Page 28 - Shahrvand BC No.1325
P. 28
هف تشنب ههای بلوچ ادبیات : 28
عبدالقادر بلوچ طنز
* من با شارلی ابدو اعلام همبستگی م یکنم تا از طنز دفاع کنم .زند هباد طنز!
قبل از انقلاب، بر پدر این تحریمها لعنت .اگر ما را تحریم نکرده بودند و بودجٔه سال / 22شماره - 1325جمعه 19ید 1393
زیر آن درخت سیب، درس توحسابی در اختیار این "جامعه" قرار م یدادند ،ب هراحتی قادر بود،
تا پنج سال آینده در همٔه کشورهای دنیا نمایندگی بزند .واقعاً ما هر چه بدبینی هم حدی دارد In touch with Iranian diversity
و هرچه،
در نوفل نوشاتو ،تو ،تو ،تو! م یکشیم از دست همین آمریکا میکشیم. بعد از ای نهمهجاروجنجال ،تبلیغات ،تعطیلات ،آتشبازی و بگیروببند Vol. 22 / No. 1325 - Friday, Jan. 9, 2015
که به مناسبت نو شدن سال صورت م یگیرد ،زور دارد که آدم ببیند
بعد از انقلاب، نوآوری در برنامه زنده 28
در بهشتزهرا، هم هچیز کهنه مانده است.
در یک حرکت نوآورانٔه "انقلابی ،نمایشی" شرک تکنندگان در برنامٔه اوضاع دوروبرم را که نگاه میکنم ،حتی نمیشود گفت که خر همان خر
و هرکجا، زندٔه مناظرٔه تلویزیونی ،نماز مغرب را به جماعت برگزار کردند .قبلًا
حضرت امام ،به لسان خودش ،که عجب دردانه لسان بود! وقتی زما ِن اذان مغرب با برنامهای اعم از ضبطشده یا زنده برخورد است فقط پالانش عوض شده.
م یکرد ،با زیرنویس به مؤمنین یادآوری میشد که چنانچه غرق برنامه چون این سال نویی که من م یبینم ،پالانش هم همان پالا ِن دربوداغان
بِ َشد .نَ َشد .اشد مجازات ،مفسد فیالارض کرد همه را. شدهاند ،بدانند و آگاه باشند و بروند به نماز خود بپردازند .بعدها که سال کهنه است .قبول دارم که آدم نباید بدبین باشد .جهان را که
تأثیر است که همی نطور در کشورهای منطقه ،افراد انتحاری، مسئولا ِن معتقد و مکتبی ،مسئولیتها را به عهده گرفتند ،برنامه را نمیشود عوض کرد حداقل آدم باید از عوض کردن خودش شروع کند.
فوج فوج ،خون م یزند موج .تأثیر است .تأثیر است .تأثیر است. قطع م یکردند و نوار اذانی م یگذاشتند و در برنامههای زنده ،فیلمی از به همین خاطر من این ستون را به سبک نویی خدمتتان ارائه م یکنم
و وحدت است بین مذاهب ،در سکوت و جسد بهایی مانده است، یک نماز جماعت را پخش م یکردند .حالا اما فیلم بازی کردن همگانی
شده است .علاوه بر مسئولان ،شرک تکنندگان هم از مدارج حوزوی که کمی خو شبینی در آن وجود داشته باشد.
صد روز در پزشک قانونی. برخوردارند .روحانیت هم همهجا حضور دارد .ریش و قیچی دست در سال بیریخت زشتی که گذشت به قول عمه جان ،بدبینی در این
میکشد دفن شدن را انتظار ،انتظار ،انتظار. خودشان است .نوآوری هم که چیز خوبی است .این بود که در وسط ستون موج م یزد .لذا در راستای خو شبین کردن این ستون در اولین
مناظره ،درحالیکه طرفین به چند گروه مخالف و موافق و نیمچه مخالف مطلب این سال تصمیم دارم شما را با اقدامات مثبت نظام آشنا کنم تا
به لسان سکوت. و تندرو و کندرو تقسیم شده بودند و مناظره داشت میرفت که به ببینید که بر اثر تبلیغات سوء دشمن ،شما تا چه اندازه کشور خود را
که کوتا هترین دیوار است این لسان ،لسان ،لسان. خون و خونریزی بکشد ،ناگاه وقت اذان مغرب از راه رسید .یکی از
شرک تکنندگان بلند شد .پشت میکروفون اصلی قرار گرفت و حالا اذان نم یشناسید.
پمادهای ما و زخ مهای چین یها نده ،کی بده .سایر شرک تکنندگان هم بیکار ننشستند .مبلها و میزها یکی از اقدامات خوب نظام ما دایر کردن نهاد آموزشیای است به نام
را کنار زندند .قال یها را پهن کردند .مجری که روحانی بود به اجرای "جامع ةالمصطفی" .این نهاد آموزشی ،پژوهشی ،برای متقاضیا ِن غیر
حجتالله ذبیحی رئیس سندیکای تولیدکنندگان و صادرکنندگان نماز پرداخته و کلیه مخالفین و موافقین و تندروها و کندروها ،صر فنظر ایران ِی تحصیل در علوم اسلامی ،به وجود آمده است .زیر مجموعٔه این
داروهای دامپزشکی کشور ،از صدور سه پماد به کشور چین خبر داد. از تفاوت دیدگاههای سیاسی خود ،در کنار هم ،شان هبهشانه به نمایش مؤسسه ،دو دانشگاه قرار دارد .دانشگاه مجازی "المصطفی" که در حال
اول ،من هم مثل شما فکر کردم پمادها را برای حیوانات آن کشور صادر ملکوتی نماز جماعت ایستادند .دوربین هم یک شئی بیجان است .امروزه حاضر در سه رشتٔه مهم قرآن و حدیث ،تفسیر و علوم قرآن و فقهالشریعه
م یکنند .اما نامبرده در مورد این سه پماد که عبار تاند از پماد زخم خلبا نها م یتوانند هواپیماها را در دل آسمان روی اتوپایلوت بزنند و از سراسر جهان دانشجو گرفته است و دارد تختهگاز ،ب هپیش م یرود.
بستر ،پماد زخم دیابت و پماد سوختگی ،گفت« :به دلیل آنکه چینیها در نماز جماعت شرکت کنند ،چه رسد به یک دوربین فکسنی ،در یک دانشگاه دیگری که در این مجموعه داریم ،مجتمع آموزشی عالی امام
از زخمهای مختلف در بدنشان رنج م یبرند تصمیم به صادرات پماد به استودیوی مدرن .در پایان نمازی که با خضوع و خشوع نمایشی ،به خمینی است .که مجازی هم نیست و در هر رشته دینی ،در حوزه
سبک کشدار ملکوت ِی مقدس برگزارشده بود ،وقت برنامٔه مناظره هم معارف و علوم اسلامی و ادبیات عرب ،بر اساس نیازهای کشورهای
چین گرفتیم »...
خود ای نجانب که در همسایگیام یک زن چینی مجرد زندگی میکند، تما مشده بود .دعایی خواندند و نخود ،هر کس برود خانٔه خود. همجوار ،دانشجو م یپذیرد.
تا وقت یکه این خبر را نخوانده بودم ،نم یدانستم که چرا او هیچوقت خوب تکلیف طنز و خنده چه شد؟ ولله به خدا اگر این ماجرا شما را به اگر فکر م یکنید که دفترودستک این جامعه در قم ختم میشود ،سخت
بدن خودش را به من نشان نداده است .البته آدم باید حرف حق را بزند. خنده نم یاندازد ،خشایار شاه و کمبوجیه هم بیایند اینجا هاکی بازی در اشتباهید" .جامعه المصطفی" تاکنون توانسته است که در ۹۰کشور
من هم هی چوقت از او نخواسته بودم که بدنش را به من نشان بدهد .اما نمایندگی داشته باشد .در ۵سال آینده هم برنامهریزیشده است که این
حالا که میدانم چین یها زخمهای مختلفی در بدن خوددارند ،کفرم از کنند ،بازهم شما نخواهید خندید.
دست این همسایه چین یام درآمده است .چند بار به او سربسته گفتم تعداد را به ۲۰۰کشور برسانند.
که اگر پمادی چیزی از ایران لازم دارد ،تعارف نکند و به من بگوید .اما لسان شعر
درحال یکه سخت بدنش را پوشانده بود ،تعارف م یکرد و جالب این است
که تعجب هم م یکرد .دیروز نزدیک بود دهانم را بازکنم و به او بگویم فراخوان چهارمین جشنواره سراسر شعر انقلاب با این جمله امام خمینی
که اینقدر مرا پَپه و خر حساب نکند و راستا و حسینی بگذارم کف که فرمودند" :لسان شعر ،بالاترین لسا نهاست" ،برگزار شد .موضوعهای
دستش که از زخمهای بدنش خبردارم .اما باز به شیطان لعنت فرستادم. محوری عبارت بودند از مسائل و اتفاقات سالهای قبل و بعد از انقلاب،
ولی کفار مثل ما نیستند .خیلی پر رو هستند و از رو هم نمیروند. تأثیر انقلاب در منطقه ،در وحدت مذاهب و چیزهایی ازایندست .در
نمونهاش همین همسایه ماست .برگشته است و باحالتی کنایهآمیز به راستای برقراری هر چه بیشتر وحدت بین برادران و خواهران شیعه و
من م یگوید که آیا میدانم که علاوه بر مهر و تسبیح و جانماز ،حالا سنی ،مسئولین تصمی ِم بامزه اما بیخودی گرفتند که چهارمین جشنواره
را در زاهدان برگزار کنند .بامزه ازآ نجهت که زاهدان زیاد ترهای برای
کشورش سنگقبر قرآنخوان ،به کشور ما صادر م یکند؟ انقلاب خورد نکرد و بیخود ازای نجهت که زاهدان کماکان میلی به تره
فقط چپچپ نگاهش کردم و آخرش رک و پوس تکنده از او پرسیدم: خورد کردن برای انقلاب و حضرت امام و حتی حضرت رهبر از خود
نشان نمیدهد .صر فنظر از همٔه این مسائل سیاسی ،من که به شهادت
«تو حاضری لخت بشوی بدنت را به من نشان بدهی؟» دوست و دشمن اصلًا سیاسی نیستم ،ب هنوبٔه خود از این بذلتوجه مقامات
فکر کنم متوجه شد که متوجه زخمهای بدنش شدهام .حرفی نداشت که ذ یربط و شهدا صدر اسلام تا حالا تشکر م یکنم .شوربختانه هما نطور
که مستحضر هستید من کیلومترها از این بختی که نصیب مرکز استان
بزند .فقط چپچپ نگاهم کرد .سرش را انداخت پایین و رفت. ما شده است ،دور بودم .اما برای آنکه به وظیفٔه میهما ننوازی عشایری
خود عمل کرده باشم از همین راه دور با یک شعر خیلی نو در این
جشنواره شرکت میکنم:
عبدالقادر بلوچ طنز
* من با شارلی ابدو اعلام همبستگی م یکنم تا از طنز دفاع کنم .زند هباد طنز!
قبل از انقلاب، بر پدر این تحریمها لعنت .اگر ما را تحریم نکرده بودند و بودجٔه سال / 22شماره - 1325جمعه 19ید 1393
زیر آن درخت سیب، درس توحسابی در اختیار این "جامعه" قرار م یدادند ،ب هراحتی قادر بود،
تا پنج سال آینده در همٔه کشورهای دنیا نمایندگی بزند .واقعاً ما هر چه بدبینی هم حدی دارد In touch with Iranian diversity
و هرچه،
در نوفل نوشاتو ،تو ،تو ،تو! م یکشیم از دست همین آمریکا میکشیم. بعد از ای نهمهجاروجنجال ،تبلیغات ،تعطیلات ،آتشبازی و بگیروببند Vol. 22 / No. 1325 - Friday, Jan. 9, 2015
که به مناسبت نو شدن سال صورت م یگیرد ،زور دارد که آدم ببیند
بعد از انقلاب، نوآوری در برنامه زنده 28
در بهشتزهرا، هم هچیز کهنه مانده است.
در یک حرکت نوآورانٔه "انقلابی ،نمایشی" شرک تکنندگان در برنامٔه اوضاع دوروبرم را که نگاه میکنم ،حتی نمیشود گفت که خر همان خر
و هرکجا، زندٔه مناظرٔه تلویزیونی ،نماز مغرب را به جماعت برگزار کردند .قبلًا
حضرت امام ،به لسان خودش ،که عجب دردانه لسان بود! وقتی زما ِن اذان مغرب با برنامهای اعم از ضبطشده یا زنده برخورد است فقط پالانش عوض شده.
م یکرد ،با زیرنویس به مؤمنین یادآوری میشد که چنانچه غرق برنامه چون این سال نویی که من م یبینم ،پالانش هم همان پالا ِن دربوداغان
بِ َشد .نَ َشد .اشد مجازات ،مفسد فیالارض کرد همه را. شدهاند ،بدانند و آگاه باشند و بروند به نماز خود بپردازند .بعدها که سال کهنه است .قبول دارم که آدم نباید بدبین باشد .جهان را که
تأثیر است که همی نطور در کشورهای منطقه ،افراد انتحاری، مسئولا ِن معتقد و مکتبی ،مسئولیتها را به عهده گرفتند ،برنامه را نمیشود عوض کرد حداقل آدم باید از عوض کردن خودش شروع کند.
فوج فوج ،خون م یزند موج .تأثیر است .تأثیر است .تأثیر است. قطع م یکردند و نوار اذانی م یگذاشتند و در برنامههای زنده ،فیلمی از به همین خاطر من این ستون را به سبک نویی خدمتتان ارائه م یکنم
و وحدت است بین مذاهب ،در سکوت و جسد بهایی مانده است، یک نماز جماعت را پخش م یکردند .حالا اما فیلم بازی کردن همگانی
شده است .علاوه بر مسئولان ،شرک تکنندگان هم از مدارج حوزوی که کمی خو شبینی در آن وجود داشته باشد.
صد روز در پزشک قانونی. برخوردارند .روحانیت هم همهجا حضور دارد .ریش و قیچی دست در سال بیریخت زشتی که گذشت به قول عمه جان ،بدبینی در این
میکشد دفن شدن را انتظار ،انتظار ،انتظار. خودشان است .نوآوری هم که چیز خوبی است .این بود که در وسط ستون موج م یزد .لذا در راستای خو شبین کردن این ستون در اولین
مناظره ،درحالیکه طرفین به چند گروه مخالف و موافق و نیمچه مخالف مطلب این سال تصمیم دارم شما را با اقدامات مثبت نظام آشنا کنم تا
به لسان سکوت. و تندرو و کندرو تقسیم شده بودند و مناظره داشت میرفت که به ببینید که بر اثر تبلیغات سوء دشمن ،شما تا چه اندازه کشور خود را
که کوتا هترین دیوار است این لسان ،لسان ،لسان. خون و خونریزی بکشد ،ناگاه وقت اذان مغرب از راه رسید .یکی از
شرک تکنندگان بلند شد .پشت میکروفون اصلی قرار گرفت و حالا اذان نم یشناسید.
پمادهای ما و زخ مهای چین یها نده ،کی بده .سایر شرک تکنندگان هم بیکار ننشستند .مبلها و میزها یکی از اقدامات خوب نظام ما دایر کردن نهاد آموزشیای است به نام
را کنار زندند .قال یها را پهن کردند .مجری که روحانی بود به اجرای "جامع ةالمصطفی" .این نهاد آموزشی ،پژوهشی ،برای متقاضیا ِن غیر
حجتالله ذبیحی رئیس سندیکای تولیدکنندگان و صادرکنندگان نماز پرداخته و کلیه مخالفین و موافقین و تندروها و کندروها ،صر فنظر ایران ِی تحصیل در علوم اسلامی ،به وجود آمده است .زیر مجموعٔه این
داروهای دامپزشکی کشور ،از صدور سه پماد به کشور چین خبر داد. از تفاوت دیدگاههای سیاسی خود ،در کنار هم ،شان هبهشانه به نمایش مؤسسه ،دو دانشگاه قرار دارد .دانشگاه مجازی "المصطفی" که در حال
اول ،من هم مثل شما فکر کردم پمادها را برای حیوانات آن کشور صادر ملکوتی نماز جماعت ایستادند .دوربین هم یک شئی بیجان است .امروزه حاضر در سه رشتٔه مهم قرآن و حدیث ،تفسیر و علوم قرآن و فقهالشریعه
م یکنند .اما نامبرده در مورد این سه پماد که عبار تاند از پماد زخم خلبا نها م یتوانند هواپیماها را در دل آسمان روی اتوپایلوت بزنند و از سراسر جهان دانشجو گرفته است و دارد تختهگاز ،ب هپیش م یرود.
بستر ،پماد زخم دیابت و پماد سوختگی ،گفت« :به دلیل آنکه چینیها در نماز جماعت شرکت کنند ،چه رسد به یک دوربین فکسنی ،در یک دانشگاه دیگری که در این مجموعه داریم ،مجتمع آموزشی عالی امام
از زخمهای مختلف در بدنشان رنج م یبرند تصمیم به صادرات پماد به استودیوی مدرن .در پایان نمازی که با خضوع و خشوع نمایشی ،به خمینی است .که مجازی هم نیست و در هر رشته دینی ،در حوزه
سبک کشدار ملکوت ِی مقدس برگزارشده بود ،وقت برنامٔه مناظره هم معارف و علوم اسلامی و ادبیات عرب ،بر اساس نیازهای کشورهای
چین گرفتیم »...
خود ای نجانب که در همسایگیام یک زن چینی مجرد زندگی میکند، تما مشده بود .دعایی خواندند و نخود ،هر کس برود خانٔه خود. همجوار ،دانشجو م یپذیرد.
تا وقت یکه این خبر را نخوانده بودم ،نم یدانستم که چرا او هیچوقت خوب تکلیف طنز و خنده چه شد؟ ولله به خدا اگر این ماجرا شما را به اگر فکر م یکنید که دفترودستک این جامعه در قم ختم میشود ،سخت
بدن خودش را به من نشان نداده است .البته آدم باید حرف حق را بزند. خنده نم یاندازد ،خشایار شاه و کمبوجیه هم بیایند اینجا هاکی بازی در اشتباهید" .جامعه المصطفی" تاکنون توانسته است که در ۹۰کشور
من هم هی چوقت از او نخواسته بودم که بدنش را به من نشان بدهد .اما نمایندگی داشته باشد .در ۵سال آینده هم برنامهریزیشده است که این
حالا که میدانم چین یها زخمهای مختلفی در بدن خوددارند ،کفرم از کنند ،بازهم شما نخواهید خندید.
دست این همسایه چین یام درآمده است .چند بار به او سربسته گفتم تعداد را به ۲۰۰کشور برسانند.
که اگر پمادی چیزی از ایران لازم دارد ،تعارف نکند و به من بگوید .اما لسان شعر
درحال یکه سخت بدنش را پوشانده بود ،تعارف م یکرد و جالب این است
که تعجب هم م یکرد .دیروز نزدیک بود دهانم را بازکنم و به او بگویم فراخوان چهارمین جشنواره سراسر شعر انقلاب با این جمله امام خمینی
که اینقدر مرا پَپه و خر حساب نکند و راستا و حسینی بگذارم کف که فرمودند" :لسان شعر ،بالاترین لسا نهاست" ،برگزار شد .موضوعهای
دستش که از زخمهای بدنش خبردارم .اما باز به شیطان لعنت فرستادم. محوری عبارت بودند از مسائل و اتفاقات سالهای قبل و بعد از انقلاب،
ولی کفار مثل ما نیستند .خیلی پر رو هستند و از رو هم نمیروند. تأثیر انقلاب در منطقه ،در وحدت مذاهب و چیزهایی ازایندست .در
نمونهاش همین همسایه ماست .برگشته است و باحالتی کنایهآمیز به راستای برقراری هر چه بیشتر وحدت بین برادران و خواهران شیعه و
من م یگوید که آیا میدانم که علاوه بر مهر و تسبیح و جانماز ،حالا سنی ،مسئولین تصمی ِم بامزه اما بیخودی گرفتند که چهارمین جشنواره
را در زاهدان برگزار کنند .بامزه ازآ نجهت که زاهدان زیاد ترهای برای
کشورش سنگقبر قرآنخوان ،به کشور ما صادر م یکند؟ انقلاب خورد نکرد و بیخود ازای نجهت که زاهدان کماکان میلی به تره
فقط چپچپ نگاهش کردم و آخرش رک و پوس تکنده از او پرسیدم: خورد کردن برای انقلاب و حضرت امام و حتی حضرت رهبر از خود
نشان نمیدهد .صر فنظر از همٔه این مسائل سیاسی ،من که به شهادت
«تو حاضری لخت بشوی بدنت را به من نشان بدهی؟» دوست و دشمن اصلًا سیاسی نیستم ،ب هنوبٔه خود از این بذلتوجه مقامات
فکر کنم متوجه شد که متوجه زخمهای بدنش شدهام .حرفی نداشت که ذ یربط و شهدا صدر اسلام تا حالا تشکر م یکنم .شوربختانه هما نطور
که مستحضر هستید من کیلومترها از این بختی که نصیب مرکز استان
بزند .فقط چپچپ نگاهم کرد .سرش را انداخت پایین و رفت. ما شده است ،دور بودم .اما برای آنکه به وظیفٔه میهما ننوازی عشایری
خود عمل کرده باشم از همین راه دور با یک شعر خیلی نو در این
جشنواره شرکت میکنم: