Page 30 - Shahrvand BC No.1325
P. 30
نمیشود .نکته قابل توجه ،استفاده کارگردان از نکات بعدی توضیح بیشتری داده خواهد شد -اگر این فرض چخوف در ونکوور مقالات 30
ریز برای نشان دادن مفاهیم نمایش است بطور مثال درست باشد باز هم چیزی از ارزشهای نمایش «شام 30
تغییر نکردن عقربه ساعت منزل از روی عدد ۹در خانوادگی» کاسته نمیشود و نقطه عطفی در کارنامه کیان ثابتی هنر
طول اجرا ،یادآور یکنواختی و سکون زندگی ساکنان هنری حسام انوری ،نویسنده جوان این اثر محسوب
ملک مزبور است یا شروع نمایش با سه بار افتادن شهرگان :ایرانیان ونکوور در یک شنبه سال / 22شماره - 1325جمعه 19ید 1393
قاب عکس خانوادگی ،لرزان بودن پای ههای زندگی و خواهد شد. ۲۱دسامبر شاهد اجرای نمایش «شام
اما آنچه نمایش شام خانوادگی را از تقلید صرف تحمل بیهودگی را ندارد .او م یخواهد زندگی کند خانوادگی» به نویسندگی و کارگردانی In touch with Iranian diversity
آغاز نابودی آن است. آثار چخوف ممتاز م یگرداند استفاده نویسنده نه زیستن .پس میمیرد چون در این دنیا فقط جای حسام انوری بودند .نمایش مذکور که
خاصیت تئاتر اینست که هر روززاده م یشود و هر از پاساژها و ترفندهای نمایشی است که در آثار زنده ماندن است نه زندگی( .آخرین صحنه نمایش، با استقبال خوب تماشاچیان مواجه شد
اجرا با اجرای شب پیشین و اجرای شب پسین نویسنده پرآوازه روسی دیده نمیشود .تک گویی تیمارستانی را نشان م یدهد که م یخاییل در پشت داستان یک خانواده پنج نفره روسی به
متفاوت است به همین جهت نمیتوان در مورد بازیگران در آوانسن از جمله تفاوتهای نمایش اجرا بام خودکشی کرده است .انگار که همه نمایش در نام «ماسلف» است .سه خواهر ،شوهر
چگونگی بازی بازیگران نمایش شام خانوادگی که شده با آثار چخوف است .این تک گوی یها که یک تیمارستان اتفاق افتاده است و م یخاییل برای یکی از خواهران و برادر شاعر مسلک،
پروندهاش با یک اجرا بسته شده ،اظهار نظر قطعی ظاهرا از تراوشات ذهنی م یخاییل شاعر سرچشمه فرار از این دنیای دیوانه ،راهی جز خودکشی نداشته پرسناژهای اصلی این نمایش هستند.
کرد .تجربه بازیگری نگارنده یادآور این نکته است که گرفته با کل دیالوگهای نمایش ،همخوانی ندارد با داستان نمایش از ساعت ۹صبح شروع
اجرای شب اول برای یک بازیگر میتواند بهترین اجرا این حال ،کارگردان نمایش ک ه همان نویسنده متن است :پایان سوم) و در ساعت ۹شب به پایان میرسد.
یا بدترین آن باشد .متاسفانه عدم حمایت ایرانیان میباشد ،اجازه نمیدهد تا این ناهمخوانی به ریتم در نمایش «شام خانوادگی» ،حسام انوری (نویسنده این پایان مصادف است با پایان زندگی
خارج از کشور از تئاترهایی که جنبه فرهنگیشان نمایش آسیبی وارد کند .استفاده از فلاش بک ،شیوه متن) تاثیر چخوف را در نوشتن نمایشنامه با اشاره
بر لوده بازی و خنداندن صرف ،برتری دارد موجب دیگری است که نویسنده در این اجرا برای معرفی مستقیم به آثار او هم نشان م یدهد .وجود «سه خانواده ماسلف.
شده تئاترهای فرهنگزا با کمترین دفعات اجرا به شخصی تها بکار گرفته است .احتمالا نمایشنامه خواهر» در نمایش شام خانوادگی ،نام بردن از نمایش آنچهدر سرتاسر نمایشنامه مشهود است توجه و علاقه
صحنه بیایند .این گونه نمایشها معمولا با یک یا نویس خواسته با نشان دادن پیشینه خانواده ماسلف «مرغ دریایی» ،وجود «باغ آلبالو» در ملک موروثی نویسنده متن به آثار چخوف است .اشارات و تلویحات
حداکثر ۳اجرا پروندهشان بسته میشود .با همه این مراحل اضمحلال و نابودی آ نها را نشان دهد .به و تطابق آشکار شخصیت میخائیل شام خانوادگی با فراوان متن نمایشنامه به آثار چخوف این گمان را در
اوصاف نمیتوان بازی خوب و روان بازیگر جوان نقش نظر نگارنده ،اگر نویسنده بجای استفاده پی در پی وانیای آشفته حال نمایش «دایی وانیا» ،نمونههای مخاطب ایجاد م یکند که نمایشنامه نویس ،نمایش
م یخاییل را نادیده گرفت« .عطا سینا» بازیگر نقش از این ترفند نمایشی ،از دیالوگهای رد و بدل شده روشن این تاثیرگذاری هستند .ساختار چهار پردهای «شام خانوادگی» را به عنوان ادای دین به چخوف
م یخاییل با حرکات بدن و بیان مناسب با صحنه و بین کاراکت رها جهت رسیدن به هدف استفاده م یکرد که در آغاز نمایش اعلام میشود بیش از آنکه نوشته است .زمان نمایش ،عهد چخوف است ،نامهای
تغییر پی در پی حالات و رفتارهای متناسب با نقش، موجب کوتاهتر شدن زمان نمایش و از طرف دیگر، کاربرد عملی در اجراء داشته باشد یادآور ساختار بازیگران ،روسی انتخاب شده و مانند اکثر آثار
نوید بازیگری خوش آتیه در عرصه تئاتر ایرانیان کانادا نمایشنامههای بلند آنتوان چخوف روسی میباشد. نمایشی چخوف در یک ملک موروثی در شهرستان
را م یدهد .همچنین آنیتا زنگنه در نقش کلارا ،سونیا ریتم نمایش بهتر حفظ میشد. هر چند که به نظر نگارنده ،نمایش «شام خانوادگی» گمنامی در روسیه تزاری م یگذرد .ساکنان این ملک
محبوب در نقش ناتالی و رضا راد در نقش دیمیتری کارگردانی و بازیگران نمایش همگی به بهترین وجه در پنج پرده اجرا میشود نه در چهار پرده! همچنین هم به مشابه کاراکترهای چخوفی همگی از وضعیت
که از یک گروه آماتور انتظار میرود ،به اجرای نقش باید بدین نکته هم اشاره کرد که نمایشنامههای زندگی خویش ،ناراض یاند و هر کدام در جستجوی
اجراهای قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند. خود م یپردازند .استفاده از موسیقی زنده ،اسلاید و چخوف ،آثاری تخت هستند و به شیوه کلاسیک راهی برای فرار از این وضعیت هستند .یکی با پناه
تئاتر نوپای ونکوور که در طی حضور چند ساله طراحی نور از جمله روشهایی بودند که کارگردان بر روابط علت و معلولی استوار نیستند .آنچه یک بردن به مشروب ،بعدی با فراراز آنجا همراه دوست
محمد رحمانیان (هنرمند سرشناس تئاتر ایران) و برای جلوگیری از کسالت و یکنواختی اجراء بکار نمایشنامه چخوفی را پیش م یبرد نه رویداد و پسرش ،دیگری با نویسندگی و شاعری ،شخصیت
مهتاب نصیرپور شکوفا شده با نمایش شام خانوادگی گرفته است .میزانسنهای نمایش همگی خطی واقعه به سبک کلاسیک بلکه شناخت قدم به قدم دیگر با پنهان نمودن خود در کاراکترهای تئاتر و
که توسط تعدادی از هنرآموزان کلاس رحمانیان اجرا و کلاسیک هستند و به هیچ وجه از اشکال دیگر شخصی تها و روابط حاکم بر زندگی آنها از خلال آخرین فرد از این گروه با مشغول کردن خود در اداره
شد ،نوید دهنده ادامه رشد و شکوفایی تئاتر فرهنگزا میزانسنهای صحنهای استفاده نشده است .با این دیالوگهای کاراکترها میباشد .به همین دلیل آثار امور زمین و ملک و حفظ ظاهری تارو پود خانوادهای
حال ،با توجه به زمان طولانی نمایش ( ۱۲۰دقیقه) نمایشی چخوف با تابلوهای امپرسیونیست مقایسه که دیگر اثری از روابط انسانی و خانوا دگی در آن
در جامعه ایرانیان ونکوور م یباشد. این شکل میزانسن موجب خستگی تماشاگران میشود قلم چخوف ،نوریست که زوایای پنهان آدمها وجود ندارد .عشقهای نافرجام و آرزوهای بربادرفته
را آشکار و واقعیت را نمایان میسازد .درواقع ،به دلیل که از مشخصههای کاراکترهای چخوف هستند در
همین ساختار دراماتیکی و استفاده از روا نشناسی این نمایش هم دیده میشود .کهنگی و دلمردگی Vol. 22 / No. 1325 - Friday, Jan. 9, 2015
شخصی تها در آثار آنتوان چخوف؛ میتوان این آثار تنیده شده در شخصیتهای نمایش ،موجب شده
عکس از نیما رهنما – برگرفته از صفحه فیسبوک حسام انوری را یکی از نقاط آغازین ادبیات مدرن نمایشی جهان که روابط گرم و دوست داشتنی خانوادگی تبدیل به
دانست .البته پزشک بودن چخوف در پیدایش چنین روابط سرد و ظاهری اعضای آن با هم شود که در
شیوهای در هنر نمایشنامه نویسی بیتاثیر نبوده این ورطه دیگر جایی برای «عشق» و «آرزو» باقی
است .حسام انوری سعی کرده با بهره گیری از این نم یگذارد .بیهودگی حاکم بر نمایشنامههای چخوف
شیوه ،نمایش خود را پیش ببرد که البته به نظر یکی از دلایل مهم به شمار میآید که کاراکترهای
میآید در پارهای از صحنهها به دلیل عدم توانایی در این آثار راهی جز خودکشی برای پایان فرجام خود
شناساندن کاراکترها به مخاطب نمایش از شیوههای نم ییابند (چخوف یک نمایش تک پردهای کوتاه هم
دیگری که در نمایشنامههای چخوف مرسوم نیست، دارد که در ایران -به اشتباه -تحت عنوان «خودکشی»
استفاده کرده است- .در مورد این مطلب ،در پاراگراف منتشر شده است) که اشارهای آشکار به تباهی انسان
به دست خویشتن است .کاراکترهای نمایش شام
خانوا دگی نیز در پایان دچار چنین فرجام سختی
شدند .در واقع پیام چخوف که نابودی کامل زندگی
تنها راه گریز از یکنواختی و کسالت آن است در
نمایش شام خانوادگی عینا تکرار شده است.
نمایش شام خانوادگی پایانی دو گانه دارد .بعد از
جمع شدن همه اعضای خانواده در ساعت ۹شب؛ در
پایان اول ،میخاییل همه اعضای خانواده را میکشد
چون معتقد است اینان بیهوده و ب یدلیل زندهاند
و فقط زیست م یکنند تا زندگی ،اما در پایان دوم
این م یخاییل است که خویشتن را م یکشد چون
ریز برای نشان دادن مفاهیم نمایش است بطور مثال درست باشد باز هم چیزی از ارزشهای نمایش «شام 30
تغییر نکردن عقربه ساعت منزل از روی عدد ۹در خانوادگی» کاسته نمیشود و نقطه عطفی در کارنامه کیان ثابتی هنر
طول اجرا ،یادآور یکنواختی و سکون زندگی ساکنان هنری حسام انوری ،نویسنده جوان این اثر محسوب
ملک مزبور است یا شروع نمایش با سه بار افتادن شهرگان :ایرانیان ونکوور در یک شنبه سال / 22شماره - 1325جمعه 19ید 1393
قاب عکس خانوادگی ،لرزان بودن پای ههای زندگی و خواهد شد. ۲۱دسامبر شاهد اجرای نمایش «شام
اما آنچه نمایش شام خانوادگی را از تقلید صرف تحمل بیهودگی را ندارد .او م یخواهد زندگی کند خانوادگی» به نویسندگی و کارگردانی In touch with Iranian diversity
آغاز نابودی آن است. آثار چخوف ممتاز م یگرداند استفاده نویسنده نه زیستن .پس میمیرد چون در این دنیا فقط جای حسام انوری بودند .نمایش مذکور که
خاصیت تئاتر اینست که هر روززاده م یشود و هر از پاساژها و ترفندهای نمایشی است که در آثار زنده ماندن است نه زندگی( .آخرین صحنه نمایش، با استقبال خوب تماشاچیان مواجه شد
اجرا با اجرای شب پیشین و اجرای شب پسین نویسنده پرآوازه روسی دیده نمیشود .تک گویی تیمارستانی را نشان م یدهد که م یخاییل در پشت داستان یک خانواده پنج نفره روسی به
متفاوت است به همین جهت نمیتوان در مورد بازیگران در آوانسن از جمله تفاوتهای نمایش اجرا بام خودکشی کرده است .انگار که همه نمایش در نام «ماسلف» است .سه خواهر ،شوهر
چگونگی بازی بازیگران نمایش شام خانوادگی که شده با آثار چخوف است .این تک گوی یها که یک تیمارستان اتفاق افتاده است و م یخاییل برای یکی از خواهران و برادر شاعر مسلک،
پروندهاش با یک اجرا بسته شده ،اظهار نظر قطعی ظاهرا از تراوشات ذهنی م یخاییل شاعر سرچشمه فرار از این دنیای دیوانه ،راهی جز خودکشی نداشته پرسناژهای اصلی این نمایش هستند.
کرد .تجربه بازیگری نگارنده یادآور این نکته است که گرفته با کل دیالوگهای نمایش ،همخوانی ندارد با داستان نمایش از ساعت ۹صبح شروع
اجرای شب اول برای یک بازیگر میتواند بهترین اجرا این حال ،کارگردان نمایش ک ه همان نویسنده متن است :پایان سوم) و در ساعت ۹شب به پایان میرسد.
یا بدترین آن باشد .متاسفانه عدم حمایت ایرانیان میباشد ،اجازه نمیدهد تا این ناهمخوانی به ریتم در نمایش «شام خانوادگی» ،حسام انوری (نویسنده این پایان مصادف است با پایان زندگی
خارج از کشور از تئاترهایی که جنبه فرهنگیشان نمایش آسیبی وارد کند .استفاده از فلاش بک ،شیوه متن) تاثیر چخوف را در نوشتن نمایشنامه با اشاره
بر لوده بازی و خنداندن صرف ،برتری دارد موجب دیگری است که نویسنده در این اجرا برای معرفی مستقیم به آثار او هم نشان م یدهد .وجود «سه خانواده ماسلف.
شده تئاترهای فرهنگزا با کمترین دفعات اجرا به شخصی تها بکار گرفته است .احتمالا نمایشنامه خواهر» در نمایش شام خانوادگی ،نام بردن از نمایش آنچهدر سرتاسر نمایشنامه مشهود است توجه و علاقه
صحنه بیایند .این گونه نمایشها معمولا با یک یا نویس خواسته با نشان دادن پیشینه خانواده ماسلف «مرغ دریایی» ،وجود «باغ آلبالو» در ملک موروثی نویسنده متن به آثار چخوف است .اشارات و تلویحات
حداکثر ۳اجرا پروندهشان بسته میشود .با همه این مراحل اضمحلال و نابودی آ نها را نشان دهد .به و تطابق آشکار شخصیت میخائیل شام خانوادگی با فراوان متن نمایشنامه به آثار چخوف این گمان را در
اوصاف نمیتوان بازی خوب و روان بازیگر جوان نقش نظر نگارنده ،اگر نویسنده بجای استفاده پی در پی وانیای آشفته حال نمایش «دایی وانیا» ،نمونههای مخاطب ایجاد م یکند که نمایشنامه نویس ،نمایش
م یخاییل را نادیده گرفت« .عطا سینا» بازیگر نقش از این ترفند نمایشی ،از دیالوگهای رد و بدل شده روشن این تاثیرگذاری هستند .ساختار چهار پردهای «شام خانوادگی» را به عنوان ادای دین به چخوف
م یخاییل با حرکات بدن و بیان مناسب با صحنه و بین کاراکت رها جهت رسیدن به هدف استفاده م یکرد که در آغاز نمایش اعلام میشود بیش از آنکه نوشته است .زمان نمایش ،عهد چخوف است ،نامهای
تغییر پی در پی حالات و رفتارهای متناسب با نقش، موجب کوتاهتر شدن زمان نمایش و از طرف دیگر، کاربرد عملی در اجراء داشته باشد یادآور ساختار بازیگران ،روسی انتخاب شده و مانند اکثر آثار
نوید بازیگری خوش آتیه در عرصه تئاتر ایرانیان کانادا نمایشنامههای بلند آنتوان چخوف روسی میباشد. نمایشی چخوف در یک ملک موروثی در شهرستان
را م یدهد .همچنین آنیتا زنگنه در نقش کلارا ،سونیا ریتم نمایش بهتر حفظ میشد. هر چند که به نظر نگارنده ،نمایش «شام خانوادگی» گمنامی در روسیه تزاری م یگذرد .ساکنان این ملک
محبوب در نقش ناتالی و رضا راد در نقش دیمیتری کارگردانی و بازیگران نمایش همگی به بهترین وجه در پنج پرده اجرا میشود نه در چهار پرده! همچنین هم به مشابه کاراکترهای چخوفی همگی از وضعیت
که از یک گروه آماتور انتظار میرود ،به اجرای نقش باید بدین نکته هم اشاره کرد که نمایشنامههای زندگی خویش ،ناراض یاند و هر کدام در جستجوی
اجراهای قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند. خود م یپردازند .استفاده از موسیقی زنده ،اسلاید و چخوف ،آثاری تخت هستند و به شیوه کلاسیک راهی برای فرار از این وضعیت هستند .یکی با پناه
تئاتر نوپای ونکوور که در طی حضور چند ساله طراحی نور از جمله روشهایی بودند که کارگردان بر روابط علت و معلولی استوار نیستند .آنچه یک بردن به مشروب ،بعدی با فراراز آنجا همراه دوست
محمد رحمانیان (هنرمند سرشناس تئاتر ایران) و برای جلوگیری از کسالت و یکنواختی اجراء بکار نمایشنامه چخوفی را پیش م یبرد نه رویداد و پسرش ،دیگری با نویسندگی و شاعری ،شخصیت
مهتاب نصیرپور شکوفا شده با نمایش شام خانوادگی گرفته است .میزانسنهای نمایش همگی خطی واقعه به سبک کلاسیک بلکه شناخت قدم به قدم دیگر با پنهان نمودن خود در کاراکترهای تئاتر و
که توسط تعدادی از هنرآموزان کلاس رحمانیان اجرا و کلاسیک هستند و به هیچ وجه از اشکال دیگر شخصی تها و روابط حاکم بر زندگی آنها از خلال آخرین فرد از این گروه با مشغول کردن خود در اداره
شد ،نوید دهنده ادامه رشد و شکوفایی تئاتر فرهنگزا میزانسنهای صحنهای استفاده نشده است .با این دیالوگهای کاراکترها میباشد .به همین دلیل آثار امور زمین و ملک و حفظ ظاهری تارو پود خانوادهای
حال ،با توجه به زمان طولانی نمایش ( ۱۲۰دقیقه) نمایشی چخوف با تابلوهای امپرسیونیست مقایسه که دیگر اثری از روابط انسانی و خانوا دگی در آن
در جامعه ایرانیان ونکوور م یباشد. این شکل میزانسن موجب خستگی تماشاگران میشود قلم چخوف ،نوریست که زوایای پنهان آدمها وجود ندارد .عشقهای نافرجام و آرزوهای بربادرفته
را آشکار و واقعیت را نمایان میسازد .درواقع ،به دلیل که از مشخصههای کاراکترهای چخوف هستند در
همین ساختار دراماتیکی و استفاده از روا نشناسی این نمایش هم دیده میشود .کهنگی و دلمردگی Vol. 22 / No. 1325 - Friday, Jan. 9, 2015
شخصی تها در آثار آنتوان چخوف؛ میتوان این آثار تنیده شده در شخصیتهای نمایش ،موجب شده
عکس از نیما رهنما – برگرفته از صفحه فیسبوک حسام انوری را یکی از نقاط آغازین ادبیات مدرن نمایشی جهان که روابط گرم و دوست داشتنی خانوادگی تبدیل به
دانست .البته پزشک بودن چخوف در پیدایش چنین روابط سرد و ظاهری اعضای آن با هم شود که در
شیوهای در هنر نمایشنامه نویسی بیتاثیر نبوده این ورطه دیگر جایی برای «عشق» و «آرزو» باقی
است .حسام انوری سعی کرده با بهره گیری از این نم یگذارد .بیهودگی حاکم بر نمایشنامههای چخوف
شیوه ،نمایش خود را پیش ببرد که البته به نظر یکی از دلایل مهم به شمار میآید که کاراکترهای
میآید در پارهای از صحنهها به دلیل عدم توانایی در این آثار راهی جز خودکشی برای پایان فرجام خود
شناساندن کاراکترها به مخاطب نمایش از شیوههای نم ییابند (چخوف یک نمایش تک پردهای کوتاه هم
دیگری که در نمایشنامههای چخوف مرسوم نیست، دارد که در ایران -به اشتباه -تحت عنوان «خودکشی»
استفاده کرده است- .در مورد این مطلب ،در پاراگراف منتشر شده است) که اشارهای آشکار به تباهی انسان
به دست خویشتن است .کاراکترهای نمایش شام
خانوا دگی نیز در پایان دچار چنین فرجام سختی
شدند .در واقع پیام چخوف که نابودی کامل زندگی
تنها راه گریز از یکنواختی و کسالت آن است در
نمایش شام خانوادگی عینا تکرار شده است.
نمایش شام خانوادگی پایانی دو گانه دارد .بعد از
جمع شدن همه اعضای خانواده در ساعت ۹شب؛ در
پایان اول ،میخاییل همه اعضای خانواده را میکشد
چون معتقد است اینان بیهوده و ب یدلیل زندهاند
و فقط زیست م یکنند تا زندگی ،اما در پایان دوم
این م یخاییل است که خویشتن را م یکشد چون