه ندارند .آب در این هنگام خداوند به کوه امر م یکند " :ای کوه! بلرز" .کوه هم چنان ﭘﺸـﺘواﻧﻪ ٢٢ﺳـال ﺧدﻣﺖ بﻪ ﺟاﻣﻌﻪ اﯾﺮاﻧـﯽ و بﺮﺧورداری
م یلرزد که انگار دارد رقص عربی م یکند .سیمرغ که بالای کوه آشیانه از وﮐﻼی ﺧبـﺮﻩ ،باﻻﺗﺮﯾـﻦ رﻗﻢ را در ازای ﺧﺴـارت ﺷـﻤا
هیرمند را رها م یکردند ،دریاچۀ هامون نجات پیدا م یکرد. دارد .فریاد م یزند" :ای کوه! کرم نریز .بگذار به جوج ههایم برسم ".البته
اگر رستم اما مزاده بود،دودخترش یعنی گشسب بانو و زربانودو اسمی نبودند نم یدانم که سیمرغ جوجه دارد ،م یزاید ،تخم م یگذارد و یا اصلًا نر است ﺧواهـد ﮔﺮﻓﺖ.
که شما امروز آن را بشنوید ،گلندام و تهمینه زنان آن حضرت مثل سایر امام ﺟﻬﺖ اﻃﻼعات بیﺸﺘﺮ ،لﻄﻔًا با ﻓﺮﺷﺎد ﺣﺴﯿﻦﺧﺎﻧﯽ ﺗﻤاس بﮕیﺮﯾد.
زادههای زن ،مشهور بودند .ما امتیاز بقعه و بارگاه آنها را به استانهای کویری یا ماده .هر چه که هست ،تحت امر خداوند است.
کوه با چشمانی اشکبار رو م یکند به سیمرغ و م یگوید" :ای از خدا
م یدادیم ،تا مسائل زنان ما هم مورد توجه ویژه قرار بگیرد. بی خبر!چه جوج های؟ پدرجان! بیا ببین چه بزرگواری را بدون پوشک و
کوتاه کلام اینکه ما به بزرگان خودمان توجه نشان نم یدهیم .شما ببینید
حضرت یوسف اصلًا حضرت نبود .برادران ناتن یاش او را در چاه انداختند، شیر،انداخت هاند در دامان من.
شد حضرت و عزیز مصر .رستم ما را با رخشش برادر ناتن یاش در چاه حتی جا داشت که خود سام ،پدر زال را پیغمبر معرفی کند .آنوقت فرستادن
انداخت و شهید کرد .ما برای اما مزاده شدن این شهی ِد چاه تلاش نکردیم. بچه از زابل تا کوه البرز م یشد کرامات او .اگر مغرضین م یپرسیدند که این
چه پهلوا ِن بی عقل و احساسی است که بچۀ بی پناه را م یاندازد دور ،ما
واقعاً نم یدانم که چرا فردوسی این کار را نکرد.
در مورد فردوسی حکایت فراوان است اما در صحت آنها جای شک هست. م یگفتیم که به شما چه؟ به فرمان خدا انداخته دور.
روایتی است که روزی سعدی در میان شعرا و ادیبان ادعا کرد که م یتواند عدهای ازدشمنان استان ما که قصد سن گاندازیدارند ،مسئلۀ کوچ ِک کشته
مثل فردوسی اشعار حماسی بسراید .برای ثابت کردن ادعایش ،ف یالبداهه شدن سهراب به دست رستم را بهانه کرده ،م یگویند که چون کار رستم با
نیرنگ و تقلب بود ،لذا او نم یتواند امامزاده بشود .عجب حرفی است! خود
گفت: حضرت امام در پاریس خدعه فرمودند و در ایران امام شدند .دروغ مصلحت
خدا کشتی آنجا که خواهد بر د | وگر ناخدا جامه بر تن درد آمیز و تقیه ،وقتی خوف جان باشد و امید تخت و تاج ،روا باشد .اتفاقاً حضرت
رستم تنها امامزادهای خواهد بود که فرزند خودش را قربانی کرده است.
شب فردوسی را در خواب دید که فرمود:
برد کشتی آنجا که خواهد خدا ی | اگر جامه بر تن درد ناخدای
سعدی که از خواب بیدار شد ،دیگر دنبال شعر حماسی نرفت.
من هم بعد از این افکار و سئوالات ،شبش کسی را خواب دیدم .م یخورد
که فردوسی باشد .پهلو م یزد که سعدی باشد .گفت:
بلوچ! امام زاده همین پنج روز و شش باشد
ایران ما بعد از آن همیشه خوش باشد