Page 26 - Shahrvand BC No.1252
P. 26
ادبیات/شعر
دیپلماسی بی خودی بفهم! زندگ یات حاصل تجاوز بو د دو شعر از فاطمه اختصاری 26
دمار مادر این سرزمین درآمده اس ت!
26
رادیو گفت :عاشقت شد هاند حاکمان تمام کشورها بغل بگیر تن گرم و خیس مادر را
اگرچه بوی کپک مانده لای پستا نها ش
نام هها کرد هاند ر ّد و بدل ُس َفرا در میان رهبرها
دیپلماسی دچار عشق شده ،کاری از عقل بر نم یآید بغل بگیرش و گم شو که چش مهای کس ی سال متسیب /شماره - 1252جمعه 25دادرم 1392
پش ِت می ِز مذاکرات ،همه دست بردند سمت خنجرها مدام خیره شده در کشاکش را نها ش
ارتش شرق و غرب صف بستند تا تو را ما ِل خا ِک خود بکنند فرار کن هم هی سا لهای عمرت را
شهرها ،جبه ههای جنگ شده؛ خان هها ،خاکریز سنگرها فرار ...تا ته بن بستی خیابا نهاش
عکس تو روی تان کها نصب است ،نام تو روی چترهای نجات ۲
یک صدا از تو شعر م یخوانند پیشمرگا ِن در نفربرها
جای چند تا بخ ّیه روی پوست داشتن فاطمه اختصاری متول د۱۳۶۵درکاشمر ،از شاعران غز لپست مدر ن In touch with Iranian diversity
خط ج تها در آسمان از تو ،خط آتش به روی خاک از تو جا زدی تو پشت پا زدی به دوست داشتن در ده ٔه هشتاد است .وی در سا لهایاخیر در بسیاری از جشنوارههای
دل به دریا زدند در پی تو ،بی خیال همه ،شناورها شعری حضور داشــته و موفق به کسب مقام شدهاست .کتاب او «یک
پشت کرد های به پشت ِ چوبی در ِ اتاق بح ثفمینیســت یقبل از پختن ســیب زمین یها» که در سال ۱۳۸۹
همه سربازها شهید شدند قبل آن که تو را بغل بکنند داغ کرد های و پشت دست داغ روی داغ از نمایشــگاه کتاب جم عآوری شــد نیز در ســومیندورٔه جایزٔه شعر
توی این امتحان قبول شدند با د ِل زخ ِم خود ،تکاورها زنان ایران« ،خورشــید» توانست به مرحل ٔه نهایی راه پیدا کند.داوری
داغ ا ّتفاق نارفیق را فروختن جشنوارٔه غزل پستمدرن در سال ۱۳۸۶و سردبیری نشری ٔه تخصصی
رادیوگفتوگفتوهیچنگفت،قب ِلهر َکس،توعش ِقمنبودی داغ واقعی ِ باغ را شبانه سوختن غزل پســت مدرن «همین فردا بود» در سا لهای ۱۳۸۵تا ۳۸۸۱(که
که چگونه جدا شدیم از هم ،ما به تقصی ِر نابرادرها شب شبیه شب ،شبیه هیچ چی به غیر شب در خرداد ۱۳۸۸توقیف و لغو مجوز شد) ،و انتخاب آثار مجموع ٔه «گریه
بی لبی به روی لب بخواب ،شب بخیر شب!
مر ِز ما یک حیات کوچک بود ،پایتخ ِت وطن ،ت ِن گر َمت بی لبی که دوختند توی بند دست بند روی شانه تخم مرغ» ازدیگر فعالی تهای ادبی اوس ت.
ارت ِش سرزمین ،ت ِن من بود بی خبر از هجو ِم بربرها آآآآه! خاطرات بد ...تمام ،نه! نم یشوند وبلا گاو در ســال ۱۳۸۹پس از دستگیری اش ،بنا به دستور قضای ی
خواهشاً دوباره انتظار را به سر بیار فیلت رشد و از آن زمان او در وبلاگجدیدش م ینویسد .از فعالی تهای
نیمه شب کوچه را ُق ُرق کردند ،ماه من را از آسمان بردند خواهشاً دوباره ابر شو دوباره تر ببار او در وبلاگ جدید م یتوان به ایجاد کارگاه مجازی شــعر و داســتان
«ترس» مجبور کرد برخیزند از سر با ِم ما ،کبوترها روشنی بدوز روی چش مهای بی کست اشــاره کرد.او در ابتدای ده ٔه هشــتاد در رادیو به عنوان نویســنده و
خواهشاً بخواه ماه در بیاید از َپ َست گوینده مشــغول فعالیت بود .از دیگر فعالی تهــای او حضوردر آلبوم
صبح -صبحی که ماه را بردند -خبر رفتنت به کوچه رسید از اتاق در بیا به جمع ما رفی قها جدی دشــاهین نجف یبه عنوان شــاعر و تران هسرا به همراهسیدمهدی
خیره خیره نگاه م یکردند توی چشما ِن هم صنوبرها خواهشاً دوباره اعتماد کن به تی غها! موســوی،افشــین مقد مویغماگلروی یاســ ت .کارگاههای شعر او در
تهران در ســال ۱۳۹۱با انتشــار خبری درباشگاه خبرنگاران جوا نو
یاس آلود و سرد و سردر ُگم ،کوچه تعبیر عاشق ّیت بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتشــار در خبرگزار یها و سای تها یاصولگراتعطیل شد .او دانشجوی
بعد تو ،بوف کور می خواندند پهلوان پنب هها ،قلندرها... دکترای رشــت ٔهمامای یبوده اما به دلیلفعالی تهای سیاسی-فرهنگی
دو غزل از مصطفی توفیقی
** * اخراج شده است.
رادیو گفت :صلح نزدیک است ،تو خودت نام های فرستادی بعد از توقیف و خمیر شدن کتاب اولش ،هیچ یک از کتا بهای جدید
توی نامه به من قسم خوردی ،جای تو نیست دیگر این َورها
او ازوزارت ارشا دجمهوری اسلامی موفقبه کسب مجوز نشدهاند.
تاریخ سوس کها ۱ Vol. 20 / No. 1252 - Friday, Aug. 16, 2013
بنویس از هجوم مشت و لگد ،از قلم سوسک و اسپری ،بنویس
واردات «کارگر» از چین ،صادرات«تو» به «دبی» ،بنویس... گرسنه ایم ،ولی دا سهای خونی با
بنشینروبهرویتلویزیون،وول هیسوسک ُکشببینوبخند سکوت مزرع هها جور درنم یآی د
از تماشای بازی فوتبال ،از مزایای فیرپلی بنویس
گرسن هایم ،ولی گندمی که کاشت های م
به خواب رفته و با زور در نم یآی د
ولی پیامبری نیست ،بخت مرد هی ما
بدون معجزه از گور در نم یآید
هزار مشت به پا خاسته ست در تاری خ
ولی برای شکستن فشار م یخواهی م
از خدای به غم دچار شده ،سوس ِک زی ِر پا شکارشده تمام شهر پر از مغزهای معترض اس ت
لیبرا لهای توی سینه زنی ،روی کاشی ،کنار تی ،بنویس... برای این همه سر ،چوب دار م یخواهی م
اکثریتهمیشهبرحقنیست،ماکهمحکو ِم«لنگهکفش»شدیم مصطفی توفیقی متولد سال ۱۳۶۶در مشهد ،کارشناس حقوق قضایی، نه خاک مطمئنی که بایستیم به پا ش...
ما که ُمردیم بی صدا ا ّما ...بنویس از «سکوت»ِ ،هی بنویس روزنامه نگار و کارآموز سازمان ملل متحد است. نه ساک پر شده! ...راه فرار م یخواهیم
آری «آدم» همیشه بر حق است ،چندش آور من و تو ایم عزیز! شعرهای او برگزیده بیش از ۵۰جایزه ادبی از جمله جایزه بنیاد احمد که سوزنی که لبان تو را به هم م یدوخ ت
توی«تاریخسوس کها»حتم ًاازکراما ِتشخ ِصویبنویس... شــاملو ،جایزه بنیاد ژاله اصفهانی ،جایزهمقاومت بی نالملل ،کاندیدای سرش از آن ور ِ دیوار چین در آمده اس ت
جایزه جهانی فدوی طوقان و ...است که پشت پای کسی که به راه افتادی م
او تاکنــون نزدیک به ۵۰عنوان کتاب به تنهایی و با همکاری دیگران، قدم قدم فقط از خاک مین در آمده اس ت
تالیف و گردآوری کردهاست.
دیپلماسی بی خودی بفهم! زندگ یات حاصل تجاوز بو د دو شعر از فاطمه اختصاری 26
دمار مادر این سرزمین درآمده اس ت!
26
رادیو گفت :عاشقت شد هاند حاکمان تمام کشورها بغل بگیر تن گرم و خیس مادر را
اگرچه بوی کپک مانده لای پستا نها ش
نام هها کرد هاند ر ّد و بدل ُس َفرا در میان رهبرها
دیپلماسی دچار عشق شده ،کاری از عقل بر نم یآید بغل بگیرش و گم شو که چش مهای کس ی سال متسیب /شماره - 1252جمعه 25دادرم 1392
پش ِت می ِز مذاکرات ،همه دست بردند سمت خنجرها مدام خیره شده در کشاکش را نها ش
ارتش شرق و غرب صف بستند تا تو را ما ِل خا ِک خود بکنند فرار کن هم هی سا لهای عمرت را
شهرها ،جبه ههای جنگ شده؛ خان هها ،خاکریز سنگرها فرار ...تا ته بن بستی خیابا نهاش
عکس تو روی تان کها نصب است ،نام تو روی چترهای نجات ۲
یک صدا از تو شعر م یخوانند پیشمرگا ِن در نفربرها
جای چند تا بخ ّیه روی پوست داشتن فاطمه اختصاری متول د۱۳۶۵درکاشمر ،از شاعران غز لپست مدر ن In touch with Iranian diversity
خط ج تها در آسمان از تو ،خط آتش به روی خاک از تو جا زدی تو پشت پا زدی به دوست داشتن در ده ٔه هشتاد است .وی در سا لهایاخیر در بسیاری از جشنوارههای
دل به دریا زدند در پی تو ،بی خیال همه ،شناورها شعری حضور داشــته و موفق به کسب مقام شدهاست .کتاب او «یک
پشت کرد های به پشت ِ چوبی در ِ اتاق بح ثفمینیســت یقبل از پختن ســیب زمین یها» که در سال ۱۳۸۹
همه سربازها شهید شدند قبل آن که تو را بغل بکنند داغ کرد های و پشت دست داغ روی داغ از نمایشــگاه کتاب جم عآوری شــد نیز در ســومیندورٔه جایزٔه شعر
توی این امتحان قبول شدند با د ِل زخ ِم خود ،تکاورها زنان ایران« ،خورشــید» توانست به مرحل ٔه نهایی راه پیدا کند.داوری
داغ ا ّتفاق نارفیق را فروختن جشنوارٔه غزل پستمدرن در سال ۱۳۸۶و سردبیری نشری ٔه تخصصی
رادیوگفتوگفتوهیچنگفت،قب ِلهر َکس،توعش ِقمنبودی داغ واقعی ِ باغ را شبانه سوختن غزل پســت مدرن «همین فردا بود» در سا لهای ۱۳۸۵تا ۳۸۸۱(که
که چگونه جدا شدیم از هم ،ما به تقصی ِر نابرادرها شب شبیه شب ،شبیه هیچ چی به غیر شب در خرداد ۱۳۸۸توقیف و لغو مجوز شد) ،و انتخاب آثار مجموع ٔه «گریه
بی لبی به روی لب بخواب ،شب بخیر شب!
مر ِز ما یک حیات کوچک بود ،پایتخ ِت وطن ،ت ِن گر َمت بی لبی که دوختند توی بند دست بند روی شانه تخم مرغ» ازدیگر فعالی تهای ادبی اوس ت.
ارت ِش سرزمین ،ت ِن من بود بی خبر از هجو ِم بربرها آآآآه! خاطرات بد ...تمام ،نه! نم یشوند وبلا گاو در ســال ۱۳۸۹پس از دستگیری اش ،بنا به دستور قضای ی
خواهشاً دوباره انتظار را به سر بیار فیلت رشد و از آن زمان او در وبلاگجدیدش م ینویسد .از فعالی تهای
نیمه شب کوچه را ُق ُرق کردند ،ماه من را از آسمان بردند خواهشاً دوباره ابر شو دوباره تر ببار او در وبلاگ جدید م یتوان به ایجاد کارگاه مجازی شــعر و داســتان
«ترس» مجبور کرد برخیزند از سر با ِم ما ،کبوترها روشنی بدوز روی چش مهای بی کست اشــاره کرد.او در ابتدای ده ٔه هشــتاد در رادیو به عنوان نویســنده و
خواهشاً بخواه ماه در بیاید از َپ َست گوینده مشــغول فعالیت بود .از دیگر فعالی تهــای او حضوردر آلبوم
صبح -صبحی که ماه را بردند -خبر رفتنت به کوچه رسید از اتاق در بیا به جمع ما رفی قها جدی دشــاهین نجف یبه عنوان شــاعر و تران هسرا به همراهسیدمهدی
خیره خیره نگاه م یکردند توی چشما ِن هم صنوبرها خواهشاً دوباره اعتماد کن به تی غها! موســوی،افشــین مقد مویغماگلروی یاســ ت .کارگاههای شعر او در
تهران در ســال ۱۳۹۱با انتشــار خبری درباشگاه خبرنگاران جوا نو
یاس آلود و سرد و سردر ُگم ،کوچه تعبیر عاشق ّیت بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتشــار در خبرگزار یها و سای تها یاصولگراتعطیل شد .او دانشجوی
بعد تو ،بوف کور می خواندند پهلوان پنب هها ،قلندرها... دکترای رشــت ٔهمامای یبوده اما به دلیلفعالی تهای سیاسی-فرهنگی
دو غزل از مصطفی توفیقی
** * اخراج شده است.
رادیو گفت :صلح نزدیک است ،تو خودت نام های فرستادی بعد از توقیف و خمیر شدن کتاب اولش ،هیچ یک از کتا بهای جدید
توی نامه به من قسم خوردی ،جای تو نیست دیگر این َورها
او ازوزارت ارشا دجمهوری اسلامی موفقبه کسب مجوز نشدهاند.
تاریخ سوس کها ۱ Vol. 20 / No. 1252 - Friday, Aug. 16, 2013
بنویس از هجوم مشت و لگد ،از قلم سوسک و اسپری ،بنویس
واردات «کارگر» از چین ،صادرات«تو» به «دبی» ،بنویس... گرسنه ایم ،ولی دا سهای خونی با
بنشینروبهرویتلویزیون،وول هیسوسک ُکشببینوبخند سکوت مزرع هها جور درنم یآی د
از تماشای بازی فوتبال ،از مزایای فیرپلی بنویس
گرسن هایم ،ولی گندمی که کاشت های م
به خواب رفته و با زور در نم یآی د
ولی پیامبری نیست ،بخت مرد هی ما
بدون معجزه از گور در نم یآید
هزار مشت به پا خاسته ست در تاری خ
ولی برای شکستن فشار م یخواهی م
از خدای به غم دچار شده ،سوس ِک زی ِر پا شکارشده تمام شهر پر از مغزهای معترض اس ت
لیبرا لهای توی سینه زنی ،روی کاشی ،کنار تی ،بنویس... برای این همه سر ،چوب دار م یخواهی م
اکثریتهمیشهبرحقنیست،ماکهمحکو ِم«لنگهکفش»شدیم مصطفی توفیقی متولد سال ۱۳۶۶در مشهد ،کارشناس حقوق قضایی، نه خاک مطمئنی که بایستیم به پا ش...
ما که ُمردیم بی صدا ا ّما ...بنویس از «سکوت»ِ ،هی بنویس روزنامه نگار و کارآموز سازمان ملل متحد است. نه ساک پر شده! ...راه فرار م یخواهیم
آری «آدم» همیشه بر حق است ،چندش آور من و تو ایم عزیز! شعرهای او برگزیده بیش از ۵۰جایزه ادبی از جمله جایزه بنیاد احمد که سوزنی که لبان تو را به هم م یدوخ ت
توی«تاریخسوس کها»حتم ًاازکراما ِتشخ ِصویبنویس... شــاملو ،جایزه بنیاد ژاله اصفهانی ،جایزهمقاومت بی نالملل ،کاندیدای سرش از آن ور ِ دیوار چین در آمده اس ت
جایزه جهانی فدوی طوقان و ...است که پشت پای کسی که به راه افتادی م
او تاکنــون نزدیک به ۵۰عنوان کتاب به تنهایی و با همکاری دیگران، قدم قدم فقط از خاک مین در آمده اس ت
تالیف و گردآوری کردهاست.