Page 21 - Shahrvand BC No.1238
P. 21
‫سیاست ‹‬

‫لحظ ‌هی آخر به ســود او رفتار کند‪ .‬هیچ به او نگفتند که چ ‌هقدر نگران‬ ‫قدرت بسیار خطرناک‬

‫‏اند‪ .‬منظور من این است‪( .‬چامســکی‪ :‬ممکن است) برای ی ‌ک لحظه ‪21‬‬

‫بــه این فکر کردی کــه اگر ایالات متحد م ‌یخواســت واقعاً جلوی این‬
‫دوست‏را بگیرد چه م ‌یکرد؟ (چامسکی‪ :‬م ‌یتوانست جلویش را بگیرد)‬
‫م ‌یتوانســت خیلی راحت به او بگوید اگر به کویت حمله کنی‪ ،‬ما آن را‬
‫‏جنگ علیه خودمان قلمداد م ‌یکنیــم‪ .‬همین و بس‪ .‬بعد حتا دیکتاتور‬
‫دیوان ‌هیی مثل صدام دوباره به این عملش فکر م ‌یکرد‏‪.‬‬ ‫بخش یکم‪ :‬تروریسم و نظری ‌ههای توطئه‬
‫چامســکی‪ :‬هما ‌نطور که گفتم‪ ،‬من که فکر م ‌یکنم صدام از واکنش‬
‫ایالات متحد تعجب کرد‌هباشــد‪ .‬اما این سؤالی را پیش م ‌یکشد که تا ما‬
‫به‏اسناد داخلی دسترسی نداشت ‌هباشیم ب ‌یپاسخ م ‌یماند و حتا شاید آن‬ ‫‪-۴-‬‬

‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1238‬جمعه ‪ 20‬تشهبیدرا ‪1392‬‬ ‫موقع هم که دسترسی حاصل شود ب ‌یپاسخ بماند‪ .‬زمین ‌ههایی برای این‬ ‫نوآم چامسکی و جلبیر اشقر‬
‫باور‏وجود دارد که ســوءتفاهمی مضاعف وجود داشته‪ .‬گلسپی به نظرم‬
‫خیلی در توصیف آن صادق بود تا آنجا که م ‌یتوانم بگویم او اشــاره کرد‬
‫‏که عملًا م ‌یخواســتند به صدام بگویند دقیقاً چه چیزی مجاز است‪ :‬تو‬ ‫برگردان‪ :‬رضا اسپیلی‬

‫م ‌یتوانــی از مرزها عبور کنی‪ ،‬قیم ‌ت نفت را بالا ببری اما کار بیشــتری‬ ‫ماه قب ‌لاز حمله یادتان م ‌یآید که کابین ‌هی بوش هیأتی‏از ســناتورها به‬ ‫حمل ‌هی صدام حسین به کویت‬
‫‏نم ‌یتوانی بکنی‪ .‬و تفسیر صدام این بود که م ‌یشود حمله کرد‏‪.‬‬ ‫آنجا فرستاد‪ .‬رونوشتش مضحک است [‪ .]۲۰‬این سناتورها عملًا ستایش‬ ‫شالوم‪ :‬جلبیر‪ ،‬تو پرون ‌د‌هی حمل ‌هی عراق به کویت در ‪ ۱۹۹۰‬را مطالعه‬
‫و عشقشــان را به صدام ابراز کردند و خواستار‏کم ‌کهای بیشتری به او‬
‫اشقر‪ُ :‬خب اما دولت امریکا دقیقاً م ‌یدانست صدام کیست‪ ،‬آ ‌نقدر دیوانه‬ ‫شدند که بوش کم ِک بیشتر خزان ‌هداری به صدام را رد کرد‪ .‬و همی ‌نطور‬ ‫کرد‌های‪ .‬ب ‌هنظر تو نقش ایالات متحد در آن حمله چه بود؟‬
‫که به ایران حمله کرد‏‪.‬‬ ‫بود تا حدود روز حمله به کویت‪ .‬درست‏است که گلسپی به صدام حسین‬ ‫اشقر‪ :‬ایالات متحد هیچ کا ِر جد ‌ییی برای جلوگیری از حمل ‌هی صدام‬
‫ـ ای ‌نجور بگویم ـ دســتوراتی داد که مبهم بودند و اشاره م ‌یکردند که‬ ‫حســین به کویت در ‪ ۱۹۹۰‬نکرد‪ .‬زمین ‌ههای مهمی برای این باور‏وجود‬
‫چامســکی‪ :‬اما آن ماجرا ده ســال قبل بود و او از آن موقع ضعی ‌فتر‬ ‫اگر او از مرزها بگــذرد ایالات متحد‏اعتراضی ندارد که به معنی گرفتن‬ ‫دارد که ایالات متحد عملًا م ‌یخواســت صــدام به کویت حمله کند اما‬
‫شــده بود‪ .‬حالا دوســت امریکا بود‪ .‬نم ‌یدانم‪ .‬تا مدارک بهتری به دست‬ ‫میدا ‌نهای نفتی ُرمیل ‌هی کویت و شاید دسترسی به دریا یا چنین چیزی‬ ‫نم ‌یشــود آن را اثبات کرد‪ .‬چون بحث انگیز‌ههای درونی م ‌یشود‪،‬‏مگر‬
‫‏نیاید ســؤال ب ‌یپاسخ م ‌یماند‪ .‬آنچه م ‌یدانیم ـ و مدرکش را داریم ـ این‬ ‫بــود یا افزایش قیمت نفت‪ .‬ایالات‏متحد به افزایش قیمت نفت اعتراض‬ ‫آنکه بو ِش پدردر خاطراتش بنویسد که م ‌یخواسته این اتفاق بیفتد‪ .‬برای‬
‫است که درســت بعد از حمله مثلًا کالین پاول (رییس بعدی مشاوران‬ ‫نداشت و حدس من این است که صدام قضیه را بد فهمید‪ .‬دیکتاتور بود‪.‬‬ ‫من واضح است که به سود سیاست امپریالیستی ایالات متحد‏بود که آن‬
‫‏نظامی ریی ‌سجمهور) در جلس ‌ههای داخلی آ ‌نطور که م ‌یگویند توصیف‬ ‫دیکتاتورهــا در مقام داوری در‏موضع خیلــی بدی قرار دارند‪ :‬هی ‌چکس‬ ‫موقــع صدام به کویت حمله کند‪ .‬این فرصت بادآورد‌هیی برای کابین ‌هی‬
‫کــرده که بدترین نتیجه این خواهدبود که صدام از کویت برود و‏دولتی‬ ‫بــا آ ‌نها صحبت نم ‌یکند‪ ،‬هی ‌چکس هی ‌چچیــز به آ ‌نها نم ‌یگوید و فکر‬ ‫بوش اول بود هما ‌نطور که یازده سپتامبر برای بو ِش پسر‏ی ‌کجور برکت‬
‫دس ‌تنشــانده به جای خود بگذارد‪ .‬م ‌یشــود از این جلوگیری کرد‪ .‬به‬ ‫م ‌یکنند هم ‌هچیز م ‌یدانند‪ .‬برداشت‏او از دیدگاه یا دستورات کاخ سفید‬ ‫بود‪ .‬ب ‌های ‌نترتیب م ‌یتوان از این واقعیت به این نتیجه رســید که جدیتی‬
‫این بود که پیش خود گفت باشد پس اگر به کویت حمله کنم‪ ،‬کاری به‬ ‫برای جلوگیری از آن نداشتند گرچه م ‌یدانستند اتفاقی‏رخ م ‌یدهد ـ یا‬
‫ای ‌نخاطر نم ‌یتوانیم هیچ مذاکره یا هیچ توافقی را بپذیریم‏‪.‬‬ ‫کارم ندارنــد‪ .‬در واقع همی ‌نکه عراق‏دید که آن واکنش عظیم به وجود‬
‫شالوم‪ :‬طارق عزیز‪ ،‬وزیر امور خارج ‌هی عراق‪ ،‬گفته که برنام ‌هی رهبری‬ ‫آمده‪ ،‬چندروزه پیشنها ِد بیرو ‌نآمدن از کویت را داد‪ .‬از ‪ ۸‬یا ‪ ۹‬اوت ‪۱۹۹۰‬‬ ‫این بدگمانی که عملًا م ‌یخواستند چنین چیزی پیش بیاید‏‪.‬‬
‫عــراق فقط تغییر مرزها بوده اما صدام در لحظ ‌هی آخر تصمیم‏به حمله‬ ‫مذاکرات و طر ‌حهایی وجود‏داشت که ادامه یافتند‪ .‬هم ‌هی اینها در عرض‬ ‫چامسکی‪ :‬من شک دارم‪ .‬باید به این مسایل واقعاً با دقت نگاه کرد‪ .‬من‬
‫چند روز و از زمانی آغاز شــد که عراق ‌یها با این واکن ‌شها روب ‌هرو شدند‪.‬‬ ‫خودم مطالعات نسبتاً عمیقی در این زمینه کرد‌هام‪ .‬اسنادی هست‪.‬‏عملًا‬
‫گرفته است [‪]۲۱‬‏‪.‬‬ ‫و من فکر م ‌یکنم‏م ‌یشود مستد ‌لتر گفت که ایالات متحد م ‌یخواست‬ ‫زمان مناســبی را صر ِف صحبت کردن با اَپریل گلسپی‪ ،‬سفیر امریکا در‬
‫چامسکی‪ :‬شــاید‪ .‬این با منظور من از رفتــار دیکتاتوری دیوانه بیشتر‬ ‫عــراق از ‪ ۱۹۸۹‬تا ‪ ۱۹۹۰‬کردم‪ .‬او بعد از حمله به کویت‏نوعی ناراحتی‬
‫م ‌یخواند‪ .‬من م ‌یگویم که ایــن آد ‌مها تنها عمل م ‌یکنند‪ .‬م ‌یدانیم که‬ ‫آ ‌نها دست نگه دارند‪ .‬حتا سند و مدرکش هم وجود دارد‏‪.‬‬ ‫از دولت امریکا داشــت؛ آ ‌نها هم او را به جایی فرستادند‪ .‬من هم پیش‬
‫‏اشــتبا‌ههای دیکتاتورها شگفت ‌یآور است‪ .‬به استالین و حمل ‌هی آلمان به‬ ‫اشقر‪ :‬بلــه اما آنچه نوآم تو م ‌یگویی با آنچه من م ‌یگویم تناقضی ندارد‬ ‫او رفتم و مدتی در س ‌ندی ‌هگو با او گف ‌‌توگو کردم‪.‬‏بعد سندها را خواندم‪.‬‬
‫اتحاد شوروری نگاه کنید‪ .‬او مدارک مستندی از هم ‌هجا داشت که هیتلر‬ ‫چون اگر دولت امریکا واقعاً م ‌یخواســت صدام کارش را بکند ـ و‏تکرار‬ ‫نظر من این اســت ـ این فقط یک حدس است ـ که واقعاً نم ‌یدانستند‪.‬‬
‫‏م ‌یخواهــد حمله کند اما فقط به غریز‌هی خــود اطمینان کرد و بس و‬ ‫م ‌یکنم نم ‌یشــود اثباتش کرد ـ البته که م ‌یتوانســت خیلی طبیعی تا‬ ‫برای مثال ایــالات متحد عملًا تا روز حمله به صــدام‏کمک م ‌یکرد و‬
‫بریتانیا هم همی ‌نطور؛ فکر م ‌یکنم صدام را دوست خود م ‌یدانستند‪ .‬دو‬
‫کاری نکرد‏‪.‬‬
‫اشــقر‪ :‬من گرایش به این دارم که فکر کنم حتا اگر ارتش عراق در آن‬
‫تغییر کذایــی مرزها متوقف م ‌یماند‪ ،‬باز امریــکا دخالت م ‌یکرد [‪.]۲۲‬‬
‫‏‏(چامســکی‪ :‬ای ‌نطور فکر م ‌یکنی؟) ای ‌نطور فکر م ‌یکنم چون در تاریخ‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫تﺠربه ما آرامش خیاﻝ شﻤا‬
‫ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮﯾﻦ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻘﺎﻁ ﺟﻬﺎﻥ‬
‫‪Best LAST MINUTE PACKAGES‬‬
‫‪to sun destinations.‬‬ ‫اﺳﭙﺸﯿﺎل ﻣﺎه‬
‫وﻧﮑﻮور ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ‪ ۹۰۰‬دﻻر ‪ +‬ﺗﮑﺲ‬
‫‪Vol. 20 / No. 1238 - Friday, May 10, 2013‬‬ ‫شﻤا می توانید بلیﻂ خود را‬
‫ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﺎ ﺷﺎﻣﻞ‪ :‬ﺑﻠﯿﻂ‪ ،‬ﻫﺘﻞ‪ ،‬ﮐﺮﻭﺯ‪ ،‬ﻗﻄﺎﺭ ﻭ ﺑﯿﻤﻪﻫﺎﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﯽ‬
‫‪Agent Affiliate‬‬ ‫اﺯ طریﻖ وبسایﺖ ما خریداری ﮐﻨید‬ ‫ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﺭﺍ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ‪.‬‬

‫| ‪604.904.4422‬‬ ‫‪advancedtravelbc.com | Toll Free: 1.877.904.4422‬‬
‫‪Capilano Mall: #88-935 Marine Dr. North Vancouver‬‬

‫‪HOMER DENTAL CENTRE‬‬

‫ﺩﮐﺘﺮ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻣﻌﺘﻤﺪﯾﺎﻥ‬

‫‪Phone: 604-408-2408‬‬ ‫ﻣﺮﻛﺰ ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﻜﻰ ﻫﻮﻣﺮ‬

‫‪2 1 Fax: 604-408-2464‬‬

‫‪www.homerdental.comEmail: homerdental@shawcable.com‬‬

‫‪1258 Homer Street, Vancouver, BC‬‬
   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26