Page 26 - Shahrvand BC No.1341
P. 26
حمید امجد ،شاگرد خلف بیضایی در تئاتر 26مقالات
شب جمعه سیزدهم ذی القعده را کیان ثابتی
روایت م یکند .کلام نمایش ،هر
چند زبان امروز ایران نیست ولی بعضی از هنرمندان با خلق تعداد هنر
از نثری پخته و زیبا برخوردار است محدودی اثر ،چنان جایگاه
و هم چنان نشان دهنده زورآزمایی محکم و ماندگاری را برای
امجد با عنصر زبان برای رسیدن به خویش بنا م یکنند که بسیاری
یک کلام پیراسته و دور از حشو و با ارائه دهها اثر هنری به جایگاه سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
ایشان نم یرسند .از جمله این
زوائد است. بزرگ هنرمندان ایرانی« ،حمید
«مهر و آین هها» نمایش بعدی امجد» است .دکتر حمید امجد
حمید امجد است و روایت کننده بازیگر ،کارگردان ،نمایشنامه
داستان یک زن و مرد است که نویس و پژوهشگر تئاتر ،هر چند
با پای پیاده ،عازم زیارت یکی از سالهاست که به پژوهش و تدریس
مراقد ائمه م یشوند و پس از چهل در مراکز علمی کشور مشغول
روز سختی و ریاضت کشیدن، است و کمتر نمایشنام های از وی
موفق به زیارت حرم امام م یشوند. به چاپ رسیده ول ی همان تعداد محدود ( ۱۸نمایشنامه) ،نام او را در زمره
ایشان در طی مسیر به بازگویی مطر حترین نمایشنامه نویسان ایران قرار داده است .در این نوشتار با نگاهی
خاطرات خویش م یپردازند. گذرا به معرفی بعضی از نمایشنام ههای شاخص او خواهیم پرداخت.
آناهیتا ،خدای آبهای روی زمین و حافظ خانواده هاست که سیراب شدن نمایش مذکور ،شاید در برابر حمید امجد بطور قطع ،بسیاری از ایرانیان تئاتردوست در ونکوور حدود دو سال
زمین از آب رود نشان از باروری و شادابی مردمان روی آنست .البته آن طور «نیلوفرآبی» و «پستوخانه» اثر پیش در پو ستر نمایش «شب سال نو» کار محمد رحمانیان ،نام حمید
که در معرفی این نمایشنامه آمده آیی نهای «بخت» با آیی نهای «قربانی» درخشانی نباشد ولی یکی از معدود آثار مذهبی است که از دیالوگ نویسی امجد را دیدهاند که متن نمایش مزبور بر اساس طرحی از او شکل گرفته
در این اثر پیوند م یخورند چه که طبق فرهنگ و اساطیر کهن ایرانی بین تئاتری برخوردار است که بدون استفاده نامناسب از پدیده مذهب و یا است .امجد کار جدی تئاتر را با نویسندگی و کارگردانی دو نمایشنامه
آیی نهای گزیدن آنکه بخت با او یار باشد با آیی نهای گزیدن قربانی توسط دست گذاشتن بر احساسات مذهبی به خلق یک تعزیه امروزی موفق شود. از خود به نا مهای «تراژدی آقای قانع» و «قضیه تراخیس» آغاز کرد و
به نظر نگارنده ،مطالعه این نمایشنامه در کنار آثاری هم چون «روز واقعه» پس از آن بیشتر وقت خویش را به نوشتن نقد و تحلیل فیلم و تئاتر در
جمع ،پیوندی تنگاتنگ بوده است. و «مجلس ضربت زدن» بهرام بیضایی یا «امیر» و «پل» محمد رحمانیان نشریات سینمایی اختصاص داد .در سال ۱۳۷۰خورشیدی در یکی از
دکتر حمید امجد پس از زائر چندین نمایشنامه دیگر هم نوشت .که برای پویندگان تئاتر مذهبی بسیار موثر و کاربردی است. زیباترین فیل مهای بهرام بیضایی به نام «مسافران» در نقش داماد ،بازی
از بین آ نها دو نمایشنامه «ب یشیر و شکر» (اجرا در )۱۳۸۲و «پاتوغ حمید امجد با نمایشنامه «زائر» در دوازدهمین جشنواره نمای شهای کرد همچنین در نمایش تلویزیونی «بازپرس وارد م یشود» ایفای نقش
اسماعیل آقا» (چاپ در )۱۳۸۷از شناخته شده تری نهای آثار نمایشی آیینی -سنتی شرکت کرد و این نمایش هم مانند پستوخانه به عنوان کرد .در آن سا لها چند نمایشنامه نیز از وی به چاپ رسید« .زارون»، In touch with Iranian diversity
او هستند« .ب یشیر و شکر» که به عنوان بهترین نمایش سال از طرف نمایشنامه برگزیده جشنواره مزبور انتخاب شد .به نظر نگارنده ،زائر یکی «بادبا نها»« ،خرس» و «محبس» آثار نمایشی بودند که تا سال ۷۷از او
منتقدان مطبوعات و جایزه سوم نمایشنامه نویسی را از بیست و دومین از زیباترین آثار امجد شمرده م یشود هر چند داستان ظاهری نمایشنامه به چاپ رسید .او در همان دوران نمایشنامه «زارون» را به صحنه آورد.
جشنواره تئاتر فجر گرفت یک اثر ۹اپیزودیک است که نه داستان را از برداشتی از یک داستان کهن که درگیری بالارود یها و پایین رود یها برای
زبان شخصیتهای مختلف که در یک کافی شاپ نشست هاند ،روایت م یکند. تصاحب رود و سیراب کردن زمین خشک را نشان داده ولی اساسا یاداور
داستا نها و کاراکترهای هر قطعه هیچ ارتباطی با هم ندارند فقط یک کارگر
افغان کافی شاپ در همه آ نها مشترک است و درواقع ،حلقه رابط همه در جشنواره فجر ۱۳۷۷خورشیدی نمایش «نیلوفر آبی» از حمید امجد
داستا نها با یکدیگر است .دیالو گها بسیار ظریف و دقیق نوشته شدهاند به صحنه رفت .نمایشنامه مذکور که از آثار ماندگار در تاریخ نمایش ایران
که یاداور سبک نوشتار قهوه خان های اسماعیل خلج در دهه پنجاه است. محسوب م یشود ،در زمانه ای که بسیاری در عرصه تئاتر کشور با تقلید
نمایشنامه ب یشیر و شکر حرفهای ناگفته همه آدمهاست که نم یتوانند از بهرام بیضایی و بدون شناخت سعی م یکردند به پارسی نویسی رو
به زبان بیاورند .اما «پاتوغ اسماعیل آقا» که جایزه نمایش برگزیده کانون آورند که البته هیچ کدام هم نه در عرصه هنر و نه در جلب منتقدین و
نمایشنامه نویسان ایران و جایزه «روزی روزگاری» را به عنوان بهترین تماشاگران موفق نبودند« ،نیلوفر آبی» یک پدیده محسوب م یشد (اثری
نمایشنامه برای امجد به ارمغان آورد داستان مردی است که برای فرار از از شاگرد خلف استاد بیضایی)* .نمایش به دور از مغلق گوی یهای رایج و
گذشته ،به قهوه خانه متروک دورافتادهای پناه م یبرد و آن را م یخرد .طرح طر حهای نچسب و غیردراماتیکی مرسوم آن دوران که به نام «تئاتر ملی»
نمایشنامه مانند اسطوره ساختاری پیازی دارد که هر چه بیشتر در زندگی به خورد مخاطب داده م یشد با بهره از ادبیات عاشقانه کهن فارسی ،روایت
مرد کند و کاو م یشود رازهای عمیق تری از زندگی وی آشکار م یگردد. زندگی یافتن یک جوان از مرگ توسط یک راهب بودایی و عاشقی آن Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
قهوه خانه ،اسماعیل و پاتوغ (نام یکی از نمایشنام ههای خلج) همه به نوعی جوان به راهب مزبور است که برای رسیدن به معشوق ،گذراندن مراحل
یاداور اسماعیل خلج و نمایشهای قهوه خان های اوست هر چند این مورد از سلوک را م یپذیرد ولی در آخرین وادی سلوک ،برای رسیدن به انسان
ارزشهای «پاتوغ اسماعیل آقا» چیزی نم یکاهد و نمایشنامه ،نمایش حمید کامل باید معشوق را قربانی کند .طرح نمایشنامه هر چند در یک فضای
غیرایرانی م یگذرد ولی به شدت متاثر از ادبیات عاشقانه ایران زمین است.
امجد استهمراه با دیالوگ نویسی شاخص و قوی او. نمایش با آنکه تنها از دو کارا کتر بهره گرفته ولی استفاده درست و کامل
دکتر حمید امجد طی سالهای گذشته پنج نمایشنامه دیگر هم به چاپ از عنصر تعلیق موجب جذاب شدن نمایش گشته است .دیالو گها موجز
رسانده که عبارتند از :گردش تابستانی ،هوای پاک ،نگین ،سرنخ و فراموشی. و قابل فهم هستند که همین بر جذابیت نمایش م یافزاید .نیلوفر آبی در
که همه این آثار از سویی نشان از تسلط او بر فن نمایشنامه نویسی و از هفدهمین جشنواره تئاتر فجر ،جایزه نمایش برگزیده به مفهوم مطلق،
سوی دیگر ،بر شناخت دقیق وی از نمای شها و آیی نهای باستانی ایران بهترین نمایشنامه و بهترین کارگردانی را کسب کرد و همچنین به عنوان
دلالت دارند .محمد چرمشیر ،یکی از نمایشنامه نویسان هم دوره حمید نمایش منتخب کانون منتقدین تئاتر ایران شناخته شد.
امجد م یگوید خوشحال است که امجد گاهی م ینویسد چون هر بار او «پستوخانه» نمایش بعدی حمید امجد است که در سال ۱۳۷۸در
م ینویسد از نوشت هاش چیز جدید یاد م یگیرد ...اما من م یخواهم بگویم جشنواره تئاتر آیینی -سنتی شرکت کرد و به عنوان نمایش برگزیده
خوشحال هستم که حمید امجد گاهی م ینویسد چون هر بار م ینویسد نه جشنواره انتخاب شد .نمایش ،داستان «الماس» ،سیاه نمایش ایرانی و
تنها چیز جدیدی یاد م یگیرم بلکه گوهر جدیدی بر گنجینه هنر و ادبیات دردسرهایی است که در مواجهه با موقعی تهای مختلف برایش پیش
م یآید ،م یباشد .این نمایش ،تسلط و آشنایی کامل و دقیق حمید امجد
ایران افزوده م یشود. بر ساختار نمایش سنتی و بومی ایران و به کارگیری ماهرانه او از این
---------- ساختار را نشان م یدهد .عنصر طنز موقعیت که از عناصر شناخته شده در
نمایش سیاه بازی ایرانی است در این اثر به وضوح و خوبی دیده م یشود.
* اگر در سینما از واروژ کریم مسیحی به عنوان شاگرد خلف بهرام بیضایی امجد سال بعد ،نمایش کمدی انتقادی -سیاسی «شب سیزدهم» را اجراء 26
نام برده م یشود در تئاتر همه نگاهها به سوی حمید امجد معطوف م یشود.
کرد .نمایش در عصر قاجار م یگذرد و ماجرای ازدواج دختر آقابالاخان در
شب جمعه سیزدهم ذی القعده را کیان ثابتی
روایت م یکند .کلام نمایش ،هر
چند زبان امروز ایران نیست ولی بعضی از هنرمندان با خلق تعداد هنر
از نثری پخته و زیبا برخوردار است محدودی اثر ،چنان جایگاه
و هم چنان نشان دهنده زورآزمایی محکم و ماندگاری را برای
امجد با عنصر زبان برای رسیدن به خویش بنا م یکنند که بسیاری
یک کلام پیراسته و دور از حشو و با ارائه دهها اثر هنری به جایگاه سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
ایشان نم یرسند .از جمله این
زوائد است. بزرگ هنرمندان ایرانی« ،حمید
«مهر و آین هها» نمایش بعدی امجد» است .دکتر حمید امجد
حمید امجد است و روایت کننده بازیگر ،کارگردان ،نمایشنامه
داستان یک زن و مرد است که نویس و پژوهشگر تئاتر ،هر چند
با پای پیاده ،عازم زیارت یکی از سالهاست که به پژوهش و تدریس
مراقد ائمه م یشوند و پس از چهل در مراکز علمی کشور مشغول
روز سختی و ریاضت کشیدن، است و کمتر نمایشنام های از وی
موفق به زیارت حرم امام م یشوند. به چاپ رسیده ول ی همان تعداد محدود ( ۱۸نمایشنامه) ،نام او را در زمره
ایشان در طی مسیر به بازگویی مطر حترین نمایشنامه نویسان ایران قرار داده است .در این نوشتار با نگاهی
خاطرات خویش م یپردازند. گذرا به معرفی بعضی از نمایشنام ههای شاخص او خواهیم پرداخت.
آناهیتا ،خدای آبهای روی زمین و حافظ خانواده هاست که سیراب شدن نمایش مذکور ،شاید در برابر حمید امجد بطور قطع ،بسیاری از ایرانیان تئاتردوست در ونکوور حدود دو سال
زمین از آب رود نشان از باروری و شادابی مردمان روی آنست .البته آن طور «نیلوفرآبی» و «پستوخانه» اثر پیش در پو ستر نمایش «شب سال نو» کار محمد رحمانیان ،نام حمید
که در معرفی این نمایشنامه آمده آیی نهای «بخت» با آیی نهای «قربانی» درخشانی نباشد ولی یکی از معدود آثار مذهبی است که از دیالوگ نویسی امجد را دیدهاند که متن نمایش مزبور بر اساس طرحی از او شکل گرفته
در این اثر پیوند م یخورند چه که طبق فرهنگ و اساطیر کهن ایرانی بین تئاتری برخوردار است که بدون استفاده نامناسب از پدیده مذهب و یا است .امجد کار جدی تئاتر را با نویسندگی و کارگردانی دو نمایشنامه
آیی نهای گزیدن آنکه بخت با او یار باشد با آیی نهای گزیدن قربانی توسط دست گذاشتن بر احساسات مذهبی به خلق یک تعزیه امروزی موفق شود. از خود به نا مهای «تراژدی آقای قانع» و «قضیه تراخیس» آغاز کرد و
به نظر نگارنده ،مطالعه این نمایشنامه در کنار آثاری هم چون «روز واقعه» پس از آن بیشتر وقت خویش را به نوشتن نقد و تحلیل فیلم و تئاتر در
جمع ،پیوندی تنگاتنگ بوده است. و «مجلس ضربت زدن» بهرام بیضایی یا «امیر» و «پل» محمد رحمانیان نشریات سینمایی اختصاص داد .در سال ۱۳۷۰خورشیدی در یکی از
دکتر حمید امجد پس از زائر چندین نمایشنامه دیگر هم نوشت .که برای پویندگان تئاتر مذهبی بسیار موثر و کاربردی است. زیباترین فیل مهای بهرام بیضایی به نام «مسافران» در نقش داماد ،بازی
از بین آ نها دو نمایشنامه «ب یشیر و شکر» (اجرا در )۱۳۸۲و «پاتوغ حمید امجد با نمایشنامه «زائر» در دوازدهمین جشنواره نمای شهای کرد همچنین در نمایش تلویزیونی «بازپرس وارد م یشود» ایفای نقش
اسماعیل آقا» (چاپ در )۱۳۸۷از شناخته شده تری نهای آثار نمایشی آیینی -سنتی شرکت کرد و این نمایش هم مانند پستوخانه به عنوان کرد .در آن سا لها چند نمایشنامه نیز از وی به چاپ رسید« .زارون»، In touch with Iranian diversity
او هستند« .ب یشیر و شکر» که به عنوان بهترین نمایش سال از طرف نمایشنامه برگزیده جشنواره مزبور انتخاب شد .به نظر نگارنده ،زائر یکی «بادبا نها»« ،خرس» و «محبس» آثار نمایشی بودند که تا سال ۷۷از او
منتقدان مطبوعات و جایزه سوم نمایشنامه نویسی را از بیست و دومین از زیباترین آثار امجد شمرده م یشود هر چند داستان ظاهری نمایشنامه به چاپ رسید .او در همان دوران نمایشنامه «زارون» را به صحنه آورد.
جشنواره تئاتر فجر گرفت یک اثر ۹اپیزودیک است که نه داستان را از برداشتی از یک داستان کهن که درگیری بالارود یها و پایین رود یها برای
زبان شخصیتهای مختلف که در یک کافی شاپ نشست هاند ،روایت م یکند. تصاحب رود و سیراب کردن زمین خشک را نشان داده ولی اساسا یاداور
داستا نها و کاراکترهای هر قطعه هیچ ارتباطی با هم ندارند فقط یک کارگر
افغان کافی شاپ در همه آ نها مشترک است و درواقع ،حلقه رابط همه در جشنواره فجر ۱۳۷۷خورشیدی نمایش «نیلوفر آبی» از حمید امجد
داستا نها با یکدیگر است .دیالو گها بسیار ظریف و دقیق نوشته شدهاند به صحنه رفت .نمایشنامه مذکور که از آثار ماندگار در تاریخ نمایش ایران
که یاداور سبک نوشتار قهوه خان های اسماعیل خلج در دهه پنجاه است. محسوب م یشود ،در زمانه ای که بسیاری در عرصه تئاتر کشور با تقلید
نمایشنامه ب یشیر و شکر حرفهای ناگفته همه آدمهاست که نم یتوانند از بهرام بیضایی و بدون شناخت سعی م یکردند به پارسی نویسی رو
به زبان بیاورند .اما «پاتوغ اسماعیل آقا» که جایزه نمایش برگزیده کانون آورند که البته هیچ کدام هم نه در عرصه هنر و نه در جلب منتقدین و
نمایشنامه نویسان ایران و جایزه «روزی روزگاری» را به عنوان بهترین تماشاگران موفق نبودند« ،نیلوفر آبی» یک پدیده محسوب م یشد (اثری
نمایشنامه برای امجد به ارمغان آورد داستان مردی است که برای فرار از از شاگرد خلف استاد بیضایی)* .نمایش به دور از مغلق گوی یهای رایج و
گذشته ،به قهوه خانه متروک دورافتادهای پناه م یبرد و آن را م یخرد .طرح طر حهای نچسب و غیردراماتیکی مرسوم آن دوران که به نام «تئاتر ملی»
نمایشنامه مانند اسطوره ساختاری پیازی دارد که هر چه بیشتر در زندگی به خورد مخاطب داده م یشد با بهره از ادبیات عاشقانه کهن فارسی ،روایت
مرد کند و کاو م یشود رازهای عمیق تری از زندگی وی آشکار م یگردد. زندگی یافتن یک جوان از مرگ توسط یک راهب بودایی و عاشقی آن Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
قهوه خانه ،اسماعیل و پاتوغ (نام یکی از نمایشنام ههای خلج) همه به نوعی جوان به راهب مزبور است که برای رسیدن به معشوق ،گذراندن مراحل
یاداور اسماعیل خلج و نمایشهای قهوه خان های اوست هر چند این مورد از سلوک را م یپذیرد ولی در آخرین وادی سلوک ،برای رسیدن به انسان
ارزشهای «پاتوغ اسماعیل آقا» چیزی نم یکاهد و نمایشنامه ،نمایش حمید کامل باید معشوق را قربانی کند .طرح نمایشنامه هر چند در یک فضای
غیرایرانی م یگذرد ولی به شدت متاثر از ادبیات عاشقانه ایران زمین است.
امجد استهمراه با دیالوگ نویسی شاخص و قوی او. نمایش با آنکه تنها از دو کارا کتر بهره گرفته ولی استفاده درست و کامل
دکتر حمید امجد طی سالهای گذشته پنج نمایشنامه دیگر هم به چاپ از عنصر تعلیق موجب جذاب شدن نمایش گشته است .دیالو گها موجز
رسانده که عبارتند از :گردش تابستانی ،هوای پاک ،نگین ،سرنخ و فراموشی. و قابل فهم هستند که همین بر جذابیت نمایش م یافزاید .نیلوفر آبی در
که همه این آثار از سویی نشان از تسلط او بر فن نمایشنامه نویسی و از هفدهمین جشنواره تئاتر فجر ،جایزه نمایش برگزیده به مفهوم مطلق،
سوی دیگر ،بر شناخت دقیق وی از نمای شها و آیی نهای باستانی ایران بهترین نمایشنامه و بهترین کارگردانی را کسب کرد و همچنین به عنوان
دلالت دارند .محمد چرمشیر ،یکی از نمایشنامه نویسان هم دوره حمید نمایش منتخب کانون منتقدین تئاتر ایران شناخته شد.
امجد م یگوید خوشحال است که امجد گاهی م ینویسد چون هر بار او «پستوخانه» نمایش بعدی حمید امجد است که در سال ۱۳۷۸در
م ینویسد از نوشت هاش چیز جدید یاد م یگیرد ...اما من م یخواهم بگویم جشنواره تئاتر آیینی -سنتی شرکت کرد و به عنوان نمایش برگزیده
خوشحال هستم که حمید امجد گاهی م ینویسد چون هر بار م ینویسد نه جشنواره انتخاب شد .نمایش ،داستان «الماس» ،سیاه نمایش ایرانی و
تنها چیز جدیدی یاد م یگیرم بلکه گوهر جدیدی بر گنجینه هنر و ادبیات دردسرهایی است که در مواجهه با موقعی تهای مختلف برایش پیش
م یآید ،م یباشد .این نمایش ،تسلط و آشنایی کامل و دقیق حمید امجد
ایران افزوده م یشود. بر ساختار نمایش سنتی و بومی ایران و به کارگیری ماهرانه او از این
---------- ساختار را نشان م یدهد .عنصر طنز موقعیت که از عناصر شناخته شده در
نمایش سیاه بازی ایرانی است در این اثر به وضوح و خوبی دیده م یشود.
* اگر در سینما از واروژ کریم مسیحی به عنوان شاگرد خلف بهرام بیضایی امجد سال بعد ،نمایش کمدی انتقادی -سیاسی «شب سیزدهم» را اجراء 26
نام برده م یشود در تئاتر همه نگاهها به سوی حمید امجد معطوف م یشود.
کرد .نمایش در عصر قاجار م یگذرد و ماجرای ازدواج دختر آقابالاخان در