Page 20 - Shahrvand BC No.1250
P. 20
سیاست
استودیوی محمد غنی در تسخیر صلیبیست عظیمالجثهای که برای من دربارهی عملیات سازمانملل در کشورهای متعد دی گزارش تهیه به تصمیم بزنید» .درحال یکه ما را از میان آبچالههای فاضلاب در 20سال متسیب /شماره - 1250جمعه 11دادرم 1392
کلیسای عرو ِج بغداد میتراشید .در مقام معروفترین مجسمهساز کردهام و هرگز با یکچنین خشم و نارضاییای مواجه نشدهام که متوجه محوطهی بازی بچهها هدایت م یکرد ،به خ ِط مرتف ِع آب روی دیواری
عراق ،به خودش غره بود که کلیسای واتیکان برای این مأموریت او را سوءاستفاده از شورای امنیت باشد و فسادی که هنوز برخیشان از آن اشاره کرد و گفت که «زمستانها آب تا ای نجا بالا میآید .و درست In touch with Iranian diversity 20
برگزیدهست که در مقام یک مسلمان صحنهی بر دوش کشیدن صلیب همی نوقت اینجا را تخلیه م یکنیم .تا هر زمان که بشود میمانیم ،ولی
را در ُرم مجسمهسازی کند -استعارهای رمانتیک از کشور خودش که بهاسم «ایدهئا ِل» سازما نملل یاد م یکنند. بدون نیمکت ،بچهها باید روی آجر بنشینند .از این بابت نگرا نام که Vol. 20 / No. 1250 - Friday, Aug. 2, 2013
همچون بینالنهرین ،این «گاهوارهی تمدن مغربزمین ».آخرین اثر او سفر ما از عمان به اردن ۱۶ساعت پراضطراب در جاده را رقم زد .این
مجسمهی ۲۰فوتی زنی بود که بچهاش به پا یاش آویخته بود و غذا تنها راه مجاز به داخل و بیرون از عراقست :رستهای از ماشینهای ساختمان فروبریزد”.
طلب م یکرد .م یگفت« :هر روز م یبینماش ،که در کنار بسیاریدیگر در اسقاطی و تانکرهای سوختهی نفت .بغداد تنها از زیر کفنی از آلودگی این مدرسه در مر ِز یک گورستا ِن صنعت ِی وسیع واقعست .پمپهای
صفی بلند جلوی بیمارستانی ایستاده که در منتهاعلی ِه جادهی م نست. قابلرؤیت بود که عمدتاً حاصل راهبرد نیروی هوایی آمریکا برای تجهیزات تصفیهی فاضلاب و مخازن آب خامو شاند ،مگر غژوغژی
این افراد همانچیز یاند که مجبورمان کردهاند به آن تبدیل شویم». هدفگرفتن زیرساختهای صنعتی عراق در ژانویهی ۱۹۹۱بود. گاهبهگاه که بر اثر تحلیلرفتنشان بلند میشود .بسیاریشان هدف
او صفی از هیاک ِل کوچک را ساختهست که همین به انتظار نشست ِن دستهایی کمسنوسال به سمت شیشههای َونی که در آن نشسته حملهی ضربتی آمریکا در ژانویهی ۱۹۹۱بودند؛ بیشترشان از آنموقع
در صف را نمایش م یدهند؛ سرها همه مقاب ِل دری که تاهمیشه بسته بودیم دراز میشدند :پسرکی موزی مانده م یفروخت ،دختری ساقهی بدون قطعات یدکی توسط سازندههای انگلیسی ،فرانسوی ،و آلمانی پیاده
خواهد ماند فروافتادهاند .م یگفت« :این د ِر داروخانهی عمومیست .ولی گل .پیش از ،۱۹۹۰چنین منظرهای دشواریاب بود و کسی به آن روی شدهاند .و اغلبشان از سوی کمیتهی تحریمهای شورای امنیت با تأخیر
خود جهان هم هست که گردانندگاناش آن را به رومان کیب بست هاند». مواجه میشوند؛ عبارت رسمیای که برای این تأخیر به کار م یرود «در
فردای آن روز ،صفی از همان نوع زنان و بچ هها را دیدم ،و پدران و خوش نشان نمیداد. فهرست انتظار گذاشتن» است ۱۰ .سال پیش ،طبق گزارش یونیسف،
فرزاندانشان ،که در قسمت سرطانیهای بیمارستان کودکان المنصور بغداد نسخهای شهری از «بهار خامو ِش» ِری ِچل کارسو نست .پرندگان ۹۲درص ِد جمعیت به آب تصفیهشده دسترسی داشتند .امروز ،آب
به سرم یبردند .بیمارستانی که ب یشباهت به بیمارستان سنت توماس مهاجرت کردهاند ،ب ههمانسان که گذرهای پُرنخل از بین رفت هاند ،و تصفی هنشدهای که از تگریس استخراج میشود مر گبار به شمار میآید.
لندن نیست .م یگفتند که دارو میرسد ،اما نامستمر ،طور یکه بچههای اینجا سرزمین خرما بود .بلوای رنگها بر پای غرقههای میوه به رؤیا حصون در همان حال که بر سر دو برادر دست میکشید به ما گفت:
مبتلا به سرطا ِن خون که با یک دورهی کامل شامل سهعدد آنتیبیوتیک میماند .دستهای مو ِز مار ِک « ُدل» و کیسهای سی ِب بیروت معادل حقوق «این بچ هها دارند دورهی نقاهت از اسها لخونی را م یگذرانند ،ولی این
میتوانند نجات داده شوند به وضعی ب یبازگشت م یرسند ،چون یک ماهانهی یک معلمست؛ تنها خارج یها و ثرو تمندان م یتوانند میوه مرض باز به سراغشان خواهم آمد ،و باز هم ،آنقدرکه بیش از حد ضعیف
عدد آنت یبیوتیک ک مست .بچههای مبتلا به مننژیت هم م یتوانند با بخورند .ارزی که زمانی دو دلار در ازای یک دینار بها داشت اکنون شوند»ُ .کُلر ،این حاف ِظ جهان ِی آب تصفیهشده ،توس ِط کمیتهی تحری مها
میزان دقیقی از آنت یبیوتیک نجات یابند؛ اینجا ،اما ،م یمیرند .دکتر بیارزشست .ثرو تمندان ،اربا ِب بازار سیاه ،هممسلکان و نظرکردگا ِن غدقن شدهست .در سال ،۱۹۹۰احتمال مر گ نوزا ِد عراق ِی مبتلا به
محمدمحمود گفت« :چهار میل یگرم میتواند یک زندگی را نجات دهد. نظام ،از چشمرس به دورند ،مگر گاهبهگاه و در اتوموبیلهای مرسد سبن ِز
اما اغلباوقات اجازهی استفادهی بیش از یک میلیگرم را نداریم ».این مدلبالا و شیشهدودی که راه خود را از میان خودروهای قراضه اسها لخونی ۱در ۶۰۰بود ،امروز ۱در .۵۰
بیمارستان بیمارستانی آموزشیست ،بااینحال بچهها جان میبازند میگشایند .اینان که دستور بهشان داده شده سرشان را در برف فروکنند درست قبل از کریسمس ،وزارتخانهی تجارت و صنعت در لندن
چراکه کیسههای ذخیرهی خون و دستگاههای لازم برای جداسازی به شبکهها و باشگاهها و رستورا نها و کلینیکهای تا خرخره مجهزشان محمولهای از واکس نهایی را توقیف کرد که بنا بود از کودکان عراقی
پلاکت وجود ندارد :چیزهایی که در هر بیمارستانی در انگلستان جزو مشغولاند ،وضعی که ب هخود ِیخود این تبلیغات را که تحریم به ایشان و دربرابر دیفتیری و تب زر د محافظت کنند .دکتر کیم هاولز در باب
تجهیزات پایهای محسوب م یشوند .جایگزینها و قطعات یدکی ،ب ههمراه چراییاش به مجلس گفت .مقا ِم ارشد ِی دولت در مسائل مربوط به
انکوباتور و دس تگاه اشعهی ایکس و دس تگاههای شش و قلب ،جملگی نه به مردمان عادی عراق لطمه م یزند بیمعنا کردهست. مصر فکننده و رقابت ،عنوانیست که ب هروشنی با پاسخ اُر ِو لوا ِر او جور
در مرکز بغداد بنای یادبودی هست از جنگ ۸سالهی عراق و ایران ،که درمیآمد :واکسنهای کودکان توقیف شده بودند چون ،ب هگفتهی او،
در نیویورک «در فهرست انتظار» هستند. صدام حسین به راهاش انداخت ،به تشوق آمریکا که م یخواست عراق «م یتوانستند برای سلاحهای کشتار جمعی به کار روند ».حالا ای نکه
در کلینیک نشست هام و دکترها والدین و فرزندانشان را م یپذیرند که دشمن بزرگ او ،آیتاله خمینی ،را از پا درآورد .جنگ که تمام شد، انگشت شخ ِص او روی ماشهی یک سلا ِح محر ِز کشتار جمعی ،یعنی
شماریشان در حال مو تاند .بعد از هر معاینهای ،دکتر لِکا فا ِصح اُزی ِر دستکم یک میلیون انسان س ِر هی چوپوچ از میان رفتند ،سوخ تباری تحریم ،قرار گرفته بود از قضا بر خودش هم معلوم نبود .دنیس هالیدی،
سرطانشناس ب هانگلیسی مینویسد« :دارو موجود نیست» .از او خواستم که توسط صنایع تسلیحاتی انگلستان ،باقی اروپا ،اتحاد جماهیر شوروی، یک ایرلند ِی موقر و فصیح ،پس از ۳۴سال کار با سازمانملل ،از مقام
در دفترچ هی یادداشتام اسامی داروهایی را که بیمارستان سفارش داده و ایالات متحده فراهم میشد :یعنی ،اعضای اصل ِی شورای امنیت. هماهن گکنندهی امدادهای بشردوستانه به عراق در سال ۱۹۹۸استعفاء
اما ب هندرت به دست آورده بنویسد .در لندن ،آن فهرست را به سرپرست بازوا ِن این بنا که از روی بازوا ِن شخ ِص صدام الگوبرداری شده بود (و در داده بود؛ او سپس مشاور دبیرک ِل سازمانملل شده بود ،یکی از افسرا ِن
برنامهی سرطان سازمان بهداشت جهانی ،پروفسور کارول سیکورا ،نشان بیسینگاستاک در همپشای ِر انگلیس قالبریزی شده بود) پیروزمندانه نخبهی ارشد .او بسط و توسعه را پیشهی خود کرده بود« ،تلاش برای
دادم .او سال قبل در مجلهی پزشکی بریتانیا نوشته بود« :تجهیزات دو شمشی ِر نظامی را ضربدری نگاه داشته بود .ماشی نها م یتوانستند از کم کرسانی به مردم و نه آسی بزدن به آنها» .استعفای او نخستین
رادیوتراپی ،داروهای شیمیدرمانی ،و داروهای ضددرد دائماً توسط روی کلاهخودهای سربازان کشتهی ایرانی که در تقاطع تعبیه شده بودند تجل ِی علن ِی طغیانی بود بیسابقه علیه دیوانسالار ِی سازمانملل .او
ایالات متحده و مشاوران انگلیس ِی کمیتهی تحری مها در نیویورک توقیف گذر کنند .نمیتوام به هیچ منظری در هیچکجای دیگر از جهان فکر کنم نوشت« :من استعفاء میدهم چون سیاستگذاریهای تحریم اقتصادی
میشوند .ب هنظر میرسد آنجا ایدهی سخیفی برقرار باشد بر این مبنی یکسره ورشکسته شدهست .ما در رون ِد متلاشیساخت ِن کام ِل یک جامعه
که ی کچنین عواملی را میتوان به سلاحهای شیمیایی یا دیگر انواع که بهتر از این جنای ِت جنگی قربانیطلبانه را مجسم کند . هستیم .موضوع به همین سادگی و دهشتناکیست که...هر ماه پنج
در هتل فلسطین که زمانی پنجستاره محسوب میشد اقامت گزیدیم .بوی کودک م یمیرند...نمیخواهم برنامهای را مدیریت کنم که نتایجی از این
سلاح مبدل ساخت”. بنزین همیشه هوا بود .از آ نجایی که مواد ضدعفون یکننده «در فهرست
به من گفت« :تقریباً تمامی این داروها در همهی بیمارستانهای انتظار» [تحریمهای شورای امنیت] بودند ،بنزین ،که از آب وافرتر بود، دست به بار میآورد”.
انگلستان دس تر سپذیرند .خیلی هم استانداردند .سال قبل که از عراق جا ی این مواد را گرفته بود .یکی از ادارا ِت راه هوایی عراق در آن حوالی وقتی برای نخستینبار با هالی ِدی ملاقات کردم ،از دقتی که او در انتخاب
بازم یگشتم با گروهی از متخصصان فهرست ۱۷قلم دارو را تهیه کردم هم هروزه بازست ،با کارمندی که پشت میز نشسته ل بخند م یزند و به ب یتخفیفترین واژهها به کار برده بود مبهوت شدم .گفت« :به من یاد
که برای درمان سرطان ضروری تشخیص داده شده بودند .به سازمانملل عابران صبحب هخیر میگوید .او هیچ مشتریای ندارد ،چون عراق هیچ داده بودند سیاستی را پای هگذاری کنم که مصداقی تمامعیار از نس لکشی
اطلاع دادیم که هی چگونه امکان تبدی لکرد ِن این داروها به عناصر لازم را ِه هواییای ندارد -چراکه با تحریم پاک دخ لاش آمدهست .خلبانها بود :سیاستی تعمدی که بهطور مؤثر بیش از یک میلیون تن را به کشتن
برای تسلیحات شیمیایی میسر نیست .هیچ پاسخی نگرفتیم .غمآورترین تاکسی م یرانند ،حیا ِط جلویی جارو م یکنند ،و لباسهای دس تدوم داد ،کودک و بزرگسال .همه م یدانیم که رژیم صدا م حسین بهای
چیزی که در عراق دیدم جا نداد ِن کودکا ِن عراقی در نبو ِد شیمیدرمانی میفروشند .در اتاق من ،آب به رنگ قهوها ِی تیرهفامی درآمدهست .زن تحریمها را نم یپردازد :برخلاف ،با این تحریمها قویتر هم شدهست.
و کنتر ِل درد بود .دیوانهوار مینمود که آ نها حتا از مورفین هم خدمتکار هولهی مستهلکی را چون میراثی گرانبها حمل م یکند .وقتی این مردمان عادی هستند که فرزندانشان را یا والدینشان را بهخاطر
نم یتوانستند برخوردار باشند چون برای هرکه از سرطان رنج م یبرد درخواست کردم که قهوه به اتاق بیاورند ،پی شخدمت آن بیرون مردد فقدا ِن آب تصفیهشده از دست م یدهند .روشنست که شورای امنیت
مورفین بهترین داروست .وقتی آنجا بودم ،یک بطری کوچک قرصهای ایستاد تا حر فام تمام شود؛ «فنجان سخت نایابست» .چهرهی جوا ناش از کنترل خارج شده ،چون اعمالاش دراینجا ناف ِی منشو ِر آ ن ،و نیز
از غصه درهمفشرده بود .خودش هم عیناً تأیید کرد که «مدام غص هدارم». بیانیهی حقوق بشر و کنوانسیون ژنو است .تاریخ مسببا ِن این وضع را
آسپیرین بود که بین ۲۰۰بیما ِر مبتلا به درد توزیع میشد .غریبا!” ظرف یک ماه ،م یتوانست آنقدری پول جمع کند که قرصهای صرع
ژانویهی سال گذشته ،جرج رابرتسون ،وزیر دفاع ،گفت «صدام حسین سلاخی خواهد کرد”.
در انبار ذخیرهی خویش محمولهای از دارو و لوازم پزشکی به ارزش برداردش را تهیه کند . درون سازما نملل ،هالیدی به سکوتی درازمدت و جمعی خاتمه دا د.
۲۷۵میلیون دلار در اختیار دارد که از توزیع آن سر باز م یزند« .دولت غمی مشابه بر چهرهی مردمی نشسته بود که در حراجی نیمروزی سپس ،در سیزدهم فوریهی امسال (سال ،)۲۰۰۰هانس فون اشپون ِوک،
انگلستان میدانست که این دروغی بیش نیست ،چون مقامات رسمی شرکت جسته بودند ،جاییکه داشتههای شخصی در ازای غذا و دارو به که بهجای هالی ِدی هماهن گکنندهی امور بشردوستانه در عراق شده بود
بشردوس ِت سازما نملل معضل ارسال نامنظم دارو به عراق را روشن فروش م یرسیدند .معمولترین جنس تلویزیونست؛ زنی با دو بچهی استعفاء داد .سؤالاش این بود که “تا کی باید جمعیت غیرنظامیا ِن عراق
ساخته بودند -نمون ههایی نظیر دس تگاههایی فاق ِد قطعهای ضروری ،یا خردسا لاش خریدارانی را که سر یکقرا ندوزار چانه میزدند تماشا در معرض چنین مجازا تهایی قرار گیرند ،آنهم بابت کاری که هرگز
سرن گها و مواد تزریقی که جدای از ه م ارسال میشوند -و همپای آن م یکرد .مردی که از پانزدهسالگی کبوتر جمع م یکرد برای فروش آخرین نکردهاند؟” دو روز بعد ،جوتا بور گهارت ،رئیس برنامهی جهانی غذا در
مصائب حم لونقل و نیاز به یک محمولهی ذخیرهی مواد اولیهی اساسی. پرندهاش آمده بود؛ بعدش هم نوبت قفس بود .هرچند برای سر ککشیدن عراق ،استعفاء داد ،و ب هطور خصوصی هم گفت که نم یتوانسته آنچه
هانس فون اشپونِک میگوید« :کالاهایی که به این کشور وارد میشوند آمده بودیم ،من و گروه فیل مبرداری را با روی خوشی پذیرفتند .فقط را که بر سر مردم عراق م یآوردند تحمل کند .استعفایی دیگر نیز در
هما نجایی توزیع میشوند که باید .تازهترین تحلی ِل مواد ذخیرهی ما یکمرتبه به عامل اصلی زخمی بدل شدم که کمابیش در جامعهای
نشان م یدهد ۸۸٫۸درصد تمامی تأمینا ِت بشردوستانه توزیع شدهاند». که از تمامی دیگرکشورهای عربی غرب یتر بود محسوس م یبود .مردی ُش ُرف وقوعست .
نمایندگان یونیسف ،برنامهی جهانی غذا ،و سازمان غذا و کشاورزی بر از پ ِس غرفهی کتابفروشیاش فریاد زد« :چرا بچهها را میکشید؟»، وقتی با اشپون ِوک در ماه اکتبر گذشته در بغداد دیدار کردم ،خشمی
این موضوع صحه گذاشتهاند .اگر صدام حسین باور داشت که م یتواند «چرا بر سرمان بمب میریزید؟ مگر با شما چه کردهایم؟» عابران سریع که داشت از پ ِس ظاهر ازخودگذشته و سنجیدهاش زبانه میکشید .مثل
از قَِب ِل مسدودکرد ِن کمکهای بشردوستانه منفعتی به هم بزند ب یگمان دستبهکا ِر آرا مکرد ِن او شدند؛ مردی دستی از سر دلداری بر شانهاش هالیدی که پیش از او در این منصب بود ،شغلاش مدیریت برنامهی
چنین م یکرد .بنا به گزارش سازمان غذا و کشاورزی« :دولت عراق برای زد ،دیگری ،معلمی ،از عق ِب من درآمد« :ما کارهای دولت بریتانیا را به «نفت دربرابر غذا» بود که از سال ۱۹۹۶به عراق اجازه داده بود بخشی
غذارسان ِی عمومی نظامی از سهمی هبندی غذایی معرفی کرده که تأثیرش مردم آنجا ربط نم یدهیم» .لیس کوبا ،عضوی مهم از اوپوزیسیو ِن در از نفت خود را عو ِض پولی که مستقیماً به شورای امنیت میرسید به
ظرف یکماه از اعمال ممنوعیت بازرگانی آغاز شدهست .نظام یادشده تبعید عراق ،بعدتر در واشنگتن به من گفت که «مردم عراق و صدام فروش برساند .تقریباً یکسوم آن َصرف «هزینههای» سازما نملل میشد،
غذاهای اصلی را با قیمت سال ۱۹۹۰فراهم م یآورد ،که یعنی اکنون حسین یکی نیستند ،و برای همین هم در میان ما آنانی که زندگیشان بازسازی کویت و ادعاهای خسارت آن .بعد هم عراق در بازار جهانی
عملًا رایگان درمیآید .این مسئله فایدهی غذای ِی نجا تبخشی دارد....و مزایدهای برای ذخائر غذایی و دارویی و دیگر امکانا ِت بشردوستانه برپا
را وقف نبرد با وی کردهاند تحری مها را غیراخلاقی میدانند”. میکرد .هر قراردادی میبایست به موافق ِت کمیتهی تحریمهای مستقر
مانع فاجع های در حق مردم عراق شدهست”. در ستونبندی بهسبک معماری ادواردی با ستونهای کوَرنتی و در نیویورک میرسید .ب هگفتهی اشپونوک« ،نتیجهی کار ای نست که
طغیان در سازما نملل تا سطح شخ ِص کوفی عنان بالا م یگیرد که زمانی یونان یمآب مردم برای فروش کتابهاشان میآمدند ،نه آ نطور که در م یتوانیم برای هر فرد فقط ۱۸۰دلار را ظرف یک بازهی ۶ساله خرج
ب هعنوان معترضترین دبیرکل م یشناختندش .او که پس از مادلین بازار کهنهفروشها م یبینی بل از سر نیازی عاجل .کتابهای هنری کنیم .این تصویریست بس رقتآور .مباحثات مربوط به عراق هرچه هم
آلبرایت به این سمت منسوب شده بود ،که آ نموقع نمایندهی ایالات با جلد چرمی از دههی سی میلاد ِی بغداد ،متونی دربارهی زایمان و
متحده در سازمانملل بود ،کارزاری بر پا کرد تا از شر بوتروس-بوتروس رادیولوژی ،نسخ ههایی از مجلات پزشکی بریتانیایی ،ویراستهای اول که باشند نباید تسمه از گردهی غیرنظامیان کشید”.
گالیَ ،سلَ ِف خود خلاص شود ،و صراحتاً دربرابر کارزار مشابهی قرار و دوم «در انتظار گودو»« ،خورشید ه مچنان برمیآید» ،و به همین با دنیس هالیدی به عراق سفر کردم .این نخستین سفر مجدد او به
گرفت که آمریکاییها به راه انداخته بودند ،و مسئولیت هانس فون ناچیزی« ،سیاست خانهسازی بریتانیا ”۱۹۵۸با قیمتی معادل چند نخ عراق بود .واشینگتون و لندن از پروپاگاندای عراق بیشترین بهره را
سیگار فروخته میشد .مردی با سبیل آراستهی خاکستر یرنگ که به م یبرند درحال یکه پروپاگانادی خودشان ،ب یکه با چالشی مواجه شود،
اشپونوک را هم تمدید کرد. یک برتی ُووستر [هنرپیشهای انگلیسی] از عراق میمانست گفت“ :باید قدرتمندترین است .با در نظر داشتن این مسئله ،در پی برآوردی مستقل
بروم جنوب به دیدن خواهرم که مری ضست .مرحمت کن و ۲۵دینار از ۵۵۰نفر نیروی سازمانملل بودم که ریسمان نجات عراق به شمار
بهم بده» (مبلغی در حدود یک پنی) .پول را گرفت ،سری تکان داد و م یآمدند .در میان ای نها هالیدی و اشپونوک قهرمان محسوب میشوند.
ب هچالاکی از آنجا دور شد.
استودیوی محمد غنی در تسخیر صلیبیست عظیمالجثهای که برای من دربارهی عملیات سازمانملل در کشورهای متعد دی گزارش تهیه به تصمیم بزنید» .درحال یکه ما را از میان آبچالههای فاضلاب در 20سال متسیب /شماره - 1250جمعه 11دادرم 1392
کلیسای عرو ِج بغداد میتراشید .در مقام معروفترین مجسمهساز کردهام و هرگز با یکچنین خشم و نارضاییای مواجه نشدهام که متوجه محوطهی بازی بچهها هدایت م یکرد ،به خ ِط مرتف ِع آب روی دیواری
عراق ،به خودش غره بود که کلیسای واتیکان برای این مأموریت او را سوءاستفاده از شورای امنیت باشد و فسادی که هنوز برخیشان از آن اشاره کرد و گفت که «زمستانها آب تا ای نجا بالا میآید .و درست In touch with Iranian diversity 20
برگزیدهست که در مقام یک مسلمان صحنهی بر دوش کشیدن صلیب همی نوقت اینجا را تخلیه م یکنیم .تا هر زمان که بشود میمانیم ،ولی
را در ُرم مجسمهسازی کند -استعارهای رمانتیک از کشور خودش که بهاسم «ایدهئا ِل» سازما نملل یاد م یکنند. بدون نیمکت ،بچهها باید روی آجر بنشینند .از این بابت نگرا نام که Vol. 20 / No. 1250 - Friday, Aug. 2, 2013
همچون بینالنهرین ،این «گاهوارهی تمدن مغربزمین ».آخرین اثر او سفر ما از عمان به اردن ۱۶ساعت پراضطراب در جاده را رقم زد .این
مجسمهی ۲۰فوتی زنی بود که بچهاش به پا یاش آویخته بود و غذا تنها راه مجاز به داخل و بیرون از عراقست :رستهای از ماشینهای ساختمان فروبریزد”.
طلب م یکرد .م یگفت« :هر روز م یبینماش ،که در کنار بسیاریدیگر در اسقاطی و تانکرهای سوختهی نفت .بغداد تنها از زیر کفنی از آلودگی این مدرسه در مر ِز یک گورستا ِن صنعت ِی وسیع واقعست .پمپهای
صفی بلند جلوی بیمارستانی ایستاده که در منتهاعلی ِه جادهی م نست. قابلرؤیت بود که عمدتاً حاصل راهبرد نیروی هوایی آمریکا برای تجهیزات تصفیهی فاضلاب و مخازن آب خامو شاند ،مگر غژوغژی
این افراد همانچیز یاند که مجبورمان کردهاند به آن تبدیل شویم». هدفگرفتن زیرساختهای صنعتی عراق در ژانویهی ۱۹۹۱بود. گاهبهگاه که بر اثر تحلیلرفتنشان بلند میشود .بسیاریشان هدف
او صفی از هیاک ِل کوچک را ساختهست که همین به انتظار نشست ِن دستهایی کمسنوسال به سمت شیشههای َونی که در آن نشسته حملهی ضربتی آمریکا در ژانویهی ۱۹۹۱بودند؛ بیشترشان از آنموقع
در صف را نمایش م یدهند؛ سرها همه مقاب ِل دری که تاهمیشه بسته بودیم دراز میشدند :پسرکی موزی مانده م یفروخت ،دختری ساقهی بدون قطعات یدکی توسط سازندههای انگلیسی ،فرانسوی ،و آلمانی پیاده
خواهد ماند فروافتادهاند .م یگفت« :این د ِر داروخانهی عمومیست .ولی گل .پیش از ،۱۹۹۰چنین منظرهای دشواریاب بود و کسی به آن روی شدهاند .و اغلبشان از سوی کمیتهی تحریمهای شورای امنیت با تأخیر
خود جهان هم هست که گردانندگاناش آن را به رومان کیب بست هاند». مواجه میشوند؛ عبارت رسمیای که برای این تأخیر به کار م یرود «در
فردای آن روز ،صفی از همان نوع زنان و بچ هها را دیدم ،و پدران و خوش نشان نمیداد. فهرست انتظار گذاشتن» است ۱۰ .سال پیش ،طبق گزارش یونیسف،
فرزاندانشان ،که در قسمت سرطانیهای بیمارستان کودکان المنصور بغداد نسخهای شهری از «بهار خامو ِش» ِری ِچل کارسو نست .پرندگان ۹۲درص ِد جمعیت به آب تصفیهشده دسترسی داشتند .امروز ،آب
به سرم یبردند .بیمارستانی که ب یشباهت به بیمارستان سنت توماس مهاجرت کردهاند ،ب ههمانسان که گذرهای پُرنخل از بین رفت هاند ،و تصفی هنشدهای که از تگریس استخراج میشود مر گبار به شمار میآید.
لندن نیست .م یگفتند که دارو میرسد ،اما نامستمر ،طور یکه بچههای اینجا سرزمین خرما بود .بلوای رنگها بر پای غرقههای میوه به رؤیا حصون در همان حال که بر سر دو برادر دست میکشید به ما گفت:
مبتلا به سرطا ِن خون که با یک دورهی کامل شامل سهعدد آنتیبیوتیک میماند .دستهای مو ِز مار ِک « ُدل» و کیسهای سی ِب بیروت معادل حقوق «این بچ هها دارند دورهی نقاهت از اسها لخونی را م یگذرانند ،ولی این
میتوانند نجات داده شوند به وضعی ب یبازگشت م یرسند ،چون یک ماهانهی یک معلمست؛ تنها خارج یها و ثرو تمندان م یتوانند میوه مرض باز به سراغشان خواهم آمد ،و باز هم ،آنقدرکه بیش از حد ضعیف
عدد آنت یبیوتیک ک مست .بچههای مبتلا به مننژیت هم م یتوانند با بخورند .ارزی که زمانی دو دلار در ازای یک دینار بها داشت اکنون شوند»ُ .کُلر ،این حاف ِظ جهان ِی آب تصفیهشده ،توس ِط کمیتهی تحری مها
میزان دقیقی از آنت یبیوتیک نجات یابند؛ اینجا ،اما ،م یمیرند .دکتر بیارزشست .ثرو تمندان ،اربا ِب بازار سیاه ،هممسلکان و نظرکردگا ِن غدقن شدهست .در سال ،۱۹۹۰احتمال مر گ نوزا ِد عراق ِی مبتلا به
محمدمحمود گفت« :چهار میل یگرم میتواند یک زندگی را نجات دهد. نظام ،از چشمرس به دورند ،مگر گاهبهگاه و در اتوموبیلهای مرسد سبن ِز
اما اغلباوقات اجازهی استفادهی بیش از یک میلیگرم را نداریم ».این مدلبالا و شیشهدودی که راه خود را از میان خودروهای قراضه اسها لخونی ۱در ۶۰۰بود ،امروز ۱در .۵۰
بیمارستان بیمارستانی آموزشیست ،بااینحال بچهها جان میبازند میگشایند .اینان که دستور بهشان داده شده سرشان را در برف فروکنند درست قبل از کریسمس ،وزارتخانهی تجارت و صنعت در لندن
چراکه کیسههای ذخیرهی خون و دستگاههای لازم برای جداسازی به شبکهها و باشگاهها و رستورا نها و کلینیکهای تا خرخره مجهزشان محمولهای از واکس نهایی را توقیف کرد که بنا بود از کودکان عراقی
پلاکت وجود ندارد :چیزهایی که در هر بیمارستانی در انگلستان جزو مشغولاند ،وضعی که ب هخود ِیخود این تبلیغات را که تحریم به ایشان و دربرابر دیفتیری و تب زر د محافظت کنند .دکتر کیم هاولز در باب
تجهیزات پایهای محسوب م یشوند .جایگزینها و قطعات یدکی ،ب ههمراه چراییاش به مجلس گفت .مقا ِم ارشد ِی دولت در مسائل مربوط به
انکوباتور و دس تگاه اشعهی ایکس و دس تگاههای شش و قلب ،جملگی نه به مردمان عادی عراق لطمه م یزند بیمعنا کردهست. مصر فکننده و رقابت ،عنوانیست که ب هروشنی با پاسخ اُر ِو لوا ِر او جور
در مرکز بغداد بنای یادبودی هست از جنگ ۸سالهی عراق و ایران ،که درمیآمد :واکسنهای کودکان توقیف شده بودند چون ،ب هگفتهی او،
در نیویورک «در فهرست انتظار» هستند. صدام حسین به راهاش انداخت ،به تشوق آمریکا که م یخواست عراق «م یتوانستند برای سلاحهای کشتار جمعی به کار روند ».حالا ای نکه
در کلینیک نشست هام و دکترها والدین و فرزندانشان را م یپذیرند که دشمن بزرگ او ،آیتاله خمینی ،را از پا درآورد .جنگ که تمام شد، انگشت شخ ِص او روی ماشهی یک سلا ِح محر ِز کشتار جمعی ،یعنی
شماریشان در حال مو تاند .بعد از هر معاینهای ،دکتر لِکا فا ِصح اُزی ِر دستکم یک میلیون انسان س ِر هی چوپوچ از میان رفتند ،سوخ تباری تحریم ،قرار گرفته بود از قضا بر خودش هم معلوم نبود .دنیس هالیدی،
سرطانشناس ب هانگلیسی مینویسد« :دارو موجود نیست» .از او خواستم که توسط صنایع تسلیحاتی انگلستان ،باقی اروپا ،اتحاد جماهیر شوروی، یک ایرلند ِی موقر و فصیح ،پس از ۳۴سال کار با سازمانملل ،از مقام
در دفترچ هی یادداشتام اسامی داروهایی را که بیمارستان سفارش داده و ایالات متحده فراهم میشد :یعنی ،اعضای اصل ِی شورای امنیت. هماهن گکنندهی امدادهای بشردوستانه به عراق در سال ۱۹۹۸استعفاء
اما ب هندرت به دست آورده بنویسد .در لندن ،آن فهرست را به سرپرست بازوا ِن این بنا که از روی بازوا ِن شخ ِص صدام الگوبرداری شده بود (و در داده بود؛ او سپس مشاور دبیرک ِل سازمانملل شده بود ،یکی از افسرا ِن
برنامهی سرطان سازمان بهداشت جهانی ،پروفسور کارول سیکورا ،نشان بیسینگاستاک در همپشای ِر انگلیس قالبریزی شده بود) پیروزمندانه نخبهی ارشد .او بسط و توسعه را پیشهی خود کرده بود« ،تلاش برای
دادم .او سال قبل در مجلهی پزشکی بریتانیا نوشته بود« :تجهیزات دو شمشی ِر نظامی را ضربدری نگاه داشته بود .ماشی نها م یتوانستند از کم کرسانی به مردم و نه آسی بزدن به آنها» .استعفای او نخستین
رادیوتراپی ،داروهای شیمیدرمانی ،و داروهای ضددرد دائماً توسط روی کلاهخودهای سربازان کشتهی ایرانی که در تقاطع تعبیه شده بودند تجل ِی علن ِی طغیانی بود بیسابقه علیه دیوانسالار ِی سازمانملل .او
ایالات متحده و مشاوران انگلیس ِی کمیتهی تحری مها در نیویورک توقیف گذر کنند .نمیتوام به هیچ منظری در هیچکجای دیگر از جهان فکر کنم نوشت« :من استعفاء میدهم چون سیاستگذاریهای تحریم اقتصادی
میشوند .ب هنظر میرسد آنجا ایدهی سخیفی برقرار باشد بر این مبنی یکسره ورشکسته شدهست .ما در رون ِد متلاشیساخت ِن کام ِل یک جامعه
که ی کچنین عواملی را میتوان به سلاحهای شیمیایی یا دیگر انواع که بهتر از این جنای ِت جنگی قربانیطلبانه را مجسم کند . هستیم .موضوع به همین سادگی و دهشتناکیست که...هر ماه پنج
در هتل فلسطین که زمانی پنجستاره محسوب میشد اقامت گزیدیم .بوی کودک م یمیرند...نمیخواهم برنامهای را مدیریت کنم که نتایجی از این
سلاح مبدل ساخت”. بنزین همیشه هوا بود .از آ نجایی که مواد ضدعفون یکننده «در فهرست
به من گفت« :تقریباً تمامی این داروها در همهی بیمارستانهای انتظار» [تحریمهای شورای امنیت] بودند ،بنزین ،که از آب وافرتر بود، دست به بار میآورد”.
انگلستان دس تر سپذیرند .خیلی هم استانداردند .سال قبل که از عراق جا ی این مواد را گرفته بود .یکی از ادارا ِت راه هوایی عراق در آن حوالی وقتی برای نخستینبار با هالی ِدی ملاقات کردم ،از دقتی که او در انتخاب
بازم یگشتم با گروهی از متخصصان فهرست ۱۷قلم دارو را تهیه کردم هم هروزه بازست ،با کارمندی که پشت میز نشسته ل بخند م یزند و به ب یتخفیفترین واژهها به کار برده بود مبهوت شدم .گفت« :به من یاد
که برای درمان سرطان ضروری تشخیص داده شده بودند .به سازمانملل عابران صبحب هخیر میگوید .او هیچ مشتریای ندارد ،چون عراق هیچ داده بودند سیاستی را پای هگذاری کنم که مصداقی تمامعیار از نس لکشی
اطلاع دادیم که هی چگونه امکان تبدی لکرد ِن این داروها به عناصر لازم را ِه هواییای ندارد -چراکه با تحریم پاک دخ لاش آمدهست .خلبانها بود :سیاستی تعمدی که بهطور مؤثر بیش از یک میلیون تن را به کشتن
برای تسلیحات شیمیایی میسر نیست .هیچ پاسخی نگرفتیم .غمآورترین تاکسی م یرانند ،حیا ِط جلویی جارو م یکنند ،و لباسهای دس تدوم داد ،کودک و بزرگسال .همه م یدانیم که رژیم صدا م حسین بهای
چیزی که در عراق دیدم جا نداد ِن کودکا ِن عراقی در نبو ِد شیمیدرمانی میفروشند .در اتاق من ،آب به رنگ قهوها ِی تیرهفامی درآمدهست .زن تحریمها را نم یپردازد :برخلاف ،با این تحریمها قویتر هم شدهست.
و کنتر ِل درد بود .دیوانهوار مینمود که آ نها حتا از مورفین هم خدمتکار هولهی مستهلکی را چون میراثی گرانبها حمل م یکند .وقتی این مردمان عادی هستند که فرزندانشان را یا والدینشان را بهخاطر
نم یتوانستند برخوردار باشند چون برای هرکه از سرطان رنج م یبرد درخواست کردم که قهوه به اتاق بیاورند ،پی شخدمت آن بیرون مردد فقدا ِن آب تصفیهشده از دست م یدهند .روشنست که شورای امنیت
مورفین بهترین داروست .وقتی آنجا بودم ،یک بطری کوچک قرصهای ایستاد تا حر فام تمام شود؛ «فنجان سخت نایابست» .چهرهی جوا ناش از کنترل خارج شده ،چون اعمالاش دراینجا ناف ِی منشو ِر آ ن ،و نیز
از غصه درهمفشرده بود .خودش هم عیناً تأیید کرد که «مدام غص هدارم». بیانیهی حقوق بشر و کنوانسیون ژنو است .تاریخ مسببا ِن این وضع را
آسپیرین بود که بین ۲۰۰بیما ِر مبتلا به درد توزیع میشد .غریبا!” ظرف یک ماه ،م یتوانست آنقدری پول جمع کند که قرصهای صرع
ژانویهی سال گذشته ،جرج رابرتسون ،وزیر دفاع ،گفت «صدام حسین سلاخی خواهد کرد”.
در انبار ذخیرهی خویش محمولهای از دارو و لوازم پزشکی به ارزش برداردش را تهیه کند . درون سازما نملل ،هالیدی به سکوتی درازمدت و جمعی خاتمه دا د.
۲۷۵میلیون دلار در اختیار دارد که از توزیع آن سر باز م یزند« .دولت غمی مشابه بر چهرهی مردمی نشسته بود که در حراجی نیمروزی سپس ،در سیزدهم فوریهی امسال (سال ،)۲۰۰۰هانس فون اشپون ِوک،
انگلستان میدانست که این دروغی بیش نیست ،چون مقامات رسمی شرکت جسته بودند ،جاییکه داشتههای شخصی در ازای غذا و دارو به که بهجای هالی ِدی هماهن گکنندهی امور بشردوستانه در عراق شده بود
بشردوس ِت سازما نملل معضل ارسال نامنظم دارو به عراق را روشن فروش م یرسیدند .معمولترین جنس تلویزیونست؛ زنی با دو بچهی استعفاء داد .سؤالاش این بود که “تا کی باید جمعیت غیرنظامیا ِن عراق
ساخته بودند -نمون ههایی نظیر دس تگاههایی فاق ِد قطعهای ضروری ،یا خردسا لاش خریدارانی را که سر یکقرا ندوزار چانه میزدند تماشا در معرض چنین مجازا تهایی قرار گیرند ،آنهم بابت کاری که هرگز
سرن گها و مواد تزریقی که جدای از ه م ارسال میشوند -و همپای آن م یکرد .مردی که از پانزدهسالگی کبوتر جمع م یکرد برای فروش آخرین نکردهاند؟” دو روز بعد ،جوتا بور گهارت ،رئیس برنامهی جهانی غذا در
مصائب حم لونقل و نیاز به یک محمولهی ذخیرهی مواد اولیهی اساسی. پرندهاش آمده بود؛ بعدش هم نوبت قفس بود .هرچند برای سر ککشیدن عراق ،استعفاء داد ،و ب هطور خصوصی هم گفت که نم یتوانسته آنچه
هانس فون اشپونِک میگوید« :کالاهایی که به این کشور وارد میشوند آمده بودیم ،من و گروه فیل مبرداری را با روی خوشی پذیرفتند .فقط را که بر سر مردم عراق م یآوردند تحمل کند .استعفایی دیگر نیز در
هما نجایی توزیع میشوند که باید .تازهترین تحلی ِل مواد ذخیرهی ما یکمرتبه به عامل اصلی زخمی بدل شدم که کمابیش در جامعهای
نشان م یدهد ۸۸٫۸درصد تمامی تأمینا ِت بشردوستانه توزیع شدهاند». که از تمامی دیگرکشورهای عربی غرب یتر بود محسوس م یبود .مردی ُش ُرف وقوعست .
نمایندگان یونیسف ،برنامهی جهانی غذا ،و سازمان غذا و کشاورزی بر از پ ِس غرفهی کتابفروشیاش فریاد زد« :چرا بچهها را میکشید؟»، وقتی با اشپون ِوک در ماه اکتبر گذشته در بغداد دیدار کردم ،خشمی
این موضوع صحه گذاشتهاند .اگر صدام حسین باور داشت که م یتواند «چرا بر سرمان بمب میریزید؟ مگر با شما چه کردهایم؟» عابران سریع که داشت از پ ِس ظاهر ازخودگذشته و سنجیدهاش زبانه میکشید .مثل
از قَِب ِل مسدودکرد ِن کمکهای بشردوستانه منفعتی به هم بزند ب یگمان دستبهکا ِر آرا مکرد ِن او شدند؛ مردی دستی از سر دلداری بر شانهاش هالیدی که پیش از او در این منصب بود ،شغلاش مدیریت برنامهی
چنین م یکرد .بنا به گزارش سازمان غذا و کشاورزی« :دولت عراق برای زد ،دیگری ،معلمی ،از عق ِب من درآمد« :ما کارهای دولت بریتانیا را به «نفت دربرابر غذا» بود که از سال ۱۹۹۶به عراق اجازه داده بود بخشی
غذارسان ِی عمومی نظامی از سهمی هبندی غذایی معرفی کرده که تأثیرش مردم آنجا ربط نم یدهیم» .لیس کوبا ،عضوی مهم از اوپوزیسیو ِن در از نفت خود را عو ِض پولی که مستقیماً به شورای امنیت میرسید به
ظرف یکماه از اعمال ممنوعیت بازرگانی آغاز شدهست .نظام یادشده تبعید عراق ،بعدتر در واشنگتن به من گفت که «مردم عراق و صدام فروش برساند .تقریباً یکسوم آن َصرف «هزینههای» سازما نملل میشد،
غذاهای اصلی را با قیمت سال ۱۹۹۰فراهم م یآورد ،که یعنی اکنون حسین یکی نیستند ،و برای همین هم در میان ما آنانی که زندگیشان بازسازی کویت و ادعاهای خسارت آن .بعد هم عراق در بازار جهانی
عملًا رایگان درمیآید .این مسئله فایدهی غذای ِی نجا تبخشی دارد....و مزایدهای برای ذخائر غذایی و دارویی و دیگر امکانا ِت بشردوستانه برپا
را وقف نبرد با وی کردهاند تحری مها را غیراخلاقی میدانند”. میکرد .هر قراردادی میبایست به موافق ِت کمیتهی تحریمهای مستقر
مانع فاجع های در حق مردم عراق شدهست”. در ستونبندی بهسبک معماری ادواردی با ستونهای کوَرنتی و در نیویورک میرسید .ب هگفتهی اشپونوک« ،نتیجهی کار ای نست که
طغیان در سازما نملل تا سطح شخ ِص کوفی عنان بالا م یگیرد که زمانی یونان یمآب مردم برای فروش کتابهاشان میآمدند ،نه آ نطور که در م یتوانیم برای هر فرد فقط ۱۸۰دلار را ظرف یک بازهی ۶ساله خرج
ب هعنوان معترضترین دبیرکل م یشناختندش .او که پس از مادلین بازار کهنهفروشها م یبینی بل از سر نیازی عاجل .کتابهای هنری کنیم .این تصویریست بس رقتآور .مباحثات مربوط به عراق هرچه هم
آلبرایت به این سمت منسوب شده بود ،که آ نموقع نمایندهی ایالات با جلد چرمی از دههی سی میلاد ِی بغداد ،متونی دربارهی زایمان و
متحده در سازمانملل بود ،کارزاری بر پا کرد تا از شر بوتروس-بوتروس رادیولوژی ،نسخ ههایی از مجلات پزشکی بریتانیایی ،ویراستهای اول که باشند نباید تسمه از گردهی غیرنظامیان کشید”.
گالیَ ،سلَ ِف خود خلاص شود ،و صراحتاً دربرابر کارزار مشابهی قرار و دوم «در انتظار گودو»« ،خورشید ه مچنان برمیآید» ،و به همین با دنیس هالیدی به عراق سفر کردم .این نخستین سفر مجدد او به
گرفت که آمریکاییها به راه انداخته بودند ،و مسئولیت هانس فون ناچیزی« ،سیاست خانهسازی بریتانیا ”۱۹۵۸با قیمتی معادل چند نخ عراق بود .واشینگتون و لندن از پروپاگاندای عراق بیشترین بهره را
سیگار فروخته میشد .مردی با سبیل آراستهی خاکستر یرنگ که به م یبرند درحال یکه پروپاگانادی خودشان ،ب یکه با چالشی مواجه شود،
اشپونوک را هم تمدید کرد. یک برتی ُووستر [هنرپیشهای انگلیسی] از عراق میمانست گفت“ :باید قدرتمندترین است .با در نظر داشتن این مسئله ،در پی برآوردی مستقل
بروم جنوب به دیدن خواهرم که مری ضست .مرحمت کن و ۲۵دینار از ۵۵۰نفر نیروی سازمانملل بودم که ریسمان نجات عراق به شمار
بهم بده» (مبلغی در حدود یک پنی) .پول را گرفت ،سری تکان داد و م یآمدند .در میان ای نها هالیدی و اشپونوک قهرمان محسوب میشوند.
ب هچالاکی از آنجا دور شد.